نيل از كودكي اشتياق زيادي به پرواز داشت و كتابهاي زيادي درباره پرواز و تاريخچه هواپيما مطالعه ميكرد. همين علاقه بود كه باعث شد در نوجواني به عضويت يك باشگاه هوايي درآيد و در شانزدهمين سالروز تولدش، گواهينامه خلباني گرفت در حالي كه هنوز گواهينامه رانندگيش را نگرفته بود.
سال 1326 بعد از به پايان رساندن دبيرستان، به آموزشگاه خلباني نيروي دريايي آمريكا رفت. بين سالهاي 1328 تا 1331 در جنگ كره شركت كرد و 78 ماموريت انجام داد. در جريان اين جنگ يك بار هواپيمايش سرنگون شد، اما نجات يافت.
وي بعدا به زندگي غيرنظامي روي آورد و وارد دانشگاه پوردو يكي از معتبرترين مراكز آموزش هوانوردي جهان شد و سال 1334 آن دوره را با مدرك مهندسي هوانوردي و درجه عالي به پايان رساند. وي بعدا از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي نيز مدرك گرفت.
آرمسترانگ سال 1334 در مركز تحقيقاتي لويس وابسته به ناسا به عنوان خلبان آزمايشگر مشغول كار شد و بعدا به مركز تحقيقات پرواز ناسا (كه آن وقت ايستگاه پرواز با سرعتهاي بالا ناميده ميشد) منتقل شد.
او هفت پرواز با هواپيماي ايكس ـ 15 داشت كه هدفش پرواز هواپيماهاي موشكي تا مرز فضا بود. موفقيتهاي او در زمينه پرواز با هواپيماي پيچيده ايكس ـ 15 در ارتفاعات بالا، موقعيت فوقالعادهاي براي وي به ارمغان آورد و نامش را در ميان همكارانش به عنوان يكي از خلبانان طراز اول ناسا ممتاز ساخت.
در هفتمين پرواز خود با يك هواپيماي ايكسـ 15 در اول ارديبهشت 1341 توانست تا ارتفاع 64 كيلومتري كه مرتفعترين نقطه اوج پرواز تا آن زمان بود بالا برود و به سرعتي معادل 6400 كيلومتر در ساعت يا تقريبا پنج برابر سرعت صوت دست يابد. وي در حالي كه هواپيمايش با شتابي در حدود 78/1 كيلومتر در ثانيه پرواز ميكرد، خود هدايت آن را با روش دستي به عهده گرفت. قرار گرفتن در چنين شتابي فشاري فوقالعاده بر بدن خلبان وارد ميآورد و آرمسترانگ با اين كار نشان داد يك خلبان توانمند و ماهر ميتواند در مواقع اضطراري، سفينه خود را هدايت كند.
آرمسترانگ طي سالهاي خدمت در ناسا به عنوان خلبان، جوايز و نشانهايي هم گرفت كه ازجمله ميتوان به مدال اكتاو چاينوت اشاره كرد كه هر سال از طرف اين موسسه به اشخاص موثر در پيشرفت دانش هوانوردي داده ميشود.
بيشك همين پروازهاي موفق بود كه باعث شد ناسا ـ سازمان فضانوردي آمريكا ـ سال 1341 او را به عنوان فضانورد انتخاب كند. وي در آن زمان 4000 ساعت پرواز با هواپيماهاي مختلف را در پرونده داشت.
در اواسط دهه 1340 آمريكا بشدت در زمينه فضانوردي تلاش ميكرد تا جبران عقبافتادگيهاي فضايياش از شوروي را دنبال كند. كندي رئيسجمهور وقت آمريكا قول داده بود تا پايان آن دهه نخستين انسان را بر ماه فرود آورد. به همين دليل فضانوردان ناسا بدون اندك تاملي، مرتب با ناوهاي جميني به فضا سفر ميكردند تا مراحل مختلف مورد نياز براي سفر به ماه را عملا تجربه كنند. بر همين اساس، انجام يكي از عمليات مهم يعني رديابي و اتصال دو ناو بر عهده نيل آرمسترانگ قرار گرفت.
26 اسفند 1345 موشك اطلس با يك محموله به اسم آجنا كه در حقيقت هدف اتصال محسوب ميشد به فضا پرتاب شد. حدود دو ساعت بعد سفينه جميني ـ 8 به سرنشيني نيل آرمسترانگ و ديويد اسكات راهي مدار شد. فضانوردان ناو هدف را به خوبي رديابي كرده و به آن نزديك شدند. آرمسترانگ توانست با مهارت جميني ـ 8 را به سفينه بدون سرنشين آجنا متصل سازد، اما درست پس از اتصال، ناگهان چرخشي غيرطبيعي به وجود آمد. آرمسترانگ با خونسردي و كارداني توانست بر اوضاع مسلط شود و سفينه را در موقعيت متعادل قرار دهد، اما به هر حال به كار افتادن بيموقع موشك باعث پايين آمدن ذخيره سوخت سفينه شد و مركز هدايت پرواز با توجه به وضعيت اضطراري پيش آمده، به فضانوردان دستور داد به زمين باز گردند.
جميني ـ 8 به دليل يك مشكل فني در رايانه، از مسير اصلي منحرف و در فاصله دو كيلومتري محل پيشبيني شده فرود آمد و گروه نجات پس از سه ساعت جستجو آنها را يافتند و به كمكشان رفتند.
با اين سفر، نام نيل آرمسترانگ به عنوان بيست و چهارمين فضانورد جهان و سيزدهمين فضانورد آمريكا به ثبت رسيد.
مدتي پس از اين سفر، آرمسترانگ براي نخستين سفر انسان به ماه انتخاب شد. براي آموزش كار با ناوچه مهنشين، دستگاه پروازي مخصوصي طراحي شده بود كه كيهاننوردان با آن آموزش ميديدند و به اختصار «ال.ال.ار.وي» ناميده ميشد.
17 ارديبهشت 1347 آرمسترانگ در پايگاه هوايي آرلينگتن تگزاس مشغول تمرين با ال.ال.ار.وي بود كه دستگاه، نقص فني پيدا كرد و در چند صدمتري زمين، از هدايت او سر باز زد ولي چند دقيقه قبل از اين كه سفينه به زمين اصابت كند، آرمسترانگ با خونسردي خود را به خارج پرت كرد و سالم به زمين نشست. اگر هوشياري و تسلط آرمسترانگ نبود، قطعا شخص ديگري سال بعد به جاي او بر ماه قدم ميگذاشت.
پس از انتخاب او و دو همراهش يعني ادوين آلدرين و مايكل كالينز براي سفر با آپولو ـ 11، آنها تمرينهاي دشواري را آغاز كردند كه تقريبا پنج برابر طول مدت سفرشان به ماه بود. سفر تاريخي او تير 1346 به ماه، نقطه عطفي در تلاشهاي انسان براي تسخير فضا بشمار ميرود و نامش را براي هميشه جاودانه ساخت.
وي حدود يك سال بعد از سفر به ماه، از فضانوردي كنارهگيري كرد و سالها سمتهاي استادي دانشگاه، عضو هيات مديره و مديريت چند شركت دولتي و خصوصي را بر عهده داشت.
او و همسرش يك دختر داشتند كه در خردسالي مرد و دو پسر كه در زمان سفر او به ماه 12 ساله و شش ساله بودند.
مهمترين لحظات پرواز تاريخي آپولو 11
25 تير 1348: ساعت 17/2 (تمام زمانها در اين نوشته بوقت تهران است.) سفينه آپولو با يك موشك ساترن ـ 5 از مركز فضايي كندي در فلوريدا به فضا پرتاب شد.
هدف از اين پرتاب فرود انسان در ماه و برگشت به زمين بود. سفينه مزبور شامل بخش فرماندهي به اسم «كلمبيا» و ناوچه مهنشين به نام «عقاب» ميشد.
26 تير 1348: ساعت 04/46 ـ موتور اصلي در نيمه راه سفر، براي اصلاح مسير سفينه به مدت كوتاهي روشن شد.
28 تير 1348: ساعت 20/33 به وقت تهران ـ سفينه براي اولين بار به پشت ماه رفت و در نتيجه به طور موقت رابطهاش با زمين قطع شد.
ساعت 20/42 ـ سفينه وارد مدار ماه شد.
ساعت 21/06 ـ با عبور سفينه از پشت ماه ارتباط با زمين مجددا برقرار شد.
29 تير 1348: ساعت 02/36 ـ آرمسترانگ و آلدرين وارد عقاب ميشوند تا آن را بازرسي كنند.
ساعت 21/18 ـ عقاب از كلمبيا جدا ميشود و آرمسترانگ گزارش ميدهد: «عقاب بال گرفته است.»
ساعت 23/48 ـ عقاب حامل آرمسترانگ و آلدرين بر ماه مينشيند و آرمسترانگ گزارش ميدهد: «عقاب فرود آمده است.»
30 تير 1348: ساعت 06/26 ـ آرمسترانگ قدم بر سطح ماه ميگذارد و عنوان نخستين بشر بر سطح ماه را از آن خود ميكند. او ميگويد: «اين گام كوچكي براي يك انسان ولي يك جهش عظيمي است براي بشريت.» تلويزيون اين صحنهها را به نظر ميليونها نفر از مردم روي زمين ميرساند. حدود 18 دقيقه بعد آلدرين هم به او پيوست.
آرمسترانگ و آلدرين دو ساعت و ۳۲ دقيقه بيرون از ناوچه خود و در سطح ماه فعاليت داشتند. آنها ضمن بررسي و عكسبرداري از سطح ماه، به نصب دوربين تلويزيون و منعكسكننده تشعشعات ليزري و ورقه آلومينيومي جهت گرفتن ذرات باد خورشيد در ماه پرداختند و بيست و دو و نيم كيلوگرم نمونههاي خاك كره ماه را نيز جمعآوري كرده و به ناوچه مهنشين برگشتند.
ساعت 21/23 ـ ناوچه مهنشين سطح ماه را به مقصد مدار اين كره ترك كرد.
31 تير 1348: ساعت 01/05 به وقت تهران ـ ناوچه مهنشين به سفينه اصلي يعني كلمبيا پيوست. اين كار در ارتفاع 110 كيلومتري از سطح ماه انجام گرفت.
ساعت 08/27 ـ موشك كلمبيا براي بازگشت به زمين آتش شد.
ساعت 23/32 ـ اصلاح مسير براي بازگشت به زمين.
2 مرداد 1348: ساعت 20/20 ـ فرود بخش سرنشيندار آپولو ـ 11 در اقيانوس آرام، پايان ماموريت پرواز فضانوردان آپولو ـ 11.
راهپيمايي در سطح ماه
صحنه نزديك شدن جميني ـ 8 به آجنا
تمرين با « ال.ال.ار.وي»
فضانوردان پس از بازگشت از ماه در اتاق قرنطينه
مقايسه موشك بالابرنده ناو جميني و ساترن ـ 5
در جريان راهپيمايي آرمسترانگ و آلدرين بر سطح ماه، دوربين عكاسي روي لباس آرمسترانگ نصب بود. به همين دليل بجز تصاوير تلويزيوني از آرمسترانگ عكسي در ماه وجود ندارد، اما بسياري از مطبوعات جهان عكسهاي برداشته شده توسط آرمسترانگ از آلدرين را به عنوان عكسهاي آرمسترانگ معرفي ميكنند.
چند سال قبل يكي از نشريات علمي در ايران، عكس پايين آمدن آلدرين از نردبان مهنشين را به عنوان نخستين گام نهادن آرمسترانگ در ماه معرفي كرده بود.
به سردبير آن نشريه كه از دوستان من بود تلفن زدم و تذكر دادم. با خنده جواب داد: سيروس جان تو را به خدا غير از تو و آرمسترانگ كي خبر دارد اين عكس اوست يا آلدرين!
سيروس برزو