0

بانک مقالات بینایی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 6 : بينا زمستان 1382; 9(2 (پي در پي 34)):155-158.
 
ميزان اشك قبل و بعد از دريافت سيكلوسپورين در بيماران كننده پيوند كليه
 
مهريار مرسل*,غفاريه عليرضا,هنرپيشه نازآفرين,فروردين محسن,كتباب اسداله
 
* شيراز، بيمارستان نمازي، دانشگاه علوم پزشكي شيراز
 
 

هدف: تعيين ميزان ترشح اشك در بيماران دريافت كننده پيوند آلوگرافت كليه، قبل و بعد از شروع سيكلوسپورين به عنوان سركوب كننده دستگاه ايمني.
روش پژوهش: بيماران با نارسايي پيشرفته كليه كه از تاريخ 7/7/1379 تا 3/11/1379در بيمارستان نماي شيراز تحت عمل جراحي پيوند كليه قرار ميگرفتند، به عنوان جمعيت مورد مطالعه انتخاب شدند. آزمون شيرمر II (با زمان 4 دقيقه) براي هر دو چشم، قبل از تجويز سيكلوسپورين و همچنين سه بار بعد از انجام عمل پيوند و دريافت سيكلوسپورين انجام گرديد.
يافته ها: 15 بيمار شامل 8 مرد و 7 زن در سنين 2.96±32.2 سال مورد بررسي قرار گرفتند. ميزان ترشح اشك نسبت به قبل از دريافت سيكلوسپورين، افزايش معني داري پيدا كرد؛ به اين ترتيب كه ميانگين ميزان ترشح اشك از 0.935±18.83 ميليمتر در 4 دقيقه در روزهاي 1 تا 7 قبل از شروع سيكلوسپورين، به 1.564±28.433 يك ماه بعد، 1.267±28.633 سه ماه بعد و 1.369±28.467 پنج ماه بعد از تجويز سيكلوسپورين افزايش يافت(P<0.001) .
نتيجه گيري: ميزان ترشح اشك پس از تجويز سيكلوسپورين سيستميك به عنوان سركوب كننده ايمني در بيماران دريافت كننده پيوند كليه، افزايش مييابد. ترشح بالاي اشك، طي شش ماه پيگيري بيماران، همچنان ادامه داشت كه ميتواند به عنوان يك عارضه جانبي دلخواه و در عين حال پيش بيني نشده سيكلوسپورين، در نظر گرفته شود. اين افزايش ترشح، حتي در بيماراني كه داراي سطوح اوليه طبيعي ترشح اشك بودند نيز وجود داشت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:40 PM
تشکرات از این پست
architect0811
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 11 : بينا زمستان 1382; 9(2 (پي در پي 34)):188-204.
 
معرفي يك مورد استئوم بزرگ سينوس فرونتال با گرفتاري اربيت، حفره مغزي و استخوان پيشاني
 
نبيي رضا*,كسايي ابوالفضل
 
* تهران، ميدان قزوين، بيمارستان فارابي - دانشگاه علوم پزشكي تبريز
 
 

هدف: معرفي يك مورد نادر از استئوم بسيار بزرگ سينوس فرونتال با گرفتاري اربيت، حفره مغزي و استخوان پيشاني.
معرفي بيمار: آقاي 23 ساله اي به علت جابجايي چشم چپ به پايين و خارج، بيرون زدگي چشم، تورم پلك فوقاني، تغيير شكل پيشاني و دوبيني مراجعه نمود. براساس معاينه باليني و بررسيهاي پرتوشناختي، تشخيص استئوم بزرگ (giant osteoma) با گرفتاري سينوس فرونتال، استخوان پيشاني، اربيت و فضاي داخل جمجمه اي مطرح گرديد. طي دو مرحله جراحي، استئوم اربيت و استخوان پيشاني برداشته شد و بعد از عمل، بيمار از نظر علايم چشمي و ظاهري، وضعيت رضايت بخشي به دست آورد.
نتيجه گيري: استئوم بزرگ با گرفتاري و تغيير شكل وسيع استخوانهاي اربيت را مي توان با اقدام جراحي برداشت و وضعيت ظاهري رضايت بخشي را براي بيمار تامين نمود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
architect0811
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 

 7 : بينا زمستان 1382; 9(2 (پي در پي 34)):159-165.
 
درمان توام جراحي و طبي در مبتلايان به نشست ديرهنگام از بلب فيلترينگ
 
نصيري نادر*,ولايي ناصر
 
* تهران، بيمارستان طرفه، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

هدف: تعيين تاثير درمان توام جراحي و طبي در مبتلايان به نشست ديرهنگام از بلب فيلترينگ.
روش پژوهش: پژوهش به روش كارآزمايي باليني از نوع مقايسه قبل و بعد بر روي مراجعه كنندگان به يك كلينيك خصوصي در تهران انجام شد. بيماراني كه بعد از عمل جراحي ترابكولكتومي، داراي نشت از بلب بودند و به درمان طبي پاسخ نداده و با شكايت تاري ديد و اشك ريزش مراجعه نموده بودند، وارد مطالعه شدند. بيماران با روش advancement ملتحمه و يا پيوند ملتحمه آزاد و همزمان درمان طبي باpressure patching  همراه با تجويز قرص استازولاميد به ميزان 250 ميليگرم هر 6 ساعت، حداكثر به مدت 5 روز تحت درمان قرار گرفتند. بيماران حداقل 3 ماه پيگيري شدند. موفقيت درمان، براساس كنترل نشت و افزايش فشار چشم به بالاتر از 6 ميليمتر جيوه تعيين گرديد. عوارض درمان شامل بروز عفونت بلب و آندوفتالميت و ساير عوارض، تعيين و نسبت به وضعيت قبلي بيماران مورد قضاوت آماري قرار گرفتند.
يافته ها: پژوهش بر روي 12 بيمار شامل 7 مرد و 5 زن در سنين 10.7±51.5 سال انجام شد و بيماران به مدت 5.4±9 ماه پيگيري شدند. نشت در همه بيماران، طي مدت 1±1.7 روز به طور كامل متوقف شد. ميزان فشار چشم قبل از عمل 2.1±2.7ميليمتر جيوه و در تمام بيماران پايين تر از 6 ميليمتر جيوه بود كه بعد از عمل به 6.4±17 ميليمتر جيوه رسيد كه در همه موارد بالاتر از 6 ميليمتر جيوه بود(P<0.0001) . فشار چشم بعد از عمل در 8 بيمار بدون دارو، در يك بيمار با يك دارو و در يك بيمار با دو دارو كنترل شد اما در دو بيمار، با 3 دارو نيز فشار كنترل نشد. هيچ كدام از عوارض عفونت بلب، آندوفتالميت، چسبندگي محيطي قدامي(PAS) ، آب مرواريد، ماكولوپاتي و هيپوتوني دايم در طول مدت پيگيري ديده نشدند.
نتيجه گيري: به نظر ميرسد درمان توام جراحي و طبي موفقيت بيشتري را به دنبال داشته باشد. انجام يك تحقيق تجربي كامل با نمونه هاي بيشتر توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
architect0811
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 8 : بينا زمستان 1382; 9(2 (پي در پي 34)):165-171.
 
ضايعات ديررس چشمي و ريوي در مجروحان شيميايي با گاز خردل در مراجعات به كميسيونهاي پزشكي بنياد جانبازان طي سال 1380
 
قاسمي برومند محمد*,آگين خسرو,اميري زهره
 
* تهران، ولنجك، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، معاونت دانشجويي و فرهنگي
 
 

هدف: تعيين وضعيت ضايعات ديررس چشمي و ناتواني كاركرد ريوي در مجروحان شيميايي ناشي از گاز خردل در مراجعه كنندگان به كميسيونهاي پزشكي بنياد جانبازان طي سال 1380.
روش پژوهش: پژوهش به روش توصيفي بر روي 500 نفر از جانبازان شيميايي ناشي از گاز خردل كه 10 سال از مصدوميت آنان گذشته بود و به طور مستمر مراجعه مينمودند، انجام شد. معاينات كامل چشمي و ريوي توسط يك چشم پزشك و يك متخصص ريه انجام شد و گروه بندي از نظر شدت ضايعات به صورت خفيف، متوسط و شديد صورت گرفت. يافته ها توسط آزمون كاي دو مورد قضاوت آماري قرار گرفتند و يا در قالب آماره هاي توصيفي ارايه شدند.
يافته ها: پانصد جانباز مورد بررسي، همگي مرد بودند و در سنين 50-30 سال قرار داشتند كه 48 درصد (بيشترين فراواني) در گروه سني 35-30 سال بودند. مصدومان در  82.2درصد موارد فقط يكبار، 12.2 درصد موارد 2 بار، 1.8 درصد 3 بار و 3.8 درصد بيش از 3 بار در تماس با گاز خردل بودند. از نظر مصرف دارو، 77.2 درصد داراي سابقه مصرف داروهاي چشمي، ريوي و پوستي بودند و در 99.2 درصد موارد، عارضه پوستي داشتند. ضايعات ديررس چشمي و ريوي در همه مجروحان وجود داشت كه ضايعات چشمي در 80 درصد موارد خفيف، در 13.2 درصد موارد متوسط و در 11.2درصد موارد شديد بودند. ضايعات ديررس متوسط و شديد ريوي در سطح بالاتري نسبت به ضايعات ديررس متوسط و شديد چشمي قرار داشتند و از نظر آماري، رابطه ضايعات چشمي و ريوي معني دار بود.
نتيجه گيري: در مراحل ديررس، فراواني عوارض خفيف چشمي بيشتر از عوارض ريوي است ولي عوارض متوسط و شديد ريوي بيشتر از چشمي است با توجه به عوارض ديررس پيش رونده، پيشنهاد ميشود تحقيقات جامع تر در مورد عوارض چشمي، ريوي، پوستي، خوني و … در اين مجروحان انجام شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 9 : بينا زمستان 1382; 9(2 (پي در پي 34)):172-182.
 
تغيرات درمان آب مرواريد طي 20 سال گذشته
 
جوادي محمدعلي*
 
*  تهران، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

آب مرواريد هنوز هم يكي از علل مهم نابينايي و كم بينايي در جهان است و به رغم آنكه پژوهشهاي مربوط به علل ايجاد آب مرواريد و علت تغيير پروتيينهاي عدسي و در نتيجه، پيشگيري از ايجاد آن، در مراحل اوليه ميباشند؛ نحوه درمان آن طي 20 سال گذشته تغييرات فراواني نموده است به طوري كه امروزه، انجام عمل آب مرواريد و كارگذاري لنز داخل چشمي از طريق يك برش يك ميليمتري بدون نياز به بخيه و كسب ديد 10.10 براي دور و نزديك در روز بعد از عمل، پديده عجيبي نيست. اطلاع از اين سير تكاملي جهت همكاراني كه به تازگي به جمع چشم پزشكان ميپيوندند ضروري است و چه بسا آيندگان ممكن است با مرور فعاليتهاي امروز ما، به ابتدايي بودن روشهاي درماني موجود نسبت به تغييرات آينده متعجب گردند؛ همانگونه كه ما نسبت به روشهاي درماني 20 سال پيش چنين نگرشي داريم. در اين مقاله سعي شده است سير اين تحولات به اختصار بيان گردد ولي نكته قابل تأكيد اين است كه هر فناوري جديد، دليل برتري حتمي آن نسبت به روشهاي قبلي نيست و قابل تعميم به كليه مراكز و قابل انجام توسط همه جراحان نميباشد؛ به طوري كه انجام عمل آب مرواريد از طريق يك برش 3 ميليمتري نمي تواند روشي منسوخ شده در برابر روش MICS باشد كه در آن، انجام عمل و وارد كردن لنز از طريق برش يك ميليمتري صورت ميگيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 10 : بينا زمستان 1382; 9(2 (پي در پي 34)):183-187.
 
معرفي يك مورد ليپوساركوم اوليه اربيت
 
نبيي رضا*,صادقي طاري علي
 
* دانشگاه علوم پزشكي تبريز
 
 

هدف: معرفي يك مورد ليپوساركوم اوليه اربيت كه در نوع خود بسيار نادر ميباشد.
معرفي بيمار: خانمي 45 ساله كه به علت توده ناحيه كارونكل ملتحمه چشم چپ مراجعه نموده بود، طي دو مرحله نمونه برداري از ضايعه ملتحمه و توده اربيت، براي وي تشخيص ليپوساركوم داده شد. بيمار يك سال بعد يا پيشرفت تومور مراجعه نمود و تحت اگزنتريشن قرار گرفت.
نتيجه گيري: به علت شيوع بسيار كم، ليپوساركوم اربيت در تشخيص افتراقي توده هاي اربيت كمتر مطرح مي گردد. در تشخيص افتراقي توده هاي ملتحمه و اربيت بايد اين تومور نادر را هم مدنظر داشت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
architect0811
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 1 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):3-13.
 
شيوع گلوكوم در افراد بالاي 40 سال ساكن شهر تهران در سال 81-1380
 
رضايي امير*,اميني حيدر,جوادي محمدعلي,پاكروان محمد,كريميان فريد,ولايي ناصر,نوري مهدوي كورس,زارعي رضا,ميرآفتابي آرزو,برادران رفيعي عليرضا,اسلامي يداله,جباروند محمود
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشکی تهران
 
 

هدف: تعيين شيوع گلوكوم و الگوي پراكندگي آن در افراد بالاي 40 سال ساكن شهر تهران در سال 81-1380.
روش پژوهش: مطالعه به روش مقطعي با نمونه گيري تصادفي طبقه بندي شده خوشه اي و با حجم نمونه 2200 نفر بر روي جمعيت فوق انجام شد. افراد پس از اخذ رضايت نامه آگاهانه، تحت مصاحبه و معاينه جامع پزشكي شامل رفركشن، تعيين بهتري ديد اصلاح شده، معاينه خارجي چشم و سگمان قدامي به وسيله بيوميكروسكوپ اسليت لمپ، تعيين فشار داخل چشمي باترنومتر اپلاناسيون گلدمن، فوندوسكوپي و گونيوسكوپي و در موارد مشكوك، سنجش ميدان بينايي قرار گرفتند. گلوكوم براساس وجود دو مورد از سه مورد زير شامل تغييرات گلوكومي عصب بينايي، فشار داخل چشمي غيرطبيعي يا نقص گلوكومي ميدان بينايي تشخيص داده شد.
يافته ها: در مجموع 4418 فرد بالاي 40 سال دعوت شدند كه 2184 نفرشان در مطالعه شركت نمودند (پاسخ دهي 50 درصد). در نهايت، 2160 نفر شامل 814 مرد (38 درصد) و 1346 زن (62 درصد) در سنين 10.2±55.14 سال (96-40 سال) مورد بررسي قرار گرفتند. شيوع كلي گلوكوم 1.44 درصد؛ شامل 0.46 درصد POAG، 0.33 درصد PACG، 0.28 درصد NTG،0.23 درصد گلوكوم كپسولار و 0.14 درصد ساير انواع گلوكوم بود. شيوع گلوكوم در مردان 2.3 برابر زنان بود (2.2 درصد در برابر 0.97 درصد). شيوع گلوكوم در افراد 80 ساله يا بالاتر، 4.9درصد و در افراد 49-40 سال، 0.55 درصد بود. شيوع گلوكوم مشكوك در كل 2.2 درصد شامل 1.1 درصد OHT و 1.1 درصد تغيير مشكوك گلوكومي عصب بينايي بود. مبتلايان به گلوكوم، در 90.3 درصد موارد داراي اختلال گلوكومي در معاينه و در 83.9 درصد موارد داراي تغييرات گلوكومي ميدان بينايي بودند. در 223 نفر (10.3 درصد افراد مورد مطالعه) ميدان بينايي اندازه گيري شد كه از اين موارد، 15.2 درصد داراي تغييرات گلوكومي بودند و 11.7 درصدشان به تشخيص گلوكوم رسيدند. مبتلايان به گلوكوم در 80.6 درصد موارد از بيماري خود اطلاع نداشتند.
نتيجه گيري: شيوع گلوكوم در افراد بالاي 40 سال ساكن شهر تهران قابل توجه است و مهم تر اينكه اكثر قاطع مبتلايان از بيماري خود بي اطلاعند. به علاوه، مشاركت افراد جامعه در پژوهش رضايت بخش نيست. تونومتري به روش اپلاناسيون، گونيوسكوپي و معاينه عصب بينايي؛ به عنوان برنامه غربالگري گلوكوم در مطالعات جمعيتي و تكرار چنين پژوهش در سطح ملي يا در ساير نقاط كشور پيشنهاد مي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 2 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):14-25.
 
مقايسه ويتركتومي اوليه و با كل اسكلرا در درمان جدا شدگي شبكيه در بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد
 
احمديه حميد*,مراديان سيامك,فقيهي هوشنگ,پرورش محمدمهدي,قنبري حشمت اله,مهريار مرسل,حيدري عباداله,بهبودي حسن,بنايي توكا,انتظاري سيدمرتضي,سوري حميد,گلستان بنفشه,رباني خواه زهرا,انيسيان آرش
 
* تهرن، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

هدف: مقايسه نتايج كالبدشناختي و بينايي و عوارض حاصل از ويتركتومي اوليه و باكل اسكلرا در درمان جداشدگي شبكيه در بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد.
روش پژوهش: مطالعه به صورت كارآزمايي باليني تصادفي شده شاهددار چند مركزي بر روي بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد كه دچار جداشدگي شبكيه شدند، انجام گرديد. بيماران پس از اعمال معيارهاي ورود و خروج مطالعه، به صورت تصادفي وارد يكي از گروههاي باكل اسكرا يا ويتركتومي اوليه شدند و طبق برنامه تعيين شده، تحت عمل جراحي قرار گرفتند. بيماران، طي بستري و در پيگيريهاي 1، 2، 4 و 6 ماه بعد از عمل، از نظر حدت بينايي و وضعيت شبكيه و عوارض بعد از عمل، بررسي و مقايسه شدند.
يافته ها: از 225 چشم مورد مطالعه، 126 چشم در گروه باكل و 99 چشم در گروه ويتركتومي قرار گرفتند. تفاوت دو گروه از نظر سن، حدت بينايي قبل از عمل، سابقه خانوادگي جداشدگي شبكيه، گير افتادن زجاجيه در داخل زخم جراحي آب مرواريد يا چسبيدن به لبه مردمك، سابقه كارگذاري ثانويه لنز داخل چشمي، سابقه جداشدگي شبكيه در چشم مقابل و وسعت جداشدگي شبكيه به لحاظ آماري معني دار بود. فاصله بروز علايم جداشدگي شبكيه تا عمل جراحي در گروه باكل 20.8 روز و در گروه ويتركتومي 22.2 روز بود. در گروه باكل در 27.1 درصد موارد و در گروه ويتركتومي در 33.5 درصد موارد، سوراخ شبكيه حين عمل يافت شد. ديد اصلاح شده در ماه ششم در گروه باكل، 0.68±0.96 لاگمار و در گروه ويتركتومي، 0.96±0.62 لاگمار بود. تفاوتهاي فوق بين دو گروه به لحاظ آماري معني دار نبودند. ميزان موفقيت كالبدشناختي در پيگيري 6 ماهه در چشمهايي كه دچار چسبندگي زجاجيه، در گروه باكل 78 درصد و در گروه ويتركتومي 74.5درصد بود كه تفاوت آماري معني داري نداشتند. در كل، ميزان جداشدگي مجدد شبكيه بعد از 6 ماه در گروه باكل 32 درصد و در گروه ويتركتومي 37.2 درصد بود. در ماه ششم، ميزان ادم سيستوييد ماكولا در گروه باكل  6.6درصد و در گروه ويتركتومي 9.1 درصد بود؛ ميزان ماكولاپاكر در گروه باكل 22 درصد و در گروه ويتركتومي 22.7 درصد بود و ميزان فشار چشمي بالاي 20 ميليمتر جيوه در گروه باكل 6.4 درصد و در گروه ويتركتومي 5.7 درصد بود كه هيچكدام تفاوت آماري معني داري نداشتند. تنها عارضه اي كه بين دو گروه تفاوت آماري معني داري داشت، وقوع انحراف يا اختلال در عضلات خارج چشمي بود كه ميزان آن در ماه ششم در گروه باكل 4.1 درصد و در گروه ويتركتومي صفر درصد بود.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد که ويترکتومي اوليه مزيت قابل توجهي بر باکل اسکلرا در درمان جداشدگي شبکيه در بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد نداشته است. بنابراين، انتخاب هر کدام از اين دو روش درماني؛ به قضاوت جراح، امکانات در دسترس، شرايط بيمار و تبحر و تجربه جراح بستگي دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 3 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):26-32.
 
نوروتومي ديسك بينايي از طريق ويتركتومي در نوروپاتي ايسكميك قدامي غير آرتريتي
 
سهيليان مسعود*,يزداني شاهين,رضايي امير
 
* پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - مركز چشم پزشكي نگاه
 
 

هدف: ارزيابي نقش نوروتومي ديسك بينايي از طريق ويتركتومي در درمان نوروپاتي ايسكميك قدامي غيرآرتريتي عصب بينايي.
روش پژوهش: هفت چشم از 7 بيمار انتخاب شده با افت شديد بينايي (ديد كمتر از 20.800) ناشي از از نوروپاتي ايسكميك قدامي غيرآرتريتي قدامي عصب بينايي تحت نوروتومي ديسك بينايي از طريق ويتركتومي به صورت شعاعي در سمت نازال قرار گرفتند. حدت بينايي و ميدان بينايي (در صورت امكان) اندازه گيري شدند و آنژيوگرافي با فلورسين نيز قبل و بعد از عمل انجام شد.
يافته ها: بيماران شامل 4 مرد و 3 زن در سنين 8.9±53.4 با دامنه سني 65-36 سال بودند. بيماري، در 5 مورد دوطرفه بود. يماران به مدت 7±13 هفته پيگيري شدند. ميانگين حدت بينايي قبل از از عمل، معادل 20.2400 و بعد از عمل معادل 20.250 بود كه ديد در مقايسه با قبل از عمل، به طور متوسط، معادل 10 خط افزايش يافت. بهبود بينايي در 6 بيمار به دست آمد. يك بيمار دچار نورگ زايي كوروييدي پري پاپيلاري شد. در دو بيمار با ديد كافي، امكان اندازه گيري ميدان بينايي قبل از عمل وجود داشت كه ميدان بينايي بعد از عمل آنها بهبود قابل ملاحظه اي را نشان داد. در 5 بيمار، افت ديد به حدي بود كه انجام ميدان بينايي قبل از عمل، مقدور نبود.
نتيجه گيري: شل كردن حلقه صلبيه اي نواحي پره لامينار و لامينار سر عصب بينايي، موجب كاهش فشردگي ميگردد و ممكن است مانع نكروز رشته هاي درگيري كه قابل زنده ماندن هستند، شود. به رغم بهبود ديد در بيماران ما، نياز است كه نوروتومي ديسك بينايي از طريق ويتركتومي، تحت يك كارآزمايي باليني تصادفي شده ارزيابي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 4 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):33-39.
 
نتايج جراحي اجسام بيگانه داخل چشمي غيرفلزي و فلزي غيرمغناطيسي
 
فقهي مصطفي*,سهيليان مسعود,انيسيان آرش
 
* پاسدارن، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم - دانشگاه علوم پزشكي اهواز
 
 

هدف: تعيين نتايج كالبد شناختي و بينايي و عوارض بعد از عمل جراحي خارج نمودن اجسام بيگانه داخل چشمي غيرفلزي و فلزي غيرمغناطيسي در بيماران مراجعه كننده به بيماران لبافي نژاد تهران طي سالهاي 81-1366.
روش پژوهش: اين بررسي به روش توصيفي بر روي اطلاعات موجود در پرونده هاي بيماراني كه به دليل داشتن جسم بيگانه داخل چشمي از نوع غيرفلزي و فلزي غيرمغناطيسي تحت عمل جراحي ويتركتومي عميق و خارج كردن جسم بيگانه قرار گرفته بودند، انجام شد. جنس جسم بيگانه، عوارض اختصاصي مربوط به جنس جسم بيگانه، ديد بيماران، محل پارگي و محل جسم بيگانه مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: طي مدت مورد بررسي، 32 چشم از 28 بيمار تحت عمل جراحي قرار گرفته بودند. متوسط زمان پيگيري 7.5 ماه بود. در 22 چشم (68.75 درصد) جسم بيگانه غيرفلزي بود كه شامل سنگ در 9 چشم (40.9 درصد)، شيشه در 7 چشم (31.8 درصد)، چوب در 2 چشم (9.1 درصد) و نامشخص در 4 چشم (18.2 درصد) بودند. در 10 چشم (31.25 درصد) نيز جسم بيگانه فلزي غيرمغناطيسي بود كه شامل مس در 7 چشم (70 درصد)، آلومينيوم در يك چشم (10 درصد) و سرب در 2 چشم (20 درصد) بودند. علايم شالكوزيس چشمي در 85.7 درصد موارد جسم بيگانه مسي وجود داشت. يد نهايي 20.40 يا بهتر در 31.3 و ديد 200.5 تا 20.50 در 31.1درصد چشمها به دست آمد. بعد از عمل در 21.7 درصد موارد، پارگي شبكيه در خلف محل اسكلروتومي به وجود آمد. ارتباط آماري بين ديد نهايي 20.200 يا بهتر با نوع و محل جسم بيگانه غيرفلزي و فلزي غيرمغناطيسي مشاهده نشد.
نتيجه گيري: به رغم محدود بودن روشهاي خارج نمودن اجسام بيگانه داخل چشمي غيرفلزي و فلزي غيرمغناطيسي با انجام ويتركتومي دقيق و تلاش براي كاهش عوارض حين عمل، نتايج بينايي و كالبدشناختي مطلوب مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 5 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):40-45.
 
بررسي زمان بقاي پيوند دوطرفه قرنيه در قوز قرنيه با استفاده از مدل شكنندگي كاکس
 
خيري سليمان*,فقيه زاده سقراط,جوادي محمدعلي,جعفري نسب محمدرضا,حسيني سيدمحمدباقر,انيسيان آرش
 
* تهران، تقاطع بزرگراه دكتر چمران و جلال آل احمد، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده علوم پزشكي - گروه آمار زيستي
 
 

هدف: تعيين زمان بقا و عوارض خطر دفع پيوند دو طرف قرنيه در قوز قرنيه در بيماران مراجعه كننده به مراكز درماني لبافي نژاد و حضرت رسول طي سالهاي 1380-1365.
روش پژوهش: مطالعه به روش بررسي اطلاعات موجود در پرونده بيماراني انجام شد كه طي سالهاي مورد بررسي، به منظور درمان قوز قرنيه، تحت عمل پيوند دوطرفه قرنيه قرار گرفتند. به واسطه تاثير مشترك بسياري از عوامل خطر ناشناخته ژنتيكي و محيطي در گيرنده، زمان بقاي پيوند چشم اول و چشم دوم همبسته خواهند بود. لذا به منظور لحاظ همبستگي، از مدل شكنندگي كاكس براي تجزيه و تحليل استفاده شد. ميزان بقاي پيوند به روش كاپلان - ماير نيز محاسبه گرديد.
يافته ها: در اين بررسي، 119 بيمار شامل 238 چشم متشكل از 72 مرد (60.5 درصد) و 47 زن (39.5 درصد) مطالعه شدند. متوسط سن بيماران در زمان پيوند اول 25.5 سال سال و در زمان پيوند دوم 28.8 سال بوده است. ميانگين زمان بين پيوند چشم اول و دوم، 44.6 ماه با دامنه 3.8 تا 204 ماه بود. در مجموع 54 مورد (22.7 درصد) دفع پيوند مشاهده شد. زمان بقاي پيوند (از زمان پيوند تا دفع آن) در دامنه 1.1 تا 95 ماه با ميانگين 12.5 و ميانه 6.9 ماه بود. در 4.2 درصد موارد، ورم ملتحمه بهاره و در 4.6 درصد موارد واسكولاريزيشن قرنيه ديده شد. سن گيرنده در زمان پيوند، وجود ورم ملتحمه بهاره و واسكولاريزيشن قرنيه، عوامل معني داري در زمان دفع پيوند بوده اند. اما عواملي چون جنس بيمار، اندازه قطر قرنيه دهنده، اندازه قطر بستر گيرنده، تازگي قرنيه پيوندي و پيوند مجدد تاثيري بر زمان بقاي پيوند نداشتند. اختلاف معني داري بين زمان بقاي پيوند چشم اول و پيوند چشم دوم مشاهده نشد و كاهش فاصله زماني بين دو پيوند به صورت معني داري با افزايش خطر دفع پيوند چشم دوم ارتباط داشت. ضريب تعيين مدل با به كارگيري مدل با به كارگيري مدل شكنندگي كاكس، 33 درصد و با به كارگيري مدل كاكس، 7.5 درصد به دست آمد.
نتيجه گيري: هر چه پيوند دوم با فاصله زماني بيشتري از پيوند اول صورت گيرد، بقاي بهتري خواهد داشت. مدل شكنندگي كاكس، با لحاظ كردن همبستگي زمان بقاي پيوندهاي دوطرفه، روش مناسب تر و دقيق تري است و براي بررسي زمان بقا در موارد پيوندهاي دوطرفه توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:54 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 6 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):46-51.
 
