بیشک انسان در آنچه امروزه به عنوان گرم شدن جهانی از اخبار و رسانهها میشنویم و میبینیم، نقش مؤثری داشته است. دخالت و برداشت بی حد و حصر نوع بشر در طبیعت باعث دگرگونی عظیمی شده که هیچ کس نمیتواند آن را انکار نماید و یا آینده این تحولات را به درستی پیشبینی نماید.
اما در طول تاریخ مسکونی شدن زمین این اولین باری نیست که سیاره آبی و به ظاهر آرام ما برشته میشود. دورههای بیاندازه گرم و یا سرد زمین نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم عوامل متعددی است که از قلب سیاره ما آغاز شده و تا عمق فضا پیش میرود.
در ادامه قصد داریم به بررسی یک عامل فضایی بپردازیم که میتواند اقلیم سیاره حساس ما را به شدت تحت تأثیر خود قرار دهد. در انتها نیز به جمعبندی مباحث عنوان شده در سه قسمت مقالههای گرمایش جهانی خواهیم پرداخت.
|
این مقاله قسمت سوم و آخر از یک مجموعه سه قسمتی درباره نقش عوامل طبیعی بر گرمایش جهانی است. برای درک بهتر موضوع بهتر است که قسمت اول و دوم را قبلاً مطالعه فرمایید.
o بلای آسمانی
|
دانشمندی به نام مایک بایلی از دانشگاه کویین واقع در شهر بلفاست زمانیکه بر روی حلقههای درختان کهن بلوط در شمال ایرلند مطالعه میکرد با چند حلقه بسیار باریک روبرو شد. از آنجاییکه حلقههای هر درخت نمایانگر میزان رشد درخت درهر سال میباشند٬ یافته بایلی نشان میداد که در آن سال بخصوص رویدادی بزرگ باعث شده تا درختان آن منطقهرشد خوبی نداشته باشند و برای بقای خود به سختی تلاش کنند. پس از تحقیقات بسیار مشخص شد که حلقههای نازک مربوط به سالهای ۲۳۵۴٬ ۱۶۲۸٬ ۱۱۵۹ و ۲۰۸ قبل از میلاد و در نهایت ۵۳۶ پس از میلاد میباشند.
|
اما آنچه باعث توجه بیشتر بایلی به حلقههای ضعیف سال ۵۳۶ میلادی گردید٬ شواهد متعددی بود که از سرتاسر زمین به دست میآمد. حلقههای ضعیف از سیبری تا غرب اروپا و از شمال تا جنوب آمریکا دیده شدند.همچنین نشانههایی از ایتالیا تا چیننیز به دست آمدند. همه این مدارک نشان میدادند که در سال ۵۳۶ میلادی شرایط بد آب و هواییسرتاسر زمین را درنوردیده و قحطیهای بزرگی حادث شده است.
بایلی تصمیم گرفت برای رسیدن به دلیل این بلای جهانی سری به داستانها و افسانهها بزند. او در کمال تعجب متوجه شد که در آن محدوده زمانی تمدنها و اجتماعات کوچک فراوانی دستخوش نیستی و نابودی شدهاند. تا اینکه نتیجه تحقیقات چند اخترفیزیکدان انگلیسی بر ایای مشاهدات ثبت شده منجمان قدیمی چینی به دست بایلی رسید که در آنها قید شده بود در محدوده سالهای ۴۰۰ تا ۶۰۰ پس از میلاد٬ میزان بارشهای شهابسنگی به شدت افزایش یافته بود.
بایلی حال میتوانست تئوری خود را مستند به شواهد فراوانی ارائه دهد که در سال ۵۳۶ میلادی زمین شاهد برخوردی مرگبار با یک دنبالهدار و یا سیارک سرگردان بوده است.
برخورداین صخره بزرگ و سرگردان فضایی به زمین و پخش گردو غبار ناشی از آن در سرتاسر این سیاره باعث شده تا انرژی خورشیدی کمتریبه سطح زمین برسد و متعاقب آن فعالیتهای نباتی و رشد و نمو گیاهان به شدت کاهش پیدا کند.
|
|
کاهش تولید گیاه باعث کاهش جمعیت جانوری شده و بنابراین زندگی انسان نیز به خطر افتاده است. جوامع کوچکتر که طبعاً آسیبپذیرتر هستند در اثر این رویداد به سراشیبی نابودی رانده شدند.
اما برخورد شهابسنگ تنها خطری نیست که از ماوراء جو زمین ما را تهدید میکند. زمین بخش کوچکی از منظومه شمسی است که بناچار و به دنبال تک ستاره خود، خورشید به دور کهکشان راه شیری میچرخد. سامانه خورشیدی ما علاوه بر گردش به دور مرکز کهکشان در موقعیت همیشگی خود در لبه بیرونی یکی از بازوهای این کهکشان دائماً بالا و پایین میرود.
این تصویر بازسازی شده٬ موقعیت خورشید را در کهکشان راهشیری نشان میدهد
مجموع این حرکات باعث میگردد تا هر ۱۴۳ میلیون سال یکبار میزان دریافت تشعشعات کیهانی توسط زمین به بیشترین مقدار خود برسد. این دوره ۱۴۳ میلیون ساله بر برخی از تغییرات ناگهانی آب و هوا کاملاً منطبق است. حدس زده میشود که دریافت میزان زیادی از تشعشعات کیهانی باعث افزایش تولید ابرها شده و درنتیجه میزان دریافت انرژی خورشیدی کاهش مییابد. نتیجه مستقیم این امر آغاز دورههای سرد آب و هوایی است. مطالعات نشان میدهد که اثر تشعشعات کیهانی بر تغییر شرایط آب و هوایی سیاره زمین دو برابر اثر گلخانهای گاز دیاکسید کربن است.
|
o یک گلوله برفی به نام زمین
یک نظریه زمینشناسی میگوید که حدود ۷۰۰ میلیون سال پیش تمام خشکیهای زمین تشکیل یک قاره متحد به نام ردینیا را داده بودند.
در آن زمان دوران یخبندانی آغاز شد و دریاهای قطبی شروع به یخ زدن کردند. بازتاب وسیع نور خورشید باعث شدت گرفتن سیر نزولی دما و افزایش وسعت یخبندان گردید تا جاییکه برای نخستین و آخرین بار در عمر زمین، این سیاره کاملاً یخ زد و به گلوله برفی بزرگی درست مانند اروپا، قمر سیاره مشتری تبدیل شد.
وسعت باورنکردنی یخبندان منجر به کشتار وسیع گونههای حیاتی و رسوب اجساد آنها در کف اقیانوس گردید.
|
در آن دوران حیات را میشد تنها در کنارههای دهانههای آتشفشانی در اعماق دریاها یافت. گونههای بسیار سادهای از حیات که خود را با شرایط اسیدی و داغ این گونه محیطها عادت داده بودند٬ از آب داغ و مواد معدنی خروجی از آن انرژی لازم را کسب کرده و از انقراض کامل تخم حیات بر سیاره آبی رنگ ما جلوگیری کردند. زندگی در شرایط بسیار سخت این گونههای نادر باعث شده است که دانشمندان امروزه به فکر مطالعه برای استفاده از خصوصیات ژنتیکی آنها برای مقابله با شرایط حاد آب و هوایی برآیند.
اندک اندک و با افزایش فعالیتهای آتشفشانی، حجم دیاکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای در جو زمین فزونی گرفت. در نتیجه هوا گرمتر و گرمتر شد. یخ تشکیل شده بر فراز دریاهای استوایی آب شد و سطح تیره دریاها گرمای بیشتری دریافت کردند. زمین دوباره وارد سیکل گرمایش مجدد شده بود و گلوله برفی فضایی میرفت که به زودی میزبان گونههای متنوعی از جانوران جدید باشد.
بشر قادر به کنترل میزان دریافت تشعشعات کیهانی نیست. ما همچنین در حال حاضر قادر به پرهیز از برخورد سهمگین با یک دنبالهدار یا سیارک نیز نیستیم. نوع بشر همچنین هیچ کنترلی بر میزان فعالیت آتشفشانها یا خورشید ندارد. حرکات منظم و دوره ای زمین در سیکلهای متفاوت نیز کاملاً خارج از کنترل ما است. هر کدام از این اتفاقات اگر در دوره حیات ما رخ دهد شانس (و یا شاید کلمه بهتر بدبیاری باشد) رویارویی با یک دوره یخبندان فاجعهآمیز و یا گرمای ویرانگر را خواهیم داشت. اما تاریخ به ما نشان داده است که این سامانه منظم مجدداً قادر به بازسازی خود میباشد و این گردش زندگی را سر باز ایستادن نیست.
در سراسر این مقاله مشاهده نمودیم که علل مختلف تغییر آب و هوای زمین به شدت به یکدیگر وابسته هستند و کوچکترین دخالتی در هر کدام میتواند کل سیستم را ناپایدار نماید. آیا ما با مصرفبیرویه سوختهای فسیلی زمین را به دروازه مرگ نزدیک کردهایم. پاسخ این پرسشها را قطعاً زمانی فرزندان ما خواهند داشت اما آیا آن روز ما نزد آنها سربلند خواهیم بود.
همچنین در لابلای خطوط این مقاله دیدیم که گرمایش زمین در این روزگاران تنها محدود به دخالتهای نابجای انسانی نمیشود اما هیچ شکی هم نیست که زیادهرویهای نوع بشر شرایط دوره گرمای کنونی را فاجعهبارتر نموده است. همیشه در دورههای یخبندان و یا سوزان زمین، گونههایی از حیات برای انقراض کاندید شدهاند. آیا انسانقرار است یکی از این گونهها باشد؟