0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 8 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):114-117.
 
موي بر ميان بستن (آيين ويژه سوگواري در شاهنامه و متون ايراني)
 
آيدنلو سجاد*
 
* دانشگاه پيام نور اروميه
 
 

وامقي درباره «موي بريدن و بر ميان بستن» «فريگيس» در اين دو بيت نوشته است: «نكته اي كه در اينجا آمده است به ظاهر بايد رسم ديگري باشد كه نمي دانم شواهد ديگري از آن مي توان يافت و در اصل بازمانده است يا خير؟» پرسش و ترديد ايشان درباره ناآشنا بودن كاري كه فريگيس انجام داده بجاست.
تا جايي كه نگارنده جستجو كرده، شواهد و نمونه هاي تقريبا همانند انگشت شماري در اين باره وجود دارد كه شايد مهم ترين و گوياترين آنها در كوش نامه و الهي نامه باشد. در منظومه كوش نامه، «كوش»، در سوگ همسرش، «نگارين»،
بگسترد خاك و بر او بر نشست                                ميان را به موي نگارين ببست
در حكايت «زن صالحه» (الهي نامه عطار) نيز مادري كه طفلش را شب هنگام در گهواره كشته اند
فغاني و خروشي در جهان بست                             دو گيسو را بريده بر ميان بست
در داستان الحاقي سوگواري مادر «نوش زاد» بر فرزندش، كه در يكي از نسخه هاي شاهنامه آمده، بيتي است كه، طبق آن،‌ همسر مسيحي انوشيروان هم، در عزاي فرزند، موي بر ميان مي بندد:
به فندق همي برگ گل را بخست                            به موي بريده ميان را ببست

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 9 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):118-123.
 
روديگر اشميت، كتيبه هاي فارسي باستان هخامنشي، 2009
 
قريب بدرالزمان*
 
 
 

از سال 1990 به اين سو، توجه ويژه اي به انتشار كامل كتيبه هاي هخامنشي، از جمله روايت فارسي باستان آن، با حرف نويسي و آوانويسي و ترجمه شده است. اين توجه، پس از ترجمه روايت هاي عيلامي و بابلي و پژوهش در آنها و كشفيات جديدتر باستان شناسي و كشف چند كتيبه تازه، ضروري به نظر مي رسيد.
روديگر اشميت، كه از سال
1970 پژوهش هاي بسياري در زبان فارسي باستان كرده بود، در سال 1991، كتيبه داريوش بيستون را، با حرف نويسي و آوانويسي و ترجمه انگليسي همراه با يادداشت ها و تصاوير، در مجموعه پيكره كتيبه هاي ايراني در لندن منتشر كرد.
در سال
2000 ميلادي، اشميت كتيبه هاي نقش رستم و تخت جمشيد را در همان مجموعه (CII) و تقريبا با همان شيوه به چاپ رساند. در اين دو اثر 1991) و (2000، اشميت شيوه مرسوم بررسي انطباق سطرهاي كتيبه ها را با اصل، به ويژه در حرف نويسي، رعايت كرده بود.
انتظار مي رفت كه كتيبه هاي پازارگاد، شوش، الوند، همدان، سوئز (در مصر) و وان (در تركيه) و ديگر نوشته هاي فارسي باستان بر ظروف و مهرها و وزنه ها نيز به همين شيوه در همان مجموعه منتشر شود و، در بررسي، كتيبه ها، لااقل در سطح حرف نويسي، بازتاب سطر به سطر اصل كتيبه باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 10 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):124-128.
 
تاملي در نگاهي به شعر نيما يوشيج
 
رضواني سعيد*
 
 
 

مندرجات اين كتاب مشتمل است بر پيشگفتار، مقدمه، شش بخش متن اصلي، ضمايم (شامل «زندگي نامه مختصر نيما يوشيج» و «فهرست اشعار نيما»)، فهرست مآخذ، و نمايه.
پيشگفتار چنين آغاز مي شود:
در اين كتاب كوشيده ام هم جهان بيني و شعر نيما يوشيج را بررسي كنم و هم به بحثي نظري درباره چگونگي پيدايش نظام هاي شعري بپردازم.
مولف، در ادامه، مقاصد خود در نگارش اين كتاب را چنين بيان مي كند:
كوشيده ام به اختصار درباره خاستگاه هاي تاريخي و فرهنگي شعر و انديشه هاي ادبي نيما بحث كنم و، ضمن تحليل برخي از اشعار او، خواننده را با برخي از سمبل ها و نيز شيوه هاي او در بيان افكارش آشنا سازم.
در مقدمه هم كم و بيش بررسي شعر نيما يوشيج و جهان بيني زيربنايي آن به عنوان هدف كتاب معرفي مي شود. توضيحاتي كه نويسنده در آن مي دهد، روشن مي كند كه او اين بررسي را با نگاهي به تاريخ شعر فارسي و بر پايه «پيش فرض هاي نظري» مشخصي انجام داده است.
پيش از آنكه به بررسي محتوايي اثر بپردازيم، جادارد در رابطه با ساختار ارايه مطالب به نكته اي اشاره كنيم و آن اينكه، با نگاهي كوتاه به متن كتاب، مي توان تشخيص داد كه نويسنده كوشيده است مطالب را به صورتي عرضه كند كه درك آنها براي خواننده تا حد امكان آسان گردد. وي به اين مقصود:
- از حاشيه رفتن در مباحث پرهيز كرده است؛
- مباحث را در فصل ها يا زير فصل هاي كوتاه با مضامين محدود و مشخص طرح كرده است؛
- كتاب را به گونه اي كاملا منطقي فصل بندي كرده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 13 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):150-168.
 
مرگ و آيين هاي مربوط به آن در ايران باستان
 
معقولي ناديا*,طاووسي محمود
 
* دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده هنر
 
 

گورها و گورستان ها، بيش از آنكه جايگاه به خاك سپردن مردگان باشند، ذهن و زندگي زندگان را به خود مشغول مي سازند. آثار به جامانده از كهن ترين گورها نشان مي دهند كه مراسم و آيين هاي مربوط به مردگان از گذشته هاي دور تا امروز در زندگي انسان حايز اهميت خاص و پديدآورنده باورهاي اساطيري بوده است. در ايران نيز، يافته هاي باستان شناسي و كتب و روايات نمودار تنوع فراوان عقايد در باب مرگ همچنين آيين هاي سوگواري و شيوه هاي تدفين اند.
نوزايي در ايران باستان
در ايران باستان، همچون بين النهرين، مردمان روزهايي را در بزرگداشت پيشوايان و يادآوري تولد و مرگ آنان به پرسه يا سوگواري مي پرداختند. در اين دوران، به بازگشت مردگان و رستاخيز آنان نيز توجه و، به مناسبت آن، مراسمي برگزار مي شده است. از آن جمله است جشن رپيثوين، نوروز، و انقلاب صيفي منسوب به سياووش (سووشون).
رپيثوين سرور گرماي نيمروز و ماه هاي تابستان است. او همه ساله، آن گاه كه ديو زمستان به جهان هجوم مي آورد، فعال مي گردد و در زيرزمين پناه مي گيرد و آب هاي زيرزمين را گرم نگه مي دارد تا گياهان و درختان نميرند. بازگشت سالانه او در بهار بازتابي از پيروزي نهايي نيكي است. درختان، همانند برخاستن مردگان، شكوفه مي دهند و جوانه ها و برگ هاي تازه از شاخه ها بر مي دمد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 14 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):186-187.
 
داعي الاسلام
 
پناهي ثريا*
 
 
 

سيد محمد داعي الاسلام 1330-1255) ش) فرزند سيدفضل اله حسني متخلص به «داعي»، مولف فرهنگ نظام، اديب و ايران شناس و از مروجان زبان فارسي در هند بود. وي در روستاي نياك لاريجان از شهرستان آمل زاده شد و، پس از طي دوره هاي ابتدايي و متوسطه در آمل، براي ادامه تحصيل به تهران سپس اصفهان سفر كرد و از محضر مدرسان اصفهاني از جمله ملامحمد كاشاني، جهانگير خان قشقايي، و آقانجفي بهره برد. او بيشتر اوقات خود را صرف فراگيري زبان عربي و ادب فارسي، تاريخ اسلام، و علوم ديني كرد و، به موازات آن، با زبان هاي انگليسي و عبراني نيز آشنا شد. پس از آن، به دعوت ميرزا سليمان خان شيرازي معروف به ركن الدوله، نايب الحكومه اصفهان، در حوزه علميه اصفهان عضويت يافت و با مبلغان مسيحي جلفاي اصفهان به مناظره پرداخت. آوازه همان مناظرات توجه مظفرالدين را جلب كرد و موجب شد كه سيدمحمد به لقب «داعي الاسلام» ملقب گردد. شرح آن مباحثات مناظرات در مجله الاسلام، كه داعي الاسلام مدير مسوول آن بود، به چاپ رسيده است.
داعي الاسلام، در سال
1906/1324، پس از بازگشت از سفر مكه، در هند اقامت كرد و در آنجا مجله دعوه الاسلام را به دو زبان فارسي و اردو به چاپ رساند و در دارالفنون دكن به تدريس زبان و ادبيات فارسي پرداخت. وي، در دوران اقامت در هند، به مطالعه در رشته زبان هاي شرقي از جمله زبان اوستايي، فارسي، باستان، بهاشا، گجراتي و سنسكريت روي آورد. اشتياق و علاقه او به بررسي ريشه لغات زبان فارسي مشوق او در تاليف يك دوره كامل فرهنگ فارسي شد. دولت اسلاميه دكن او را مامور تدوين اين فرهنگ ساخت. بدين سان فرهنگ نظام در پنج مجلد پديد آمد و به طبع رسيد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 16 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):238-241.
 
انتقاد خواجه نصير از فخر رازي
 
ذاكرالحسيني محسن
 
 
 

خواجه نصيرالدين محمد طوسي (597-672) در کتاب ارجمندش – نه، بلکه در شاهکار بي مانندش – معيار الاشعار نشان داده است که شعر و ادب فارسي فقط ذوق نيست بلکه آن نيز دانش است که، مانند هر دانش ديگري، بر بنيادهاي خدشه ناپذيري استوار است و، اگر آفرينش هاي هنري در اين حوزه از سرچشمه ذوق جاري شود، چنانچه بر جويبار دانش شعر متکي باشد، راه به مزرعه مقصود خواهد برد. حتي، اگر آفرينش شعر تنها با پشتوانه ذوق و احساس و انديشه ميسر باشد، سنجش آن فقط مبتني بر اين دانش امکان پذير است.
او، با خلق اين اثر شگرف، گويي خطابه ورود خود را به حوزه ادب فارسي ايراد و اعلام کرد که فقط بزرگ ترين دانشمند و بزرگ ترين رياضي دان و بزرگ ترين ستاره شناس روزگارش نيست بلکه بزرگ ترين نظريه پرداز شعر پارسي نيز هست و به درستي که تا اين روزگار همچنان اين مقام را حفظ کرده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 11 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):129-143.
 
يادداشت هايي بر تاريخ هرات
 
نحوي اكبر*
 
* دانشگاه شيراز
 
 

دانش تاريخ در تمدن اسلامي، هر چند تا حدي ميراث دار اقوامي است كه سرزمينشان ضميمه امپراتوري اسلامي شد، در دوران اسلامي بيشتر در پرتو كوشش هاي مسلمانان شكوفا گرديد. قرآن نقش انكارناپذيري در پيدايش اين علم در جهان اسلام داشته است. اشارات فراوان قرآن به سرگذشت اقوام كهن و نقل حوادثي كه پيامبران پيشين از سرگذرانيده بودند نوعي نگرش تاريخي را به مسلمانان القا مي كرد. سيره پيامبر اسلام و حوادثي كه پس از رحلت ايشان در ميان مسلمانان به وقوع پيوست و توسعه قلمرو اسلام و آشنايي اعراب مسلمان با اقوام ديگر كه سابقه ديرينه فرهنگي داشتند نيز در شكل گيري و رشد و شكوفايي اين دانش سهم بسزايي داشتند.
تاريخ نگاري اسلامي با تدوين سيره رسول اكرم صلي اله عليه و آله و سلم در اواخر قرن اول هجري آغاز گرديد و ديري نپاييد كه وسعت و تنوع شگفت انگيزي يافت و به صور و عناوين گوناگون چون سيره رسول، تاريخ پيامبران، صحابه، فتوحات، خلفا، عالم، وزيران، قاضيان، كاتبان، فقيهان، حافظان حديث، رجال حديث، قاريان، نحويان و لغويان، متكلمان و فرقه هاي كلامي، فلاسفه، شيعه، عابدان و صوفيان، عقلاي مجانين، راهبان، شاعران، پزشكان، واعظان و قصه گويان، اخترگويان، شريفان و بخشندگان، آوازه خوانان و خوب رويان و عاشقان، نابينايان و لالان و گوژپشتان، بخيلان، گدايان و دروغگويان، راهزنان و قماربازان درآمد؛ هر چند غالب نويسندگان اين آثار از بينش تاريخي و اجتماعي و قدرت تحليل بي بهره بودند و تاليفات آنان بيشتر به انبوهي از وقايع، كه گه گاه ناهمگون و مبالغه آميز مي نمايد، بدل شده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 12 : نامه فرهنگستان پاييز 1387; 10(3 (پياپي 39)):144-149.
 
بررسي فهرست پايان نامه ها
 
استادزاده زهرا*
 
* بخش زبان فارسي، دفتر همكاري هاي علمي - بين المللي، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري
 
 

كتاب شناسي دانش شناسايي آثار قلمي موجود در هر حوزه علمي و تهيه فهرستي كامل از آنهاست. امروزه كتاب شناسي ها ابزار هر تحقيق اصيل علمي به شمار مي آيند و، ضمن مطلع ساختن پژوهنده از پيشينه موضوع، موجبات رفع خلاهاي مطالعاتي، تكميل تحقيقات گذشته و، در كل، رونق رشته هاي دانشگاهي را فراهم مي سازند. طبعا اين مساله در عصر انفجار اطلاعات از موضوعيت بيشتري برخوردار است.
در كشور ما، كه منادي جنبش نرم افزاري و نهضت توليد علم است و، در چشم انداز بيست ساله خود، احراز جايگاه قطب علمي نخست منطقه را انتظار دارد، فراهم سازي بسترهاي اوليه پژوهش هاي اصيل مي بايست در اولويت قرار گيرد. متاسفانه، به رغم تاكيد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري بر امر پژوهش، معدودي از رشته هاي دانشگاهي داراي كتاب شناسي جامع و روزآمد و موثق اند. رشته زبان شناسي همگاني هم از اين قاعده كلي مستثنا نيست و كتاب ها، پايان نامه ها، و مقالات داخلي آن غالبا پراكنده و گمنام اند. شايد، به همين دليل، يكي از آشنايي ترين مشكلات دانشجويان اين رشته كه در نشست هاي زبان شناسان همواره مطرح بوده انتخاب موضوع پژوهشي مناسب است.
از ميان مراجع تحقيق، رساله هاي دانشگاهي، به رغم ارزش اطلاعاتي بالايي كه دارند، به دليل ضعف زير ساخت هاي نظام اطلاع رساني علمي، بسيار غريب و ناآشنا مانده اند و، در عمل، امكان دسترسي پژوهشگران به يافته هاي آنها به سادگي مقدور نيست.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
گرده برداري در واژه سازي
 
طباطبايي علاالدين*
 
 
 

هنگامي كه اهل يك زبان با لفظي خارجي، كه مفهومي تازه در بردارد، مواجه مي شوند براي بيان آن مفهوم در زبان خود سه راه در پيش دارند: وام گيري آن لفظ از زبان بيگانه؛ معادل يابي مفهومي؛ گرده برداري.
روش اول در اين مقاله محل بحث نيست؛ اما پيش از پرداختن به روش سوم، كه موضوع اصلي بحث ماست، لازم است درباره روش دوم اندكي توضيح دهيم.
معادل يابي مفهوم
معادل يابي در صورتي مفهومي محسوب مي شود كه لفظ اختيار شده در برابر واژه بيگانه از نظر زباني با آن واژه نسبتي نداشته باشد و لفظ بومي بدون توجه به معنا و ساختار لفظ بيگانه برگزيده شود،

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 26 اردیبهشت 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 1 : نامه فرهنگستان زمستان 1386; 9(4 (پياپي 36)):11-33.
 
تاريخ ادبي و بحران در استنباط معناي معاصر
 
فتوحي محمود*
 
* دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 

در اغلب زبان هاي زنده دنيا، مفهوم معاصر و تعيين محدوده زماني آن مساله اي پرمناقشه است. در حوزه هاي تاريخ و هنر و ادبيات، بحث از معناي معاصر جنبه فرهنگي و فلسفي جدي پيدا کرده است (Luckhurts and Marks 1999). به ويژه، در بررسي ادبيات و نگارش تاريخ ادبي، تلقي هاي متفاوت از اصطلاح معاصر ابهامات و دشواري هايي پديد مي آورد. در گسترده ترين چشم انداز، دوران پس از قرون وسطا را عصر مدرن اوليه به معني «معاصر» قلمداد کرده اند. معمولا دوران معاصر را عصر مدرن (از آغاز قرن بيستم به اين سو) مي شمارند. کساني نيم قرن اخير (از 1950 به اين سو) را معاصر مي خوانند. گروهي نيز دوران پس از ظهور پسامدرن (حدود 1970) را دوران معاصر مي دانند. برخي منتقدان عرب شعر معاصر عرب را به سي سال اخير محدود کرده اند. پاره اي از ديدگاه ها نيز، که در آنها در دهه 1990 از منظر فلسفي و فرهنگي به مفهوم معاصر نگريسته شده، دامنه زماني آن را به همان دهه محدود ساخته اند. کساني نيز دايره معاصر را به غايت تنگ و تنها بر سال جاري وقت اطلاق کرده اند.
در هنر قرن بيستم، مفهوم معاصر، به ويژه در حوزه هنرهاي تجسمي، اهميت بيشتري پيدا کرد و چند مفهوم ديگر از جمله مدرن، پست مدرن، و آوانگارد با آن مترادف شد. اغلب موزه هاي هنر معاصر همه اين مفاهيم را مترادف به کار مي برند. اما، نخستين بار، پرسش از ماهيت امر معاصر را سازمان هاي هنري و موزه هاي هنر معاصر مطرح کردند. اين نهادها، که در حوزه هنرهاي مدرن فعاليت دارند، براي سازماندهي کارها و مديريت برنامه هاي خود، در باب مفهوم معاصر پرسش هايي از قبيل مطرح کرده اند که هنر معاصر اساسا کدام است؟ چه موادي هنر معاصر شناخته مي شوند؟ زمان معاصر کدام محدوده تاريخي را در بر مي گيرد؟ هنر معاصر به هر اثر هنري که در زمان حاضر پديده آمده اطلاق مي شود يا به هنر مدرن؟ آيا آفرينش هاي هنري عصر که بيرون از بافت تاريخي و ناهماهنگ با روح آن عصر باشد معاصر به شمار مي آيد؟ آيا نهادهاي هنر معاصر به هنرمنداني که در عصر حاضر آثاري به سبک هاي قديم پديد مي آورند علاقه نشان مي دهند؟

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  12:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نامه فرهنگستان زمستان 1386; 9(4 (پياپي 36)):48-67.
 
وام واژه هاي فارسي در نشوار المحاضره تنوخي (قرن چهارم) به قياس وام واژه هاي کهن تر
 
آذرنوش آذرتاش*
 
* دانشگاه تهران
 
 

انبوهي نويسنده از زمان ابن دريد (وفات: 321) تا زمان ما به معريات به طور عام و به معرباتي که ريشه فارسي دارند به طور خاص پرداخته اند. همه آنان يافته ها و بررسي هاي خود را در فهرست هايي به ترتيب الفبايي عرضه کرده اند. اين شيوه، هر چند براي نظام دادن و شمارش سودمند است، کلمه را به قالبي نيم تهي و خشکيده تبديل مي کند که بار معنايي خود را به ميزان بالايي از دست مي دهد. همين که فرهنگ نويسان مسلمان کلمه را از بستر تاريخي - اجتماعي اش بر مي گرفتند و از زمان و مکان وام گيري دور مي ساختند، رشته هايي را که آن کلمه را به گذشته و حال پيوند مي داد مي بريدند و کلمه ناچار طيف معنايي خود را از دست مي داد و معنايي محدود و فارغ از بافت انضمامي پيدا مي کرد.
جايگاه وام واژه در صورتي روشن مي گردد که نشان دهد پديده هاي مادي و معنوي به چه آييني در ميان قوم وام دهنده وجود داشته اند و زبان وام گيرنده در چه زماني و در چه شرايطي به نوع آن پديده ها نيازمند شده و قالب کلامي دال بر آنها را با همه محتواي معنايي به وام گرفته است. از راه اين پژوهش ها مي توان به جابه جايي فرهنگ ها پي برد و، با به بررسي و بخش بندي محتوايي، نوع آن فرهنگ ها را تعيين کرد.
متاسفانه بيشتر فرهنگ هاي ما به فهرست هاي الفبايي درازي تبديل شده اند که واژه ها در آنها کمتر مي توانند از دايره محدود خود فراتر روند و ابعاد تاريخي و اجتماعي را پوشش دهند. با اين همه، نويسندگان فرهنگ هاي کهن همچنين مولفان معربات را رسم بر آن بود که هرگاه شاهدي شعري به خاطر مي آوردند در کتاب خود نقل مي کردند. اين شاهدها، به ويژه اگر سراينده شان معلوم بود، به کمک کلمه خود نقل مي کردند. اين شاهدها، به ويژه اگر سراينده شان معلوم بود، به کمک کلمه تک افتاده مي آمدند و آن را از غربت بي معنايي رهايي مي بخشيدند. اما اين سنت هم اندک اندک سست (مثلا در شفاالغليل خفاجي، قرن 11 هجري) و سپس فراموش شد (مثلا در الفاظ ادي شير، قرن 19 ميلادي).
در چنين وضعيتي، پژوهشگر احساس مي کند که به بازيابي مجموعه وام واژه ها و چيدن آنها در نظامي که جانب مکان و زمان و معني را نگه دارد نيازمند است. از اين رو، کوشيده ايم براي معرباتي که در زبان عربي يافته ايم ترتيب زماني تنظيم کنيم و آنها را با ذکر منبع، که زمان و مکان وام گيري را نشان مي دهد، عرضه کنيم. اينک گزارشي از اين پژوهش ها تقديم مي کنيم تا، به قياس آنها، چگونگي و درجه اعتبار اثر تنوخي در قرن چهارم معلوم گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  12:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 2 : نامه فرهنگستان زمستان 1386; 9(4 (پياپي 36)):34-47.
 
کتاب و صندوق
 
افشار ايرج*
 
 
 

صندوق، که در زبان فارسي کنوني به فتح صاد و در زبان عربي به ضم آن تلفظ مي شود، محفظه اي چوبي يا آهني و گاه چرمي است براي نگاه داري هر چيز اعم از جواهر و سکه و نفايس و بافته و پوشاک و خوراک تا کاغذ و سند و کتاب. حتي در روزگار کنوني ميوه و يخ هم در آن نگاه داري مي شود. در بسياري از ولايات به صندوق هاي زيباي چرمينه پوشي که در شمار جهيزيه عروس است يخدان مي گويند و در آن پارچه و لباس معمولا گذاشته مي شود و منطقي آن است که بدان رختدان گفته شده بود و شايد، در آغاز، همين نام را داشته و به تحريف يخدان شده است.
صندوق در بعض موارد در متون فارسي به صورت صندوق آمده است از جمله در تفسير فارسي کمبريج که عبارت آن بعدتر به مناسبتي يخدان شده است.
کلمه صندوق يادآور کلمه چنته مي باشد. و چنته در زبان ما ظاهر هندي نما دارد. به هر حال واژه اي است که در زبان هاي عربي و ترکي و اردو روزانه مستعمل است. در لغت نامه هاي قديم عربي به فارسي مانند السامي في الاسامي، المرقاه، البلغه، قانون الادب، معمولا، به جاي توصيف و معني کردن، آن را «معروف» معرفي کرده اند؛ زيرا در وسيله کار عمومي و تداول افواه کاملا رايج بوده است.
صندوق حاوي نفايس و ظرايف را در اتاقي جا مي دادند که راه ورود بدان دشوار و از دسترس بر کنار و دور از چشم باشد. به اين اتاق صندوقخانه گفته مي شد. هنوز در بعضي از ولايات اين گونه اتاقک را پستو مي نامند که معمولا در پشت و پسله جاي نشمين روزانه قرار داشت.
به تنها گذاردن نفايس و اشياي ديگر در صندوق کاري بود رايج و مرسوم بلکه تحفه و خلعت و تنسوق و سوغات را که از پادشاهي يا بزرگي براي ديگري فرستاده مي شد عادتا در درون صندوق مي گذارده اند. در کتاب عربي الذخاير و التحف تاليف قاضي رشيد بن زبير از قرن پنجم هجري، بيست و چند بار کلمه صندوق و صناديق (ابن الزبير، ص 49، 51-53، 73، 79، 82، 85، 223، 242، 243، 337، 350، 377، 381، 382) آمده ست و اغلب آن موارد مربوط است به هداياي مهمي که بزرگي به بزرگي فرستاده بوده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  12:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نامه فرهنگستان زمستان 1386; 9(4 (پياپي 36)):68-78.
 
جادوي وزن در غزل هاي قهرمان
 
موسوي سيدعلي اصغر*
 
 
 

در باب افسون وزن و تاثير بسزاي آن در شعر، سخن هاي بسيار گفته اند اما برآيند همه آن سخنان اين است که، پس از عاطفه - رکن معنوي شعر - مهم ترين عامل دروني و موثرترين نيروها از آن وزن است. (? شفيعي کدکني، ص47)
براي بررسي اين عنصر افسونگر و جادويي در شعر محمد قهرمان، برجسته ترين چهره شعر تعزلي سنتي امروز خراسان، حاصل عمر، کامل ترين برگزيده اشعار او تا امروز، را در نظر داشته ام. قهرمان، در اين اثر ارزنده و ماندگار در تاريخ ادبيات، حدودا اشعار چهار دهه شاعري خود (1338-1384) را فراهم آورده است. بنا بر همين تقسيم بندي، وزن شعرهاي هر دهه را جداگانه بررسي مي کنيم و سرانجام به اجمال بر کل جريان شعر سرايي او نظر خواهم کرد.
شايسته است خاطر نشان سازم که در اينجا مراد من از وزن صرفا موسيقي بيروني شعر و جانب عروضي اوزان است و به ديگر جوانب موسيقايي شعر توجه نداشته ام. خواستم نشان دهم که غزل هاي قهرمان در قلمرو موسيقي بيروني (عروضي) چه جلوه ها و چه ويژگي هايي دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  12:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نامه فرهنگستان زمستان 1386; 9(4 (پياپي 36)):79-94.
 
شاعران زن در عرفات العاشقين
 
آل داوود سيدعلي*
 
 
 

در دوران صفويه، به خصوص در دوره طولاني پادشاهي شاه طهماسب اول (930-984) و به دنبال تبليغات وسيعي که در مخالفت با شعر و شاعري صورت مي گرفت، ادب و شعر فارسي به کلي از رونق افتاد. تنها مرثيه سرايان از احترام کافي برخوردار بودند و در درباره شاه آمد و شد داشتند. از اين رو شاعران و انديشه مندان، که محيط فرهنگي ايران را براي نشر انديشه ها و آثار خود مساعد نمي يافتند، به هند و عده اي از آنان به عثماني مهاجرت کردند. با اين وصف، برخي دانش ها چون تذکره نويسي رونق و اعتبار يافت و آثار ارزشمندي در اين رشته پديد آمد. از جمله چند تذکره در ايران و هم هند، به تشويق پادشاهان گورکاني، تاليف شد که در زمره مهم ترين آثار از اين نوع به شمار مي روند. منابع اين تاليفات در آنچه به شاعران پيشين مربوط مي شد تذکره هاي کهن تر و دواوين شعرا بود؛ اما احوال شاعران معاصر و نزديک به زمان مولفان مستند به اطلاعات تذکره نويس بود که ملاحظاتي انتقادي و ارزش سنجانه نيز گاه بر آنها افزوده مي شد.
مفصل ترين و سودمندترين تذکره هاي اين عصر را شايد بتوان به سه اثر عرفات العاشقين، خلاصه الاشعار، و صحف ابراهيم - منحصر دانست. از اين سه، تنها بخش کوتاهي از صحف ابراهيم به چاپ رسيده و بقيه همچنان به صورت دست نويس بر جاي مانده است. اما عرفات العاشقين و خلاصه الاشعار به اندازه کافي نزد محققان ادبي و نويسندگان تاريخ ادبيات شهرت پيدا کرده و عموما از آنها استفاده کرده اند. عرفات از حيث اشتمال بر احوال کثيري از شاعران و خلاصه الاشعار به لحاظ انبوه اشعار انتخاب شده ممتازند. به ويژه تقي الدين کاشاني گاه متن کامل دواوين شاعران يا بخش عمده آنها را ذيل احوال آنان نقل کرده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  12:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 7 : نامه فرهنگستان زمستان 1386; 9(4 (پياپي 36)):106-122.
 
نگرش ساختار شکنانه مولانا در مفهوم دعا
 
بي نظير نگين*
 
* دانشگاه گيلان
 
 

امروزه اهميت و تاثير نظريه ها و انديشه هاي ادبي و فلسفي، روان شناختي، جامعه شناختي در بازنگري و بازخواني و نقد متون ادبي مشخص و آشکار است. پژوهشگران و منتقدان ادبي، با توجه به اين ديدگاه ها و نظريه ها، در تحليل، تفسير، خوانش و واکاوي متون عرصه هاي تازه اي را در حوزه پژوهش و نقد مي گشايند. با اين رويکردها مي توان خصايصي را که در قرايت هاي سنتي و تکراري متون از ديد خواننده و منتقد پنهان مانده برجسته و نمايان کرد. در اين مقاله سعي شده است مفهوم دعا و ملحقات و وابسته هاي مفهومي - تصويري آن از جنبه ساختار شکني در مثنوي مولوي بازنگري شود.
هر گفتار و نوشتاري به منظور انتقال پيام به مخاطب و برقراري ارتباط با اوست. اما مولوي پيامش را به صورت طبيعي و آشناي گفتار و بر پايه ساختاري مبتني بر عادت هاي زباني و ذهني خواننده بيان نمي کند. او شالوده انتظارات و تصورات خواننده را با تداعي معاني و تصاوير و نقل از داستاني به داستاني و از انديشه اي به انديشه اي ديگر فرو مي ريزد (
? پورنامداريان، ص 86). در نگرش سيال و قاعده گريز مولوي، توالي منطقي داستان و ترتيب زماني وقايع رنگ مي بازد. هر داستان و هر مجموعه اي از معاني خواننده را به دنبال خود به داستان و مجموعه معاني ديگر مي برد.
دعا در ذهن مولانا، با نگرش چند وجهي و درهم تنيده او هر لحظه نمودي ديگر مي يابد. در بافت کلامي مولانا، دعا، همچون ديگر مفاهيم، در بازي بي نهايت دال و مدلول و در نسبيت و تعليق معنا و تفسيرپذيري شکل مي گيرد.
در اين مقاله مفهوم دعا در نگاه نظام ستيز مولانا و در مثلث قضا و بدا و دعا بازنگري و واکاوي مي شود، و در اين بازنگري، از جمله در سلسله سبيت؛ رابطه سلبي دعا و رضا، دعا و شفاعت گري؛ ضرورت بر لب آوردن دعا، آداب و شرايط دعا کردن، رضا به نداده ها، که جلوه هايي به ظاهر متفاوت و متباين دارند - در مد نظر قرار مي گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  12:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها