0

مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

 
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس


نقل قول m_shafie

با عرض سلام

این فایل شما رو دانلود کردم ولی شما زحمت کشیدید واسه این فایل پاورپینت پسورد گذاشتید

لطفا اگر ممکن هستش پسوردش هم بذارین

با تشکر

سلام

همان طور که در پست اول هم گفته شده، کافیست دکمه Read Only را بزنید. (نیازی به پسورد نیست.)

با تشکر

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

یک شنبه 30 شهریور 1393  10:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
kuoroshss
kuoroshss
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3221
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

 

می خواست تا پرواز را پرها بفهمند!...

پَر زد که رازش را کبوترها بفهمند!...

انواع زخم از تیر و ترکش را به تن دوخت

شاید مدالش را دلاورها بفهمند!...

برگشت؛ امّا با لباسی پاره در خون

پیراهنش را نابرادرها بفهمند!...

فرزند را مادر لباس رزم تن کرد

این قصه را امروز مادرها بفهمند!...

  دیگر نیازی نیست پیش استخوانت

شعر مرا این سخت باورها بفهمند!...

اروند آغوشش به خون آغشته گردید

میخانه را این گونه ساغرها بفهمند!...

دیروز خونت ریخت تا اکنون بهای

هر قطره را هر سطر دفترها بفهمند!...

سرسبز می مانی میان باغ ها تا

نام تو را سرو و صنوبرها بفهمند!...

 امروز نامت را به یک کوچه نهادند

تا بُزدلان از هیچ کمترها - بفهمند!...

یک شنبه 30 شهریور 1393  11:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014 omiddeymi1368
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

سخنان امام خميني(ره)- هفته دفاع مقدس

 

-          این جنگ تحمیلی شکوه و عظمت ایمان و اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود.

-          ما با هیچ کشوری چه اسلامی و چه غیر اسلامی سرجنگ نداریم و طالب صلح و صفا برای همه هستیم.

-          همه در زیر برکات شهداء گرانقدر به نعمت امنیت و آزادی و استقلاب رسیده­ایم.

-          من از خداوند می­خواهم مرا در کنار شهداء جنگ تحمیلی بپذیرد.

-          ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.

-          جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظام­های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند.

-          ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روزی پای خود بایستیم.

-          ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده­ایم.

-          ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم.

-          در جنگ پیروزی از آن ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه جز خسارت چیزی بدست نیاوردند.

-          ۸ سال دفاع مقدس منتهی به استقلال و شما میت ارضی کشور و شکست طرحهای توسعه طلبانه دشمنان انقلاب اسلامی گردید.

-          همه در میدان نبرد تجربه کرده­اند که معنویت در ایمان چقدر در پیروزی­ها موثر است.

-          شما رزمندگان، میدان­های نبردتان در تاریخ ضبط خواهد شد.

-          پایداری شما عزیزان من در راه حق و ابطال باطل ملتهای جهان را تکان داد.

-          ملت ایران با قامتی استوار به رسالت خود عمل کرده است.

-          حماسه ۸ سال دفاع مقدس متجاوزان که بخود وعده فتح سه روزه خوزستان و سقوط تهران را داده بودند باتلاق مرگ و هلاکت فرستاده شدند.

-          ارتش با هماهنگی سپاه و بسیج در اکثر صحنه­های رزم و پیکار توانست پشت سپاهیان کفر را در هم بشکند.

-          واقعاً ارتش و نیروهای سپاهی و بسیجی­ها مظلومانه و با کمترین امکانات جنگیدند.

-          شما سپاهیان فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید.

-          ایران امروز بعنوان یک ایران بزرگ و پیروزمند مطرح است.

-          هر روز ما در جنگ برکتی داشته­ایم که در همه صحنه­ها از آن بهره جسته­ایم.

-          اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می­نگریستیم.

-          ما می­خواهیم اسلام را با دعوت به همه جا صادر کنیم نه با سر نیزه.

-          حفظ نظام جمهوری اسلامی بر همه مسلمانان واجب عینی است حتی از نماز هم واجب­تراست.

-          امروز جنگ حق و باطل و جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار شروع شده است.

-          ما دفاع از حقتعالی و اسلام می­کنیم و حقتعالی و اسلام شکست خوردنی نیست.

-          ما مدافع اسلام هستیم و مدافع اسلام با جان و مال عزیزان خودش دفاع می­کند.

-          مسئله دفاع از اسلام و کشور اسلامی و اموال و نوامیس مسلمین از واجبات کفائی است.

-          از امور مهمی که بر همه واجب است دفاع از اسلام و جمهوری اسلامی است.

 

دوشنبه 31 شهریور 1393  12:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014 kuoroshss omiddeymi1368
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

سخنان امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای در مورد دفاع مقدس و منزلت شهید

 

 

پاسدار انقلاب اسلامی آگاهانه راه حسین (ع) را که ادامه راه انبیاء الهی است انتخاب می کند و در این راه، فروغ خون اصحاب حسین (ع) و شهیدان گلگون کفن کربلا را چراغ راه خویش قرار می دهد.

مقام معظم رهبری

 

شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم.

حضرت امام خمینی (ره)

 

ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.

حضرت امام خمینی (ره)

 

شهادت دُرّ گرانبهایی است که بعد از جنگ به هر کس نمی دهند.

مقام معظم رهبری

 

ما فقه بـه معنـای واقعی کلمـه و قرآنی آن را در میدان جنگ آموخته ایم .

مقام معظم رهبری

 

شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه های نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است.

حضرت امام خمینی (ره)

 

ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمی رویم .

حضرت امام خمینی (ره)

 

همین شهادتها پیروزی را بیمه می کند. همین شهادتهاست که دشمن را رسوا می کند در دنیا.

حضرت امام خمینی (ره)

 

رحمت خداوند بر همه شهیدان و رضوان و مغفرت حق بر ارواح مطهرشان که جوار قرب او را برگزیدند و سرافراز و مشتاق به سوی جایگاه مخصوصشان در پیشگاه رب خویش شتافتند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

سعادت را آنها بردند که آن چیزی را که خدا به آنها داده بود تقدیم کردند و ما عقب مانده آنها هستیم.

حضرت امام خمینی (ره)

 

مفقودین عزیز محور دریای بیکران خداوندی اند و فقرای ذاتی دنیای دون در حسرت مقام والایشان در حیرتند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

عزیزان من مصمم باشید و از شهادت نترسید، شهادت عزت ابدی است، حیات ابدی است.

حضرت امام خمینی (ره)

 

از هر قطره خون شهید ما که به زمین می ریزد، انسانهای مصمم تر و مبارزی بوجود می آیند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توام با شهامت بوده است.

حضرت امام خمینی (ره)

 

ما اگر کشته هم بشویم در راه حق کشته شدیم و پیروزی است و اگر بکشیم هم در راه حق است و پیروزی است.

حضرت امام خمینی (ره)

 

آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند و به روز جزا آنها باید بترسند از موت، آنها از شهادت باید بترسند. ما و شاگردان مکتب توحید از شهادت نمی هراسیم، نمی ترسیم.

حضرت امام خمینی (ره)

 

ما اگر شهید بشویم قید و بند دنیا را از روح برداشتیم و به ملکوت اعلی و به جوار حق تعالی رسیدیم.

حضرت امام خمینی (ره)

 

دوستانمان که شهید شدند در جوار رحمت حق هستند، چرا برای اینها دلتنگ باشیم؟ دلتنگ باشیم که از دیار قید و بندی خارج شدند و به یک فضای وسیع و در تحت رحمت حق تعالی واقع شدند؟

حضرت امام خمینی (ره)

 

ما از خدا هستیم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوی او برخواهد گشت، پس چه بهتر که برگشتن اختیاری باشد و انتخابی و انسان انتخاب کند، شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را برای خدا و شهادت را برای اسلام.

حضرت امام خمینی (ره)

 

شهادت یک هدیه ای است از جانب خدای تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند و دنبال هر شهادتی باید تصمیمها قویتر بشود.

حضرت امام خمینی (ره)

 

از شهادت باکی نیست، اولیای ما هم شهید شدند یا مسموم شدند یا مقتول، اولیای ما هم بعضی از آنها در حبس و بعضی از آنها در تبعید به سر بردند، برای اسلام هر چه بدهیم کم دادیم و جانهای ما لایق نیست.

حضرت امام خمینی (ره)

 

شهادت ارثی است که از اولیای ما به ما می رسد، آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا می دانند، ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می دانیم چه باکی داریم.

حضرت امام خمینی (ره)

 

منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنین، منطق قرآن است (انا لله و انا الیه راجعون) با این منطق هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند جمعیتی که، ملتی که خود را از خدا می دانند و همه چیز خود را از خدا می دانند و رفتن از اینجا را به سوی محبوب خود، مطلوب خود می دانند، با این ملت نمی توانند مقابله کنند آنکه شهادت را در آغوش همچون عزیزی می پذیرند آن کوردلان نمی توانند مقابله کنند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملتها آبرو و عزت را این گونه باید پیدا کنند.

مقام معظم رهبری

شهادت بالاترین پاداش و مزد جهاد فی سبیل الله است.

مقام معظم رهبری

 

همه کسانی که در جنگ تحمیلی هشت ساله، چه با حضور خود یا فرزندان و عزیزانشان، حضور و فعالیتی داشته اند، مخصوصا خانواده شهیدان عزیز و جانبازان و اسیران گرامی، باید بدانند که در امتحانی بزرگ شرکت کرده و در آن سربلند بیرون آمده اند .

مقام معظم رهبری

 

فرزندان شهدا بدانند که پدران آنان موجب شدند که اسلام، در چشم شیطانها و طاغوتهای عالم، ابهت پیدا کند.

مقام معظم رهبری

 

ایستادگی در مقابل دشمنان مقتدر و مسلط، زورگوی ظالم و پرروی گستاخ، کار بسیار بزرگ و با عظمتی است. این همان کاری است که مردم ما کردند و عظمت ملت ما به خاطر همین شهادت جوانان شما و شجاعت فرزندانتان بود.

مقام معظم رهبری

 

شهید جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضای الهی را گرفته است که بالاترین دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از این منظر نگاه کنیم. شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمی گذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود.

مقام معظم رهبری

 

برنامه اسلام از عصر وحی تا کنون بر شهادت توام با شهامت بوده است. قتال در راه خدا و در راه مستضعفین در راس برنامه های اسلام است.

حضرت امام خمینی (ره)

 

یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.

حضرت امام خمینی (ره)

 

شهادت در راه خدا چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش های بشری و انگیزه های مادی ارزیابی کرد.

حضرت امام خمینی (ره)

 

خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند. خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند. خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

شهدا، علاوه بر مقامات رفیع معنوی، که زبانها و قلمها از توصیف آن و چشم و دلها از مشاهده آن ناتوانند، مشعلدار پیروزی و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسی عظیم است.

مقام معظم رهبری

 

پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته می شود، در حقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست. آنها زنده اند و روز به روز زنده تر خواهند شد.

مقام معظم رهبری

 

من اکنون به پدران و مادران، همسران و فرزندان، خواهران و برادران و دیگر کسان شهدای عزیز و جانبازان و اسراء و مفقودین درود می فرستم و اعلام می کنم که آنان در رتبه و شان معنوی، بلافاصله پشت سر عزیزان فداکار خویشند.

مقام معظم رهبری

 

هر چه داریم، به برکت جانفشانیها و فداکاری هاست، به برکت روحیه شهادت طلبانه است.

مقام معظم رهبری

 

اساسا جهاد واقعی و شهادت در راه خدا، جز با مقدمه ای از اخلاصها و توجه ها و جز با حرکت به سمت "انقطاع الی الله" حاصل نمی شود.

مقام  معظم رهبری

مقام معظم رهبری

خداوندا! تو می دانی که فرزندان این سرزمین در کنار پدران و مادران خود برای عزت دین تو به شهادت می رسند و با لبی خندان و دلی پر از شوق و امید به جوار رحمت بی انتهای تو بال و پر می کشند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملت ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.

حضرت امام خمینی (ره)

 

همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.

حضرت امام خمینی (ره)

من از خداوند تعالی رحمت برای شهدای عزیز در این جنگ تحمیلی خواستارم. اینان برای اسلام فدا شدند و در نزد خدای تعالی و در جوار رحمت واسعه او به سعادت ابدی و افتخار دائمی رسیدند.

حضرت امام خمینی (ره)

شهید نظر می کند به وجه الله.

حضرت امام خمینی (ره)

این شهدا زنده هستند و در پیش خدای تبارک و تعالی "عند ربهم یرزقون" اند.

حضرت امام خمینی (ره)

 

اگر مجاهدت فداکارانه جوانان این مرز و بوم که به این شهادتها منتهی شده است نمی بود، همه روزهای این ملت، در زیر چتر سیاه ظلم و تجاوز و دخالت دشمنان اسلام و ایران، به شبهای تار بدل می گشت.

مقام معظم رهبری

 

فداکاری شهیدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود که ابرهای تیره و تار آن روزگار دشوار را از افق زندگی این ملت زدود.

مقام معظم رهبری

 

ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون، برای اعتلای کلمه الله ایستاده ایم.

حضرت امام خمینی (ره)

 

منبع:وبلاگ کلید بهشت

 

 

دوشنبه 31 شهریور 1393  12:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
nargesza
nargesza
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 10707
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

نقش زنان در حفظ آثار و ارزش‏های دفاع مقدس پس از جنگ


زنان و به خصوص مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا، جانبازان و اسرا، نقش به سزایی در ترویج ارزش‏ها و فرهنگ روزهای آتش و خون دارند. انتشار نامه‏های خانواده رزمندگان در آن روزها، سخنرانی‏ها، مراسم یادبود و... همگی در بزرگداشت یاد آن روزها اثرگذار می‏باشند. کتاب «نامه‏های فهیمه» که پس از فوت وی چاپ شد، یکی از هزاران نمونه‏ای است که موجب تشجیع و آسودگی خیال مردان از ناحیه زنان می‏شد. در قسمتی از این نامه‏ها می‏خوانیم:
«سلام مرا از این راه دور بپذیر؛ سلامی که از سینه‏ای برمی‏خیزد که دوری تو آن را سخت تنگ کرده. سلامی که از قلب مصیبت دیده‏ام بیرون می‏آید و بر قلب مصیبت دیده‏ات می‏نشیند؛ ولی بدان که امام صادق (علیه‏السلام) فرموده است: «اگر مؤمن پاداشی را که برای مصیبت‏ها دارد، بداند، آرزو می‏کند که او را با مقارض‏ها تکه تکه کنند.... »
«غلامرضا! خیلی دلمان برایت تنگ شده، ولی چه کنیم که اسلام را بیشتر و بیشتر از تو دوست داریم. چه کنیم که ما حسین (علیه‏السلام) را بیشتر از تو دوست داریم. چه کنیم که عشق حسین (علیه‏السلام) قبل از عشق تو در وجودمان نقش بسته است؛ چرا که اول چیزی که در ابتدای زندگی‏ مان چشیدیم، تربت پاک حسین (علیه‏السلام) بود... .»
گذشته از این، زنان در عرصه هنر و ادبیات نیز نقش آفرین بوده‏اند. اشعار مرحومه سپیده کاشانی در سرودن حماسه رزم آوران معروف و بیاد ماندنی است. دیگران نیز همچون طاهره صفار زاده، سیمین دخت وحیدی، مهری حسینی و... در سرودن حماسه‏ها نقش به سزا داشته‏اند. مثنوی «کربلا در کربلا» از خانم مهری حسینی یکی از این نمونه‏هاست که داستان زندگی سرلشگر شهید مهدی زین‏الدین را به تصویر می‏کشد:
ای خدای جاودان لم یزل!
شرح مردان جا نگیرد در غزل
جای آرام و سکون، توفان بکار
تا بگویم از عزیزی بی قرار
تا ببویم اندکی با مثنوی
عطر عشق پاکِ مردی معنوی
داده بودی همسرت را این خبر
بر نخواهی گشت هرگز از سفر
تا نپوشی جامه‏ای از جنس نور
برنداری دست از شوق حضور
در زمینه ادبیات داستانی نیز بانوانی چون خانم راضیه تجّار، سمیرا اصلان پور، زهرا زواریان، مریم صباغ زاده، ایرانی، طاهره ایبد، مهری ماهوتی، بلقیس سلیمانی، حبیبه جعفریان و حتی زنان جوانی که در هشت سال دفاع مقدس یا به دنیا نیامده بودند و یا کودکی بیش نبوده‏اند، اکنون سراینده و نویسنده آن روزهایند، که خون، اثری در فرهنگ مردم می‏گذارد که هیچ چیزی نمی‏تواند جای آن را بگیرد. مؤسسه روایت فتح، یکی از مؤسساتی است که با قلم نوقلمانی چون فرزانه مردی (کتاب شهید حسن باقری)، مریم برادران (کتاب شهید همت)، فاطمه غفاری، نفیسه ثبات و دیگر نویسندگان و شاعران جوان، دری را گشوده است که هرگز بسته نخواهد شد. و این فرهنگ آرمان شهری است که تا کَسی با عشق وارد آن نشود، درکی از آن نخواهد داشت.
راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

 

دوشنبه 31 شهریور 1393  12:31 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

شهدا او را به مهمانی امام رضا(ع) بردند

برای خبرنگار مجاهد/

برای خبرنگار مجاهد/

جابر، کربلایی بود و به زیارت خون خدا، حسین بن علی(ع) رفته بود. انسانی خوش طینت و باصفا بود. مرام و معرفت و انسان دوستی همه ی وجودش را پر کرده بود و عشق به شهدا در او موج می زد...

امروز (شنبه)، 30 شهریور ماه است. ساعت 17 از پله های دفتر خبرگزاری فارس مازندران بالا می روم. به دفتر می رسم، جاوید عباسی (خبرنگار) در حال نماز خواندن است. چشمانم دنبال سرپرست مهربان و رئوف دفتر می گردد. به سوی اتاقش می روم. با چهره ی گشاده و خندان «جابر معافی» روبرو می شوم. کمی بی حال به نظر می رسد ولی او آنقدر مهربان و دوست داشتنی است که کسالتش را پشت رأفت و مهربانی اش پنهان می کند. یک روز مانده به هفته دفاع مقدس و قرار جلسه ام با او برای اخبار حوزه فرهنگ ایثار و شهادت است.

قرار بر این شد در ایام هفته دفاع مقدس، روزانه چهار عنوان مطلب به او بدهم. جابر، از جمله سرپرست و مدیرانی بود که برای شهدا و اشاعه فرهنگ دفاع مقدس ارزش زیادی قائل می شد و بر همین اساس، من هم دلبستگی عجیبی نسبت به این شخصیت معنوی داشتم.

در حین صحبت های مان، از کسالتش، شکایت داشت و می گفت: «چند روزی است که بی حال و ضعیف هستم و برای تشخیص بیماری ام، نزد پزشکان مختلفی در ساری و تهران رفتم ولی هیچکدام از آنها تشخیص ندادند که بیماری ام چیست. حتی امروز وقتی از پله های دفتر می خواستم بالا بیایم، نفسم بند آمد و نتوانستم. فشار کاری بر سرم زیاد است و حتی از این بابت خانواده ام هم رنج می برند. بزرگ ترین تفریح ام، خانه ی پدر و مادرم و پدر و مادر همسرم است. حتی وقت برای رفتن به سفرهای زیارتی را هم ندارم. چند وقتی است که دلم برای امام رضا(ع) تنگ شده و خیلی دوست دارم به مشهد بروم ولی حجم بالای کاری این اجازه را به من نمی دهد.»

جابر، کمی با من درد و دل کرد. حتی در مُخیلاتم هم نمی گنجید که قرار است بار سفر ببندد و دلتنگی اش برای امام رضا(ع) بی حکمت نبوده.

بدون شک لقب خبرنگار مجاهد، یکی از زیباترین صفاتی است که برازنده ی جابر معافی بوده. سخت کوشی و پرکاری اش را در ایام انتخابات، فراموش نمی کنم. روزانه حدود 70 خبر تولیدی داشت؛ واقعاً مجاهدانه و بسیجی وار در جبهه ی اطلاع رسانی دنیای مجازی عمل می کرد و یکی از جریان سازترین خبرنگار خبرگزاری فارس بود که مدال افتخار چندساله ی سرپرست برگزیده ی کشوری را بر سینه داشت.

با دیده بوسی با او خداحافظی کردم و از دفتر بیرون رفتم. تمام فکر و ذکرم شهدا بود و عهدی که با جابر برای هفته دفاع مقدس بسته بودم.

از شهدا استمداد جستم تا من و جابر بتوانیم در هفته دفاع مقدس، ذره ای از حقی را که شهدا بر گردن ما نهاده اند، ادا کنیم.

لحظه های فانی دنیا در گذر است. امروز یک شنبه 31 شهریور ماه 1392، آغاز هفته ی به یادماندنی دفاع مقدس.

نماز صبحم را خواندم و نشستم پای رایانه. در آرشیو بایگانی مطالبم به جست و جو پرداختم. یک خبر از شهید سیداحمد کدخدازاده (فاتح لانه جاسوسی)، یک خبر از سردار شهید علیرضا بلباسی و دو خبر هم از عملیات والفجر8، آماده کردم و برای سامانه ی خبری سرپرست عزیزم، جابر معافی فرستادم.

سوالی برایم پیش آمده بود و تصمیم گرفتم با جابر تماس بگیرم. عقربه ها، ساعت 7صبح را نشان می داد. با خود گفتم شاید جابر در حال استراحت باشد؛ دودل بودم اما آخرش با او تماس گرفتم. گوشی را برداشت. سلام کردم و گفتم ببخشید که بدموقع مزاحم شدم. کارِ من نیست، کارِ شهداست. باید تحملش کنی. مهربانی هایش را از پشت خطوط ارتباطی به من القا کرد و با خرسندی جوابم را داد و گفت: «کار برای شهدا وظیفه ی ماست و شما هم مراحمی.»

آهنگ صحبتش، نشان از خواب آلودگی می داد. گفت: «بیدارم و کمی بی حال.» سوالم را پرسیدم، جوابم را گرفتم و در آخر گفتم: «انشاالله شهدا پشت و پناهت باشند.»

با هم خداحافظی کردیم. دیگر منتظر ماندم تا خبرهایم بر روی خروجی برود. سرگرم تنظیم مطالب برای روزهای بعد بودم و هر چند دقیقه یک بار صفحه ی فارس مازندران را «رفرش» می کردم تا خبرهایم را ببینم. حدود دو ساعت گذشته بود ولی خبرهایم هنوز بر روی خروجی نرفته بود. دو بار دیگر با جابر تماس گرفتم ولی جواب نداد، کمی نگران شدم.

ساعت 9 و 38 دقیقه بود که این بار رفرشِ صفحه ی فارس مازندران، مرا بهت زده کرد. تیتر: «سرپرست خبرگزاری فارس در مازندران در گذشت» باورم نمی شد. از صبح زود بیدار بودم، و کمی هم خسته و خواب آلود، انگار اشتباه می دیدم. چند بار دیگر صفحه را رفرش کردم تا ببنم اشتباه نمی کنم ولی درست بود و جابر از جمع ما رخت بر بسته بود.

با یکی از دوستان خبرنگارم تماس گرفتم، باورم نمی شد که جابر آسمانی شد. دوستم گفت: «بیا بیمارستان حکمت، ما اینجائیم.»

دیگر چیزی نمی فهمیدم و نمی دانم چگونه به بیمارستان رسیدم. خانواده ی معافی و اصحاب خبر و رسانه را دیدم. شیون و گریه های شان فضای غمباری درست کرده بود. هنوز در حالت شوک بودم و اشکم سرازیر نمی شد.

پس از طی مراحل قانونی، مرحوم جابر معافی را به غسال خانه گلزار شهدای ملامجدالدین ساری بردیم. آنقدر روح بلندی داشت که من هنوز فکر می کردم، او زنده است. در اولین روز از هفته ی دفاع مقدس، جابر، اولین مسوولی بود که به زیارت شهدا رفته بود. شک ندارم شهدایی که برای شان خبر زده بود، او را غسل و کفن کردند.

حال، او مهمان شهید سیدمجتبی علمدار و شهدای گلزار ملکوتی ملامجدالدین ساری بود.

در همهمه ی جمعیت، فرد غسال، مرا فرا خواند و گفت: «غسل تمام شد، شما بیا تو، تا میت را برای کفن کردن جابه جا کنیم.»

شک نداشتم که خود جابر مرا دعوت کرد. اینجا بود که با دیدن پیکر خبرنگار مجاهد، بغض خفته ام ترکید و این اشک هایم با نوای یا فاطمه ی زهرا(س) و یا رب الشهدا، فضای غسال خانه را پر کرده بود.

با جابر صحبت می کردم و به او می گفتم: «دیدی جابر! دیدی دل تنگی ات برای امام رضا(ع) بیهوده نبود!

دیدی حرص و جوش خوردنت برای شهدا با حکمت بود!

دیدی همسفر با شهدا به مهمانی امام رضا(ع) دعوت شدی!

جابر جان! در اولین روز از هفته دفاع مقدس، شهدا تو را به سوی خود خواندند...»

خیلی اشک ریختم و خیلی شهدا و امام و مادر شهدا، حضرت فاطمه ی زهرا(س) را صدا زدم. و از آنها خواستم تا او را کمک کنند.

او محب شهدا بود.

جابر، کربلایی بود و به زیارت خون خدا، حسین بن علی(ع) رفته بود. انسانی خوش طینت و باصفا بود. مرام و معرفت و انسان دوستی همه ی جودش را پر کرده بود. و عشق به شهدا در او موج می زد.

پس از وداع جانسوز خانواده اش، پیکرش را در تابوت قرار دادیم و در میان جمعیت، مراسم وداع خبرنگاران با او برگزار شد.

نوای عاشقانه و روضه خوانی مداح اهل بیت، «حمید بُرناسی» فضا را عطرآگین کرده بود و روح جابر را غرق نور.

پس از وداع با جابر، پیکرش را با حضور مردم ولایت مدار مازندران، مسوولین و همکاران تا میدان شهدای ساری تشییع و در زادگاهش «روستای انارده میاندرود» به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش گرامی باد

گزارش از سجاد پیروزپیمان

 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

دوشنبه 31 شهریور 1393  12:52 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
mrezass
mrezass
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 2073
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

خوشا آن روز را که سنگری بود

شبی ، میدان مینی ، معبری بود

خوشا آن روزهای آسمانی

که شوری بود ، سودا و سری بود...

 

خوشا روزی که دل را دلبری بود

غزل خوان نگاه آخری بود

خوشا آن روزها در خط اروند

هوای روضه های مادری بود

و اهل آسمان بودیم آن روز

که قدری بی نشان بودیم آن روز

و نای دل نوای نینوا داشت

و با صاحب زمان (عج) بودیم آن روز

و کاش آن روزگاران گم نمی شد

هوای خوب باران گم نمی شد

صفای جبهه ها می ماند ای کاش

صدای پای یاران گم نمی شد

 

دوشنبه 31 شهریور 1393  2:40 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss omiddeymi1368
mrezass
mrezass
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 2073
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

این جنگ تحمیلی، شکوه و عظمت اسلام را در پهناور جهان منتشر نمود.

امام خمینی (ره)

 

دوشنبه 31 شهریور 1393  3:28 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss omiddeymi1368
mrezass
mrezass
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 2073
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

 

سنگر خوب و قشنگی داشتیم

 

بود سنگر بهترین ماوای من                آه جبهه کو برادر های من

 

دوشنبه 31 شهریور 1393  3:37 PM
تشکرات از این پست
kuoroshss omiddeymi1368 ryhaneh_khanoom
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

دفاع مقدس در کلام رهبری

هفته دفاع مقدس نمودار مجموعه ای از برجسته ترین افتخارات ملت ایران در دفاع از مرزهای میهن اسلامی و جانفشانی دلاورانه در پای پرچم برافراشته اسلام و قرآن است. در این مجموعه تابناک، درخشنده ترین و نفیس ترین نگین گرانبها یاد و خاطره شهیدان است. آنها جوانان و جوانمردان رشید و پاک سرشتی بودند که با آگاهی و درک والای خود موقعیت حساس کشور را تشخیص دادند و وظیفه ی بزرگ جهاد در راه خدا را مشتاقانه پذیرا شدند. هر ملتی که چنین دلاوران آگاه و شجاعی را در دامان خود پرورده باشد حق دارد به آنان ببالد و آنان را الگوی تربیت جوانان خود در همه دوران ها بداند.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

دوشنبه 31 شهریور 1393  4:02 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

 

با ذلت در خانه نشستن عوض نمی کنند. ایستادگی آنها نشستگان تاریخ را به قیام وا می دارد و این پیام بزرگ دفاع مقدس است.

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

دوشنبه 31 شهریور 1393  4:04 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

سال های عشق و عطش

خدایا، آن سال ها رفتند؛ سال های زلال مهربانی؛ سال های سجود و صعود؛ سال های اوج شهادت و شجاعت مادران شهید؛ سال های سنگرهای سوز و گداز؛ سال های خوش «دوکوهه»؛ سال های بی قراری و انتظار. دریغا که سال های عشق و عطش گذشت!

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

دوشنبه 31 شهریور 1393  4:05 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
fasihi1380
fasihi1380
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1393 
تعداد پست ها : 157
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

     حاج حسین و راننده اش هر دو ترکش خورده بودند و هر دو هم از راه گلو و سینه مجروح شده بودند. همین طور خون فواره می زد و سر و سینه شان را سرخ می کرد.

با سرعت به سمت حاجی رفتیم تا به او کمک کنیم اما حاجی اجازه نداد و تند تند یا سر و دست اشاره می کرد به راننده اش و می گفت : اول اون! اول اون!

یکی دو تا از بچه ها بلند شدند و رفتند سراغ راننده ، لب های حاجی می جنبید : اون امانته دست من ...

بی هوش شد و بعد از آن من دیگر ندیدمش ، حسین پرواز کرد ...

به نقل از یکی از همرزمان شهید خرازی

 

منبع  www.valfajrha.blogfa.com

نور است خمینی و عدویش ظلمات 

بر خامنه ای حسین دوران صلوات

دوشنبه 31 شهریور 1393  6:16 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
fasihi1380
fasihi1380
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1393 
تعداد پست ها : 157
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

هر وقت می خواهيم با سيد برويم توي شهر قدمي بزنيم ، يکي دو نفر جلوتر مي روند تا اگر بوي کباب شنيدند خبرش کنند. حساسيت دارد به بوي کباب ، خيلي حالش بد مي شود. يک بار خيلي اصرار کرديم که چرا؟ گفت : « اگر در ميدان مين بودي و به خاطر اشتباهي ، مين فسفري عمل مي کرد و دوستت براي اينکه معبر و عمليات لو نرود ، آن را مي گرفت زير شکمش و ذره ذره آب مي شد و حتي داد هم نمي زد و از اين ماجرا فقط بوي بدن کباب شده توي فضا مي ماند ، تو به اين بود حساس نمي شدي؟» 

منبع   www.valfajrha.blogfa.com

نور است خمینی و عدویش ظلمات 

بر خامنه ای حسین دوران صلوات

دوشنبه 31 شهریور 1393  6:17 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
fasihi1380
fasihi1380
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1393 
تعداد پست ها : 157
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث شصت و ششم طرح صالحين: دفاع مقدّس

حق الناس

دور تا دور نشسته بوديم. نقشه آن وسط پهن بود. حسين گفت «تا يادم نرفته اينو بگم ، اون جا که رفته بوديم براي مانور؛ يه تيکه زمين بود. گندم کاشته بودن . يه مقدار از گندم ها از بين رفته. بگيد بچه ها ببينن چه قدر از بين رفته ، پولشو به صاحبش بدين.»

شهيد خرازي 

منبع   www.valfajrha.blogfa.com

نور است خمینی و عدویش ظلمات 

بر خامنه ای حسین دوران صلوات

دوشنبه 31 شهریور 1393  6:21 PM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها