پاسخ به:مسابقه ی " ضرب المثل های شیرین فارسی "
چراغ کسی تا صبح نمی سوزد : خوشبختی های این جهانی دایم و پایدار نیست
خودش را به آب ............
غزال خوش صدا توئی ، راسخون
شیرین تر از عسل توئی ، راسخون
بین تموم سایتهای اینترنت
نگین بی بدل توئی ، راسخون
خوش را به آب و آتش می زند : برای رسیدن به مقصود به هر کاری دست می برد
خر و گاو را.........................
خر و گاو را به یک چوب می راند : رعایت مقام و مرتبه را نمی کند دست راستش ....................
دست راستش زیر سر شما باشد : امید است که شما هم به این خوشبختی برسید .
بعدي : ریشش را در.........
ریشش را در آسیا سفید نکرده : آزموده و با تجربه است • سرش برود ....................
سرش برود شکمش نمی رود : بسیار پرخور و شکموست .
شمشیرش.......
شمشیرش به ابر می رسد : مقتدر و تواناست . • سگ صاحبش ........................
سگ صاحبش را نمیشناسد.
آب که از سر گذشت...
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب : کار از کار گذشته ، دیگر امیدی به اصلاح کار نیست آدم از کوچکی ....................
آدم از کوچکی بزرگ می شود : برای رسیدن به مقام عالی و فرماندهی ، باید از اطاعت و فرمانبرداری آغاز کرد آدم بد حساب ....................
آدم بد حساب دو دفعه می دهد : بد حساب غالبا بدهی را با خسارت می پردازد
دستِ شکسته.........
دستِ شکسته وبال گردن است : از تحمل بدخلقی خویشاوندان و دستگیری بستگان تهیدست وبی چیز ، چاره ای نیست
آنقدر سمن هست ...............................
آنقدر سمن هست که یاسمن گم است : شخص او در میان دیگران اهمیت چندانی ندارد ، با وجود این همه خواهنده به او چیزی نمی رسد
بعدي : سنگ کسی را.....
سنگ کسی را به سینه زدن : از کسی حمایت و هواداری کردن شاخ به ...............................
شاخ به شاخ کسی گذاشتن : با قوی تر از خود ، مجادله کردن .
عقل که نیست.............