0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مطالعات روان شناختي پاييز 1388; 5(3):103-116.
 
بررسي سازگاري اجتماعي کودکان و نوجوانان مصروع (18-12 سال) شهر اصفهان در سال 1384
 
مظاهري مينا*,افشارزنجاني حميد
 
 
 

صرع از جمله بيماريهاي مزمني است که جنبه هاي مختلف سازگاري اجتماعي افراد مصروع را تحت تاثير قرار مي دهد. هدف از اين پژوهش سنجش سازگاري اجتماعي كودكان و نوجوانان مبتلا به صرع 18-12 ساله در شهر اصفهان بود.
روش پژوهش توصيفي و جامعه آماري کليه کودکان و نوجوانان مصروع مراجعه کننده به کلينک نور شهر اصفهان در سال 1384 را شامل بود. حجم نمونه 61 نفر بود که برابر با جامعه آماري است. ابزار گرد آوري داده ها در اين پژوهش دو پرسشنامه جمعيت شناختي و پرسشنامه شخصيتي کاليفرنيا (زير مقياس سازگاري اجتماعي) بود. داده هاي پژوهش از طريق روش آماري
t تک متغيره تجزيه و تحليل شد.
يافته هاي پژوهش نشان داد که ميانگين نمره سازگاري اجتماعي كودكان و نوجوانان مصروع شركت كننده در پژوهش در مولفه نقشهاي اجتماعي (
3.87) بزرگتر از سطح متوسط (3) بود، اما ميانگين نمره آنها در ديگر مولفه هاي سازگاري اجتماعي [مهارتهاي اجتماعي (2.55)، علايق ضداجتماعي (2.22)، روابط خانوادگي (2.89)، روابط اجتماعي (2.93)، روابط مدرسه اي (2.76)] کمتر از سطح متوسط (3) بود.
بر اساس يافته هاي به دست آمده مي توان اذعان داشت که کودکان و نوجوانان مصروع در رفتارهاي مربوط به نقشهاي اجتماعي و دوري از رفتارهاي ضداجتماعي سازگاري اجتماعي مناسبي دارند، ولي در رفتارهاي مرتبط با مهارتهاي اجتماعي، روابط خانوادگي و برقراري رابطه مناسب با ديگر اعضا خانواده، روابط مدرسه اي و روابط اجتماعي با مشکل مواجه شده و سازگاري خوبي ندارند
.

 
كليد واژه: سازگاري اجتماعي، صرع، کودکان و نوجوانان (18-12 سال)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مطالعات روان شناختي تابستان 1388; 5(2):27-44.
 
بررسي ارتباط بين كاركردهاي شناختي اجرايي مغز با سلامت روان در سالمندان
 
نجاتي وحيد*
 
* دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

آسيب رواني و اختلال شناختي از مشکلات شايع سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر تعيين ارتباط بين سلامت روان و كاركردهاي شناختي قطعه پيشاني مغز در سالمندان است.
اين مطالعه به شيوه مقطعي مقايسه اي انجام شد. در اين پژوهش از پرسش نامه 28 سوالي سلامت عمومي و آزمون هاي ارزيابي عملكردهاي شناختي اجرايي قطعه پيشاني مغز (آزمون رديابي، آزمون فراخناي اعداد و آزمون رواني كلامي) استفاده شد. پس از آن ارتباط بين سلامت روان و كارايي آزمون هاي عملكردهاي شناختي قطعه پيشاني مغز با استفاده از آزمون هاي همبستگي بررسي شد
.
يافته ها نشان داد که بين آزمون فراخناي اعداد و افسردگي، اضطراب و درد جسمسي ارتباط معني داري وجود دارد.(مقادير آماره پي به ترتيب 004/0، 039/0 و 007/0) همچنين بين آزمون رواني كلامي و افسردگي، اضطراب ارتباط معني داري وجود دارد.(مقادير آماره پي به ترتيب 006/0 و 001/0) همچنين بين آزمون رديابي و اضطراب ارتباط معني داري وجود دارد. (مقادير آماره پي 014/0).
ارتباط بين افسردگي، اضطراب و سلامت شناختي، از نظريه تغيرات شناختي وابسته به سن قطعه پيشاني، نشات گرفته است مسير قشري، استرياتومي، پاليدمي، تالاموسي، قشري قويا مرتبط با عملکرد هاي شناختي اجرايي قطعه پيشاني در افراد افسرده و مضطرب به نا کارآمدي دچار مي شود. نتيجه کاربردي که از اين مطالعه و با کمک مطالعات آتي مداخله اي مي توان گرفت اين است که توانبخشي شناختي مي تواند به عنوان درماني براي افسردگي سالمندان مطرح شود
.

 
كليد واژه: اختلالات شناختي، سلامت روان، سالمندان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مطالعات روان شناختي تابستان 1388; 5(2):45-72.
 
تاثير روش آموزش شناختي - رفتاري بر ارتقا برخي از مولفه هاي شناخت اجتماعي بزهكاران پسر
 
ابوالمعالي الحسيني خديجه*,مهران گلنار,منادي مرتضي,خسروي زهره,ناظرزاده كرماني فرشته
 
* دانشگاه آزاد واحد رودهن
 
 

هدف از اين پژوهش شناسايي اثرات روش شناختي رفتاري بر ارتقا سطح شناخت اجتماعي بزهكاران پسر بود. در اين پژوهش از روش تحقيق و در آن از طرح پيش آزمون پس آزمون با گروه كنترل استفاده شد. جامعه آماري بزهكاران پسر تحت پوشش كانون اصلاح و تربيت شهر تهران در سال 1386 راشامل بود كه جرايم پرخاشگرانه از جمله قتل، ايراد ضرب و جرح، آدم ربايي، تجاوز جنسي و سرقتهاي توام با پرخاشگري مرتكب شده بودند. نمونه آماري 48 نفر بود كه به روش تصادفي انتخاب و در گروههاي آزمايشي و كنترل جايگزين شدند. براي گردآوري داده ها افراد گروه نمونه پرسشنامه حل مساله اجتماعي دي زوريلا، نزو و ماي ديو اليوارس و دو پرسشنامه محقق ساخته مهارتهاي ارتباطي و كنترل خشم را تكميل كردند. سه گروه آزمايشي در اين پژوهش وجود داشت. گروه اول 10 جلسه آموزشي در زمينه مهارتهاي حل مساله اجتماعي و مهارتهاي ارتباطي، گروه دوم 8 جلسه آموزشي در زمينه مهارتهاي كنترل خشم و گروه سوم تلفيقي از روش اول و دوم رادر 18 جلسه آموزشي، مبتني بر روش شناختي رفتاري دريافت كردند. تجزيه و تحليل داده هاي آماري با استفاده از آزمون آماري MANOVA مويد اثرات روش شناختي رفتاري بر ارتقا شناخت اجتماعي بزهكاران بود، يعني تفاوت بين تركيب ميانگين هاي سطوح متغير وابسته (مهارتهاي كنترل خشم، مهارتهاي ارتباطي و مهارتهاي حل مساله اجتماعي در دو بعد سازگارانه و ناسازگارانه) در گروههاي مورد مطالعه معني دار بود (015/p<?) مقايسه بين گروهها با استفاده از آزمون ANCOVA تفاوت معني داري بين ميانگين نمره هاي گروهها در مهارتهاي حل مساله اجتماعي ناسازگارانه (05/P<?)، مهارتهاي ارتباطي (01/P<?) و مهارتهاي كنترل خشم (01/P<?) نشان داد، اما تفاوت بين ميانگين گروهها در مهارتهاي حل مساله اجتماعي سازگارانه معني دار نبود. نتايج حاصل از به كارگيري آزمون تعقيبي بن فرني نشان داد كه تفاوت ميانگين نمره هاي هر سه گروه آزمايشي با گروه كنترل، در متغيرهاي مهارتهاي ارتباطي و كنترل خشم معني دار بود، اما مهارتهاي حل مساله اجتماعي ناسازگارانه درمقايسه با گروه كنترل، فقط در گروه سوم (گروه تلفيقي) بهبود يافته بود و تفاوت بين ميانگين هيچ يك ازگروههاي آزمايشي با گروه كنترل در متغير حل مساله اجتماعي سازگارانه معني دارنبود، در اين پژوهش تاكيد توام بر تغيير شناخت و رفتار و تكرار و مرور ذهني مطالب ياد گرفته شده همراه با مشاركت فعال يادگيرندگان در فعاليتهاي آموزشي و همچنين استفاده از بازخوردهاي مناسب در موارد مقتضي، تغييراتي را درشناخت اجتماعي بزهكاران پديد آورده است، اما براي ماندگار شدن تغييرات حاصله، لازم است مدت زمان و تعداد جلسه هاي آموزشي همراه با تمرين هاي راهنمايي شده بيشتر شود.

 
كليد واژه: روش آموزش شناختي مولفه هاي رفتاري، مولفه هاي شناخت اجتماعي، بزهكاران پسر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مطالعات روان شناختي پاييز 1388; 5(3):47-62.
 
بررسي سهم عوامل انگيزشي بر استفاده از راهبردهاي شناختي و فراشناختي در فرآيند يادگيري
 
ديره عزت*,بني جمالي شكوه السادات
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بوشهر
 
 

هدف اصلي اين تحقيق، بررسي سهم عوامل انگيزشي خودكارآمدي، اهداف تسلط و ادراك سودمندي تكاليف در ميزان استفاده از راهبرد هاي شناختي و فراشناختي در فرايند يادگيري بود. به اين منظور 362 دانش آموز دبيرستاني از دبيرستانهاي نظري شهر بوشهر به شيوه خوشه اي چند مرحله اي، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. در جريان پژوهش از مقياس راهبردهاي شناختي و فراشناختي پينتريچ و دگروت (2001) و مقياس گرين (2004) براي سنجش عوامل انگيزشي مورد مطالعه، استفاده شد.
نتايج به دست آمده از آزمون تحليل رگرسيون، نشان داد كه عامل خودكارآمدي، اهداف تسلط و ادراك سودمندي تكاليف، قدرت پيش بيني راهبردهاي شناختي و فراشناختي را دارند
.
عامل خودكارآمدي قدرت پيش بيني اهداف تسلط و سودمندي تكاليف و متغير سودمندي تكاليف نيز قدرت پيش بيني اهداف تسلط را دارا بود. همچنين با توجه به نتايج حاصل از تحليل مسير نشان داده شد كه خودكارآمدي هم به طور مستقيم و هم به صورت غير مستقيم از طريق تاثير بر اهداف تسلط و سودمندي تكاليف بر راهبردهاي شناختي و فراشناختي تاثير مي گذارد. همچنين از طريق تاثير بر راهبردهاي شناختي و فراشناختي مي تواند پيشرفت تحصيلي را پيش بيني كند. به اين ترتيب، نتيجه گرفته شد كه خودكار آمدي اثرگذارترين عامل انگيزشي بوده و راهبردهاي شناختي و فراشناختي به عنوان عامل ميانجي گر، واسطه بين عوامل انگيزشي و پيشرفت تحصيلي است
.

 
كليد واژه: خودكارآمدي، اهداف تسلط، ادارك سودمندي تكاليف، راهبردهاي شناختي، راهبردهاي فراشناختي، پيشرفت تحصيلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:20 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مطالعات روان شناختي بهار 1388; 5(1):35-49.
 
مقايسه همجوشي فكر -عمل در اختلالات وسواس فكري -عملي، افسردگي، همبودي اين دو اختلال و گروه بهنجار
 
پورفرج عمران مجيد*
 
* گروه روان شناسي، دانشگاه آزاد واحد بهشهر
 
 

اين تحقيق به منظور مقايسه وضعيت همجوشي فكر عمل(TAF) در اختلالات وسواس فكري عملي، افسردگي و همبودي اين دو اختلال و گروه بهنجار انجام شد. روش (چهار گروه 20 نفره از اختلالات ذكر شده به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و نمره هاي TAF  آنها به وسيله تحليل واريانس بررسي شد. نتايج تحليل واريانس يك طرفه و آزمون تعقيبي توكي نشان داد كه گروه هاي وسواس خالص و همبودي وسواس و افسردگي نسبت به گروه افسرده و بهنجار در تمام خرده مقياس هاي TAF به طور معناداري نمره بيشتري كسب كردند. در ضمن گروه همبود در TAF اخلاقي به طور معناداري نمره بيشتري نسبت به ساير گروه ها كسب كردند. اين نتيجه بيانگر اهميت نقش TAF در شكل گيري وسواس و به خصوص TAF اخلاقي در شكل گيري اختلال همبودي وسواس و افسردگي است.

 
كليد واژه: همجوشي فكر عمل، وسواس فكري عملي، افسردگي، همبودي وسواس و افسردگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مطالعات روان شناختي بهار 1388; 5(1):9-34.
 
مقايسه پردازش معنايي مفاهيم هيجاني در بين افراد افسرده غيرباليني و افراد با صفات شخصيتي برون گرايي
 
عيسي زادگان علي*
 
* گروه علوم تربيتي، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه اروميه
 
 

بر اساس رويكرد شناختي اين فرض وجود دارد كه علت تفاوت در پاسخ دهي هيجاني، تفاوت در پردازش معنايي در سيستم شناخت است. بر اساس اين ديدگاه افراد به طور نسبي الگوهاي ثابتي از پردازش معنايي در ذهن دارند كه نشانه تجارب گذشته و در بعضي موارد مرتبط با رفتار فعلي آن ها است. (مارکس، 1965). براي مطالعه پردازش معنايي، دو گروه با تاكيد بر رويكرد آزگود، به منظور مطالعه افتراق معنايي براي مقايسه انتخاب شدند. از ميان 161 آزمودني داوطلب (n=25) نفر با صفت شخصيتي برون گرايي با استفاده از آزمون شخصيتي آيزنك و از ميان 47 نفر (n=25) آزمودني با روان رنجوري افسردگي غير باليني با استفاده از آزمون افسردگي بك نسخه دوم انتخاب شدند و به تفكيك 15 مفهوم هيجاني از طيف هاي متفاوت مربوط به پرخاشگري، احساسات ناخوشايند تجربه شده مثل ترس و اضطراب و از طيف تجربه هيجاني که اغلب احساسات مثبت را دربر مي گيرند بر اساس آزمون آزگود افتراق معنايي شد. بر اساس تجزيه و تحليل واريانس، نتايج نشان داد در سطح 05/p<? پاسخهاي افتراق معنايي، بر حسب تفكيك افتراق معنايي در چهار بعد معني (ارزيابي، توانايي، فعاليت و خطر) تفاوتهايي در بين دو گروه با افسردگي غيرباليني و افراد با صفات شخصيتي برون گرايي براي مفاهيم ناراحتي، اضطراب، عشق وجود دارد و اين تفاوت براي مفهوم ناراحتي در بعد توانايي معني و براي مفهوم عشق در بعد ارزيابي معني است.

 
كليد واژه: پردازش معنايي، مفاهيم هيجاني، افسردگي غيرباليني، صفات شخصيتي برون گرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 

 4 : مطالعات روان شناختي بهار 1388; 5(1):73-94.
 
پيش بيني جهت گيري هدف با استفاده از پنج عامل بزرگ شخصيت در ميان دانشجويان دانشگاه شيراز
 
حسيني فريده السادات*,لطيفيان مرتضي
 
* دانشگاه شيراز
 
 

هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه ويژگيهاي شخصيتي بر اساس مدل پنج عامل بزرگ شخصيت و جهت گيري هدف است. امروزه، به ظهور رسيدن مدل پنج عاملي شخصيت توجه بسياري از روان شناسان حوزه هاي مختلف را به بررسي نقش پيش آمادگي هاي شخصيتي برانگيخته است. محققان حوزه انگيزش به مطالعه ويژگيهاي شخصيتي در عملکرد هاي انگيزشي علاقه زيادي دارند. بر همين اساس پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه و نقش مدل پنج عامل بزرگ شخصيت در جهت گيري هدف به عنوان يک تئوري انگيزشي مهم و شناخته شده فراهم آمده است. بدين منظور تعداد 191 نفر (109 نفر دختر و 82 نفر پسر) از دانشجويان دانشکده هاي مختلف دانشگاه شيراز و دانشگاه علوم پزشکي با روش نمونه گيري خوشه ايي تصادفي انتخاب شدند و پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصيت و پرسشنامه جهت گيري هدف (AGQ) را تکميل كردند. ميانگين سني گروه نمونه 21 سال و شش ماه و انحراف معيار 2 سال است. يافته ها با استفاده از روش آماري تحليل رگرسيون چند متغيره به شيوه همزمان بررسي شد. يافته هاي اين پژوهش بيان كننده آن است که گشودگي به تجربه، وظيفه مداري، و توافق پذيري در مدل پنج عامل بزرگ شخصيت با جهت گيري هدف تسلط، گرايشي در ارتباط است. روان رنجورخويي با جهت گيري هدف تسلط، اجتنابي در ارتباط است. با جهت گيري هدف عملكرد ، گرايشي روانجورخويي ارتباطي مثبت و توافق پذيري ارتباطي منفي دارد و روان رنجورخويي با جهت گيري عملکرد، اجتنابي ارتباطي مثبت دارد، اما گشودگي به تجربه با اين جهت گيري رابطه اي منفي دارد. اين نتايج نشان مي دهد که هر يک از ابعاد جهت گيري هاي هدف توسط نيمرخ متفاوتي از صفات شخصيتي پيش بيني مي شود.

 
كليد واژه: پنج عامل بزرگ شخصيت، جهت گيري هدف چهاروجهي، دانشجويان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مطالعات روان شناختي بهار 1388; 5(1):114-137.
 
بررسي روش هاي افزايش مسوليت پذيري در دانش آموزان دوره راهنمايي شهر شهرضا در سال تحصيلي 85 -1384
 
خدابخشي مهدي*,عابدي محمدرضا
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

 هدف اين پژوهش بررسي و مقايسه تاثير شيوه هاي افزايش مسوليت پذيري انضباط مثبت، يادگيري مبتني بر خود و واقعيت درماني در دانش آموزان راهنمايي شهر شهرضا در سال تحصيلي 85-1384 بود .
در اين پژوهش از سه شيوه آموزشي «انضباط مثبت» «يادگيري مبتني بر خود» و «واقعيت درماني» در قالب روش تجربي با طرح پيش آزمون، پس آزمون و آزمون پيگيري با گروه كنترل استفاده شده است
.
جامعه آماري اين پژوهش،كليه دانش آموزان پسر و دختر دوره راهنمايي شهر شهرضا بود و اين جامعه تقريبا 5919 نفر است كه در سال تحصيلي مذكور مشغول به تحصيل بودند. نمونه شامل 240 دانش آموز (120 نفر پسر و 120 نفر دختر) بود كه به شيوه نمونه گيري خوشه اي تصادفي انتخاب شدند و به طور تصادفي در 6 گروه آزمايش و 2 گروه كنترل از هر دو جنس جايگزين شدند كه در مجموع 8 گروه 30 نفره را تشكيل دادند. هر شيوه به مدت 12 جلسه هر جلسه به مدت يك ساعت جداگانه و در هر دو جنس اجرا شده است. منظور از مسوليت پذيري در اين پژوهش نمره اي است كه آزمودني ها از مقياس والدين، دبير و خود تحليلي به دست مي آورند .جهت تحليل داده ها از نرم افزار آماري 13
spss  در دوسطح توصيفي (ميانگين،واريانس و انحراف معيار) و استنباطي (تحليل كوواريانس) استفاده شد .
نتايج تحقيق نشان داد كه آموزش مسوليت پذيري به شيوه انضباط مثبت و واقعيت درماني در پسران و دختران در هر سه نوع سنجش (والد، دبير و خودارزيابي) و در هر دو مرحله پس آزمون و پيگيري موثر بوده است .برنامه آموزشي يادگيري مبتني بر خود در افزايش مسئوليت پذيري پسران در هردو نوع سنجش والد ودبير در دو مرحله پس آزمون و پيگيري معنا دار بوده است، ولي در نوع سنجش خود ارزيابي معنا دار نبوده است . اثر متقابل جنس و عضويت گروهي فقط در مرحله پيگيري و براي فرم دبير به ميزان 2/4 درصد و فرم والد به ميزان 7/4 درصد تاثير معنادار داشته است (05/
P<?).

 
كليد واژه: روش هاي افزايش مسوليت پذيري، انضباط مثبت، يادگيري مبتني بر خود، واقعيت درماني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : مطالعات روان شناختي بهار 1388; 5(1):95-112.
 
رابطه احساس تنهايي و عزت نفس با سبکهاي دلبستگي دانشجويان
 
احدي بتول*
 
* گروه روان شناسي، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه احساس تنهايي و عزت نفس دانشجويان دانشگاه محقق اردبيلي با سبکهاي دلبستگي آنها بود، به اين دليل روش تحقيق در پژوهش حاضر همبستگي است . 223 دانشجو (123 دختر و 100 پسر) که با روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند، با تکميل پرسشنامه دلبستگي بزرگسال هازان و شيور، مقياس تنهايي UCLA و مقياس عزت نفس رزنبرگ در اين پژوهش شرکت کردند. براي تحليل آماري داده ها از ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه بين سبك هاي دلبستگي ايمن و اجتنابي با عزت نفس رابطه مثبت، ولي بين سبك دلبستگي مضطرب دو سوگرا و عزت نفس رابطه منفي وجود دارد. بين سبك هاي دلبستگي ايمن و اجتنابي با احساس تنهايي رابطه منفي، ولي بين سبك دلبستگي مضطرب دو سوگرا و احساس تنهايي رابطه مثبت وجود دارد. بين عزت نفس و احساس تنهايي همبستگي منفي به دست آمد.سبکهاي دلبستگي ايمن و ناايمن مي توانند واريانس متغيرهاي احساس تنهايي و عزت نفس را معني دار تبيين کنند. بدين ترتيب که سبک دلبستگي ايمن و سبک دلبستگي اجتنابي با افزايش عزت نفس و کاهش احساس تنهايي مطابقت مي کنند و سبک دلبستگي مضطرب دوسوگرا با کاهش عزت نفس و افزايش احساس تنهايي همراه است.

 
كليد واژه: سبک هاي دلبستگي، عزت نفس، احساس تنهايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:25 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مطالعات روان شناختي بهار 1388; 5(1):140-152.
 
بررسي مقايسه‌ اي کيفيت زندگي و نگرش مذهبي در افراد معتاد ، غير معتاد شهر کرمان
 
شمس اسفندآبادي حسن*,نژادنادري سميرا
 
* گروه روانشناسي، دانشگاه بين المللي امام خميني(ره)
 
 

اين پژوهش براي بررسي کيفيت زندگي و نگرش مذهبي افراد معتاد و غير معتاد شهر کرمان انجام شد. نمونه اين پژوهش را 200 نفراز دو گروه مردان معتاد و غير معتاد (هر گروه شامل 100نفر) تشکيل دادند. کيفيت زندگي و نگرش مذهبي اين افراد، با استفاده از دو پرسشنامه کيفيت زندگي (36SF ) و نگرش سنج مذهبي، ارزيابي شد. يافته هاي پژوهش نشان داد که بين دو گروه از لحاظ نگرش مذهبي تفاوت معناداري وجود داشت. افراد معتاد در مقايسه با افراد غير معتاد نگرش مذهبي پايين‌تري داشتند. بين دو گروه در کيفيت زندگي و خرده مقياس هاي آن ها تفاوت معني داري وجود داشت. افراد معتاد در مقايسه با افراد غير معتاد کيفيت زندگي پايين‌تري داشتند. بين نگرش مذهبي و کيفيت زندگي در هر دو گروه مردان معتاد و مردان غير معتاد همبستگي مثبت معني داري وجود داشت.

 
كليد واژه: نگرش مذهبي، کيفيت زندگي، اعتياد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 

 3 : مطالعات روان شناختي بهار 1388; 5(1):51-72.
 
بررسي روايي و پايايي مقياس انگيزش تحصيلي هارتر
 
بحراني محمود*
 
* پژوهشكده علوم اجتماعي، دانشگاه شيراز
 
 

هدف ازاين پژوهش بررسي اعتبار و پايايي فرم اصلاح شده مقياس انگيزش تحصيلي هارتر (1981) براي اندازه گيري انگيزش تحصيلي دانش آموزان دوره راهنمايي بود. به اين منظور نمونه اي 198 نفري متشکل از 110 دانش آموز پسر و 88 دانش آموز دختر پايه دوم راهنمايي از شش مدرسه ازنقاط مرکزي شهر شيراز به روش خوشه اي انتخاب شدند و مقياس مذكور را تکميل كردند. ضرايب همساني دروني ازطريق محاسبه همبستگي هر سوال با نمره کل مقياس ها بين 30/0 تا 78/0 به دست آمد . تحليل عوامل به عمل آمده در سوال هاي مقياس توانست چهارعامل را مشخص کند که بعد انگيزش دروني را به صورت کلي وبا وضوح زيادي نشان مي داد . پاره مقياس هاي انگيزش بيروني نيز با وضوح کمتري در اين تحليل تشخيص پذير بودند. نتايج اين تحليل عامل با تحليل به عمل آمده مولفان مقياس همخواني دارد. علاوه براين رابطه ابعاد مختلف مقياس انگيزش هارتر با يکديگر و با نمره هاي پيشرفت تحصيلي (معدل) دانش آموزان در حد انتظار بود و گواهي بر روايي مقياس است. ضرايب پايايي بازآزمايي و آلفاي کرونباخ محاسبه شده براي ابعاد و پاره مقياس هاي اين ابزار نيز در حد مطلوب و حاکي ازثبات در اندازه گيري انگيزش تحصيلي دانش آموزان ايراني است.

 
كليد واژه: انگيزش تحصيلي، مقياس انگيزشي هارتر، روايي، پايايي، دانش آموزان دوره راهنمايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مطالعات روان شناختي زمستان 1387; 4(4):9-26.
 
بررسي ارتباط حل مساله اجتماعي و مولفه هاي آن با الگوهاي شخصيتي خودشيفته و ضداجتماعي در دانش آموزان دبيرستاني شهر اردبيل
 
ابوالقاسمي عباس*,كيامرثي آذر
 
* گروه روان شناسي، دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

هـدف پژوهش حاضر تعيين ارتباط حل مساله اجتماعي و مولفه هاي آن با الگوهاي شخصيتي ناکارآمد خودشيفته و ضداجتماعي در دانش آموزان پسر و دختر سوم دبيرستاني است. نمونه اين پژوهش شامل 300 نوجوان است که به روش نمونه گيري تصادفي از بين دانش آموزان سوم دبيرستان شهر اردبيل در سال تحصيلي 86-85 انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از مقياس حل مساله اجتماعي و پرسشنامه چند محوري باليني ميلون استفاده شده است. نتايج نشان داد که از بين مولفه هاي حل مساله اجتماعي جهت گيري مساله مثبت (r=0/16)  و جهت گيري مساله منفي (12/r=?) ، سبک تکانشي- بي احتياط (30/r=?) و سبک اجتنابي (14/r=0) با الگوي شخصيتي خود شيفته همبستگي معني داري دارند (05/(P<? جهت گيري مساله منفي (30/r=?) سبک اجتنابي (38/r=?) ، حل مساله منطقي (21/r=-?) و سبک تکانشي- بي احتياط (40/r=?) با الگوي شخصيتي ضد اجتماعي رابطه معني داري دارند (001/(P<? نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نشان داد که قوي ترين متغيرهاي پيش بين براي الگوي شخصيتي خود شيفته در دانش آموزان به ترتيب سبک تکانشي- بي احتياط و جهت گيري مساله مثبت بود (01/(P<? در صورتي که قوي ترين متغيرهاي پيش بين براي الگوي شخصيتي ضد اجتماعي در دانش آموزان به ترتيب سبک تکانشي- بي احتياط، سبک اجتنابي، سبک حل مساله منطقي و جهت گيري مساله مثبت است (001/(P<?.اين نتايج بيان مي کند که سطوح بالاي حل مساله اجتماعي نامناسب الگوهاي شخصيتي ناکارآمد را افزايش مي دهد.

 
كليد واژه: حل مساله اجتماعي، شخصيت خودشيفته، شخصيت ضداجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مطالعات روان شناختي زمستان 1387; 4(4):27-44.
 
مقايسه حساسيت جسماني و مهارت هاي اجتماعي در افراد كمرو، مبتلا به فوبي اجتماعي و بهنجار
 
زنجاني زهرا*,گودرزي محمدعلي,تقوي محمدرضا,ملازاده جواد
 
* دانشگاه شيراز
 
 

کمرويي و فوبي اجتماعي، دو اصطلاحي است که اغلب براي توصيف افراد کم حرف به كار مي رود، که در موقعيت هاي اجتماعي دچار ترس از ارزيابي منفي مي شوند. به رغم شباهت هايي که بين کمرويي و فوبي اجتماعي وجود دارد، اکثريت افراد کمرو ملاک هاي فوبي اجتماعي را ندارند و در نتيجه مي توان گفت که کمرويي کاملا معادل فوبي اجتماعي نيست. اين تحقيق به هدف مقايسه کمرويي و فوبي اجتماعي انجام شده در اين پژوهش.
 نمونه شامل 87 نفر بود. 31 فرد عادي، 30 فرد مبتلا به فوبي اجتماعي و 26 فرد کمرو، که بدون ملاک هاي فوبي اجتماعي بودند. افراد مبتلا به فوبي اجتماعي از بين مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره دانشگاه شيراز انتخاب شدند و نمونه عادي و کمرو از ميان 300 نفر انتخاب شدند، كه به روش نمونه گيري خوشه اي از بين دانشجويان دانشگاه شيراز برگزيده شده بودند.
پرسشنامه هراس اجتماعي، مقياس کمرويي، حساسيت جسماني و مهارت هاي ارتباطي پاسخ دادند
.
 نتايج اين تحقيق نشان داد که افراد کمرو و مبتلا به فوبي اجتماعي نسبت به افراد عادي مهارت هاي اجتماعي ضعيف تري دارند، ولي در زمينه حساسيت جسماني تنها افراد مبتلا به فوبي اجتماعي بودند که نسبت به افراد عادي تفاوت داشتند. همچنين، ديده شد که افراد کمرو و مبتلا به فوبي اجتماعي در زمينه مهارت هاي اجتماعي با يکديگر تفاوتي ندارند و آنچه آن ها را از هم متمايز مي کند ميزان حساسيت جسماني است. درباره نتايج اين تحقيق با کمک ديدگاه هاي مطرح در زمينه فوبي اجتماعي بحث شد.

 
كليد واژه: کمرويي، فوبي اجتماعي، حساسيت جسماني، مهارت هاي اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مطالعات روان شناختي زمستان 1387; 4(4):45-64.
 
رابطه بين سرزندگي و ويژگي هاي جمعيت شناختي با شادکامي در مردم شهر اصفهان
 
كشاورز امير*,مولوي حسين,كلانتري مهرداد
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

شادماني و نشاط از مهمترين نيازهاي رواني بشر، به دليل تاثيرات عمده  بر زندگي شخص، هميشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. با وجود اين، پژوهش هاي روانشناختي انجام شده درباره شادي چندان زياد نيست، در حاليکه پژوهش هاي انجام شده درباره احساسات منفي، نسبتا فراوان است. هدف از اين پژوهش، بررسي رابطه بين سرزندگي و ويژگي هاي جمعيت شناختي با شادکامي در مردم شهر اصفهان بود. بدين منظور، در قالب طرح پژوهشي از نوع همبستگي،160 نفر (80 مرد و 80 زن) از مردم شهر اصفهان، با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي انتخاب شدند و به پرسشنامه شادکامي آكسفورد (82/a=?)، مقياس سرزندگي (79/a=?) و پرسشنامه ويژگي هاي جمعيت شناختي (شامل سن، جنس، وضعيت تاهل، تحصيلات، معدل، وضعيت اقتصادي، تعداد اعضا خانواده و ميزان درآمد) پاسخ دادند. تحليل داده ها، با استفاده از آزمون هاي آماري ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون و تحليل کواريانس انجام شد. يافته هاي اين پژوهش نشان داد که بين شادکامي و سرزندگي، ارتباط مثبت و معني دار (01/P<?) و بين شادکامي و تعداد اعضا خانواده، ارتباط منفي و معني دار وجود دارد (01/P<?) و بين ميزان شادکامي زنان و مردان و افراد مجرد و متأهل، تفاوت معني داري وجود ندارد. لذا نتيجه گرفته شد که هر چه ميزان سرزندگي افراد، بيشتر و تعداد اعضاي خانواده آنها کمتر باشد، شادکامي بيشتري را تجربه خواهند کرد.

 
كليد واژه: شادکامي، سرزندگي، ويژگي هاي جمعيت شناختي، مردم شهر اصفهان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : مطالعات روان شناختي زمستان 1387; 4(4):81-94.
 
بررسي رابطه بين سابقه انواع بدرفتاري والدين در دوران كودكي با افسردگي دوران بزرگسالي در بيماران سرپايي مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر اصفهان
 
لعلي محسن*,عابدي احمد
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

 پژوهش حاضر به دنبال بررسي رابطه و سهم نسبي انواع بدرفتاري والدين در تبيين افسردگي بوده است.به همين منظور تعداد 131 نفر با روش نمونه گيري تصادفي ساده از بين جامعه بيماران افسرده مراجعه كننده، به مراكز مشاوره شهر اصفهان طي سالهاي 85- 84 انتخاب و مطالعه شده اند.براي جمع آوري اطلاعات از پرسش نامه افسردگي بك و مقياس خود گزارشي كودك آزاري محمدخاني استفاده شد. بخشي از نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه ازبين انواع بد رفتاري والدين در دوران كودكي مرتبط با افسردگي، بدرفتاري عاطفي (023/0)، بدرفتاري جسمي (027/0)، بدرفتاري جنسي (032/0) تبيين كننده افسردگي بيماران بزرگسال مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر اصفهان بوده اند.

 
كليد واژه: بدرفتاري دوران كودكي، بدرفتاري عاطفي,جسمي,جنسي و غفلت، افسردگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 22 اردیبهشت 1391  10:27 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها