مقالات روانشناسی

هدف اين پژوهش بررسي اثربخشي آموزش مولفه هاي هوش هيجاني (خودآگاهي هيجاني و كنترل تكانه) بر آثار منفي اعتياد به اينترنت (كاربري اجباري و كناره گيري اجتماعي) مي باشد.
جامعه آماري پژوهش، دانش آموزان پسر دوره متوسطه منطقه 3 شهر تهران بود، كه 30 نفر از دانش آموزان «مركز توسعه صادرات ايران» بر اساس آزمون هاي تشخيصي اعتياد به اينترنت به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفي به دو گروه كنترل و آزمايش تقسيم شدند. گروه آزمايش در زمينه خودآگاهي هيجاني و كنترل تكانه در 8 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. با توجه به اين كه طرح تحقيق پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل بوده است ابزارهاي اندازه گيري اعتياد به اينترنت، هوش هيجاني بار آن، كاربري مشكل زاي اينترنت كاپلان (2002) در دو نوبت قبل از آموزش و بعد از آموزش مورد اجرا قرار گرفت. داده هاي جمع آوري شده از اين پرسش نامه ها با روش هاي آماري توصيفي و استنباطي تحليل كوواريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد كه خودآگاهي هيجاني و كنترل تكانه و به تبع آنها هوش هيجاني كلي پس از آموزش در گروه آزمايش، به طور معناداري افزايش پيدا كرده است. ميزان كاربري اجباري اينترنت و كناره گيري اجتماعي در كاربراني كه مورد آموزش قرار گرفته بودند به طور معناداري كاهش پيدا كرده و ميزان اين متغيرها در گروه كنترل از نظر آماري تفاوت معناداري داشته است.

 نسخه قابل چاپ

هدف پژوهش حاضر، بررسي تاثير سخت كوشي بر سبك هاي مقابله با استرس بود. دويست و هفتاد و چهار دانشجوي داوطلب (97 پسر، 177 دختر) دوره كارشناسي دانشكده هاي فني، مديريت، حقوق، علوم اجتماعي، ‌علوم و پزشكي دانشگاه تهران در اين پژوهش شركت كردند. از دانشجويان خواسته شد «مقياس سخت كوشي» و «مقياس سبك هاي مقابله تهران» را تكميل كنند. براي تحليل داده هاي پژوهش از شاخص ها و روش هاي آماري شامل فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار، آزمون t، ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه بين سخت كوشي و سبك هاي مقابله اي مساله مدار و هيجان مدار مثبت، همبستگي مثبت وجود دارد و اين متغير مي تواند تغييرات مربوط به راهبردهاي مقابله اي مساله مدار و هيجان مدار مثبت را به صورت معني دار پيش بيني كند. نتايج پژوهش همچنين نشان داد كه بين سخت كوشي و سبك مقابله اي هيجان مدار منفي، همبستگي منفي وجود دارد و اين متغير مي تواند تغييرات مربوط به راهبردهاي مقابله اي هيجان مدار منفي را به صورت معني دار پيش بيني كنند. سخت كوشي از طريق افزايش اعتماد به نفس، تقويت حس استقلال و خودپيروي، حس جهت گيري مشخص،‌ رويكرد فعال و تمركز توانمندي هاي شناختي،‌ عاطفي و رفتاري، سدسازي در مقابل استرس، مثبت سازي روابط بين شخصي (متغيرهاي ارتباطي) و جلب حمايت هاي عاطفي با سبك هاي مقابله اي مساله مدار، همچنان مدار مثبت و هيجان مدار منفي در ارتباط قرار مي گيرد.

 نسخه قابل چاپ

روان شناسان امروزه به اين نكته علاقه مند هستند كه چگونه فرهنگ بر افراد تاثير مي گذارد و هويت فردي آنها را شكل مي دهد.
اين پژوهش، پژوهشي توصيفي - تحليلي است كه به بررسي جنسيت و ويژگي هاي جنسيتي دو گروه از دانشجويان پرداخته است. هدف از اين مطالعه بررسي ويژگي هاي نقش جنسيتي در ميان اين دو فرهنگ است و اين كه چگونه عوامل قوميت و جنسيت با يكديگر در شكل بخشيدن به طرحواره هاي نقش جنسيتي تاثير مي گذارد. بدين منظور، 156 دانشجوي دختر و پسر فارس و كرد سال اول با روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب گرديد.
در اين پژوهش، پرسش نامه نقش جنسي بم و پرسش نامه اطلاعات فردي به كار گرفته شد. نتايج نشان مي دهد كه طرحواره هاي نقش جنسيتي زنانه و مردانه در دو گروه از دانشجويان دختر فارس و كرد تفاوتي با يكديگر ندارند؛ در حالي كه بين دانشجويان پسر فارس و كرد از لحاظ كليشه هاي زنانگي تفاوت معني دار است (t=2.5)، ولي از لحاظ طرحواره هاي ذهني مردانه و نقش هاي مردانگي، تفاوت معني دار نيست. همچنين نتايج نشان مي دهد كه در بين دانشجويان دختر فارس و كرد از لحاظ نقش هاي جنسيتي چهارگانه، تفاوت معني دار نيست، ولي در ميان دانشجويان پسر فارس و كرد، از اين لحاظ تفاوت معني دار است (c²=7.1). به علاوه هر دو گروه قومي صفات مردانه را مثبت تر و صفات زنانه را منفي تر ارزيابي كرده اند. نتايج بر اساس نظريه هاي موجود درباره طرحواره هاي نقش جنسيتي، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.

 نسخه قابل چاپ

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي و مقايسه شيوه هاي مقابله با استرس در نوجوانان عادي و بزهكار شهر تهران صورت گرفته است.
روش: ابزار تحقيق پرسش نامه مقابله با موقعيت هاي استرس زا اندلر و پاركر (CISS) بود كه در مورد نمونه تحقيق: 175 نوجوان (دختر و پسر 15-18 ساله)، 52 نفر حاضر در كانون اصلاح و تربيت شهر تهران و 123 دانش آموز مقطع دبيرستان هاي تهران اجرا گرديده است. داده هاي حاصله از طريق آزمون تحليل واريانس (ANOVA) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
نتايج: نتايج پژوهش حاضر حاكي از تفاوت معنادار ميان شيوه هاي مقابله با استرس در نوجوانان عادي و بزهكار بوده است. همچنين در اين پژوهش رابطه ميان شيوه هاي مقابله با استرس و جنس در نوجوانان دختر و پسر عادي و بزهكار، معنادار بوده است. در اين تحقيق تفاوت معني دار بين شيوه هاي مقابله با استرس در نوجوانان عادي و بزهكار، بيانگر تاثير مهم روش هاي مقابله با استرس به عنوان يكي از عوامل پيشگيري از بزهكاري نوجوانان و كمك به آنها در سازگاري با تغييرات و عوامل فشار زا است.

 نسخه قابل چاپ

به منظور بررسي رابطه هوش هيجاني و منبع كنترل با سلامت روان شناختي، پرسش نامه هوش هيجاني بار - آن (1997) (IEQ-)، پرسش نامه منبع كنترل راتر (I-E) (1996) و پرسش نامه سلامت روان شناختي رديف، (1989)، توسط 314 دانشجوي دختر و پسر با روش تحقيق همبستگي و نمونه گيري خوشه اي انجام و تبيين رابطه بين متغيرها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتايج تحقيق نشان مي دهد كه ارتباط بين مولفه هاي هوش هيجاني و منبع كنترل، بين هوش هيجاني كلي و مولفه هاي آن با سلامت روان شناختي، با استفاده از ماتريس ضريب همبستگي، در سطح p<0.01 معني دار است. يعني افراد با سطح هوش هيجاني بالا و منبع كنترل دروني از سلامت روان شناختي بهتري برخوردارند. نتايج تحليل رگرسيون نشان مي دهد كه 58.9 درصد از كل واريانس سلامت روان شناختي توسط هوش هيجاني فرد پيش بيني مي شود. همچنين 67.5 درصد از مولفه هاي درون فردي و خلق عمومي هوش هيجاني با منبع كنترل، سلامت روان شناختي را تبيين مي كنند.

 نسخه قابل چاپ

بررسي حساب (جنبه تفكر كمي) و مشكلات دانش آموزان در اين درس از جنبه هاي مورد بحث در آموزش استثنايي و روان شناسي تربيتي مي باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسي مشكلات دانش آموزان دختر و پسر كلاس سوم ابتدايي در محاسبات رياضي قرار گرفت شامل جمع پايه، جمع همراه با انتقال دهگان، جمع همراه با انتقال صدگان، جمع سه عدد و جمع همراه با درك مفهوم صفر بود كه عملكرد دانش آموزان كلاس سوم ابتدايي در دو گروه دختران و پسران مورد مقايسه قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه، مشتمل بر 448 (200 پسر و 248 دختر) دانش آموز كلاس سوم ابتدايي شهر شيراز بود. اطلاعات از طريق يك آزمون معلم ساخته كه 167 سوال داشت، در سه مرحله اجرا شد و جمع آوري گرديد. ضريب تنصيف آزمون 0.81 و آلفاي كرونباخ 0.86 محاسبه شد و روايي محتوايي و همگرايي آزمون نيز احراز گرديد. داده ها با استفاده از آزمون هاي آماري تحليل واريانس چند متغيري، تي وابسته و اندازه گيري مكرر تك ضربه اي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج، نشان داد كه دانش آموزان كلاس سوم ابتدايي بيشترين مشكل را در انجام عمل جمع همراه با انتقال صدگان، و كمترين مشكل را در جمع هاي همراه با درك مفهوم صفر داشتند. همچنين در همه انواع جمع ميزان اشتباهات پسران بيشتر از دختران بود. دانش آموزان در انجام جمع به شيوه افقي، نسبت به شيوه عمودي، اشتباهات بيشتري داشتند.

 نسخه قابل چاپ

هدف اصلي مطالعه حاضر بررسي كاركردهاي نوروسايكولوژيك در حالت هاي مختلف اختلال دوقطبي و پاسخ به اين سوال كه آيا بيماران دوقطبي وابسته به حالت باليني شان الگوي متفاوتي از عملكرد نوروسايكولوژيك نشان مي دهند يا خير، بود. 15 بيمار دوقطبي افسرده، 15 بيمار دو قطبي منيك، و 15 بيمار دوقطبي يوتايميك از لحاظ نوروسايكولوژيكي (كاركرد اجرايي، توجه، حافظه كلامي، حافظه ديداري) مورد ارزيابي قرار گرفتند. گروه مقايسه شامل 15 آزمودني هاي بهنجار بدون داشتن سابقه اختلالات روان پزشكي با نورولوژيكي بود. براي تحليل داده ها از روش هاي آماري ANOVA و همبستگي پيرسون استفاده شد. هيچ تفاوت معناداري در عملكرد نوروسايكولوژيك در بين گروه هاي دوقطبي مشاهده نشد. گروه هاي دوقطبي افسرده، منيك، و يوتايميك در كاركرد اجرايي و حافظه كلامي در مقايسه با گروه بهنجار، عملكرد ضعيف تري از خود نشان دادند.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين پژوهش، بررسي شاخص هاي روان سنجي پرسش نامه اي نگراني درباره تصوير بدني و آزمون مدلي در زمينه ارتباط شاخص توده بدني، نارضايتي از تصوير بدني و عزت نفس بود. بدين منظور، 209 نفر از دانش آموزان دختر دبيرستان هاي شيراز، به شيوه نمونه گيري خوشه اي تصادفي انتخاب شدند و به پرسش نامه هاي نگراني درباره تصوير بدني و حرمت خود روزنبرگ پاسخ دادند. اعتبار پرسش نامه نگراني، درباره تصوير بدني به دو شيوه دو نيمه سازي و همساني دروني بررسي گرديد كه به ترتيب ضرايب اعتبار 0.66 و 0.84 حاصل شد. براي مطالعه روايي پرسش نامه مزبور از روش روايي سازه (تحليل عوامل و همبستگي خرده آزمون هاي اين پرسش نامه) استفاده شد. نتيجه تحليل عوامل، با استفاده از روش چرخشي ابليك و بر اساس آزمون اسكري، بيانگر وجود دو عامل نارضايتي از بدن و تداخل درباره عملكرد اجتماعي در اين پرسش نامه بود كه در مجموع 39.88 درصد از واريانس كل آزمون را تبيين مي نمودند. ضرايب همبستگي اين عوامل با كل آزمون به ترتيب 0.87 و 0.82 بود و ضريب همبستگي اين دو عامل با هم نيز 0.45 به دست آمد. در بخش آزمون مدل نيز، هريك از مسيرهاي موجود در مدل به شيوه تحليل مورد مسير مورد بررسي قرار گرفتند كه تنها مسير نارضايتي از تصوير بدني به عزت نفس معنادار بوده، در مدل باقي ماند و بقيه مسيرها از مدل حذف شدند. در مجموع، نتايج پژوهش، اعتبار و روايي مطلوب فرم فارسي پرسش نامه، نگراني درباره تصوير بدني را تاييد مي كند و بيانگر اين است كه به آساني مي توان از اين ابزار در موقعيت هاي باليني و پژوهشي براي بررسي نگرشي فرد نسبت به ظاهر خود استفاده كرد. اما با توجه به يافته ها، مدل ارايه شده در اين پژوهش مورد تاييد قرار نگرفت.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش، رابطه سبك هاي دلبستگي و عزت نفس اجتماعي مورد بررسي قرار گرفت. هدف اصلي پژوهش حاضر، مطالعه نوع رابطه سبك دلبستگي ايمن، سبك دلبستگي اجتنابي و سبك دلبستگي مضطرب / دوسوگرا با عزت نفس اجتماعي بود. 84 دانشجوي مقطع تحصيلات تكميلي دانشگاه فردوسي مشهد (52 نفر پسر و 32 نفر دختر) در اين پژوهش شركت كردند. از آزمودني ها خواسته شد، پرسش نامه دلبستگي بزرگسال (AAQ)،‌ مقياس دلبستگي بزرگسال (RAAS) و پرسش نامه عزت نفس اجتماعي را تكميل كنند. براي تحليل داده هاي پژوهش، از شاخص ها و روش هاي آماري،‌ شامل ميانگين، انحراف معيار، ضرايب همبستگي و تحليل رگرسيون استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه سبك دلبستگي ايمن، سبك دلبستگي اجتنابي، سبك دلبستگي مضطرب / دوسوگرا مي توانند واريانس متغير عزت نفس اجتماعي را به صورت معنادار تبيين كنند (P<0.01, P<0.05)، يعني افزايش سبك دلبستگي ايمن باعث افزايش عزت نفس اجتماعي مي شود و افزايش سبك دلبستگي اجتنابي و سبك دلبستگي مضطرب/ دوسوگرا باعث كاهش عزت نفس اجتماعي مي شود. سبك هاي دلبستگي از طريق تاثير بر كيفيت روابط اجتماعي در دو جهت مثبت يا منفي، با عزت نفس اجتماعي رابطه دارد و باعث افزايش يا كاهش عزت نفس اجتماعي مي شوند.

 نسخه قابل چاپ

بسياري از مشاغل داراي موقعيت هاي استرس زا هستند. هنگامي كه استرس شغلي شديد باشد و براي مقابله با آن اقدامي صورت نگيرد، فرسودگي شغلي به وجود مي آيد. در پژوهش حاضر، سودمندي روش فوردايس تحت عنوان اثربخشي مشاوره گروهي با الگويي شناختي - رفتاري شادماني فوردايس بر كاهش فرسودگي شغلي مددكاران اجتماعي مورد بررسي قرار گرفت.
ابزار پژوهش پرسش نامه فرسودگي شغلي مسلش بود. براي گردآوري اطلاعات پژوهش، 24 نفر كه در آزمون فرسودگي شغلي پايين ترين نمره را به دست آورده بودند، به صورت تصادفي در دو گروه گمارده شدند. سپس برگزيدگان تصادفي گروه آزمايش در 8 جلسه مشاوره اي شركت نمودند. پس از انجام جلسات، دو پي گيري با فاصله يك هفته و يك ماه، سودمندي برنامه مشاوره اي گروهي شناختي - رفتاري شادماني فوردايس را در كاهش فرسودگي شغلي نشان داد.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين پژوهش، بررسي رابطه بين سبک زندگي و اختلالات روان شناختي دبيران دوره متوسطه شهر اصفهان در سال تحصيلي 82-83 بود. 224 نفر از دبيران با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي انتخاب شدند. ابزار تحقيق، پرسش نامه هاي سبک زندگي و آزمون SCL-90-R بود. ضريب اعتبار پرسش نامه سبک زندگي، 0.88 و پرسش نامه SCL-90-R، 0.98 به دست آمد.
نتايج نشان داد که سبک زندگي دبيران در حد مطلوب بود. بالاترين اختلال در دبيران، حساسيت در روابط متقابل و اختلال وسواس- اجبار بود. بين سبک زندگي و اختلالات روان شناختي رابطه معناداري وجود داشت (P<0.001) و جهت رابطه، معکوس بود، بين جنسيت و ميزان تحصيلات با اختلالات روان شناختي رابطه معناداري وجود داشت. ميزان اختلالات در دبيران مرد بيش از دبيران زن بود. بين ابعاد مختلف سبک زندگي زن و مرد تفاوت معناداري وجود داشت (P<0.05).

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش رابطه بين متغيرهاي مربوط به مراجع، موقعيتي و فرايندي با رضامندي مراجعين از خدمات مشاوره اي مورد بررسي قرار گرفت.
با توجه به هدف و متغيرها اين پژوهش در زمره تحقيقات پيمايشي است. جامعه آماري کليه مراجعين به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختي توحيد در سال تحصيلي 81-82 بود که با بهره گيري از روش نمونه گيري در دسترس 126 نفر از مراجعيني که ارتباط خود را با مرکز قطع کرده بودند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. براي گردآوري داده ها، پرسش نامه 23 سوالي محقق ساخته اجرا گرديد و تحليل داده ها با استفاده از روش هاي آمار استنباطي آزمون t، تحليل واريانس و آزموني تعقيبي شفه انجام شد.
متغيرهاي سن، جنس، وضعيت تاهل و تحصيلات مراجعان با رضامندي آنان رابطه معنادار نداشت، ولي متغيرهاي تعداد جلسات و طول جلسات درماني، پذيرش به موقع مراجع، نحوه برخورد همکاران واحد پذيرش، پايبندي مراجع به انجام تکاليف، نگرش نسبت به مشاوره با رضامندي مراجعين رابطه معنادار دارد.
نتايج حاصل از ارزيابي مراجعان مي تواند منبعي مفيد و قابل اطمينان براي حرکت هاي کلي مراکز مشاوره و درمان و نيز جهت دادن به فعاليت هاي آنان باشد.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين پژوهش بررسي عوامل روان شناختي در اقدام به خودکشي دانشجويان بود. عوامل روان شناختي شامل نشانه هاي اختلالات باليني اضطراب، بدني شکل، دو قطبي- آشفتگي، افسرده خويي، وابستگي به الکل، وابستگي دارويي، اختلال هذياني، افسردگي اساسي و پارانوييد بودند.
پژوهش حاضر مطالعه اي پس رويدادي بود که با روش پرسش نامه اي انجام شد. پرسش نامه باليني چند محوري ميلون 2 (MCMI-II) همراه با پرسش نامه اطلاعات جمعيت شناختي توسط 30 نفر از دانشجويان اقدام کننده به خودکشي که با 30 نفر دانشجوي عادي در متغيرهاي سن، جنس، وضعيت تاهل، رشته تحصيلي و سال تحصيل همتا شده بودند، تکميل گرديد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها نشان داد که دانشجويان اقدام کننده به خودکشي در نشانه هاي اختلالات باليني شامل اضطراب، بدني شکل، دو قطبي- آشفتگي، افسرده خويي، وابستگي به الکل، وابستگي دارويي، اختلال هذياني، افسردگي مهاد و پارانوييد با دانشجويان عادي تفاوت معناداري داشتند و ميانگين نمرات دانشجويان اقدام کننده به خودکشي در نشانه هاي اين اختلالات بالاتر از دانشجويان عادي بود.
نتايج حاکي از اين بود که عوامل روان شناختي نقش مهمي در اقدام به خودکشي دانشجويان ايفا مي کند. از طريق بررسي وضعيت روان شناختي دانشجويان مي توان افراد در معرض خطر را تشخيص داد و اقدامات لازم را در خصوص پيشگيري از خودکشي به عمل آورد. علاوه بر اين با ارتقا بهداشت رواني دانشجويان مي توان خطر اقدام به خودکشي را کاهش داد.

 نسخه قابل چاپ

تحقيق حاضر به هنجاريابي، پايايي و روايي مقياس خوش بيني (LOT) و همچنين به بررسي رابطه خوش بيني، خودتسلط يابي، افسردگي و متغيرهاي جمعيت شناختي پرداخته است و هدف آن تعيين هنجارها، ميزان پايايي و روايي مقياس خوش بيني در شهر اصفهان و تعيين ميزان رابطه متغيرهاي ذکر شده مي باشد. بدين منظور 120 آزمودني به طور تصادفي از جامعه شهر اصفهان انتخاب و مقياس هاي خوش بيني، خودتسلط يابي، افسردگي و فرم جمعيت شناختي را تکميل کردند. روش تحقيق در اين پژوهش، توصيفي بود که شامل روش پيمايشي، ارزيابي، مقايسه اي و همبستگي است.
يافته هاي تحقيق رتبه هاي درصدي و نمرات استاندارد T را به عنوان هنجارهاي مقياس خوش بيني نشان داد. همچنين نقطه برش بر اساس رتبه درصدي 10 و 90 و نمرات استاندارد T محاسبه گرديد. نتايج به دست آمده بر اساس روش بازآزمايي و آلفاي کرونباخ حاکي از پايايي بالاي مقياس خوش بيني مي باشد. ضرايب روايي هم زمان بين مقياس خوش بيني با افسردگي و خودتسلط يابي به ترتيب -0.649 و 0.725 به دست آمد. تحليل عوامل مقياس خوش بيني نشان داد که اين مقياس از دو عامل اميد به آينده و نگرش مثبت نسبت به وقايع، تشکيل شده است.
ديگر يافته ها نشان داد که بين خوش بيني با خودتسلط يابي، افسردگي، سن، درآمد، سن مادر، و فصل تولد رابطه معناداري وجود دارد (P<0.05). نتايج نشان داد که جنسيت بر ميزان خوش بيني، خودتسلط يابي، و افسردگي تاثيري ندارد. همچنين معادله رگرسيون براي پيش بيني نمره خام خوش بيني از روي متغيرهاي همبسته معرفي شده است.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي زوج درماني شناختي - رفتاري بر صميميت زوجين صورت گرفت. روش تحقيق نيمه تجربي بود و از طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ي آماري شامل زوجيني بود که به دليل مشکلات زناشويي به يکي از مراکز مشاوره ي شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه ي آماري شامل 32 زن و شوهر بود که با روش نمونه گيري تصادفي منظم انتخاب شده و به طور تصادفي در گروه آزمايش و کنترل جايگزين شدند. ابزار اندازه گيري، مقياس صميميت زناشويي و پرسش نامه ي بررسي نيازهاي صميميت بود. گروه آزمايش در 10 جلسه زوج درماني مبتني بر رويکرد شناختي - رفتاري شرکت کردند. يافته هاي تحقيق با استفاده از روش تحليل کوواريانس تجزيه و تحليل شد. نتايج تحقيق نشان داد که کاربرد تکنيک هاي مبتني بر نظريه ي شناختي - رفتاري ميزان صميميت و صميميت عاطفي و جنسي زوجين را افزايش داده است.

 نسخه قابل چاپ