استفاده پيش گيرانه از ميتومايسين -C به منظور جلوگيري از ايجاد رگرسيون و كدورت قرنيه بعد از PRK
 
هاشمي حسن*,طاهري سيدمحمدرضا,فتوحي اكبر
 
* تهران، بيمارستان فارابي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، كلينيك چشم پزشكي نور
 
 

هدف: تعيين اثرات استفاده پيش گيرانه از ميتومايسين C- در جلوگيري از كدورت قرنيه و رگرسيون بعد از PPK در نزديك بيني شديد.
روش پژوهش: در يك مطالعه آينده نگر، 54 چشم
نزديك بين از 28 بيمار مورد بررسي قرار گرفتند. همه چشمها بعد ازPRK ، به مدت  2دقيقه در معرض محلول 0.02 درصد ميتومايسين C- قرار گرفتند و سپس با 15 تا 20 ميلي ليتر محلول نمكي طبيعي شستشو داده شدند. برنامه پيگيري شامل معاينه چشمها در 7 روز اول و ماه اول، سوم و ششم بعد از عمل بود. براي ارزيابي كدورت قرنيه از درجه بندي Hanna (كه كدورت قرنيه را از 0 تا 40+ درجه بندي ميكند) استفاده شد.
يافته ها
: ميانگين و انحراف معيار رفركشن معادل اسفر چشمهاي مورد مطالعه قبل از عمل -7.08±1.11 ديوپتر بود. همه چشمها در 7 روز اول و ماه اول معاينه شدند ولي در ماه سوم و ششم پيگيري، 48 چشم (88.9 درصد) تحت معاينه قرار گرفتند. شش ماه بعد از عمل، 37 چشم (77.1 درصد) ديد اصلاح نشده 20/20 يا بهتر و همه آنها ديد اصلاح نشده 20.40 يا بهتر داشتند. در ماه ششم بعد از عمل، 45 چشم (93.7 درصد) داراي رفركشن معادل اسفر در حد 1.00± ديوپتر بودند. در معاينه ماه اول بعد از عمل، دو چشم (3.7 درصد) داراي كدورت قرنيه به ميزان 0.5+ بودند، در حالي كه در ماه سوم و ششم بعد از جراحي، در هيچ كدام از چشمهاي معاينه شده كدورتي مشاهده نشد. در معاينات بعد از عمل، در هيچيك از چشمها، افت ديد اصلاح شده نسبت به قبل از عمل مشاهده نشد. بلافاصله بعد از عمل، ميزان حساسيت كنتراست نسبت به قبل از عمل در تمامي فركانسها كاهش يافت ولي در ماه ششم بعد از عمل، ميزان آن به طور متوسط 1.5 خط افزايش يافت.
نتيجه گيري: مطالعه نشان داد كه ميتومايسين C- در پيشگيري از ايجاد كدورت قرنيه بعد از درمان نزديك بيني شديد با PRK موثر است. انجام PRK به اضافه ميتومايسين C- را ميتوان به عنوان يك روش جايگزين براي درمان بيماران نزديك بيني كه در آنها ضخامت قرنيه براي انجام ليزيك مناسب نيست، در نظر داشت. لازم است كه نتايج اين مطالعه، در پيگيريهاي طولانيتر مورد تاييد قرار گيرند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 9 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):65-68.
 
نتايج كاربرد تلسكوپ در بيماران كم بينا
 
رياضي عباس*,كاظمي مقدم محسن,جوكاردريس تينا
 
* تهران، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله، گروه فيزيولوژي و بيوفيزيك
 
 

هدف: تعيين ميزان موفقيت تلسكوپ بر تغييرات بينايي افراد مراجعه كننده به كلينيك كم بينايي صبا در سال 1381.
روش پژوهش: تحقيق به روش كارآزمايي باليني از نوع مقايسه قبل و بعد بر روي 16 بيمار مبتلا به كم بينايي ناشي از بيماريهاي مختلف انجام شد كه استفاده از عينك، عدسي تماسي و جراحي، تأثيري بر افزايش بينايي آنها نداشت. ميزان بينايي با حداكثر تصحيح بدون تلسكوپ و با تلسكوپ تعيين گرديد. براي تعيين تاثير تلسكوپ در افزايش بينايي از عامل (MEF) magnification efficacy factor استفاده شد. پس از ارايه آموزشهاي حضوري جهت استفاده صحيح از تلسكوپ و استفاده از راهنماي مخصوص براي تمرين در منزل، در يك پيگيري 8 ماهه، ميزان رضايت بيماران، نظر آنها راجع به تلسكوپ و بينايي حال از آن و مدت زمان و ميزان استفاده از اين واسيله مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: از 16 بيمار مورد بررسي، 13 نفر مود و 3 نفر زن در سنين 24±34.2 سال بودند كه عمدتا به ماكولوپاتي، ديابت و اختلالات عصبي مبتلا بودند. يازده نفر داراي ديد دو چشمي و 5 نفر داراي ديد يك چشمي بودند. حدت بيناي با حداكثر تصحيح بدون تلسكوپ بين 20.630 تا 20.100 در فاصله 1 تا 3 متري و حداكر بينايي با تلسكوپ بين 20.320 تا 20.40 در فاصله 6 متري بود. بيماران در 75 درصد موارد داراي MEF بيش از يك و در 25 درصد موارد داراي MEF كمتر از يك بودند. چهارده بيمار از تلسكوپ راضي بودند و 2 نفر رضايت اندكي داشتند. همه اين تغييرات به لحاظ آماري معني دار بودند(P<0.05) .
نتيجه گيري: استفاده از وسايل كمك بينايي به ويژه تلسكوپ باعث افزايش حدت بينايي مي گردد. نظر به اينكه استفاده از اين وسايل در جامعه ما در حال حاضر مرسوم نيست، توصيه ميگردد كه مراكزي براي توانبخشي بينايي در كشور تاسيس گردند تا بتوان ابتدا فرهنگ عمومي براي استفاده از اين وسايل را ايجاد نمود و در عين حال آگاهي جامعه نسبت به كاربرد چنين وسايلي را افزايش داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 10 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):69-95.
 
ماكولوپاتيهاي ديابتي: تشخيص و درمان
 
سهيليان مسعود*,رضايي امير
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

ادم ماكولا شايع ترين علت كاهش ديد در بيماران ديابتي است و در همه سنين ممكن است روي دهد ولي در ديابت نوع بزرگسالان زودتر بروز ميكند. ادم ماكولا در اثر سازوكارهاي بيماري زاد مختلفي بود به وجود مي آيد و به انواع كانوني، منتشر، سيستوييد و ايسكميك و هيالوييد خلي و همچنين ادام ثانوي به بيماريهاي انسداد عروقي از قبيل انسدادهاي سياهرگي شبكيه و ادم ماكولاي ثانوي به عمل آب مرواريد نيز خيلي شايعند. در حال حاضر، فوتوكواگوليشن ليزري، موثرترين درمان شناخته شده براي ادم ماكولاي ديابتي است ولي كنترل قند و فشارخون و درمان نارسايي قلبي و كليوي در صورت وجود، درمانهاي موثر و تكميلي همراه با ليزر ماكولا ميباشند. به تازگي، استفاده از استازولاميد خوراكي در درمان ادم ماكولاي ديابتي مقاوم به درمان با ليزر، تاثير كمي نشان داده است؛ به همين دليل در حال حاضر درمانهاي دارويي ديگري از قبيل مهار كننده هاي پروتيين كيناز C- و تزريق داخل زجاجيه اي استروييدها (فلوسينولون و تريامسينولون) تحت بررسي ميباشند. البته، هنوز گزارش مبتني بر شواهدي براي درمان طبي ادم ماكولاي ديابتي وجود ندارد. در مقابل، گزارشهاي اخير، تاثير خوب ويتركتومي را به ويژه در انواعي كه همراه با ماكولوپاتي اگزوداتيو و اثر كششي زجاجيه مي باشند، نشان داده اند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 12 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):102-105.
 
بروز رتينوبلاستوما به شكل يووييت در نوجواني 12 ساله
 
اقتداري معصومه*,فروردين محسن,فروردين مجيد,ويجنداكومار پريكالا
 
* شيراز، بيمارستان خليلي، دانشگاه علوم پزشكي شيراز
 
 

هدف: معرفي يك مورد غيرمعمول رتينوبلاستوما كه در سن 12 سالگي به شل يوييت تظاهر كرد.
بيمار و يافته ها: نواجوان 12 ساله اي به دليل قرمزي چشم راست و كاهش ديد، به چشم پزشك ارجاع شد. در معاينه ديد چشم به 2.10كاهش يافته بود و علايم التهاب داخل چشمي شامل 2+ ياخته در اتاق قدامي و 3+ ياخته در زجاجيه مشاهده شد. فشار داخل چشمي بيمار طبيعي بود. بيمار با تشخيص يووييت، تحت درمان با استروييد موضعي، خوراكي و زيرتنوني قرار گرفت اما به دليل افزايش كدورت زجاجيه پس از گذشت 2.5 ماه، ايجاد كدورت عدسي به شكل زيركپسولي خلفي و فشار بالاي چشم با وجود مصرف داروهاي ضدگلوكوم، عمل ويتركتومي عمقي به همراه لنزكتومي انجام شد. در سيتولوژي زجاجيه، ياخته توموري مشاهده نشد. پس از عمل، التهاب زجاجيه به تدريج افزايش يافت، قرنيه دچار كراتوپاتي نوراي شد و به رغم استفاده از داروهاي ضدگلوكوم، فشار چشم همچنان بالا بود. حدت بينايي نيز به درك نور افت نمود. بيمار 6 ماه بعد، با يدد عدم درك نور، پروپتوز، زخم قرنيه و محدوديت شديد حركت چشم به درمانگاه مراجعه كرد و به ناچار، چشم بيمار تخليه شد. بررسي آسيب شناختي چشم تخليه شده بيانگر وجود رتينوبلاستوما با درگيري عصب بينايي در محل قطع بود. بيمار يك دوره شيمي درماني دريافت كرد و تا يك سال بعد دچار عود تومور يا متاستاز نشد.
نتيجه گيري: بروز رتينوبلاستوما به صورت ارتشاح منتشر نادر است و معمولا در سنين بالاتر ديده ميشود. لازم است در موارد يوويت مقاوم به درمان در بچه ها، به ويژه در سن بالاي 6 سال، اين تومور را در نظر داشته باشيم. چنانچه تومور پس از عمل ويتركتومي كشف شود، بعد از تخليه چشم، انجام شيمي درماني با يا بدون پرتودرماني، براي جلوگيري از متاستاز توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  8:55 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها