پاسخ به:بانک مقالات بینایی
2 : بينا پاييز 1382; 9(1 (پي در پي 33)):14-25. |
|
مقايسه ويتركتومي اوليه و با كل اسكلرا در درمان جدا شدگي شبكيه در بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد |
|
احمديه حميد*,مراديان سيامك,فقيهي هوشنگ,پرورش محمدمهدي,قنبري حشمت اله,مهريار مرسل,حيدري عباداله,بهبودي حسن,بنايي توكا,انتظاري سيدمرتضي,سوري حميد,گلستان بنفشه,رباني خواه زهرا,انيسيان آرش |
|
* تهرن، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي |
|
هدف: مقايسه نتايج كالبدشناختي و بينايي و عوارض حاصل از ويتركتومي اوليه و باكل اسكلرا در درمان جداشدگي شبكيه در بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد.
روش پژوهش: مطالعه به صورت كارآزمايي باليني تصادفي شده شاهددار چند مركزي بر روي بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد كه دچار جداشدگي شبكيه شدند، انجام گرديد. بيماران پس از اعمال معيارهاي ورود و خروج مطالعه، به صورت تصادفي وارد يكي از گروههاي باكل اسكرا يا ويتركتومي اوليه شدند و طبق برنامه تعيين شده، تحت عمل جراحي قرار گرفتند. بيماران، طي بستري و در پيگيريهاي 1، 2، 4 و 6 ماه بعد از عمل، از نظر حدت بينايي و وضعيت شبكيه و عوارض بعد از عمل، بررسي و مقايسه شدند.
يافته ها: از 225 چشم مورد مطالعه، 126 چشم در گروه باكل و 99 چشم در گروه ويتركتومي قرار گرفتند. تفاوت دو گروه از نظر سن، حدت بينايي قبل از عمل، سابقه خانوادگي جداشدگي شبكيه، گير افتادن زجاجيه در داخل زخم جراحي آب مرواريد يا چسبيدن به لبه مردمك، سابقه كارگذاري ثانويه لنز داخل چشمي، سابقه جداشدگي شبكيه در چشم مقابل و وسعت جداشدگي شبكيه به لحاظ آماري معني دار بود. فاصله بروز علايم جداشدگي شبكيه تا عمل جراحي در گروه باكل 20.8 روز و در گروه ويتركتومي 22.2 روز بود. در گروه باكل در 27.1 درصد موارد و در گروه ويتركتومي در 33.5 درصد موارد، سوراخ شبكيه حين عمل يافت شد. ديد اصلاح شده در ماه ششم در گروه باكل، 0.68±0.96 لاگمار و در گروه ويتركتومي، 0.96±0.62 لاگمار بود. تفاوتهاي فوق بين دو گروه به لحاظ آماري معني دار نبودند. ميزان موفقيت كالبدشناختي در پيگيري 6 ماهه در چشمهايي كه دچار چسبندگي زجاجيه، در گروه باكل 78 درصد و در گروه ويتركتومي 74.5درصد بود كه تفاوت آماري معني داري نداشتند. در كل، ميزان جداشدگي مجدد شبكيه بعد از 6 ماه در گروه باكل 32 درصد و در گروه ويتركتومي 37.2 درصد بود. در ماه ششم، ميزان ادم سيستوييد ماكولا در گروه باكل 6.6درصد و در گروه ويتركتومي 9.1 درصد بود؛ ميزان ماكولاپاكر در گروه باكل 22 درصد و در گروه ويتركتومي 22.7 درصد بود و ميزان فشار چشمي بالاي 20 ميليمتر جيوه در گروه باكل 6.4 درصد و در گروه ويتركتومي 5.7 درصد بود كه هيچكدام تفاوت آماري معني داري نداشتند. تنها عارضه اي كه بين دو گروه تفاوت آماري معني داري داشت، وقوع انحراف يا اختلال در عضلات خارج چشمي بود كه ميزان آن در ماه ششم در گروه باكل 4.1 درصد و در گروه ويتركتومي صفر درصد بود.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد که ويترکتومي اوليه مزيت قابل توجهي بر باکل اسکلرا در درمان جداشدگي شبکيه در بيماران داراي سابقه جراحي آب مرواريد نداشته است. بنابراين، انتخاب هر کدام از اين دو روش درماني؛ به قضاوت جراح، امکانات در دسترس، شرايط بيمار و تبحر و تجربه جراح بستگي دارد.
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
پنج شنبه 8 تیر 1391 8:54 AM
تشکرات از این پست