پاسخ به:بانک مقالات بینایی
3 : بينا پاييز 1390; 17(1 (پي در پي 66)):16-25. |
|
تاثير قطره ميتومايسين C و تزريق زير ملتحمه 5- فلورواوراسيل در درمان نارسايي زودرس بلب (Failing Bleb) |
|
پاكروان محمد*,ميرآفتابي آرزو,يزداني شاهين,كوهستاني نسيم,هاشملو علي,ياسري مهدي |
|
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، خيابان پايدارفرد (خيابان امير ابراهيمي)، پلاک ??، مرکز تحقيقات چشم |
|
هدف: مقايسه اثربخشي و ايمني قطره چشمي ميتومايسين MMC) C) و تزريق زير ملتحمه اي ?-فلورواوراسيل (5-FU) جهت درمان نارسايي زودرس بلب (Bleb) پس از جراحي ترابکولکتومي يا ترابکولکتومي و فيکوامولسيفيکاسيون، به همراه کارگذاري لنز داخل چشمي (PT+PCIOL).
روش پژوهش: در مطالعه اي مقايسه اي، ?? چشم از ?? بيمار که مستعد به نارسايي زودرس بلب بودند، مورد بررسي قرار گرفتند. قطره چشمي MMC 0.02 درصد چهار مرتبه در روز به مدت ? تا ? هفته و يا تزريق ?، فلورواوراسيل به ملتحمه (? ميلي گرم در هر دوز) تجويز شد. معيارهاي اصلي ارزيابي بيماران، فشار داخل چشمي (IOP) و موروفولوژي بلب بر اساس Indiana Bleb Appearance Grading Scale بود. از ديگر پارامترهايي که مورد ارزيابي قرار گرفتند، مي توان ميزان موفقيت در درمان، تعداد داروهاي ضد گلوکوم مصرفي، بهترين ديد اصلاح شده (BCVA) و عوارض جراحي را نام برد. موفقيت کامل به صورت IOP بين ??-? ميلي متر جيوه بدون مصرف دارو و موفقيت نسبي، به صورت IOP به همان ميزان با يک يا دو داروي ضد گلوکوم تعريف گرديد.
يافته ها: در ?? چشم، مشخصات پايه اي مانند سن، جنس، نوع گلوکوم و تعداد جراحي هاي قبلي بين دو گروه قابل مقايسه بود. تعداد جراحي ترکيبي PT+ PCIOL در گروه MMC بيش تر بود. [?? چشم (57.9 درصد) در گروه MMC در مقابل ? چشم (7.16 درصد) گروه 5-FU؛ [(P=0.01) به طور متوسط بيماران به مدت 11.5±8.0 ماه (ميانه 8.0 ماه) در گروه MMC و 10.9±5.4 ماه (ميانه ?? ماه) در گروه (5-FU) پي گيري شدند (P=0.58). متوسط IOP قبل از جراحي 20.6±8.8 ميلي متر جيوه در گروه MMC و 25.8±11.4 ميلي متر جيوه در گروه 5-FU بود (P=0.12) که بعد از?? ماه به ترتيب به 13.2±6.1 و 10.6±4.8 کاهش يافت (P=0.15). تفاوت آماري معني داري در وسعت (P=0.31)، ارتفاع (P=0.17) و عروق (P=0.26) بلب بين گروه هاي مطالعه وجود نداشت. در نهايت، موفقيت کامل در ?? چشم (68.4 درصد) در گروه MMC و ?? چشم (77.8 درصد) در گروه 5-FU حاصل شد. موفقيت نسبي در يک چشم (5.3 درصد) در گروه MMC ديده شد ولي در گروه 5-FU وجود نداشت (P=0.71). آزمون کاپلان ماير نشان داد که ميزان بقاي موفقيت در ? ماه (ميانه پي گيري) 89.5 درصد در گروه MMC و 86.5درصد در گروه 5-FU بود. هم چنين تعداد داروهاي ضد گلوکوم (P=0.71) و(P=0.55) BCVA در دو گروه قابل مقايسه بودند. شايعترين عارضه MMC کراتوپاتي منقوط (Punctate) قرنيه بود که در ? چشم (31.5 درصد) مشاهده گرديد. شايع ترين عارضه 5-FU، کراتيت فيلاماني (filamentary) در ? چشم (38.9 درصد) بود. در ميزان بروز عوارض در دو گروه با يکديگر اختلاف آماري معني دار وجود نداشت (P=0.14).
نتيجه گيري: استفاده از قطره موضعي 0.02 MMC درصد با تزريق زير ملتحمه اي 5-FU از لحاظ اثربخشي و ايمني در درمان نارسايي زودرس بلب قابل مقايسه مي باشد. مصرف قطره 0.02 MMC آسان تر است و مي توان آن را در ابتدا شروع نمود و در صورت عدم دريافت پاسخ مناسب، از تزريق هاي 5-FU استفاده کرد.
|
|
كليد واژه: |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
دوشنبه 5 تیر 1391 9:58 PM
تشکرات از این پست