0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 10 : نامه فرهنگستان پاييز 1385; 8(3 (پياپي 31)):149-159.
 
تاثير زبان هاي بيگانه در زبان فارسي
 
ذكاء الملك (فروغي) ميرزامحمدعلي خان*
 
 
 

زبان ها، كه آينه حيات اقوام اند، همچون خود اين اقوام دستخوش دگرگوني اند. هر قومي، همانند فردي از افراد انساني، دوره هاي گوناگون عمر- كودكي، جواني، پيري را مي گذراند و، همچنان كه كودك نمي تواند ذوق و سليقه، عادات، شناخت ها، عقايد، و منش جوانان و پيران را داشته باشد، قومي نيز كه به مرحله اي از رشد رسيده باشد خلقيات، عادات، و معتقداني غير از آنچه در خردسالي داشت دارد. از اين رو، حيات اقوام پيوسته در تغيير است و تغييرات آن ناگزير در زبان، كه آينه زندگي است، دگرگوني هايي پديد مي آورد.
مهم ترين و موثرترين عوامل دگرگوني طريقه زندگي و تمدن اقوام روابط بين المللي است. اين روابط، خواه مسالمت آميز و به صورت بازرگاني، سفر، مهاجرت، مهاجرنشيني باشد خواه مسالمت آميز و به صورت بازرگاني، سفر، مهاجرت، مهاجرنشيني، باشد خواه خصومت آميز به صورت جنگ، تجاوز، كشورگشايي و جز آن، اقوامي كه چنين مناسباتي مي يابند متقابلا افكار و عادات را از يكديگر اقتباس و با يكديگر مبادله مي كنند.
نمي خواهم از توجه و حوصله شما سوء استفاده كنم و از دگرگوني هايي سخن بگويم كه زبان هاي نياكان زردشتي ما دستخوش آن گشته اند، چون اين كار مستلزم ورود در پيچ و خم دانش زبان شناسي و فقه اللغه خواهد بود كه يك روزه خروج از آن ميسر نيست. در اين مقام، مايلم تنها از فارسي نو بگويم، از زباني كه اكنون به آن سخن مي گوييم. اما براي اين زبان نيز بايد اجازه بخواهم تاريخچه اي اجمالي عرضه بدارم.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نامه فرهنگستان تابستان 1385; 8(2 (پياپي 30)):32-37.
 
تغيير مقوله در زبان فارسي
 
طباطبايي علاالدين*
 
 
 

چنان كه مي دانيم وندهاي اشتقاقي از نظر تاثيري كه بر مقوله دستوري واژه پايه (واژه اي كه وند به آن افزوده مي شود) دارند به دو گروه تقسيم مي شوند: مقوله گذران، مقوله ناگذران.
مقوله گذران وندي اشتقاقي است كه با افزوده شدن به پايه مقوله دستوري آن را تغيير مي دهد، مثلا اسم را به صفت تبديل مي كند؛ مانند مثال هاي زير:
اسم + مند ?  صفت: هنرمند، دانشمند،‌ خردمند؛
اسم + ناك ?  صفت: خطرناك، طربناك، وحشتناك؛
اسم + گين ?  صفت: غمگين، شرمگين، سهمگين.
مقوله ناگذران وندي اشتقاقي است كه مقوله دستوري پايه را تغيير نمي دهد؛ مانند مثال هاي زير:
اسم + - گاه: آموزشگاه، درمانگاه، پژوهشگاه
اسم + - يت: بشريت، اسلاميت، انسانيت
اسم + - دان: آتشدان، قلمدان، گلدان
...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 8 : نامه فرهنگستان تابستان 1385; 8(2 (پياپي 30)):104-118.
 
تغيير كميت مصوت در شعر عروضي فارسي
 
عظيمي محمدجواد*
 
 
 

عروض فارسي بر كميت (كوتاهي و بلندي) هجا استوار است و شاعر، بر حسب الگوي وزني، هجاهاي شعر خود را انتخاب مي كند. از طرفي، كميت هجا مبتني بر كميت مصوت است. بنابراين، در عروض فارسي، كميت مصوت معتبر است. اما ضرورت رعايت الگوي وزني در شرايطي خاص موجب تغيير كميت مصوت مي شود، يعني مصوت كوتاه به بلند بدل مي شود يا بر عكس. براي مثال، به مصرع دوم بيت زير توجه كنيد:
منم آن شاعر ساحر كه به افسون سخن               از ني كلك همه قند و شكر مي بارم

Mana-mân ?â?e-re sâher ke be ?afsu-ne soxan

?az ne-ye kelk hame qan-do ?ekar mibâram

...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 9 : نامه فرهنگستان تابستان 1385; 8(2 (پياپي 30)):119-123.
 
درباره مثل «سيلي نقد به از حلواي نسيه»
 
سليمي حبيب اله*
 
* دانشگاه کردستان
 
 

امثال، به عنوان بخشي از ادبيات عاميانه، ‌همانند كنايات، يكي از پر صرفه ترين وسيله ها در انتقال پيام به صورت ادبي و،‌ در عين حال، مردم پسند شمرده مي شوند زيرا از ايجاز برخوردارند، حكيمانه اند،‌ نيازي به مستندسازي ندارند،‌ و، علاوه بر همه اينها، ساده و قابل فهم اند و با نيازها و زندگي روزمره پيوند دارند. ساختار منسجم، روابط معنايي مستحكم، و گزينش الفاظ مناسب هر گونه تغيير و تحولي در عبارت امثال را خالي از وجه مي سازند. مع الوصف، مواردي را مي توان سراغ گرفت كه گذشت زمان رابطه معنايي مثل را با الفاظ آن در پس پرده ابهام پنهان و دريافت اين رابطه را دشوار مي سازد.
براي نمونه، مثلي از اين دست را در اين مقاله مطرح و بررسي مي كنيم و آن مثل مشهور سيلي نقد به از حلواي نسيه است. پيام مثل آشكار و مشخص است، اما، در آن، رابطه سيلي با حلوا در خور تامل است. واژه سيلي، در زبان كردي، بر نوعي كاچي هم اطلاق مي شود كه به سايله مشهور است و، همانند حلوا، ماده اصلي آن آرد است. ضمنا يكي از معاني كاج (=كاچ) «سيلي، تپانچه، پس گردني، كشيده» ذكر، و براي آن اين شعر عنصري
مرد را گشت گردن و سر و پشت                        سر بسر كوفته به كاج و به مشت
شاهد آورده شده است. (? فرهنگ فارسي معين، ذيل كاج [=كاچ]) ...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 10 : نامه فرهنگستان تابستان 1385; 8(2 (پياپي 30)):124-145.
 
بررسي يكي از كهن ترين نسخه هاي خطي غزلياتي از حافظ (جنگ «معروف بغدادي»)
 
بشري جواد*
 
 
 

بخش مهمي از عمر نسبتا طولاني پژوهش هاي حافظ شناسي در ايران به تتبع در نسخه هاي خطي ديوان حافظ اختصاص يافته است. از نظر تاريخي، يكي از نخستين كارها در اين زمينه را مرحوم قزويني با انتشار ديوان حافظ در سال 1320 شمسي - پس از چاپ مرحوم سيد عبدالرحيم خلخالي در 1306- به نام خود ثبت كرد. از آن پس، كارهاي بسياري در اين عرصه انجام گرفت و منتشر شد كه تنها شماري از آنها اثري تعيين كننده داشت. كار دكتر سليم نيساري از جمله مهم ترين آنهاست. اما انتشار نتيجه پژوهش هاي ايشان ناتمام مانده است. اخيرا اطلاع يافتم كه تحقيق استاد در شرف آن است كه به نتيجه نهايي برسد و بنابر آن است كه دفتر ديگرسانيها در غزلهاي حافظ به تمامي و با استفاده از نسخه هايي ديگر منتشر شود. همين خبر انگيزه نگارش اين مقاله شد، كه در آن نسخه اي كهن حاوي شماري از غزل هاي حافظ معرفي مي شود ...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 16 : نامه فرهنگستان تابستان 1385; 8(2 (پياپي 30)):220-230.
 
ياي نسبت در زبان علم و زبان عاميانه
 
سمايي سيدمهدي*
 
* پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمي ايران
 
 

پسوند «-ي» (ياي نسبت) پر كاربردترين وند زبان فارسي است و آن را، در زبان علم و زبان عاميانه، به جاي بسياري به كار مي برند و حتي آن را به جاي پسوندهايي كه در كلمات رايج به كار رفته است مي گذارند. به گفته كشاني (1371، ص 89)، اين پسوند توسعه طلب و مهاجم است و در سطوح گوناگون به حريم پسوندهاي ديگر هجوم مي آورد. مي شود گفت كه پسوند «-ي» به حق خود راضي نيست و كوسه عالم وندهاست.
كاربرد ياي نسبت در زبان علم و زبان عاميانه با هم تفاوت دارد. در بخش اول اين مقاله، پيشينه تحقيق مي آيد. در بخش دوم،‌ كاربرد پسوند «-ي» در زبان علم و عاميانه مقايسه مي شود. در بخش سوم،‌ نمونه هايي از كاربردهاي عاميانه ياي نسبت كه در زبان علم نيز وارد شده مي آيد. در پايان نيز، نتيجه مقاله عرضه مي شود ...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نامه فرهنگستان بهار 1385; 8(1 (پياپي 29)):51-69.
 
واژگان فارسي در اشعار ابوتمام طائي
 
قرباني زرين باقر*
 
 
 

ابوتمام حبيب بن آوس طائي 188) يا 231-190 يا 232 ق( از بزرگ ترين شاعران عرب در عصر عباسي است. وي در قريه جاسم، نزديك دمشق، به دنيا آمد. پدرش مردي نصراني و تدوس نام بود كه، پس از اسلام آوردن، نام اوس براي خود برگزيد.
ابوبكر صولي )وفات: (335 نسبت شاعر را به قبيله طي صحيح و اصيل مي داند.
)صولي (1)، ص (59
ابوتمام در نوجواني به شهر حمص رفت و نخستين اشعار خود را در آنجا سرود و همان جا با ديك الجن حمصي شاعر )وفات: (236 آشنا شد و اين آشنايي سبب نضج شاعري او شد.
ابوتمام به مصر، عراق، ارمينيه و ايران سفر كرد و بسياري از بزرگان، اديبان و ناقدان را مجذوب اشعار خود كرد؛ چندان كه مقام ادبي او را ستودند و وي را «اشعرالناس» و «اشعر اهل زمانه» لقب دادند. ? )مسعودي، ج 4، ص 74-68؛ اصفهاني، ج 16، ص 390-383؛ خطيب بغدادي، ج 8، ص (248
ابوتمام، در يك سال آخر عمر خود، عهده دار ديوان بريد در موصل بود و در همان جا درگذشت و به خاك سپرده شد. )صولي (1)، ص (273-272
علاوه بر ديوان اشعارش كه بارها به چاپ رسيده و نقايص جرير والاخطل، اين آثار نيز از اوست: كتاب الحماسه، فحول الشعرا، الاختيارات من شعر الشعرا. )ابن خلكان، ج 2، ص (12

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نامه فرهنگستان بهار 1385; 8(1 (پياپي 29)):70-87.
 
تساهل در ادب فارسي
 
شجاع كيهاني جعفر*
 
 
 

تساهل، در لغت، به معني «همديگر را آسان گرفتن» آمده است (منتهي الارب، ذيل س ه ل) و گاه آن را با تسامح «سهل انگاري و اغماض و چشم پوشي و بي احتياطي و بي پروايي و بي اهتمامي و نرمي و ملايمت به خاطر كسي و جوانمردي كردن» (لغت نامه دهخدا، ذيل تسامح) مترادف و معطوف (تساهل و تسامح) آورده اند. در اصطلاح، تساهل را مي توان نوعي «سياست مداراي صبورانه در حضور چيزي كه مكروه يا ناصواب مي شماريم» )كرنستن 1376، ص (62 بدانيم. به عبارت ديگر، تساهل حاصل نوعي نگرش مداراگر است نسبت به دگر انديشان هر جامعه اي - نگرشي كه انتقاد و نظر مخالف را در حكم رگه هاي آبي تلقي مي كند كه در پهنه بياباني خشك از چشمه اي مي جوشد و تا حدي از بي رحمي گرماي خاك و خشكي آن مي كاهد. در اين تعبير، تساهل عاملي براي تعديل روابط قدرت حاكمان و قاطبه شهروندان است )سادا - ژاندرون 1382، ص (17. با اين اوصاف، پيشينه تساهل مي تواند به دوراني دور بازگردد كه جوامع ابتدايي تشكيل و قدرت ها ايجاد شدند و لزوما، براي ماندگاري، نيازمند مدارا و كنار آمدن با عقايد و باورهاي گوناگون بودند. در نتيجه، هر چه جامعه بزرگ تر و قدرت دامنه دارتر باشد، نياز به تساهل در عرصه هاي سياسي، مدني و مذهبي بيشتر احساس مي شود. بدين ترتيب، انديشه تساهل را براي ايجاد تعادل اجتماعي در همه جوامع، و در هر زماني، مي توان سراغ گرفت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نامه فرهنگستان بهار 1385; 8(1 (پياپي 29)):36-50.
 
ملاحظاتي درباره چشم انداز جهاني شدن ادبيات معاصر ايران
 
پاينده حسين*
 
 
 

عبور فراورده هاي ادبي از مرزهاي ملي و يافتن مخاطباني در عرصه بين المللي امروزه با چالش هاي فرهنگي نويني روبه روست كه من جمله از فرايند جهاني شدن ناشي مي گردد. اين حقيقت كه در زمانه ما «جغرافي تاريخ است»، به بيان ديگر، فاصله جغرافيايي بين كشورها و مناطق ديگر مانعي جدي در راه برقراري ارتباط انسان ها و فرهنگ هاي گوناگون تلقي نمي شود باعث شده است كه محصولات ادبي به سرعت در ساير كشورها شناخته و ارزش گذاري شوند. گسترش رسانه هاي الكترونيكي جديد به ويژه نماد تمام عيار پسامدرنيسم يعني اينترنت امكاناتي بي سابقه و شگفت آور براي راه يافتن آثار ادبي ملل گوناگون به عرصه هاي جهاني فراهم آورده است به گونه اي كه بازاريابي و عرصه همه فراورده هاي فرهنگي از جمله آثار ادبي امروزه، حتي در مقايسه با دو يا سه دهه پيش، به مراتب سهل تر و تاثيرگذارتر گشته است. جادوي بي بديل اينترنت چنان بي واسطه و همه گير است كه براي عرضه آثار ادبي به خوانندگان خارج از كشور مبدا ديگر حتي به ناشر هم چندان نياز نيست. ارايه متون ادبي به صورت برخط در قالب ها و شكل هاي گوناگون از قبيل كتابخانه رايگان اينترنتي يا كتاب هاي الكترونيكي، كه به سهولت انتقال دادني اند، امكان مي دهد تا بتوان اين آثار را، بدون واسطه و با سرعتي باورنكردني، در اختيار خوانندگاني قرار داد كه در دورترين نقاط جهان خواهان دسترسي به آنها هستند. از اين رو، بررسي جايگاه كنوني ادبيات فارسي در مقايسه با ادبيات ساير ملل ممكن نيست مگر با در نظر گرفتن آنچه ديويد هاروي «انقباض زمان و مكان» خوانده است (HARVEy 1990, p. 240?). جهاني شدن، به منزله فرايندي كه فاصله هاي فرهنگي را همچون فاصله هاي جغرافيايي به اسطوره تاريخي تبديل مي كند، توليد ادبي و تعامل فرهنگ و ادبيات بومي با فرهنگ و ادبيات غيربومي را با چالش ها و پيچيدگي هاي جديدي مواجه ساخته است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 : نامه فرهنگستان تابستان 1385; 8(2 (پياپي 30)):168-204.
 
رمان تاريخي در ادبيات فارسي كنوني
 
نيكيتين ب.*
 
 
 

پيدايش رمان تاريخي نوين فارسي كاملا تازگي دارد. نخستين آزمايش در اين نوع ادبي، چنان كه پروفسور ادوارد براون در جلد چهارم اثر استادانه خود در ادبيات فارسي (ص 464-466) نشان داده، به قلم شيخ موسي همداني، مدير مدرسه نصرت در شهر همدان بوده است. رمان عشق و سلطنت او ظاهرا در سال 1334 قمري نوشته شد و سه سال بعد در همدان به چاپ رسيد.
آقاي چايكين، نويسنده شرحي مختصر درباره ادبيات فارسي نوين، كه به زبان روسي در مسكو چاپ و منتشر شده،‌ از رمان شيخ موسي خبر نداشته و، در اين نوشته خود، اثر صنعتي زاده به نام دامگستران يا انتقامخواهان مزدك را، كه در سال 1921 در بمبئي منتشر شده، نخستين رمان تاريخي معرفي كرده است. نظر برتلس نيز در تحقيق او درباره «رمان تاريخي قرن بيستم فارسي» - كه مي نويسد اين رمان را صنعتي زاده در زماني كه بيش از چهارده سال سن نداشته نوشته اما در سال 1921 در بمبئي سپس در سال 1304 در تهران به چاپ رسانده - همين است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

1 : نامه فرهنگستان اسفند 1384; 7(4 (پياپي 28)):2-26.
 
بحثي در سياست علمي كشور و جايگاه فرهنگستان ها به ويژه فرهنگستان زبان و ادب فارسي، در قلمرو سياست علمي كشور و سياست گذاري و برنامه ريزي زبان و ادب فارسي (2)
 
حبيبي حسن*
 
* فرهنگستان زبان و ادب فارسی
 
 

بخش دوم – جاشگاه فرهنگستان زبان فارسي در سياست علمي کشور
با توجه به تحليل هاي گذشته و مباني و اصول موضوعه اي که در بخش اول مطرح شد، در اين بخش به بحث درباره جايگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسي و نسبت آن با سياست علمي ايران مي پردازيم.
در پاسخ به اين پرسش که فرهنگستان ها، به ويژه فرهنگستان زبان و ادب فارسي، به عنوان دانشگاه يا پژوهشگاه يا مرکز سياستگذاري و برنامه ريزي عمل مي کنند مي توان پاسخ داد که فرهنگستان ها مرکز سياستگذاري و برنامه ريزي اند. در خصوص فرهنگستان زبان و ادب فارسي، صرف نظر از جنبه هاي نظري که اين معني را به کرسي مي نشاند و در بخش اول بدان پرداختيم، اساسنامه فرهنگستان زبان و ادب فارسي، هم در قسمت اهداف و هم در قسمت وظايف، به همين خط مشي اشاراتي صريح دارد.
در اين بخش نيز، به ترتيبي که در تحليل هاي بخش اول پيش رفتيم، مباحث را پي مي گيريم ...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 2 : نامه فرهنگستان اسفند 1384; 7(4 (پياپي 28)):27-31.
 
رابطه فرهنگ نگاري و دستور نويسي
 
طبيب زاده اميد*
 
* دانشگاه بو علی سینا
 
 

آقاي دکتر علي خزاعي فر، در مقاله اي خواندني با عنوان «نگاهي به فعل مرکب از ديدگاه فرهنگ نويسي»، با دقت نظر و باريک بيني بسيار، به بحث درباره رابطه فرهنگ نگاري و دستورنويسي پرداخته اند و نکات ارزنده اي را مطرح کرده اند. کار ايشان خاصه از آن رو اهميت دارد که فقط به ذکر کليات و مسايل انتزاعي در زمينه رابطه فرهنگ نگاري و دستور نويسي اکتفا نکرده اند بلکه، ضمن عرضه تذکار جالبي در زمينه رابطه اين دو حوزه، کوشيده اند، بر اساس موضوع مشخص و بحث انگيز چون فعل مرکب فارسي، از تتبعات خود به نتايج خاصي نيز برسند. ايشان ابتدا و به اختصار تفاوت دستورنويسي و فرهنگ نگاري را به حيث تفاوت دو امر اساسا نظري و عملي مطرح ساخته اند؛ سپس، با مقايسه دو ديدگاه مهم درباره فعل مرکب فارسي يعني ديدگاه هاي خانلري (1355) و دبير مقدم (1376)، تصريح کرده اند که ديدگاه دوم در تميز واحدهاي واژگاني از زنجيره هاي غيرواژگاني موفق نبوده است و از اين دو استناد بدان براي مدخل کردن يا نکردن افعال مرکب فارسي در فرهنگ هاي دو زبانه چندان سودمند نيست ...


 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نامه فرهنگستان اسفند 1384; 7(4 (پياپي 28)):32-64.
 
نگاهي به روش هاي ارجاع به منابع در شاهنامه
 
نحوي اكبر*
 
* دانشگاه شیراز
 
 

مساله منابع و مآخذ شاهنامه و ميزان استفاده فردوسي از روايات شفاهي همواره يکي از مباحث پيچيده شاهنامه پژوهي بوده است. طي صد سال اخير، به رغم تحقيقات معتبر و ارزشمندي که درباره شاهنامه فردوسي انجام گرفته است، هنوز برخي از مسايل مهم و بنيادي آن، خاصه در زمينه منابع و مآخذ، در پس پرده ابهام قرار دارد و اظهارات شاهنامه پژوهان در اين باره کم و بيش به همان نکاتي محدود مي شود که نولدکه و تقي زاده در حدود صد سال پيش نوشته اند ...


 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نامه فرهنگستان اسفند 1384; 7(4 (پياپي 28)):65-68.
 
سراپاي
 
عسگري ليلا*
 
 
 

در فرهنگ هاي فارسي واژه سراپاي به معني «سرتاپا، از سرتاقدم، مجموعه اندام ها، همه، تمام» آمده است. در اين معاني در آثار منظوم و منثور فارسي شواهد بي شماري براي آن مي توان به دست داد.
در لغت نامه دهخدا، براي معاني مذکور اين واژه، بيت زير از شاهنامه به عنوان نخستين شاهد آورده شده است:
به زندانيان جامه داد نيز                              سراپاي و دينار و هرگونه چيز
دقت در اين شواهد به روشني نشان مي دهد که مقصود شاعر از اين واژ غير از آن معناي آشنايي است که در فرهنگ ها آمده است.
اين واژه در شاهنامه بيست و هفت بار به کار رفته است که، در اين ميان، گمان مي رود که، دست کم در بيت مذکور، نه معناي معمول آن چنان که در لغت نامه دهخدا آمده بلکه معناي «خلعت» مراد بوده است. لغت نامه دهخدا معناي «خلعت» را به نقل از غياث اللغات آورده، اما براي آن شاهدي ذکر نکرده است. در فرهنگ نفيسي نيز همين معني بدون ذکر شاهد تکرار شده است. تنها در فرهنگ آنندراج براي اين معني شاهدي به نقل از محمد حسين شهرت آمده است:
به اندامم لباس سوختن از بي مي زيبد                 چو شمع از تار و پود شعله پوشيدم سراپايي
...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نامه فرهنگستان اسفند 1384; 7(4 (پياپي 28)):69-79.
 
نظريه ترجمه، ديروز و امروز
 
خزاعي فر علي*
 
* دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

در دوره اي که نيومارک (NEWMARK 1981) آن را دوره ماقبل زبان شناسي ترجمه مي نامد، بحث درباره ترجمه حول يک سوال کلي صورت مي گرفت و آن اين بود که ترجمه بايد به روش آزاد انجام شود يا روش نقل به عبارت، نظريه پرداز، که خود را مجبور به انتخاب اين يا آن روش مي ديد، اين پرسش را به صورتي تجويزي و با استناد به يکي از چهار عامل فرهنگي، اخلاقي، زباني و زيباشناختي و يا مجموعه اي از اين عوامل پاسخ مي داد. پاسخ هايي را که با استناد به عوامل مذکور داده شده مي توان، به طور خلاصه، به صورت قضاياي دوگانه متضاد به شرح زير بيان کرد:
عامل فرهنگي
الف) ترجمه ابزاري فرهنگي است. متن اصلي را تا آنجا که لازم است بايد تغيير داد تا با فرهنگ مقصد سازگاري پيدا کند.
ب) ترجمه ابزاري فرهنگي است. متن اصلي را بايد با کمترين تغيير ترجمه کرد تا نمودار شيوه تفکر و بيان ملتي ديگر باشد ...

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  1:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها