0

نجوم و اختر شناسی

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



تاج خورشید فوران کرد خورشید، این ستاره هستی‌بخش مدتی است که چرخه جدید فعالیت‌های خود را آغاز کرده است و این را می‌توان گاهی از فوران عظیم پلاسمایی در تاج خورشید متوجه شد.
در 8 دسامبر (18 آذر) یک حباب عظیم پلاسمایی در غرب خورشید به سمت بیرون پرتاب شد. تصویر زير توسط رصدخانه خورشیدی سوهو تهیه شده است. البته سمت پرتاب این توده عظیم پلاسمایی به سمت سیاره خاکی ما نیست و به سوی سیاره زحل رهسپار شده است ولی کماکان مورد توجه ما واقع است.
ولی پس از یک زمان نسبتاً طولانی و آرامش وهم انگیز و طلسم شده خورشید، اکنون علامت هایی از حیات در آن ظاهر شده و این امیدواری را می‌دهد که خورشید از یک خواب زمستانی عمیق در حال بیدار شدن است! لذا در ماه‌های آینده فوران بیشتری از تاج خورشیدی محتمل خواهد بود و البته همه آن‌ها مانند این فوران به خطا نخواهد رفت و به سمت زمین نیز رهسپار خواهد شد.
به گزارش ماهنامه نجوم، فوران‌های عظیم پلاسمایی خورشید که باعث خروج جرم زیادی خواهد شد، اگر به سمت زمین رهسپار شود باعث اختلالاتی در ماهواره‌های مخابراتی و میدان مغناطیسی زمین خواهد شد و به دام افتادن ذرات باد خورشید درون میدان مغناطیسی زمین باعث به وجود آمدن شفق‌های قطبی در قطب‌های مغناطیسی زمین می‌شود.

همشهري آنلاين

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:38 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



ستاره ای چهل میلیون بار درخشان تر از خورشید

در دورترین نقطه کهکشان راه شیری ستاره ای وجود دارد که 40 میلیون بار درخشان تر از خورشید و 150 بار سنگین تر از آن است. هرچند ظاهرا این ستاره درخشان ترین ستاره ای است که تاکنون ردیابی شده، ابری از گرد و غبار مانع از رویت آن با چشم غیرمسلح می شود. ستاره شناسان دانشگاه فلوریدای آمریکا برای محاسبه درخشندگی این ستاره از تشعشعات مادون قرمز آن، که می تواند از این ابر تیره عبور کند، استفاده کرده اند.
آنها می گویند حجم عظیم این ستاره، که "ال بی وی 20-1806" نام گرفته است، نشان می دهد که طول عمری بسیار کوتاه خواهد داشت. یک سخنگوی گروه اخترشناسان دانشگاه فلوریدا می گوید که "ستاره ال بی وی" و "ستاره تپانچه ای"، که تا قبل از کشف اخیر درخشان ترین ستاره در راه شیری قلمداد می شد، تقریبا به یک اندازه تابناک هستند.
در حالی که "ستاره تپانچه ای"، فقط به میزان پنج تا شش میلیون بار درخشان تر از خورشید خودنمایی می کند، رقیب جدیدش به مراتب نورانی تر است.
پروفسور استیو آیکنبری، از اعضای محققان فلوریدا، گفت: "به نظر می رسد ما عظیم ترین و درخشان ترین ستاره را کشف کرده ایم." با این حال این ادعا با تردید روبروست. این احتمال وجود دارد که ستاره عظیم کشف شده فقط خوشه ای متراکم از ستاره های کم رنگ تر باشد. دکتر دان فیگر، یکی از منجمان انستیتو علمی تلسکوپ فضایی و سرپرست گروه کاشفان "ستاره تپانچه ای" در سال 1997، می گوید کیفیت بالای اطلاعاتی که گروه فلوریدا جمع آوری کرده است؛ از احتمال خوشه ای بودن این ستاره جدید می کاهد، اما آن را کاملا مردود نمی کند.
او گفت: "برای تعیین فاصله این جرم عظیم از ما و این که آیا به واقع بزرگترین ستاره راه شیری است یا نه، باید مطالعات بیشتری انجام شود."
اخترشناسان از سال 1990 از وجود این ستاره مطلع بوده اند و آن را در گروه "ستارگان متغیر به رنگ آبی تابان"، که نسبتا نادرند و عمر کوتاهی دارند، قرار داده بودند.
"ال بی وی 20-1806" ستاره ای نسبتا جوان است که عمر آن کمتر از دو میلیون سال تخمین زده می شود، درحالی که خورشید ستاره ای پنج میلیارد ساله است.
پروفسور آیکنبری می گوید ستارگان معمولی مانند خورشید می توانند تا ده میلیارد سال به حیات خود ادامه دهند، اما عمر ستارگانی مانند "ال بی وی 20-1806" کوتاه و پرماجراست.
وی گفت: "هرچه جرم ستاره ای بیشتر باشد، سوخت اتمی آن بیشتر است و در نتیجه زودتر می سوزد."
بر اساس نظریه های متداول درباره نحوه تشکیل ستارگان، جرم یک ستاره نمی تواند از 120 برابر جرم خورشید بیشتر باشد.
به همین دلیل جرم "ال بی وی 20-1806"، که 150 برابر خورشید است، برای دانشمندان معما شده است.
دکتر فیگر گفت پژوهش هایی که محققان دانشگاه فلوریدا درباره این ستاره انجام داده اند، خدمت بزرگی به علم نجوم بوده است و به منجمان در درک فرآیند تشکیل ستارگان کمک خواهد کرد.

www.hupaa.com

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:38 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


سیاره ای خارج از منظومه شمسی

تیمی از منجمان اروپایی ادعا می کند که نخستین عکس مستقیم از سیاره ای در خارج از منظومه شمسی را تهیه کرده است. این سیاره جوان در سمت راست تصویر مشاهده می شود. به گفته اخترشناسان این “سیاره خارجی” در اطراف سیاره ای به نام “جی کیو لوپ” (GQ Lup)، که نوع جوانتر خورشید است، می گردد. سایر پژوهشگران در گذشته ادعاهای مشابهی را مطرح کرده اند اما برخی دانشمندان به این ادعاها بدبین هستند و می گویند که این عکس ها تنها نشان دهنده اشیایی است که از نقطه نظر زمینی ها با ستاره مورد نظر در یک امتداد قرار گرفته است، نه اینکه دور آن بگردد.
اما تیم تحت سرپرستی رالف نوهاسر طی مقاله ای در نشریه “نجوم و اخترفیزیک” می گویند اطمینان زیادی دارند شیئی که در مجاورت “جی کیو لوپ” مشاهده کرده اند یک سیاره است.
“جی کیو لوپ” در فاصله ۴۰۰ سال نوری زمین، در ناحیه ای که ستارگان تازه در آن متولد می شوند، قرار دارد.
منجمان می گویند از سال ۱۹۹۹ تاکنون سرگرم رصد و بررسی این “سیاره” بوده اند.
تیم محققان برای مطالعات خود از عکس های رصدخانه جنوبی اروپایی موسوم به “وی ال تی” در شیلی، تلسکوپ فضایی هابل و تلسکوپ ژاپنی سوبارو در هاوایی استفاده کرده اند.
جوان بودن این منظومه باعث شده است سیاره نسبتا داغ باشد. این مساله به تیم محققان کمک کرد سیاره را در نور خیره کننده ستاره ردیابی کنند.
این سیاره از ستاره مرکزی فاصله زیادی دارد که تقریبا ۱۰۰ برابر فاصله زمین از خورشید است. این مساله نیز به محققان کمک کرد بتوانند نور دو شیء را از یکدیگر تفکیک کنند.
منجمان طی یک دهه گذشته در حدود ۱۳۰ سیاره خارجی را ردیابی کرده اند، که وجود آنها نه به طور مستقیم، بلکه از “تکان هایی” که با اعمال جاذبه در ستاره مرکزی ایجاد می کنند استنباط شده است.
محدودیت های فنی و ضعف تکنولوژی، رویت سیارات خارجی به صورت مستقیم را بسیار دشوار می سازد.
اما انتظار می رود با پرتاب نسل بعدی تلسکوپ های فضایی در دهه آینده امکان مشاهده مستقیم آنها فراهم شود.
برخی از دانشمندان این مساله را که شیء مجاور “جی کیو لوپ” یک سیاره است زیر سوال برده اند.
پرفسور مارک مک کاگرین از دانشگاه اکستر در بریتانیا گفت او در مورد جرم این شیء، که به اقرار تیم محققان ممکن است تا ۴۲ برابر مشتری باشد، نگرانی هایی دارد.
وی گفت: “تقریبا کلیه مدل های نظری جرم این شیء را چیزی میان ۱۵ تا ۴۰ برابر مشتری رقم می زند. بنابراین احتمال غالب این است که یک کوتوله قهوه ای (یک ستاره سوخته) باشد نه یک سیاره.” منجمان اروپایی درحالی خبر از تهیه عکس مستقیم از یک سیاره خارجی می دهند که در حدود دو هفته قبل دو تیم از ستاره شناسان گفتند برای نخستین بار نور اشیایی را در خارج از منظومه شمسی ردیابی کرده اند که به اعتقاد بسیاری متعلق به سیاراتی است که حول سایر ستارگان می گردند.
آن دستاورد جامعه علمی را شدیدا به هیجان آورده و در مطبوعات علمی انعکاس گسترده یافت.

www.academist.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:38 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


ماه‌هاي منظومه خورشيدي‌

شايد شگفت‌انگيزتر و زيباتر از بررسي سياره‌ها، بررسي ماه‌هاي (اقمار)‌ آنان باشد كه جهاني بسيار رازآلود را درون منظومه ما ساخته‌اند، براي نمونه بايد بگوييم كه پس از لايه‌هاي زيرين خاك مريخ كه شايد دماي مناسبي براي پديداري زندگي داشته باشند، برخي از ماه‌هاي غول‌هاي‌گازي بهترين نامزد داشتن زندگي شمرده مي‌شوند و حتي داستان‌هاي بسياري نيز در اين باره نوشته شده است.
بياييد نگاهي به 10 ماه بزرگ منظومه شمسي بيندازيم
1 - گانميد، 5276 كيلومتر قطر دارد و بيشترين يخ و آب را در ميان اقمار منظومه‌شمسي در خود دارد.
2 - تيتان، 5150 كيلومتر تنها ماه داراي جو چگال. فشار جو تيتان كمي از زمين بيشتر است و بخش بزرگي از آن را نيتروژن (نزديك 96 درصد) و متان (نزديك 4 درصد) ساخته‌اند.
3 - كاليستو در زير پوسته رويي آن بايد يخ بسياري باشد؛ قطر آن نيز 4820 كيلومتر است.
4 - يو 3632 كيلومتر قطر دارد. فعال‌ترين جسم منظومه خورشيدي است. يعني آتشفشان‌هاي بسيار پرتواني در آن هست كه بزرگ‌ترين انفجارها را به وجود مي‌آورد. يكي از شگفت‌انگيزترين چهره‌هاي اين ماه آن است كه يو و مشتري با يك كمان الكتريكي به توان 5 ميليون آمپر و ولتاژ 400 هزار ولت به يكديگر پيوند خورده‌اند. اين برق هفتادبرابر همه برق‌هاي توليدي كشورهاي جهان است!
5 - ماه زمين با قطر 3476 كيلومتر كه نياز به توضيح ندارد! و در سوال‌هاي بعدي جداگانه به آن مي‌پردازيم.
6 - اروپا با 3126 كيلومتر قطر، پوسته يخي به كلفتي 100 كيلومتر سرتاسر آن را پوشانده است و برخي مي‌گويند شايد در زير اين پوسته يخي اقيانوسي از آب باشد كه به دليل داشتن برخي شرايط يكي از بهترين نامزدهاي داشتن زندگي در جايي به‌جز زمين شمرده مي‌شود. با اين همه آب گانميد كمي بيشتر از همه آب‌ها و يخ‌هاي اروپاست!
7 - تريتون با 2720 كيلومتر قطر بزرگ‌ترين ماه نپتون است و نيز نامعمول‌ترين ماه منظومه نيز شايد باشد. زيرا برخلاف همه ماه‌ها كه همسو با راستاي چرخش سياره‌شان به گرد آن مي‌چرخند، اين ماه ناهمسو با راستاي چرخش نپتون پيرامون آن مي‌گردد. برخي اين شيوه حركت شگفت‌انگيز را بي‌ارتباط با نظريه جدا شدن پلوتون از نپتون نمي‌دانند.
8 - تيتانيا با 1585 كيلومتر قطر بزرگ‌ترين ماه اورانوس كه آب بسياري روي خود دارد (البته آب منجمدشده!)
9 - اوبرون دومين فرزند اورانوس است با 1550 كيلومتر قطر و كوهي به بلندي 6 كيلومتر روي آن است.
10 - رئا دومين فرزند بزرگ كيوان با 1530 كيلومتر قطر. رويه آن نيز با يخ پوشيده شده است و مانند يكي ديگر از ماه‌هاي كيوان به نام ديون دو نيم‌كره آن كاملا با همديگر تفاوت دارند. يكي از نيم‌كره‌ها بسيار روشن و ديگري بسيار تاريك!

تدوين و ترجمه: مهرآيين اخوت

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:38 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



٦راز در مورد منظومه شمسي

مجله علمي «نيوساينتيست»، در گزارشي ٦راز بزرگ منظومه شمسي را به عنوان مهم ترين ناشناخته هاي اين منظومه معرفي كرد. به گزارش ايسنا، در اين گزارش آمده است: حدود ٤ميليارد و ٦ميليون سال قبل در يك نقطه دور افتاده و معمولي در كهكشان راه شيري چيزي شكل گرفت.
اين معجون از جنس ماده در ميان ذرات تمام كهكشان هاي متشكل از گازهاي هيدروژن و هليوم و غبارهاي جامد شروع به متراكم شدن كرد و مولكول ها را تشكيل داد. بخشي از اين ابر مولكول تازه شكل گرفته، چون نمي توانست در برابر وزن خود مقاومت كند در درون خود فرو ريخت. سپس در ميان گرما و انفجار، ستاره اي متولد شد كه امروز «خورشيد» نام دارد.
ما به طور دقيق نمي دانيم چه چيزي عامل آغاز اين پديده بوده است. شايد يك موج تكان دهنده در گير و دارهاي مرگ انفجاري از يك ستاره نزديك عامل اصلي وقوع اين پديده باشد. وقوع اين انفجارها در كيهان غير معمول نيست و به طور مكرر و غير قابل شمارش رخ مي دهند تا جايي كه مي دانيم خود كهكشان راه شيري حدود ١٣ميليارد سال پيش بر همين اساس و مبتني بر همين پديده هاي انفجاري شكل گرفت. هنوز هم اگر با تلسكوپ به فضا نگاه كنيم در نقاط دور دست كهكشانمان اين پديده را مي بينيم.
اما از سوي ديگر تا جايي كه دانش ما پيش مي رود، شكل گيري اين جرم خاص و سپس خورشيد، پديده اي منحصر به فرد در كائنات است. بر اساس گزارش نيوساينتيست، از يك صفحه نازك ماده كه از تولد اين ستاره بر جاي ماند، ٨سياره شكل گرفت كه با جاذبه خورشيد هر يك در مدار خود قرار گرفتند.
يكي از اين آن ها در موقعيت خاصي در ارتباط با خورشيد و ساير سياره ها در اين منظومه مستقر شد و زمين را تشكيل داد و سپس مخلوقات زميني حيات خود را روي اين سياره آغاز كردند. اما پس از سال ها تحقيق و كاوش و پژوهش دانشمند ان علم نجوم و كيهان شناسي، هنوز ٦راز بزرگ در اين منظومه شگفت انگيز وجود دارد كه هنوز جزو ناشناخته هاي علمي به حساب مي آيد. راز اول، مربوط به تولد منظومه شمسي است.
همان طور كه مطرح شد دانشمند ان هنوز نمي دانند اين منظومه چگونه شكل گرفته است. راز دوم، پديده خسوف و كسوف است.
سئوالي كه ذهن محققان را در اين زمينه به خود مشغول كرده اين است كه با وجودي كه خورشيد و ماه در حقيقت از نظر جثه بسيار با هم فرق دارند، اما چرا در آسمان به يك اندازه به نظر مي رسند راز سوم در باره سياره هاي اين منظومه است. پژوهشگران در تلاش هستند دريابند كه آيا سياره ديگري نيز در اين منظومه وجود دارد آن ها تصور مي كنند كه منظومه شمسي ما موطن سياره گمنامي باشد كه به بزرگي مريخ يا زمين است. راز چهارم در مورد دنباله دارهاست. دانشمند ان هنوز نمي دانند منشاء دنباله دارها از كجاست. تئوري هاي بسياري در اين زمينه مطرح شده، اما هيچ يك تاكنون به اثبات نرسيده است. راز پنجم اين است كه آيا منظومه شمسي در كهكشان راه شيري يا نقاط ديگر كيهاني منحصر به فرد است يا ممكن است نمونه مشابه آن نيز وجود داشته باشد. تاكنون حدود ٢٨٠منظومه ستاره اي بيگانه شناسايي شده اند، اما هيچ يك شبيه منظومه شمسي ما نبوده است و سرانجام آخرين راز مربوط به پايان اين پديده بي نظير است. سوال اين است كه عمر اين منظومه چگونه به پايان خواهد رسيد؟
در واقع منظومه شمسي با تمام سياره ها، اقمار، سيارك ها و خورشيد در مركز آن منبع بي انتهايي از جذابيت، فريبندگي و شگفتي است كه دانش انسان در برابر عظمت آن همچنان بسيار ناچيز است.
 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:38 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



تفاوت کیهان شناسی اسلامی با کیهان شناسی چینی

قسمت دوم

بعدی بودن عالم در کیهان شناسی اسلامی و کیهان شناسی چینی

در قرآن است که خدا می گوید: «و من کل شیء خلقنا زوجین» (زاریات: 49) "و از هر چیز آفریدیم زوج ها را" یا «انه خلق الزوجین الذکر و الأنثی» (نجم:45) "او آفرید دو جفت را نر و ماده". همه ی چیزها در جهان با چیزهای دیگر جفت شده اند. چندی از جفت هایی که ذکر آن در قرآن آمده، به عنوان سرچشمه های بنیادین خلقت اهمیت ویژه ای یافته اند.

مقایسه لوح و قلم در اندیشه اسلامی و یین و یانگ در اندیشه چینی

از جمله لوح و قلم که نمادهای ویژه ی اسلامی اند و ارض و سماوات که جایگاه عمیقی را با همان موازات در سنت چینی و دیگرجای ها یافته اند. لوح و قلم در آیات چندی از قرآن و پاره ای از احادیث پیامبر ذکر شده اند. قرآن در مورد خود می گوید: «بل هو قرآن المجید فی لوح محفوظ» (عروج، 21) "بلکه آن قرآنی است گرامی در لوح محفوظ". مفسران این لوح را بسان حقیقت معنوی مخفی ای تفسیر کرده اند که بر آن قرآن(کلمات ازلی و ابدی) نوشته شده است. در اولین آیه هایی که بر پیغمبر نازل شد، قرآن از قلم می گوید، «اقرأ و ربک الأکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم» (علق، 5) "بخوان و پروردگار تو است بخشنده، آنکه بدست قلم بیاموخت، بیاموخت انسان را از آنچه نمی دانست". در آیه ای دیگر خداوند به قلم سوگند می خورد، «ن والقلم و ما یسطرون» (قلم:1) "سوگند به قلم و آنچه نویسد". این آیه های کوتاه و از طرفی راز آلود بهانه ای عظیم برای ژرف اندیشی بر آنهاست، خصوصا آنکه خود پیامبر توضیحات جالبی را بر آنها افزوده است. برای نمونه، می فرماید: «اول چیزی که خدا آفرید، قلم بود، سپس او لوح را بیافرید. به قلم گفت: "بنویس" قلم پرسید: "چه بنویسم؟" خداوند وی را گفت: "بنویس انچه به تو می گویم"، پس هرآنچه را که خدا به او دیکته کرد بر لوح نوشت. و آن معرفت او از آفرینش بود. او خواست تا روز رستاخیز را بسازد. »در اینجا پیامبر به ما می گوید که نخست آفریده ی خداوند، قلم بود. همچنین [در جای دیگر] فرموده است، اولین چیزی که خدا آفرید عقل بود. از اینرو او قلم کیهانی را با آنچه کیهان شناسان عقل اول می نامند یکی کرد. همه ی مخلوقات پنهانند و در معرفت عقل تمایزی ندارند، بسان جوهری در حضور قلمی. سپس بوسیله عقل خداوند سراسر عالم را می آفریند. شایسته است روشن شود که اصطلاح قلم از سویی برای اولین مخلوق غیر مادی، اشاره است به یانگ، در حالی که اصطلاح عقل از سویی دیگر برای همان واقعیت به یین مربوط است. کیهان شناسان مسلمان، مانند چینیان هرگز چیزی را منحصرا یانگ یا منحصرا یین نمی پندارند.

وجود همیشگی دو بعد یین و یانگ در عالم

هر چیزی در عالم هر دو بعد یین و یانگ را داراست که اینها با بررسی نسبت های گوناگونی که چیزی با دیگر چیزها برقرار می کند، می توانند بیان شوند. برای مثال عقل اول، [از جهتی] با واژه ی «عقل» مشخص می شود (حداقل تا حدی) به این دلیل که امری انفعالی و زنانه در سرشت خود دارد. از آنجا که نظر عقل اول به خداست و از نور او بازآفرینی دائمی می گیرد، یک روی آن سوی خدا است. در مقابل همان واقعیت(عقل اول)، بخاطر جنبه فعلی و مردانه ای که در سرشت خود دارد، یک «قلم» نامیده می شود. یک روی آن سوی عالم است چرا که با نوشتن بر لوح، [اشیاء را] جامه ی هستی میپوشاند. بدون لوح، ثنویتی نمی توانست در هستی غیر مادی ایجاد گردد و بدون ثنویت جهان مادی ای که تکیه اش بر کثرات است، وجود نمی داشت. چنانکه قلم، «عقل اول» خوانده شده، لوح هم «نفس کلی» خوانده می شود. عقل اول در ارتباط با خدا، منفعل، تاریک و یین است، اما در ارتباط با نفس کلی، فعال، روشن و یانگ است. این قاعده در روانشناسی بازگردانی مهمی دارد، چنانکه روح و نفس در وجود انسانی با عقل اول و نفس کلی در عالم تطابق پیدا می کند.

نمونه های ازلی قلم و لوح از دیدگاه ابن عربی

ابن عربی همه ی واقعیات عالم را به منزله ی ظهور اسماء مختلف الهی تبیین می کند. وی نمونه های ازلی قلم و لوح را، در آیات قرآنی می یابد، «یدبر الامر یفصل الأیات» (رعد:2) "خداوند، می پردازد کار را و فرق می گذارد نشانه ها را". قلم اسم الهی را به ظهور می رساند، « یدبر الامر»، درحالی که لوح اسم را آشکار می سازد، « یفصل الأیات». در مرتبه ای ضعیف تر از وجود، روح در ارتباط با بدن اسم را ظاهر می کند، « یدبر الامر». روحی که سرچشمه ی زندگی، آگاهی، تدبیر، کنترل و هدایت بدن است به همان طریق تدبیر، کنترل و هدایت کردن قلم در وابستگی با لوح. بی لوح قلم را توان نوشتن نیست. لوح آنچه را که در قلم نامتمایز است می ستاند و همه جزئیات اش را نمایش می دهد. لوح بیان همه ی کلمه های خدا را در سطحی غیر مادی از وجود متعهد می گردد.

کلمه های خلاق الهی در تفکر کیهان شناسی اسلامی

این نمادپردازی کلمه های خلاق الهی در تفکر کیهان شناسی اسلامی محوریت دارد؛ بی شک به دلیل تعداد فراوان آیات قرآنی که به آن مربوط است. یکی از آیاتی که در پشتیانی از این انگاره -که همه چیز کلمه های خدایند- بسیار نقل شده، آیه ی 40 سوره ی نحل می باشد، «انما قولنا لشی ء اذا أردناه أن نقول له کن فیکون» "نیست گفتار ما برای چیزی گاهی که بخواهیمش جز آنکه گوئیمش بشو پس می شود". از اینرو، کیهان شناسان می گویند که هر مخلوق را بیانی است یگانه و منحصر به فرد از کلمه ی الهی، «کن». قلم این کلمه های الهی را بر لوح می نگارد؛ بدین گونه که سرشت روحانی همه اشیاء را بروز می دهد. روح هر چیز و همه چیز در عالم به مثابه ی کلمه ای منحصر به فرد بر لوح به هستی درمی آید.

خلاق و منفعل بودن لوح و قلم (یانگ و یین)

هم قلم و هم لوح، یانگ و یین، خلاق و منفعل بودن برای به فعلیت رسیدن واقعیات روحانی همه ی اشیاء ضروری است. قلم دو روی دارد؛ به یک روی نظرش به خداست، و با دیگری به لوح و هرآنچه تحت آن است، نظر دارد. به همین شیوه، لوح هم دو روی دارد؛ به یک روی نظرش به قلم است و با دیگری به جهان و آنچه مادون اش باشد، نظر دارد. در وابستگی با قلم، لوح منفعل است و تمایز گذاری را آشکار می سازد؛ اما در نسبت با جهان، لوح فعال است و حاکمیت را بروز می دهد: لوح یک حقیقت یانگ ای می شود. ابن عربی می گوید که لوح هم امر خلاق و هم امر انفعالی، هم کنترل کردن و هم تمایز گذاری را آشکار می کند.

کاربرد نفس کلی در مورد لوح و قلم

بنابراین هنگامی که از آن با نام «نفس کلی» بحث می شود، دو کارایی اش مد نظر است: شناختن، به واسطه ی آنچه از عقل دریافت می دارد، و عمل کردن یا انجام دادن، به واسطه بکارگیری عمل کنترل و تدبیر[بر جهان مادون]. از آنجایی که میان جزئیات هستی همه ی اشیاء درون نفس کلی فرق نهاده شده است، نفس کلی آنها را می شناسد و از آنجا که، این جزئیات را می شناسد، تقدیر همه چیز را خارج از شناخت او نباشد دبیری می کند. عمل او هستی بخشی است، آنچه را که بدان شناخت دارد.

کارکرد یانگ و یین (قلم و لوح) در جهان غیر مادی و عالم غیب

قلم و لوح، کارکرد یانگ و یین را در جهان غیر مادی و عالم غیب نشان می دهند. در مرتبه ای نازل تر از وجود، عالم غیب و شهادت برهم کنش دارند. این امر بارها با اصطلاحات «السماوات و الارض» (جفتی همیشه باهم از اصطلاحات قرآنی)روشن می شود. بیان نسفی این است که سماوات اشاره است به هرآنچه بر بالای چیز های دیگر است و ارض اشاره است به هرآنچه که در زیر چیزهای دیگر است. بدینسان این اصطلاحات نسبی می باشند و به دیدگاه ما بسته اند. آنچه در نسبت با چیزی آن را زمین می خوانند، ممکن است در نسبتی دیگر آسمان خوانده شود؛ به همین طریق امر واحدی ممکن است در نسبت با چیزی یانگ و در نسبتی دیگر یین باشد. آسمان با افاضه ی نور و وجود عمل می کند و زمین با دریافت کردن آنها.

ارجحیت جایگاه زمین بر آسمان ها

به هر روی، جایگاه زمین ارجحیتی بر آسمان ها دارد. نه به این معنی که یکی از آنها در وجود یافتن بر دیگری تقدم دارد، که همیشه زمینی و آسمانی بوده است، بلکه بدین معنا که یک بالاتری و پایین تری در اشیاء آفریده شده هست. به سخن ساده، دلیل کافی بر وجود آسمان، همانا بخشش به زمین است. بدون یک زمین، آسمان کجا معنا دارد؟ بالایی بی پایین، نتوان متصور بود، نیز بر عکس، یعنی پایینی هم بی بالا نمی توان داشت. آسمان بی فایده می شد اگر نمی بود زمینی که از آن مستفیض شود. چون خاک که باران را دریافت می دارد، وجود زمین پیش شرطی است جهت دریافت کیفیت های نهانی آسمان. حقایق آسمانی، بی شکل و غیر مادی اند و این زمین است که بدان حقایق صور جسمانی می بخشد. تا کنترل بر بدنی نباشد که چون ابزار و وسیله ی نقلیه ای رفتار نماید، روح را توان انجام کاری نیست.

رابطه روح و بدن

بدان سان که خداوند برای ظهور کمالات خود «گنجینه ی مخفی»، عالم را می آفریند، روح نیز برای نمایش کمالات خود به بدن نیاز دارد. همچنانکه مولوی می گوید:
روح بی قالب نداند کار کرد *** قالبت بی جان فسرده بود وسرد
قالبت پیدا و آن جانت نهان *** راست شد زین هر دو اسباب جهان

رابطه زمین و آسمان در کیهان شناسی اسلامی و چینی

نسفی همه ی چیزها را به سه نوع تقسیم می کند: فیاض، مستفیض و حاصل رابطه ی متقابل میان آن دو. آسمان آن است که بر بالای چیز دیگری است و بدان افاضه می کند؛ ممکن است حقیقتی مادی یا غیر مادی باشد. زمین آن است که در زیر چیزی است و از آن مستفیض می شود؛ چه به جهان غیر مادی مربوط باشد یا جهان مادی. مخلوقات، فرزندان زمین و آسمان اند؛ حاصل رابطه ی متقابل آن دو مولوی در بیت زیر این عقیده را بیان می کند:
آسمان مرد و زمین زن در خرد *** هرچه آن انداخت این می پرورد
در این زمینه، چه نزدیک است گفتار کنفسیوس به کیهان شناسان مسلمان: «آسمان رفیع است و زمین فروتن. آفریننده، آغاز بزرگ را فرمان می دهد و پذیرنده، همه چیز را کامل می گرداند». مثال های جفت های مفهومی در تفکر مسلمانان به نحو بی منتهایی می توانست پی گیری شود. نجم الدین رازی، تصویر کلی را به صورت زیر، ترسیم می کند: «هفتاد هزار عالم در دو قلمرو همه گیر جای دارند. ممکن است گفته شود، نور و ظلمت، شاهی و حوزه ی فرمانروایی، غیب و شهادت، غیرمادی و مادی، عالم دیگر و این عالم. همه ی این جفت ها بمانند یکدیگرند، تنها نام شان متفاوت است».

هدف کلی تفکر کیهان شناختی در اسلام

هدف کلی تفکر کیهان شناختی در اسلام نشان دادن این امر است که چگونه نهادهای بشری واقعیت میانی در هستی اند - اشاره به آنجا که همه چیز جمع می آیند. تنها به واسطه ی نهادهای بشری است که آهنگ و ترازمندی بین خداوند و جهان می تواند برقرار شود – مشروط بر اینکه آنها موفق شوند بر طبق تائو زندگی کنند. چوانگ تزو این هدف غائی کیهان شناسی اسلامی را چنین بیان می کند:«آسمان و زمین و من با هم زندگانی داریم، همه چیز و من، یک چیزیم».

رابطه انسان و خدا درکیهان شناسی اسلامی و چینی

برای بررسی آنچه پیش از این گفته شد، خدای یگانه از دو دیدگاه نگریسته می شود، تنزیهی و تشبیهی. نظر به بعد و تعالی خدا، نهاد های بشری، عباد مطلق خدایند که بایستی از خواست وی تمکین کنند. اما نظر به قرب و حضور خدا انسان ها نقش دیگری دارند. از میان جملگی مخلوقات، آنها به منصب خلیفه ی خداوند بر روی زمین انتخاب شده اند. چرا که آنها به صورت الهی و با دو دستان خدا آفریده شده اند. آنها تجلیگاه همه ی صفات الهی اند و از این رو می توانند چون جانشین خدا رفتار نمایند. به منظور دست یابی به معرفت صحیح خداوند، شخص را نیاز است که بیان تعالی خدا را با درک حضور او بیا میزد. به همین شکل، انسان شناسی اسلامی انسان کامل را کسی می داند که هم طریق بندگی بداند و هم خلافت. نظر به تعالی خداوند، انسان بنده ی خداست، اما نظر به حضور او، انسان جانشین و خلیفه ی اوست. اینکه خدا و خود را چگونه بشناسم به طرز نگرش مربوط است. نه خدا را و نه وجود بشری را دو ذات است. خداوند یکی است، و انسان نیز یکی است. اما انسان چون آئینه ای دو پهلو است که یک روی آن کیفیات بندگی را چنانکه در همه مخلوقات ظاهر گشته می نمایاند، و دیگر روی کیفیات شاهی را، چنانکه خداوند دارای آن است. انسان هم شاه است و هم بنده، و وظیفه ی انسانی او حفظ این دو جنبه ی از حقیقت است در ترازمندی نیک. بمانند تصویر خدا، انسان شاهی و بزرگتری از دیگر مخلوقات را باز می تاباند. از آنجایی که انسان مظهر خدا است، مظهر کل آفرینش نیز هست - آمیختن بندگی همه چیز در خودش. بنابراین او کوچکتر از همه ی مخلوقات است، از آنجایی که او عبد همه اسماء و صفات خداست و دیگر مخلوقات عبد بعضی از اسماء و صفات اویند، و از اینجاست که آنها تصاویر ناتمامی از خدا هستند. انسان، به عنوان شاه مخلوقات، حقیقت استعلایی یانگ ای است و به عنوان بنده ی همه مخلوقات، حقیقت استعلایی یین ای است. چنانکه ابن عربی می گوید:«انسان را دو رونوشت(نسخه) است: رونوشتی ظاهری و رونوشتی باطنی، رونوشت ظاهری به عالم در کلیت آن تطبیق می کند و رونوشت باطنی به حضرت الاهیه». بعد ظاهری وجود انسانی به بندگی مربوط است و بعد باطنی او به شاهی و خلافت. بعد ظاهری، دوری انسان از خدا و تعالی خدا را و بعد باطنی قرب انسان و حضور خدا را بازمی تاباند. بدینسان این دو بعد، دو دست خدا را که انسان توسط آنها خلق شده است را منعکس می گرداند. در دیدگاه اسلام نسبت به اشیاء، همه مخلوقات از طریق نکاح مکملی اسماء الهی– اسماء جمالی و جلالی یا اسماءیین ای و اسماء یانگ ای - پا به عرصه ی هستی می گذارند. ثنویت در مرتبه ای الهی، حاصل دوگانگی دیسمان انسانی است، غیر مادی و مادی، بی صورت و صورت مند. صورت یا بدن قالب بی صورت(روح)، و هر دو با هم محل ظهور سرشت الهی است. به دیگر سخن، سرشت اصیل انسانی، رونویسی است از سرشت الهی. کمال روحانی، تشخیص طبیعت نخستین و اصیل فرد است؛ سرشت الهی در خویشتن شخص نهان است. چکیده ی تمامی این گفتار، بهتر از این سخنان کتاب آی چینگ نمی تواند باشد: «یک یین و یک یانگ. این است تائو. نیک، وارث تائو بودن است. تحقق بخشیدن به تائو سرشت نخستین بشری است».

منابع :
1- سایت باشگاه اندیشه، مقاله تائوی اسلام، نویسنده: ساچیکو مراتا، مترجم: اسماعیل رادپور
2- ابن عربی، فتوحات، جلد دوم، صفحه‌ی 326
/www.tahoordanesh.com/

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:38 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


چگونه ماهواره اميد را با چشمان غيرمسلح در آسمان رصد كنيم؟ جام جم آنلاين: زماني كه ماهواره‌بر سفير ماهواره اميد را در مدار زمين قرار داد، جمع كثيري از علاقه‌مندان اخبار فضا در جهان مشتاقانه سعي كردند اين ماهواره را در مدار زمين رصد كنند.
رصد ماهواره‌ها يكي از شاخه‌هاي جذاب و جديد در نجوم آماتوري به شمار مي‌رود و نه‌تنها رصدي هيجان‌انگيز را در بر دارد بلكه مي‌تواند اطلاعات علمي بسيار زيادي را در اختيار مهندسان و دانشمندان علوم فضايي قرار دهد؛ اطلاعاتي مانند مشخصات مداري اجرامي كه در مدار قرار گرفته‌اند و تغيير احتمالي مدار آنها بر اثر حوادث مختلف و حتي كمك به درك تاثيرات رويدادهاي فضايي مانند توفان‌هاي خورشيدي بر جو زمين، اما همه مطالب پشت سوال ساده‌اي قرار دارد. آيا مي‌توان ماهواره‌ها را براحتي در مدار زمين مشاهده كرد؟ چگونه و مهم‌تر اين كه آيا ايرانيان مي‌توانند ماهواره اميد را در مدار زمين مشاهده كنند؟
52 سال پيش نخستين ماهواره در مدار زمين قرار گرفت و درهاي فضا را به روي انسان گشود. ماهواره اسپوتنيك با ارسال پيام‌هاي راديويي به زمين، ثابت كرد انسان به حدي رشد كرده است كه بتواند قدم به بيرون از گهواره خود بگذارد و در راه فتح فضاهاي دوردست گام بردارد. عصر پس از اسپوتنيك را بايد دوره جديد در حيات انسان ارزيابي كرد؛ عصري كه افق ديد انسان گسترش يافت و در طول مدت نيم قرن به تجربه‌هايي انقلابي در زمينه فتح فضا دست زد. در اين مدت صدها ماهواره در مدار زمين قرار گرفتند. زمين 24 ساعته زير نظر چشم‌هاي بي‌خواب ابزارهايي قرار گرفتند كه زندگي ما را روي اين سياره آسان‌تر مي‌كنند. ابزارهايي كه منابع زيرزميني را آشكار مي‌كنند، آب و هوا را دقيق‌تر پيش‌بيني مي‌كنند، ارتباطات ما را ساده‌تر و راه را به سوي آينده باز كرده‌اند. انسان توانست براي نخستين بار سوار بر ماشين‌هاي پيشرفته خويش قدم از سياره مادري بيرون بگذارد و سياره خود را از فراز جو ببيند. بشر توانست به ماه سفر كند و ربات‌هاي كاوشگر خود را به ماه، زهره، مريخ، مشتري، زحل و فراسوي مرزهاي سياره‌اي منظومه شمسي بفرستد و تيزبين‌ترين چشمان خود را در مدار زمين قرار دهد تا اسرار شگفت‌انگيز جهان را كشف كند.
اينك ايده‌هاي بلندپروازانه‌اي در ذهن انسان جستجوگر موج مي‌زند. انسان سوداي فتح دوباره ماه را در سر دارد و آماده است حركت خود را به سوي دروازه‌هاي سياره سرخ ادامه دهد. هم‌اكنون صحبت از آسانسورهاي فضايي از قالب داستان‌هاي علمي و تخيلي خارج شده‌اند و در آستانه واقعيت قرار گرفته‌اند و از امروز صحبت‌هاي جدي درباره حقوق فضا و نحوه استفاده از فضاي ماوراي جو و منابع موجود بر سيارك‌ها و سياره‌ها و اقمار منظومه شمسي آغاز شده است و در كنار همه اينها بخش خصوصي با قدرت هر چه بيشتر و باانگيزه‌اي بيش از هر زمان آماده است وارد اين بازي تاريخي شود.
همه اين حرف‌ها تنها اشاره‌هايي گذرا به واقعيتي غيرقابل انكار است و آن اين كه در دوره جديدي كه آغاز شده است، مفاهيم قديمي تعريفي دوباره يافته‌اند و بايد بار ديگر برخي واژه‌ها را تعريف دوباره كرد كه يكي از اين مفاهيم بحث منافع ملي و منابع ملي و اقتدار كشور‌هاست.
بسياري از كارشناسان امروزه معتقدند فضا، آينده بشريت و سرنوشت كشورها را رقم خواهند زد و اگر كشوري در اين زمينه حضوري فعال نداشته باشد، نخواهد توانست در دنياي جديد جايگاهي براي ارائه ديدگاه‌هايش فراهم آورد.
آينده انسان در فضاست و هر ملتي كه بخواهد در آينده نقشي مهم در جهان بازي كند، ناچار است به جريان پرشتاب اكتشافات فضايي بپردازد و بر دوش دانشي كه همه مردمان پيشين به دست آورده‌اند قرار بگيرد و راه‌هاي جديدي را به سوي آينده طي كند تا ديگران نيز بر پشت او قرار گيرند و بتوانند رشد انسان را سرعت بخشند و همه اينها مقدمه‌اي است كه تا چه اندازه نامگذاري ماهواره اميد به اين نام واقع‌گرايانه است.
اما عصر فضا نه‌تنها دانشي نوين را پيشرفت داد كه باعث توسعه زندگي روزمره ما حتي در حوزه‌هاي تفنني موجود نيز شده و موجب گرديده است در كنار هزاران دستاورد خرد و كلان شاخه جديدي هم به دانش ستاره‌شناسي آماتوري اضافه شود كه آن را رصد آماتوري ماهواره‌ها مي‌نامند.
بسياري از ماهواره‌ها و فضاپيما‌ها را مي‌توان تنها با كمك چشم غيرمسلح در آسمان رصد كرد. شايد باورش دشوار باشد كه بتوان براحتي ايستگاه بين‌المللي فضايي يا تلسكوپ فضايي هابل يا ماهواره اميد را در حالي كه به مسيرشان در فضا ادامه مي‌دهند، از روي زمين رصد كرد.
اما واقعيت اين است كه شما هم مي‌توانيد چنين تجربه‌اي را از سر بگذرانيد. شايد فكر كنيد چطور امكان دارد ماهواره يا سفينه‌اي را در مدار زمين با كمك چشمان غيرمسلح رصد كرد؟ بياييد براي پاسخ به اين پرسش تجربه‌اي آشنا را مرور كنيم.
فرض كنيد در كنار ساحل يا در دشتي مسطح نشسته‌ايد و به غروب خورشيد مي‌نگريد و در كناري كه نشسته‌ايد دكل كوتاه يا نردباني كوتاه يا تپه‌اي كم‌ارتفاع وجود دارد. دقيقا در لحظه‌اي كه قرص خورشيد از پيش چشمان شما ناپديد شد، بلند شويد و بلافاصله به بالاي بلندي نزديكي خود برويد. مي‌بينيد كه تا دقايقي بعد هم مي‌توانيد خورشيد را در آستانه غروب تماشا كنيد. در حالي كه همين چند لحظه قبل پيش چشمان شما غروب كرده بود.
توضيح اين پديده بديهي است. زماني كه از سطح ارتفاع مي‌گيريد، زاويه ديد مقابل شما بازتر شده و در واقع افق ديد شما تغيير مي‌كند و مي‌توانيد مدت بيشتري خورشيد را ببينيد. كما اين كه اگر در نيمه‌هاي ظهر در كنار دره‌اي عميق باشيد و به درون آن برويد، با وجود اين كه زمان در ميانه روز است، اما ديگر خورشيد را نمي‌بينيد و خورشيد براي شما غروب خواهد كرد.
اما اين موضوع چه ربطي به ماهواره‌ها دارد؟ فرض كنيد به جاي آن كه چند پله از آن برجك نزديك خودتان بالا رويد، بلافاصله سوار بر هليكوپتري شده و ارتفاع خود را تا چند هزار متري سطح زمين افزايش دهيد، واضح است در اين صورت افق ديد شما بازتر شده و مدت زمان بيشتري مي‌توانيد خورشيد را در هنگام غروب ببينيد. در حقيقت زماني كه از زمان غروب خورشيد براي دوست شما كه در همان محل اول مانده مي‌گذرد و آسمانش كم‌كم تاريك مي‌شود، شما خورشيد را بر فراز افق مي‌بينيد. بنابراين هرچه ارتفاع بيشتري از افق پيدا كنيد، مدت زماني كه طول مي‌كشد خورشيد براي شما غروب كند، طولاني‌تر خواهد شد (كما اين كه اگر اين آزمايش را در هنگام سحر انجام دهيد شاهد طلوع سريع‌تر خورشيد هستيد)‌.
حال به ماهواره‌ها بازگرديم؛ سازه‌هايي كه به جاي چند هزار متر چند صد كيلومتر بالاتر از سطح زمين قرار دارند. مثلا ايستگاه بين‌المللي فضايي را در نظر بگيريد. اين سازه عظيم در ارتفاع حدود 400 كيلومتري قرار دارد. بنابراين اگر اين ايستگاه بر فراز سر شما قرار داشته باشد تا چند ساعتي پس از اين كه خورشيد براي شما غروب كرده است هنوز ايستگاه زير تابش پرتوهاي نور خورشيد قرار دارد.
با توجه به اين كه بدنه بيشتر ماهواره‌ها از موادي ساخته شده است كه ضريب بازتاب بالايي دارند، اين اجسام مي‌توانند نور خورشيد را به سمت زمين منعكس كنند. حال در شرايطي كه شما ساعت‌ها از غروب را پشت‌سر گذاشته‌ايد، ماهواره شما مي‌تواند نور خورشيدي كه هنوز در افقش قرار دارد را به سوي شما بازتاب دهد.
مي‌توان‌ بسياري از ماهواره‌ها را در‌ساعات اوليه‌ پس‌ از ‌غروب خورشيد يا ساعات اوليه پيش ‌از ‌طلوع‌ خورشيد در آسمان رصد كرد
به همين دليل مي‌توان بسياري از ماهواره‌ها را در ساعات اوليه پس از غروب خورشيد يا ساعات اوليه پيش از طلوع خورشيد در آسمان رصد كرد، يعني زماني كه زمين هنوز تاريك است اما براي ارتفاعي كه ماهواره در آن قرار دارد خورشيد طلوع كرده باشد. البته يك شرط ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه ماهواره در آن ساعت بر فراز منطقه‌اي باشد كه شما در آن حضور داريد.
هر چقدر ماهواره بزرگ‌تر باشد يا سطح درخشان‌تري داشته باشد، مي‌توان آن را درخشان‌تر ديد. در حقيقت اين ماهواره به شكل نقطه‌اي نوراني كه آرام آرام از سويي از آسمان به سويي ديگر مي‌خرامد، خود را نشان خواهد داد، اما براي اين كه بتوانيد چنين ماهواره‌اي را رصد كنيد بايد پيش از آن از محلي كه ماهواره ظاهر خواهد شد مطلع باشيد.
هر ماهواره‌اي كه در مدار قرار مي‌گيرد، مشخصات مداري منحصر به فردي دارد كه به شكل استانداردي بيان مي‌شود و با كمك آن مي‌توان ماهواره را شناسايي و رديابي كرد. با كمك همين مشخصات است كه نرم‌افزارها و سايت‌هاي مختلف به شما پيش‌بيني‌هايي از گذر ماهواره‌ها مي‌دهند.
يكي از معروف‌ترين و كاربردي‌ترين اين سايت‌ها www.heavens-above.com است. شما براي ديدار با اميد كافي است سري به اين سايت بزنيد و مختصات محل زندگي خود را با كمك بانك اطلاعاتي جامعي كه اين سايت دارد انتخاب كنيد (پس از انتخاب تمام زمان‌ها به صورت زمان محلي شما نشان داده خواهد شد و نيازي به اصلاح زماني نداريد.)
حال در صفحه اصلي اين سايت روي نام اميد (OMID) كليك كنيد. البته معمول نيست كه اين سايت ماهواره‌هاي عادي را چنين ويژه در صفحه نخست خود قرار دهد؛ اما اخبار وسيعي كه درباره اميد در سراسر جهان منتشر شد، باعث علاقه هر چه بيشتر مردم براي رصد اين ماهواره شده است و به همين دليل اين ماهواره هم در صفحه اول آمده است.
با كليك روي نام اميد جدولي شامل تاريخ‌هايي كه مي‌توانيد از شهر خودتان اميد را ببينيد، به همراه اطلاعات رصدي شامل سمت و ارتفاع محل رصد مشخص مي‌شويد. كار كردن با واحد سمت و ارتفاع بسيار ساده است (اگر افق خود را دايره‌اي فرض كنيد كه نقطه شمال عدد صفر را نشان مي‌دهد و اين دايره را از سمت راست خود مدرج كنيد، به واحد سمت دسترسي داريد و مثلا اگر گفته شود سمت 270 درجه يعني بايد از نقطه صفر يا شمال 270 درجه به سمت راست بگرديد كه شما را به نقطه غرب مي‌رساند. ارتفاع هم فاصله زاويه‌اي است كه در افق صفر وبرفراز سر شما 90 درجه است)‌.
اما اگر از كار كردن با اين اعداد ناراحت هستيد، روي تاريخ كليك كنيد تا نقشه محل عبور ماهواره اميد نيز در اختيار شما قرار گيرد.
ماهواره اميد با وجود آن كه ماهواره‌اي با مدار پايين است؛ اما به دليل كوچكي ابعاد بدنه فروغ چنداني در آسمان ندارد و اگر آسمان شهر شما چندان تيره نباشد و در اثر آلودگي نوري خيلي روشن شده باشد، شايد لازم شود كه در برخي از گذرها از دوربين دوچشمي كوچكي براي رصد آن استفاده كنيد.
ديدار با اميد براي ايرانيان مي‌تواند اميد‌هاي تازه‌اي را در دل بنشاند، اميدهايي درباره نقشي كه ايران مي‌تواند در آينده در عرصه پراميد فضا ايفا كند و همراه با ديگر كشورها نقش مهمي در ارتقاي دانش بشر و مشاركت در كاوش فضا ايفا كند.

پوريا ناظمي

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:38 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



آیا در فضا هم آتشفشان وجود دارد

روش مقایسه از مشخصات اختر شناسی جدید است.برای مطالعه قوانین حاکم بر تکامل و ساختمان یک جسم فضایی ، پیدا کردن یک یا چند جسم مشابه آن در فضا و یافتن وجه اشتراک و تفاوت آنها مفید می‌باشد. با تعیین عللی که منجر به تشابه یا اختلاف می‌شوند،
 
اطلاعات اولیه
روش مقایسه از مشخصات اختر شناسی جدید است.برای مطالعه قوانین حاکم بر تکامل و ساختمان یک جسم فضایی ، پیدا کردن یک یا چند جسم مشابه آن در فضا و یافتن وجه اشتراک و تفاوت آنها مفید می‌باشد. با تعیین عللی که منجر به تشابه یا اختلاف می‌شوند، پرداختن به کار اصلی آسان‌تر است. تشابهات ، جنبه‌های مشترکی را که بر تکامل اجسام مورد علاقه تاثیر می‌گذارد نشان می‌دهد و عدم تشابه مشخص کننده عواملی می‌باشد که مسیر‌های مختلف تکامل آنها را تعیین می‌نماید.
حتی انتزاعی‌ترین تحقیقات علمی باید طبیعتا به کاربرد علمی دانش جدید منتهی شود. این جهت‌یابی کارهای علمی ، از ماهیت اجتماعی علم به عنوان نوعی از فعالیت‌های انسان سرچشمه می‌گیرد. اختر شناسی نیز از این مسئله مستثنی نیست. اخترشناسان در ضمن بررسی رویدادهایی که در فضا به وقوع می‌پیوندند. به ویژه هنگام مطالعه سیارات منظومه شمسی ابتدا درباره زمین فکر می‌کنند. زیرا این مسئله به آنها کمک می‌کند که درباره خانه خود در جهان بیشتر بدانند. از این نظر در مطالعه فعالیت آتشفشان ما بسیار باارزش است.
آتشفشان در زمین
مراحل آتشفشانی از تظاهرات جالب فعالیت درونی سیاره ما است که اثرات زیادی بر روی بسیاری از فرآیند ژئوفیزیکی دارد. می‌توان به کمک این واقعیت که حدود 540 آتشفشان فعال در دنیا وجود دارد. یعنی آتشفشان‌هایی که حداقل یک بار در طی تاریخ ثبت شده دستخوش انفجار شده‌اند. درباره میزان آتشفشان زمین تصوری پیدا نمود. از این تعداد 360 آتشفشان در «حلقه آتش» رشته کوههای آتشفشانی که اقیانوس آرام را احاطه کرده‌اند، واقع شده‌اند و 68 آتشفشان در کامچاتکاپنینولا و جزایر کوریل قرار گرفته‌اند. در سالهای اخیر مشخص شده که تعداد بسیار زیادتری از آتشفشان در کف اقیانوس وجود دارند. و فقط در ناحیه مرکزی اقیانوس آرام ، حداقل 200000 آتشفشان یافت می‌شود.
انرژی انفجار آتشفشان
مقدار انرژی که در ضمن یک انفجار عادی آزاد می‌شود. با انرژی 400000 تن از سوخت معادل آن قابل قیاس است. انرژی که در یک انفجار عظیم ایجاد می گردد تقریبا معادل انرژی است که از سوختن 5000000 تن ذغال سنگ حاصل می‌شود.
پیدایش آتشفشان در سطح ماه
ذرات جامد زیادی که در ضمن انفجار به فضا رانده می‌شوند و پراکنده شدن پرتوهای خورشیدی ، اثر قابل توجهی بر مقدار گرمایی که به زمین می‌رسد دارند. برخی از اطلاعات موجود نشان می‌دهند که در تاریخ سیاره ما پیش از دوره یخبندان طولانی فعالیت شدید آتشفشانی صورت گرفته است. اطلاعات کنونی علمی نشان می‌دهند که فعالیت آتشفشانی همچنین در اجسام سیاره‌ای دیگری که از نظر ماهیت و ساختمان به زمین شباهت دارند رخ می‌دهد.
آتشفشان ها و حفره‌های سطح ماه
ماه که نزدیک‌ترین همسایه زمین است. از نظر تکاملی شباهت زیادی با سیاره زمین دارد. بنابراین ، مقایسه‌ها و مطالعات ماهواره‌ای باید آشکار کننده بسیاری از مسائل باشد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از دستگاههای اکتشاف ماه ، بیشتر دهانه‌های حلقه‌ای شکل سطح ماه در اثر تصادم پدید آمده‌اند. از سوی دیگر ، اثرات واضحی از فعالیت آتشفشانی در سطح آن کشف شده است. به عنوان مثال سنگ‌های سیاه آتشفشانی مانند گدازه‌های منجمد از مشخصات برجسته سطح ماه هستند. به علاوه دلایلی برای قبول این مسئله وجود دارد که ما سکون‌ها یا تجمع ماده که به وسیله ماهواره‌های مصنوعی ماه در زیر ماریا (دریای ماه )کشف شده‌اند. چیزی جز حفره‌های گدازه‌های منجمد نیستند. احتمالا مشخصات دیگر سطح ماه وجود ارتباط نزدیکی را با فعالیت آتشفشانی نشان می‌دهند.
اثرات آتشفشان در ماه
در سطح ماه نواحی برآمده یا مناطق دایره شکل که ارتفاع وجود دارد. و بر روی برخی از آنها علائمی مانند دهانه‌های آتشفشان‌ها (مناطق صخره‌ای تخریب شده اطراف دهانه‌ها) به وضوح دیده می‌شود. ساختمان‌های مشابهی که لاکولیت نامیده می‌شوند نیز در زمین وجود دارند. آنها برآمدگی‌های پوسته زمین هستند که در نتیجه آتشفشان پدید آمده‌اند. برخی از تپه‌های قفقاز شمالی یعنی ماشوک ، بشتاف ، و زیمیکا به این گروه تعلق دارند. دانشمندان عقیده دارند که فعالیتهای آتشفشانی شدید بیشتر در طی نخستین ، یک و نیم میلیون سال تاریخ پیدایش ماه بوجود آمده‌اند. این نظریه به وسیله سنجش عمر صخره‌های ماه که دارای مواد آتشفشان می‌باشد تایید گردید عمر صخره‌ها حداقل سه بیلیون سال است.
آتشفشان در سیاره تیر
اثرات واضحی از فعالیت آتشفشانی در عکس‌های تهیه شده از تیر نزدیک‌ترین سیاره به خورشید دیده می‌شود. سطح این سیاره به وسیله تعداد زیادی حفره ، سوراخ شده است. با آنکه حفره‌ها در اثر تصادم پدید آمده‌اند. اثرات جاری شدن گدازه‌ها در ته برخی از آنها قابل تشخیص است.
آتشفشان در سیاره زهره
برخی از اطلاعات حاکی از آن است که فعالیت‌های آتشفشانی هم اکنون نیز در سیاره زهره ادامه دارند. همانطور که می‌دانید درجه حرارت سطح زهره حدود 500 درجه سلسیوس است که در نتیجه اثر گلخانه‌ای معین تجمع گرمای خورشید در ناحیه پایین جو زهره به علت وجود لایه ابری در اطراف سیاره می‌باشد. کاملا امکان دارد که آتشفشان‌ها و به ویژه جریان گدازه‌های داغ عامل کمک کننده دیگری باشد. ممکن است ذرات جامد فراوانی که بر اساس برخی از اطلاعات در جو زهره یافت می‌شوند. دارای منشا آتشفشان باشند. به علاوه باید گفت که 17 درصد جو از دی اکسید کربن ، گازی که در ضمن فوران آتشفشان آزاد می‌گردد تشکیل یافته است.

منبع : www.hupaa.com

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



رصدخانه های مهم جهان

الف:رصدخانه پولکوفو روسیه. یکی از معروفترین و قدیمی ترین رصد خانه های دنیا است و در گذشته، اغلب آن را «پایتخت ستاره شناسی دنیا» می نامیدند. هنگامی که در سال 1839 م. رصدخانه پولکوفو گسترش یافت، ابزار آن عبارت بودند از یک تلسکوپ شکستی مجهز به دهانه 38 سانتی متری که فرانهوفر نور شناس نامی، عدسی های آن را تراشید. بعدا یک تلسکوپ 76 سانتی متری با فاصله کانونی 14 متر به رصدخانه افزوده شد. در سال 1294 / 1915م. یک تلسکوپ بازتابی یک متری و یک تلسکوپ شکستی 82 سانتی متری برای رصدخانه سفارش داده شد.
جنگ جهانی دوم کار را در رصدخانه پولکوفو متوقف کرد و به تخریب کامل آن انجامید. این رصدخانه در مدت محاصره لنینگراد در خط مقدم واقع شده بود. عدسی های گران بها و بسیاری از ابزارها به لنینگراد منتقل شد. هر چند که ابزار زیادی منهدم شد، اما عدسی 76 سانتی متری تلسکوپ شکستی سالم باقی ماند. در 11 مارس 1324 / 1945م. دولت اتحاد شوروی – روسیه – تصمیم به بازسازی رصد خانه گرفت. طولی نکشید که رصدخانه پولکوفو، بار دیگر در زمره یکی از رصدخانه های عمده شوروی – روسیه – در آمد و در حال حاضر بزرگترین تلسکوپ دنیا یعنی تلسکوپ آیینه ای 6 متری زلنچوکسکایا در آن وجود دارد و مورد استفاده محققین می باشد.
ب: رصدخانه پالومار. کوه پالومار به ارتفاع 1706 متر از قبل به عنوان مکانی مناسب برای برپایی چیزی که بعدا به رصدخانه کوه ویلسون در آمریکا معروف شد، در نظر گرفته شد. اما، این ایده در آن هنگام به سبب موانع راه سازی محل رصدخانه مسکوت مانده بود. این کوه برای محل نصب تلسکوپ عظیم جدید انتخاب شد، زیرا هم به دلیل فاصله ای که تا شهر مرکزی مهم لس آنجلس داشت و هم با یک رشته تپه از آن جا جدا می شد، حتی امروز نیز آسمان شب های آن هنوز نسبتا تاریک است. این رصدخانه شامل یک تلسکوپ انعکاسی است که قطر آینه آن پنج متر است. ضخامت سطح آینه در قسمت جلو فقط 10 سانتی متر است، حال آن که ضخامت کلی آن در قسمت میله ها 60 سانتی متر است. لوله اصلی تلسکوپ هیل با 5/6 متر قطر و 18 متر طول، به ظاهر سنگین است. اندازه این ابزار از آن جا آشکار می شود که مرکز کانون کاسگرین آینه سوراخ بزرگی به قطر یک متر دارد. کل وزن قسمت قابل حرکت 530 تن است، اما یاتاقان های روغنی و سیستم تعلیق و توازن آن باعث می شوند که تنها موتور های کم قدرت برای نشانه روی و ردیابی تلسکوپ به کار روند. در این رصدخانه، گنبد 1000 تنی نیز که به طور خودکار، همراه تلسکوپ می چرخد نیز اندازه چشمگیری دارد. از بلند ترین نقطه آن تا کف گنبد 30 متر فاصله دارد و بنابراین، با ارتفاع یک ساختمان دوازده طبقه برابری می کند.
علاوه بر تلسکوپ بزرگ هیل، ابزار دیگری در کوه پالومار قرار دارد که به «اشمیت بزرگ» معروف شده است. اشمیت بزرگ، یک دوربین اشمیت با دهانه باز 2/1 متر و آینه ای به قطر 8/1 متر است. با توجه به این که دستگاه نوری تلسکوپ 5 متری، عمدتا برای بررسی اجرام منفرد طراحی شده است، «اشمیت بزرگ» با میدان دیدی معادل مساحت ظاهری 150ماه کامل امکان می دهد که عکس های «جهان نما» برای مطالعه اجرام کیهانی به تعداد زیاد گرفته شود.
ج:رصدخانه ملی کیت پیک آریزونا، آمریکا. رصد خانه ملی کیت پیک (kpno) حدود 90 کیلومتری توسان آریزونا قرار دارد. رصدخانه مذکور دارای بزرگترین مجموعه لوازم رصد برای بررسی آسمان در نیمکره شمالی است. طرح تاسیس رصدخانه ای ملی در حدود 25 سال پیش ارائه و جست و جو برای محلی مناسب در سال 1334 / 1955م. آغاز شد. این مرکز در حال حاضر دوازده تلسکوپ در اختیار دارد. تلسکوپ بازتابی 4 متری مایال و بزرگترین تلسکوپ خورشیدی با دهانه 5/1 متری در صدر این دوازده تلسکوپ قرار دارد. تلسکوپ مایال بعد از تلسکوپ بازتابی 6 متری روسیه و تلسکوپ بازتابی 5 متری کوه پالومار، یکی از بزرگترین تلسکوپ ها در جهان است. آینه 2 متری هلیوسات، روی برجی در ارتفاع 31 متری از سطح زمین قرار دارد. این آینه نور خورشید را از درون محور مایل به آینه سهموی 5/1 متری که حدود 30 متر پایین تر از سطح زمین قرار دارد، می رساند. قسمتی از محور که در بالای سطح زمین قرار دارد در محفظه ای از آب سرد قرار داده شده است. فاصله بین آینه هلیوسات و آینه سهموی 153 متر است. آینه سهموی، نور خورشید را در امتداد همان محور، اما با زاویه کمی نسبت به نور ورودی عبور می دهد و آن را دوباره به سطح زمین بازمی گرداند. آن گاه آینه ای 2/1 متری پرتو نور را از آن جا به گونه ای عمودی، به اتاق رصد در زیر زمین هدایت می کند.
تلسکوپ خورشیدی فاصله کانونی 92 متری دارد و تصویر از خورشید به قطر 76 سانتی متر به وجود می آورد. تلسکوپ خورشیدی، برای تجزیه نور به یک طیف نگار خلا مجهز است.
رصدخانه های مهم ایران
الف: رصدخانه خواجه نصیرالدین طوسی. این رصدخانه شامل یک تلسکوپ آینه ای به قطر 70 سانتی متر و یک تلسکوپ خورشیدی می باشد و روی کوه های سهند و در یک منطقه ای به نام کوهِ بلندی نصب شده است. این رصدخانه متعلق به دانشگاه تبریز است و علاوه بر تلسکوپ های فوق، مجهز به دستگاه نورسنج نیز می باشد که امکانات تحقیق را برای راصدان فراهم کرده است.
ب: رصدخانه ابوریحان بیرونی.در این رصدخانه که در شهر شیراز قرار دارد و متعلق به دانشگاه شیراز است در برگیرنده تلسکوپ انعکاسی به قطر 51 سانتی متر می باشد و همچنین مجهز به دستگاه نورسنج و کامپیوتر است. از زمان تاسیس این رصدخانه تا به حال محققین داخلی و خارجی از آن استفاده کرده اند و داده های مختلفی بخصوص در مورد ستارگان دو تایی گرفتی به دست آورده اند.
ج: رصدخانه خورشیدی مرکز ژئو فیزیک دانشگاه تهران. این رصدخانه در انتهای خیابان کارگر شمالی و در جوار مرکز انرژی اتمی ایران قرار دارد و متعلق به دانشگاه تهران است. در این مرکز یک تلسکوپ 15 سانتی متری ویژه رصد خورشید قرار دارد که مجهز به فیلتر های Ha، Hb و غیره می باشد که توسط آن می توان علاوه بر لکه های خورشیدی، فوران های سطح خورشید را مشاهده و مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
د: رصدخانه بخش فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد. این رصدخانه در برگیرنده چهار تلسکوپ با اندازه های مختلف می باشد که عبارتند از یک تلسکوپ آینه ای و ثابت به قطر 35 سانتی متر، یک تلسکوپ آینه ای پر تابل به قطر 20 سانتی متر، یک تلسکوپ شکستی به قطر 15 سانتی متر و بالاخره یک تلسکوپ شکستی کوچکتر به قطر 6 سانتی متر. این رصدخانه اولین رصدخانه ای است که در ایران مجهز به آشکار کننده (Charged Coupled Device) CCDشده است و قادر است از کهکشان ها و اجرام دور تصویر تهیه و روی مانیتور کامپیوتر نمایش دهد. علاوه بر این، امکان نورسنجی ستارگان دوتایی گرفتی با استفاده از آشکارساز در این رصد خانه وجود دارد. محل رصدخانه بخش فیزیک در پشت بام ساختمان دانشکده علوم مشهد می باشد

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


عطارد! سیاره فراموش شده

هرچند عطارد، این جهان شگفت‌انگیز، یکی از نزدیک‌ترین همسایگان زمین است، بیشتر بخش‌های آن ناشناخته مانده است. فلز جیوه، اقلیم چهارم، فلک دوم، ... پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با این هفتمین سیاره باستانگان دارد.
عطارد(تیر) (Mercury)، نزدیکترین همسایه خورشید زندگی‌بخش، دنیایی از رکوردهاست. از میان همه اجرامی که از فشرده شدن ابر پیش‌ستاره‌ای خورشید به وجود آمده‌اند، عطارد در بیشترین گرما شکل گرفته است. روز آن از پگاه تا پامگاه برابر با 59 روز زمینی، طولانی‌ترین روز منظومه شمسی بوده و حتی از یک سال خودش بیشتر است.
هنگامی که به سمت‌الشمس (Perihelion)، نزدیک‌ترین نقطه به خورشید، می‌رسد، حرکت آن به اندازه‌ای سریع است که از دیدگاه ناظری که بر سطح آن قرار دارد، خورشید در آسمان متوقف شده، رو به عقب حرکت می‌کند. این کار تا زمانی که حرکت وضعی سیاره، پیشی گرفته و خورشید را دوباره به حرکت رو به جلو وادارد، ادامه خواهد داشت. در طی روز، دمای سطح آن به حدود 700 درجه کلوین، گرم‌تر از سطح هر سیاره دیگر، بیش از دمای ذوب سرب رسیده، در شب به 100 درجه کلوین، که برای انجماد کریپتون کافی‌است، سقوط می‌کند.
چنین مواردی، به طور استثنائی، عطارد را برای ستاره‌شناسان، جذاب می‌کند. به همین دلیل چند تلاش مخصوص، برای پژوهش‌های علمی، در باره این سیاره انجام شده است. خواص استثنائی عطارد، آن را برای تطبیق و هماهنگی با هر طرح فراگیر تکامل منظومه شمسی، با مشکل روبرو نموده است. ولی از سوی دیگر، همین خواص غیر معمول، به نوعی یک محک دقیق و حساس، برای فرضیه‌های ستاره شناسان است. هرچمد عطارد، پس از و زهره (ناهید Venus) و مریخ (بهرام Mars) نزدیک‌ترین همسایه زمین است، تنها درباره پلوتوی دوردست، کمتر از آن می‌دانیم. بیشتر دانش ما درباره عطارد، از جمله پیدایش و تکامل، میدان مغناطیسی اسرارآمیز، جو رقیق، هسته احتمالا مایع و چگالی بسیار بالای آن در پرده‌ای از ابهام باقی مانده است.
عطارد به روشنی می‌درخشد، اما چنان دور است که ستاره‌شناسان پیشین نتوانستند هیچ جزئیاتی از عوارض زمینه آن را تشخیص دهند،‌ و فقط مسیر حرکت آن در آسمان را ترسیم کردند. همانند دیگر سیارگان درونی، عطارد از دیدگاه ناظر زمینی، هرگز بیش از 27 درجه از خورشید دور نمی‌شود. این زاویه کوچکتر از زاویه‌ای است که در ساعت 1، عقربه‌های یک ساعت با هم تشکیل می‌دهند. پس به‌این ترتیب، دیدن آن تنها در طول روز امکان‌پذیر است که آن هم به دلیل پخش شدن نور خورشید منتفی است، مگر در هنگام طلوع یا غروب که خورشید که درست در زیر افق قرار دارد. ولی در آن هنگام، عطارد در آسمان خیلی پایین قرار گرفته است و نور آن باید از میان هوایی گذر نماید که تا 10 بار آشفته‌تر و متلاطم‌تر از هوائی است که درست بالای سر ما قرار دارد. بهترین تلسکوپ‌های زمینی تنها توانایی دیدن عوارضی از سطح عطارد را دارند که چندصد کیلومتر یا بیشتر پهنا داشته باشند. این دقت به‌مراتب پایین‌تر از دیدن ماه با چشم غیر مسلح است.
با وجود این موانع، مشاهدات زمینی نتایج جالبی داشته است. در سال 1955 میلادی،1334، ستاره شناسان توانستند پژواک امواج گسیل شده رادار از سطح عطارد را دریافت کنند. با اندازه‌گیری اثر جابجایی دوپلر در فرکانس امواج بازتابی، به حرکت وضعی 59 روزه عطارد پی بردند. تا آن زمان، دانشمندان می‌پنداشتند که دوره حرکت وضعی عطارد 88 روز و برابر با یک سال آن است، که به این ترتیب یک روی آن باید همواره به سوی خورشید می‌بود. نسبت ساده دو به سه میان روز و سال سیاره بسیار قابل توجه است. عطارد که در آغاز سریع‌تر به دور خود می‌چرخید، احتمالا انرژی خود را در طی پدیده‌های کششی از دست داده، کند شده و سرانجام در مداری با این نسبت عجیب به دام افتاده است.
ممکن است چنین به نشر برسد که رصدخانه‌های فضائی، مانند تلسکوپ فضائی هابل، به دلیل آنکه محدودیت آشفتگی‌های جوی را ندارند، باید ابزارهایی ایده‌ال برای مطالعه عطارد باشند. ولی متاسفانه هابل مانند بسیاری از گیرنده‌های فضائی دیگر نمی‌تواند بر عطارد تمرکز نماید. به دلیل نزدیکی به خورسید، نور شدید آن می‌تواند به فطعات حساس نوری آسیب برساند.
تنها راه دیگری که برای بررسی عطارد باقی می‌ماند، فرستادن یک سفینه فضائی است تا آن را از نزدیک بررسی کند. تنها یک بار در دهه 1970 یک سفینه، مارینر 10، به عنوان بخشی از یک ماموریت بزرگ‌تر، که کاوش منظومه داخلی شمسی بود، چنین سفری را انجام داد. بردن یک سفینه به آنجا کار ساده‌ای نبود. سقوط مستقیم به درون چاه پتانسیل گرانشی خورشید غیرممکن بود. این سفینه برای رد کردن انرژی گرانش به زهره، باید با چرخشی سریع به دور آن به سوی عطارد کمانه می‌کرد و در نتیجه این کار، سرعت خود را برای ملاقات با عطارد از دست می‌داد. در این سفر، مدار مارینر به دور خورشید امکان سه ملاقات نزدیک با عطارد را در 29 مارس 1974، 21 سپتامبر 1974 و 16 مارس 1975 فراهم کرد. این سفینه تصاویری از حدود 40% سطح عطارد را به زمین مخابره نمود که در نگاه نخست، ظاهری شبیه به ماه را نشان می‌داد.
این تصاویر، متاسفانه به اشتباه، این عقیده را القاء نمود که عطارد تفاوت بسیار کمی با ماه دارد و درست همانند ماه خودمان است که در گوشه دیگری از منظومه شمسی جای گرفته است. در نتیجه عطارد از برنامه فضائی ناسا قلم خورد، و بخش بزرگی از این سیاره همچنان بررسی نشده باقی ماند.
در جستجوی آهن
با سفر مارینر، دانش ما از عطارد، از تقریبا هیچ چیز، به آنچه که امروزه می‌دانیم، ارتقاء یافت. تجهیزاتی که با سفینه حمل شدند،‌حدود 2000 تصویر با قدرت تفکیک مؤثری حدود 1.5 کیلومتر را به زمین مخابره کردند. دقت این تصاویر همانند تصاویری از ماه است که می‌توان از زمین توسط یک تلسکوپ بزرگ گرفت. ولی تمام این تصاویر، همه از یک سوی عطارد تهیه شده و هنوز دیگر سوی آن دیده نشده است.
با اندازه‌گیری شتاب مارینر در میدان گرانش به شدت نیرومند عطارد، ستاره‌شناسان به یکی از غیرعادی‌ترین خصوصیات آن، یعنی چگالی بالای سیاره پی بردند. اجسام جامد (غیر گازی) دیگر یعنی زهره، ماه و مریخ و زمین، کاملا چگال هستند. کوچکترها، یعنی ماه و مریخ، چگالی کمتر و بزرگترها،‌یعنی زمین و زهره، چگالی بیشتری دارند. عطارد خیلی از ماه بزرگتر نیست ولی چگالی آن همانند سیاره‌ای به بزرگی زمین است.
مشاهده این پدیده سرنخی اساسی برای پی بردن به ساختار درونی عطارد است. لایه‌های بیرونی یک سیاره جامد، از مواد سبکتر مانند سنگ‌های سیلیکاتی تشکیل شده است. با پیشروی در عمق، به دلیل فشار لایه‌های بالایی و ترکیب متفاوت لایه‌های درونی، چگالی افزایش می‌یابد. هسته بسیار چگال سیاره‌های جامد، به طور عمده، از آهن تشکیل شده است.
پس در میان سیاره‌های جامد، عطارد باید،‌به نسبت ابعادش، دارای بزرگ‌ترین هسته فلزی باشد. این یافته، گواهی زنده‌ای برای فرضیه پیدایش و تکامل منظومه شمسی است. دیدگاه بیشتر ستاره‌شناسان براین‌است که همه سیاره‌ها در یک زمان از فشرده شدن ابرهای دور خورشید شکل گرفته‌اند. اگر این فرضیه درست باشد، آنگاه خاص بودن چگالی عطارد را می‌توان به یکی از سه شکل زیر توضیح داد:
• یکی این که ترکیبات ابر خورشیدی در نزدیکی مدار عطارد با جاهای دیگر فرقی اساسی داشته باشد، تفاوتی خیلی بیش از آنکه مدل‌های تئوریک پیش‌بینی می‌کنند.
• دوم آنکه در آغاز عمر منظومه شمسی، خورشید چنان پر انرژی بوده که بر اثر گرمای آن عناصر فٌرار و کم چگال عطارد، بخار شده از آن گریخته‌اند.
• سوم آنکه یک جسم بسیار پرجرم، درست پس از شکل گیری عطارد، با آن برخورد کرده باشد که موجب بخار شدن مواد کم‌چگالی‌تر شده است.
وضعیت شواهد کنونی هنوز به گونه‌ای نیست که بتوانیم از میان این سه امکان یکی را برگزینیم.
از همه عجیب‌تر این‌که، تحلیل دقیق یافته‌های مارینر به همراه مشاهدات طیف‌سنجی مداوم از زمین، در شناسائی کوچکترین اثری از آهن در سنگ‌های سطح عطارد ناموفق مانده است. فقدان آهن در سطح عطارد، به شدت با مقدار پیش‌بینی شده آن در قسمت‌های درونی عطارد، در تضاد است. آهن در پوسته زمین وجود دارد. با طیف‌سنجی، وجود آن در سنگ‌های ماه و مریخ نیز تایید می‌شود. پس عطارد، تنها سیاره از منظومه داخلی شمسی است که آهن آن - که از چگالی بالائی برخوردار است - در هسته‌اش متمرکز شده و در پوسته آن سیلیکات‌هائی دیده می‌شود که چگالی پایین‌تری دارند. دانشمندان حدس می‌زنند که عطارد آن‌قدر مدت زیادی به صورت مذاب بوده است که مانند یک کوره ذوب آهن - که در آن آهن پس از ذوب شدن به زیر تفاله‌ها می‌رود - مواد سنگین در مرکز آن ته‌نشین شده باشند.
یکی دیگر از یافته‌های سفینه مارینر 10، این‌است که عطارد دارای یک میدان مغناطیسی نسبتا نیرومند است. میدان آن از همه سیارگان درونی، به غیر از زمین، قوی‌تر است. میدان مغناطیسی زمین ناشی از فرآیندی به نام دیناموی خودگردان است که در آن فلزات مذاب هادی الکتریسیته در هسته سیال زمین می‌چرخند. اگر میدان مغناطیسی عطارد هم ناشی از پدیده‌ای همانند باشد، نتیجه می‌گیریم که این سیاره باید یک هسته سیال داشته باشد.
این فرضیه هم یک مشکل دارد. اجسام کوچکی مانند عطارد، به نسبت حجم خود، از مساحت سطحی بالایی برخوردارند. به فرض آنکه دیگر شرایط یکسان باشد، نتیجه می‌گیریم که اجسام کوچک‌تر انرژی خود را زودتر به فضا گسیل می‌کنند. اگر عطارد، همان‌گونه که چگالی بالا و میدان مغناطیسی آن نشان می‌دهد، دارای یک هسته آهنی باشد، آنگاه این هسته می‌بایست میلیونها سال پیش سرد و جامد شده باشد. یک هسته جامد هم نمی‌تواند اساس و بنیان یک دیناموی خودگردان باشد.
از این تناقض، نتیجه می‌گیریم که مواد دیگری نیز باید در هسته باشند که با پایین بردن نقطه ذوب آهن، باعث مایع ماندن آن در دماهای پایین‌تر شوند. گوگرد، یک عنصر فراوان کیهانی، می‌تواند یک کاندید مناسب باشد. در مدل‌های جدیدتر پیشنهاد می‌شود که هسته عطارد از آهن جامد تشکیل شده ولی پوسته‌ای مایع از آهن و گوگرد با دمای 1300 درجه کلوین پیرامونش، احاطه شده باشد. این فرضیه، گرچه هنوز اقبات نشده، به نظر می‌رسد پاسخ مناسبی برای تناقض یاد شده باشد.
همین که سطح سیاره‌ای به اندازه کافی جامد شد، بر اثر تنش‌های مداومی که در طی زمان‌های طولانی تحت آن قرار می‌گیرد، ترک برداشته، یا در اثر برخورد شهاب‌سنگ‌ها مانند تکه شیشه‌ای خرد می‌شود. پس از تولد در چهار میلیارد سال پیش، عطارد تحت بمباران شهاب‌سنگ‌های بزرگی قرار گرفته است که توانسته‌اند از پوسته شکننده بیرونی آن به داخل نفوذ کرده، سیلاب‌هایی از گدازه را بر سطح آن جاری کنند. بعدها نیز، برخوردهایی کوچک‌تر موجب جریان یافتن گدازه شد. این برخوردها باید آن‌قدر انرژی آزاد کند تا بتواند لایه سطحی را ذوب نموده و یا بتواند در لایه‌های زیرین - که مایع هستند- نفوذ کنند. سطح عطارد، توسط وقایعی که پس از جامد شدن لایه بیرونی آن رخ‌داده، خالکوبی شده است.
زمین‌شناسان سیاره‌ای، کوشش کردند با سودجستن از این عوارض و بدون داشتن آگاهی دقیقی از نوع سنگ‌هایی که سطح آن را تشکیل می‌دهند، پی به تاریخ پر رمزوراز این سیاره ببرند. تنها راه برای تعیین دقیق عمر یک سیاره، سودجستن از اطلاعات رادیومتری نمونه‌های بازگردانده شده از آن سیاره است. ( در مورد عطارد چنین چیزی در دسترس نیست و در آینده نزدیک هم در دسترس نخواهد بود). ولی به‌جز آن زمین‌شناسان سیاره‌ای، راه‌حل‌های نبوغ‌آمیری برای تعیین عمر نسبی آن دارند که بیشتر برپایه اصل برهم‌نهش (Superposition) است: هر عارضه‌ای که بر روی عارضه‌ای دیگر قرار بگیرد یا شکافی در آن ایجاد کند از آن جوان‌تر است. از این اصل استفاده مخصوصی در تشخیص عمر نسبی گودال‌ها (Crate) به عمل می‌آید.
گذشته‌ای پر برخورد
در سطح عطارد، چند گودال که با حلقه‌های هم مرکز تپه‌ها و دره‌ها احاطه شده به چشم می‌خورد. احتمال دارد این حلقه‌ها هنگامی تشکیل شده‌اند که یک شهاب‌سنگ در هنگام برخورد با سطح عطارد، مانند سنگی که در یک استخر می‌افتد، در سطح ذوب شده، ایجاد امواج دایره‌ای نموده، و سپس این امواج درجا جامد شده‌اند. کالوریس (Caloris)، دهانه‌ای به قطر 1300 کیلومتر، بزرگ‌ترین این گودال‌ها است. برخوردی که این گودال در اثرٍ آن ایجاد شد، از خود زمینه‌ای صاف بر جا گذاشت که بر روی آن، آثار برخوردهای کوچکتر بعدی ثبت شده است. با برآوردی از نرخ برخوردها و توزیع اندازه گودال‌ها می‌توان تخمین زد که زمان این برخورد حدود 3.6 میلیارد سال پیش بوده است. به این ترتیب می‌توان از زمان این برخورد به عنوان یک مبدا زمان سود جست. این برخورد چنان تکان‌دهنده بود که سطح سوی دیگر عطارد را نیز تغییر داد، در نقطه مقابل کالوریس عوارض و شکاف‌های زیادی به چشم می‌خورد.
همچنین، سطح عطارد، به وسیله خطوطی برجسته با خاستگاهی ناشناخته بریده بریده شده است که به صورتی مشخص در جهت‌های شمال به جنوب، شمال‌شرق به جنوب‌غرب و شمال‌غرب به جنوب‌شرق قرار دارند. به این طرح‌ها شبکه عطارد گفته می‌شود. یک توضیح برای علت این نقش‌های شطرنجی این است که پوسته آن هنگامی جامد شده است که سیاره بسیار سریع‌تر به دور خود می‌چرخید، شاید با روزی که تنها 20 ساعت به طول می‌کشید. به دلیل این تغییر سریع، سیاره یک برآمدگی در استوا پیدا می‌کندکه پس از کند شدن آن به اندازه کنونی، جاذبه باعث کروی‌تر شدن شکل آن می‌شود. این بریدگی‌ها هنگامی ایجاد شدند که پوسته می‌خواست خود را با این تغییر شکل هماهنگ کند. این که این چین‌خوردگی‌ها از گودال کالوریس گذر نکرده‌اند گواه بر این است که پیش از این برخورد تشکیل شده‌اند.
در هنگامی که چرخش عطارد کند می‌شد، گرمای آن هم رفته رفته از دست می‌رفت تا جایی که محدوده‌های بیرونی هسته جامد شد. انقباض حاصله احتمالا از مساحت سطح سیاره، حدود یک میلیون کیلومتر مربع کاسته است که منجر به ایجاد شبکه‌ای از عوارض گشته است که به صورت رشته‌ای از تپه‌ها یا کوه‌ها بر سطح عطارد دیده می‌شوند.
در مقایسه با زمین که فرسایش، بیشتر گودار‌های حاصل از برخورد شهاب‌سنگ‌ها را از سطح آن پاک کرده است، عطارد، مریخ و ماه دارای سطوحی با گودال‌های فراوان هستند. همچنین به‌جز گودال‌های عطارد که کمی بزرگ‌ترند، گودال‌های این سه سیاره از نظر اندازه دارای توزیع همانندی هستند. این پدیده نشان می‌دهد که سرعت اشیائی که با عطارد برخورد کرده‌اند، از سرعت اشیائی که با سیارگان دیگر برخورد کرده‌اند، بیشتر بوده است. این نکته با گردش این اجسام در مداری بیضوی به دور خورشید همخوانی دارد: این اجسام در نزدیکی مدار عطارد که به خورشید نزدیک‌تر است، سریع‌تر از نقاط بیرونی مدارشان حرکت می‌کنند. پس این اجسام همه از یک خانواده بوده‌اند که احتمالا از کمربند سیارک‌ها سرچشمه می‌گیرد. در عوض، اندازه دهانه گودال‌های اقمار مشتری، از توزیع متفاوتی برخوردار است که نشان می‌دهد، با گروه دیگری از اجسام برخورد کرده‌اند.
جو رقیق عطارد
میدان مغناطیسی عطارد، آنچنان نیرومند است که بتواند ذرات بارداری همانند پروتونهای موجود در باد خورشیدی را به دام اندازد. این میدان مغناطیسی باعث تشکیل کره‌ای به نام سپر مغناطیسی پیرامون عطارد می‌شود، که نسخه کوچکتری از سپر مغناطیسی زمین است. این کره‌ها به نسبت فعالیت خورشید پیوسته در حال تغییر و دگرگونی هستند. به دلیل اندازه کوچکترش، سپر مغناطیسی عطارد می‌تواند بسیار سریعتر از سپر مغناطیسی زمین تغییر کند. از این رو می‌تواند به سرعت به باد خورشیدی، که در محدوده عطارد 10 بار نیرومندتر از زمین است واکنش نشان دهد.
باد تند خورشیدی پیوسته، سطح آفتاب‌دیده عطارد را بمباران می‌کند. میدان مغناطیسی عطارد آن‌چنان نیرومند است که بتواند جلوی رسیدن این باد به سطح سیاره را بگیرد، مگر هنگامی‌که خورشید بسیار فعال بوده و یا هنگامی که عطارد در سمت‌الشمس قرار دارد. در این هنگام باد خورشیدی راه خود را برای رسیدن به سطح عطارد پیدا کرده، پروتونهای پر انرژی آن با برخورد به مواد پوسته، باعث کنده شدن آنها می‌شوند. همین ذرات کنده شده هستند که در دام سپر مغناطیسی گرفتار می‌آیند.
البته اجسامی به داغی عطارد، به دلیل آن‌که سرعت حرکت مولکولهای گاز از سرعت گریز سیاره بیشتر است، نمی‌توانند جو قابل ملاحظه و چشمگیری را پیرامون خود نگه دارند. مواد فرار عطارد، به هر اندازه که باشند، خیلی زود در فضا گم می‌شوند. به همین دلیل تا مدتهای مدید نظر بر این بود که عطارد جو ندارد. ولی دستگاه طیف‌سنج سفینه مارینر 10، مقادیر ناچیزی از هیدروژن، هلیم و اکسیژن را نشان داد. پس از آن، مشاهدات زمینی هم آثاری از سدیم و پتاسیم را آشکار ساخت.
هنوز به درستی سرچشمه این جو و علت وجود این مواد در آن مشخص نشده است. جو عطارد، برخلاف پوشش گازی زمین، پیوسته در حال از دست رفتن و جایگزینی است. بخش اعظم آن به احتمال قوی، مستقیم یا غیرمستقیم توسط باد خورشیدی ایجاد شده است. برخی از مواد تشکیل دهنده آن ممکن است از سپر مغناطیسی یا از سقوط مستقیم مواد به صورت شهابسنگ ایجاد شده باشد. البته همین که یک اتم، توسط باد خورشیدی از سطح عطارد کنده شود، به این جو رقیق افزوده می‌شود. همچنین ممکن است هنوز هم این سیاره، آخرین بقایای ذخایر نخستین خود از مواد فرار را به بیرون براند.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



آیا میدانید زمین خاصیت آهنربایی دارد

زمینه با پیدایش آهنربا ، پس از گذشت زمان کوتاهی پی بردند که کرة زمین نیز خاصیت آهنربایی دارد ؛ تا آنجا که نام قطب های آهن ربا را را بر اساس نام قطب های زمین نام گذاری کردند .به دنبال آن ، برای اولین در سال ۱۶۰۰ میلادی ، توسط « گیلبرت » زمین به عنوان یک آهنربای بزرگ معرفی شد .زمینه با پیدایش آهنربا ، پس از گذشت زمان کوتاهی پی بردند که کرة زمین نیز خاصیت آهنربایی دارد ؛ تا آنجا که نام قطب های آهن ربا را را بر اساس نام قطب های زمین نام گذاری کردند .به دنبال آن ، برای اولین در سال ۱۶۰۰ میلادی ، توسط « گیلبرت » زمین به عنوان یک آهنربای بزرگ معرفی شد . برای دلیل وجود خاصیت مغناطیسی در کرة زمین ، نظریه های متفاوتی از آغاز شناخت آن تا کنون ، ارایه شده است و حتی بعضی می گفتند ، خاصیت مغناطیسی کرة زمین ، تحت تأثیر کره های دیگر است . اما آخرین نظریه ، این خاصیت را به مواد مذاب داخل کرة زمین مربوط می داند .
خاصیت مغناطیسی کره زمین
یکی از ویژگی های مهم کرة زمین ، وجود خاصیت آهنربایی در آن است و مانند این است که درون کرة زمین ، آهنربای بسیار بزرگی قرار داده شده است و تا کنون ، نظریه های گو ناگونی برای علت آن ارایه شده است . آخرین نظریه این است که درون کرة زمین ، مواد مذاب در حال حرکت وجود دارد و بیشتر این مواد ، از جنس آهن و نیکل هستند . هنگامی که این مواد حرکت می کنند ، در اطراف جریان های الکتریکی ضعیفی به وجود می آورند که در مجموع ، باعث می شود کرة زمین ، خاصیت آهنربایی پیدا کند و در اطراف کرة زمین ، میدان مغناطیسی به وجود می آید . ما روی آهنربای بزرگی به نام «زمین » زندگی می کنیم .
چندین سیارة دیگر از سیاره های منظومه شمسی نیز ، میدان مغناطیسی دارند که از جمله آنها می توان از عطارد و مشتری نام برد . این خاصیت در خورشید و بسیاری ستاره های دیگر نیز دیده می شود . خاصیت مغناطیسی کرة زمین ، نقش بسیار مهمی در جهت یابی کشتی ها و هواپیماها دارد . شمال و جنوب مغناطیسی زمین ثابت نیست و در فاصله های زمانی ، به میزان قابل ملاحظه ای تغییر می کند .
زاویه انحراف
چنانچه به کمک عقربة مغناطیسی به طرف قطب شمال یا جنوب برویم ، به قطب شمال و جنوب واقعی کرة زمین نمی رسیم . علت این است که قطب شمال و جنوب جغرافیایی و مغناطیسی کرة زمین ، با هم یکی نیست ؛ یعنی اینکه قطب شمال مغناطیسی زمین ، درست روی قطب شمال جغرافیایی زمین قرار ندارد و اگر دو قطب جغرافیایی و مغناطیسی زمین را توسط خطی فرضی به به نام « محور » به هم وصل کنیم ، بین دو محور مغناطیسی و محور جغرافیایی زمین ، زاویه ای ساخته می شود که به آن ، زاویة انحراف گویند . این زاویه ، به مرور زمان ، جزیی تغییر می کند و ثابت نمی ماند ، و اندازة آن در نقاط مختلف زمین متفاوت است . زاویة انحراف در جهت یابی هواپیماها و کشتی ها بسیار مهم است . هم اکنون قطب شمال مغناطیسی کرة زمین ، در شمال کانادا قرار دارد .
زاویه میل
مطالعة مغناطیسی زمین ، نشان می دهد که خط های میدان مغناطیسی زمین افقی نیست و با سطح زمین زاویه ای می سازد همچنین می دانیم خاصیت مغناطیسی یک آهنربا در نقاط مختلف آن متفاوت است و در دو قطب آن ، این خاصیت بیشتر است . به همین ترتیب ، خاصیت آهنربایی کرة زمین در دو قطب بیشتر است . پس اگر یک عقربة مغناطیسی آزاد باشد تا بتواند در راستای عمودی نیز حرکت کند ، نوک این عقربه نزدیک قطب ها به زمین متمایل می شود و در خط استوای مغناطیسی عقربه ، افقی قرار می گیرد و در قطب ها ، به عنوان مثال قطب شمال ، نوک عقربه N آن ، عمود بر سطح افقی خواهد شد . پس محور مغناطیسی عقربه های مغناطیسی در مکان های مختلف استوا تا قطب ، نسبت به سطح افق تغییر کرده و زاویه ای با افق می سازد ؛ این زاویه را زاویة میل گویند . پس زاویه میل ، زاویه ای است که محور مغناطیسی عقربه با سطح افق می سازد همچنین این زاویه ، در جهت یابی هواپیماها و کشتی ها نقش بسیار مهمی دارد ؛ در جغرافیا به این زاویه ، عرض جغرافیایی گویند .
کشف معدن های آهنی زمین
مطالعة میدان مغناطیسی زمین برای هدف های علمی و عملی ، از اهمیت به سزایی برخوردار است . وجود میدان مغناطیس زمین ، انجام پاره ای از بررسی های مهم دیگر را میسر کرده است ؛ از آن جمله ، می توان از روش های اکتشاف و مطالعة ذخایر زمین نام برد . تحلیل دقیق میدان مغناطیسی زمین ، وسیلة توانمندی برای بررسی ذخایر معدنی زمین است . در حال حاضر ، جست و جوی مغناطیس سنجی ، روش ژیوفیزیکی مهم و گسترده ای است که برای اکتشاف و ذخایر معدنی به کار می رود .
در زمین ، نواحی ای وجود دارد که در آن جا کمیت های مغناطیسی به طور ناگهانی تغییر می کنند و مقادیری به خود می گیرند که با مقادیر مربوط به محل های مجاور ، تفاوت زیادی دارند تفاوت زیاد کمیت های مغناطیسی در این ناحیه ها ، ناشی از فشار تودة بزرگی از سنگ آهن های مغناطیسی در زیر سطح زمین است ؛ به همین دلیل ، مطالعة ناهنجاری های مغناطیسی ، دانسته های باارزشی در مورد وجود و محل مخزن های سنگ های مغناطیسی ارایه می دهد .
مین های دریایی
مواد مغناطیسی مانند آهن که در میدان مغناطیسی کرة زمین قرار گرفته باشند . به مرور زمان ، خاصیت مغناطیسی پیدا می کنند ؛ مثلاً یک کشتی که در آن آهن نیز به کار رفته است ، به مرور زمان آهنربا می شود . از این خاصیت برای به دام انداختن آن استفاده می شود . عملکرد یک مین دریایی ، به گونه ای است که خاصیت آهنربایی کشتی بر آن اثر گذاشته و فرمان انفجار صادر می شود . در یک مین دریایی ، عقربه ای مغناطیسی قرار داده اند که هنگام عبور کشتی از بالای آن ، عقربه تحت تأثیر قرار گرفته و مین از سطح زیرین دریا ، به سطح دریا می رسد و سپس منفجر می شود . برای خنثی کردن این مین ها دو روش وجود دارد .
الف ـ مغناطیس نیرومندی را با کابل های سیمی از زیر هواپیما آویزان کرده و آن را نزدیک سطح آب ، حرکت می دهند . آهنربای قوی روی مین ها اثر گذاشته و آنها را خنثی می کند . گاهی کابل سیمی دایره شکل را به طور شناور روی سطح آب قرار می دهند و جریانی را از آن می گذرانند ، که بر اثر این میدان مغناطیسی یا جریان جریان ساز و کار ، مین ها عمل کرده ، بدون هیچ خسارتی منفجر می شوند .
ب ـ حلقه هایی از سیم عایق شده را به کشتی وصل کنند و جریانی را از آنها می گذرانند ؛ به طوری که میدان مغناطیسی این جریان مساوی و در خلاف میدان مغناطیسی کشتی کشتی ( که یک مغناطیس دایمی است ) باشد . وقتی این میدان ها با هم ترکیب شوند ، یکدیگر را خنثی می کنند و کشتی بدون این که ساز و کار مین را به کار اندازند ، از روی آن می گذرد .
باستان شناسی مغناطیسی
میدان مغناطیسی زمین ، منظم و پایدار نیست ؛ بلکه با گذشت سال ها در یک محل معین ، مقدار متوسط زاویة انحراف و میل تغییر می کند . این انحراف محور مغناطیسی و در نتیجه ، تغییرات زاویه انحراف و زاویه میل در یک محل نسبت به زمان ، شاخة جدیدی را در « باستان شناسی » به نام «باستانو مغناطیسی» ایجاد کرده است که توسط آن ، عمر کوره ها ، اجاق ها و آتشکده های قدیمی تعیین می شود . اساس کار ، مبتنی بر این است که بیشتر خاک رسهایی که این اجسام از آنها ساخته شده اند ، حاوی مقدار کمی مواد مغناطیسی اند . سمتگیری این مواد مغناطیسی ، با گرم شدن در موقع استفادة عادی تثبیت شده است . با مقایسة جهت فعلی میدان مغناطیسی زمین با جهت میدان مغناطیسی این مواد ، می توان قدمت باستانی تقریبی آن ها را تعیین کرد .
در مقیاس طولانی تر زمان ( دوران زمین شناسی ) ، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد محور مغناطیسی زمین در مدت چهار میلیون سال گذشته ، نه بار کاملاً تغییر جهت داده است . این شواهد ، مبتنی بر اندازه گیری های خاصیت مغناطیسی ( ضعیف ) تثبیت شده در تخته سنگ های با عمر زمین شناسی معین هستند

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


چگونگی محاسبه فواصل نجومی و ابعاد جهان

یکی از مهمترین پارامترهای یک جسم در جهان که برای محاسبه دیگر پارامترهای آن مورد محاسبه قرار می‌گیرد، فاصله آن از ما است. از روی فاصله اجسام می‌توان به اطلاعاتی مهم و اساسی در مورد آنها رسید. از گذشته‌های دور برای محاسبه فاصله اجرام آسمانی روشهایی ابداع شده بود. اما معمولا تمامی آنها در مورد اجرامی دورتر از سیاره‌های مریخ و مشتری جواب نمی‌دادند؛ زیرا دقت بسیار پایینی در ابزار اندازه گیری موجود بود. اما این روشها با گذر زمان پیشرفت کرد و روشهای جدیدی بوجود آمدند. در این مقاله به چهار نمونه از مهمترین روشهای اندازه گیری اشاره می‌کنیم.
 
اختلاف منظر ظاهری
انگشتتان را مقابل خود بگیرید، چشم چپ خود را ببندید و با چشم راست به پشت زمینه انگشت خود نگاه کنید حال این کار را با چشم چپ هم انجام دهید. در هر مورد پشت زمینه انگشت شما تغییر می‌کند، زیرا دو چشم شما از هم فاصله دارند و به دلیل اختلاف منظری که باهم دارند زمینه‌های متفاوت را به شما نشان می‌دهند. با این روش می‌توان با داشتن فاصله دو چشم از هم فاصله انگشت را محاسبه کرد، این روش که اختلاف منظر نامیده می‌شود. برای محاسبه فاصله اجرام نزدیک بسیار خوب و ساده است (برای اندازه گیری در ارتش از این روش استفاده می‌شود.)
برای محاسبه جابجایی منظره پشت یک جرم در دو نوبت که معمولا در طرفین مدار زمین است عکس می‌گیرند و جابجایی زاویه‌ای آن را با حالت قبلی مقایسه کرده و بر حسب درجه قوسی بدست می‌آورند. حال با استفاده از معادله زیر به راحتی فاصله را بر حسب واحد نجومی بدست می‌آورند(همانطور که می‌دانید هر واحد نجومی (Au) برابر فاصله زمین تا خورشید یا 150میلیون کیلومتر است). که طبق تعریف هر 206265 واحد نجومی را یک پارسک در نظر می‌گیرند و رابطه را به صورت زیر می‌نویسند. که با محاسبه P (جابجایی ظاهری بر حسب ثانیه) قوس d بدست می‌آید. (P = 1/d (pc
با این روش به دلیل ناتوانی فقط می‌توان تا 100 پارسک را اندازه گیری کرد که با حذف اثر جو به 1000پارسک قابل تغییر است. بنابراین زیاد کاربردی نیست و معمولا در مورد اندازه گیری در منظومه شمسی خودمان استفاده می‌شود.
اختلاف منظر طیفی
ستارگان بر اساس دمای سطحی و شکل طیفشان ، دسته بندی طیفی می‌شوند که این دسته بندی نوع طیف ستاره را مشخص می‌کند و با دانستن نوع طیف ستاره می‌توان اطلاعاتی از جمله درخشندگی مطلق ستاره را محاسبه کرد. نموداری به نام هرتز پرونگ - راسل (H - R) وجودارد که درخشندگی مطلق ستارگان بسیاری را بر حسب رده بندی طیفی آنها به صورت تجربی و آماری مشخص می‌کند. از روی این نمودار و با طیف نگاری از این ستارگان می‌توان درخشندگی مطلق هر ستاره را مشخص کرد. با بدست آوردن درخشندگی مطلق (L) با استفاده از فرمول ساده‌ای که در مورد درخشندگی مطلق و ظاهری وجود دارد فاصله جرم محاسبه می‌شود.
در این فرمول درخشندگی ظاهری (b) نیز لازم است که بوسیله فوتومتری از روی زمین تعیین می‌شود. به این روش که طیف نگاری مبنای تعیین فاصله است اختلاف منظر طیفی می‌گویند. این روش بدلیل نداشتن دقت کافی و لازم برای ستارگان کم نور و دور دست محدودیتهایی دارد، ولی بهتر از اختلاف منظر ظاهری است. زیرا تا حدود فاصله دهها میلیون پارسک را برای ستارگان پر نور تعیین می‌کند که مزیت بزرگی نسبت به روش قبلی است، اما در مورد خوشه‌ها و کهکشانها با توجه به کم نور بودن ستارگانشان استفاده ار این روش دقت کمی دارد.
استفاده از متغیرهای قیفاووسی و ابر نواختران
متغیرهای قیفاووسی و ابرنواختران از شاخصهای اندازه گیری فاصله هستند، زیرا تناوب آنها مستقیما با درخشندگی آنها رابطه دارد. متغییرهای قیفاووسی مهمترین ابزار برای محاسبه فاصله کهکشانها هستند. اخیرا ستاره شناسان با استفاده از ابرنواخترهای گروه I) a) می‌توانند فاصله اجرام بسیار بسیار دور را نیز بدست بیاورند. زیرا درخشندگی این ابرنواختران به قدری زیاد می‌شود که می‌توان آنها را از فواصل دور نیز رصد کرد. برای مثال در سال 1992 یک تیم از اخترشناسان از تغییرهای قیفاووسی یک کهکشان به نام IC 4182 برای تعیین فاصله آن از زمین استفاده کردند.
آنها برای این منظور از تلسکوپ فضایی هابل بهره جستند. در 20 نوبت جداگانه از ستارگان آن کهکشان عکسبرداری کردند. با مقایسه عکسها با یکدیگر آنها 27 متغییر را در عکسها شناسایی کردند. با رصدهای متوالی از آن متغییرها توانستند منحنی نوری آنها را رسم کنند، سپس با طیف سنجی ، طیف ستارگان متغییر را مورد بررسی قرار می‌دهند و از روی طیف آن مقدار آهن موجود در متغییر را شناسایی می‌کنند. اگر مقدار آهن زیاد باشد متغییر I) a) است و کم باشد از نوع II است.
از روی منحنی نوری ستاره میانگین قدر ظاهری آن را محاسبه می‌کنند و دوره تناوب آن را بدست می‌آورند. همان گونه که گفتیم دوره تناوب با درخشندگی متغییرها رابطه مستقیم دارد. این رابطه از روی نمودار زیر که یک نمودار تجربی است بدست می‌آید. با قرار دادن دوره تناوب متغییر مورد نظر و دانستن نوع طیف آن (I)یا (II) می‌توان درخشندگی مطلق آن را بدست آورد. از طرفی چون افزایش درخشندگی برای قدر مطلق به صورت لگاریتمی و (در پایه 2.54) تغییر می‌کند. به ازای دانستن نسبت درخشندگی مطلق به درخشندگی خورشید می‌توان قدر مطلق ستاره را محاسبه کرد. حال با دانستن قدر مطلق و قدر ظاهری از روی نمودار منحنی نوری با استفاده از رابطه مودال فاصله ، فاصله بدست می‌آید:
m - M = distance modulus =5 log d - 5
استفاده از قانون هابل
روش دیگر برای محاسبه فاصله اجرام مخصوصا کهکشانها استفاده از قانون هابل است. در این روش از صورت ریاضی قانون هابل که به صورت زیر است استفاده می‌کنیم:
V = d×H
که درآن v سرعت جسم در راستای دید ما است و H ثابت هابل است. برای محاسبه فاصله کهکشانها و اجرام دور دست سرعت شعاعی (در راستای دید) جرم را بوسیله انتقال به سرخ (red shift) ستاره از روی طیف آن محاسبه می‌کنند. طبق پدیده انتقال به سرخ اگر جسمی از ناظر دور شود انتقال به سرخ و اگر به آن نزدیک شود انتقال به آبی صورت گرفته که مقدار آن از رابطه زیر بدست می‌آید، که در آن Z انتقال به سرخ است. بوسیله رابطه زیر از روی انتقال به سرخ می‌توان سرعت را بدست آورد:
v = C×Z
حال با قرار دادن سرعت در رابطه هابل فاصله بدست می‌آید:
d = C×Z/H
البته روش فوق دقت زیادی ندارد. دلیل آن مشخص نبودن مقدار دقیق ثابت هابل است. زیرا این ثابت با سن جهان رابطه دارد و با توجه به نظریات مختلف مقدار آن تغییر می‌کند. هم چنین وابستگی این عامل به زمان نیز در محاسابت اختلال بوجود می‌آورد. در حال حاضر بهترین روش برای اندازه گیری فاصله اجرام استفاده از ابرنواخترهاست که تا فواصل چند ده مگا پارسکی را با دقت خوبی محاسبه می‌کند.
تعداد آسمانها
از قرنهای چهارم تا ششم پیش از میلاد مسیح ، اخترشناسان یونانی پی بردند که باید بیشتر از یک سایبان (آسمان) وجود داشته باشد. چون اوضاع نسبی ستارگان ثابت ، که حول زمین حرکت می‌کنند، ظاهرا تغییری نمی‌کند، اما اوضاع نسبی خورشید ، ماه و پنج جسم درخشان ستاره مانند که امروزه سیارات عطارد ، زهره ، مریخ ، مشتری و زحل می‌گویند) تغییر می‌کنند. در قرآن مجید نیز ، جایی که صحبت از حقیقت آسمان می‌کند، لفظ آسمان های هفتگانه بکار برده می‌شود.
روشهای مختلف اندازه گیری فواصل کیهانی
در حدود صد و پنجاه سال پیش از میلاد ، هیپارکوس (Hyparchus) ، فاصله زمین تا ماه را بر حسب قطر زمین بدست آورد. وی روشی را بکار برد که یک قرن پیش از او ، بوسیله جسورترین اخترشناس یونانی آریستارکوس (Aristarchus) ، پیشنهاد شده بود. آریستاکوس متوجه شده بود که انحنای سایه زمین ، وقتی که از ماه می‌گذرد، باید ابعاد نسبی زمین تا ماه را نشان دهد. با پذیرش این نظر و به کمک روشهای هندسی می‌توان فاصله زمین تا ماه را بر حسب قطر زمین محاسبه کرد.
برای تعیین فاصله خورشید نیز ، آریستاکوس ، یک روش هندسی را بکار برد که از نظر تئوری درست بود. اما نیاز به اندازه گیری زاویه‌هایی چنان کوچک داشت که جز با استفاده از وسایل امروزی ممکن نبود. هر چند که ارقام وی درست نبود، اما او نتیجه گرفت که خورشید حداقل باید هفت برابر بزرگتر از زمین باشد و لذا گردش خورشید به دور زمین که در آن زمان رایج بود، غیر منطقی دانست.
اختر شناسان بعدی حرکات اجرام آسمانی را بر مبنای این نظریه مورد مطالعه قرار دادند که زمین ساکن است و در مرکز عالم قرار دارد. نفوذ و سلطه این نظریه تا سال 1543 ، یعنی تا زمانی که کوپرنیک (Nicilaus Copernicus) کتاب خود را منتشر کرد و با پذیرش عقیده آریستاکوس ، زمین را برای همیشه از مرکز جهان بودن بیرون راند، حاکم بود.
• یکی دیگر از روشهایی که با آن می‌توان فاصله‌های کیهانی را محاسبه کرد، استفاده از روش پارالاکس (Paralax) است.
• روش دیگر استفاده از مثلثات است. بطلیموس با استفاده از مثلثات توانست فاصله راه را از روی پارالاکس آن تعیین کند و نتیجه‌اش با رقم پیشین ، که بوسیله هیپارکوس بدست آمده بود، تطبیق می‌کرد.
البته امروزه روشهای مختلف دیگری که خیلی دقیقتر از روشهای فوق است، فاصله خورشید از زمین بطور متوسط تقریبا ، برابر 5‚149 میلیون کیلومتر است. این فاصله متوسط را واحد نجومی (با علامت اختصاری A.U) می‌نامند و فاصله‌های دیگر منظومه شمسی را با این واحد می‌سنجند.
سیر تحولی و رشد
با گسترش روز افزون علم و ساخت تلسکوپهای دقیق ، دانشمندان ، در اندازه گیری ابعاد جهان روز به روز به نتایج جدیدتری نائل می‌شدند. با ساخته شدن و گسترش این وسایل اندازه گیری ، دید بشر نسبت به جهان نیز تغییر یافت. به عنوان مثال با چشم غیر مسلح تقریبا می‌توانیم در حدود 6 هزار ستاره را ببینیم، اما اختراع تلسکوپ ناگهان آشکار کرد که این فقط جزیی از جهان است.
هر چند با بوجود آمدن وسایل دقیق اندازه گیری ، دانش نیز نسبت به جهان هستی ، گسترش پیدا می‌کرد، اما نظریه‌های مختلفی توسط دانشمندان ارائه می‌گردد. از جمله دانشمندانی که نسبت به ارایه این نظریه‌ها اقدام کردند می‌توان به ویلیام هرشل (Wiliam Herschel) ، اختر شناس آلمانی الاصل انگلیسی یا کوبوس کورنلیس کاپیتن (Jacobus cornelis kapteyn) ، اخترشناس هلندی ، شارل مسیر (Charles Messier) و هابل و ... اشاره کرد.
پایان جهان کجاست؟
سرانجام بعد از تحقیقات گسترده توسط پیچیده‌ترین تلسکوپها ، دانشمندان دریافتند که:
• غیر از کهکشان ما ، کهکشانهای دیگری نیز وجود دارد.
• کهکشانهایی وجود دارند که جرم آنها بیشتر از کهکشان ماست.
• بر اساس مقیاس جدید فاصله‌ها ، سن زمین حد اقل 5 میلیارد سال است و این حد با حدسیات زمین شناسان در مورد سن زمین مطابقت دارد.
همچنین تلسکوپهای جدید وجود خوشه‌های کهکشانی را نشان می‌دهد. کهکشان ما نیز ظاهرا جزیی از یک خوشه محلی است که شامل ابرهای ماژلان ، کهکشان امرأة المسلسله و سه‌ها ، کهکشان کوچک نزدیک آن و چند کهکشان کوچک دیگر هست که روی هم رفته نوزده عضو را تشکیل می‌دهند.
اگر کهکشانها خوشه ها را و خوشه‌ها نیز خوشه‌های بزرگتری را تشکیل می‌دهند، آیا می‌توان گفت که جهان و به تبع آن فضا ، تا بینهایت گسترده شده است؟ یا اینکه چرا برای جهان و چه برای فضا انتهایی وجود ندارد؟ در هر حال ، دانشمندان با وجود اینکه با تخمین می‌توانند تا فاصله 9 میلیارد سال نوری ، چیزهایی را تشخیص دهند، ولی هنوز هم نشانه‌ای از پایان جهان پیدا نکرده‌اند.
ابعاد جهان
دید کلی
بعد از انفجار بزرگ ، موادی که بعدها کهکشانها از آن بوجود آمدند، به سرعت در تمام جهات منتشر شدند. خود این کهکشانها هنوز هم در حال دور شدن از یکدیگر هستند. تعیین ابعاد و اندازه جهان ، به توانایی ما در تعیین فاصله دورترین کهکشانها با زمین بستگی دارد. ستاره شناسان نور رسیده از کهکشانها را بررسی می کنند تا به فاصله آنها از زمین پی ببرند. آنها تخمین می‌زنند که دورترین کهکشانها حدود 15 میلیارد سال نوری با ما فاصله داشته باشند.
در یک نگاه ساده اولیه در آسمان چیزی وجود ندارد که خیلی دور به نظر برسد. به همین علت است که کودکان ، پنداره‌ای از این قبیل را که گاو بر پشت ماه جهید یا کسی آن قدر بالا پرید که دستش به آسمان رسید، به آسانی قبول می‌کنند. در یک نگاه اولیه چنین گمان می‌گردد که آسمان سایبان محکمی است که اجسام درخشان آسمانی ، همچون دانه‌های الماس ، بر سقف آن نصب شده است. در قرآن مجید نیز به تعبیر عرش از آسمان یاد می‌گردد.
تاریخچه
نخستین اندازه گیری علمی فاصله‌های کیهانی ، در حدود سال 240 پیش از میلاد مسیح بوسیله اراتوستن (Eratostenes) ، مدیر کتابخانه اسکندریه ، انجام گرفت. در آن زمان اسکندر ، پیشرفته‌ترین مرکز علمی جهان بود. ارقامی که اراتوستن پیدا کرده بود، بر حسب واحدهای امروزی برای قطر زمین در حدود 800‚12 کیلومتر و برای محیط زمین در حدود 000‚40 کیلومتر بوده است و این نتیجه تقریبا درست است. اما متأسفانه این تعداد پذیرفته نشد.
در حدود صد سال پیش از میلاد ، اختر شناس دیگر یونانی ، بنام پوزیدونیوس (Posidonius) کار اراتوستن را تکرار کرد، و نتیجه‌ای که گرفت در حدود 000‚29 کیلومتر برای محیط زمین بود. بطلیموس (ptolemy) رقم کوچکتر را پذیرفت و لذا در سراسر قرون وسطی همین رقم مورد پذیرش قرار گرفت. کریستوف کلمب (Colombus) نیز رقم کوچکتر را پذیرفت. بعدها افراد دیگری نیز ابعاد زمین را مورد ارزیابی قرار داد. و آنرا را بدست آوردند.
محاسبه اندازه جهان فواصل بین اجسام آسمانی خارج از منظومه شمسی بقدری زیاد است که بجای کیلومتر از سال نوری استفاده می‌شود.

www.roshd.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



سیاستهای ايران براي شكوفايي علم نجوم ايجاد رصدخانه ملي و طراحي و ساخت تلسكوپ ملي موجب شكوفايي علم نجوم در ايران و توسعه علوم مرتبط با اين پروژه در كشور مي شود.دكتر رضا منصوري رئيس انجمن فيزيك ايران و مجري طرح رصدخانه ملي در گفت وگو با مهر با اعلام اين مطلب در تشريح برنامه هاي ايران براي شكوفايي علم نجوم اظهار داشت: علم نجوم با استفاده از ابزار پيشرفته و دانش فيزيك ذرات بنيادي انسان را قادر ساخته است تا به تحقيق در اعماق آسمان ها و به شناخت كيهان و عالم بپردازد به گونه اي كه محققان دنيا با صرف ميلياردها دلار به دنبال پاسخ سوال هاي بي شمار خود مي روند.
در اكثر كشورهاي دنيا با درك اهميت اين علم، تلسكوپ هاي ١٠ تا ٥٠ متري مي سازند و پروژه هاي عظيم ١٠ تا ١٥ ساله تعريف و اجرا مي كنند.اين اهميت بود كه باعث شد با مسئولان مربوطه مذاكراتي درخصوص اجراي پروژه ملي در حوزه نجوم داشته باشيم و آن ها نيز با درك اين اهميت با تصويب احداث رصدخانه ملي عزم خود را براي وارد شدن به اين بازي علمي نشان دادند ولي بايد توجه داشت كه با ابزار آماتوري نجوم قادر نخواهيم بود سهم شايسته اي از اين علم در جهان داشته باشيم.اگر در دنياي جديد هر كشوري بخشي از درآمدهاي خود را براي علم سرمايه گذاري نكند از گردونه تاريخ خارج خواهد شد.علاوه بر اين نبايد فراموش كنيم كه سرمايه گذاري در برخي از حوزه ها چون نجوم نتايجي را به دنبال دارد كه مي تواند به توسعه دانش و افزايش رفاه مردم كمك كند. كشورهاي آمريكايي و اروپايي سالانه ميلياردها دلار صرف پروژه هاي نجومي مي كنند و در نهايت بيش از آن چه كه هزينه كردند، دريافت مي كنند.پروژه رصدخانه ملي اولين و بزرگ ترين پروژه علمي دركشور است و هزينه اي كه صرف راه اندازي و تاسيس آن مي شود درصد كوچكي از هزينه هايي است كه براي احداث كارخانه هايي مي شود كه هرگز راه اندازي نشده و يا درصد كوچكي از سدهايي است كه بد ساخته ايم.دكتر منصوري در ادامه تصريح كرد: در اوايل دهه ٨٠ طرح ساخت تلسكوپ ملي رده ٢ متري (٢ تا ٤ متري) به دولت ارائه شد كه پس از تاييد، اجراي آن به پژوهشكده نجوم محول شد و متعاقب آن اقدامات اساسي براي مطالعه اوليه درخصوص ساخت تلسكوپ هاي يك، ٢ و ٥ متري از لحاظ ميزان بازدهي و هزينه هاي ساخت صورت گرفت. نتايج اين بررسي ها نشان داد كه مناسب ترين تلسكوپي كه به كمك آن مي توانيم مقالات علمي توليد و با همكاري ساير كشورها پروژه هاي تحقيقاتي تعريف و اجرا كنيم، تلسكوپ ٣ متري است.
البته در اين مسير توجه به اين نكته ضروري بود كه هرچه از تلسكوپ هاي ٢ متري به سمت ٤ متري و بيشتر مي رويم به لحاظ تكنولوژيكي پيچيده تر و از لحاظ هزينه سنگين تر مي شود. از اين رو با در نظر گرفتن تحولات علمي ١٠ سال آينده در اين رشته علمي و سند چشم انداز كه قرار است سهمي از توليدات علمي در اين حوزه را داشته باشيم، ساخت تلسكوپ ٣ متري براي كشور انتخاب مناسبي است.وي خاطر نشان كرد: در كشور دانش كافي در اين زمينه وجود نداشت اما براي مواجهه با اين موضوع چند راه پيش رو داشتيم. يا بايد ساخت و نصب آن را به يكي از شركت هاي خارجي سفارش مي داديم و آن ها كليه مراحل را انجام مي دادند و تلسكوپ مورد نظر را به ما تحويل مي دادند يا خودمان مي ساختيم و نصب مي كرديم و يا اين كه مديريت ساخت آن را بر عهده مي گرفتيم كه ما با توجه به توانمندي هاي علمي داخل كشور از ميان اين راهكارها، روش مديريت ساخت را انتخاب كرديم چرا كه ساخت كليه بخش هاي تلسكوپ در داخل كشور غيرقابل دفاع بود چون دانش فني آن را نداشتيم ولي با مديريت اين پروژه مي توانستيم زيرساخت هاي لازم را در كشور براي اجراي پروژه هاي علمي در اين حوزه و ساير حوزه ها ايجاد كنيم.
از اين رو طراحي و ساخت تلسكوپ را با همكاري دانشگاه «لوند» سوئد شروع كرديم. به اين صورت كه بخش اپتومكانيكي كه مسئول حركت تلسكوپ است، بسيار حساس است و با توجه به اين كه دانش فني آن در كشور وجود ندارد در دانشگاه «لوند» اجرا مي شود ولي بيش از ٨٠ درصد بخش هاي مكانيكي كه شامل بخش هايي چون نگه دارنده تلسكوپ و گنبد است، در داخل كشور توليد خواهد شد.وي در مورد زمان راه اندازي تلسكوپ ملي گفت: بخش طراحي اين تلسكوپ پيشرفت هاي زيادي كرده است و در حال حاضر در حال مذاكره با ٢ شركت اروپايي براي خريد شيشه خام تلسكوپ هستيم كه پس از نهايي شدن مذاكرات، شيشه خريداري شده براي صيقل دادن و شكل دهي آينه هاي تلسكوپ ارسال مي شود و در صورتي كه اشكالي در روند اجراي پروژه پيش نيايد انتظار مي رود كه اين تلسكوپ ٥ تا ٧ سال آينده آماده بهره برداري شود.دكتر منصوري در مورد مشكلات اين حوزه تصريح كرد: اين مشكلات به نگاه مسئولان درباره ضرورت اجراي اين گونه پروژه ها بر مي گردد. در اين زمينه هر چند كه از سوي سطوح بالاتر دولتي و مديريتي حمايت هاي مناسبي از اجراي اين طرح صورت گرفته است اما در سطوح پاييني هنوز به ضرورت اجراي اين طرح اعتقادي ندارند كه اميدواريم با مذاكراتي كه در اين زمينه مي شود به ضرورت راه اندازي رصدخانه و ساخت تلسكوپ واقف شوند.از سوي ديگر در ايران وضعيت علم نجوم به لحاظ درك اين علم با ساير كشورها متفاوت است. اين علم هر چند در ٥٠ سال اخير تحولات و پيشرفت هاي قابل توجهي داشته است ولي در ايران با توجه به قدمت زياد، توجهي به آن نمي شود دليل آن هم در نگاه مسئولان كشور به اين علم خلاصه مي شود. بي توجهي تاريخي به اين علم حاصلي جز عقب ماندگي ما در نجوم به همراه نداشته است. البته اين نگاه امروزه به دليل تنيدگي علوم مختلف دگرگون شده است به گونه اي كه حمايت هاي خوبي در ايجاد و راه اندازي رصدخانه ملي به عمل آمده است.وي در مورد مزاياي ايجاد رصدخانه و طراحي و ساخت تلسكوپ گفت: يكي از زيرساخت هاي مهم در اين زمينه برنامه هاي آموزشي در دانشگاه هاست. ما براي اين كه شاهد شكوفايي اين علم در كشور باشيم بايد به نجوم «رصدي» توجه كنيم در حالي كه دانشگاه هاي كشور به كيهان شناسي نظري بسنده كرده اند. اين در حالي است كه كيهان شناسي نظري تنها بخش كوچكي از علم نجوم است كه اجراي اين پروژه ملي منجر به ايجاد تغيير و تحول در برنامه هاي آموزشي دانشگاه ها مي شود.مزيت بعدي ايجاد تحول در زير ساخت هاي علمي و پژوهشي است. طبق تجربه ساير كشورها، زيرساخت هاي پژوهشي تنها در سايه تعريف و اجراي پروژه هاي بزرگ و ملي ايجاد مي شود. از اين رو طراحي و ساخت تلسكوپ ملي مي تواند نمونه اي از پروژه هاي بزرگ و ملي باشد كه با اجراي آن مي توان بسياري از زيرساخت هاي لازم را در اين حوزه ايجاد كرد چرا كه اجراي اين پروژه منوط به همكاري متخصصاني در حوزه هاي اپتيك، مكانيك و رايانه (نرم افزار) است و هزينه اي كه صرف اين پروژه مي شود ضمن رشد و توسعه اين ٣ زمينه علمي، منجر به توسعه علم نجوم در كشور نيز خواهد شد.
از سوي ديگر بخش عمده ساخت تلسكوپ به حوزه «اپتيك» بر مي گردد. با وجود اين كه اپتيك كاربردهاي وسيعي در صنايع نظامي و غيرنظامي دارد ولي متخصص در اين زمينه كم داريم از اين رو براي تربيت نيروي انساني افرادي براي فراگيري اين علم به خارج اعزام شدند كه اين افراد متخصص مي توانند در بخش هاي مختلف صنعتي و علمي خدمات ارزنده اي ارائه دهند.زمينه ديگري كه با اجراي اين طرح به بلوغ مي رسد دانش رايانه است. كنترل تلسكوپ و پردازش اطلاعات به دست آمده از طريق تلسكوپ نياز به متخصصاني در زمينه طراحي نرم افزارهاي كاربردي دارد. اين نرم افزارها بايد قادر باشند با سرعت زيادي اطلاعات به دست آمده را پردازش كنند.با وجود تلاش هايي كه در زمينه هاي آموزشي و پژوهشي در حوزه نجوم انجام شده است در نقشه جامع علمي به اين موضوع پرداخته نشده است. اين در حالي است كه در حال حاضر پروژه راه اندازي رصدخانه ملي و ساخت تلسكوپ در دست اجراست و از آن جايي كه اجراي اين پروژه ها مي تواند توسعه علوم مرتبط با اين پروژه را نيز به همراه داشته باشد در نقشه علمي كشور اشاره اي به نقش دانشگاه ها و تغييرات برنامه آموزشي آن ها در زمينه نجوم نشده است.

روزنامه خراسان

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی



برای عکاسی از خورشید دو راه دارید

برای عکاسی و فیلم برداری از خورشید گرفتگی دو راه وجود دارد
عکاسی غیر مستقیم
یکی از راه های رصد خورشید و پدیده های آن تشکیل تصویری از آن روی پرده است. ممکن است این تصویر در یک اتاق تاریک به وجود آمده باشد و یا تصویری باشد که با یک دوربین یا تلسکوپ بر پرده تشکیل شده است. در این روش کافی است دست همانند عکاسی از منظره ای معمولی، با تنظیم دوربین بر تصوری که روی پرده تشکیل شده است، از خورشید عکس گرفت.
عکس هایی که با این روش تهیه می شوند واضح و دقیق نیستند اما عکاسی با این روش بی خطرترین روش عکاسی از خورشید است که هیچ گونه خطری متوجه چشم عکاس نمی شود.
عکاسی مستقیم
از خورشید و پدیده خورشید گرفتگی (کسوف) می توان به صورت مستقیم هم عکاسی کرد. این عکاسی می تواند با دوربینی معمولی (آنالوگ و یا دیجیتال) که فیلتر مناسبی بر روی لنز آن نصب شده است و یا ترکیبی از تلسکوپ و دوربین و فیلتر با یکدیگر باشد. پس شما باید فیلتر مناسب برای عکاسی از خورشید را پیدا کنید. یکی از فیلتر هایی که ارزان قیمت و در دسترس می باشد شیشه ماسک های جوشکاری است. این شیشه ها درجه تیرگی متفاوتی دارند و این درجه تیرگی با یک عدد مشخص می شود. فیلتر مناسب برای رصد و عکاسی فیلتر نمره 14 یا 12 می باشد که می توانید آن را از ابزار فروشی ها تهیه نمایید. این نکته مهم را هم فراموش نکنید که برای عکاسی نمی توانید دو شیشه نمره 7 یا 6 را به هم به چسبانید تا شیشه 14 بدست آید. چون به علت انعکاس های پی در پی در مرز دو شیشه کیفیت تصویر بسیار پایین می آید و حتی ممکن است هاله ای بسیار پرنور در اطراف تصویر تشکیل شود. در این فیلتر ها تصاویر خورشید سبز است. به غیر از فیلتر جوشکاری می توانید از لایه داخلی فلاپی دیسک ها (قسمت مغناطیسی آن که اطلاعات روی آن ثبت می شود) و یا دیسک های فشرده ( CD ) هم به جای فیلتر برای عکاسی استفاده کنید. از هر نوع فیلتری که استفاده می کنید، باید آن را به اندازه دهانه لنز دوربین و یا کوچکتر از آن ببرید و قابی برای آن درست کنید. این قاب باید طوری ساخته شود که به راحتی روی دهانه لنز قرار گیرد و در ضمن هنگام تنظیم دوربین جلوی دست شما را نگیرد عین حال ورود نور از اطراف فیلتر و قاب به لنز شود. بهترین روش این است که یک نوار مقوایی سیاه رنگ به عرض 3 سانتی متر و طول 10 تا 40 سانتی متر (متناسب به قطر دهانه لنز دوربین) تهیه کنیم و آن را به دور لنز حلقه کنیم، طوری که به راحتی روی بدنه لنز حرکت کند. سپس آن را خارج می کنیم و فیلتر را طوری روی آن نصب می کنیم که در اطراف آن منفذی وجود نداشته باشد. بعد ازتهیه فیلتر و قاب آن باید یک سری عکس با سرعت های مختلف و با فیلتر از خورشید بگیرید. برای مثال از یک تا یک هزارم ثانیه (1000/1 ثانیه). با ظهور فیلم و مقایسه عکسها می توانید بهترین زمان نوردهی را برای فیلتر خود پیدا کنید. به این ترتیب با زمان بدست آمده به راحتی می توانید از تمامی مراحل خورشید گرفتگی جزئی عکاسی کنید.(عدد نسبت کانونی و یا همان دیافراگ را حتما" به خاطر داشته باشید).
اندازه تصویر خورشید بر روی عکس چقدر است؟
اندازه تصویر خورشید بر روی فیلم 135 با یک لنز نرمال (50 میلی متر) 46/0 میلی متر است. با افزایش فاصله کانونی لنز اندازه خورشید هم بزرگتر می شود. برای مثال با یک لنز 1000 میلی متری قطر خروشید بر فیلم 2/9 میلی متر خواهد بود.
عکاسی از مراحل جزئی کسوف
همانطور که در بالا توضیح داده شد حتما باید از فیلتر برای عکاسی از مراحل جزئی خورشید گرفتگی استفاده کنید. اگر فیلم با حساسیت کم پیدا کنید ( ASA 50 ) پیدا کردید برای عکاسی از مراحل جزئی کسوف بسیار مناسب است. اگر از دوربین های دیجیتال هم استفاده می کنید بهتر است که در هنگام عکاسی درجه ISO پایین (پایین تر از 100) را در دوربین انتخاب کنید. توجه داشته باشید به هیچ وجه دوربین دیجیتال خود را بدون فیلتر به صورت مستقیم به سمت خورشید نگیرید، چون ممکن است CCD دوربین شما به کلی آسیب ببیند. ( CCD آشکار ساز حساسی است که برای تبدیل نور به علائم الکتریکی استفاده می شود و کار فیلم عکاسی در دوربینهای عکاسی را انجام می دهد.)
عکاسی از دانه های بیلی
دانه های بیلی چیزی نیستند بجز کوه ها و دره های ماه که از بین آنها نور خورشید عبور کرده است، برای عکاسی از این دانه ها که چند ثانیه قبل از گرفت کلی پیدار می شوند بهتر است از فیلتر استفاده کنید و مانند قبل از این پدیده زیبا عکس بگیرید. اگر دوربین شما قادر است با سرعت بالا عکس بگیرد (به عنوان مثال 1000/1 و یا 2000/1)، با تنظیم دیافراگم بر روی 16 یا 22 می توانید از این دانه ها عکس بگیرد. قابل توجه به دارندگان دوربین های دیجیتال: از آنجایی که دروبین های دیجیتال نیمه حرفه ای قابلیت عکاسی با سرعت بالاتر از 2000/1 را دارا هستند توصیه می کنم که حتما از فیلتر برای عکاسی استفاده کنید. زیرا CCD این دوربین ها بسیار حساس است و با اندک نور شدید ممکن است آسیب ببیند.
عکاسی از حلقه الماس
با شکوه ترین صحنه قبل از شروع کسوف کامل حلقه الماس است. حلقه الماس در واقع آخرین (قبل از کسوف کلی) و اولین (بعد از کسوف کلی) باریکه نور خورشید که به ما می رسد در واقع آخرین و اولین دانه بیلی را حلقه الماس می گوییم. برای ثبت این پدیده شکوهمند نیاز به فیلتر ندارید و با نوردهی 500/1 ثانیه ای و یا 250/1 ثانیه ای با دیافراگم 8/ f و یا 16/ f این پدیده را می توانید ثبت کنید.
توجه کنید که به هیچ وجه در هنگام عکاسی از حلقه الماس و یا دانه های بیلی مستقیم و بدون فیلتر از دریچه دوربین به خورشید نگاه نکنید.
عکاسی از نوارهای سایه ای
نوارهای سایه ای پدیده ای است که چند ثانیه قبل از شروع کسوف کلی بر زمین می توان دید. این نوارهای سایه به علت حرکت جو به وجود می آید. درست همانند سایه هایی که بر کف حوض یا استخر به هنگام تلاطم آب تشکیل می شود. سرعت حرکت این نوراها زیاد است و در ضمن تصاد نوری (کنتراست) زیادی هم ندارد و عمرشان نیز کوتاه است. به همین دلیل عکاسی از آن بسیار مشکل است و توصیه نمی کنیم زیاد به آن توجه کنید. ولی در صورت تمایل به این کار سرعت دروبین را روی 500/1 و دیافراگم را روی 2/ f تنظیم نمایید.
اگر زیاد وقتتان را صرف تصویر برداری از این پدیده کنید ممکن است عکاسی از کسوف کامل را از دست بدهید نه اینکه به صورت گروهی و با چند دوربین عکاسی کنید تا به توانید این پدیده را ثبت نمایید. اگر از دوربین های دیجیتالی که قابلیت عکاسی به صورت متوالی را دارند استفاده کنید بسیار کارتان ساده میشود می توانید یک دقیقه قبل از کسوف کلی می توانید دوربینتان را روی زمین که یک پارچه سفید رنگ پهن کرده اید و یا دیواری سفید رنگ تنظیم کنید و به صورت متوالی عکاسی کنید و بعد از آن می توانید توسط برنامه های پردازشگر تصویر، کنتراست عکس ها را تغییر دهید تا نوراهای سایه ای مشخص تر شوند.
عکاسی از شراره های خورشیدی
شراره ها انفجارات سطح خورشیدند. برای عکاسی از آن حتما" باید از تلسکوپ استفاده کنید که در ادامه نحوه عکاسی با تلسکوپ را شرح می دهیم. هرچه تصویر بزگتر باشد بخت دیده شدن آن نیز بیشتر است. روشنایی شراره ها را می توانیم در حدود 50 ( B=50 ) در نظر بگیریم و از رابطه زیر برای محاسبه زمان نوردهی مناسب استفاده کنید.
نوردهی برحسب ثانیه : f2/BxISO = نسبت کانونی (عدد دیافراگم) به توان 2 تقسیم بر حساسیت فیلم (در دوربین های دیجیتال این مقدار به صورت دستی قابل تنظیم است ) ضرب در روشنایی جسم
این رابطه تقریبی است و زمان نوردهی مناسب را می توانید با امتحان بدست آورید.
عکاسی از تاج خورشید
باشکوه ترین و زیبا ترین پدیده کسوف، آشکار شدن تاج خورشید است. این پدیده آنقدر زیباست که گاهی انسان را وا می دارد تا برای دیدن و ثبت این زیبایی کیلومترها مسافرت کند. دقت کنید برای عکاسی از این پدیده حداکثر حدود 7 دقیقه فرصت دارید در کسوف 9 فرودین 1385 شما اگر در نوار سایه قرار داشته باشید حداکثر 4 دقیقه فرصت دارید. به دونکته توجه کنید اول اینکه حداکثر فاصله کانونی لنز و یا تلسکوپی را که انتخاب می کنید در حدود 1500 میلی متر باشد و دوم اینکه هرچه زمان نوردهی بیشتر باشد اندازه تاج روی فیلم بزرگتر خواهد بود. برای نوردهی مناسب می توانید از جدول های زیر استفاده کنید و یا از رابطه بالا برای محاسبه زمان نوردهی به ازای B=5 بهره بگیرید.
زمان های تقریبی برای ثبت تاج با قطر تقریبی 10 درجه بر حسب ثانیه (500/1 به معنی یک پانصدم ثانیه)
راهنمای عکاسی با تلسکوپ از خورشید گرفتگی
با استفاده از تلسکوپ شما می توانید تصویر های بزرگ و دقیقی از اجرام سماوی به خصوص سیارات به دست آورید. در اینجا به طور خلاصه شما را به سه روش متداول عکاسی با تلسکوپ آشنا می کنم.
روش مستقیم ( Afocal )
در این روش ارتباطی بین دوربین و تلسکوپ وجود ندارد و دوربین بر روی چشمی تلسکوپ تنظیم می شود و عکاس با تنظیم دوبین بر روی تصویری که از چشمی قابل مشاهده است عکس می گیرد. کیفیت بدست آمده در این روش پایین است. این روش عکاسی برای عکاسی با دوربین های دیجیتال که SLR نیستند مناسب است. (دوربین هایی که لنز آن ها قابل تعویض نیست)
روش غیر مستقیم ( Prime Focus )
چشمی را از روی تلسکوپ و لنز را از روی دوربین بردارید و دوربین را با واسطی مخصوص (آداپتور عکاسی) به تلسکوپ وصل می کنیم. این روش مانند این است که شما لنزی با فاصله کانونی بیشتر را به دوربین وصل کرده اید. کیفیت تصویر بسیار خوب اسن و تنظیم و هدایت دوربین و تلسکوپ بسیار ساده است. توصیه می کنیم اگر از دوربین دیجیتال در این روش استفاده می کنید حتما از نوع SLR بهره بگیرید که قابلیت جدا کردن لنز از دوربین وجود دارد. البته این نوع دوربین ها جزو دوربین های گران قیمت دیجیتال می باشند. البته با روش های ابتکاری با دوربین های دیجیتال معمولی نیز می توانید به این روش عکاسی کنید.
روش پخش تصویر از چشمی ( Eye Piece Projection )
این روش مانند روش قبل( Prime Focus ) است، با این تفاوت که بین دوربین و تلسکوپ یک چشمی قرار می گیرد که برای بزرگنمایی بیشتر استفاده شده است. لرزش ها در این روش بسیار اثر گذار است و معمولا تصویر را خراب می کند. در این نوع عکاسی به روشی دیجیتالی باز هم نیاز به دوربین های نوع SLR دارید.
فیلم برداری از کسوف
اگر به دروبین فیلم برداری ویدئویی خانگی (هندی کم) دسترسی دارید وقت خود را تلف نکنید و آن را روی سه پایه نصب کنید، صافی مناسبی برای آن تهیه کنید و به راحتی از مراحل خورشید گرفتگی فیلم برداری کنید. امروزه دوربین های دیجیتال معمولی نیز قابلیت فیلم برداری نیز دارند از آنها نیز می توانید استفاده کنید. اما قبل از شروع به فیلم برداری به چمد نکته توجه کنید. دوربین های فیلم برداری همانند دوربین های دیجیتال از CCD بهره می گیرند. معمولا اندازه CCD در دروبین های خانگی حدود 13 میلی متر و یا 17 میلی متر است. باید توجه داشته باشید که در مراحل گرفت جزئی بدون فیلتر به سمت خورشید نشانه نروید چون به CCD دوربیتان آسیب می رساند حتی سوراخ کوچکی روی فیلتر نیز می تواند خسارات جبران ناپذیری را متحمل شما کند. دروبین های فیلم برداری و دیجیتال عکاسی فاصله کانونی متغییری دارند و شامل دو نوع بزرگنمایی هستند. بزرگنمایی نوری و بزرگنمایی دیجیتالی. آنچه برای شما مهم است بزرگنمایی نوری دوربین است چون بزرگنمایی دیجیتالی کیفیت و وضوح تصویر را کاهش می دهد.
برای ثبت تمام مراحل کسوف فیلتر مناسب تهیه کرده و از 2 تا 3 دقیقه قبل از شروع کسوف با فاصله زمانی هر 5 دقیقه چند ثانیه از خورشید فیلم بگیرید. با ظاهر شدن دانه های بیلی می توانید فیلتر را از جلوی لنز دوربین بردارید و به صورت مداوم (بدون قطع کردن) به تصویر برداری ادامه دهید. پس از سپری شدن کسوف کلی و نمایان شدن حلقه الماس و دانه های بیلی دوباره صافی را سرجای خود بگذارید و دوباره با فاصله زمانی هر 5 دقیقه چند ثانیه تا پایان خورشید گرفتگی از خورشید فیلم بگیرید. برای اینکه تاج خورشید را بتوانید به طور کامل روی فیلم ثبت کنید اندازه قطر خورشید بر یک تلویزیون 14 اینچ باید در حدود 25 میلی متر(در تلویزیون 21 اینچ حدود 37 میلی متر) باشد. بزرگنمایی بیش از این مقدار باعث می شود مقدار زیادی از تاج خارج از میدان دید دوربین قرار بگیرد. در ضمن شما می توانید به صورت روش مستقیم ( Afocal ) نیز از پشت تلسکوپ فیلم برداری کنید.

www.persianstar.com

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:نجوم و اختر شناسی


تفاوت کیهان شناسی اسلامی با کیهان شناسی چینی

قسمت اول

عالم حرکت و دگرگونی دائمی الگویی است از وابستگی های برقرار شده توسط نمونه های ازلی همه ی موجودات که همان اسماء الهی اند. از آنجایی که عالم از فعالیت صفات جفت الهی ساخته شده است، ثنویت را در همه مراتب می توان دید. همه جا یین و یانگ با هم در فعالیت اند و استحاله و حرکت دائمی را پدید می آورند.

اصل یین و یانگ در کیهان شناسی چینی

کیهان شناسی چینی، سراسر گیتی را در پیوند یین (yin) و یانگ (yang) که آنها را می توان چون سرچشمه های آفریننده و دریافت گر یا مردانگی و زنانگی هستی فهم کرد، روشن می دارد. بیرون از این وابستگی چیزی نیست. نماد نامی تای چی(Tai Chi)، «غایت بزرگ» یا تائو(Tao)، یین و یانگ را بمانند گردش و دگرگونی جاودانه می نگارد. به نحو بالقوه یین، یانگ را و یانگ، یین را در درون خود می کشاند. در آن هنگام که یین و یانگ پیش روند و جایگاه «گذشته» یا «ناب» خود را باز یابند، قوه ی آنها فعلیت می یابد، چنانکه یین، یانگ می گردد و یانگ، یین. «دگرگونی» یا i فرآیندی است که بدست آن آسمان و زمین و هرآنچه در میان آنها است آفریده یا باز آفریده می شوند. چون خورشید پدیدار شود، ماه نهان می گردد. بهار که بیاید، زمستان می رود. یین و یانگ سرچشمه های دگرگونی و نماد های آفرینش اند. به سخن کنفوسیوس: "بمانند رودخانه ای جاری، سراسر گیتی جریان پیوسته ی شب و روز است. " هستی یعنی دگرگونی آهنگین بر پایه ی تائو. اگر آهنگ میان یین و یانگ گم می شد، گیتی را بایسته می بود که از جریان بایستد و چیزی را هستی نباشد.

انگاره های کیهان شناسی چینی در سایر ادیان

این انگاره های کیهان شناسی چینی، نزد بسیاری از شاگردان ادیان آشناست. با در نظر گرفتن آوازه ی گسترده ی آی چینگ(I Ching) و همه جائی بودن همیشگی نماد یین/یانگ، دیگر نیازی به روشن ساختن این نکته نیست که اندیشه ی چینی به آهنگ، ترازمندی و هم وزنی میان دو سرچشمه ی هستی بسته است.
کیهان شناسی اسلامی در واژگان اسلامی، cosmos (العالم) به گونه ی «هرآنچه جز خدا» تعریف شده است، بنا به این تعریف، واژه [العالم] مرزبندی زمانی و مکانی ندارد. وابستگی خدا با ماسوای خدا، از دو دیدگاه بنیادین روشن شده است.

موضع کلام کلاسیک در مورد خداوند

از یک جهت، خداوند به نحو بی کران وراء گیتی است، اصطلاح کلامی آن تنزیه، به معنی «شناسایی غیر قابل قیاس خداوند» با موجودات دیگر، است. از این لحاظ خدا برای آفریده هایش بیرون از دسترسی و وراء شناخت آنهاست. این منظر، موضع کلام کلاسیک است. آیات فراوانی را می توان یادآوری کرد که این دیدگاه قرآن را نشان می دهد، چون «سبحان ربک رب العزه عما یصفون»(صافات:180) ترجمه: "منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت، از آنچه بیان می دارند" یا به سخن ساده تر، «لیس کمثله شیء»(شوری:11) ترجمه: "بمانند او چیزی نیست". از این جهت، خداوند واقعیتی غیر شخصی است بسیار دور از بستگی های بشری. او خدای الهیات سلبی است. اگرچه متکلمین منظر غیرقابل قیاس بودن و تعالی را تایید کردند، آنها تنها نمایندگی شمار اندکی از خردورزان را داشتند که بالنسبه تاثیر کمی بر مسلمانان گذاشتند.

خدای شخصی در دیدگاه متکلمین

دیدگاه دومی نیز هست که آشکارا توسط بسیاری از آیات قرآن پشتیبانی شده و در اسلام رایج و سنت معنوی جایگاه ویژه ای را یافته است.

تفاوت خدای قرآن و خدای متکلمین

چنانچه ابن عربی می گوید، خدای متکلمین، خدایی است که کسی را هرگز توان مهر ورزیدن به او نیست، خدایی بسیار دور از دسترس و نافهمیدنی. اما خدای قرآن، پیامبر و اشخاص معنوی اسلام، خدایی است بس دوست داشتنی. از این رو او با علاقه به مخلوقاتش، فرمانروایی می کند. همانطور که در قرآن آمده «یحبهم و یحبونه»(مائده:54) "آنها را دوست دارد، و آنها او را دوست می دارند". عشق خداوند به جهت خلقت خلق، در عشق مخلوقات به خدا بود. این خدای خوبی و عشق می تواند دریافت و فهم شود. برای بکارگیری اصطلاحات کلامی، او باید به طرز اسرارآمیزی به آفریده هایش "شبیه" باشد(تشبیه). ما می توانیم وی را بطور صحیح در صفات بشری فهم کنیم. این، دیدگاه "حضور خدا در همه چیز" است که آشکارا توسط بعضی آیات قرآن پشتیبانی شده اند، نظیر «فاینما تولوا فثم وجه الله»(بقره:115) "به هر سو که روی آرید، همان روی خداست" و «نحن اقرب الیه من حبل الورید»(ق:16) "به انسان از رگ گردن نزدیک تریم". از این منظر خداوند، خدایی شخصی است. این دو صورت دیدگاه مبنایی کلامی دو قطبی هستند که اندیشه ی اسلامی میان آنها شکل گرفته است. بیشتر متفکرین سطح بالای اسلامی ترازش دقیق و ماهرانه ای را میان این دو وضعیت اتخاذ می کنند. الهیات سلبی و ایجابی هر کدام نقشی در فهم از واقعیت الهی دارند.

مقایسه اصل یین و یانگ در چین با دیدگاه متکلمین اسلامی

از مقایسه این دو دیدگاه با وضعی که در سنت چینی یافته اند، می توان فهم خاصی از نقشی که آنها در اسلام دارند بدست آورد، یعنی جایگاه پیروان کنفسیوس که بر یانگ، و در مقابل پیروان آیین تائو که بر یین تاکید دارند. به دیگر سخن اگر پرسیده شود که تائو خود یین است یا یانگ، یک پیرو کنفسیوس شاید بیشتر دوست داشته باشد که پاسخ دهد، تائو خود یانگ می باشد، در حالی که یک تائوئیست احتمالا دوست تر خواهد داشت که بگوید تائو، یین است. به همین صورت فقها و متکلمین – گروه هایی از مسلمان که از آموزه های بیرونی و حقوقی اسلام دفاع می کنند- تاکید خود را بر تعالی خداوند می گذارند. آنها اصرار می ورزند که الله خدایی است جبار، و دائما دوزخ و عقوبت الهی را هشدار می دهند. ایشان مسلمانان "کنفسیوسی"اند که خداوند را اولا به گونه ی یانگ می بینند. در مقابل، کسانی که بعد معنوی اسلام را در نظر می گیرند، پیوسته این حدیث نبوی را یادآوری می کنند که «رحمت خدا بر قهر او پیشی دارد». ایشان را سخن آن است که رحمت، محبت و لطافت واقعیات برجسته ی هستی اند و اینکه در پایان، آنها پیروز خواهند گشت. در دیدگاه آنان خداوند اولا یین است.
تفکر الهیاتی اسلام حول محور اسماء الهی که در قرآن آمده اند می گردد. اصطلاحا "نود و نه اسم یا صفت خدا". هر کدام از دیدگاه های تعالی و حضور، بر اسم یا صفت خاصی از خداوند تاکید دارند. چنانچه خدا به منزله ی امر متعالی در نظر گرفته شود، با نامهایی خوانده می شود چون القادر، المتعال، العظیم، ذوالجلال، الجابر، الفاطر، المتکبر، الرفیع، الملک، القهار، المنتقم، الغابض، المذل و الکاسر. طبق سنت اینها را اسماء جلالی یا قهریه می نامند. از آنجا که این نام ها تاکید خود را بر بزرگی، نیرومندی، کنترل و مردانگی می گذارند، می توان آنها را "اسماء یانگ ای" نامید. وقتی که خداوند در اصطلاحات شباهت و حضور دریافت شود، با نام هایی خوانده می شود چون الجمیل، القریب، الرحیم، الرحمان، المحبوب، اللطیف، المنان، الغفور، المحیی، النافع و الواهب. اینها به عنوان اسماء جمالی یا لطفیه شناخته شده اند. از آنجا که این نام ها تاکید خود را بر تمکین از خواست دیگران، نرمی، پذیرش و پذیرندگی می گذارند، آنها "اسماء یین ای" می باشند. همه ی این نام ها و بسیاری دیگر مانند آنها در قرآن آمده است.

اسماء جلال و جمال الهی در کیهان شناسی اسلامی

از دید کیهان شناسان مسلمان، این دو دسته از اسماء به نحو آهنگین عمل می کنند تا گیتی را به عرصه ی هستی بیاورند. همانطور که مولوی با استناد به دو گروه از اسماء بدست نشان چیره ی آنها می گوید:
قهر و لطفی جفت شد با همدگر *** زاد از آن هر دو جهانی خیر و شر
تعدادی از یزدان شناسان، در قرآن مدرکی برای دو گروه از اسماء الهی یافتند، "دو دست خدا"، ایشان این را نمادی جهت دلالت بر اصل متممیت یین و یانگ در نظر گرفتند. قرآن می گوید، در میان همه ی آفریده ها، تنها این وجود انسانی است که با دستان خدا آفریده شده است(38:75). طرح آن به عنوان کنایه ای است از این امر (هم چنانکه حدیث پیامبر نیز هست) که انسان بر صورت خدا آفریده شد. از اینرو، وجود انسانی همه اسماء خدا را آشکار می سازد، هم اسماء جلالی و هم جمالی. حال آنکه فرشتگان رحمت تنها با دست راست خدا و شیطان تنها با دست چپ خدا آفریده شده است. جز وجود انسانی، دیگر آفریده ها تصویر ناقصی را از واقعیت الهی نمایان می کنند، چه این یا آن دست تفوق می یابد. فقط وجود انسانی است که بدست ترازش و تعادلی کامل از هر دو نوع صفات آفریده شده است. قرآن مکررا تصریح می کند که همه ی چیزها آیات خداست، به این معنا که همه چیز از سرشت و اصلیت الهی خبر می دهد. بنابراین بسیاری از متفکرین مسلمان، خصوصا کیهان شناسان، همه چیز را در عالم چون بازتابی از اسماء و صفات الهی می دیدند. در حدیثی مشهور، پیامبر روشن می کند که چرا خداوند عالم را بیافرید: "گنجینه ای پنهانی بودم، خواستم شناخته شوم پس خلائق را آفریدم تا شناخته شوم". پس عالم جایگاهی است که آن گنیجه ی پنهانی توسط مخلوقات شناخته می شود. بواسطه ی عالم خداوند به شناخت درمی آید، و از آنجا که در عالم چیزی جز مخلوقات نیست، خود مخلوقات اند که از آن گنجینه ی پنهانی خبر می دهند.

وابستگی عالم و خداوند در کیهان شناسی اسلامی وکیهان شناسی چینی

کیهان شناسان جهت تبیین وابستگی عالم و خداوند از راه [سلسله مراتب وجودی] کیهانی، اصطلاحات ظهور و تجلی را به کار می گیرند. خداوند خود را بر مخلوقاتش متجلی می کند و مخلوقات، خود ظهور خدا هستند. این امر که حقیقت الهی خود را از طریق عالم آشکار می کند، با روشن شدن صفات متقابل و متضاد می تواند از منظر مسلمانان تبیین کند که چرا عالم خود بمانند مجموعه ای از تضادها به نظر می آید. دو دست خدا مشغول شکل دهی موجودات اند و از این جاست که جلال و جمال، لطافت و قهاریت، گیرندگی و دهندگی زندگی، بلند کنندگی و پست کنندگی و همه ی صفات متقابل خداوند در عالم وجود نشان داده شده اند. این جفت های متقابل اسماء با هم بسان روشی مشابه یین و یانگ عمل می کنند. راهی که در آن بتوان این برهم کنش جاودان اسماء را درک کرد، حرکت و استحاله است. در اینجا چوانگ تزو می تواند بگوید: "زندگی کائنات را با چهار نعل تازاندن اسبان شباهتی است، هر جنبشی را نتیجه هستی حرکات است که در هر لحظه استحاله بیابد". متکلمین اشعری گفته اند که در دو آن پی در پی، هیچ چیز ثابت در خلقت خود، و هیچ نمودی پایدار در جای خود نخواهد بود. از آنجایی که ممکنات قائم بالذات نیستند، همه چیز در ضرورت دائمی بازسازی الهی است. اشیاء تنها هنگامی هستی خواهند داشت که خداوند به آن ها هستی دهد. اگر برای یک لحظه خداوند هستی بخشی خود به عالم را متوقف کند، لاجرم عالم ناپدید خواهد شد. بنابراین در هر آن خداوند برای ممانعت از نابودی جهان، آن را باز می آفریند.

حرکت و استحاله دائمی در جهان از نظر کیهان شناسی اسلامی و کیهان شناسی چینی

مفهوم خلق مدام جهان تبدیل به یک تکیه گاه اصلی برای تفکر کیهان شناختی اسلامی شد. بسیاری این حرکت و استحاله ی دائمی را بر پایه ی برهم کنش اسماء متقابل الهی تفسیر کردند. بدین سان در هر آن، لطافت و جمال الهی همه ی اشیاء را در جهان بوجود می آورد. به دیگر سخن، در هر لحظه خداوند حضور و سریان خود را در جهان دوباره اثبات می کند. اما خداوند متعالی و غیر قابل قیاس نیز هست. از آنجایی که، مطابق لطف خود می آفریند، مطابق قهر خود هم نابود می کند. یکتایی و مطلق بودن او این اجازه را به دیگری نمی دهد که با او وجود داشته باشد. در هر آن، جمال الهی جهان را به عرصه ی هستی می آورد، جلال الهی آن را نابود می گرداند. آنی دیگر جهانی دیگر را چون جهان پیشین اما متفاوت از آن می نمایاند. هر جهان نو، تجلی ای نو از خدا را نمایش می دهد؛ طبق این اصل کیهان شانسی که «نظر به نامتناهی بودن خداوند، تجلی او تکرار نمی شود». عالم حرکت و دگرگونی دائمی الگویی است از وابستگی های برقرار شده توسط نمونه های ازلی همه ی موجودات که همان اسماء الهی اند. از آنجایی که عالم از فعالیت صفات جفت الهی ساخته شده است، ثنویت را در همه مراتب می توان دید. همه جا یین و یانگ با هم در فعالیت اند و استحاله و حرکت دائمی را پدید می آورند.
( ادامه دارد... )

منابع :
1- سایت باشگاه اندیشه، مقاله تائوی اسلام، نویسنده: ساچیکو مراتا، مترجم: اسماعیل رادپور
2- ابن عربی، فتوحات، جلد دوم، صفحه‌ی 326
www.tahoordanesh.com

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

سه شنبه 10 بهمن 1391  3:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها