0

امام دوازدهم مهدى(ع)

 
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

امام دوازدهم مهدى(ع)

امام دوازدهم
 
مهدى(ع)
مقدمه:

از آنچه گذشت دانستيم كه روش و نقشه عباسيان و سياست آنان در برابرپيشوايان از اهلبيت(ع)اين بود كه امام را در دستگاه حكومت‏سهيم كنندتا براى از بين بردن روشها وبرنامه‏هاى آنان و دور كردنشان از پايگاههاى‏مردمى،مقدمه‏اى فراهم آورده باشند و هر يك رادچار قهر و بيم و عذاب‏سياست ددمنشانه خود كنند.

سياست فشار و اختناق،امامان(ع)را وادار كرد تا فعاليت‏خود رادر نهان انجام دهند و گفتار وكردار خويش را در پوشش كتمان و رمز حفظكنند و از مرحله امتداد و گسترش افقى،بهمرحله نگاهدارى براى باقى بودن‏منتقل شوند و بكوشند با ياران يكدل-پس از آنكه قوت وقدرت اراده ومقاومت و پايدارى آنان را در برابر فشار حوادث دشوار آزمودند-رابطه‏شخصى وتماس مستقيم داشته باشند.اين مرحله مرحله‏اى بود براى روشن‏كردن جرقه اميد در دلانقلابيان،از گذرگاه انديشه مهدى منتظر در دل شيعيان‏و ادامه مخالفت جدى و قاطع دربرابر حملات انحرافى بر ضد خط مكتب بطوريكه با نرمش در عمل سياسى و برانگيختنمردم در برابر دولت منافات‏نداشته باشد.

اين مرحله فعاليت مثبت،دولت را واداشت كه پيوسته آماده باشد وپيوسته از گرفتارى حذركند و در مقابل كليه اقوال و افعال امام و يارانش‏مراقبت دائمى بعمل آورد.يكى از وسايلمتفرق كردن طرفداران امام و ازبين بردن پايگاهها و يارانش،زندان و شكنجه و طرق قلع وقمع و جلوگيرى‏از تماس امام(ع)با طرفدارانش بود.

غالبا،كار به زندانى شدن ياران امام و به دستگيرى شخص امام(ع(

منجر ميگرديد.او(ع)مدتها در ظللمت زندان باقى مى‏ماند و سپس بيرون‏مى‏آمد تا باز بهزندان افكنده شود.

با وجود همه اين تنگناها و سياست فشار و نظارت دائمى،امام هادى(ع)و امام عسكرى(ع( توانستند،مخفيانه فعاليت كنند و اموال و تعليماتى‏كه از جانب آندو ابلاغ مى‏گرديد در پردهبدارند.در محيطى چنان سرشاراز كينه و رشك و بدخواهى نسبت به نهضت و پيشوايان ازاهل بيت(ع)،دولت عباسى در برابر افكارى كه ذهنيات عموم مسلمانان،بخصوصافكاردوستان نزديك امام(ع)به علت اخبار متواتر از زمان رسول الله(ص)تا زمان‏امامعسكرى(ع)از اعتقاد به وجود مهدى(ع)لبريز بود،وسائلى تدارك ميديدتا با آن افكار روبروشود.دولت و حكمرانان بطور كلى ميدانستند كه زمان‏مهدى(ع)تقريبا نزديك است.اما تاريختولد او را-كه مراقبت بى‏اندازه‏بكار رفته بود تا پنهان ماند-نمى‏دانستند.

از آنجا بود كه دستگاه حاكم فرمانها صادر كرد كه پس از فوت امام(ع)،از ترس اينكه مبادا مهدى(ع)بصورت جنين در شكم يكى از همسران امام(ع) باشد،همه زنان باردار او را مراقبت كنند و بپايند.

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

چهارشنبه 29 تیر 1390  5:30 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:امام دوازدهم مهدى(ع)

درباره نواب چهار گانه

نواب چهار گانه كسانى بودند كه در غيبت صغرى از طرف امام(ع(

داراى وكالت‏خاصه بودند.آنان به ترتيب و بنا به تسلسل تاريخى عبارت‏بودند از:

1-عثمان بن سعيد العمرى.
2-محمد بن عثمان العمرى.
3-حسين بن روح نوبختى.
 
4-على بن محمد سمرى. (5)

و با پايان زندگى آنان،دوران غيبت صغرى به سال 329 هجرى به‏پايان رسيد سپس دورانغيبت كبرى آغاز گرديد.آنان به ماموريت‏خود دررهبرى پايگاههاى امام(ع)از لحاظ فكرى وسلوك و رفتار،طبق تعليمات‏امام(ع)و رابط بودن بين او در رساندن تبليغات و دستورالعمل‏ها و صادركردن توقيعات و حل مشكلات و از ميان بردن دشواريهايى كه با آنروبروميشدند،آشنا بودند.

تحركات فعاليتهاى آنان،بدون اينكه توجه ماموران را به خود جلب‏كنند،و براى اينكهبزرگترين فرصت و گسترده‏ترين زمينه مساعد را براى‏فعاليت تحت رهبرى امام(ع)فراهمآورند،بى آنكه دچار گرفتارى تعقيب ومجازات شوند-بطورى كه عبرت ديگران گردند-بسيارسرى بود.

شايد انگيزه‏هائى كه نايبان را واداشت تا اين روش را برگزينند موجبات‏زير بود:

1-بيم حكومت از علويان و كوشش در تعقيب و آزار تعدادى بسيار ازرهبران و سران آنان. همان مقدار از علويان كه بدست ماموران بقتل رسيدندو ابو الفرج در كتاب مقاتل الطالبيننام آنان را به ثبت رسانيده است براى‏آگاهى ما ازين معنى كافى است.

طوسى در كتاب غيب گويد:«از شمشير معتضد خون مى‏چكيد (6) و آن‏مدت:«از ستم و جور وخونريزى پر بود» (7) .

2-جو نگرانى و تشويش كه پايگاههاى مردمى امام بخصوص چهارنايب او،در آن به سرمى‏بردند تا آنجا كه عثمان بن سعيد،نخستين نايب امام(ع)پولها را در مشكهاى روغن منتقلميكرد،زيرا فشار و تعقيب ماموران‏را احساس مى‏نمود و اگر دولت از كار او آگاه مى‏شد يامدركى عليه اوبدست مى‏آورد،مجازاتى سخت در كمين او بود.

3-تعقيب جدى و دائمى امام مهدى(ع)و كوشش براى دستگيرى اوو حمله‏هاى منظم براىبازرسى خانه وى.

وقتى موضع دولت در برابر امام(ع)چنين سخت و خصمانه بود،مى‏توان دانست كهموضع اودر برابر پايگاهها و دوستان و مردم او چگونه بود؟

نواب امام(ع)براى گرفتن و پخش اموالى كه دوستان از اطراف شهرهاى‏اسلام به سوىامام(ع)حمل ميكردند،حلقه ارتباطى بودند،كه آنها را دريافت‏مى‏كردند و توزيع مى‏نمودند.

 

هيئت‏هاى نمايندگى نزد نايب مى‏آمدند و وجوه و سؤالات را با خودمى‏آوردند.نايب اموال رادريافت ميكرد و پاسخ سؤالها را مى‏داد و مشكلات را حل مى‏نمود.ظاهر بعضى از رواياتچنين است:«در سالهاى‏نخستين غيبت صغرى،پولها به سامره حمل ميشد.شخصى كه آنها راميگرفت‏و به امام مهدى(ع)تسليم ميكرد آنجا بود و اين كار با راهنمائى شخص سفيرصورتميگرفت.آن سان كه ابو جعفر العمرى با«دينور (8) »كرد.سپس آن‏برنامه قطع شد و نايب شخصا،برنامه گرفتن مال و دادن آنرا،ادامه مى‏داد. (9)

دريافت پول و اعطاى آن به صورت سرى و دور از چشم و نظارت‏دولت انجام مى‏يافت و بسياركم اتفاق مى‏افتاد كه موضوع علنى شود.توزيع‏پول غالبا و عموما با روش بازرگانى بود.يعنىبصورت قرض دادن،به افرادداده ميشد بى آنكه اين روش،شك ماموران را بر انگيزد.

سخن چينان و جاسوسان،غالبا با روشى بى اندازه جالب روبرو ميشدند.

ازين قبيل بود نحوه وصول اخبار به عبد الله بن سليمان وزير،درباره وكلاى‏مهدى(ع)كه دربغداد و ديگر مناطق حضور داشتند و شايع بود كه براى امام(ع)كار ميكنند.

كسانى نزد وزير مزبور آمدند و به او گفتند كه نزد هر يك ازين نواب،كسى فرستد و آناشخاص بگويند كه پولى دارند و ميخواهند نزد امام بفرستند.

هر كس از آنان پولى دريافت كرد،حجت عليه او اقامه ميشود و به جرم مشهوددستگيرميگردد.وزير براى كشف و شناسائى نواب امام(ع)به اين نصيحت‏عمل كرد،اما دستورها وراهنمائيهاى امام(ع)زودتر به وكيلان رسيده بود.

لذا آنان نيابت امام را انكار كردند و خود را در برابر مزدوران دولت به‏نادانى زدند و تجاهلكردند.ازين رو توطئه وزير با شكست روبرو گرديد ونواب از شر ماموران نجات يافتند (10) .

ديگر از فعاليتهايى كه نواب بر عهده داشتند،حل مشكلات علمى و شركت‏در بحثها ومناظرات عقيدتى بود كه براى راهنمائى پايگاههاى مردمى يا براى‏اعتراض به شبهه‏ها و دفاعاز اسلام به عمل مى‏آمد.

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

چهارشنبه 29 تیر 1390  5:31 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:امام دوازدهم مهدى(ع)

هدفهاى نيابت

نمايندگى و نيابت امام(ع)دو هدف داشت:

1-آماده كردن ذهن امت از معنى و مفهوم‏«غيبت كبرى‏»و عادت‏دادن تدريجى مردم بهپنهانى زيستن و جلوگيرى از غافلگير شدن در موضوع‏غيبت،اگر امام(ع)بطور ناگهانى غيبتميكرد،بسا كه با انكار مطلق وجودمهدى(ع)مواجه مى‏گرديدند.

ازين رو برنامه ريزى دو امام،هادى و عسكرى عليهما السلام،اين بودكه امام به تدريج از ميانامت پنهان گردد و امام عسكرى(ع)مدت اين تدريج‏را دو برابر كرد و امام مهدى(ع)چنانكهگفتيم،شخصا بر مدت روى پوشيدن‏از مردم،به تدريج افزود.

دوران نيابت نيز يكى از مراحل و دورانهائى بود كه اذهان،رفته رفته‏آماده آن شدند.

2-قيام نيابت براى رعايت‏شان پايگاههاى مردمى طرفدار امام(ع)

و وظيفه برقرار كردن رابطه بين آنان،تا پس از پنهان شدن امام(ع)از صحنه‏زندگانى دردوران غيبت كبرى،كارها و مصالح آنانرا مورد رسيدگى قرار دهند.

نواب،اين قسمت از ماموريت‏خود را به بهترين نحو انجام دادند ومصالح و امور پايگاهها را درسخترين شرايط اجتماعى و سياسى كه بى اندازه‏پيچيده و دشوار بود حفظ كردند.

نيابت و نمايندگى از طرف امام مهدى(ع)،شصت و نه سال و ششماه‏و پانزده روز ادامه داشتو اين مدت،«غيبت صغرى‏»نام دارد.«عثمان بن سعيد»،نخستين نايب،به مدت پنجسال در آنسمت انجام‏وظيفه كرد.

محمد بن عثمان،نايب دوم،در حدود چهل سال از آنمدت عهده‏داروظيفه بود.

حسين بن روح،نايب سوم،بيست و يكسال،و على بن محمد سهرى‏خلف او نايب چهارم،مدتسه سال در نيابت باقى ماند.

غيبت صغرى در سال 329 پايان يافت و در آنگاه عمر شريف امام‏هفتاد و چهار سال بود چهارسال و نيم از آن عمر شريف را در هنگام زندگى‏پدر بزرگوارش(ع)گذراند و شصت و نه سال ونيم و پانزده روز در غيبت‏صغرى بود.

آنگاه غيبت كبرى آغاز گرديد تا خداى تبارك و تعالى به او اجازت‏ظهور دهد تا زمين را پر ازعدل و داد كند.زان پس كه از ظلم و جور مملوشده باشد.

پى‏نوشتها:

1- غيبت از طوسى ص 149 و بحار الانوار ج 12 ص 8.

2- خرايح و جرايح

3- غيبت از طوسى ص 240 و بحار الانوار ج 13 ص 98.

4- منتهى المقال ج 1 ص 241.
5- غيبت نوشته طوسى.
6- غيبت از طوسى ص 179.
7- عقيدة الشيعه رونالدسن-ص 257.
8- بحار الانوار ج 13 ص 79.
9- ارشاد،ص 335.
10- اعلام الورى-ص 421.
 
وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

چهارشنبه 29 تیر 1390  5:31 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:امام دوازدهم مهدى(ع)

تعقيب امام(ع)از طرف ماموران

دستگيرى امام(ع)يكى از هدفهاى مهم دولت بود.چه،آنان ميدانستند كه نتيجه وجود امام،تهديد سلامت‏حكومت آنان است.از اينجا بود كه‏ديوانه وار ميكوشيدند تا دولت‏خود را از خطروى(ع)نگاه دارند.حملات‏گسترده‏اى براى دستگيرى امام به عمل مى‏آوردند.دولت براىدستگيرى امام‏سه حمله فاشيستى انجام داد.

حمله به خانه ايشان و فرمان به تفتيش دقيق خانه او،سياستى كه همه‏حكام به كار مى‏بردندو دولتيان از آن پيروى ميكردند،تجسس پيوسته و احتياطفوق العاده از طرف ماموران براىكشف مكان پنهانى امام(ع)و دستگيرى‏وى بود.اما نوزده سال فعاليت نواب او و كوششهاىتجسسى خستگى ناپذيرحكومت،دستاوردى جديد داشت و آن ثبوت نيابت به نزد آنان وفعاليتهاى‏مشكوك در دريافت مال به وكالت جهت مصالح امام(ع)بود.اما همه اين‏نبود،بلكهرهبرى و نظارت و مراقبت پايگاههاى مردمى نيز وجود داشت واموال را از آن مركز دريافتميكردند.

بر پايه اين كشف خطرناك،وقتى‏«معتضد»زمام خلافت را در دست گرفت،مهمترين وظيفهحكومت‏خود را اين دانست كه بيدرنگ براى دستگيرى امام(ع) حمله را تجديد كند.

مزدوران دولت و جاسوسان آن،چنين برنامه ريزى كردند كه خليفه رااز خانه امام(ع)واحتمال مخفى شدن وى مطلع سازند و معتضد سه تن رافرستاد و به آنان دستور داد كه بهسامرا روند و در اين سفر سبكمايه باشندو آنچه ضرورى است با خود بردارند،هر يك بر اسبىسوار شوند و از بردن‏چيز ديگر خود دارى كنند.شرح و تفصيل محله و خانه‏اى را براىآنان‏تشريح كرد و گفت وقتى به آنجا رسيديد بر در،خادمى سياه خواهيد ديد.

شما خانه را بازرسى كنيد و هر كس را كه در آن خانه ديدند سرش را از تن جداكنيد و براىمن آوريد (1) .

معتضد،ماموريت‏حقيقى آن سه تن را برايشان فاش نكرد.آن سه تن‏حتى نميدانستند كه تنهاموظف‏اند امام(ع)را دستگير كنند.معتضد براى حفظحيثيت و دولت‏خود و به منظورجلوگيرى از بدنامى و از ترس فاش شدن وانتشار آن خبر كه او را بسى زيان بخش بود،مطلبرا فاش نساخت.

همانطور كه معتضد دستور داده بود،حمله صورت گرفت و ماموران‏به سامرا رفته و درجستجوى خانه برآمدند.آنرا يافتند و همه جاى خانه رابازرسى كردند.امام(ع)آنجا بود اماماموران متوجه وى نشدند.

امام(ع)به طور معجزه آسا از دست آنان نجات يافت.تاريخ،اين‏واقعه را با تفصيل بيشتر براىما بيان ميدارد (2) .

معتضد پنداشت كه اين حمله به سبب قلت تعداد حمله كنندگان و سرى‏بودن اجراى آنشكست‏خورده است ازين روى حمله بزرگترى را تدارك ديد.

صاحب بحار الانوار نص روايت را حكايت ميكند:«سربازان بيشترفرستادند.وقتى وارد خانهشدند از سرداب،بانك تلاوت قرآن به گوش رسيد.

بر در سرداب فراهم آمدند و آنجا را محاصره كردند تا هيچكس نه بر آنجا به درون‏رود و نه ازآنجا بيرون آيد.فرمانده سربازان بر در ايستاد تا همه سربازان‏به او پيوستند.پس امام(ع)از درسرداب بيرون آمد و از مقابلشان گذشت.

وقتى از چشم ناپديد شد،فرمانده گفت:پائين برويد.گفتند آيا او نبود كه‏از برابر تو گذشتجواب داد:من كسى را نديدم.پس چرا او را رها كرديد؟

گفتند:ما پنداشتيم كه تو او را ديده‏اى‏».

از كارهاى طرفه آن سربازان آن بود كه بيدرنگ به دستگيرى او اقدام‏نكردند بلكه بر درسرداب ايستادند و از او محافظت به عمل آوردند.

نظاميان از روبرو شدن با او مى‏ترسيدند و به كمك بيشتر نياز داشتند و مى‏خواستند افرادبيشتر از بغداد به سامره فرا رسند در آن اثنا كه مشغول مراقبت‏بودند،امام(ع)از يك لحظه،لحظه،مقرون بوقت و وقت‏شناسى و تدبيرشايسته و عنايت‏حق تعالى استفاده كرد.آن لحظه،لحظه غفلت فرمانده‏سربازان از كمين گرفتن و توجه بود،لحظه‏اى كه هنوز فرمان حمله بهخانه‏صادر نشده بود.اگر امام دمى چند تاخير كرده بود.براستى دستگيرشده بود.

وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

چهارشنبه 29 تیر 1390  5:31 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:امام دوازدهم مهدى(ع)

غيبت صغرى

غيبت صغرى از سال 260 هجرى تا سال 329 هجرى به طول انجاميد.

غيبت امام(ع)را نمى‏توان به دورى امام مهدى(ع)از جامعه و دشواريهاى‏پيچيده آن تفسيركرد،بلكه مهدى(ع)رهبرى بود بى‏همتا كه با شعور سرشار،دردها و آرزوهاى امت‏خود وپايگاههاى مردمى خويش را احساس ميكردو با فكر و عمل و انديشه به آنها پاسخ ميگفت و آن،بنا به مقتضيات وضع ومصلحت اسلام بود.

امام مهدى(ع)با بعضى از ياران نزديك خود بطور مستقيم تماس‏ميگرفت و به آنان توصيهمى‏فرمود كه مشاهدات خود را در ميان مردم تبليغ‏كنند و سفارش ميكرد كه مكان و سايرخصوصياتى را كه راه وصول به سوى‏او را براى مقامات دولتى آسان ميساخت،پنهان دارند. او(ع)بيشتر مسايل‏را كه به او ميرسيد از طريق وكيلان و سفيران خود كه مورد اعتماد اوبودند،پاسخ ميداد،فقط با كسانى كه اخلاص‏شان محرز ميشد و يقين ميكرد كه رازاو را فاشنميكنند تماس مى‏گرفت.

براى كسانى غير از نواب و سفيران او مشكل بود كه به ديدار او(ع)

دست‏يابند و توصيه مى‏فرمود كه مبادا نام او را به صراحت بر زبان آورندبلكه با اسم مستعار،وبى آنكه به وى اشارتى شود،از او نام برند،مانند:

قائم،عزيم،حجت،صاحب الزمان و مانند اينها.زيرا اگر به نام او پى مى‏برند،آن را افشاء و اعلامميكردند و اگر مكان او را مى‏يافتند ديگران را به آن‏مكان راهنمائى مى‏نمودند.امام(ع)در هرفرصتى مكان خود را تغيير ميداد،بى‏آنكه نظرها را جلب كند.

پى‏نوشتها:

1- براى آگاهى از نامهاى ايشان به كتاب تاريخ غيبت نوشته صدر و ديگر مصادرى كه‏از آنهانام برديم مراجعه شود.

2- ارشاد ص 326 و اعلام الورى ص 293.

3- سوره مريم آيه 12:يا يحيى خذ الكتاب بقوة و آتيناه الحكم صبيا.

4- تاريخ غيبت از صدر به نقل از اكمال الدين مخطوط.

5- همان مدرك ص 276.
6- مدرك سابق ص 278.
7- مدرك سابق ص 283.

8- تاريخ سامرا ج 2 ص 251 نقل از كتاب مدينة المعاجز.

9- الجرايح و الجرايح ص 164.
10- كامل ج 6 ص 15 و نيز تاريخ طبرى.
 
وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

چهارشنبه 29 تیر 1390  5:32 PM
تشکرات از این پست
alizare1
alizare1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 6234
محل سکونت : یزد

پاسخ به:امام دوازدهم مهدى(ع)

در چگونگى ولادت امام مهدى(ع)

امام عسگرى(ع)با كنيزى كه بواسطه يكى از فتوحات اسلامى،به اسلام‏گرويده بود،ازدواجكرد.همسر امام(ع)از سوى ايشان به نامهاى گوناگون‏ناميده ميشد (1) .امام(ع)در تغيير نام آنبانو هر چند مدت برنامه‏اى مخصوص‏داشت و از آن رو بود كه ميدانست وى بزودى مادرمهدى(ع)خواهد شد واز طرف حكومت تحت تعقيب قرار خواهد گرفت و مدتى در زندانخواهدگذراند.به اين جهت امام براى او طرحى محتاطانه انديشيد و براى محافظت‏آن بانو وفرزندش و براى اينكه مساله را در ذهن مقامات دولتى و دولتمردان‏دگرگون جلوه دهد ونگذارد بفهمند كه بانوى زندانى صاحب كداميك ازآن نامها است،كداميك از بانوان بارداراست و كداميك مادر طفل موعوداست،مسئولان امر را دچار اين تصور كرده بود كه آن نامهامتعلق به بانوان‏متعدد است و ازين غافل شدند كه اين اسامى مختلف،همه از آن يكنفرمى‏باشد.

تولد او(ع( .

امام مهدى(ع)در نيمه شعبان سال 255 هجرى (2) متولد گرديد.پنجسال‏از زندگانى او درحيات پدر بزرگوارش گذشت و در آن مدت،فعاليت مهم‏و اساسى پدر بزرگوارش(ع)بر دو امرمهم متمركز گرديد:

1-احتياط كامل از دستگاه حاكم.
2-آشنا كردن او با ياران نزديك خود.

امام مهدى(ع)پس از پدر،مسئوليت امامت را بر عهده گرفت و آنروز پنجسال داشت(260هجرى).خردسالى امام پديده‏اى شگفت آور نيست،آنسان كه در گفتار خود راجع به امامجواد(ع)گفتيم،امامت موهبتى است‏كه خداوند به هريك از بندگانش كه بخواهد عطامى‏فرمايد.مانند يحيى پيامبركه حكم نبوت را در دست گرفت‏حاليكه كودك بود (3) .

 
وقتی احساس غربت می کنید یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است .

******

چهارشنبه 29 تیر 1390  5:32 PM
تشکرات از این پست
farzandezahra
farzandezahra
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1389 
تعداد پست ها : 97

پاسخ به:امام دوازدهم مهدى(ع)

خیلی عالی بود.

ما شیعیان باید برای شناخت این امام منتظَر بیشتر تلاش کنیم.

سه شنبه 4 مرداد 1390  7:19 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها