0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مجله علوم رفتاري پاييز 1387; 2(3):245-252.
 
مقايسه سبكها و مكانيزم هاي دفاعي بيماران مبتلا به اختلال وسواس بي اختياري و افراد سالم
 
افضلي محمدحسن*,فتحي آشتياني علي,آزادفلاح پرويز
 
* بزرگراه جلال آل احمد، بعد از پل نصر (گيشا)، دانشگاه تربيت مدرس، گروه روانشناسي
 
 

مقدمه: مكانيزم هاي دفاعي مسووليت محافظت از «من» را در مواجهه با شكل هاي مختلف اضطراب بر عهده دارند و از آن جهت كه در نظام روان تحليل گري هر اختلال رواني با مكانيزمهاي دفاعي غير انطباقي مشخصي همراه است، اين مطالعه با هدف تعيين سبكها و مكانيزمهاي دفاعي افراد مبتلا به اختلال وسواس بي اختياري و مقايسه آنها با افراد بهنجار انجام پذيرفته است.
روش: اين مطالعه از نوع توصيفي پس رويدادي است كه در آن از جامعه مبتلايان به اختلال وسواس- بي اختياري ساكن در شهر تهران نمونه اي 30 نفره، با روش نمونه گيري در دسترس، انتخاب شد و با 30 نفر از افراد بهنجار مقايسه شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مكانيزمهاي دفاعي پرسشنامه سبكهاي دفاعي (
DSQ-40) مي باشد. داده هاي به دست آمده با روش آماري مقايسه ميانگين هاي آزمون t مورد تجزيه تحليل قرار گرفت.
يافته ها: تحليل داده ها مشخص كرد كه تفاوت معناداري ميان بيماران مبتلا به وسواس- بي اختياري و گروه بهنجار از نظر سبكهاي دفاعي مورد استفاده وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال مذكور، بيشتر از سبكهاي دفاعي رشد نايافته و روان آزرده استفاده مي كنند. به علاوه مشخص گرديد كه دفاعهاي گذار به عمل، تشكل واكنشي و ابطال در اختلال وسواس- بي اختياري بيشترين سهم را دارند و افراد مبتلا نسبت به گروه بهنجار از دفاعهاي نام برده بيشتر استفاده مي كنند.
نتيجه گيري: يافته هاي اين پژوهش به طور كلي با يافته هاي ساير مطالعات قابل مقايسه هستند، با اين حال انجام پژوهش در زمينه مكانيزمهاي دفاعي در ايران نيازمند توجه بيشتري است.

 
كليد واژه: سبكهاي دفاعي، مكانيزمهاي دفاعي، اختلال وسواس بي اختياري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 8 : مجله علوم رفتاري پاييز 1387; 2(3):253-261.
 
بررسي تاثير كار شيفتي بر تعارض كار- خانواده و رضايت زناشويي
 
ملكيها مرضيه*,باغبان ايران,فاتحي زاده مريم السادات
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

مقدمه: از آنجا كه در سال هاي اخير پژوهش هاي زيادي در خصوص بررسي تاثير كار شيفتي بر زندگي شغلي و خانوادگي پرستاران صورت گرفته شده است، اما در اين ميان كمتر پژوهشي به بررسي تاثير كار شيفتي بر تعارض كار- خانواده و رضايت زناشويي آنان پرداخته است. در همين راستا، اين پژوهش به بررسي تاثير كار شيفتي بر تعارض كار- خانواده و رضايت زناشويي در پرستاران زن پرداخته است.
روش: پژوهش حاضر يك پژوهش توصيفي- مقطعي مي باشد. نمونه پ‍‍ژوهش شامل 240 پرستار بود كه بطور تصادفي از ميان شش بيمارستان آموزشي انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه تعارض كار- خانواده و پرسشنامه رضايت زناشويي اينريچ جمع آوري شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از محاسبه ميانگين، انحراف معيار، تحليل كوواريانس و آزمون
t براي گروههاي مستقل استفاده شد.
يافته ها: بر اساس نتايج تفاوت معناداري بين پرستاران ثابت و شيفت در گردش در زمينه تعارض كار- خانواده به دست آمد و پرستاران شيفت در گردش ميزان بيشتري از تعارض را تجربه كردند (
0.02=p). در زمينه رضايتمندي زناشويي، تفاوت معناداري بين دو گروه نبود (0.18=p) اما در دو متغير «نظارت مالي» و «رابطه جنسي»، پرستاران شيفت در گردش پايين تر از ميانگين بودند (0.02=P).
نتيجه گيري: با توجه به نتايج به دست آمده در اين پژوهش آموزش مهارت هاي لازم به نوبت كاران در خصوص مديريت تعارض كار- خانواده و افزايش رضايتمندي زناشويي، امري ضروري است.

 
كليد واژه: كار شيفتي، تعارض كار- خانواده، رضايت زناشويي، پرستاران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 10 : مجله علوم رفتاري پاييز 1387; 2(3):271-282.
 
ادراك بيماري و تاخير در كمك جويي در زنان با علايم سرطان پستان: ارزيابي الگوي خودگرداني
 
مسعودنيا ابراهيم*
 
* دانشگاه يزد، دانشكده علوم اجتماعي
 
 

مقدمه: تاخير در كمك جويي مهمترين عامل كاهش احتمال بقا و بهبودي در بيماران با علايم سرطان پستان بشمار مي رود. مدلهاي نظري متعددي، سبب شناسي تاخير در كمك جويي در بيماران با نشانه هاي سرطان پستان را مورد بررسي قرار دادند. يكي از مدلهاي بويژه جالب كه چهارچوب مناسبي براي بررسي سيستماتيك تاخير پيش از بيمارستان (تاخير بيمار) و تصميم هاي مربوط به جستجوي درمان فراهم آورده است، مدل خودگرداني است. اين پژوهش با هدف تعيين رابطه بين ادراك بيماري و تاخير در كمك جويي در فاز تاخير پيش از بيمارستان در زنان با علايم سرطان پستان در پرتو مدل خودگرداني انجام شده است.
روش: مطالعه حاضر در قالب يك طرح پيمايشي و بصورت مقطعي انجام شد. داده ها از 50 زن با علايم سرطان پستان كه جهت مداوا به مركز پرتو درماني شهيد رمضان زاده يزد مراجعه كرده بودند جمع آوري شد. اين زنان با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب گرديدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه استاندارد شده ادراك بيماري (
IPQ) و پرسشنامه محقق ساخته سنجش ميزان تاخير در كمك جويي بود. داده ها با استفاده از روش همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه سلسله مراتبي مورد تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: همبستگي مستقيم بين مولفه تظاهرات هيجاني از سازه ادراك بيماري و تاخير در ارزيابي (فاز اول تاخير) (
0.05>P) و همبستگي معكوس بين مولفه هاي برآيند بيماري و انسجام بيماري و تاخير در ارزيابي (فاز اول تاخير) (0.05>P) وجود داشت. تحليل رگرسيون چندگانه سلسله مراتبي نشان داد كه مولفه هاي ادراك بيماري، 26.9 درصد از واريانس تاخير در كمك جويي در فاز تاخير ارزيابي را تبيين نمودند.
نتيجه گيري: ادراكات زنان از علايم سرطان پستان تاثير معناداري بر تاخيرآنها در كمك جويي بويژه در فاز ارزيابي علايم دارد. اين نتيجه ضمن تاييد اعتبار مدل خودگرداني در تبيين تاخير كمك جويي پيش از بيمارستان، اهميت فاز ارزيابي و تفسير علايم را در جستجوي كمك پزشكي و نيز مداخلات رفتاري و باليني نشان داده است.

 
كليد واژه: ادراك بيماري، تاخير در كمك جويي، سرطان پستان، مدل خودگرداني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مجله علوم رفتاري تابستان 1387; 2(2):117-125.
 
بررسي رابطه نظام ارزشي خانواده با ارزش هاي نوجوانان
 
آزادمرزآبادي اسفنديار*
 
* دانشگاه علوم پزشكى بقيه اله، مركز تحقيقات علوم رفتارى
 
 

مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسي رابطه بين نظام ارزشي نوجوانان و ارزش هاي خانواده مي باشد. به عبارت ديگر سوال اين است كه آيا بين نظام ارزشي نوجوانان و ارزش هاي خانواده و والدين رابطه اي وجود دارد؟
روش: جامعه مورد مطالعه در اين تحقيق دانش آموزان دبيرستانهاي شهر تهران در سال 84-83 مي باشند كه با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي تعداد 984 نفر از آنان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در تحقيق حاضر پرسشنامه محقق ساخته بوده است كه پس از بررسي اعتبار و روايي آنان مورد استفاده قرار گرفته است.
يافته ها: نتايج بدست آمده نشان داده كه بين نظام ارزشي نوجوانان و ارزش هاي خانوادگي، مذهبي، رسانه اي و ملي ارتباط معناداري وجود دارد. به عبارت ديگر نوجواناني كه نمره بالاتري در ارزش هاي فردي داشته اند در ساير ارزش ها نيز نمره بالاتري را كسب كرده بودند و كساني كه نمره پايين تري در ارزش هاي اجتماعي، خانوادگي و مذهبي كسب كرده بودند، در ارزش هاي فردي نيز نمره كمتري داشتند.
نتيجه گيري: نتايج بدست آمده در اين تحقيق نشان دهنده اهميت ارزش ها در رفع نيازهاي اساسي نوجوانان بوده در ساير مطالعات نيز مورد تاييد قرار گرفته است.

 
كليد واژه: نظام ارزشي، ارزشهاي خانواده، نوجوان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : مجله علوم رفتاري تابستان 1387; 2(2):127-141.
 
تفاوت هاي جنسيتي در عملكرد تحصيلي: نقش صفات شخصيت
 
شكري اميد*,دانشورپور زهره,عسكري اعظم
 
* دانشگاه تربيت معلم
 
 

 مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش تفاوت هاي جنسيتي بر پنج عامل بزرگ شخصيت، بررسي اثر غير مستقيم جنسيت بر عملكرد تحصيلي از طريق صفات شخصيت و اثر مستقيم صفات شخصيت بر عملكرد تحصيلي اجرا شد.
روش: 419 دانشجو (166 پسر و 253 دختر) پرسشنامه پنج عامل (
BFI ) را كامل كردند. به منظور بررسي تفاوت هاي جنسيتي در پنج عامل بزرگ شخصيت (برون گرايي، وظيفه شناسي، پذيرش، روان رنجورخويي، سازگاري) از تحليل واريانس چند متغيري ((MANOVA و به منظور بررسي اثر غير مستقيم جنسيت بر عملكرد تحصيلي از طريق صفات شخصيت و اثر مستقيم صفات شخصيت بر عملكرد تحصيلي از تحليل مسير استفاده شد.
نتايج: نتايج تحليل واريانس چند متغيري اثر اصلي معنادار عامل جنسيت را نشان داد. نتايج تحليل مسير نيز نشان داد كه اثر غير مستقيم و اثر كل متغير برونزاي پژوهش (جنسيت) تنها از طريق عامل هاي وظيفه شناسي و روان رنجورخويي بر عملكرد تحصيلي معنادار است. اثر مستقيم پنج عامل بزرگ شخصيت (برون گرايي، وظيفه شناسي، پذيرش، روان رنجورخويي، سازگاري) بر عملكرد تحصيلي معنادار به دست آمد.
نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاضر نقش ميانجي گر صفات شخصيتي وظيفه شناسي و روان رنجورخويي را در بررسي رابطه بين جنسيت و عملكرد تحصيلي دانشجويان مورد تاكيد قرار مي دهد. همچنين، نتايج مطالعه حاضر همسو با ادبيات پژوهش نشان مي دهد كه صفات شخصيت- حتي پس از كنترل پيش بيني كننده هاي سنتي عملكرد تحصيلي دانشجويان از قبيل بهره هوشي- اثر مستقل و افزوده اي بر عملكرد تحصيلي دانشجويان دارند. تلويحات پژوهش حاضر با تاكيد بر برخي از همبسته هاي صفات شخصيت به منظور بهبود عملكرد تحصيلي دانشجويان مورد بحث قرار مي گيرد.

 
كليد واژه: صفات شخصيت، تفاوت هاي جنسيتي، عملکرد تحصيلي، الگوي پنج عامل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مجله علوم رفتاري تابستان 1387; 2(2):149-156.
 
بررسي رابطه نماز با جهت گيري مذهبي و سلامت روان
 
آقاياني چاوشي اكبر*,طالبيان داوود,طرخوراني حميد,صدقي جلال هما,آزرمي هاله,فتحي آشتياني علي
 
* دانشگاه علوم پزشكى بقيه اله، گروه معارف
 
 

مقدمه: اين تحقيق با هدف تعيين رابطه بين اهميت دادن به نماز با جهت گيري مذهبي و سلامت روان در كاركنان دانشگاه و افراد غير شاغل در دانشگاه انجام شده است.
روش: جامعه آماري اين تحقيق كاركنان دانشگاه و افراد عادي غير شاغل در دانشگاه بود. 300 نفر (150 نفر از كاركنان دانشگاه و 150 نفر از افرادي كه در دانشگاه شاغل نبودند) به صورت فردي و در دسترس انتخاب و پرسشنامه هاي جهت گيري مذهبي آلپورت و سلامت عمومي گلدبرگ را تكميل كردند. داده هاي بدست آمده با استفاده از روشهاي آماري خي دو و آزمون
t مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتايج: مقايسه نتايج بدست آمده بين نمونه مورد بررسي در كاركنان دانشگاه و افراد خارج از دانشگاه در رابطه با اهميت دادن به خواندن نماز، بيانگر وجود تفاوت معنادار (
P<0.01) بين آنها است. بعلاوه جهت گيري مذهبي در كاركنان دانشگاه بيشتر دروني ولي در افراد خارج از دانشگاه، بيشتر بيروني است. همچنين در كاركنان دانشگاه، نشانه هاي جسماني، اضطراب و بيخوابي، نارسايي در عملكرد اجتماعي و افسردگي كمتر و سلامت رواني بطور كلي بهتر از افراد خارج از دانشگاه است.
نتيجه گيري: با توجه به نقش نماز و جهت گيري مذهبي در سلامت روان، بنظر مي رسد مسوولين فرهنگي جامعه، به ويژه مسوولين فرهنگي دانشگاه، بايد به آن توجه ويژه نمايند و برنامه هاي خاصي در اين راستا پيش بيني كنند.

 
كليد واژه: نماز، جهت گيري مذهبي، سلامت روان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مجله علوم رفتاري تابستان 1387; 2(2):157-163.
 
حافظه هيجاني كلامي و تصويري در زنان جوان و سالمند
 
ضيايي مريم*,اميري شعله,جوكار ساناز
 
* گروه روانشناسى، دانشگاه شهيد بهشتى، تهران، ايران
 
 

مقدمه: مطالعات بيانگر افزايش توجه و يادآوري مواد با بار هيجاني مثبت در سنين سالمندي است. همچنين محققان معتقدند كه افزايش حافظه هيجاني به سن، شرايط اجتماعي- اقتصادي و جنس وابسته نيست. به همين منظور هدف از اين پژوهش بررسي تفاوت حافظه هيجاني كلامي و تصويري در دو گروه زنان جوان و سالمند است.
روش: نمونه اين پژوهش را زنان جوان و سالمند (41 جوان و 40 سالمند) در سنين 70-50 و 27-18 تشكيل مي دهند. ابزارهاي مورد استفاده به منظور بررسي حافظه هيجاني نيز 22 تصوير با حالات هيجاني مثبت، منفي و خنثي و 68 كلمه با بار هيجاني مختلف بود.
نتايج: يافته ها نشان مي دهد كه يادآوري كلمات منفي (
P<0.000) و چهره مثبت  (P<0.000) به طور معناداري در بين جوانان بيشتر از سالمندان مي باشد.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد كه افزايش حافظه هيجاني جداي از تاثير جنس و فرهنگ نمي باشد. همچنين به نظر مي رسد كه عواملي نظير افسردگي و اضطراب كه به هيجان و حافظه مربوط مي باشند موثر بوده كه نيازمند بررسي هاي دقيق تر مي باشد
.

 
كليد واژه: حافظه هيجاني، تنظيم هيجاني، نظريه انتخاب اجتماعي- هيجاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 8 : مجله علوم رفتاري تابستان 1387; 2(2):165-172.
 
مقايسه سازگاري اجتماعي مادران با فرزند دختر عقب مانده ذهني آموزش پذير
 
كوهسالي معصومه*,ميرزماني بافقي سيدمحمود,كريملو مسعود,ميرزماني منيره سادات
 
 
 

مقدمه: در اين تحقيق سازگاري اجتماعي مادران دختران عقب مانده ذهني آموزش پذير با سازگاري اجتماعي مادران دختران عادي مقايسه شده است. هدف از اين مطالعه اين بود كه آيا حضور كودك عقب مانده ذهني بر سازگاري اجتماعي مادران تاثير منفي دارد يا نه؟
روش: اين پژوهش يك مطالعه مورد- شاهدي از نوع تحليلي است. نمونه هاي اين تحقيق شامل 80 نفر، (40 مادر داراي فرزند عقب مانده ذهني) و (40 مادر داراي فرزند عادي كه در مدارس راهنمايي مشغول به تحصيل بودند) است
.
در اين مطالعه از مقياس سازگاري اجتماعي ويزمن وپي كل (1974) استفاده شد. اين مقياس يك مصاحبه نيمه سازمان يافته است كه سازگاري اجتماعي را در هفت نقش يا حوزه اصلي بررسي مي كند. اين نقشها شامل: سازگاري در شغل، فعاليتهاي اجتماعي و فوق برنامه، روابط خويشاوندي، روابط زناشويي، نقش والديني، روابط خانوادگي و وضعيت اقتصادي بود.
يافته ها: نتايج نشان داد كه بين سازگاري اجتماعي مادران دختران عقب مانده ذهني با سازگاري اجتماعي مادران دختران عادي تفاوت معني داري وجود دارد (
P<0.001).  آناليز واريانس و همبستگي نشان داد كه بين سازگاري اجتماعي مادران دختران عقب مانده ذهني با متغيرهاي دموگرافيك سن كودك، سن مادر، ميزان تحصيلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان و ترتيب تولد فرزند عقب مانده ذهني ارتباط وجود نداشت.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج حاصله به نظر مي رسد در مجموع مادران داراي دختر عقب مانده ذهني نسبت به مادران دختران عادي سازگاري اجتماعي كمتري داشتند
.

 
كليد واژه: نظام ارزشي، ارزشهاي خانواده، نوجوان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 10 : مجله علوم رفتاري تابستان 1387; 2(2):183-192.
 
بررسي ميزان و ارتباط مهارت فردي با رفتار سازماني مديريت زمان در مديران آموزشي
 
حافظي سهيلا*,نقيبي هدايت,نادري عزت اله,نجفي مهري سهيل,محمودي حسين
 
* دانشگاه پيام نور تهران، ايران
 
 

 مقدمه: مديريت زمان از جمله اصول مديريت اثربخش مي باشد كه نيازمند برخي مهارت ها است. اين مهارت ها به دو گروه مهارت فردي و رفتارسازماني مديريت زمان تقسيم مي شوند.
هدف از اين مطالعه توصيفي بررسي و ارتباط سنجي مهارت هاي فردي و رفتارسازماني مديريت زمان و همچنين ارتباط سنجي آن دو با برخي متغير ها نظير تخصص حرفه اي، تجربه و خصوصيات دموگرافيك مديران آموزشي يك دانشگاه منتخب بوده است.
روش: از جامعه آماري اين پژوهش- كليه مديران آموزش مراكز دانشگاه پيام نور- با استفاده ا ز روش نمونه گيري تصادفي ساده، تعداد 100 نفر مدير آموزش مر ا كز به طور تصادفي انتخاب گرديدند. بر اساس مطالعات انجام شده، ابزار سنجش در اين پژوهش شامل يك پرسشنامه محقق ساخته دو قسمتي بود كه قسمت اول آن ابزار سنجش ميزان مهارت فردي مديريت زمان و قسمت دوم ابزار سنجش ميزان مهارت سازماني مديريت زمان و ابعاد ششگانه آن بود.
يافته ها: يافته ها حاصل از تجزيه و تحليل آماري نشان داد هر چند كه رابطه بين مهارت فردي با رفتار سازماني ”مديريت زمان” رابطه مثبت و داراي ضريب همبستگي 0.43 مي باشد (001.
P<0) اما، ميانگين نمرات مهارت فردي و رفتار سازماني مديريت زمان در بين مديران زن و مرد و مديران متخصص و غير متخصص از نظر آماري تفاوت معني داري نداشت.
نتيجه گيري: با توجه به اهميت برخورداري از مهارت مديريت زمان در ارتقا رهبري و بهره وري سازماني، لازم است كه مراكز آموزشي كشور عنايت و توجه بيشتري را به اين مبحث معطوف دارند و ارتقا توانمندي مديران در كسب مهارتهاي فردي مديريت زمان اثر مثبت بر رفتار هاي سازماني مديريت زمان و در نتيجه افزايش بهره وري سازمان گردد.
نتيجه گيري: ميزان رفتار سازماني مديريت زمان را تا حدودي مي توان بر اساس ميزان مهارت فردي مديريت زمان آنان تبيين نمود.

 
كليد واژه: مديريت، مديريت زمان، مهارت فردي مديريت، رفتار سازماني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مجله علوم رفتاري بهار 1387; 2(1):13-24.
 
رابطه ويژگيهاي شخصيتي با اضطراب امتحان در دانشجويان
 
خسروي معصومه*,بيگدلي ايمان اله
 
* گروه علوم تربيتي، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه سمنان
 
 

مقدمه: اضطراب امتحان به عنوان يك مشكل مهم آموزشي، سالانه ميليونها دانش آموز و دانشجو را در سراسر جهان تحت تاثير خود قرار مي دهد و باعث كاهش عملكرد تحصيلي آنان مي شود. از اين رو در اين پژوهش به منظور شناسايي عوامل شخصيتي مرتبط با آن، به بررسي رابطه اضطراب امتحان با برخي از ويژگي هاي شخصيتي همچون روان رنجوري و درون گرايي/ برونگرايي، در دانشجويان دانشگاه سمنان پرداخته شده است.
روش: روش تحقيق اين پژوهش، از نوع همبستگي است. آزمودني هاي اين پژوهش شامل 300 نفر دانشجوي دختر و پسر (150 پسر و 150 دختر) در مقطع كارشناسي دانشگاه سمنان بودند كه از طريق نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. جهت تجزيه و تحليل داده ها از ضريب همبستگي پيرسون ،
t-test و همچنين ضريب رگرسيون استفاده گرديد. براي جمع آوري داده هاي پژوهش، از دو مقياس "اضطراب امتحان" و همچنين مقياس "شخصيت" آيزنك، كه از ضرايب پاياني (بازآزمايي و همساني دروني) و اعتبار رضايت بخشي برخوردار بودند، استفاده گرديد.
يافته ها: بر اساس يافته هاي پژوهش، اضطراب امتحان با روان رنجوري رابطه معنادار مثبتي را نشان داد
(P<0.01, r=0.461)، اما اضطراب امتحان با درون گرايي/ برون گرايي دانشجويان، رابطه معناداري را نشان نداد (r=0.073, P<0.01). روان رنجوري (با ثباتي/ بي ثباتي) با درون گرايي/ برون گرايي رابطه معنادار مثبتي را نشان داد (r=0.175, P<0.01). از ميان ويژگي هاي شخصيتي مورد مطالعه، روان رنجوري توانست متغير پيش بين اضطراب امتحان باشد. ضمنا تفاوت معناداري بين دختران و پسران در اضطراب امتحان و ويژگي هاي شخصيتي مورد مطالعه يافت نگرديد.
نتيجه گيري: چنين به نظر مي رسد كه دانشجوي روان رنجور و مضطرب، اضطراب امتحان بيشتري تجربه مي كند و علت شكستهاي خود را به عوامل دروني همچون ناتواني و كم استعدادي اسناد مي دهد.

 
كليد واژه: شخصيت، درون گرايي/ برون گرايي، روان رنجوري (باثباتي/ بي ثباتي)، اضطراب امتحان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : مجله علوم رفتاري بهار 1387; 2(1):33-41.
 
مقايسه سلامت روان و شيوه هاي فرزند پروري در بين افراد معتاد و غير معتاد
 
رييسي فاطمه*,انيسي جعفر,يزدي سيده منوره,زماني مريم,رشيدي سميه
 
* مركز تحقيقات علوم رفتاري، دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله
 
 

مقدمه: امروزه مساله اعتياد علاوه بر مشكلات فردي، اجتماعي يك مشكل خانوادگي هم مي باشد. معضل اعتياد بر روي بهداشت رواني فرد معتاد و خانواده وي نيز اثر بدي مي گذارد. بر اين اساس مقاله حاضر مي كوشد تا وضعيت كيفيت فرزند پروري و سلامت رواني افراد معتاد را با افراد غير معتاد مورد مقايسه قرار مي دهد.
روش: روش تحقيق حاضر علي مقايسه اي (پس رويدادي) و مقطعي مي باشد. به عبارت ديگر در پژوهش حاضر دو گروه افراد معتاد و غير معتاد از نظر وضعيت فرزند پروري در گذشته و وضعيت سلامت رواني در حال حاضر مورد مقايسه قرار گرفته اند. تعداد 25 نفر معتاد و 25نفر از افراد عادي انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات عبارت بود از: چك ليست نشانه‌هاي رواني
SCL90 و از پرسشنامه محيط خانوادگي استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد كه در مقياسهاي سايكوتيك، ترس مرضي، پرخاشگري، اضطراب، افسردگي، حساسيت بين فردي ميزان علايم اختلال در افراد معتاد بيش از افراد غير معتاد بوده ولي در مقياسهاي شكايت جسماني، وسواس عملي- فكري و افكار پارانويا تفاوت معناداري بين دو گروه وجود نداشت
(P<0.05). از سويي ديگر در شيوه فرزند پروري، كنترل- آزادي بين دو گروه تفاوت معني داري نبود در حاليكه شيوه فرزند پروري گرمي- سردي در بين دو گروه تفاوت معني داري را نشان داد (P<0.0001).
نتيجه گيري: هر يك از شيوه هاي فرزند پروري تاثيرات متفاوتي بر سلامت رواني فرزندان دارد. لازم است والدين از تاثير هر يك از اين الگوهاي فرزندپروري بر وضعيت رواني و رفتاري فرزندانشان آگاهي‌ داشته باشند تا بتوانيد از آسيبهاي اجتماعي از جمله اعتياد فرزند پيش گيري نمايند.

 
كليد واژه: سلامت روان، جوانان، اعتياد، شيوه هاي فرزندپروري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 9 : مجله علوم رفتاري زمستان 1387; 2(4):339-343.
 
تبيين اختلال وسواسي- اجباري ‏برحسب سبك هاي دلبستگي و مكانيزم هاي دفاعي
 
احدي بتول*,عزيزي نژاد فهيمه,نريماني محمد,برهمند اوشا
 
* گروه روانشناسي، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه محقق اردبيلي، اردبيل، ‏ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي و تبيين تجارب اوايل كودكي بيماران مبتلا به اختلال وسواسي- اجباري، به مقايسه سبك هاي دلبستگي و مكانيزم هاي دفاعي اين بيماران با افراد عادي پرداخته است.
روش: روش تحقيق پژوهش حاضر پس رويدادي است. جامعه آماري پژوهش حاضر را كليه زنان مبتلا به اختلال وسواسي- اجباري ساكن شهرستان يزد كه در فاصله سه ماهه اول سال 1385 به بيمارستان بهمن يزد مراجعه كرده بودند، تشكيل مي دهند. نمونه پژوهش شامل تمامي مراجعه كنندگاني بود كه در روزهاي زوج به بيمارستان فوق مراجعه كرده و توسط روان پزشك بيمارستان مبتلا به اختلال وسواسي- اجباري تشخيص داده شده بودند. گروه مقايسه نيز شامل هشتاد زن از جامعه عادي بود كه از نظر سن و تحصيلات تا جاي ممكن همتاي گروه نمونه بودند. براي اندازه گيري سبك هاي دلبستگي از فرم فارسي هنجاريابي شده فهرست دلبستگي بزرگسال (AAI) و براي اندازه گيري مكانيزم هاي دفاعي از فرم فارسي هنجاريابي شده پرسش نامه مكانيزم هاي دفاعي استفاده شد. براي تحليل داده ها از شاخص هاي توصيفي و براي مقايسه ميانگين ها از آزمون T براي گروه هاي همبسته استفاده شد.
يافته ها: ميزان سبك هاي دلبستگي اجتنابي و دوسوگرا در افراد مبتلا به وسواس به طور معني داري بيشتر از افراد بهنجار است. ميزان مكانيزم هاي رشديافته در افراد بهنجار بيشتر از افراد مبتلا به وسواس است.
نتيجه گيري: اولا بين بيش حمايت كنندگي و كمتر پاسخ گو بودن والدين و علايم اختلال وسواسي- اجباري همبستگي وجود دارد. ثانيا درمان اختلال وسواسي- اجباري با افزايش قابل ملاحظه استفاده از مكانيزم هاي دفاعي رشد يافته همراه است.

 
كليد واژه: اختلال وسواسي- اجباري، سبك هاي دلبستگي، ‏مكانيزم هاي دفاعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مجله علوم رفتاري بهار 1387; 2(1):61-66.
 
تاثير آموزش به شيوه ايفاي نقش بر بهبود تصور از خود نوجوانان
 
ملازماني علي*,فتحي آشتياني علي
 
* دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله، مركز تحقيقات علوم رفتاري، گروه روانشناسي
 
 

مقدمه: اين تحقيق با هدف بررسي تاثير آموزش به شيوه ايفاي نقش بر بهبود تصور از خود نوجوانان دختر كاركنان سپاه انجام شده است.
روش: ابتدا كليه دانش آموزان يكي از مراكز آموزشي در مقطع راهنمايي با روش نمونه گيري سرشماري پرسشنامه تصور از خود بك را تكميل كردند. در مرحله بعد، 202 نفر در هر سه پايه تحصيلي كه پايين ترين نمرات را در مقايسه با ساير اعضا گروه كسب كرده بودند، برگزيده شدند و به طور تصادفي در دو گروه آزمايشي و كنترل جايگزين شدند (101 نفر گروه آزمايش و 101 نفر گروه كنترل). براي گروه آزمايش در سه پايه تحصيلي بطور جداگانه، شش جلسه 90 دقيقه اي آموزش به شيوه ايفاي نقش برگزار گرديد. در پايان آموزش هر دو گروه آموزشي و كنترل مجددا مورد آزمون قرار گرفتند. براي تحليل داده ها از شيوه تحليل اختلاف ميانگين نمره هاي بدست آمده در پيش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون
t بهره گرفته شد.
يافته ها: يافته هاي بدست آمده نشان داد؛ بين تصور از خود دانش آموزاني كه تحت آموزش با روش ايفاي نقش قرار گرفتند با دانش آموزاني كه چنين آموزشي را دريافت نكرده اند، تفاوت معني دار وجود دارد.
نتيجه گيري: از روش آموزش به شيوه ايفاي نقش مي توان به عنوان روشي كارآمد در بهبود تصور از خود نوجوانان دختر استفاده نمود.

 
كليد واژه: تصور از خود، نوجوان، ايفاي نقش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 8 : مجله علوم رفتاري بهار 1387; 2(1):67-73.
 
نشخوار فكري: آغاز و دوام افسردگي
 
يوسفي زهرا*,بهرامي فاطمه,محرابي حسين علي
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر به بررسي نقش نشخوار فكري، و باورهاي مثبت و منفي فراشناخت مربوط به نشخوار فكري در شروع و دوام افسردگي در بين دانشجويان دانشگاه اصفهان پرداخت.
روش: اين پژوهش از نوع پژوهش هاي همبستگي چندمتغيري بود. جامعه آماري كليه دانشجويان دانشگاه اصفهان بودند. نمونه آماري 120 دانشجوي دختر و پسر (60 و 60) بودند كه به صورت تصادفي انتخاب شدند. ابزارهاي اين پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه افسردگي بك، مقياس هاي باورهاي فراشناخت مثبت و منفي نشخوار فكري و پرسشنامه نشخوار فكري. داده هاي به دست آمده به كمك همبستگي و رگرسيون گام به گام مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: تحليل آزمون همبستگي و تحليل رگرسيون نشان داد كه بين افسردگي و نشخوار فكري ضريب همبستگي
(r=0.74)، بين افسردگي و باورهاي مثبت (r=0.53) و بين افسردگي و باورهاي منفي ضريب همبستگي (r=0.56) وجود دارد. (p<0.05). همچنين نتايج نشان داد كه بين نشخوار فكري و باورهاي مثبت ضريب همبستگي (r=0.48) و بين نشخوار فكري و باورهاي منفي ضريب همبستگي خالص (r=0.58) وجود دارد. نتايج تحليل رگرسيون نيز حاكي از آن است كه نشخوار فكري به تنهايي مي تواند 54 درصد تغييرات افسردگي را پيش بيني كند. با ورود باور مثبت به تحليل، اين عدد به 57.9 درصد مي رسد و هنگام ورود باور منفي به تحليل، اين رقم به 61 درصد مي رسد. به اين ترتيب سهم نشخوار فكري در شكل گيري افسردگي 54 درصد، سهم باورهاي مثبت 3.9 درصد و سهم باورهاي منفي 3.1 درصد است.
نتيجه گيري: يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه نشخوار فكري، باورهاي مثبت و منفي فراشناخت مي توانند پيش بيني كننده افسردگي باشنند.

 
كليد واژه: نشخوار فکري، باورهاي مثبت و منفي فراشناخت، افسردگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 10 : مجله علوم رفتاري بهار 1387; 2(1):83-96.
 
والدين، خود و ديگران مهم: منابع تصور از خدا
 
صادقي منصوره السادات*,مظاهري محمدعلي,ملك عسگر سعاده
 
* دانشگاه شهيد بهشتي، تهران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه تصور از خدا با تصور از والدين، خود و ديگران مهم در دختران و پسران دانشجو طراحي و اجرا گرديد.
روش: تعداد 240 نفر دانشجو (118 پسر و 124 دختر) به عنوان نمونه غيراحتمالي در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه موضوعهاي رابطه؛ تصور از خدا، والدين، خود و ديگران مهم (بر اساس پرسشنامه مظاهري و همكاران، 1384؛ بازسازي مقياس لارنس، 1997) را تكميل نمودند.
يافته ها: نتايج تجزيه و تحليل داده هاي تحقيق حاضر با استفاده از آزمون همبستگي پيرسون همبستگي معنادار بين متغيرها را نشان داد. با استفاده از تحليل رگرسيون نشان داده شد كه متغيرهاي تصور از والدين و تصور از خود نسبت به متغير تصور از ديگران مهم پيش بيني كننده هاي معتبرتري براي تصور از خدا هستند و بيشترين سهم واريانس در پيش بيني تصور از خدا ابتدا تصور از والدين و سپس تصور از خود مي باشد. همچنين نتايج تحليل داده ها با استفاده از آزمون
t نشان داد كه تفاوت ميانگين نمرات تصور از خدا، والدين، خود و ديگران مهم در دختران و پسران به گونه اي معنادار است كه در مجموع دختران تصورشان از موضوعهاي رابطه والدين، خود و خدا نسبت به پسران بهتر و مثبت تر است. تحليل رگرسيون نشان داد كه سهم واريانس اين متغيرها در پيش بيني تصور از خدا در بين دو جنس متفاوت است. به عبارت ديگر در حالي كه نقش تصور از والدين و خود در پيش بيني تصور از خدا در دختران بيشتر از پسران است، نقش تصور از والدين در پيش بيني تصور از خود در پسران بيشتر از دختران است.
نتيجه گيري: در تبيين نتايج به دست آمده به كيفيت ارتباط والد- فرزند و نقش نظريه هاي دلبستگي و روابط موضوعي در شكل گيري تصور از والدين و در پي آن تصور از خود و خدا اشاره شده است. تفاوت ديدگاههاي ارزشي و اخلاقي در دو جنس، تفاوت در سبكهاي تربيتي و تربيت ديني نيز دليل احتمالي تفاوت بين دو جنس مي باشد.

 
كليد واژه: تصور از خدا، تصور از والدين، تصور از خود، تصور از ديگران مهم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
سه شنبه 19 اردیبهشت 1391  9:24 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها