پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"
سید حمیدرضا برقعی
عدمسرای دلم کنج عزلتی دارد
که راه نیست در او وهم بال عنقا را
حدیث نرم نمیآید از زبان درشت
شرار خیز بود طبع سنگ خارا را
غزال خوش صدا توئی ، راسخون
شیرین تر از عسل توئی ، راسخون
بین تموم سایتهای اینترنت
نگین بی بدل توئی ، راسخون
رودكي
خاقاني
عباس یمینی شریف
من به سیبی خشنودم
و به بوییدن یک بوته ی بابونه
من به یک آیینه یک بستگی پاک قناعت دارم
من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد
سهراب سپهری
ـــــــــــ
بابا طاهر
با خاک در تو آشنایی خوشتر ز هزار پادشایی
دیده رخ راز مه ببیند بر عارض تو ز روشنایی
انوري
ابوعبدالله جنیدی نمیباشم امروز اندر سرای كه رسم ادب را بيارم بهجای به پيغامت ای دوست گويم جواب چو فردا برآيد بلندآفتاب
ملك الشعراي بهار
ز اندازه بیرون تشنهام ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن وان گه بده اصحاب را
سعدی
ــــــ
خواهم چو راز پنهان، از من اثر نباشد تا از نبود و بودم، کس را خبر نباشد خواهم که آتش افتد، در شهر آشنایی وز ننگ ِ آشنایان، بر جا اثر نباشد گوری بده، خدایا! زندان پیکر من تا از بهانه جویی، دل دربدر نباشد...
سيمين بهبهاني