0

احکام و احادیث نجوم

 
amirhossian1390
amirhossian1390
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 1660
محل سکونت : اصفهان

احکام و احادیث نجوم

به نام خدا

احــکام و احــادیث نجــوم

احکام و احادیث نجومی

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت کاربران راسخونی

این تایپیک به منظور ارسال احکام و احادیث مرتبط با نجوم می باشد، لذا از کاربران گرامی درخواست می شود با توجه به قوانین تالار نجوم پست های خود در این ارتباط را در این تاپیک ارسال نمایند.

باتشکر


 

سه شنبه 26 شهریور 1392  5:11 PM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon mina_k_h yarabyarabyarab AliFanoodi mohsen_alavi amirhossein1392
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

«وَالشَّمس تَجری لِمُستَقَر لَها ذلِکَ تَقدیر العَزیز العَلیم »

وخورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته به سوی قرارگاهش در حرکت است. این تقدیر خداوند قادرو داناست.
این آیه بوضوح حرکت خورشید را بطور مستمر بیان می‌کند اما در اینکه منظور از این حرکت چیست، مفسّران بحثهای فراوان دارند.
گروهی آنرا اشاره به حرکت ظاهری خورشید برگرد زمین می‌دانند که این حرکت تا پایان عمر خورشید (قرارگاه) ادامه دارد.
بعضی دیگر آنرا اشاره به میل خورشید در تابستان و زمستان به سوی شمال و جنوب زمین دانسته‌اند؛ زیرا می‌دانیم خورشید از آغاز بهار از خط اعتدالی به سوی شمال متمایل می‌شود و تا مدار 23 درجه شمالی پیش می‌رود و از آغاز تابستان به عقب باز می‌گردد تا در آغاز پائیز باز به خط اعتدالی می‌رسد و همین خط سیر را تا آغاز زمستان به سوی جنوب ادامه می‌دهد و از آغاز زمستان بسوی خط اعتدال حرکت می‌کند و در آغاز بهار به آن می‌رسد. البته تمام این حرکات در واقع ناشی از حرکت زمین و تمایل محور آن نسبت به سطح مدارش می‌باشد هرچند در ظاهر و از دید ناظر زمینی، مربوط به حرکت خود آفتاب است.
بعضی دیگر آنرا اشاره به حرکت وضعی آفتاب (کره‌ی خورشید) دانسته‌اند. زیرا همانطور که می دانیم خورشید به دور خود نیز گردش می‌کند.
معنی دیگر قرارگاه شاید همان مراحل عمر خورشید باشد؛ چون همانطور که خورشید در سحابی بوجود آمده در نهایت امر به یک سحابی تبدیل خواهد شد.
آخرین و جدیدترین تفسیر برای آیه‌ی فوق این است که حرکت خورشید با مجموعه‌ی منظومه شمسی در وسط کهکشان ما به سوی یک سمت معین و ستاره‌ی دور دستی که آنرا ستاره «وگا» نامیده‌اند می‌باشد.
در تعبیرات این آیه اشاره‌ی است پرمعنی به نظام سال شمسی که از حرکت خورشید در برجها حاصل می‌گردد. نظامی که به زندگی بشر نظم و برنامه می‌دهد و جنبه‌های مختلف آنرا تنظیم می‌کند.

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

سه شنبه 5 آذر 1392  8:52 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390 yarabyarabyarab sadegh936ali
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

«وَالقَمَر قَدَّرْناهُ مَنَازِلَ حَتَّی عادَ کَالعُرجُونِ القَدِیم»

و برای ماه منزل گاههایی قرار دادیم (و به هنگامی که این منازل را طی کرد) سرانجام بصورت شاخه‌ی کهنه (قوسی شکل و زرد رنگ) خرما در می‌آید.

منظور از منازل همان منزلگاههای بیست و هشت گانه‌ای است که ماه قبل از «محاق» و تاریکی مطلق طی می‌کند. زیرا هنگامیکه ماه، سی روز تمام باشد تا شب بیست و هشتم در آسمان قابل رؤیت است ولی در شب بیست و هشتم بصورت هلال بسیار باریک زرد رنگ و کم نور و کم فروغ در می‌آید و در دو شب باقیمانده قابل رؤیت نیست که آنرا «محاق» می‌نامند البته در ماههایی که بیست و نه روز است تا شب بیست و هفتم معمولاً ماه در آسمان دیده می‌شود و در دو شب باقیمانده محاق است. این منزلگاهها کاملاً دقیق و حساب شده است بطوریکه منجمان از صدها سال قبل می‌توانند طبق محاسبات دقیقی که دارند، آنرا پیش بینی کنند.
در آغاز ماه نوکهای هلال رو به طرف راست و یا بالا است و تدریجاً بر حجم ماه افزوده می‌شوده تا هفتم که نیمی از دایره‌ی کامل ماه آشکار می‌شود و باز بر آن افزوده می‌شود تا چهاردهم که بصورت بدر کامل می‌شود. تا بیست و یکم که باز به صورت نیمدایره در می‌آید، همچنین از آن کاسته می‌شود تا شب بیست و هشتم که بصورت هلال ضعیف کمرنگی در می‌آید که نوکهای آن بطرف چپ و یا پایین است.
و از همین جا مفهوم تعبیر «کالعرجون القدیم» روشن می‌شود. زیرا «عرجون» بطوریکه غالب مفسران گفته‌اند، آن قسمت از خوشه‌ی خرماست که به درخت اتصال دارد.
توضیح اینکه خرما بصورت خوشه بر درخت ظاهر می‌شود. پایه‌ی این خوشه بصورت چوبی قوسی شکل و زرد رنگ است و نوک آن مانند جاروست و دانه‌های خرما همچون دانه‌های انگور به نخهای آن متصل اند. هنگامیکه خوشه‌ی نخل را می‌برند، آن پایه‌ی قوسی شکل بر درخت باقی می‌ماند که وقتی می خشکد و پژمرده می‌شود، کاملاً به هلال قبل از محاق می‌ماند. زیرا همانگونه که هلال آخر ماه که در جانب شرق آسمان نزدیک صبحگاهان ظاهر می‌شود خمیده و پژمرده و زرد رنگ است. عرجون قدیم نیز همینطور است و توصیف آن به قدیم اشاره به کهنگی آن است زیرا هر قدر این شاخة کهنه‌تر می‌شوند، ‌باریکتر و پژمرده‌تر و رنگ پریده‌تر می‌شوند وشباهت بیشتری به هلال آخر ماه پیدا می‌کنند.-

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

سه شنبه 5 آذر 1392  8:53 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390 ravabet_rasekhoon yarabyarabyarab
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

«انّا زَیَّنا السَّماء الدُّنیاء بِزینه الکَواکِب »

ما آسمان پائین را با ستارگان تزئین کردیم.

در این آیه می‌گوید «آسمان پائین را با کواکب تزئین کردیم» در حالیکه فرضیه‌ای که در آن زمان بر افکار دانشمندان حاکم بود می‌گفت فقط آسمان بالا، آسمان ستارگان ثابت است (آسمان هشتم طبق فرضیه بطلیموس) ولی چنانکه می‌دانیم بطلان این فرضیه اثبات شده و عدم پیروی قرآن از فرضیه نادرست مشهور آن زمان خود معجزه زنده‌ای از این کتاب آسمانی است.
نکته جالب دیگر اینکه از نظر علم امروز مسلم است که چشمک زدن زیبای ستارگان بخاطر قشر هوایی است که اطراف زمین را فرا گرفته و آنها را به این کار، وا می‌دارد و این، با تعبیر «السماء الدنیا» (آسمان پائین) بسیار مناسب است اما در بیرون جو زمین، ستارگان خیره خیره نگاه می‌کنند و فاقد تلألو هستند.

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

سه شنبه 5 آذر 1392  8:54 AM
تشکرات از این پست
ahmadfarm amirhossian1390 ravabet_rasekhoon yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم



آسترولوژي (احكام نجوم) (astrology)

آسترولوژي، موضوعي است كه مكان ماه، خورشيد و سيارات را در مقابل زمينه آنها در منطقه البروج به هنگام تولد يك شخص بررسي مي‌كند. اين روش مدعي است كه قادر به پيش‌بيني شخصيت و رفتار افراد است.

اساس و پايه علمي واضحي براي آسترولوژي وجود ندارد.

منبع :  www.noojum.com

 

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

شنبه 9 آذر 1392  10:33 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

ازامام‌صادق(ع)وسايرپيشوايان‌مذهب‌جعفرى‌عليهم‌السلام‌روايات فراوانى درباره دلالت نجوم برظهور پيامبران و ائمه عليهم‌السلام ‏وارد شده است از جمله:

1 - امام محمد باقر(ع) فرموده است: «نبوت حضرت نوح از طريق علم‏نجوم به دست آمد» [1](و مردم از آن خبردار شدند).

2 - امام صادق(ع) فرمود: «آزر منجم نمرود بود و جز به فرمان اوكارى انجام نمى‏داد «آزر» شبى اوضاع كواكب را مشاهده كرد،صبحگاهان به نمرود گفت: ديشب امر عجيبى مشاهده كردم، نمرود گفت:

چيست؟ گفت: در زمان ما كودكى به دنيا خواهد آمد كه نابودى ما به‏دست اوست و به همين زودى مادرش به او آبستن خواهد گشت. نمرودشگفت‏زده پرسيد آيا مادرش هنوز به او آبستن نشده؟ گفت: نه، نمرودفرمان داد مردها از زنها جدا گردند در همين زمان مادر ابراهيم(ع) به ابراهيم آبستن شد، نمرود چون از اين امر اطلاع يافت فرمان دادزنان متخصص امر زايمان و جنين‏شناس، شكم زنان شهر از جمله مادرابراهيم را معاينه كردند، پس از معاينه مادر ابراهيم(ع) گفتند:

بچه‏اى در آن نمى‏بينيم، ديگربار منجم بشارت داده گفت: آن‏فرزند(ابراهيم(ع‏» به آتش خواهد سوخت [خبر از در آتش افتادن‏ابراهيم دادند] اما از طريق علم نجوم نفهميد كه خداوند او را نجات‏خواهد داد[2]. به گفته سيد بن طاووس(ره) اين حديث در تفسير على‏بن ابراهيم، در تاريخ طبرى، در قصص الانبياء راوندى، در تفسيرثعلبى و ديگران بازگو شده است. سيد مى‏افزايد: اخترشناسان از نبوت‏و رسالت‏حضرت موسى بن عمران(ع) خبر دادند، همچنين خبر از زاده شدن‏او دادند، از اينرو فرعون فرمان داد پسران بنى‏اسرائيل را كشتند،چنان‏كه زمخشرى هم در تفسير كشاف به قلم آورده است. اخترشناسان ازرسالت‏حضرت مسيح(ع) خبر دادند، گروهى به ديدار او شتافتند و به‏مادرش مژده رسالت او را رساندند.

علامه مجلسى(ره) افزده است: هرقل پادشاه روم و خسروان ايران از راه‏نجوم به نبوت پيامبر ما(ص) رسيده بودند، چنان‏كه سيد بن طاووس نيزاين امر را خاطرنشان ساخته و طبرى نيز در تاريخ خود نگاشته است.

سيد افزوده است اخترشناسان از راه نجوم به امامت‏حضرت مهدى(ع) دست‏يازيدند [3] .

نظر امام صادق(ع)

مرحوم كلينى از عبدالرحمان بن سيابه روايت كرده كه او گفت:

به امام صادق(ع) عرض كردم: فدايت گردم مردم مى‏گويند نظر و كاوش درعلم نجوم صحيح نيست ولى من آن را خوش دارم، اگر به دين من زيان‏وارد مى‏كند مرا بدان نيازى نيست و از آن صرف‏نظر مى‏كنم؟ فرمود: به‏دين تو ضرر نمى‏زند، سپس افزود شما در چيزى به كاوش پرداخته‏ايد كه‏كثيرش را دركتان قابل نيست و قليلش هم سودآور نمى‏باشد [4] .

نظر فقها درباره علم نجوم

1 - شيخ اعظم انصارى(ره) اين مساله را در چند بخش مورد ارزيابى‏قرار داده است:

اول: گزارش و خبر از اوضاع فلكى و كواكب; اگر براساس اصول صحيح وقواعد علمى باشد، مانند خبر از سير و گردش كواكب و پديده خسوف كه‏ناشى از حايل شدن زمين بين ماه و خورشيد، و كسوف كه در اثر مانع‏شدن ماه از نور خورشيد به زمين است، اين بخش صحيح است و خبر دادن‏از آن هم جايز است، حتى آنان كه منكر احكام نجوم هستند، همچون سيدمرتضى، اين بخش را پذيرفته‏اند. دليل و تاييد اين بخش رواياتى است‏از پيشوايان دين كه مثلا اگر قمر در برج عقرب باشد، ازدواج ومسافرت كراهت دارد. و روايات كسوف و خسوف.

دوم: اگر اساس كار منجم تجربه قطعى باشد و بر اين پايه خبر دهد كه‏كواكب دلالت دارند فلان پديده رخ خواهد داد، گزارش از چنين امرى‏صحيح است و قطعا حرام نيست‏يك نمونه آن قضيه‏اى است كه بر مروج علم‏اخترشناسى و زنده‏كننده آن يعنى خواجه نصيرالمله والدين رخ داد. اودر يكى از سفرها به آسيابى رسيد و در آنجا منزل گزيد، آسيابان‏گفت: امشب زير سقف استراحت كن زيرا باران مى‏بارد، خواجه به اوضاع‏فلك نگاهى انداخت و گمانى به بارش باران نبرد. آسيابان گفت: من‏سگى دارم كه شبهاى بارندگى بالاى پشت‏بام نمى‏رود و زير سقف‏مى‏خوابد. ولى خواجه بر پشت‏بام خوابيد و شب هنگام باران بر اوباريدن گرفت، او از اين وضع خيلى در شگفت ماند.

سوم: اگر پديده‏ها و رخدادهائى كه به دلالت نجوم پديد مى‏آيند را اثرمستقيم و مستقل اختران بدانيم(بدون استناد به خداوند) و از آن خبردهيم، چنين حكم وگزارشى حرام است و مساله تنجيم حرام در اين بخش‏تمركز يافته است، دليل آن ظاهرا احاديث و فتواهاى فقها است، ازاينرو در احاديث آمده: منجم ، ساحر و كاهن ملعون‏اند. باز در حديث‏مى‏خوانيم: اگر كسى منجم و كاهن را تصديق كند، به آنچه بر محمد(ص)(قرآن و اسلام) نازل گشته، كافر شده است. از اينرو: انسان اگرتاثير اوضاع فلكى را از خود افلاك بداند، يعنى نجوم، استقلال درتاثير دارند، افلاك علت تامه به شما روند، فاعل بالاراده و صاحب‏اختيار جهان باشند و خالق پديده‏ها به حساب آيند، چنين عقيده‏اى كفراست.

«سيد بن طاووس، شيخ بهائى و مجلسى‏»-رحم‏الله عليهما- و «ابن ابى‏الحديد» تصريح دارند كه اگر كسى چنين پندارد كه افلاك و نجوم‏قديمند، و نيازى به خالق و فلك آفرين ندارند، او كافر است زيراكافران بر اين عقيده‏اند كه بارش باران و برف به خاطر طلوع و غروب‏اختران است نه به مشيت‏خداوند.

نظر شيخ بهائى(ره)

شيخ بهائى(ره) مى‏نويسد: امورى كه اخترشناسان بر پايه آنها حكم به‏حوادث آينده مى‏كنند، بر اصول زير استوار است:

1 - برخى از اصول ياد شده از اصحاب وحى عليهم السلام گرفته شده‏است.

2 - اخترشناسان در پاره‏اى از آنها ادعاى تجربه دارند.

3 - برخى از آنها مبتنى بر امورى است كه نيروها و ادراكات بشرى‏بدانها احاطه نمى‏يابد، آن‏سان كه امام صادق(ع) فرمود: اخترشناسى‏دانشى است‌كه‌كثير آن به درك نمى‏آيد و قليل‌آن نتيجه‏بخش نيست ازاينجاست كه در احكام منجمان‌خطا راه مى‏يابد [5] .

نظر صاحب جواهر(ره)

صاحب جواهر، فقيه نامى شيعه مى‏نويسد: احاديثى كه دلالت‏بر صحت علم‏نجوم دارند به قدرى زياد است كه قابل حصر نيست. در مقابل نيزرواياتى بر عدم تكيه به نجوم دلالت دارند، در اين احاديث منجمان‏تكذيب شده و بسان كاهن و ساحر قلمداد گشته‏اند.

ليكن مى‏توان بين اين دو دسته روايات را آشتى داد و جمع كرد،بدين‏گونه كه بگوئيم: اگر اعتقاد بر اين باشد كه نجوم، صاحبان‏اراده مستقل، فاعل مختار و تاثيراتشان مستقل است‏بدون اين كه‏مسخر خداوند باشند، [چنان كه منجمان قبل از اسلام بر اين باوربوده‏اند]، در اين صورت منجم مانند ساحر و كاهن است. اما اگراعتقاد بر اين باشد كه اوضاع فلكى [اتصالات، اقترانات، انفصالات،تربيعات، تسديسات و...] همه نشانه‏ها و علامات سنت‏خدا و عادت اوباشند، يعنى بر اين باور باشيم كه عادت خدا بر اين امر جارى است‏كه مثلا فلان اختر فلان تاثير را دارد و حقتعالى تاثيرات آنها رابه مقتضاى حكمت‏خويش قرار داده است، در اين صورت حرام نيست،مى‏توانيم فراگيريم، آموزش دهيم، پژوهش به عمل آوريم، به ويژه اين‏كه حقتعالى قادر است تاثيرات آنها را به وسيله صدقه دادن، دعا وراز و نياز داشتن، تغيير دهد. زيرا حقتعالى هرچه را بخواهد محوكرده و هرچه را بخواهد ثابت‏باقى مى‏دارد. (يمحواالله ما يشاء ويثبت و عنده ام الكتاب) [6].

ولى احاطه به دقائق اخترشناسى بر غير خزينه‏داران علم الهى ميسورنيست، زيرا ديگران احاطه كامل به احوال و اوضاع فلكى و اقترانات‏كواكب ندارند. ليكن سخن فوق نبايد مانع از نظر و كاوش در كتب وتحقيقات اهل نجوم گردد، زيرا احوال و اوضاعى را براى نجوم واختران به نگارش آورده‏اند كه غالبا اتفاق مى‏افتد و آنها را بايداحتياطا عمل كرد، از اينرو مى‏بينيم گروهى از شيعه اين دانش را فراگرفته كه در ميان آنان علما و محدثان بزرگ وجود داشته‏اند [7] .

صاحب جواهر آن‏گاه يك فهرست‏بزرگ از اسامى آنان يادآور شده كه مادر آينده به آنها خواهيم پرداخت.

مولوى در مثنوى نيز هم دلالت نجوم و آثار قضا و قدر آنها راپذيرفته و هم معتقد به احتياط است. آن‏سان كه صاحب جواهر نيز گفته،جانب احتياط بايد رعايت گردد. وى چنين مى‏سرايد:

نحس كيوان يا كه سعد مشترى نايد اندر حصر اگرچه بشمرى ليك هم بعضى از اين هر دو اثر شرح بايد كرد بهر نفع و ضر تا شود معلوم آثار قضا شمه‏اى مر اهل سعد و نحس را طالع آن كس كه باشد مشترى شاد گردد از نشاط و سرورى و آن كه را طالع زحل، از هر شرور احتياطش لازم آيد در امور گر نگويم آن زحل استاره را ز آتشش سوزد مر آن بيچاره را جنبش اختر نيايد جز سقيم برندارد جز كه آن لطف عميم اذكرواالله شاه ما دستور داد ديد اندر نار، ما را نور داد [8]

پس بايد نحوست آنها را با صدقه، ذكر خدا، برطرف كرد تا لطف عميم‏خدا شامل گردد.

 

 

 

[1] - بحارالانوار: ج‏58، ص 235، نشر آخوندى.

[2] - بحارالانوار: ج‏58، ص 237 - 238.

[3] - بحارالانوار: ج‏58، ص 237 - 238.

[4] - كلينى: روضه كافى، ص 195- 210، نشر آخوندى، 1389ه. ق 1348ش- وسائل الشيعه: ج‏12، ص 102 به كوشش ربانى شيرازى.

[5] - شيخ انصارى، مكاسب محرمه، ص 28، مساله تنجيم.

[6] - (رعد: 39)

[7] - جواهر، شيخ محمد حسن نجفى: ج‏22، ص 108 به بعد.

[8] - مولوى: مثنوى، دفتر دوم، ذيل عنوان: افكار فلسفى (...ان اصبح‏مائكم غورا فمن ياتيكم بماء معين)(ملك: 30).

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

شنبه 9 آذر 1392  10:39 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

2 جلد کتاب که تهیه کردم معرفی میکنم خیلی مفیده .پژوهشی در اعجازعلمی قران در 2 جلد یک جلد پژوهش قران یعنی سند آیات قرانی در باره کهکشانها ونجوم است وجلد دوم در باره علوم زیستی تولد انسان و.. اثر آقای مجتبی رضایی

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

شنبه 9 آذر 1392  11:02 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

چگونگی پیدایش جهان:

قرآن مجید در سورة مباركه انبیاء آیه 30 به چگونگی آفرینش اولیه جهان اشاره كرده و می‌فرماید:

(اَوَلَم یرالذین كفروا ان السموات و الارض كانتا رتقاً ففتقناهما و جعلنا من الماء كل شیء حی افلا یؤمنون».

(آیا كسانی كه كافرند نمی‌دانند كه آسمانها و زمین پیوسته بود و ما از هم بازشان كردیم و هرچیز زنده را از آب آفریدیم پس چرا ایمان نمی‌آورند)؟

در تفسیر المیزان ذیل این آیه چنین آمده:

مراد از «رؤیت» علم فكری است و اگر آن را رؤیت نامید به خاطر این است كه علم فكری در هرامری آن را مانند رؤیت می‌سازد. دو كلمه «رتق» و «فتق» به دو معنای مقابل همند، راغب در مفردات گفته: كلمه «رتق» به معنای ضمیمه كردن و به هم چسباندن دو چیز است، چه اینكه در اصل خلقت به هم چسبیده باشد و چه آن را با صنعت عمل بچسبانند، همچنان كه قرآن كریم می‌فرماید: «كانتا رتقاً ففتقناهما» زمین و آسمان به هم چسبیده بودند، از یكدیگر جداشان كردیم... یعنی یك موجود بوده، كه دیگر امتیازی میان زمین و آسمان نبوده، یك موجود رتق و متصل‌الاجزاء بوده...(24)

در تفسیر نمونه نیز ذیل آیه فوق سه نوع تفسیر را اشاره كرده كه یكی از آنها چنین است:

به هم پیوستگی آسمان و زمین اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان، مجموعه این جهان به صورت توده واحد عظیمی از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات درونی و حركت، تدریجاً تجزیه شد و كواكب و ستاره‌ها از جمله منظومه شمسی و كره زمین بوجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است.(25)

در اینجا به شرح مختصری در مورد نظریه دانشمندان فیزیك در خصوص پیدایش عالم كه به «انفجار بزرگ=بیگ=بانگ=مهبانگ» معروف است می‌پردازیم:

حدود پانزده میلیارد سال قبل، عالم، در طی یك انفجار عظیم كه حالا آن را مهبانگ می‌نامیم، از بطن هیچ بیرون آمد. در این لحظه بود كه همه چیز: كل ماده، انرژی، حتی فضا و زمان، بوجود آمد. ]انما امره اذا أراد شیئاً ان یقول له كن فیكون[ (یس،82) (خدای تعالی در ایجاد هر چیزی كه ایجاد آن را اراده كند، به غیر از ذات متعالی خود به هیچ سببی دیگر نیازمند نیست و همین كه هست شدن چیزی مورد اراده خدا قرار گرفت، بدون درنگ لباس هستی می‌پوشد) سعدی در این باره چه زیبا سروده كه:

به امرش وجود از عدم نقش بست                        كه داند جز او كردن از نیست هست

فردوسی نیز در این باره فرموده: 

ز آغاز باید كه دانی درست                                 سرمایة گوهران از نخست

كه یزدان ز ناچیز چیز آفرید                                بدان تا توانایی آمد پدید

 از آن لحظه آغاز آفرینش، خمیرة عالم در حال انبساط و سردشدن بوده است. نخستین لحظات مهبانگ، عالم حجم ناچیزی را اشغال می‌كرد و تا حدی غیر قابل تصور داغ بود. یك آتشگوی سوزان از تابش آمیخته با ذرات میكروسكوپی ماده بود. اما عاقبت عالم چندان سرد شد كه اتمها تشكیل شدند. به تدریج، این اتمها تحت تأثیر گرانش گرد هم آمدند تا میلیاردها كهكشان، یعنی جزایر عظیم ستارگان را بسازند كه كهكشان خود ما- كهكشان راه شیری- فقط یكی از آنهاست. در سال 1992 (1371هـ .ش)، وقتی ماهوارة كاشف زمینه كیهانی ناسا (cobe) «بذر» هایی را آشكار سازی كرد كه چنین كهكشانهایی درگاز سرد شوندة مهبانگ از آنها روییدند، یكی از واپسین تكه‌های پازل تصویر مهبانگ در جای خود قرار گرفت. اكنون كیهانشناسان معتقدند كه می‌توانند مسیر تكوین عالم را از نخستین لحظه پیدایش تا به امروز رهگیری كنند.

 

نشانه‌های مهبانگ (انفجار بزرگ = Big Bang)

ستاره‌شناسان به كمك سه نشانه اساسی به مهبانگ هدایت شده‌اند. اولین و چشمگیرترین نشانه‌ها این است كه كل عالم در حال انبساط است. همانطور كه اشاره شد ادوین هابل در سال 1929 (1308 هـ .ش) كشف كرد كه اجزای عمدة سازندة عالم- كهكشانها، مانند كهكشان خودمان- شبیه به تركشهای گلولة انفجاری كیهانی در لحظة پس از انفجار عظیمش، در حال گریختن از یكدیگرند.

اگر عالم در حال انبساط است، یك نتیجه اجتناب‌ناپذیر می‌نماید: عالم باید در گذشته كوچكتر بوده باشد. باید لحظه‌ای بوده باشد كه این انفجار آغاز شده است: لحظة زایش عالم. اهمیت واقعی كشف هابل در همین‌جاست. هرچند عالم قدیمی است، اما از ازل وجود نداشته است. اگر در خیال این انفجار را به عقب برگردانیم، مانند فیلمی كه به عقب برمی‌گردد، ستاره‌شناسان می‌توانند پی‌ببرند كه عالم در پانزده میلیارد سال پیش، از بطن یك انفجار غول‌آسا، زاده شد.

اولین شاهدی كه نظریه مهبانگ را تأیید می‌كند، وجود تابش زمینه كیهانی، یعنی «پس-تاب» سرد شده آتشگوی مهبانگ است. عجب اینكه، این پس تاب هنوز هم برهم رخنه فضا، پس از گذشت 15 میلیارد سال از آن رویداد نفوذ می‌كند. این آتشگوی كه اكنون تا دمای 726/2 درجه كلوین (حدود-C273) سرد شده است، به صورت امواج رادیویی موج كوتاه، یا میكروموج، تجلی پیدا می‌كند.

هر چند كه تابش  زمینة كیهانی 99 درصد تمامی انرژی نورانی را در برمی‌گیرد كه هم‌اكنون در عالم جاری است، اما این امر تا سال 1965 معلوم نشده بود، و كاملاً از روی تصادف به آن پی‌بردند. «آرنوپنزیاس» و «رابرت ویلسون»، دو ستاره‌شناس جوانی كه در آزمایشگاه بل در نیوجرسی كار می‌كردند، به خاطر این كشف خود، مشتركاً جایزه نوبل سال 1978 در رشته فیزیك را از آن خود كردند.

 

خیز تا بركلك آن نقاش جان افشان كنیم           كین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

كهكشان مارپیچی غیر عادی NGC4622 ، در صورت فلكی قنطورس احتماما بر اثر برخورد یا تاثیر گرانشی یك كهكشان دیگر دارای چنین بازوها و ساختارهای حلقه مانند خاصی شده است.

 

در آغاز...

واپسین تكه‌ از شواهدی كه نوید دهنده نظریه مهبانگ‌اند، عبارت است از این دلیل كه حدود 25 درصد جرم عالم به صورت عنصر هلیم است. هرچند كه اكثر عناصر، مانند كربن و آهن، را حاصل هیدروژن می‌دانند كه بر اثر واكنش هسته‌ای در داخل ستارگان به وجود می‌آیند، اما طول عمر عالم كافی نبوده است تا ستارگان فرصت داشته باشند چنین مقدار زیادی هلیم بسازند. موجه‌ترین توضیح برای این موضوع عجیب و غریب این است كه در زمانی كه در گذشته تمامی عالم از یك مرحلة چگال داغ عبور كرد كه طی آن بر اثر واكنشهای هسته‌ای قسمت اعظم هلیم از هیدروژن ساخته شد. محاسبات نشان می‌دهند كه دراین مرحله (یا فاز)- یعنی مهبانگ داغ- تقریباً 25 درصد جرم عالم، به طوری كه مشاهده شده، به هلیم تبدیل شده است.

گیورگی (ژرژ) گاموف، فیزیكدان امریكای روس تبار، نخستین كسی بود كه پی برد این مهبانگ یك مهبانگ داغ بوده است. علت داغ بودن مهبانگ همان است كه هوای داخل تلمبه دوچرخه در هنگام متراكم شدن، گرم می‌شود. در سالهای 1940، گاموف با بهره‌گیری از فیزیك هسته‌ای، یعنی فیزیك ماده در دمای میلیونها و میلیاردها درجه، به خاطر فهم آنچه كه در چند دقیقه اول پیدایش عالم در آن پیش آمده، دقیقاً همین‌كار را انجام داد. گاموف به فیزیكدانان نشان داده است كه چگونه به لحظه‌های اولیه مهبانگ «بنگرند». فیزیكدانان امروزی، به پیروی از وی، دانش خود را درباره ماده در دمای تریلونها درجه و حتی بیشتر به كار می‌بندند، كه از آزمایشهایشان در شتابگرهای غول‌پیكر ذرات استنتاج كرده‌اند. اما، در حالیكه گاموف در چند و چون دقیقه پس از مهبانگ كندوكاو كرد، آنان شرایط نخستین هزارمهای یك ثانیه اول و پیش از آن را با اطمینان پیش‌بینی می‌كنند. میراث گاموف این است: ما اكنون پی‌می‌بریم كه پاسخ این پرسش‌هایی كه منشأ عالم كجاست، فقط به كمك فیزیك ذرات انرژی بالا داده می‌شود. فیزیكدانان ذرات اذعان می‌كنند كه رویداد مهبانگ پر انرژی‌ترین واكنشی بوده كه بوقوع پیوسته است. در واقع زمان با مهبانگ آغاز شده است.

عالم اولیه پاتیل جوشانی مملو از تابش الكترومغناطیسی، به شكل بسته‌های كوچك انرژی به نام فوتون، و ذرات میكروسكوپی ماده بود. با افت دما، چون انرژی موجود برای ساختن ذرات از فوتون رو به كاهش نهاد، مخلوط ذراتی كه بر عالم تسلط داشت، دستخوش تغییری بی‌وقفه شد... اما در زمانی كه یك هزارم ثانیه از عمر عالم می‌گذشت و دما به حدود 1000 میلیارد درجه افت كرده‌بود، عالم پر از ذرات عجیب و غریبی بود كه امروزه می‌توان به طور زودگذری آنها را در شتابگرهای ذرات تولید كرد. كواركها، اجزای تشكیل دهندة ذرات آشنای نوترون و پروتون از آن جمله‌اند.

 

عالم با دمای بسیار زیاد آغاز شده است ، كه سرد شدن آن بر اثر انبساط، حتی تا زمان حاضر هم ادامه یافته است. این فكر به صورت رویدادها و دورانهای بسیار اولیه ، به دنبال مهبانگ، در ارتباط با منحنی سرمایش نشان داده شده است . در كنار آن  برآورد های زمان وقوعشان آمده است.

 

بعد از آن كه حدود یك هزارم ثانیه از عمر عالم گذشت ذرات آشنا: فوتونها، الكترونها، پوزیترونها و نوترینوها بر آن مسلط شدند. كواركها به صورت سه تایی كنار هم قرار گرفتند تا نوترونها و پروتونها ساخته شوند.

رویداد مهم بعدی در تاریخ عالم وقتی اتفاق افتاد كه عالم حدود 100 ثانیه عمر داشت و دمای آن فقط به یك میلیارد درجه افت كرده بود. پروتونها و نوترونها اكنون چندان آهسته حركت می‌كردند كه مدتی طولانی در مجاورت یكدیگر توقف كنند تا چسب هسته آنها محكم شود. همین نیروست كه پروتونها و نوترونها را در هسته اتم به یكدیگر می‌چسباند. بدینسان دوران «سنتز هسته‌ای» آغاز شد، در این دوره هسته‌های اتمی سبك تشكیل شدند. این هسته‌ها شامل هلیم، دومین اتم سبك موجود در طبیعت، با دو پروتون و دو نوترون، همراه با سایر عناصر سبكی چون لیتیم بودند...

رویداد مهم بعدی در حیات اولیه عالم عبارت بود از تشكیل اتمها در حدود سیصد هزار سال پس از مهبانگ، وقتی عالم تا 3000 درجه افت كرده بود، سرانجام به اندازه كافی سرد شده بود كه اتمها بتوانند تشكیل شوند...

و اما دوران واپسین پراكندگی، اهمیتش در این است كه لحظه‌ای را مشخص كرده است كه ماده و تابش مسیرهای جداگانه‌ای پیمودند. تا آن زمان، فوتونها ذرات ماده را به همان سرعتی از هم جدا می‌كردند كه این ذرات می‌توانستند به هم نزدیك شوند. فقط وقتی ماده سرانجام از قید استبداد تابش رها شد، تحت گرانش شروع به توده شدن كرد و كهكشانها را شكل داد...(26)

ملاحظه فرمودید كه مواد تشكیل دهندة تمام كائنات اعم از زمین و ماه و خورشید و منظومه شمسی و كهكشان راه شیری و میلیاردها كهكشان و ستاره و سیاره و قمر دیگر در آغاز آفرینش همه بهم فشرده بودند. بطوریكه در 43-10 ثانیه بعد از انفجار بزرگ تمام كائنات در گلوله كوچكی جای داشته كه تجسم آن در ذهن آدمی مشكل است قطر این گلوله 33-10 سانتی‌متر بوده، یعنی میلیاردها میلیاردها میلیاردها بار كوچكتر از هستة یك اتم. وزن مخصوص و درجه حرارت این گلوله غیر قابل تصور است. به طور مثال حرارت آن 1032 درجه بوده یعنی عدد یك وازدنبال آن سی و دو سفر. و اما اینكه چه چیزی قبل از این لحظه آفرینش رخ داده است.

به نظر می‌رسد كه علم قادر به توصیف یا حتی تصور چیزی منطقی، در عمیق‌ترین مفهوم كلمه، در لحظة ابتدایی نیست، هنگامی كه هنوز زمان در صفر مطلق بوده و هنوز هیچ‌چیزی رخ نداده بوده است. در واقع فیزیكدانان تا همین لحظه 43-10 ثانیه پیش می‌روند، نه فراتر از آن و به «دیوار پلانگ» معروف برخورد می‌كنند كه از پشت آن خبر ندارند.(27)

 

 

تصویر از منبع شماره 39 صفحه 514

 

در واقع وجود تمام جهان هستی و كائنات ناشی از همان ذرة اولیه با مشخصات فوق است كه خداوند تبارك و تعالی آفریده است و بقول حافظ:

این همه عكس می و نقش نگارین كه نمود                      یك فروغ رخ ساقیست كه درجام افتاد

در اینجا یكبار دیگر آیه فوق را مرور می‌كنیم:

«... ان‌السموات و الارض كانتا رتقاً ففتقناهما...»

(... آسمانها و زمین بهم پیوسته بودند ما آنها را از هم شكافتیم...)

استیفن‌هاوكینك كیهانشناس معروف معاصر در این باره می‌نویسد:

كشف گسترش جهان یكی از انقلابهای فكری بزرگ سدة بیستم بود و همگان را در شگفتی فرو برد و گفتمان سرچشمة جهان را یكسره دگرگون ساخت. اگر كهكشانها از یكدیگر دور می‌شوند، در گذشته باید به یكدیگر نزدیك بوده باشند. از نرخ كنونی گسترش می‌توان تخمین زد كه ده یا پانزده میلیارد سال پیش آنها باید به راستی بسیار نزدیك به یكدیگر بوده باشند. راجر پنروزومن (در تحقیقات خود) توانستیم نشان دهیم كه نظریه نسبیت عام انیشتین متضمن آن است كه جهان و خود زمان باید در انفجاری مهیب، آغازی داشته باشند. توضیح تاریكی آسمان شبانگاهی این است: هیچ ستاره‌ای نمی‌توانسته است پیش از ده تا پانزده میلیارد سال، یعنی هنگام انفجار بزرگ درخشیده باشد.

ما به این اندیشه كه رویدادها معلول رویدادهای پیشتر هستند و آنان نیز به نوبة خود معلول رویدادهایی باز هم پیشتر می باشند، خو كرده‌ایم. یك زنجیره علت و معلولی وجود دارد كه تا گذشته‌ها گسترش می‌یابد. اما فرض كنید كه رویداد نخستینی وجود داشته باشد. علت رویداد نخستین چه بود؟ این پرسشی نبود كه دانشمندان زیادی مایل به طرح آن باشند. آنان از این پرسش پرهیز می‌كردند، یا همچون روسها ادعا می‌كردند كه جهان آغازی نداشته است!، یا بر آن بودند كه سرچشمة جهان در قلمرو دانش نیست بلكه مربوط به متافیزیك و مذهب می‌باشد ...

قضیه‌هایی كه پنروز و من ثابت كردیم، نشان می‌دادند كه جهان باید آغازی داشته باشد اما دربارة سرشت آن آغاز، اطلاعات چندانی به دست نمی‌دهند. آنها نشان می‌دادند كه جهان در یك انفجار بزرگ آغاز شد. همة جهان و هر آنچه در آن بود، در تك نقطه‌ای با چگالی بی‌نهایت (فشرده) مچاله شده بود. در این نقطه، نظریة نسبیت عام انیشتین درهم می‌شكند و نمی‌تواند برای پیش‌بینی چگونگی آغاز جهان به كار گرفته شود. سرچشمة جهان ظاهراً فراتر از قلمرو دانش قرار می‌گیرد. (28)

در این باره مولانا هم حیرت زده بوده و می‌فرماید:

كاشكی هستی زبانی داشتی                     تا ز هستان پرده‌ها برداشتی

هر چه گویی‌ ای دم هستی از آن              پرده‌ای دیگر بر او بستی بدان

یا عطار نیشابوری از شگفتی راز ذرات عالم می‌فرماید:

كس نداند كُنه یك ذرّه تمام       چند پرسی چند گویی والسلام

در ره او پا و سر گم كرده‌ای       پرده‌ای در پرده‌ای در پرده‌ای

معهذا استیفن‌ هاوكینگ در یكی از تازه‌ترین نظراتش در هفدهمین همایش بین‌المللی نسبیت عام و گرانش كه در جولای 2004 در دوبلین پایتخت ایرلند جنوبی برگزار شد دو نكتة اساسی را بیان داشت اول اینكه اطلاعات با استواری در جهان بر جای می‌ماند دوم اینكه پس از پایان سخنرانی به خبرنگاری كه از هاوكینگ پرسید اهمیت نتیجه‌گیی تازة وی برای «زندگی، جهان و همه چیز» چیست؟ هاوكینگ پذیرفت كه به این پرسش پاسخ دهد و پس از مدتی ور رفتن با برنامه رایانه‌اش پاسخ داد: «این نتیجه‌گیری نشان می‌دهد كه همه چیز در جهان زیرفرمان قوانین فیزیك می‌باشد».(29)

البته اینها نكاتی هستند كه قرآن كریم آنها را بیان فرموده است بطور مثال در سورة الملك- آیة 3 می‌فرماید:

«... ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور» (... تو در خلقت خدای رحمن بی‌نظمی و نقصان نخواهی یافت. پس باز ]به دیدة عقل در نظام آفرینش[ بنگر، آیا خللی در آن می‌یابی؟

و یا در آیة 59 سورة انعام می فرماید:‌

«... و لارطب و لا یا بس الا فی كتاب مبین»

(... هیچ تری و خشكی نیست مگر اینكه در كتاب مبین خدا است)

همانطور كه قبلاً اشاره شد در تفسیر‌المیزان ذیل این آیه می‌فرماید: مراد از كتاب مبین امری است كه نسبتش به موجودات، نسبت برنامة عمل است به خود عمل،  هر موجودی در این كتاب یك نوع اندازه و تقدیر دارد، الا اینكه خود این كتاب موجودی است كه قبل از هر موجودی و در حین وجود یافتن و بعد از فنای آن، وجود داشته و خواهد داشت، و موجودی است كه مشتمل است بر علم خدای تعالی به اشیاء، همان علمی كه فراموشی و گم كردن حساب، در آن راه ندارد. از این جهت می‌توان حدس زد كه مراد از كتاب مبین، مرتبة واقعی اشیاء و تحقق خارجی آنها باشد كه قابل پذیرش هیچگونه تغییر نیست. (30) یعنی از نظر قرآن همه موجودات عالم از كرات آسمانی گرفته تا اتم‌ها و ذرات بنیادی دارای برنامه‌ای هستند كه خداوند متعال مقرر فرموده است و از قوانین و نظم خاص خود برخوردار می‌باشند. (نتیجه‌ای كه استیفن‌ هاوكینگ و دانشمندان دیگر به آن رسیده‌اند).

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

شنبه 9 آذر 1392  11:22 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

عظمت خلقت آسمانها از دیدگاه قرآن كریم:

علاوه بر آیه 57 سوره غافر كه خداوند به اهمیت و عظمت خلقت آسمانها اشاره می‌فرماید در آیات دیگری نیز به این مطلب  عنایت فرموده و از جمله در آیات زیر:

ءَ انتم اشد خلقا ام السماء بنیها(27) رفع سمكها فسویها(28) و اعطش لیلها و اخرج ضحیها(28) و الارض بعد ذلك دحیها(30)

آیا خلقت شما سخت تراست یا آفرینش آسمان كه خدا بنایش كرده؟

و سقف آن را بالابرده و آن را منظم ساخته؟

شبش را تاریك و روزش را روشن كرده

و زمین را بعد از آن گسترده

مرحوم علامه طباطبایی(ره) ذیل تفسیر این آیات می‌فرماید:

این خطاب، خطابی است توبیخی به مشركین، كه منكر قیامت بوده و آن را مسخره می‌كردند، خطابی است هم بر سبیل عقاب، و هم متضمن جواب استبعاد آنان بر بعث كه گفتند: «ءَانا لمردو دون فی‌الحافره اذا كنا عظاماً نجزه»، می‌فرماید خدای تعالی چیزهایی خلق كرده كه خیلی بزرگتر از شما است، پس او می‌تواند دوباره شما را در نشأه دیگر زنده كند، و ایجاد نماید. پس جملة «ءَ انتم اشد خلقا ام السماءُ» استفهامی است توبیخی به داعی رفع استبعاد منكرین بعث بعد از مرگ، و نیز اشاره به تفصیل خلقت آسمان باجملة «بناها ...»، دلیلی است بر اینكه مراد تثبیت و مسجل نمودن این معنا است كه خلقت آسمان شدیدتر است.

و جملة «بناها» استینافی و بیانی تفصیلی است برای خلقت آسمان. «رفع سمكها فسویها»- یعنی سقف آسمان و نقطه مرتفع آن را بلند كرده و منظور از «تسویه آسمان»، ترتیب ]و نظم[ اجزای آن، و تركیب آن است، تا هر جزئی در موضعی كه حكمت اقتضاء دارد قرار گیرد، همچنان كه دربارة آدم فرمود: «فاذا سویته و نفخت فیه من روحی» (و چون او را تسویه كردم و هر جزء آن را درجایی كه باید قرار دادم، و سپس از روح خود در او دمیدم. سوره حجر-آیه 29). (4)

 

 

 

شناخت مختصری از فیزیك عالم: (جهان هستی =  آسمانها و كهكشانها و آنچه در آنهاست)

اگر در شبی صاف به آسمان نگاه كنید. گسترة عظیمی از ستاره‌های جذاب و درخشان و- احتمالاً- ماه و تعدادی از سیاره‌ها را خواهید دید. ما با چشمان خود حداكثر حدود 6000 ستاره را می‌بینیم درحالی كه در جهان هستی حدود 1022×8 یعنی 80 هزار میلیارد میلیارد ستاره وجود دارد! (الله اكبر)

خورشید ما یك ستارة معمولی است باجرم حدود 1030×2 كیلوگرم (یعنی بیش از یك میلیون برابر جرم زمین) برخی از ستاره‌های فوق‌العاده سنگین بیش از 100 برابر خورشید ما جرم دارند. محاسبات جرم ستاره‌های عالم را حدود 1052×16 كیلوگرم (عدد 16 با 52 تا صفر جلوی آن را بنویسید و بخوانید!) اگر جرم سیاهچاله‌های و ابرهای عظیم گاز كه فضای میان ستاره‌ای را تشكیل می‌دهند را نیز به آن اضافه كنیم عدد بزرگی كه خارج از تصور ماست به دست می‌آید. اما نكتة عجیب اینجاست كه این فقط 5 تا 10 درصد جرم كل عالم را تشكیل می‌‌دهد. بقیه به شكل مادة تاریك است كه ما نمی‌توانیم آنرا ببینیم. اما به دلیل اثری كه روی حركت ستاره‌ها و آنچه می‌بینیم می‌گذارد، شك نداریم كه وجود دارد و دانشمندان با شوق فراوان بدنبال شناخت بیشتر آن هستند.(5) عالم، از میلیاردها كهكشان كه توده‌های بسیار بزرگی از ستارگان، اجرام سماوی، گاز وغبار هستند، تشكیل یافته است كه كهكشانها نیز بر حسب نوعشان هر كدام از میلیون تا صدها میلیارد ستاره را در بر می‌‌گیرند. بیشترین جرم قابل مشاهدة جهان را در خود دارند، (یعنی بجز جرم ماده تاریك) و بیشترین جرم هر كهكشان نیز در ستارگان آن است. قطر كوچكترین كهكشانها كه كوتوله نامیده می‌شوند حدود هزار سال نوری می‌باشد در حالی كه قطر بزرگترین آنها ممكن است از دویست هزار سال نوری هم بیشتر باشد! (هر سال نوری تقریباً ده هزار میلیارد كیلومتر است!). طبق سیستم طبقه‌بندی «ادوین هابل» سه دستة عمده و اصلی از كهكشانها عبارتند از: نوع بییضوی، نوع مارپیچی و  نوع نامنظم. (كه بعدها هر كدام به انواع فرعی‌تر تقسیم شدند). (6)

 

تحلیل مقایسه ای انواع كهكشان ها

 

كهكشان راه شیری خودمان یك كهكشان مارپیچی است كه حدود بیش از 100 میلیارد ستاره دارد (7) و قطر آنرا تا حدود 110000 سال نوری برآورد نموده‌اند.

خود كهكشانها در گروه‌هایی كنار هم جمع می‌شوند و از این گردآمدن گروه‌ها خوشه‌های كهكشان پدید می‌آیند. خوشه‌ای شدن كهكشانها پدیده‌ای طبیعی می‌باشد و این امر حاكی از آن است كه كهكشانها در فضا تنها و سرگردان نیستند، بلكه جزئی از یك گروه كهكشانها به شمار می‌آیند. گروه محلی كهكشانها ما (كه كهكشان راه شیری نیز در آن است) فقط یكی از خوشه‌های كهكشانی بسیار متعدد است كه مركب از 28 عضو است كه درون كره‌ای به شعاع تقریبی 3 میلیون سال نوری واقع‌اند.(8) از اجتماع خوشه‌های كهكشان ابر خوشه پدید می‌آیند و عالم  مجموعه‌ای است از ابر خوشه‌ها.

 

خوشه كوره : تصویر ژرف تلسكوپ فضایی هابل از خوشه كهكشان های كوره كه در سال 2003 گرفته شده، صدها كهكشان این خوشه و هزاران كهكشان دور دست را نشان می دهد.

 

هر یك از این ساختارها حول نقطه‌ای كه مركز جرم مجموعه است می‌گردد. این حركت كاتوره‌ای و نامنظم نیست. بلكه مانند حركت‌های موزون و هماهنگی است كه همراه با موسیقی دقیقی اجرا می‌شود. دانشمندانی كه در این باره كار می‌كنند، آن را «موسیقی سپهر» می‌نامند. این دَوَران از قوانین دقیق فیزیكی و فرمول‌ها و رابطه‌هایی كه جرم و سرعت دوران را شامل می‌شود تبعیت می‌كنند.

هماهنگ كنندة‌ این حركت‌های موزون،‌آفریدگار همة اینها یعنی خداوند تبارك و تعالی می‌باشد. و كل مجموعة جهان هستی در حال تسبیح پروردگار عالم هستند. (یسبح‌لله ما فی‌السموات و الارض ..)

«و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمرمر السحاب- سوره نمل- آیه 88»

( و می بینی كوهها را و گمان می‌كنی كه ایستاده‌اند در حالی كه آنها مانند ابرها در حركت هستند.)

«... و الشمس و القمر كل فی فلك یسبحون- سوره انبیاء- 33)

(... خورشید ماه هر كدام در مداری معین شناورند)

«و سخر الشمس و القمر كل یجری لاجل مسمی- سوره رعد-2»

(خورشید و ماه را رام گردانید، هر كدام برای مدتی معین به سیر خود ادامه می‌دهند)

خداوند متعال در قرآن كریم علاوه بر آیات فوق در آیات دیگر هم به برخی حركات زمین و ماه و خورشید و ستارگان اشاره فرموده است.

ذیلاً برخی از حركات كرات و ستارگان و كهكشانها اشاره می‌كنیم.

1-   حركت چرخشی زمین به دور محور خودش (پیدایش شبانه‌روز) كه با سرعت 20 كیلومتر در دقیقه می‌باشد.

2-   حركت انتقالی زمین به دور خورشید (پیدایش سال)‌كه دارای سرعت 9/29 كیلومتر در ثانیه می‌باشد.

3-   حركت‌های ماه حول محور خودش و كره زمین و پیدایش اهله‌های ماه 531/29 روز.

4-   حركت وضعی خورشید یعنی حركت به دور خودش در حدود 25 تا 27 روز

5-   حركت خورشید و كل منظومه شمسی حول مركز كهكشان راه شیری با سرعت 240 كیلومتر در ثانیه.

6-   حركت كل كهكشان راه شیری به سمت كهكشان آندرومدا با سرعت 100 كیلومتر در ثانیه.

7-   حركت خوشه كهكشانی گروه محلی ما به سمتی در ابر خوشة سنبله با سرعت 600 كیلومتر در ثانیه.

اینها نمونه‌هایی از حركات در دنیای ماكروسكوپی بود. ذرات تشكیل دهندة عالم یعنی اتم‌ها و ذرات بنیادی نیز حركات شگفت‌انگیز خود را دارند.

 

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

شنبه 9 آذر 1392  11:24 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:احکام و احادیث نجوم

آینده عالم: (انقباض بزرگ)

یكی دیگر از سؤالات اساسی بشر در مورد جهانی كه در آن زندگی می‌كند همیشه این بوده كه سرنوشت این زمین و خورشید و آسمان چه خواهد شد؟ اول پاسخ قرآن مجید را می‌آوریم و سپس بحث علمی آن را به طور مختصر اشاره می‌كنیم:

قرآن در آیات مختلفی به موضوع محو و نابود شدن آسمان و خورشید و دیگر ستارگان اشاره می‌نماید به طور مثال:

«اذاالشمس كورت. و اذاالنجوم انكدرت» (تكویر، 2و1)

(زمانی كه خورشید در هم پیچیده می‌شود و آن روز كه ستارگان سقوط می‌كنند) و یا «اذا السماءانشقت» (انشقاق،1) (وقتی آسمان بشكافد)

«فاذاالنجوم طمست. و اذا السماء فرجب (مرسلات 8و9) (وقتی كه ستارگان بی‌نور و محو شوند و آسمان شكافته می‌شود) اذا السماء انفطرت. و اذا الكواكب انتثرت (انفطار، 2و1)

(وقتی كه آسمان بشكافد و روزی كه ستارگان هر یك مدار خود را رها كرده و در هم و برهم می‌شوند)

«...یَوم القیمه و السموات مطویت بیمینه سبحانه و...» (زمر67)

(... و اوست كمه روز قیامت زمین در قبضه قدرت او و آسمانها در پیچیده به دست سلطنت اوست...)

و اما در آیه 104 همان سوره انبیاء كه به آغاز آفرینش اشاره فرموده بود، سرنوشت نهایی این دنیا را نیز معلوم می‌فرماید:

«یوم نطوی السماء كطی السجل للكتب كما بد أنا اول خلقٍ»

(روز كه آسمانها را در هم پیچیم چون در هم پیچیدن طومار برای نوشتن، چنانكه خلقت را از اول پدید آوردیم دوباره آن را اعاده كنیم كه كار ما چنین است).

در تفسیر نمونه ذیل این آیه چنین آمده:

در این آیه تشبیه نسبت به در نوردیدن طومار عالم هستی در پایان دنیا شده است، در حال حاضر این طومار گشوده (منبسط) شده و تمام نقوش و خطوط آن خوانده می‌شود و هر یك در جایی قرار دارد، اما هنگامی كه فرمان رستاخیز فرارسد، این طومار عظیم با تمام خطوط و نقوشش ] آسمانها، كهكشانها و...[ در هم پیچیده خواهد شد... سپس اضافه می‌كند «همانگونه كه ما در آغاز آن را ایجاد كردیم باز هم بر می‌گردانیم».(31)

خلاصه اینكه كائنات و جهان خلقت از بهم پیوستگی اولیه شكافت و عالم منبسط شد و توسعه یافت، یك روزی عكس این حالت رخ می‌دهد و جهان منقبض و مثل طومار جمع می‌شود و به حالت اولیه‌ای كه خالق هستی اراده فرموده برمی‌گردد.

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

شنبه 9 آذر 1392  11:40 AM
تشکرات از این پست
amirhossian1390
دسترسی سریع به انجمن ها