متن شبهه:
نخست در مورد بی آبی ، وضعیت بیابانی و عطش حسین و یارانش
همانطور که میدانید جنگی که در روز عاشورا رخ داده در نزدیکی رود فرات بوده. در هیچ کجای کره زمین نمی توانید سرزمینی در کنار یک رود را بیابید که صحرا و بیابان بی آب و علف باشد، مگر رودی که از میان کوهستان می گذرد. همه در درازای تحصیلمان خوانده ایم که در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید. واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل میدهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است.
منطقه کربلا را بنگرید، اینجا همان صحرای جهنمی کربلا است؟
از آن گذشته در چنین مناطقی به دلیل نزدیکی به رودخانه بستر زیرین زمین را سفره های پهناور آبی تشکیل می دهد و دست رسی به آب آسان تر از آن چیزیست که به ذهن می رسید. تنها با کندن 4 یا 5 متر از زمین می توان به آب رسید. در منطقه اهواز یکی از مشکلات ساخت و ساز همین سفره های زیرزمینی است که کاملا زیر شهر با فرا گرفته اند. 72 نفر نتوانسته اند یک گودال 4 متری حفر کنند؟
از طرفی بر طبق گفتار شیعیان این رویداد در تابستان و هوای گرم و جهنمی رخ داده ولی با مراجعه به این سایت و وارد کردن تاریخ 10 ام محرم سال 61 هجری قمری در قسمتIslamic Calendar در می یابید که عاشورا در روز چهارشنیه 21 مهر ماه بوده است.البته 21 مهر نیز هوای کربلا آنچنان خنک نیست ولی آن تابستان جهنمی هم که شیعیان میگویند نیست. اکنون می گویند شرایط آب و هوایی 1400 سال پیش با امروز فرق دارد. نخست اینکه در یک پریود 1400 ساله آن تغییر آب و هوایی که در ذهن مسلمانان است نمی تواند رخ دهد و دوم اینکه اگر هم تغییری باشد مطمئنا هوا خنک تر نشده بلکه دما بالاتر هم رفته است. یعنی 1400 سال پیش نسبت به امروز خنک تر بوده.
اما یک نکته ی جالب دیگر
در داستان هایی که از واقعه ی عاشورا گفته شده اشاره ای به گرسنگی نگردیده ، یعنی کاروان حسین مشکل گرسنگی نداشته است.
باز هم نکته ای دیگر، سه نقل قول در مورد مقبره امام حسین ع:
هارون الرشید را در حالى پشت سر گذاشتم كه قبر حسین علیه السلام را خراب كرده و دستور داده بود كه درخت سدرى را كه آنجا بود به عنوان نشانه قبر براى زوار، و سایه بانى براى آنان قطع كنند. (تاریخالشیعه،محمد حسین المظفری، ص 89، بحار الانوار،ج 45،ص 39
قبر شریف آن حضرت مورد تعرضو دشمنى متوكل عباسى قرار گرفت.او به توسط گروهى از لشكریانش قبر را احاطه كرد تا زائران به آن دسترسی نداشته باشند و به تخریب قبر و كشت و كار در زمین آنجا دستور داد.. (اعیان الشیعه،ج 1،ص 628،تراث کربلا،ص 34;بحارالانوار،ج 45،ص 397)
سال 236 متوكل دستور داد كه قبر حسین بن على و خانههاىاطراف آن و ساختمانهاى مجاور را ویران كردند و امر كرد كه جاى قبر را شخم زدند و بذر افشاندند و آب بستند و از آمدن مردم به آنجا جلوگیرى كردند. (همان)
از این دست نقل قول ها بسیار است که تنها به سه مورد اشاره کردم. در بیابان بی آب علف و صحرای جهنمی کشت و کار کرده اند و بذر افشانده اند؟
پس با این همه موارد چگونه حسین و کاروانش از تشنگی و گرمای هوا رنج دیده اند؟
پاسخ به شبهه:
تشنگی در کرب و بلا
وقتی در مورد تاریخ صحبت می کنیم بدون روش و با چهار پارامتر منبری یا مداح نمی توان قضاوت کرد، و اساسا برای همین رشته علمی تاریخ و تمدن در همه دانشگاه های جهان تدریس می شود و مقاطع دکتری دارد و الا که هر کس با بهانه میزان قرار دادن عقل ناقص خود به تحریف تاریخ می پرداخت!
نویسنده محترم نیز به دو یا سه گزاره توجه کرده و با مستمسک قراردادن این گزاره های غیر تاریخی اساس تشنگی را زیر سوال برده!، قابل توجه ایشان و همه جویندگان بصیرت:
1. صحرای کربلا حد قاصل 70 کیلومتری کوفه، در آن موقع محل سکونت نبود و البته بخاطر نزدیکی به شطّ فرات از آبادانی نسبی برخوردار بود، امام حسین علیه السلام با استفاده از فروش یکی از باغات پدر خود در کوفه همان روز دوم محرم بسیاری از زمین های کربلا را خرید و وقف زوار خود قرار داد.
2. دقیقا از روز هفتم محرم فرمان بسته شدن آب صادر شد و ابن زیاد به عمر سعد دستور داد اگر در خیمه ها چاهی درست کردند فرمان بده عین سی هزار لشگر بر خیمه ها بتازند و چون امام نمی خواستند حرم درگیر جنگ شود از اینکار خودداری کردند، برخی افراد دشمن نیز مدام سرک می کشیدند تا متوجه حفر چاه شوند. اما حضرت اباالفضل و تنی از یاران دلاور امام تا شب دهم که تعداد محافظان شط به چهار هزار نفر رسید مرتبا به نگهبانان شط حمله ور شده و برای خیمه ها آب می آوردند.(الارشاد، ج2: 88-91/ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج 5 : 91) (کیفیت تشنگی: http://www.hawzah.net/FA/articleview.html?ArticleID=77251 )
3. با این حال در میانه روز، آن گاه که تشنگی بر کودکان، زنان و حتی سپاهیان امام فشار شدیدی آورده بود، امام به حضرت عباس(علیه السلام)دستور داد اقدام به حفر چاه نماید؛ چرا که سرزمین کربلا بر کرانه رودی پر آب قرار داشت و احتمال آن می رفت که با کندن چاه به آب دست یابند. حضرت عباس(در حالی که احتمالا دیگران کارزار جنگ را پی می گرفتند) مشغول کندن چاه شد. پس از مدتی کندن زمین، از رسیدن به آب از آن چاه ناامید گردید، از چاه بیرون آمد و در قسمت دیگری از زمین دوباره شروع به حفر چاه نمود، ولی از چاه دوم نیز آبی نجوشید.( ینابیع المودة، ج2، ص340؛ المنتخب، ج2، ص441؛ مقتل ابی مخنف، ص57؛ بطل العلقمی، ج2، ص357)
4. در روز عاشورا هم گرسنگی فشار می آورد که در روز یازدهم امام سجاد علیه السلام به حضرت زینب می فرمایند «عمه جان رنگت به زردی رفته و ضعیف شده ای، چرا همان سهم اندک غذای خود را نمی خوری؟ که زینب مجلله می فرماید بچه ها با سهم اندکشان سیر نمی شوند و من مال خودم را به ایشان می دهم»؛ اما درد تشنگی چیز دیگری است، این را روزه داران ماه رمضان در تابستان خوب می فهمند برای همین همه مقاتل به تشنگی سپاه حسین علیه السلام اشاره کرده اند.
5. دوستانی که در مهرماه یا فروردین ماه به کربلا سفر کرده باشند می دانند شب هایش سرد است و روزهایش گرم و مرطوب؛ حال اگر در روز، زره و کلاه خود و تلاش سخت در جنگ و زخم های بسیار بر تن باشد تشنگی فشار سختی به بدن می آورد. این همان بیان علی اکبر سلام الله علیه به پدرش است.
6. استاد مطهری که در عصر خود منادی مبارزه با مجعولات در قیام عاشورا ست، با تحقیق و تتبع در مدارک مختلف، می فرماید: « مسأله تشنگى اباعبداللَّه و خاندان و اصحابشان مسأله شوخىاى نيست. هوا بسيار گرم است (عاشوراى آن وقت ظاهراً در اواخر خرداد بوده؛ هواى عراق زمستانش گرم است، چه رسد به نزديك تابستان آن)، سه روز است كه آب را بر روى اهل بيت پيغمبر بستهاند، گو اينكه در شب عاشورا توانستند مقدارى آب به خيمهها بياورند كه حضرت فرمود: آب را بنوشيد و اين آخرين توشه شما خواهد بود. و بعلاوه از نظر طبيعى يك قاعدهاى است: هر كسى از بدنش خون زياد برود كه بدن كم خون شده و احتياج به خون جديد داشته باشد، تشنه مىشود. خداوند متعال بدن را به گونهاى ساخته است كه وقتى به چيزى احتياج دارد، فوراً همان احتياج جلوه مىكند. افرادى كه زخم برمىدارند، مىبينيد فوراً تشنگى بر آنها غالب مىشود و اين به واسطه رفتن خون از بدنشان است كه چون بدن براى ساختن خون آماده مىشود و مىخواهد خون جديد بسازد، آب مىخواهد. خودِ رفتن خون از بدن، موجب تشنگى است.
«يَحولُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّماءِ الْعَطَشُ» اينقدر تشنگى اباعبداللَّه زياد بود كه وقتى به آسمان نگاه مىكرد بالاى سرش را درست نمىديد. اينها شوخى نيست. ولى من هرچه در «مقاتل» گشتم (آن مقدارى كه مىتوانستم بگردم) تا اين جمله معروفى را كه مىگويند اباعبداللَّه به مردم گفت: «اسْقونى شَرْبَةً مِنَ الْماءِ» (يك جرعه آب به من بدهيد) ببينم، نديدم. حسين كسى نبود كه از آن مردم چنين چيزى طلب كند. فقط يك جا دارد كه حضرت در حالى كه داشت حمله مىكرد «وَ هُوَ يَطْلُبُ الْماءَ». قرائن نشان مىدهد كه مقصود اين است: در حالى كه داشت به طرف شريعه مىرفت (در جستجوى آب بود كه از شريعه بردارد) نه اينكه از مردم طلب آب مىكرد.»(مجموعه آثار، حماسه حسینی1و2، ج17: 187)
7. اساسا در مورد تاریخ باید به کتاب های تاریخی مراجعه کنیم والا در یک اتاق تاریک به حساب خودمان با عقل کلنجار می رویم.... تمام مقاتل و کتاب های تاریخی معتبر پیشین به مسئله تشنگی سپاه حسین در روز عاشورا اشاره داشته اند.
8. اما چرا امام حسین علیه السلام طلب باران نکرد و سوال های دیگر در مورد تشنگی را اینجا بخوانید: http://www.pasokhgoo.ir/node/2832
9. راستی،،،، نویسنده در چند قسمت اشاره می کند که «مسلمانان می گویند فلان» ... این یعنی خود نویسنده مسلمان نیست، چه برسد شیعه باشد،،، پس نویسنده بی علم و بی عقل چه قصدی از این نوشته پروپاگاندایی داشته؟؟ تازه اولش هم می گوید آثار قیام عاشورا را می دانیم!!