0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مطالعات روان شناختي زمستان 1387; 4(4):95-112.
 
بررسي ميزان سخت رويي در دستياران تخصصي پزشکي
 
احدي مرواريد*,كاربخش داوري مژگان,بني جمالي شكوه السادات,حكيمي راد الهام
 
* مركز پژوهش هاي علمي دانشجويي، دانشگاه علوم پزشكي تهران
 
 

هدف از اين مطالعه تعيين ميزان سخت رويي در دستياران تخصصي به تفكيك رشته تحصيلي، سن، جنس، وضعيت تاهل و نيز تعيين رابطه سخت رويي با موفقيت تحصيلي بوده است.
اين مطالعه مقطعي بر 194 دستيار که در سال دوم رشته هاي مختلف تخصصي پزشکي مشغول تحصيل بودند، به شيوه هدفمند انجام شد.به جهت اينکه دستياران سال اول برخي رشته هاي تخصصي مجبور به گذراندن دوره داخلي يا
MPH  بودند، و عملا در رشته تخصصي خود وارد نشده بودند و دستياران سال سوم و چهارم ارشد محسوب مي شوند، دستياران سال دوم به عنوان نمونه انتخاب شدند. اين افراد پرسشنامه دموگرافيك و پرسشنامه 50 سوالي سنجش مقياس سخت رويي كوباسا را تكميل كردند، که مولفه هاي چالش، تعهد و کنترل را شامل مي شد. يافته هاي حاصل از پژوهش نشان داد ميانگين نمره سخت رويي به طور کلي 09/11 ± 91/63 بوده که بهترين نمره اكتسابي 100 و کمترين آن 0 است. 6/24 درصد افراد در چارک اول و 7/25 درصد در چارک چهارم قرار گرفتند. دستياران رشته هاي جراحي مغز و اعصاب، روان پزشکي و طب اورژانس بالاترين نمره در سخت رويي را داشتند. جنسيت با مولفه کنترل سخت رويي رابطه معنادار داشت (009/(P=?، به اين ترتيب که مردان در اين مولفه امتياز بيشتري داشتند. نسبت به زنان بين سخت رويي و مولفه هاي تعهد و کنترل آن با تآهل نيز رابطه معنادار وجود داشت (P=0/005,P=0/002,P=0/04) .تعهد و داشتن فرزند نيز از نظر آماري معنادار بود (014/.(P=?
با توجه به نقش مهم سخت رويي در تعديل استرس، ايجاد دوره هاي آموزشي در جهت ارتقاي سطح آن امري ضروري به نظر مي رسد. به اين ترتيب مي توان دستياران را در جهت اتخاذ شيوه هاي مقابله اي صحيح ياري كرد تا علاوه بر ارتقا سطح بهداشت رواني، ميزان رضايت شغلي و کيفيت مراقبت آنها از بيماران افزايش يابد و از ميزان آسيب هاي رواني، جسمي و فرسودگي شغلي در آنها کاسته شود.

 
كليد واژه: سخت رويي، دستياري، کنترل، تعهد، چالش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مطالعات روان شناختي زمستان 1387; 4(4):113-129.
 
بررسي كيفيت رابطه والد- فرزندي در دو گروه از دانش آموزان پسر پرخاشگر و غير پرخاشگر
 
عراقي يحيي*
 
* دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي
 
 

در اين پژوهش،کيفيت رابطه والد- فرزندي دانش آموزان پر خاشگر و غير پرخاشگر با يکديگر مقايسه شده است. متغيرهاي مورد پژوهش عبارت بودند از:کيفيت رابطه والد- فرزندي و خرده مقياسهاي آن (عاطفه مثبت پدرانه،آميزش پدرانه،ارتباط،خشم،عاطفه مثبت مادرانه،آزردگي/ سر در گمي نقش،همانند سازي و ارتباط مادرانه)، پرخاشگري و خرده مقياسهاي آن(پرخاشگر فيزيکي،پرخاشگري کلامي،خشم و خصومت).
نمونه پژوهش 258 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بين 17-14 ساله (به روش نمونه گيري خوشه اي) با استفاده از دو پرسشنامه مقياس رابطه والد- فرزندي
(PCRS) و پرسشنامه پرخاشگري(AQ)  ارزيابي شد. روش تحقيق، پس رويدادي بود. به منظور تجزيه و تحليل داده هاي به دست آمده از روش آماري يومن ويتني (به دليل نرمال نبودن توزيع جامعه نمونه) براي مقايسه از ميانگين هاي مستقل استفاده شد.
نتايج پژوهش نشان داد که دانش آموزان غير پرخاشگر نسبت به دانش آموزان پرخاشگر در تمام ابعاد رابطه پدر- فرزندي با كيفيت تر بوده اند. در حاليکه در رابطه مادر- فرزندي در ابعاد همانند سازي و ارتباط تفاوت بين گروهها معنادار بود
.

 
كليد واژه: رابطه والد- فرزندي، پرخاشگر- غير پرخاشگر،دانش آموز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : مطالعات روان شناختي زمستان 1387; 4(4):65-80.
 
مقايسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادي پايه هاي سوم تا پنجم ابتدايي شهر تهران
 
باعزت فرشته*,صالح صدق پور بهرام
 
* دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

در پژوهش حاضر، تاثير نارساخواني بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخواني بررسي شده است. هدف از انجام اين پژوهش، مقايسه ميزان حرمت خود عمومي، تحصيلي، جسماني، خانوادگي و اجتماعي دانش آموزان نارساخوان و عادي است.
روش اين پژوهش از نوع کاربردي است و روش انجام آن زمينه اي است. جامعه آماري پژوهش، کليه دانش آموزان نارساخوان و عادي پايه هاي سوم تا پنجم ابتدايي شهر تهران بود. به منظور انجام اين پژوهش، ابتدا تعداد 40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدايي پس از اجراي آزمون هاي تشخيصي (آزمون هوشي و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شيوه نمونه گيري تصادفي خو شه اي چند مرحله ا ي به طور تصادفي انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادي از مقطع ابتدايي به منظور مقايسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ براي اندازه گيري ميزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادي استفاده شد. در پايان داده هاي به دست آمده از طريق روشهاي آماري تحليل واريانس چند گانه ( مانوا ) و تحليل واريانس يک راهه تجزيه و تحليل شد. بر مبناي نتايج اين پژوهش، بين حرمت خود عمومي، تحصيلي، خانوادگي و اجتماعي بين دانش آموزان نارساخوان و عادي تفاوت معنا داري مشاهده شد، اما بين حرمت خود جسماني کودکان نارساخوان و عادي تفاوت معناداري ديده نشد. به عبارت ديگر، کودکان نارساخوان در مقايسه با کودکان عادي حرمت خود عمومي، تحصيلي، خانوادگي و اجتماعي کمتري دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسماني يکساني داشتند. بنابراين، بر مبناي نتايج اين پژوهش، مي توان به مسوولان آموزش و پرورش پيشنهاد كرد با به کار بردن راهبردهاي آموزشي موثر در جهت افزايش ميزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند
.

 
كليد واژه: حرمت خود، دانش آموزان نارساخوان، دانش آموزان عادي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مطالعات روان شناختي پاييز 1387; 4(3):9-34.
 
سنجش اعتيادپذيري دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظري شهرستان فريدن در سال تحصيلي 84-85
 
مرادي اعظم*,عريضي حميدرضا,رضايي دهنوي صديقه,احمدي داراني عباس
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

هدف اين تحقيق تعيين ميزان اعتيادپذيري دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظري شهرستان فريدن و تعيين سهم هر يك از عوامل سلامت رواني (نبود نشانه هاي جسمي، اضطراب، ناسازگاري اجتماعي و افسردگي)، مشخصات فردي و جمعيت شناختي، عوامل خانوادگي و عوامل مرتبط با مدرسه و همسالان در پيش بيني اعتياد پذيري دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظري شهرستان فريدن بود. نمونه پژوهش عبارت بود از مجموع دانش آموزان 10 كلاس از دبيرستانهاي پسرانه دوره متوسطه نظري شهرستان فريدن كه به شيوه نمونه گيري تصادفي ساده از بين 50 كلاس اين شهرستان در سال تحصيلي 84-85 انتخاب شدند (N=232). براي ارزيابي سلامت رواني از فرم 28 سوالي پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ)، براي اندازه گيري استعداد اعتياد از خرده مقياس استعداد اعتياد پرسشنامه سنجش اعتياد و براي سنجش مشخصات فردي و جمعيت شناختي، عوامل خانوادگي و عوامل مرتبط با مدرسه و همسالان از 3 پرسشنامه محقق ساخته شده است. داده ها با استفاده از آمار توصيفي و تحليل رگرسيون گام به گام تجزيه و تحليل شد. يافته ها نشان داد كه %63.8 دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظري شهرستان فريدن استعداد بسيار كمي براي ابتلا به اعتياد دارند (نمره هاي (1-18، %20 آنها استعداد كمي براي ابتلا به اعتياد دارند (نمره هاي (19-20، %8-1 آنها استعداد متوسطي براي ابتلا به اعتياد دارند (نمره هاي (21-22، %5.7 استعداد زيادي براي ابتلا به اعتياد دارند (نمره هاي (23-24 و %2.4 آنها استعداد بسيار زيادي براي ابتلا به اعتياد دارند (نمره 25 و بالاتر). نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نيز نشان داد كه سلامت رواني مي تواند به طور معني داري استعداد اعتياد دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظري را پيش بيني كند (P=00.0)،‌ اما اضافه شدن هر يك از متغيرهاي مشخصات فردي و جمعيت شناختي، عوامل خانوادگي و عوامل مرتبط با مدرسه و همسالان به معادله باعث افزايش معني دار قدرت پيش بيني استعداد اعتياد دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظري نمي شود.

 
كليد واژه: استعداد اعتياد، دانش آموزان پسر دوره متوسطه، سلامت رواني، مشخصات فردي و جمعيت شناختي، خانواده، مدرسه و همسالان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مطالعات روان شناختي پاييز 1387; 4(3):35-56.
 
تاثير آموزش برنامه تركيبي درمان شناختي رفتاري با رويكرد مثبت گرايي بر پيشگيري از خشونت نوجوانان شهر تهران
 
حاجتي فرشته السادات*,اكبرزاده نسرين,خسروي زهره
 
 
 

هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير آموزش برنامه تركيبي درمان شناختي رفتاري با رويكرد مثبت گرايي بر كاهش و پيشگيري از خشونت نوجوانان شهر تهران است. فرضيه هاي اصلي پژوهش حاضر عبارت هستند از:
.1 آموزش برنامه تركيبي درمان شناختي رفتاري با رويكرد مثبت گرايي در كاهش ميزان پرخاشگري نوجوانان تاثير دارد.
.2 آموزش برنامه تركيبي درمان شناختي رفتاري با رويكرد مثبت گرايي در افزايش مهارت كنترل خشم نوجوانان تاثير دارد.
به همين منظور در اين پژوهش پرسشنامه سنجش پرخاشگري نوجوانان ساخته شد و بر نمونه
200 نفري از نوجوان (دختر و پسر) 14-13 ساله اجرا شد. همچنين پرسشنامه كنترل خشم از برنامه پيشگيري از خشونت PACT در اين گروه اجرا شد. 48 نفر از دانش آموزان (24 دختر و 24 پسر) به عنوان نمونه انتخاب شدند، كه بالاترين نمره ها را در پرسشنامه سنجش پرخاشگري و كمترين نمره ها را در پرسشنامه كنترل خشم به دست آورده بودند و به صورت تصادفي به دو گروه آزمايشي و كنترل تقسيم شدند، كه هر گروه 12 نوجوان را شامل مي شد. به گروه آزمايشي برنامه تركيبي درمان شناختي رفتاري با رويكرد مثبت گرايي در 12 جلسه آموزش داده شد. سپس، پرسشنامه هاي سنجش پرخاشگري و كنترل خشم مجددا در دو گروه آزمايشي و كنترل به عنوان پس آزمون اجرا شد. فرضيه ها با آزمون تحليل واريانس بررسي و تاييد شدند. بنابراين، نتايج نشان داد كه آموزش برنامه تركيبي درمان شناختي رفتاري با رويكرد مثبت گرايي بر كاهش ميزان پرخاشگري نوجوانان و افزايش مهارت كنترل خشم موثر بوده است. در ضمن ميزان پرخاشگري پسران بالاتر از دختران و تفاوت معني دار بود.

 
كليد واژه: آموزش، درمان شناختي رفتاري، رويكرد مثبت گرايي، پيشگيري از خشونت، نوجوانان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

3 : مطالعات روان شناختي پاييز 1387; 4(3):57-72.
 
تعيين اثربخشي آموزش تغيير سبك زندگي به شيوه گروهي بر افزايش رضايت زناشويي
 
قربان علي پور مسعود*,فراهاني حجت اله,برجعلي احمد,مقدس ليلا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوي
 
 

هدف از انجام اين پژوهش، تعيين اثر بخشي آموزش تغيير سبك زندگي به شيوه گروهي بر افزايش رضايت زناشويي زوجين مراجعه كننده به مراكز درماني شهر تهران بود. بدين منظور با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس از افراد مراجعه كننده به مراكز درماني شهر تهران 72 نفر با تشخيص نارضايتي زناشويي انتخاب و به شيوه تصادفي در گروه هاي آزمايش و كنترل قرار گرفتند. گروه آزمايشي آموزش مبتني بر روش روانشناسي فردي ادلر را در عرض 11 هفته دريافت كردند در حالي كه درباره گروه كنترل آموزشي انجام نشد. فرض پژوهش بر اين بود كه آموزش تغيير سبك زندگي افزايش رضايت زناشويي در گروه آزمايش نسبت به گروه كنترل را باعث مي شود. ابزار استفاده شده در اين پژوهش، پرسشنامه رضايت زناشويي اينريچ بود كه در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون براي گردآوري داده ها بر آزمودني ها اجرا شد. تحليل كوواريانس حاكي از آن بود كه آموزش تغيير سبك زندگي، به طور معنادار ميزان رضايت زناشويي در مرحله پس آزمون را در گروه آزمايشي افزايش داد.

 
كليد واژه: سبك زندگي، رضايت زناشويي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:29 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مطالعات روان شناختي پاييز 1387; 4(3):115-128.
 
خودكارآمدي عمومي و فوبي اجتماعي؛ ارزيابي مدل شناختي اجتماعي بندورا
 
مسعودنيا ابراهيم*
 
* دانشگاه يزد
 
 

مطالعات سبب شناختي، فوبي اجتماعي را يك واقعيت چند عاملي و نتيجه كنش متقابل عوامل فيزيكي، اجتماعي و روانشناختي تلقي مي كنند. شناخت نقش تمايلات رواني منفي، از جمله خودكارآمدي پايين، يكي از هدفهاي محققان به ويژه در پرتو تئوري شناختي اجتماعي بندورا بوده است. اين مطالعه با هدف ارزيابي سازه خودكارآمدي در تبيين و پيش بيني فوبي اجتماعي انجام شد. تحقيق حاضر با شيوه پيمايشي و مقطعي انجام شد. داده هاي اين مطالعه از 220 نفر از دانشجويان دانشگاه يزد كه با روش نمونه گيري تصادفي، از هفت گروه آموزشي، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385 گردآوري شد. سپس، اين پاسخگويان، به پرسشهاي مقياس خودكارآمدي عمومي (GSES) و پرسشنامه فوبي اجتماعي (SPIN) پاسخ دادند. همبستگي معناداري بين خودكارآمدي و فوبي اجتماعي به طور كلي (P<0.001) و نيز بين خودكارآمدي و مولفه هاي ترس از افراد معتبر (P<0.001)، ترس از انتقاد و خجالت (P<0.001) و ترس از صحبت در جمع و با غريبه ها (P<0.001) وجود داشت. تحليل رگرسيون چندگانه سلسله مراتبي نيز نشان داد كه مولفه هاي خودكارآمدي، 20.1 درصد از واريانس فوبي اجتماعي را تبيين كرده است. يافته هاي اين مطالعه اعتبار و توانايي مدل شناختي اجتماعي بندورا را به عنوان يك مدل نظري در تبيين و پيش بيني فوبي اجتماعي دانشجويان نشان داد. سازه خودكارآمدي، به عنوان سازه اصلي در تئوري شناختي اجتماعي بندورا به خوبي توانسته است تغييرات در فوبي اجتماعي دانشجويان را تبيين كند.

 
كليد واژه: فوبي اجتماعي، خودكارآمدي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مطالعات روان شناختي پاييز 1387; 4(3):129-144.
 
بررسي خصوصيات روانسنجي مقياس بهزيستي معنوي در ميان دانشجويان
 
دهشيري غلام رضا*,سهرابي فرامرز,جعفري عيسي,نجفي محمود
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

پژوهش حاضر با هدف بررسي خصوصيات روانسنجي مقياس بهزيستي معنوي در ميان دانشجويان انجام شد. بدين منظور 521 دانشجو 209) پسر و 312 دختر) از بين دانشگاههاي تهران انتخاب شدند. نتايج پژوهش نشان داد كه پايايي بازآزمايي و همساني دروني مقياس بهزيستي معنوي به ترتيب برابر با 0.85 و 0.90 است. پايايي خرده مقياس هاي بهزيستي مذهبي و بهزيستي وجودي نيز در حد مقبولي است. همچنين نتايج نشان داد مقياس بهزيستي معنوي روايي همگرا و واگراي مناسب دارد. نتايج تحليل عامل اكتشافي و تاييدي بيان كننده روايي سازه مقايس در ميان دانشجويان بود. از ديگر يافته هاي پژوهش اين بود كه ميانگين نمره ها بهزيستي معنوي دختران به طور معني داري بيشتر از پسران است.

 
كليد واژه: پايايي، روايي، بهزيستي، معنوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : مطالعات روان شناختي پاييز 1387; 4(3):93-114.
 
اثربخشي برنامه درماني همسران جانبازان داراي اختلال استرس پس از ضربه با رويكرد آدلر با كاهش نشانه هاي اين اختلال در جانبازان و افزايش رضايت زناشويي زوجين
 
علي زاده حميد*,هاشمي مهديه
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

هدف اين پژوهش بررسي تاثير آموزش برنامه اي است، كه پژوهشگران حاضر با رويكرد آدلر بر افزايش رضايت زناشويي جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه و همسران آنها و نيز بر كاهش نشانه هاي اين اختلال در جانبازان تدوين كرده اند. بدين منظور، از بين جامعه آماري جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه كه در فاصله سال هاي 1385-1383 به درمانگاه بيمارستان روانپزشكي صدر مراجعه كرده بودند، به شيوه تصادفي، 30 زوج (جانباز و همسر) كه شرايط ورود به اين طرح را داشتند، انتخاب شده و به شيوه تصادفي و به طور مساوي در دو گروه آ‍زمايش و گواه قرار گرفتند. در اين پژوهش آزمايشي، از طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل استفاده شده است. همسران (زنان) گروه‌ آزمايش در معرض آموزش تدوين شده با رويكرد آدلر در 10 جلسه هر جلسه به مدت 2 ساعت قرار گرفتند و گروه كنترل نيز در فهرست انتظار ماندند. از هر دو گروه، پيش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. ابزارهاي به كار رفته در اين پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه رضايت زناشويي اينريچ كه براي زوجها اجرا شد، و مصاحبه تشخيصي اختلال استرس پس از ضربه كه تنها براي جانبازان اجرا شد. در اين پژوهش از روش هاي آماري تحليل كوواريانس و تحليل واريانس استفاده شد. نتايج حكايت از آن داشت كه نشانه هاي اختلال در جانبازان گروه‌ آزمايش در مقايسه با گروه كنترل، كاهش معناداري داشته است. همچنين رضايت زناشويي زوجها در گروه آزمايش درمقايسه با گروه كنترل افزايش يافت كه اين افزايش در گروه زنان، از لحاظ آماري معنادار نبود. بنابراين، مي توان نتيجه گيري كرد كه آموزش برنامه تدوين شده براساس نظريه آدلر در اين پژوهش براي همسران جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه، مي تواند در كاهش نشانه هاي اين اختلال (در سطح (P<0.01 و در افزايش رضايت زناشويي اين جانبازان (در سطح (P<0.05 موثر است.

 
كليد واژه: برنامه درماني آدلر، اختلال استرس پس از ضربه، جانبازان، رضايت زناشوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : مطالعات روان شناختي پاييز 1387; 4(3):73-92.
 
تحليل عامل اكتشافي و تاييدي پرسشنامه فرسودگي شغلي مزلاچ در كاركنان دانشگاه تهران
 
عزيزي ليلا*,فيض آبادي زهرا,صالحي مريم
 
 
 

هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي ساختار عاملي پرسشنامه فرسودگي شغلي در كاركنان دانشگاه تهران است. به اين منظور 187 نفر از كاركنان با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي به منظور تكميل پرسشنامه فرسودگي شغلي مزلاچ (MBI) در اين پژوهش شركت كردند. ساختار عاملي پرسشنامه فرسودگي شغلي (MBI) با استفاده از هر دو شيوه تحليل عامل اكتشافي و تحليل عامل تاييدي بررسي شد. تحليل عامل اكتشافي نشان داد 4 ماده آزمون در پيش از يك عامل، بار عاملي بالا را نشان داد. بنابراين، در ارزيابي مدل ها با شيوه تحليل عامل تاييدي، در تعدادي از مدل ها اين ماده ها حذف و در ديگر موارد اين ماده ها بر دو عامل قرار گرفتند. در نهايت نتايج تحقيق نشان دهنده تناسب بيشتر يك مدل سه عاملي با 18 ماده براي داده هاي مشاهده شده است.

 
كليد واژه: تحليل عاملي، تحليل تاييدي، تحليل اكتشافي، پرسشنامه فرسودگي شغلي مزلاچ، كاركنان، دانشگاه تهران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مطالعات روان شناختي تابستان 1387; 4(2):9-25.
 
مقايسه عملكرد دختران و پسران در خرده آزمونهاي ساختار هوش ميكر و اعتباريابي اين مجموعه آزمونها
 
محمدزاده جهانشاه*,عريضي حميدرضا
 
* دانشگاه ايلام
 
 

پژوهش حاضر به منظور مقايسه عملكرد دختران و پسران در خرده آزمونهاي شناختي، معنايي- نمادي آزمون ميكر در دانش آموزان پايه هاي سوم تا پنجم ابتدايي انجام شد. نمونه پژوهش 292 دانش آموز دختر و پسر را شامل بود. آزمون ساختار هوش ميكر 5 خرده آزمون،  معنايي- نمادي است كه بر اساس الگوي چند عاملي و شناخته شده هوش گيلفورد (1959) ساخته شده است. يافته هاي مرتبط با تحليل واريانس چند متغيري نشان داد كه تفاوت معني داري ميان پسران و دختران در خرده آزمونهاي ميكر وجود دارد (001/ (P<?همچنين نتيجه تحليل واريانس معمولي دوگروه در متغيرهاي cmr, cmu, css, csr و cms نشان داد كه در بيشتر خرده آزمونها تفاوت ميان دختران و پسران معني دار است ((P<0/001، اما در بعضي خرده آزمونها اين تفاوت معني دار نيست. براي روايي ملاك از روش روايي همزمان استفاده شد، به اين ترتيب بين خرده آزمونهاي آزمون ميكر و ارزيابي معلم از دانش آموز رابطه معني داري وجود داشت (001/ (p<?نتايج داده هاي توصيفي نشان داد كه ميانگين هاي پسران در همه خرده آزمون ها  بالاتر از دختران بود. بر اساس يافته هاي پژوهش پيشنهاداتي براي بهبود توانايي هاي شناختي ارايه شد.

 
كليد واژه: آزمون ساختار هوش ميكر، خرده آزمونهاي شناختي- معنايي، نمادي ميكر، الگوي هوش مكعبي گيلفورد، عملكرد دختران و پسران در آزمون ميكر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مطالعات روان شناختي تابستان 1387; 4(2):39-56.
 
بررسي قدرت پيش بيني كنندگي ابعاد هويتي فرزندان از طريق ابعاد فرزندپروري والدين در ميان دانشجويان دانشگاه شيراز
 
محمدي زهره*,لطيفيان مرتضي
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت
 
 

اين پژوهش به دنبال پاسخ گويي به اين سوال بوده است كه آيا ابعاد فرزندپروري والدين قدرت پيش بيني ابعاد هويتي در ميان دانشجويان را دارد. به منظور پاسخ به اين سوال از نمونه 242 نفري دانشجويان، اعم از (134 نفر) دختر (108 نفر) پسر استفاده شد که به روش نمونه گيري خوشه اي مرحله اي انتخاب شده بودند، ميانگين سني دختران 89/20 و پسران 25/21 و انحراف معيار سني آنها به ترتيب برابر با 93/1 و 17/2 بود. ابزارهاي اندازه گيري در اين پژوهش عبارت از مقياس شيوه هاي فرزند پروري شيفر و مقياس هويت(EIPQ)  بودند. پايايي ابزارها به روش آلفاي کرونباخ و روايي آنها به شيوه تحليل عامل سنجيده شد.
به منظور تعيين قدرت پيش بيني كنندگي ابعاد هويتي از طريق ابعاد فرزندپروري والدين از شيوه آماري رگرسيون چندگانه به شيوه همزمان استفاده شد. نتايج حاصله نشان داد كه بعد گرمي- سردي از قدرت پيش بيني كنندگي مثبت و معناداري براي بعد تعهد داشت در حالي که بعد آزادي- کنترل چنين قدرتي نداشت. ابعاد فرزند پروري والدين قدرت پيش بيني كنندگي معناداري براي بعد جستجوگري نداشته و نتايج نشان داد كه بعد گرمي- سردي به تفكيك جنسيت براي هر دو جنس قدرت پيش بيني كنندگي مثبت و معناداري براي بعد تعهد داشته است
.

 
كليد واژه: ابعاد هويت، ابعاد فرزند پروري، دانشجويان دانشگاه شيراز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مطالعات روان شناختي تابستان 1387; 4(2):101-124.
 
مولفه هاي هوش هيجاني ـ اجتماعي به عنوان پيش بيني کننده هاي سلامت روان
 
فتي لادن*,موتابي فرشته,شكيبا شيما,باروتي عصمت
 
* دانشگاه علوم پزشكي ايران
 
 

اين پژوهش به منظور بررسي رابطه هوش هيجاني- اجتماعي با سلامت روان و نيز تعيين مولفه هاي هوش هيجاني- اجتماعي پيش بيني کننده ابعاد مختلف سلامت روان در افراد بزرگسال انجام شد. به اين منظور 410 نفر از کارکنان وزارت بهداشت در 14 استان کشور به دو پرسشنامه هوش بهر هيجاني بار-اون (EQi) و سلامت عمومي (GHQ) پاسخ دادند. پرسشنامه هوش بهر هيجاني مشتمل بر پنج عامل و 15 مولفه است که عبارت هستند از عوامل درون فردي (شامل مولفه هاي خودآگاهي هيجاني، ابراز وجود، احترام به خود، خودشکوفايي و استقلال)، بين فردي (شامل مولفه هاي همدلي، مسئوليت پذيري، روابط بين فردي)، سازگاري  (شامل مولفه هاي حل مساله، واقعيت سنجي و انعطاف پذيري)، مديريت استرس (شامل مولفه هاي تحمل استرس و کنترل تکانه) و خلق عمومي (شامل مولفه هاي شادکامي و خوش بيني). پرسشنامه سلامت عمومي نيز در چهار مقياس جسماني، اضطراب، عملکرد اجتماعي و افسردگي، سلامت رواني عمومي را اندازه مي گيرد. داده هاي حاصل از پرسشنامه هوش هيجاني به تفکيک براي کساني که نمره بالاتر و پايين تر از نقطه برش 23 در پرسشنامه سلامت عمومي داشتند (94 نفر بالاتر از نقطه برش و 298 نفر پايينتر از نقطه برش) با استفاده از روش رگرسيون چندگانه تجزيه و تحليل شد. نتايج تحليل رگرسيون چندمتغيري گام به گام نشان داد که در افرادي که در پرسشنامه سلامت عمومي نمره بالاتر از نقطه برش داشتند، مولفه تحمل استرس پيش بيني کننده سلامت رواني عمومي، مولفه هاي کنترل تکانه و مسووليت پذيري پيش بيني کننده  نشانه هاي جسمي، مولفه هاي خوش بيني و واقعيت سنجي پيش بيني کننده کارکرد اجتماعي و مولفه شادکامي پيش بيني کننده  علايم اضطراب، افسردگي و سلامت روان به طور کلي بودند. نتايج اين پژوهش همچنين نشان داد در افرادي که سلامت رواني عمومي بيشتري دارند مولفه تحمل استرس پيش بيني  کننده کليه ابعاد بهداشت روان است و علاوه براين، مولفه کنترل تکانه پيش بيني کننده علايم اضطراب، مولفه شادکامي پيش بيني کننده علايم افسردگي، واقعيت سنجي پيش بيني کننده نشانه هاي جسمي و سلامت روان به طور کلي بودند. به طور کلي نتايج اين پژوهش نشان مي دهد که هوش هيجاني – اجتماعي، پيش بيني کننده معنادار سلامت روان عمومي است. اين نتايج حاکي از اين بودند که ارتقاء هوش هيجاني به ويژه مهارتهاي مديريت استرس، مديريت خلق، و مهارتهاي سازگاري باعث افزايش سلامت رواني مي شود. همچنين پيش بيني کننده هاي سلامت رواني عمومي در افراد با سلامت روان بيشتر نسبت به افراد با سلامت روان کمتر متفاوت است. به اين ترتيب به نظر مي رسد به منظور دستيابي به حداکثر اثربخشي ممکن، بايد برنامه هاي ارتقاء هوش هيجاني متفاوتي براي افراد با سطوح مختلف سلامت روان طراحي شود.

 
كليد واژه: هوش هيجاني-اجتماعي، سلامت روان، پرسشنامه هوش بهر هيجاني بارون، كاركنان دانشگاه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:30 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مطالعات روان شناختي تابستان 1387; 4(2):27-38.
 
بررسي مقايسه اي رفتار چت کردن و رابطه آن با خود پنداره دانشجويان دختر دانشگاه الزهرا (س) سال تحصيلي 86-85
 
شعاع كاظمي مهرانگيز*
 
* دانشگاه الزهرا(س)
 
 

تحقيقات نشان مي دهد که جنسيت بر نوع تقاضا و دليل وابستگي به اينترنت موثر مي باشد. به گونه اي كه روانشناسان معتقدند مردها گرايش دارند براي کسب قدرت، پايگاه اجتماعي، سلطه گري برخط (آنلاين) باشند در حاليکه زنان بدنبال دوستي هاي حمايت کننده، شريک و همسر رمانتيک آنلاين هستند و  از طريق اينترنت ترجيح مي دهند هويت واقعي خود را پنهان كنند و به هويت دلخواه خود دست يابند. هدف از مطالعه حاضر بررسي علل احتمالي موجود در وابستگي به اينترنت (چت) و رابطه آن باخود پنداره دانشجويان رشته علوم انساني دانشگاه الزهرا بود. ازآنجا که وابستگي به اينترنت (چت) يک بيماري سايکوفيزيولوژيک است لذا با نشانه هايي، مانند تحمل و اختلالات تاثيرگذار در رفتار و قطع روابط اجتماعي و افزايش استفاده روزانه از اينترنت همراه است. سوال اصلي پژوهش اين است که: آيا بين چت کردن و خودپنداره دانشجويان وابسته و غير وابسته به اينترنت رابطه وجود دارد؟
روش پژوهش از نوع علي ـ مقايسه اي بود و آزمودنيها به صورت داوطلبانه تمايل به همکاري و شرکت در تحقيق داشتند. نمونه پژوهش از جامعه دانشجويان دختر علوم انساني به تعداد 100 نفر به شيوه داوطلبانه انتخاب و با استفاده از ابزار «خودپنداره راجرز و مقياس سنجش وابستگي به اينترنت (اعتياد)» سنجش شدند.
 نتايج تحقيق با استفاده از آزمون آماري t, نشان داد، که بين خودپنداره و وابستگي به اينترنت، خصوصا چت کردن دانشجويان وابسته و غيروابسته، تفاوت معناداري وجود دارد و هدف عمده آنها از چت کردن نداشتن سرگرمي هاي مورد دلخواه و متنوع، دسترسي نداشتن به دوست صميمي، نداشتن شغل و برنامه اي منسجم براي زندگي، قبولي در رشته اي که مورد علاقه آنها نيست و بطور غيرمستقيم آشنا شدن از ويژگي هاي جنس مخالف بود.

 
كليد واژه: خودپنداره، چت، دانشجويان دختر
 
 
 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مطالعات روان شناختي بهار 1387; 4(1):9-30.
 
شناسايي عوامل فشارزاي شغلي و بررسي رابطه اين عوامل با خشنودي شغلي کارکنان يک شرکت صنعتي
 
نعامي عبدالزهرا*,زرگر يداله
 
* دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

هدف پژوهش حاضر، شناسايي فشارزاهاي شغلي و بررسي روابط ساده و چندگانه آنها با خشنودي شغلي در ميان کارکنان يک شرکت صنعتي مي باشد. براي تحقق بخشيدن به هدف اول، پرسشنامه اي که در برگيرنده متغيرهاي مربوط به عوامل فشارزاي شغلي است، با 96 ماده ساخته شد و 200 نفر از کارکنان که به صورت نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند، آن را تکميل کردند. با استفاده از روش آماري تحليل عوامل 57 ماده و 4 عامل فشارزاي شغلي با عناوين بي عدالتي سازماني، تعارضات بين فردي و گروهي، شيوه هاي مديريتي نامناسب و متغيرهاي نقش، استخراج شدند. در مرحله دوم، روابط ساده و چندگانه فشارزاهاي شغلي، کشف و با خشنودي شغلي در يک نمونه 200 نفري ديگر مورد بررسي قرار گرفت. نتايج همبستگي هاي ساده نشان دادند که عوامل فشارزاي شغلي همبستگي منفي معني داري با خشنودي شغلي کار و حيطه هاي آن دارند. همچنين، نتايج تحليل همبستگي چندگانه نشان داد که اين عوامل، همبستگي چندگانه معني داري با خشنودي شغلي کلي دارند.

 
كليد واژه: فشارزاهاي شغلي، خشنودي شغلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:31 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها