0

نجوم و اختر شناسی

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



زندگي يك ستاره

جالب است بدانيد كه ستارگان هم مانند موجودات زنده متولد مي‌شوند، زندگي مي‌كنند و سپس مي‌ميرند، ولي طول زندگي آنها بسيار طولاني است. متاسفانه عمر كوتاه انسانها كفاف نمي‌دهد تا بتوانند زندگي يك ستاره را در مراحل مختلف شاهد باشند. با اين حال اخترشناسان اين مراحل را براي ما مشخص مي‌كنند.
در طول زندگي انسان ، ستارگان بيشمار راه شيري عملا بدون تغيير به نظر مي‌رسند. گاهي يك نواختر (ستاره‌اي كه بطور ناگهاني و انفجاري مقاديري عظيم انرژي از خود آزاد مي‌كند) ، ناگهان ظاهر آشناي يك صورت فلكي را به مدت چند هفته عوض مي‌كند و دوباره كم نورتر مي‌شود. منظره زيبايي كه يك ابرنواختر در آسمان پديد مي‌آورد، بسيار نادر است. ستارگان نيز در نهايت تغيير مي‌كنند و هيچ كدام تا ابد پايدار نمي‌مانند. ستاره ، هنگامي كه انبار عظيم سوخت هسته‌اي آن به پايان برسد، مي‌ميرد. ستارگان بسيار جوان هنوز در ميان گازهايي كه از آن شكل مي‌گيرند، پنهان هستند.

ستاره بعد از تولد

بعد از آنكه ستاره شكل مي‌گيرد (تولد ستاره)، بلافاصله حياتي پايدار بدست مي‌آورد. در همين زمان واكنشهاي هسته‌اي در داخلي‌ترين هسته ستاره ، هيدروژن را به هليوم تبديل مي‌كند و انرژي آزاد مي‌گردد. سرانجام همه هيدروژن درون آن به مصرف مي‌رسد. بعد از اين ، تغييراتي در لايه‌هاي دروني ستاره آغاز مي‌شود. در حالي كه واكنشهاي جديدي از هليوم شروع مي‌شوند، لايه‌هاي بيروني باد مي‌كنند تا ستاره را به اندازه غول برسانند.
در اثر تغييرات زياد ، ستاره به مرحله متغير بودن مي‌رسد. در نهايت هيچ منبع ممكن براي آزادسازي انرژي باقي نمي‌ماند. ستارگان كوچكتر در اثر انقباض به كوتوله‌هاي سفيد تبديل مي‌شوند. ستارگان سنگين‌تر به‌صورت ابرنواختر منفجر مي‌شوند. ماده بيرون ريخته از يك ابرنواختر ، بخشي از گاز بين ستاره‌اي را تشكيل مي‌دهد كه زادگاه ستارگان جديد است.

سحابي سياره‌اي

ستارگان در يكي از آخرين مراحل زندگي خود ، قبل از آن كه به كوتوله سفيد تبديل شوند، منظره بسيار زيبايي در آسمان بوجود مي‌آورند. اين مرحله سبب پيدايش سحابي‌هاي سياره‌اي مي‌شود. يك سحابي سياره‌اي هنگامي تشكيل مي‌شود كه ستاره مركزي آن ، لايه‌اي به بيرون پرتاب كند. لايه گاز همانند حلقه‌اي از دود منبسط مي‌شود.

تأثير نيروي گرانش بر زندگي ستارگان

سراسر زندگي ستاره به يك ميدان نبرد شبيه است. نيروي گرانش سعي دارد كه ستاره را منقبض كند، ولي با مقاومت فشار رو به بيرون ستاره مواجه مي‌گردد. سرانجام ستاره تحليل مي‌رود و گرانش ، كنترل را بدست مي‌گيرد. در اين حالت ستاره شكل كاملا متفاوت با ستاره‌اي معمولي و سالم به خود مي‌گيرد.

مراحل مختلف زندگي ستاره

تشكيل كوتوله سفيد

نيروي گرانش يك نيروي جاذبه است، لذا ذرات ماده در اثر اين نيرو به هم نزديكتر مي‌شوند. همچنين چون نيروي گرانش با جرم ذرات نسبت مستقيم دارد و نيز چون جرم ستاره فوق‌العاده زياد است، لذا جاذبه گرانشي درون آن بسيار شديد خواهد بود. به عنوان مثال در اعماق خورشيد فشار در فاصله يك دهمي سطح تا هسته ، تقريبا يك ميليون بار بيشتر از فشار جو در سطح زمين است. در اين فاصله فشار تا هزار ميليون بار بيشتر از فشار جو زمين صعود مي‌كند. اين فشار با مقاومت گازهاي داغ درون خورشيد مواجه مي‌شود. اين گاز توسط كوره هسته‌اي گرم نگه داشته مي‌شود.
هنگامي كه آتش هسته‌اي رو به كاهش مي‌گذارد، گاز داغ درون ستاره سرد مي‌شود. بنابراين نيروي گرانش غالب مي‌شود. آنچه در اين مرحله روي مي‌دهد، به جرم ستاره بستگي دارد. ستاره‌اي رو به مرگ مانند خورشيد ، درهم فرو مي‌ريزد تا به اندازه زمين برسد. در اين روند هيچ انفجار واقعي و قابل توجه رخ نمي‌دهد. ستاره فقط به توده‌اي از خاكستر راديواكتيو تنزل پيدا مي‌كند و به آرامي سوسو مي‌زند. در اين حالت ستاره به يك كوتوله سفيد تبديل مي‌شود. يك فنجان از ماده آن يك صد تن وزن دارد.

تشكيل ستاره نوتروني

اگر جرم ستاره‌اي بيشتر از خورشيد باشد، فشار فرو ريزش مرحله كوتوله سفيد را نيز پشت سر مي‌گذارد و متوقف نمي‌شود. فرايند فرو ريزش تا جايي كه قطر ستاره به حدود ده كيلومتر برسد، ادامه پيدا مي‌كند. در اين نقطه ، ستاره گلوله‌اي چگال از ذرات هسته‌اي است كه آن را ستاره نوتروني مي‌نامند. يك فنجان از ماده آن ، يك ميليون ميليون تن وزن دارد.

تشكيل تپ اختر

برخي از ستارگان نوتروني به سرعت مي‌چرخند و در هر بار چرخش ، تابشهايي در محدوده امواج راديويي گسيل مي‌كنند. اينگونه ستارگان نوتروني ، تپ اختر ناميده مي‌شوند.

تشكيل ابرنواختر

يك ستاره نوتروني بدون وقوع يك انفجار شديد اوليه شكل نمي‌گيرد. ستاره رو به مرگ ، ممكن است در چند ثانيه آخر حيات خود ، به صورت يك ابرنواختر شعله‌ور شود. درخشش آن چند روز از تمام كهكشانها پيشي مي‌گيرد. از بخش مركزي ابرنواختر ، يك ستاره نوتروني تشكيل مي‌شود.

تشكيل سياهچاله‌ها

يك ستاره رو به مرگ ، مثلا با جرمي 10 برابر جرم خورشيد چنان زير بار گرانش توليد شده قرار مي‌گيرد كه هيچ نيرويي نمي‌تواند در برابر فرو ريزش آن مقاومت كند. وقتي كه چنين ستاره‌اي منقبض مي‌شود و به اندازه‌اي در حدود دو كيلومتر مي‌رسد، گرانش به حدي زياد مي‌شود كه سرعت گريز از سطح آن به بيشتر از سرعت نور مي‌رسد.
از موشك گرفته تا ذرات نور و علائم راديويي ، هيچ يك نمي‌توانند از سطح آن بگريزند. اين گرانش به قدري نيرومند است كه همه چيز را به طرف خود مي‌كشد. ما فقط مي‌دانيم كه در اين حالت ، ستاره به يك سياهچاله تبديل مي‌شود. سياهچاله‌ها را نمي‌توان ديد، چون نور نمي‌تواند از سطح آن بگريزد.

عقايد انسانها در مورد ستارگان

از يك نظر زماني هر يك از ما درون ستارگان بوده است و از ديدگاه ديگر ، هر كس روزگاري در فضاي خالي و گسترده بين ستارگان جاي داشته است. بالاخره اگر براي جهان آغازي در نظر گرفته شود، زماني هر يك از ما در آن آغاز حضور داشته است. به اين معني كه هر مولكول بدن ما ، داراي موادي است كه روزگاري در مركز داغ و پر فشار يك ستاره جاي داشته‌اند. در اين نقاط بود كه آهن موجود در سلولهاي قرمز خون ، شكل گرفته است.

منبع : دانشنامه رشد

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:30 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



اخترشناسی درتمدن اسلامی

توجه به جهان بیرون از زمین و شناسایی سیارات و ستارگان و حركات آنها و اثری كه تصور می شد بر امور روزانه مردم دارند در فرهنگ و تمدن های پیش از اسلام مقام ویژه ای داشت.
در قرن دوم هجری كه مسلمانان از نظر سیاسی و نظامی بر سرزمین های تحت تسلط خویش حاكمیت یافتند دوره سازندگی جای پیشروی نظامی را گرفت. از این زمان بود كه مسلمانان با بهره گیری از امنیت و ثروت موجود به ساختن پرداختند و انواع اطلاعات، هنرها، دانش ها و مهارت های مردم، شهرهای حكومت پهناور اسلامی را به كار گرفتند و با ساختن شهر بغداد و استقرار مركز حكومت اسلام در آن به دعوت دانشمندان و هنرمندان و منجمان پرداختند و بیت الحكمه بغداد را تاسیس كردند.
نحوه مدیریت بر یك جامعه دانشمند و جلب و جذب و تشویق به همكاری و تساهل نسبت به اعتقادات شخصی آنها سبب شد كه دانشمندان یهودی، مسیحی، هندو، زرتشتی و مسلمان در این مجمع علمی گرد آیند و هر یك به انتقال مواریث فكری و دانش و مهارت های قومی خود به یكدیگر بپردازند.بینش اصیل اسلامی كه احترام به علم و عالم و علم آموزی یكی از پایه های آن است مایه آن شد كه فرهنگ جدید و پویایی سازمان یابد، فرهنگی كه از فرهنگ غنی ایرانی، هندی، سریانی و یونانی بر پایه قرآن و سنت مایه گرفته اما پیشروتر و سازنده تر از آنها بود.مسلمانان با ترجمه كتاب های زیج شهریاری، مجسطی، سند هند به عربی علم نجوم را وارد دنیای اسلام كردند و به تكمیل آن پرداختند.زیج شهریاری كتابی است در نجوم كه در زمان ساسانیان (انوشیروان) در ایران به زبان پهلوی نوشته شده بود و آن را «ابوالحسن علی بن زیاد تمیمی» به عربی ترجمه كرد.سند هند، تالیف براهما گوپنا اخترشناس هندی بود كه آن را محمد فزاری از زبان سانسكریت به عربی درآورد.
مجسطی نوشته ای بود كه بطلمیوس آن را در قرن دوم قبل از میلاد در اسكندریه تالیف كرده بود. این كتاب را حجاج بن یوسف مطر به زبان عربی برگرداند.ترجمه این كتاب ها و شرح و نقدهایی كه بر آنها نوشتند پایه اصلی مطالعات اخترشناسی دانشمندان و منجمان در فرهنگ اسلامی شد. به طوری كه اخترشناسان مسلمان توانستند به اختراعات و اكتشافات تازه دست یابند و بسیار بیشتر از آنچه اقتباس و دریافت كرده بودند تولید كردند، انتشار دادند و تحولی در این علم به وجود آوردند.ابواسحق ابراهیم بن حبیب فزاری اخترشناس ایرانی در سال ۱۶۱ هجری نخستین دانشمندی بود كه در جهان اسلام اسطرلاب ساخت و كتاب هایی چون كتاب القصیده فی علوم النجوم و كتاب العمل بالاسطرلاب را نوشت. ابومعثر بلخی درباره علت جزر و مد فرضیه نجومی ارائه داد و برادران موسی خوارزمی (بنوموسی) پسران موسی شاكر خراسانی ریاضیدانان و اخترشناسان ایرانی كه از بزرگ ترین دانشمندان علم نجوم در عصر مامون بودند به تشویق مترجمان و تالیف كتاب های ریاضی و نجومی پرداختند و بیت الحكمه بغداد را رونقی بی نظیر بخشیدند. آنها رصدخانه ای در بغداد ساختند و به رصد ستارگان پرداختند و به همراه دانشمندان دیگر به اندازه گیری قطر و محاسبه محیط زمین اقدام كردند. از جمله كتاب هایی كه این برادران نوشتند كتاب الحیل، كتاب الشكل مدور المستطیل و كتاب حركدالفلك الاولی و... است.
عبدالملك صوفی با تالیف كتاب گرانقدر صور الكواكب در قرن چهارم هجری شمار و نام صورت های فلكی و ستارگان را ضبط و ثبت كرد و تصویر آنها را با هنرمندی نشان داد. ابوسهل كوفی سرپرست رصدخانه ای در بغداد شد و به تشویق او ابوحمید صاغانی اخترشناس ایرانی وسایل آن رصدخانه را ساخت و به كار برد. ابوسعید سنجری (= سیستانی) در قرن چهارم به ساختن اسطرلاب دست زد و عقیده داشت كه زمین متحرك است و به دور خورشید می گردد او پنج قرن پیش از كپرنیك اندیشه خورشید مركزی را بیان كرده بود. كتاب اسطرلاب، برهان الكفایه تحویل سنی الموالید، الدلائل فی احكام نجوم و كتاب جامع شاهی از تالیفات ابوسعید است.ابوالوفاء بوزجانی از مردم تربت جام خراسان و متوفی به سال ۳۷۶ با تفسیر كتاب های ابرخشن، خوارزمی و دیو فنطس و تالیف كتاب های الحساب، الكامل و زیج الواضح و جمع آوری و تكمیل آلات و ادوات نجومی به پیشرفت این علم كمك بسیار كرد.ابوریحان بیرونی اخترشناسی اسلامی را به كمال رساند. او نظرات تازه ای درباره بسیاری از مسائل طبیعی و نجومی اعلام كرد. از جمله براساس عقیده بیرونی نقطه اوج خورشید، برخلاف نظر یونانیان، ثابت نیست و متحرك است. بیرونی قطر زمین را با استفاده از رصد های نجومی اندازه گرفت. او با تالیف كتاب تحدید نهایات الاماكن به نوشتن چگونگی اندازه گیری فاصله میان شهر ها پرداخت و خود عملاً به این كار دست زد.ابن سینا رصد خانه اصفهان را ساخت و با آن عبور ستاره زهره را از مقابل خورشید مشاهده كرد. در نیمه دوم قرن پنجم هجری ابواسحاق ابراهیم بن یحیی معروف به زرقالی حركت نقطه اوج خورشید را نسبت به ثوابت بیان كرد. زرقالی با كمك جمعی از دانشمندان معاصر خود به تالیف «زیح طلیطلی» پرداخت. این زیح قرن ها مورد استفاده اختر شناسان غربی بود. گوستاو لوبون درباره او می نویسد:او تقویم سالیانه دو نقطه اعتدال را پنجاه ثانیه معلوم داشته بود كه تقریباً با تحقیقات امروز ما مطابق است. او آلاتی را كه در هیئت به كار می برد شخصاً می ساخت و نیز ساعت هایی را اختراع كرد كه فوق العاده مورد استفاده هموطنانش در طلیطله واقع شد.در قرن ششم و هفتم هجری اختر شناسانی چون جابر بن افلح، ابن باجه، ابن طفیل وبتروحی در اسپانیا ظهور كردند كه با هیئت بطلمیوس به مخالفت برخاستند و درباره حركات سیارات، طول های جغرافیایی و مسائل نجومی نظرات تازه ای اظهار كردند.
خواجه نصیر الدین طوسی موسس رصد خانه مراغه و زیج ایلخانی شد. در كوشش او گروهی از اختر شناسان و ریاضیدانان در رصد خانه مراغه جمع شدند و به ساختن و به كار بردن ابزار های نجومی پرداختند. طوسی در كتاب «التذكره النصیریه فی الهیئه» نظراتی درباره افلاك و كرات و گردش آنها ابراز كرد كه به وسیله شاگردش قطب الدین شیرازی كامل تر شد. او به كتاب دیگری كه به عربی نوشت و به فارسی نام رساله معینه نام گرفت ایراد هایی بر بطلمیوس وارد كرد.در قرن نهم میلادی غیاث الدین جمشیدكاشانی با بهره گیری از كار هایی كه در رصد خانه مراغه صورت گرفته بود به دعوت الغ بیك به سمرقند رفت. در سال ۸۲۴ به ساختن رصد خانه ای پرداخت و به آموزش شاگردان و از جمله میرزا الغ بیك پرداخت. ابوالقاسم قربانی می نویسد: «غیاث الدین جمشید ریاضیدان عالی مقام، محاسبی ماهر و منجمی زبر دست، مولفی توانا و مخترع آلات دقیق رصد بود و بحق می توان او را از برجسته ترین ریاضیدانان دوره اسلامی دانست.»از قرن ششم هجری به بعد اروپائیان كم كم به ترجمه حدود ۲۰۰۰ جلد علوم طبیعی و كتاب های ریاضی و نجومی مسلمانان كه اغلب به عربی نوشته شده بود دست زدند و از این راه میراث گرانبهایی را كه در طول قرن ها مسلمانان از راه ترجمه و تالیف، جمع آوری یا تولید كرده بودند به حوزه های علمی كشور خود بردند. همین كتاب ها مایه اصلی علومی شدند كه در قرن شانزدهم و هفدهم رنسانس علمی را در اروپا پایه گذاری كرد و بدین پایه و مایه امروزی رساند.

باشگاه اندیشه

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:30 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



اختر فیزیک و مشکلات آن

اختر فیزیک دانشی گسترده و در عین حال بسیار پیچیده است. گستردگی دانش اختر فیزیک از آنجا ناشی می شود که ساختمان جهان را به عنوان یک کل مورد نظر و بررسی قرار می دهد و در عین حال باید ارتباط بین تمام اجزای جهان را توضیح دهد.
جهان چگونه پدید آمد و سرانجامش چه خواهد شد؟ آیا جهان به آنچه که قابل مشاهده است خلاصه می شود؟ آیا اختراع ابزارهای جدید افق دید ما را گسترش خواهد داد؟ در ماورای آنچه که می بینیم چه چیزی وجود دارد؟ آنچه که برای ما قابل مشاهده نیست چه تاثیری بر جهان ما دارد؟ دانش بشر تا آنجا پیشرفته که می تواند عمر ستارگان را با تقریب بسیار خوبی محاسبه کند. آیا انسان می تواند عمر جهان را نیز به عنوان یک واحد حساب کند؟ آیا قوانینی که ما در زمین کشف می کنیم قابل تعمیم به همه ی جهان است؟ آیا کهکشانها و کوسارها از همین قوانینی تبعیت می کنند که زمین و خورشید را به یکدیگر پیوند می دهد؟
هزاران سئوال دیگر می توان مطرح کرد که تلاش برای یافتن پاسخ آنها به جز پیچیده کردن مسائل حاصلی نخواهد داشت. تا زمانیکه دلیلی یافت نشده که قوانین شناخته شده بر کل جهان حاکم نبیست نباید به صحت این قوانین تردید کرد. اما همین قوانین شناخته شده نیز برای ما با ابهام همراه است. دانش انسان برای شناختن جهان به مکانیک کوانتوم و نسبیت محدود می شود که خود با یکدیگر ناسازگارند. با این وجود بسیاری از رموز جهان را برای بشر گشوده اند. آنچه که از جهان برای ما خبر می آورد به امواج الکترومفناطیسی خلاصه می شود که تحت عنوان اشعه ی کیهانی شناخته می شوند. امواج الکترومغناطیسی طیف بسیار گسترده ای است که بخش ناچیزی از آن نور معمولی است. در دهه های اخیر دانش اختر فیزیک به بررسی امواجی می پردازد که در اوائل قرن بیستم برای فیزیکدانان قابل تصور نبود و به همین ترتیب افق های تازه ای در مقابل انسان گشوده است. هر سئوالی که به پاسخ می رسد، سئوالات جدیدی با خود همراه دارد که نشان می دهد این تلاش نقطه ی پایانی نخواهد داشت.

مشکلات اختر فیزیک

۱) مشکل نسبیت با مکانیک کوانتوم- مکانیک کوانتوم ساختار ریز و کوانتومی کمیت ها و واکنش متقابل آنها را مورد بررسی قرار می دهد. به عبارت دیگر نگرش مکانیک کوانتوم بر مبنای کوانتومی شکل گرفته است. در این زمینه تا جایی پیش رفته که حتی اندازه حرکت و برخی دیگر از کمیتها را کوانتومی معرفی می کند. این نتایج بر مبنای یکسری شواهد تجربی مطرح شده و قابل پذیرش است. علاوه بر آن تلاشهای زیادی انجام می شود پدیده های بزرگ جهان را با قوانین شناخته شده در مکانیک کوانتوم توجیه کنند. حال به نسبیت توجه کنید که فضا-زمان را پیوسته در نظر می گیرد. بنابراین نسبیت با مکانیک کوانتوم ناسازگار است. تلاشهای زیادی انجام شده تا به طریقی یک همانگی منطقی و قابل قبول بین نسبیت و مکانیک کوانتوم ایحاد شود. در این مورد کارهای دیراک شایان توجه است که مکانیک کوانتوم نسبیتی را پایه گذاری کرد و آن را توسعه داد. اما در مورد نسبیت عام موفقیت چندانی نصیب فیزیکدانان نشده است.
۲) پیچیدگی و عدم وجود تفاهم در نسبیت- پیچیدگی نسبیت موجب شده که تفاهم منطقی بین فیزیکدانان در مورد نتایج و پیشگویی های نسبیت وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر نسبیت شدیداً قابل تفسیر است. این تفاسیرگاهی چنان متناقض هستند که حتی فیزیکدان بزرگی نظیر استفان هاوکینگ نظر خود را تغییر داد. البته این براداشتهای متفاوت از نسبیت ناشی از گذشت زمان نیست، بلکه از آغاز حتی برای خود اینشتین که نسبیت را مطرح کرد وجود داشت. به عنوان مثال: اینشتین از سال ۱۹۱۷ شروع به تدوین یک نظریه قابل تعمیم به عالم کرد. وی با مشکلات حل نشدنی ریاضی برخورد کرد. به همین دلیل در معادلات گرانش عبارت مشهور " پارامتر عالم " را وارد کرد. ملاحظات وی در این موضوع بر دو فرضیه مبتنی بود. ۱- ماده دارای چگالی متوسطی در فضاست که در همه جا ثابت و مخالف صفر است. ۲- بزرگی " شعاع " فضا به زمان بستگی ندارد. در سال ۱۹۲۲ فریدمان نشان داد که اگر از فرضیه دوم چشم پوشی شود، می توان فرضیه اول را حفظ کرد بی آنکه در معادلات به پارامتر عالم نیازی باشد. فریدمان بر این اساس یک معادله ی دیفرانسیل به صورت زیر ارائه کرد:
dR/dt)^۲ - C/R+K=۰
در واقع سالها قبل از کشف هابل در مورد انبساط فضا، فریدمان دقیقاً کشفیات او را پیش بینی کرده بود. معادله ی فریدمان معادله ی اصلی کیهان شناخت نیوتنی است و بدون تغییر در نظریه نسبیت عام نیز صادق است. اینشتین بر همه نتایج به دست آمده توسط فریدمان اعتراض کرد و مقاله ای نیز در این باب انتشار داد. سپس حقایق را در فرضیه فریدمان دید و با شجاعت کم نظیری طی نامه ای که برای سردبیر مجله آلمانی فرستاد به اشتباه خود در محاسباتش اعتراف کرد. بیشتر مشکلات نسبیت ناشی از خواصی است که که به علت وجود ماده برای فضا قایل می شوند. که در آن هندسه جای فیزیک را می گیرد. زمانی پوانکاره گفته بود که اگر مشاهدات ما نشان دهد که فضا نااقلیدسی است، فیزیکدانان می توانند فضای اقلیدسی را قبول کرده و نیروهای جدیدی وارد نظریه های خود کنند. اما نسبیت چنین نکرد و ماهیت پدیده های فیزیکی را به دست فراموشی سپرد. هرچند پدیده های فیزیکی را بدون ابزار محاسباتی، اعم از جبری و هندسی نمی توان توجیه کرد، اما فیزیک نه هندسه است و نه جبر، فیزیک، فیزیک است وبس!!!
۳) مشکل گرانش نیوتنی در نسبیت همچنان باقی است- در نسبیت فضا-زمان دارای انحناست. هرچه ماده بیشتر و چگالتر باشد، انحنای فضا بیشتر است. سئوال این است که این انحنای فضا تا کجا می انجامد؟ در نسبیت انحنای فضا می تواند چنان تابیده شود که حجم به صفر برسد. برای آنکه ماده بتواند چنان بر فضا اثر بگذارد که حجم به صفر برسد، باید جرم به سمت بی نهایت میل کند. یعنی نسبیت نتوانست مشکل قانون گرانش را در مورد تراکم ماده در فضا حل کند، علاوه بر آن بر مشکل افزود. زیرا قانون نیوتن می پذیرد که ماده تا بی نهایت می تواند متمرکز شود، اما حجم صفر با آن سازگار نیست. اما نسبیت علاوه بر آن که می پذیرد ماده می تواند تا بی نهایت متراکم شود، پیشگویی می کند که حجم آن نیز به صفر می رسد.

چه باید کرد؟

۱) مشاهدات تجربی نشان می دهد که قانون جهانی گرانش نیوتن (یا حجم صفر نسبیت) باید مجدداً مورد بررسی قرار گیرد.
۲) قانون دوم نیوتن نیاز به برسی مجدد دارد، اما نه به گونه که افزایش جرم (انرژی) را تا بی نهایت بپذیرد. جرم-انرژی بینهایت در نسبیت مانند سرعت بی نهایت در مکانیک نیوتنی غیر واقعی و با مشاهدات تجربی ناسازگار است.
۳) ساختار هندسی فضا تابع چگالی ماده است که از نیروی گرانش آن ایجاد می شود. به عبارت دیگر این نیروی گرانش است که ساختار هندسی فضا را شکل می دهد، نه شکل هندسی فضا موجب ایجاد پدیده ای می شود که ما آن را گرانش می نامیم. در واقع گرانش نه تنها یک نیروی اساسی است، بلکه منشاء تولید انرژی است.
۴) در ساختار کلان حهان همان قانونی حاکم است که در کوچکترین واحدهای کمیت های طبیعت حاکم است. یعنی قوانین جهان میکروسکپی را می توان به جهان ماکروسکپی تعمیم داد.
▪ نتیجه: مکانیک کلاسیک، مکانیک کوانتوم و نسبیت را باید همزمان مورد بررسی مجدد قرار داد و این کاری است که: Theory of CPH آن را انجام داده است.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:30 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



محاسبات دقیق نجومی در معماری باستان هرچند بسیاری از مورخین و باستان شناسان بر سر اینکه این تمدنها دقیقا در کجا، کاری را دانسته انجام داده و کجا کاری تصادفی انجام گرفته است، دگیر بحث و مناقشه هستند، اما در اینجا مثالهایی که در اینجا آورده شده نشانه ای حیرت انگیز از ارتباط آگاهانه ریاضیات و نجوم در آثار معماری است.

از ملیسا هایبرت (MELISSA HIEBERT)

بسیاری از ویرانه های باستانی نمایانگر این امر هستند که افراد سازنده آنها، نه تنها برای صور فلکی و ریاضیات احترام ویژه ای قائل بوده اند ، بلکه دقت عمل فوق العاده ای نیز داشته اند. شکی نیست که تمدنهای باستان، از مصر تا مکزیک، به شدت درگیر محاسبات پیچیده فضایی، ریاضیات و فعالیتهای معماری بوده اند.
هرچند بسیاری از مورخین و باستان شناسان بر سر اینکه این تمدنها دقیقا در کجا، کاری را دانسته انجام داده و کجا کاری تصادفی انجام گرفته است، دگیر بحث و مناقشه هستند، اما در اینجا مثالهایی که در اینجا آورده شده نشانه ای حیرت انگیز از ارتباط آگاهانه ریاضیات و نجوم در آثار معماری است.
در جیزه مثالهای متعددی از توجه به مختصات جغرافیایی دیده میشود. برای مثال، چهار وجه هرم بزرگ جیزه کاملا- با خطایی بسیار ناچیز- رو به چهار جهت اصلی ساخته شده اند. در حقیقت، آنها کمتر از ۰.۲ درجه از این جهات منحرف شده اند. هرم بزرگ بسیار دقیق ساخته شده است، زاویه های آن تنها دو ثانیه با زاویه ۹۰ درجه کامل اختلاف دارد. برای درک بهتر این مقدار کافی است بدانید که هر درجه به ۶۰ دقیقه و هر دقیقه به ۶۰ ثانیه تقسیم میشود. به علاوه – و با وجود تردید عده ای از کارشناسان- این نظر وجود دارد که اهرام جیزه با ستارگان سیف الجبار یا Orion’s belt نیز مطابقت دارند.
چیچن ایتزا (Chichén Itzá) منطقه باستانی قوم مایا نمونه ای از تمایل فرهنگی این قوم به نجوم است. هرم عظیم پله دار کوکولکان (Kukulcan) که در کانون این محل قرار گرفته است، در هر یک از وجوه خود ۹۱ پله دارد، که در مجموع ۳۶۴ پله است. با افزودن سکوی بالایی تعداد کل پله ها ۳۶۵ عدد- به تعداد روزهای یک سال- است. علاوه بر این، در اعتدالین بهاری و پاییزی (اولین روز بهار و پاییز که ساعات روز و شب برابر هستند)، نور خورشید سایه یک مار عظیم را بر روی راه پله شمالی ایجاد میکند.
بنایی به نام کاراکول (Caracol) که بنا به اعتقاد کارشناسان به عنوان رصدخانه مورد استفاده قرار می گرفته است نیز در محل استقرار چیچن ایتزا وجود دارد. پنجره های این بنا طوری تنظیم شده اند که با نقاط جذاب و مهمی همطراز باشند. هرچند قسمت بالای این بنا آسیب دیده است، اما با بررسی پنجره های پایینی متوجه میشویم که آنها به سمت شمالی ترین و جنوبی ترین محل استقرار ستاره زهره، محل غروب آفتاب در اعتدالین ساخته شده اند و گوشه های بنا نیز به سمت محل طلوع و غروب خورشید در انقلابین است.
مایاها یک تقویم پیچیده نیز داشته اند که تنها یک روز در هر ۶۰۰۰ سال کم می آورده است. پیش بینی آنها از کسوف و خسوف به طور اعجاب آوری دقیق بوده است. شاید شنیده باشید که این قوم روز پایان جهان را پیش بینی کرده اند. این روز در تقویم امروزی میلادی، ۲۳ دسامبر ۲۰۱۲ خواهد بود. اگر ترجمه آنچه در تقویم مایا آمده صحیح باشد، به گفته آنها دنیا در حدود ۵ سال دیگر ناگهان به پایان خواهد رسید.
مایاها این عدد را بر پایه و اساس خاصی محاسبه کرده اند. این تاریخ زمانی را در چره تقدیمی زمین مشخص میکند که ما از عصر حوت خارج شده و به عصر دلو وارد میشویم.
اما حرکت تقدیمی چیست؟ همه میدانیم که زمین در حالی که به دور خورشید میگردد، بر روی محور خود نیز میچرخد و همانطور که از درس علوم دبستان به خاطر دارید، این محور کاملا عمودی نیست بلکه دارای زاویه ای در حدود ۲۳.۵ درجه است. اما این محور همواره چنین نیست، بلکه به آهستگی از زاویه ۲۴.۵ درجه به ۲۲.۱ درجه میرسد و هر ۴۱۰۰۰ سال یک دور کامل میزند.
درحالی که زمین چنین حرکتی دارد، به خاطر تغییر در نیروهای گرانشی، محور زمین در یک دایره در جهت عقربه های ساعت میجنبد. فقط تصور کنید که محور از بالا به سمت پایین شروع به چرخش کند. به این ترتیب زاویه زمین در حد ۳ درجه اختلاف، ثابت میماند، اما جهتی که به آن اشاره میکند، تغییر میابد. برای مثال در حال حاضر ستاره شمالی ما ستاره پولاریس یا جدی است. اما حدود ۱۳ هزار سال قبل، قطب شمال به سمت ستاره وگا یا نسر واقع اشاره داشته است و دوباره در حدود ۱۳ هزار سال بعد به سمت آن باز خواهد گشت. این چرخش تقدیمی در حدود ۲۵,۷۷۶ سال دیگر کامل خواهد شد.
در حال حاضر ما در عصر حوت هستیم،به این معنا که خورشید هنگام طلوع در روز اعتدال بهاری، از محلی که صورت فلکی حوت در آنجا قرار دارد، برمیاید. اما بنا بر حرکت تقدیمی، هر ۲۱۶۰ سال یک بار در روز اعتدال بهاری، خورشید از یک صورت فلکی جدید بر می آید.همانطور که قبلا ذکر شد ما در اواخر سال ۲۰۱۲ از عصر حوت وارد عصر دلو خواهیم شد.
به این ترتیب، مایاها متوجه امری مهم در تغییر بروج و عصرها شده بودند و از اینرو، این تاریخ را زمان نابودی دانسته بودند. البته آنها تنها کسانی که برای اعدادی خاص اهمیت ویژه ای قائل بودند، نیستند. محیط هرم بزرگ جیزه در حدود ۳,۰۲۳ فوت (۹۲۱.۴۱ متر) و ارتفاع آن ۴۸۱ فوت (۱۴۶.۶۰۹ متر است. از نظر عده ای شاید این اندازه ها در مقیاس ۱ : ۴۳,۲۰۰ نماد نیمکره شمالی زمین باشد. نظر بحث انگیز دیگر این است که این اعداد درست ۲۰ برابر عدد حرکت تقدیمی ۲۱۶۰ هستند و نماد گذر زمین از ۲۰ برج فلکی و ایجاد "عصر"های گوناگون هستند.
این مثالها از اعداد تقدیمی، ریاضیات و جهت یابی نجومی که در سازه های باستانی یافت شده اند، حتی ذره ای از تشابهات یا لااقل تلاقیهای عامدانه موجود در مکانهای تاریخی و داستانها و اساطیر هم نیست. تئوریها و گمانه زنیهای موجود درباره این ساختمانهای دیدنی چه درست و چه نادرست، دقت وسواس گونه ای که در طراحی، محاسبه و ساخت آنها اعمال شده است، قابل چشم پوشی نبوده و حسی غریب و احترامی عمیق در انسان امروز ایجاد میکند. و ما تصور میکنیم پیشرفته هستیم...

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:30 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


سرچشمه هاي متفاوت درخشهاي گاما

اخترشناسان تفاوتهاي جديدي را بين منابع توليد كننده درخشهاي كوتاه مدت و بلند مدت گاما، آشكار كردند .
بر خلاف آنچه اغلب اوقات تصور مي شود مهيبترين انفجارهاي عالم نه تنها مدت زماني طويل نظير سالها يا روزها و حتي ساعتها طول نمي كشند، بلكه در كمتر از چند ثانيه از بين مي روند.رفتار اين انفجارهاي عظيم همانند جادوگران زبردستي است كه با يك حركت چوب جادوگري از نظرها محو مي شوند .درخشهاي گاما كه ناشي از انفجارهاي عظيمي درگوشه و كنار عالم است اكثر اوقات در حدود 10 ثانيه ديده شده و سپس ناپديد مي شوند.اما برخي از آنها مدت زمان بيشتري قابل رويت باقي مي مانند كه اصطلاحا به درخشهاي با دوام ( در مقابل درخشهاي سريع ) معروفند. علت اختلاف زمان درخش اين انفجارهاي عظيم مساله اي طولاني در اخترشناسي را تشكيل مي دهد. بسياري معتقدند اين تفاوت در زمان درخش مربوط به تفاوت فيزيكي منابع ايجاد كننده اين درخشها است.
تحقيقات جديد و كاملي كه انجام شده است صحت اين نظر را بيشتر اثبات مي كند. در اين تحقيق جديد لاجوس بالاز (Lajos Balazs) از دانشگاه بوداپست مجارستان به همراه تيمي از جمهوري چك و دانشگاه پنسيلوانيا، 1972 مورد از درخشهاي گاما را مورد بررسي قرار دادند. اين درخشها بين سالهاي 1370 تا 1378 توسط رصدخانه پرتو گاما كامپتون (تصوير كوچك) رصد و ثبت شده بودند. اين گروه با بررسي مدت رويت درخشها و مقايسه آن با پارامتري از اين درخشها كه بر اساس مجموع انرژي كل فوتونهاي خارج شده از منبع در خلال يك انفجار پرتو گاما محاسبه مي شود به اين نتيجه رسيدند كه اين پارامتر با هردو نوع اين درخشها همبستگي دارد و با افزايش مدت درخش مقدار آن نيز افزايش پيدا مي كند اما نحوه افزايش آن با توجه به نوع درخش كاملا متفاوت است. در درخشهاي بلند مدت اين پارامتر رابطه مستقيم با مدت زمان دارد و اين نشان مي دهد نرخ توليد پرتوها ي گاما در مركز اين چشمه ها ثابت است اما اين بستگي در درخشهاي كوتاه با اين رابطه نيست و احتمالا اين نرخ تبديل با گذشت زمان كاهش مي يابد. در مقاله اي كه محققان اين طرح ارايه كرده اند آمده است تفاوت جديدي كه بين دو گونه متفاوت درخشها آشكار شده است نشان از اختلاف ذاتي بين منابع توليد كننده درخش داردكه احتمالا بر اثر نحوه و چگونگي توليد درخشها ايجاد مي شود. اين نتيجه گيريها نظريه اي را تقويت مي كند كه مطابق آن در خشهاي طولاني تر براساس انفجارهاي ابرنواختري و درخشهاي كوتاه در اثر فعاليت ستاره هاي نوتروني و يا سياهچاله ها و يا انواع خاصي از ابرنواخترها ايجاد مي شود.

www.nojum.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:30 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


ستاره نوتروني هنگامي كه ستاره پر جرمي به شكل ابر نواختر منفجر مي شود، شايد هسته اش سالم بماند. اگر هسته بين 4/1 تا 3 جرم خورشيدي باشد، جاذبه آن را فراتر از مرحله كوتوله سفيد متراكم مي كند تا اين كه پروتونها و الكترونها براي تشكيل نوترونها به يكديگر فشرده شوند. اين نوع شيء سماوي ستاره نوتروني ناميده مي شود. وقتي كه قطر ستاره اي 10 كيلومتر (6مايل) باشد، انقباضش متوقف مي شود. برخي از ستارگان نوتروني در زمين به شكل تپنده شناسايي مي شوند كه با چرخش خود، 2 نوع اشعه منتشر مي كنند.
براي اين كه تصور بهتري از يك ستاره نوتروني در ذهنتان بوجود بيايد.. مي توانيد فرض كنيد كه تمام جرم خورشيد در مكاني به وسعت يك شهر جا داده شده است. يعني مي توان گفت يك قاشق از ستاره نوتروني يك ميليارد تن جرم دارد. اين ستارگان هنگام انفجار برخي از ابرنواخترها بوجود مي آيند. پس از انفجار يك ابرنواختر ممكن است به خاطر فشار بسيار زياد حاصل از رمبش مواد پخش شده ساختار اتمي همه ي عناصر شيميايي شكسته شود و تنها اجزاي بنيادي بر جاي بمانند.
اكثر دانشمندان عقيده دارند كه جاذبه و فشار بسيار زياد باعث فشرده شدن پروتونها و الكترونها به درون يكديگر مي شوند كه خود سبب به وجود آمدن توده هاي متراكم نوتروني خواهد شد. عده كمي نيز معتقدند كه فشردگي پروتونها و الكترونها بسيار بيش از اينهاست و اين باعث مي شود كه تنها كوارك ها باقي بمانند. و اين ستاره كواركي متشكل از كواركهاي بالا و پايين (Up & down quarks)و نوع ديگري از كوارك كه از بقيه سنگين تر است خواهد بود كه اين كوارك تا كنون در هيچ ماده اي كشف نشده است.
از آنجا كه اطلاعات در مورد ستارگان نوتروني اندك است در سالهاي اخير تحقيقات زيادي بر روي اين دسته از ستارگان انجام شده است. در اواخر سال 2002 ميلادي.. يك تيم تحقيقاتي وابسته به ناسا به سرپرستي خانم J. Cotton مطالعاتي را در مورد يك ستاره نوتروني به همراه يك ستاره همدم به نام 0748676 EXOا نجام داد. اين گروه براي مطالعه ي اين ستاره دو تايي كه در فاصله ي 30000 سال نوري از زمين قرار دارد.. از يك ماهواره مجهز به اشعه ايكس بهره برد.( اين ماهواره متعلق به آزانس فضايي اروپاست و XMMX- ray Multi Mirror نيوتن نام دارد)
هدف اين تحقيق تعيين ساختار ستاره نوتروني با استفاده از تأثيرات جاذبه ي زياد ستاره بر روي نور بود. با توجه به نظريه ي نسبيت عام نوري كه از يك ميدان جاذبه ي زياد عبور كند.. مقداري از انرژي خود را از دست مي دهد. اين كاهش انرژي به صورت افزايش طول موج نور نمود پيدا مي كنند. به اين پديده انتقال به قرمز مي گويند.
اين گروه براي اولين بار انتقال به قرمز نور گذرنده از اتمسفر بسيار بسيار نازك يك ستاره نوتروني را اندازه گيري كردند. جاذبه ي عظيم ستاره نوتروني باعث انتقال به قرمز نور مي شود كه ميزان آن به مقدارجرم ستاره و شعاع آن بستگي دارد. تعيين مقادير جرم و شعاع ستاره مي تواند محققان را در يافتن فشار دروني ستاره ياري كند. با آگاهي از فشار دروني ستاره منجمان مي توانند حدس بزنند كه داخل ستاره نوتروني فقط متشكل از نوترونهاست يا ذرات ناشناخته ي ديگر را نيز شامل مي شود.
اين گروه تحقيقاتي پس از انجام مطالعات و آزمايشات خود دريافتند كه اين ستاره تنها بايد از نوترون تشكيل شده باشد. و در حقيقت طبق مدلهاي كواركي ذره ديگري جز نوترون در آن وجود ندارد.
درحين اين مطالعه و براي بررسي تغييرات طيف پرتوهاي ايكس يك منبع پرقدرت اشعه ايكس لازم بود. انفجارهاي هسته اي (Thermonuclear Blasts)كه بر اثر جذب ستاره همدم توسط ستاره نوتروني ايجاد مي شود.. همان منبع مورد نياز براي توليد اشعه ي ايكس بود. (ستاره نوتروني به سبب جرم زياد و به طبع آن.. جاذبه ي قوي.. مواد ستاره همدم را به سوي خود جذب مي كرد.) طيف پرتوهاي X توليد شده.. پس از عبور از جو بسيار كم ستاره نوتروني كه از اتم هاي آهن فوق يونيزه شده تشكيل شده بود توسط ماهواره XMM-نيوتن مورد بررسي قرار گرفتند.
نكته ي قابل توجه اين است كه در آزمايشهاي قبلي كه توسط گروه ديگري انجام شده بود تحقيقات بر روي ستاره اي متمركز بود كه ميدان مغناطيسي بزرگي داشت و چون ميدان مغناطيسي نيز بر روي طيف نور تأثير گذار است تشخيص اثر نيروي جاذبه ي ستاره بر روي طيف نور به طور دقيق امكان پذير نبود. ولي ستاره موردنظر در پروژه بعدي (كه آن را توضيح داديم) داراي ميدان مغناطيسي ضعيفي بود كه اثر آن از اثر نيروي جاذبه قابل تشخيص بود.

دانشنامه رشد

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:30 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



جداييهاي ستاره اي

ستاره هاي مزدوج نيز گاهي راه خود را از يكديگر جدا مي كنند بسياري از مواقع شرايطي پيش مي آيد كه ادامه همراهي يك زوج براي آنها ميسر نيست. البته اين امر مخصوص و منحصر به انسانها نيست بلكه به نظر مي رسد ستاره ها نيز گاهي به چنين نقطه اي مي رسند. اما يك تفاوت عمده هم وجود دارد در اينجا و برروي زمين اين احتمال وجود دارد كه كسي بتواند پادرمياني كند و مانع اين اتفاق شود اما در مقياس آسماني اخترشناسان تنها مي توانند شاهد اين جداييها باشند.
يكي از محل هايي كه ستاره هاي مزدوج علاقه شددي به جدايي دارند سحابي معروف جبار است. يك مدل سازي عددي نشان از ان دارد كه چگونه دو سيستم ستاره اي مزدوج در خلال 5/2 ميليون سال گذشته به هم نزديك شده و زوجهاي خود را عوض كرده و سپس هريك به سويي پرتاب مي شوند. يكي از اين سيستمهاي دو تايي همدم خود را از دست مي دهد و به تنهايي بهفضاي ميان ستاره اي وارد مي شود .
اخترشناسان مدتها بود كه به بررسي بقاياي اين سيستم پرداخته بودند سيستم ستاره اي كه به نامهاي AE Aur و Mu Col ناميده مي شوند . حركت اين دو ستاره نشان مي داد كه گويي اين دو ستاره با سرعت قريب به 100 كيلومتر در ثانيه در جهت مخالف از هم دور مي شوند. با به انجام يك مدل سازي و به عقب بردن پارامتر زمان اخترشناسان توانستند نشانه اي از سيستم اوليه پش از جدايي را به دست آورند. منظومه قبلي كه Iota Ori ناميده ميشود از دو ستاره پر جرم با سنين متفاوت تشكيل شده بود كه در مداري غير عادي به دور هم مي چرخيدند. اين مدار غير عدي و جرم زياد ستاره ها كه منجر به واقع شدن اثر گرانشي بالايي به دو ستاره مي شد باعث مي شد تا در هر دور چرخش اثر كوچكي موجب به هم خوردن تعادل در سيستم شود. اين مساله باعث به وجود آمدن واكنشهاي پيچيده اي مي شود كه در خانواده هايي از ستاره هاي پر جرم مانند سحابي جبار به وجود مي آيند و باعث جداشن همدمهاي ستاره اي مي شوند.
شبيه سازي انجام شده كه توسط محققان دانشگاه آمستردام انجام شده است نشان از آن دارد كه چگونه در چنين سيستمي زوج ستاره ها به هم نزديك مي شوند و سپس در شرايطي خاص مولفه هاي خود را از دست مي دهند . اگرچه اين شبيه سازي قادر نيست تمامي اتفاقات و رويدادهايي كه منجر به اين جدايي شده است را دقيق شبيه سازي كند اما توضيح واضحتري نسبت به قبل در اختيار ما قرار مي دهد. شايد كار سخت تر نسبت به رديابي ستاره هاي اين مجمومعه در حال حاضر نگاه به گذشته انها با شد چرا كه به ويژه در مورد خاصي كه با آن مواجهيم يكي از مولفه هاي آزاد شده ستاره اي است كه در بازه فروسرخ بسيار درخشان است و با سرعتي معادل 40 كيلومتر در ثانيه درون محيط غير شفاف سحابي در حال حركت است و بر اثر برخورد با لايه هاي گازي موجب آزاد شدن پرتوهاي X مي شود. اين سرعت بالا نشان از گذشته اي غير عادي و مشكوك دارد و راه حل حاضر پيشنهادي براي توضيح گذشته اين ستاره در اختيار دانشمندان قرار مي دهد. موضوع جدايي ستاره ها و جدا شدن انها از سيستمهايي كه به ان تعلق دارند مي تواند در سيستمهاي چند ستاره اي نيز رخ دهد و منحصر به سيستمهاي دوگانه نيست.

www.nojum.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



خوشه جوان و ابر الكتروني

ستاره شناسان ناسا، ابر پر انرژي از الكترون ها را كه يك خوشه جوان را احاطه كرده است كشف كرده اند. اين ذرات كه داراي انرژي بسيار بسيار زيادي هستند مي توانند تغييرات چشمگيري در تركيب شيميايي قرص هايي كه سرانجام سياره ها را در اين خوشه شكل خواهند داد بوجود آورند.
اين خوشه كه RCW38 نام دارد ناحيه اي به اندازه 5 سال نوري اشغال مي كند. اين خوشه شامل بيش از 5000 ستاره است كه در كمتر از يك ميليون سال پيش شكل گرفته اند و به نظر مي رسد هنوز در اين خوشه ستارگان جديدي در حال شكل گيري هستند. تصور مي شود محيطي كه ستارگان خوشه در آن قرار گرفته اند براي توليد گازهاي داغ محيط مناسبي باشد در عين حال اين محيط براي توليد ذرات پرانرژي مناسب به نظر نمي آيد. چنين ذراتي معمولا از انفجار ستارگان در ميدان هاي مغناطيسي قوي اطراف ستاره هاي نوتروني يا سياه چاله ها توليد مي شوند اما هيچ يك از اين موارد در RCW38 وجود ندارند.
نتيجه مشاهدات در اين خوشه با دانسته هاي گذشته مطابقت ندارد. اطلاعات نشان ميدهد الكترون هاي به شدت پر انرژي در اين ناحيه شكل گرفته اند. اما چگونه؟ ما نمي دانيم.
طيف اشعه ايكس ابر هاي گازي كه خوشه را احاطه كرده اند طيفي پر انرژي است. از آنجا كه وقتي اين الكترون ها كه به اندازه تريليون ها ولت انرژي دارند وارد ميدان مغناطيسي خوشه شوند اشعه ايكس توليد مي كنند، بايد الكترون ها را در توليد چنان طيف پر انرژي سهيم دانست.
يكي از علل پيدايش اين الكترون هاي پر انرژي ميتواند سوپر نوايي باشد كه در گذشته در اين خوشه رخ داده است و ما به آن پي نبرده ايم. هر چند كه آثار يك سوپرنوا از جمله موج انفجار يا تشكيل يك ستاره نوتروني دوار مي تواند چندين هزار سال پيش از بين رفته باشد اما شايد در هماهنگي با ساير عوامل در تشكيل اين الكترون ها نقش داشته اند.
بدون در نظر گرفتن منشا پيدايش اين الكترون ها حضور آنها مي تواند تركيب شيميايي قرص هاي پيش ستاره اي را تغيير دهد كه ممكن است اين آثار بيليون ها سال بعد آشكار شود.
به عنوان مثال در منظومه شمسي خودمان دلايلي براي وجود نوكلئيدهاي راديواكتيو كه براي مدت كمي وجود داشته اند در دست داريم (آلمينيوم 26 شناخته ترين نوكلئيد است). اين مطلب يك مرحله پر انرژي را در شكل گيري منظومه شمسي تصديق مي كند.
RCW38 حدودا 6000 سال نوري از زمين فاصله دارد و يكي از نزديك ترين نواحي ستاره دار به زمين است كه ستاره هاي داغ و جواني دارد.

مترجم: معصومه يوسفي /www.alacheegh.com

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


چهل ميليون بار تابناك تر از خورشيد در دورترين نقطه كهكشان راه شيري ستاره اي وجود دارد كه 40 ميليون بار درخشان تر از خورشيد و 150 بار سنگين تر از آن است.هرچند ظاهرا اين ستاره درخشان ترين ستاره اي است كه تاكنون رديابي شده، ابري از گرد و غبار مانع از رويت آن با چشم غيرمسلح مي شود.ستاره شناسان دانشگاه فلوريداي آمريكا براي محاسبه درخشندگي اين ستاره از تشعشعات مادون قرمز آن، كه مي تواند از اين ابر تيره عبور كند، استفاده كرده اند.آنها مي گويند حجم عظيم اين ستاره، كه "ال بي وي 20-1806" نام گرفته است، نشان مي دهد كه طول عمري بسيار كوتاه خواهد داشت.
يك سخنگوي گروه اخترشناسان دانشگاه فلوريدا مي گويد كه "ستاره ال بي وي" و "ستاره تپانچه اي"، كه تا قبل از كشف اخير درخشان ترين ستاره در راه شيري قلمداد مي شد، تقريبا به يك اندازه تابناك هستند.
در حالي كه "ستاره تپانچه اي"، فقط به ميزان پنج تا شش ميليون بار درخشان تر از خورشيد خودنمايي مي كند، رقيب جديدش به مراتب نوراني تر است.پروفسور استيو آيكنبري، از اعضاي محققان فلوريدا، گفت: "به نظر مي رسد ما عظيم ترين و درخشان ترين ستاره را كشف كرده ايم."با اين حال اين ادعا با ترديد روبروست. اين احتمال وجود دارد كه ستاره عظيم كشف شده فقط خوشه اي متراكم از ستاره هاي كم رنگ تر باشد.
دكتر دان فيگر، يكي از منجمان انستيتو علمي تلسكوپ فضايي و سرپرست گروه كاشفان "ستاره تپانچه اي" در سال 1997، مي گويد كيفيت بالاي اطلاعاتي كه گروه فلوريدا جمع آوري كرده است؛ از احتمال خوشه اي بودن اين ستاره جديد مي كاهد، اما آن را كاملا مردود نمي كند.
او گفت: "براي تعيين فاصله اين جرم عظيم از ما و اين كه آيا به واقع بزرگترين ستاره راه شيري است يا نه، بايد مطالعات بيشتري انجام شود."
اخترشناسان از سال 1990 از وجود اين ستاره مطلع بوده اند و آن را در گروه "ستارگان متغير به رنگ آبي تابان"، كه نسبتا نادرند و عمر كوتاهي دارند، قرار داده بودند."ال بي وي 20-1806" ستاره اي نسبتا جوان است كه عمر آن كمتر از دو ميليون سال تخمين زده مي شود، درحالي كه خورشيد ستاره اي پنج ميليارد ساله است.پروفسور آيكنبري مي گويد ستارگان معمولي مانند خورشيد مي توانند تا ده ميليارد سال به حيات خود ادامه دهند، اما عمر ستارگاني مانند "ال بي وي 20-1806" كوتاه و پرماجراست.
وي گفت: "هرچه جرم ستاره اي بيشتر باشد، سوخت اتمي آن بيشتر است و در نتيجه زودتر مي سوزد."
بر اساس نظريه هاي متداول درباره نحوه تشكيل ستارگان، جرم يك ستاره نمي تواند از 120 برابر جرم خورشيد بيشتر باشد.
به همين دليل جرم "ال بي وي 20-1806"، كه 150 برابر خورشيد است، براي دانشمندان معما شده است.
دكتر فيگر گفت پژوهش هايي كه محققان دانشگاه فلوريدا درباره اين ستاره انجام داده اند، خدمت بزرگي به علم نجوم بوده است و به منجمان در درك فرآيند تشكيل ستارگان كمك خواهد كرد.

www.nojum.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


خلاصه‌اي‌ از تاريخ‌ نجوم‌

از يونان‌ باستان‌ تا قبل‌ از كوپرنيك‌

شايد به‌ نظر بعضي‌ها پرداختن‌ به‌ تاريخ‌ علم‌، كاري‌ عبث‌ باشد، ولي‌ اگر اهميت‌ فلسفة‌ علم‌ را درك‌ كرده‌ باشيم‌، آنگاه‌ سخن‌ ايمره‌ لاكاتوش‌ بسيار سودمندخواهد بود: "فلسفة‌ علم‌ بدون‌ تاريخ‌ علم‌ تهي‌ است‌، تاريخ‌ علم‌بدون‌ فلسفة‌ علم‌ نابيناست‌."
آشنايي‌ با روشهاي‌ علمي‌ و تجربي‌ مردان‌ بزرگ‌ علم‌ در طي‌ قرون‌،و چگونگي‌ استدلال‌ نمودن‌ ايشان‌ و همچنين‌ روند پيشرفت‌ علوم‌گوناگوني‌ مانند رياضيات‌، نجوم‌، فيزيك‌ و... نه‌ تنها روند قانون‌مندو منطقي‌ آن‌ را در برابر چشمان‌ ما مي‌گشايد بلكه‌ شكوهمندي‌بناي‌ عظيمي‌ به‌ نام‌ علم‌ را هرچه‌ بيشتر درك‌ خواهيم‌ نمود. يكي‌ ازتبعات‌ آن‌ براي‌ خودمان‌، آمادگي‌ براي‌ تفكر درست‌ و قانونمند درعرصه‌هاي‌ گوناگون‌ مي‌باشد.
دكتر پرويز شهرياري‌ در كتاب‌ "جمشيد كاشاني‌ رياضي‌ دان‌ ايراني‌" پس‌ از ذكر نكات‌ مهمي‌ در باره‌ اهميت‌ تاريخ‌ رياضيات‌ و به‌ طور كلي‌، تاريخ‌ علم‌ مي‌نويسد: "تاريخ‌ گذشتة‌ رياضيات (وعلم‌) ما را قانع‌ مي‌كند كه‌، كشف‌هاي‌ رياضي‌ (و علمي‌) تصادفي‌ و جدا از هم‌ و محصول‌ نبوغ‌ فرد يا ملت‌ برگزيده‌اي‌ نبوده‌ است‌ و نشان‌ ميدهد كه‌ اين‌ پيشرفت‌ قانونمند است‌ و به‌ همين‌ مناسبت‌، بررسي‌ و مطالعه‌ آن‌، راه‌ امروز و فرداي‌ ما را روشن‌ مي‌كند." بامراجعه‌ به‌ اين‌ كتاب‌ خواهيد پذيرفت‌ كه‌ اهميت‌ رجوع‌ به‌ تاريخ‌ علم‌ فوِق تصور است‌.
در اين‌ ميان‌ پرداختن‌ به‌ تاريخ‌ علم‌ نجوم‌، لطفي‌ ديگر دارد. بسيارجالب‌ است‌ كه‌ بخواهيم‌ سرچشمه‌ كشف‌هاي‌ مهم‌ را بدانيم‌ هرچند مدل‌هاي‌ باستاني‌ در نظر امروزي‌ ما نادرست‌ و شايد مضحك‌ به ‌نظر برسند، ولي‌ با نگاهي‌ عميق‌تر و موشكافانه‌تر عظمت‌ فكر انساني‌ و تاريخ‌ تكامل‌ آن‌ ما را به‌ تامل‌ وا مي‌دارد.
به‌ قول‌ نويسندة‌ كتاب‌ طرح‌ فيزيك‌ هاروارد، سرانجام‌ به‌ لذتي‌ خواهيم‌ رسيد كه‌ از مشاهدة‌ جهان‌ هستي‌ در پرتو اين‌ انديشه‌هاي‌ نو به‌ انساني‌ انديشمند دست‌ ميدهد.
در اين‌ مقاله‌ سعي‌ داريم‌ با آرايي‌ كه‌ در طول‌ قرن‌ها براي‌ توجيه‌ و پيش‌ بيني‌ حركات‌ آسماني‌ ارائه‌ شده‌ است‌، بپردازيم‌. در آن‌ روزگار، همچون‌ روزگار ما همة‌ اين‌ دگرگوني‌ها و بي‌ نظمي‌ها به‌توضيحي‌ مناسب‌ احتياج‌ داشت‌. يونانيان‌ در شمار نخستين‌ اقوامي‌ بودند كه‌ به‌ جستجوي‌ توضيحي‌ منطقي‌ و روشن‌ براي‌پديده‌هاي‌ طبيعي‌ برآمدند.
آراء يونانيان‌ :
افلاطون‌، فيلسوف‌ يوناني‌ قرن‌ چهارم‌ پيش‌ از ميلاد، مساله‌اي‌ براي‌ توضيح‌ حركت‌هاي‌ آسماني‌ وضع‌ كرد. او مي‌گفت‌: ستارگان‌ نمايندة‌ موجودات‌ تغييرناپذير و جاودانه‌ هستند با سرعت‌يكنواخت‌ و در كاملترين‌ و منظم‌ترين‌ مسيرها در آسمان‌، به‌ دورزمين‌ مي‌گردند. توجيه‌ افلاطون‌ مبني‌ بر اينكه‌ تمامي‌ ستارگان‌ و سيارات‌ بايد در مسيرهايي‌ دايره‌ وار (چون‌ دايره‌ كاملترين‌ شكل‌است‌) به‌ دور زمين‌ بچرخد، به‌ مدت‌ 2 هزار سال‌ مهمترين‌ مساله ‌در نجوم‌ باقي‌ ماند.
راه‌ حلي‌ كه‌ يونانيان‌ براي‌ توضيح‌ اين‌ پديده‌ها مطرح‌ مي‌نمودند، كاملاً مبتني‌ بر مشاهده‌اي‌ بود كه‌ از آسمان‌ داشتند. ايشان‌ مي‌ديدند كه‌ ستارگان‌ گويي‌ بر سطح‌ دروني‌ كره‌اي‌ چسبيده‌اند و اين‌ كره‌ به‌ دور زمين‌ مي‌گردد. از طرف‌ ديگر حركت‌ خصوصي‌ خورشيد را به‌ همين‌ گونه‌ توصيف‌ مي‌كردند.
آنان‌ فرض‌ نمودند كه‌ زمين‌ در مركز كره‌ بلورين‌ (شفاف‌) بزرگي‌قرار دارد كه‌ اين‌ كره‌ در 24 ساعت‌ يك دور به‌ دور زمين‌مي‌چرخد. درون‌ اين‌ كره‌ ديگري‌ قراردارد كه‌ به‌ كره‌ اول‌ متصل‌ است‌. اين‌ كره‌ فلك‌ حامل‌ خورشيد است‌ كه‌ محورش‌ حدود 5/23 درجه با محور چرخش‌ كرة‌ بزرگ‌ زاويه‌ دارد. با چرخش‌ كرة‌ آسمان‌، فلك‌ حامل‌ خورشيد نيز مي‌چرخد و در همين‌ حين‌ فلك‌حامل‌ خورشيد به‌ دور محور خود در يك‌ سال‌ ادر حال‌ دوران‌ است‌.
پيش‌ از فلك‌ حامل‌ خورشيد، حامل‌ ماه‌ و زهره‌ و عطارد قراردارند، كه‌ به‌ زمين‌ نزديك‌ ترند و خارج‌ فلك‌ خورشيد، افلاك‌ حامل‌ مريخ‌، مشتري‌ و زحل‌ قرار گرفته‌اند كه‌ همگي‌ به‌ كرة‌ آسمان‌ (فلك‌ الافلاك‌) متصل‌ اند. يونانيان‌ سعي‌ مي‌كردند كه‌ با انتخاب‌ اندازه‌ مناسب‌ براي‌ فلك‌ها و سرعت‌ و جهت‌ آنها، مدل‌ را با مشاهده‌ سازگار نمايند.
"طالس‌" يكي‌ از فلاسفة‌ يونان‌ باستان‌ توانست‌ خورشيد گرفتگي ‌28 ماه‌ مه‌ سال‌ 585 قبل‌ از ميلاد را پيش‌ بيني‌ كند. اين‌ موضوع ‌جز از باريك‌ بيني‌ دقتي‌ ميدهد كه‌ اخترشناسي‌ باستان‌ بدان‌ دست‌ يافته‌ بود.
اختر شناس‌ ديگر به‌ نام‌ فيثاغورس‌ و شاگردانش‌ دستاوردهاي ‌مهمي‌ داشت‌. اولاً فيثاغورسيان‌ بودند كه‌ به‌ اين‌ بينش‌ دست‌ يافته‌ بودند كه‌ خورشيد و ماه‌ و ستارگان‌ از جمله‌ زمين‌، كروي‌ هستند. البته‌ دليل‌ ايشان‌ اين‌ بود كه‌ كره‌، كاملترين‌ اشكال‌ است‌ و چون‌همه‌ چيزها به‌ عقيده‌ ايشان‌ رياضي‌ هستند، هر چيزي‌ بايد كامل‌باشد. همچنين‌ پيشنهاد كردند كه‌ ماه‌ خودش‌ منبع‌ نور نيست‌ بلكه‌ نور خورشيد را باز مي‌تاباند.
نجوم‌ اسكندريه
اسكندريه‌ شهري‌ مديترانه‌اي‌ در ساحل‌ مصر است‌. اسكند اين‌شهر را بدين‌ نيت‌ بر پا داشت‌ كه‌ كانوني‌ باشد براي‌ همة‌ دانش‌ها و دانشمندان‌ هراكليدس‌، اراتستنس‌، آريستارخوس‌ و بطليموس‌ همگي‌ از بزرگان‌ نجوم‌ اسكندراني‌ به‌ شمار مي‌روند.
هراكليدس‌ معتقد بودند كه‌ برخي‌ سيارات‌ مانند زهره‌ و مريخ‌ به‌گرد خورشيد در حركت‌ اند و خورشيد به‌ روي‌ مداري‌ به‌ دورزمين‌ در گردش‌ مي‌باشند اراتستنس‌ نخستين‌ كسي‌ بود كه‌ در تاريخ ‌علم‌ دست‌ به‌ اندازه‌گيري‌ قطر كره‌ زمين‌ زد. وي‌ قطر كره‌ زمين‌ را به‌ وسيله‌ تفاوت‌ ارتفاع‌ خورشيد در دو شهر، در زماني‌ واحدبدست‌ آورد.
آريستارخوس‌ كه‌ احتمالاً تحت‌ تاثير هراكليدس‌ بوده‌ است‌، مدل‌ ونظريات‌ جالبي‌ اظهار داشته‌ است‌:
1ـ محاسبة‌ او درمورد فاصلة‌ ماه‌ از زمين‌ و محاسبة‌ قطر ماه‌ بادقت‌ خوبي‌، صحيح‌ بود. (البته‌ او محاسباتي‌ دربارة‌ فاصلة‌ خورشيد و اندازه‌ آن‌ دارد كه‌ با خطاي‌ بسياري‌ همراه‌ است‌)
2ـ آريستارخوس‌ به‌ پذيرش‌ اين‌ واقعيت‌ راغب‌ بود كه‌ فواصل‌ بين‌اجرام‌ آسماني‌ و به‌ تبع‌ آن‌ اندازة‌ عالم‌ بسيار عظيم‌ و بسي‌ بيشتر از آن‌ است‌ كه‌ تا آن‌ زمان‌ كسي‌ توانسته‌ باشد تصوركند.
3ـ زمين‌ به‌ دور خورشيد در گردش‌ است‌.
4ـ او معتقد بود كه‌ خورشيد از زمين‌ بسيار بزرگتر است‌ و با توجه‌ به‌ اينكه‌ زماني‌ زمين‌ را بزرگترين‌ جسم‌ مي‌پنداشتند، اين‌ نظربسيار جالبي‌ بوده‌ است‌ كه‌ از طريق‌ محاسبه‌ به‌ دست‌ آورده‌ بود.
5ـ زمين‌ به‌ گرد خود مي‌چرخد.
نظرية‌ خورشيد مركزي‌ آريستا خوس‌ علت‌ بعضي‌ پديده‌ها را كه‌ توسط‌ يونانيان‌ قابل‌ توجيه‌ نبود، را به‌ خوبي‌ توضيح‌ ميداد. مثلاً حركت‌ رجعي‌ سيارات‌ و اينكه‌ چرا در حين‌ حركت‌ رجعي‌ پرنورتر مي‌شوند. ولي‌ با اين‌ همه‌، اين‌ نظر براي‌ فلاسفة‌ آن‌ زمان‌ قابل‌ پذيرش‌ نبود. اولاً اينكه‌ تصور حركت‌ زمين‌ با انديشه‌هاي‌ فلسفي‌ كه ‌زمين‌ با اجرام‌ فلكي‌ تفاوت‌ دارد و جاي‌ طبيعي‌ آن‌ بايد در مركزجهان‌ باشد، مبانيت‌ داشت‌. معاصران‌ آريستاخوس‌، او را به‌ سبب‌ متحرك‌ دانستن‌ زمين‌ كافر مي‌دانستند. دوماً فلاسفه‌ دلايل‌ قانع‌كننده‌ خود را داشتند:
ايشان‌ عنوان‌ مي‌كردند كه‌ اگر زمين‌ به‌ دور خورشيد حركت‌ باشد بايد حركات‌ منظره‌اي‌ براي‌ ستارگان‌ رويت‌ شود.
اختلاف‌ منظر زماني‌ پيش‌ مي‌آيد كه‌ ناظر مكان‌ خود را نسبت‌به‌ جسمي‌ كه‌ به‌ آن‌ نگاه‌ مي‌كند در جهت‌ عمود بر خط‌ و اصل‌خود و جسم‌ تغيير دهد.
ناظر زماني‌ كه‌ در نقطة‌ ش قرار دارد، خط‌ كشي‌ كه‌ روي‌ مسيرقرار دارد را امتداد درخت‌ سمت‌ راست‌ مي‌بيند. در حالي‌ كه‌وقتي‌ از نقطة‌ ذ نگاه‌ مي‌كند، خط‌ كش‌ نسبت‌ به‌ تصوير زمينه‌ تغيير مكان‌ ميدهد و در امتداد درخت‌ سمت‌ چپ‌ ديده‌ مي‌شود.
فلاسفه‌ مي‌گفتند اگر زمين‌ به‌ دور خورشيد در گردش‌ باشد و مكانش‌ تغيير كند بايد مكان‌ ظاهري‌ ستارگان‌ در آسمان‌ تغييركند، يعني‌ اختلاف‌ منظر داشته‌ باشند ولي‌ در آن‌ زمان‌ همچنين‌حركتي‌ رؤيت‌ نشده‌ بود. (البته‌ امروزه‌ بوسيله‌ تلسكوپ‌ها اختلاف‌ منظر ستارگان‌ رؤيت‌ شده‌ است‌)
بطليموس‌ و المجسطي
بطليموس‌ منجم‌ بزرگ‌ اسكندراني در 150 ميلادي‌ كتاب‌ المجسطي‌ را به‌ رشتة‌ تحرير در آورد. او در اين‌ كتاب‌ به‌ دنبال‌ منظومه‌ ايست‌ كه‌ قادر به‌ پيشگويي‌ دقيق‌ مواضع‌ هر سياره‌ باشد. نوع‌ منظومه‌ و فيزيك‌ حركت‌ها، در مدل‌ او، مبني‌ بر فرضيه‌هاي ‌ارسطو بود. در واقع‌ علت‌ اصلي‌ اين‌ نكته‌ كه‌ بطليموس‌ نظرية‌ زمين‌مركزي‌ را پذيرفت‌ نه‌ خورشيد مركزي‌ را همين‌ بود كه‌ با عوامل‌حركت‌ يعني‌ ديناميك‌ ارسطويي‌ بر اساس‌ حركت‌ طبيعي‌ سازگار بود. وي‌ براي‌ هرچه‌ دقيق‌تر ساختن‌ تئوري‌ زمين‌ مركزي‌ سه‌ طرح‌ مهم‌ دارد و فلك‌ خارج‌ مركز، فلك‌ تدوير، فلك‌ معدل‌ المسير وي‌سعي‌ نمود با استفاده‌ از اين‌ سه‌ شگرد، نه‌ تنها حركات‌ نايكنواخت‌خورشيد و سيارات‌ و ماه‌ را تعيين‌ كند بلكه‌ پديده‌هايي‌ مانندحركت‌ رجعي‌ سيارات‌ را نيز مي‌توانست‌ توضيح‌ دهد.
فلك‌ خارج‌ از مركز:
سياره‌ بر روي‌ فلك‌ حامل‌ خود قرار دارد، و فلك‌ حامل‌ به‌ دور مركزش‌ مي‌چرخد و سياره‌ را با خود بر مي‌گرداند. ولي‌ مركز اين‌ فلك‌ در مركز زمين‌ نيست‌ بلكه‌ از زمين ‌فاصله‌ دارد.
فلك‌ تدوير:
فلكي‌ است‌ كه‌ مركز آن‌، بر روي‌ فلك‌ حامل‌ قرار دارد سياره‌ روي‌ سطح‌ فلك‌ تدوير نصب‌ شده‌ و در حين‌ گردش‌ فلك‌ تدوير، همراه‌ فلك‌ حامل‌ به‌ دور زمين‌ بر مي‌گردد.
نكته‌ جالبي‌ كه‌ دربارة‌ فلك‌ تدوير سيارات‌ خارجي‌ ايجاد كرد آن‌ بود كه‌ دورة‌ گردش‌ فلك‌هاي‌ تدوير سيارات‌ بيروني‌ و دور مركزشان‌ همگي‌ يكسال‌ بود. در واقع‌ چون‌ بطليموس‌ نمي‌خواست‌ زمين‌ را با دورة‌ تناوب‌ يكسال‌ به‌ دور خورشيد در نظر بگيرد، مجبور بود فلك‌ تدوير سيارات‌ را با دورة‌ تناوب‌ يكسان‌ در نظر بگيرد تا حركات‌ رجعي‌ سيارات‌ خارجي‌ را توضيح‌ دهد.
و حركات‌ رجعي‌ سيارات‌ يكسان‌ نبود. مريخ‌ حركات‌ رجعي‌ متفاوتي‌ درهر بار، نشان‌ ميداد: گاهي‌ حلقوي‌، گاهي‌ زيگ‌ زاگ‌... پس‌ بطليموس‌ ترفندي‌ ديگر زد: فلك‌ معدل‌ المسير. او براي‌ انسجام‌ در مدل‌ قمري‌ نيز مجبور شد علاوه‌ بر فلك‌تدوير، فلك‌ معدل‌ المسير را نيز به‌ كار ببندد.
فلك‌ معدل‌ المسير:
بطليموس‌ فرض‌ كرد كه‌ فلك‌ حامل‌ سياره‌خود داراي‌ حركتي‌ ثانويه‌ است‌. به‌ اين‌ معنا كه‌ مركز فلك‌ معدل‌المسير نقطة‌ ژ به دور نقطه ديگري درحال‌ گردش‌ است‌.
با ورود فلك‌ معدل‌ المسير به‌ بعضي‌ از قسمت‌هاي‌ يمدل ‌بطليموس‌، پيچيدگي‌ كار را ناخوشايند نمود و شايد يكي‌ از دلايل‌كه‌ منجمين‌ پس‌ از بطليموس‌ شروع‌ به‌ نقد وي‌ كردند، همين‌ فلك‌معدل‌ المسير بود.
كتاب‌ المجسطي‌ و استدلال‌ها و محاسباتي‌ كه‌ در آن‌ بود، باعث‌ شدكه‌ مدل‌ بطليموس‌ به‌ الگويي‌ مناسب‌ براي‌ پيش‌ بيني‌ موقعيت ‌اجرام‌ سماوي‌ با دقت‌ مطلوبي‌ تبديل‌ شود. مدل‌ سياره‌اي‌ بطليموس‌ قريب‌ 1500 سال‌ مورد استفاده‌ بود. چرااين‌ مدت‌ طولاني‌ مدل‌ بطليموس‌ باقي‌ ماند؟
از دلايلي‌ كه‌ ميتوان‌ به‌ آنها اشاره‌ كرد:
1 - دقت‌ كافي‌ مدل‌ براي‌ پيش‌ بيني‌ موضع‌ اجرام‌ سماوي‌ (حدود 2 درجه)
2 - با فلسفة‌ ارسطويي‌، مورد پذيرش‌ همه‌، انطباق داشت‌.
3 - و همچنين‌ با اعتقادات‌ مذهبي‌ زمان‌ سازگار بود و هر مدل‌ديگري‌ به‌ معناي‌ اختلاف‌ با اعتقادات‌ مذهبي‌ به‌ شمار مي‌رفت‌ و صاحب‌ آن‌ انديشه‌ كافر محسوب‌ مي‌شد.
سخن‌ را بدين‌ جا پايان‌ نمي‌دهيم‌، چرا كه‌ پس‌ از بطليموس‌ دانشمنداني‌ ظهور كردند كه‌ تنها آثار ارزشمند يونانيان‌ و علوم‌اسكندريه‌ را پاسداري‌ نمودند، بلكه‌ تصحيحاتي‌ نيز برآنها انجام‌دادند، و اين‌ امر سرماية‌ عظيم‌ بشري‌ را به‌ نسل‌هاي‌ بعد منتقل‌ساختند، كه‌ اگر ايشان‌ نبودند، شايد اين‌ علوم‌ از بين‌ مي‌رفت‌.

اميرمحمد گميني/www.alacheegh.com

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


خورشید

مقدمه

خورشید ستاره‌ای است از ستارگان رشته اصلی که 5 میلیارد سال از عمرش می‌گذرد. این ستاره کروی شکل بوده و عمدتا از گازهای هیدروژن و هلیوم تشکیل شده است. وسعت این ستاره 1.4 میلیون کیلومتر (870000 مایل) است. جرم این ستاره 7 برابر جرم یک ستاره معمولی بوده و همچنین 750 برابر جرم تمام سیاراتی است که به دورش می‌چرخند. در هسته خورشید ، جرم توسط واکنشهای هسته‌ای تبدیل به تشعشعات الکترومغناطیسی که نوعی انرژی هستند، می‌شود. این انرژی به سمت بیرون تابانده شده و باعث درخشنگی خورشید می‌گردد. سایر اجسام آسمانی موجود در منظومه شمسی که توسط جاذبه خورشید در مدارهایشان قرار گرفته‌اند نیز گرمایشان را از این انرژی می‌گیرند.
مواد تشکیل دهنده خورشید حالت گازی دارند، بنابراین خورشید محدوده دقیق و معینی نداشته و مواد اطراف آن بتدریج در فضا منتشر می‌شوند. اما چنین به نظر می‌رسد که خورشید لبه تیزی داشته باشد، چرا که بیشتر نوری که به زمین می‌رسد از یک لایه که چند صد کیلومتر ضخامت دارد ساطع می‌شود. این لایه فوتوسفر نام داشته و به عنوان سطح خورشید شناخته شده است. بالای سطح خورشید ، کروموسفر یا رنگین کره و هاله خورشیدی قرار دارند که با همدیگر جو خورشید را تشکیل می‌دهند.
مرکز خورشید مانند کوره‌ای هسته‌ای است با دمای 15 میلیون درجه سانتیگراد (27 میلیون درجه فارنهایت) که چگالی‌اش 160 برابر آب می‌باشد. تحت چنین شرایطی هسته‌های اتم هیدروژن باهم ترکیب شده و تبدیل به هسته‌های هلیووم می‌شوند. در این حین، 0.7 درصد جرم ترکیب شده ، تبدیل به انرژی می‌شود. از 590 میلیون تن هیدروژنی که در هر ثانیه در مرکز خورشید ترکیب می‌شوند، 3.9 میلیون تن به انرژی تبدیل می‌شود. این سوخت هیدروژنی ، تا 5 میلیارد سال دیگر دوام خواهد داشت. مسیر نامنظم 2 میلیون سال طول می‌کشد تا انرژی تولید شده در مرکز خورشید به سطح آن رسیده و بصورت نور و گرما تابش کند، سپس بعد از فقط 8 دقیقه ، این انرژی به زمین می‌رسد.
هنگامی که خورشید منبسط می شود تا تبدیل به یک غول سرخ شود، قطرش حدود 150برابر بزرگتر خواهد شد. گازهای منبسط شده و داغ، رنگ زرد و حرارت خود را از دست داده و قرمز رنگ و سرد خواهند شد. اما بخاطر بزرگتر شدن سطح خورشید،درخشندگی آن 1000برابر افزایش یافته و نور بیشتری ساطع خواهد کرد.

زبانه‌ها و شعله‌های خورشیدی

زبانه حلقوی در شکل پایین ، خطوط میدان مغناطیسی ، دو لکه خورشیدی را به هم متصل کرده است. در سال 1973 ، یک زبانه خورشیدی (سمت چپ تصویر) 000/588 کیلومتر (365.000 مایل) از سطح خورشید را پوشاند. اغلب فعالیتهای شدید خورشید در نزدیکی لکه‌های خورشیدی رخ می‌دهند. شعله‌های خورشیدی ، جرخه‌هایی از انرژی هستند که عمر چند ساعته دارند، این شعله‌ها هنگامی بوجود می‌آیند که مقدار زیادی انرژی مغناطیسی بطور ناگهانی آزاد شود. زبانه‌های خورشیدی ، فوارانهایی از گاز مشتعل هستند که ممکن است صدها هزار کیلومتر در فضا پیش بروند. میدان مغناطیسی خورشید می‌تواند زبانه‌های حلقوی را هفته‌ها در فضا پیش بروند معلق نگاه دارد.

باد خورشیدی

هاله (جو بیرونی) خورشید حاوی ذراتی است که انرژی کافی برای فرار از جاذبه خورشید را دارند. این ذرات بصورت مارپیچی با سرعتی معادل900 کیلومتر (560 مایل) در ثانیه از خورشید دور شده و باد خورشیدی را بوجود می‌آورند. این ذرات در همان مسیرهای میدان مغناطیسی خورشید حرکت می‌کنند و از آنجا که دارای بار الکتریکی هستند، منظومه شمسی را پر از جریانات الکتریکی می‌کنند. ناحیه فعالیتهای خورشیدی ، هلیوسفر (کره خورشیدی) نامیده می‌شود. باد خورشیدی در هر ثانیه حدود یک میلیون تن هیدروژن حورشید را از بین می‌برد. 100000 میلیارد سال طول خواهد کشید تا باد خورشیدی تمام جرم خورشید را در فضای بین سیاره‌ای پخش کند، اما طول عمر طبیعی خورشید فقط 10 میلیارد سال است.

چرخه‌ها و لکه‌های خورشیدی

حرکت وضعی خورشید باعث ایجاد میدان مغناطیسی می‌شود، مناطق استوایی خورشید سریعتر از مناطق قطبی آن چرخیده و این امر باعث می‌شود که خطوط میدان مغناطیسی درون خورشید حلقه بزنند. این خطوط در صورت خروج از سطح خورشید ، باعث فعالیتهای خورشیدی نظیر لکه‌های خورشیدی ، شعله‌ها و زبانه‌های خورشیدی می‌شوند. این فعالیتها ، بخصوص لکه‌های خورشیدی ، چرخه‌ای 11 ساله دارند.

مرگ خورشید

5 میلیارد سال بعد ، بیشتر هیدروژن موجود در هسته خورشید گداخته شده و صرف تهیه هلیوم خواهد شد. در آن زمان ، جاذبه باعث انقباض هسته شده و فشار ، دمای آنرا افزایش خواهد داد. هیدروژن شروع به سوختن در پوسته اطراف هسته خواهد کرد. انرژی حاصل از این گداخت هسته‌ای در پوسته ، باعث انبساط لایه‌های خارجی خواهد شد و سیارات عطارد و زهره را ذوب می‌کند و آنها را در بر می‌گیرد. انبساط خورشید تا مدار زمین متوقف شده و حرارتش تمام موجودات زنده را از بین می‌برد. بعد از آن خورشید تبدیل به یک غول سرخ می‌شود. سپس ، لایه‌های خارجی در فضا پخش شده و یک سحابی سیاره‌ای تشکیل خواهند داد. هسته نیز بصورت یک ستاره کوتوله سفید باقی مانده و بتدریج از بین خواهد رفت. پس می‌توان گفت که با فرا رسیدن مرگ خورشید ، مرگ زمین و تمام موجودات این سیاره فرا می‌رسد.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



مريخ مي خندد

در تصوير جديد سطح مريخ يكي از حفره هاي اين سياره به زمينيان لبخند مي زند
نقشه بردار سراسر مريخ (MGS) هرروزه تصاوير متعددي از سطح مريخ تهيه مي كند اين تصاوير اخترشناسان را كمك مي كند تا عوارض سطحي مريخ و تغييرات آب و هوايي سياره سرخ را زير نظر داشته باشند. اخيرا MGS تصويري از يك گودال مريخي موسوم به دهانه Galle تهيه كرده است كه نماي آن را با دو روش پردازشي گوناگون در بالا مشاهده مي كنيد.اين گودال كه به شكل غير رسمي به صورتك خندان مريخي موسوم است در تصوير جديد لبخند خود را آشكار تر از قبل نمايش مي دهد.اين تصوير در اوايل فصل زمستان نيمكره جنوبي مريخ گرفته شده است. در اين هنگام لايه اي از رفك هاي دي اكسيد كربن بر سطح مريخ ظاهر مي شود كه در اين تصوير سايه روشنهاي سفيد – خاكستري را به وجود آورده اند.اين اختلاف رنگي ايجاد شده بر اثر برفهاي دي اكسيد كربن باعث آشكار تر شدن لبخند مريخي شده است شيد در اين شرايط بهتر با شد كه آن را قهقهه ي مريخي بنامييم .حفره Galle در مختصات 51 S و 31 W قرار دارد و خورشيد از جهت بالا و سمت چپ تصوير به اين موضع مي تابد.قطر اين دهانه خندان 230كيلومتر است.
پيش از اين نيز تصويري از يك صورت مريخي در تصاوير وايكينگ به دست آمده بود كه بحثهاي فراواني در خصوص امكان وجود هوش فرازميني به وجود آورد اما بعدها معلوم شد كه بازتاب نور از يكي از كوههاي مريخ عامل ايجاد آن صورتك بوده است.

منبع :www.nojum.ir

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


حفره سياه

بررسي وقايع روي داده در اطراف يك سياه چاله از كارهاي جالب براي اغلب اختر شناسان حرفه اي در مراكز بزرگ تحقيقاتي در جهان بوده است. چرا كه اين اجرام ، با اجرام ديگري كه ما مي شناسيم بسيار متفاوت بوده و اين تفاوت موجب ايجاد حس كنجكاوي بسياري در ميان دانشمندان شده است. ذراتي كه از اطراف اين اجرام به بيرون پرتاب مي شوند بسيار پر انرژي هستند. همچنين طيف الكترومغناطيس گسيلي آنها از محدوده ي امواج راديويي تا اشعه ي x و نيز كاملاً در بر مي گيرد. اين امواج انرژي زيادي دارند و تنها منبع ايجاد چنين تشعشات ، اجرام بسيار سنگين و چگال مي توانند باشند كه همچون يك شتابدهنده ، ذرات را به بيرون پرتاب مي كنند . بايد توجه داشت كه گسيل اين ذرات و انرپي در تمام سطح سياه چال صورت نمي گيرد؛ و مكان هاي خاصي براي گسيل اين ذرات و اين فوتون ها وجود دارد. علت اين امر هم چگال بودن بيش از اندازه ي اين اجرام است كه تغييرات شديدي در فضاي اطراف خود ايجاد مي كنند.
در توضيح اين مطلب بايد گفت كه فضاي اطراف يك سياه چاله با فضاي دور تر از آن و نيز با فضاي اطراف يك جرم كوچك مثل زمين بسيار متفاوت دارد اين تفاوت ويژگيهاي خاصي را نيز براي سياه چاله ايجاد مي كند. براي مثال بايد گفت چيزي كه امروزه فيزيكدانان از آن به عنوان افق رويداد سياه چاله نام مي برند همان تفاوت فضا زماني اطراف يك حفره ي سياه است. در توضيح افق رويداد سياه چاله هم بايد گفت فضايي در اطراف سياه چاله است كه فضا و زمان در دوسري آن بطور فاحشي متفاوت هست.
حال با توجه به اين توضيحات مي توان ايجاد حفره هاي عميتاً فضايي در اطراف سياه چاله ها را توضيح داد. چون حفره فضايي در اثر كشيدگي بيش از اندازه ايجاد و مي شود و اين كشيدگي را نيروي گرانش سياه چاله فراهم مي آورد. حال در زير اين پديده را بطور كامل تر توضيح مي دهيم:
با پايان يافتن عمر يك ستاره هنگامي كه اين ستاره با يك انفجار ابر نو اختري بزرگ مواجه مي شود و مداد سنگين به طرف مركز رانده شده و شديداً متراكم مي شوند. نيروي گرانشي فوق العاده قوي ايجاد مي شود و مقداري از گازهاي رانده شده دوباره جذب مي شود . اين گازها در اثر نيروي گرانش شديد سياه چاله ي ايجاد شده شديداً بر گردش در مي آيد در كنار اين خود سياه چاله نيز به دوران در مي آيد. اين دوران بسيار سريع موجب مي شود نيروي مركز گراي كشنده به طرف قطب هاي سياه چاله متمركز شود .
چنان چه مقدار زيادي از گازهاي اطراف به طرف دو قطب به حركت در مي آيند و در آنجا با سرعت زيادي گردش مي كنند . در اين هنگام كه دوران سياه چاله اندكي ; شدت مي گيرد و بطور كامل رمبيده مي شود نيروي گرانشي شروع به كشيدن فضاي اطراف سياه چاله در مكاني كه اندكي از افق رويداد سياه چاله دورتر است مي كند. اين كشيدگي در قطب هاي سياه چاله بطور بسيار محسوسي انجام مي گيرد . به گونه اي كه در يك لحظه دو حفره ي بسيار عميق كه عمق آن ها هم اندازه و جرم سياه چاله بستگي دارد بطرف سياه چاله ايجاد مي شوند اين دو حفره كه در دو قطب سياه چاله ايجاد مي شوند ذرات را به درون سياه چاله فرو مي برند . ذرات كشيده شده در مكان هايي نزديك به سياه چاله به سرعت نور نزديك مي شوند. اين ذرات شتاب گرفته به چند حالت مختلف در مي آيند يا توسط سياه چاله بلعيده شده و جذب مي شود كه در كنار آن زماني كه به سرعت نور نزديك شدند انواع امواج الكترومغناطيسي را دز طول موج هاي مختلف گسيل مي كنند . بايد توجه داشت چون اين ذرات بطور خاص فقط از درون حفره عبور مي كنند؛ فوتون هاي گسيلي آنها هم در امتداد اين حفره حركت مي كند و بصورت متمركز از درون حفره يا به بيرون پرتاب مي شوند يا به درون حفره مي روند.
همچنين ذراتورودي به حفره ممكن است در اثر سرعت زياد به درون سياه چاله كشيده نشوند و از كنار سياه چاله به بيرون پرتاب شود . دراين حالت اگر اين ذرات به گازهاي اطراف برخورد نكنند مي توانند در مكاني در اطراف خط استواي سياه چاله به بيرون پرتاب شوند. اين ذرات در اين هنگام انرژي بسيار زيادي دارند و با سرعت هاي نزديك به نور در فضا منتشر مي شوند
تشعشعاتي كه از سياه چاله ها به بيرون گسيل مي شود هميشه با يك شدت و در يك فركانس مشخس نيستند زيرا كه اغلب انها در كنار جاذبه ي شديد نيروهاي فرعي بسياري را نيز ايجاد مي كنند و يا اينكه اين نيرو ها از خارج بر انها تحميل مي شود.
به فرض مثال يك سياه چاله ي ثابت پر جرم كه غير از حركت دوراني شديد حركت ديگري ندارد را در مركز يك كهكشان بزرگ در نظر مي گيريم . اين سياه چاله بايستي طبق معمول مركز كهكشان را فعال سازد و انرژي فوق العاده زيادي را در تمام راديو تلسكوپ ها وگيرنده هاي اشعه ي ايكس و فروسرخ و حتي گاما ثبت كند. اين امر براي سياه چاله هاي كوچكتر نيز صادق است. اما چيزي كه بيشتر دانشمندان را متعجب مي سازد اين است كه برخي از اين اجرام بر خلاف معمول گاهي ساكت و گاهي هم بسيار كم صدا هستند. بدين معنا كه انرژي گسيلي انها با وجود شتاب گرانشي شديد در فركانسهاي بسيار پايين ثبت ميشود . همچنين امواجي كه از قطب هاي سياه چاله ها به بيرون گسيل مي شوند بايد انرژي زيادي داشته باشند اما در برخي موارد اين امواج در طول موجهاي بسيار بلند تر ايجاد مي شوند. شايد اين گونه تصور شود كه ماده ي سقوط كرده به داخل انها در سطح پاييني است اما شدت اين امواج به حدي بالا است كه از سقوط ذرات بسيار زيادي در سطح انها حكايت مي كند.
علت پايين بودن فركانس هاي توليدي را بايد در حركت هايي غير از حركت دوراني دانست. يعني سياه چاله ها يي وجود دارند كه به غير از حركت دوراني به صورت هايي مختلف به دور خود مي چرخند. اين چرخش هاي متقارن و غير متقارن از اثر نيروي جاذبه به خصوص در قطب هاي سياه چاله كه در اثر دوران حول محور خود ايجاد شده است به طور چشم گيري مي كاهد و در بسياري از موارد از تشكيل حفره هاي كشنده ي ماده در دو قطب خود جلو گيري ميكند. اين حركت ها احتمالا اغلب در سياه چاله هاي كوچك و ستاره هاي نوتروني بايد وجود داشته باشد . اين نوع حركت باعث مي شود امواج گسيلي در تلسكوپ هاي راديويي بصورت روشن و خاموش با تناوب بسيار منظمي ثبت شوند.
اما برخي سياه چاله هاي فوق سنگين نيز در مركز برخي كهكشان ها با وجود مقدار زياد ماده و گاز در اطراف انها چندان فعال به نظر نمي رسند. يكي از علل اساس دوران كند اين سياه چاله ها مي تواند باشد . چون دوران سريع باعث پرتاب برخي مواد به بيرون شده اطراف سياه چاله را داغ مي كند كه در ان شرايط امواج حرارتي و نيز اشعه ي ايكس به طور شديدي از اطراف سياه چاله ساطع مي شود. در نبود دوران سريع اجرام به ارامي به داخل سقوط كرده و فرار ذرات از داخل به كمترين مقدار مي رسد. اما با توجه به اينكه در اطراف اين سياه چاله ها برخي اجرام ديگر مثل ستارگان بزرگ و سياه چاله هاي كوچك و ستارگان نوتروني نيز حضور دارند. اين اجرام نيز مي مي توانند از گزينه هاي مناسب براي اين امر باشن د. براي مثال همين سياه چاله ي بزرگ را در نظر بگيريد . اگر در اطراف ان چند سياه چاله ي ريز و درشت ديگر را نيز قرار دهيم اوضاع كمي فرق خواهد كرد. تمام گازهايي كه به طرف مركز حركت ميكنند در راه حركت توسط اين سياه چاله ها بلعيده شده و عملا مقدار اندكي ماده وارد سياه چاله ي مادر مي شود در نتيجه اين سياه چاله نمي تواند انرژي قابل توجهي را از خود ازاد كند.

امين محمود نژاد

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


تندبادهاي عظيم كهكشاني

چاندرا و هابل تصويري تركيبي از بادهاي كهكشاني در قلب NGC 3079 آشكار كرده اند.
در تصور حيرت انگيزي كه با كمك تركيب دو تصوير نور مريي و پرتوهاي ايكس از كهكشان NGC 3079 به دست آمده است تندبادكهكشاني عظيمي آشكار شده است در اين تصوير نقاط آبي رنگ را تلسكوپ فضايي پرتوX چاندرا و نقاط قرمز و سبز را تلسكوپ فضايي هابل از اين ناحيه تهيه كرده است.
در اين تصور تركيبي، دو ستون از گازهاي داغ مشخص شده است كه در بخش مركزي اين تصوير ساختاري نعل اسبي شكل را ايجاد كرده اند. بخشي از اين گازها دمايي در حد 10 هزار درجه سلسيوس دارند در حاليكه بخش ديگر اين ستونهاي گازي تا 10 ميليون درجه سلسيوس ملتهب شده است. به نظر مي رسد اين ساختار نتيجه اي از وزش يك تند باد مهيب در مركز اين كهكشان باشد.اين تندباد عظيم حجمهاي عظيمي از گاز را از مركز اين كهكشان جدا كرده و در نتيجه حفره اي از گازهاي سرد در مركز اين ناحيه به وجود آمده است و گازهايي كه توسط اين تند باد از كهكشان جدا شده اند در طول اين شكاف به هم فشرده شده و دماي آنها افزايش يافته و در امتداد ساختاري رشته مانند متراكم شده و در نهايت اين ساختار نعل اسبي را تشكيل داده اند.
وسعت اين تند باد عظيم را مي توان در ناحيه سهمي شكل مركز تصوير مشاهده كرد.چنين تندباد هاي عظيمي، نظير آنچه در قلب اين كهكشان تفكيك شده است احتمالا ناشي از فعاليتهاي سياهچاله ابر پر جرم مركزي كهكشان و يا زنجيره اي از انفجارهاي ابر نواختري در اين ناحيه بوده است. بررسي اين ساختارها در تعيين سير تحول كهكشان بسيار مهم است چراكه اين تندبادها نقش مهمي در تولد ستارگان جوان و توزيع آنها در كهكشانها ايفا مي كنند و در همين حال به جداسازي عناصر سنگين و سبك و پراكندگي انها در نواحي مختلف كهكشان ياري مي دهند.
تصوير اخير نشان داد كه دانشمندان تا كنون در تخمين جرمي از گاز كه با كمك اين تندباد ها منتقل مي شده است، دچار اشتباه بوده و مقدار آن را بسيار كمتر از آنچه كه هست برآورد مي كرده اند.

www.nojum.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



رصد ستاره اي بسيار تخت

اندازه گيري ميزان پخ شدگي ستاره آلفا نهر در استوا، نظريات اخترفيزيكي مربوطه را به چالش كشيد .
در نگاه اول تمامي ستاره ها و سيارات و هرآنچه كه در آسمان مي بينيم (غير از خرده سياركها و اجرام كوچك) به نظر گرد و كروي مي آيد. زمين ، سيارات ، خورشيد و ستارگان نزديك همگي كروي شكل هستند اما بررسي دقيق تر همين اجرام نشان از آن دارد كه واقعيت موجود با اين پيش فرض ما متفاوت است. به عنوان نمونه زمين ما با وجود آنكه سياره اي جامد است اما در اثر حركت دوراني خود اندكي از شكل گرد خود انحراف پيدا مي كند به طوريكه شعاع زمين در استوا حدود 21 كيلومتر از شعاع آن در قطب بيشتر است و اين معادل افزايش شعاع زمين و پخ شدگي آن به ميزان 3/0 % است.سيارات گازي و ستاره ها به دليل ساختار گازي خود ميزان بيشتري نسبت به زمين پخ مي شوند به ويژه آنكه بسياري از ستاره ها با سرعتي به مراتب بيش از سرعت دوران زمين ، به دور خود مي چرخند. اما اين اجرام تا چه حد مي توانند تخت شوند.
در رصدهايي كه اخيرا گروهي از اخترشناسان با كمك سيستم تداخل سنجي تلسكوپهاي بسيار بزرگ (VLTI) در مجموعه رصد خانه هاي پارانال متعلق به مجتمع رصدخانه هاي جنوبي اروپا انجام دادند، ستاره آلفا – نهر (Achernar) به عنوان ستاره اي نمونه كه داراي دوراني بسيار سريع است مورد بررسي دقيق قرار گرفت. نتيجه اين بررسيها بسيار هيجان انگيز و شگفت آور بود، بر خلاف تمامي تصورات قبلي اين ستاره در ناحيه استواي خود بيش از 50 % پخ مي شد به اين معني كه فاصله مركز ستاره تا نقطه اي از سطح كه در منطقه استواي ستاره قرار دارد بيش از 50 % بيش از فاصله اي است كه مركز اين ستاره با نقطه اي از سطح در قطب دارد. به عبارت بهتر اين ستاره بيش از اينكه ظاهري همانند يك توپ بسكتبال داشته باشد شبيه به يك توپ راگبي يا يك دوك نساجي است.
چنين درجه بالايي از پخ شدگي كه براي اولين بار اندازه گيري شده است چالشي جديد در برابر نظريات رايج اخترفيزيكي ايجاد كرده است چراكه هيچ يك از اين نظريات رايج نمي توانند بدون وارد آوردن پارامتري اضافي نظير حركتهاي زير سطحي ستاره و امثال آن اين ميزان بالاي تخت شدگي را توجيه كنند.
به نظر مي رسد تصوير جديد تصوير جديد نه تنها مدركي بر تواناييهاي بي نظير سيستم تداخل سنجي ارايه كرده است بلكه عرصه جديد در پژوهشهاي آتي اخترفيزيكي نيز به وجود آورده باشد.

www.nojum.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 17 بهمن 1391  5:34 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها