پاسخ به:مقالات روانشناسی
مقدمه: بيش فعالي / نقص توجه(ADHD) ، اختلال مزمن و آسيب زايي است كه از كودكي تا بزرگسالي ادامه مي يابد. اين پژوهش به منظور مقايسه كاركردهاي خانوادگي مادران داراي فرزندان سالم و ADHD و بررسي تاثير آموزش حل مساله بر كاركردهاي خانوادگي مادران داراي كودكان ADHD انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمايشي با گروه كنترل است. نمونه آماري، 8 مادر ADHD و 12 مادر سالم با استفاده از نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و پس از همتاسازي به لحاظ سن و جنس در دو گروه قرار گرفتند. قبل و بعد از آموزش حل مساله به روش بدل و لانكس، آزمودني ها پرسش نامه كاركرد خانوادگي را تكميل نمودند. براي تحليل داده ها از برنامه هاي آماري SPSS 15 و براي تحليل فرضيه ها از آزمون T مستقل استفاده شد. يافته ها: كاركردهاي خانوادگي مادران با فرزندان سالم در مقايسه با مادران داراي كودكان ADHD مختل بود (P<0.05). به علاوه، آموزش حل مساله به مادران ADHD كاركرد خانوادگي آنها را بهبود بخشيد؛ به خصوص اين آموزش قدرت حل مساله، نقش هاي والدي، كنترل رفتار و كاركرد كلي آنها را افزايش داد (P<0.05)، اما تغيير معني داري در پاسخ دهي عاطفي، ارتباط و حمايت عاطفي به وجود نياورد (P>0.05) كه بيانگر حساسيت و اثرات عوامل متعدد بر كاركردهاي خانواده است. نتيجه گيري: كاركرد خانوادگي مادران داراي كودكان ADHD به مراتب ضعيف تر از مادران داراي فرزند سالم است و آموزش مهارت هاي حل مساله، كاركرد خانوادگي مادران ADHD به خصوص قدرت حل مساله، نقش والدي، كنترل رفتار و عملكرد كلي آنها را بهبود مي بخشد.
نسخه قابل چاپ
مقدمه: اين مطالعه به منظور تعيين اثربخشي مصاحبه انگيزشي بر خودكارآمدي سبك زندگي مربوط به وزن در مردان انجام شد. روش: پژوهش حاضر مطالعه اي تجربي با طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه كنترل است كه در زمان هاي مختلف روي 40 نفر با مشكل اضافه وزن و چاقي (نمايه توده بدني بيش از 25) در شركت پلي آكريل شهر اصفهان در سال 88-1387 اجرا شد. افراد از طريق نمونه گيري تصادفي انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش (20 نفر) و كنترل (20 نفر) قرار گرفتند. مداخله شامل پنج جلسه مصاحبه انگيزشي گروهي، به همراه برنامه كنترل وزن به گروه آزمايش ارايه شد. داده هاي به دست آمده از طريق پرسش نامه كارآمدي سبك زندگي مربوط به وزن، با استفاده از آزمون هاي آماري آناليز كوواريانس و T وابسته مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: نمره گروه دريافت كننده مصاحبه انگيزشي نسبت به گروه كنترل، در مقياس خودكارآمدي كلي سبك زندگي مربوط به وزن (P=0.0001) و همه خرده مقياس هاي آن شامل دسترسي به مواد غذايي (P=0.0001)، فشارهاي اجتماعي (P=0.0001)، ناراحتي جسماني (P=0.006)، هيجانات منفي (P=0.002) و فعاليت هاي مثبت و سرگرم كننده (P=0.0001)، به طور معني داري بيشتر بود. نتيجه گيري: افزودن مصاحبه انگيزشي به برنامه هاي كنترل وزن معمول مي تواند خودكارآمدي سبك زندگي مربوط به وزن را به عنوان شاخص پيش بيني كننده كاهش وزن، افزايش دهد.
مقدمه: هدف اصلي اين مطالعه، بررسي مقايسه اي تاثير آموزش بهداشت بلوغ از طريق منابع موثق آموزش بلوغ بر رفتارهاي بهداشتي دختران مقطع راهنمايي يكي از شهرك هاي مسكوني منطقه يك شهر تهران بود. روش : اين پژوهش، مطالعه ا ي نيمه تجربي از نوع كارآزمايي ميداني است. جامعه و نمونه مورد مطالعه كليه دانش آموزان دختر مقطع دوم راهنمايي (132 نفر) مدارس دولتي يكي از شهرك هاي مسكوني شهر تهران بودند. ابتدا دانش آموزان پرسش نامه محقق ساخته را تكميل كردند. آنگاه با برنامه آموزشي يكسان، تمامي دانش آموزان مورد آموزش قرار گرفتند. برنامه آموزشي با استفاده از روش هاي آموزش چهره به چهره و بحث و گفت و گو طي يك جلسه حدودا 2.5 ساعته براي گروه ها اجرا شد. بعد از گذشت 3 ماه از پايان برنامه آموزشي، مجددا پرسش نامه ها توسط دانش آموزان تكميل شد. براي تجزيه و تحليل داده ها نيز از آزمون هاي پارامتري و غيرپارامتري،T زوجي، مجذور كاي و ANOVA استفاده شد. يافته ها: بين ميانگين نمره كل رفتارهاي بهداشتي، در مرحله قبل از مداخله، در سه گروه مورد تفاوتي وجود نداشت، ولي در مرحله بعد از آموزش، در سه گروه تفاوت معني دار بود (P<0.05). همچنين، در مقايسه ميانگين نمرات قبل و بعد در هر گروه، در هر سه گروه تفاوت معني دار بود (P<0.05 گروه مادران، P<0.001گروه معلمان، P<0.001 گروه پرستاران). نتيجه گيري: آموزش از طريق پرستار بهداشت از آموزش از طريق مادران و معلمان موثرتر است و منجر به بهبود و ارتقاي رفتارهاي بهداشتي دختران نوجوان مي شود.
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي روايي و اعتباريابي مقياس مقابله با بحران اندلر و پارکر انجام شد. روش: نمونه آماري پژوهش 410 دانش آموز سال اول دبيرستان هاي مختلف شهر تبريز بودند که به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. نمونه ها با اجراي مقياس مقابله با بحران اندلر و پارکر و پرسش نامه شيوه هاي مقابله بيلينگز و موس مورد ارزيابي قرار گرفتند. براي بررسي روايي سازه، روش تحليل عاملي اکتشافي و تجزيه به مولفه هاي اصلي مورد استفاده قرار گرفت و براي محاسبه اعتبار از روش بازآزمايي، دو نيمه سازي و آلفاي کرونباخ استفاده شد. يافته ها: مولفه هاي به دست آمده %58 کل واريانس را تبيين کردند. نتيجه گيري: تعداد عامل هاي استخراج شده نهايي، عوامل اصلي مورد توافق اندلر و پارکر را به دست مي دهد که با نتايج تحليل عاملي پژوهش حاضر تا حد بسيار بالايي هماهنگي دارد و نشان مي دهد که اين مقياس از روايي مناسبي برخوردار است. بين عوامل مقياس نيز هماهنگي و همبستگي وجود دارد. ابزار و مقياس هاي فرعي آن از اعتبار و روايي قابل قبول برخوردار است.
مقدمه: هدف اين پژوهش، تعيين تاثير غني سازي روابط بر بهبود کيفيت روابط زناشويي زوجين بود. روش: اين پژوهش نيمه تجربي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. 36 زوج از مراجعان به مرکز جامع پزشکي و مشاوره اصفهان در سال ???? در دو گروه آزمايش (20 نفر) و گواه (16 زوج) به طور تصادفي قرار گرفتند. متغير مستقل غني سازي روابط بود که در 8 جلسه روي گروه آزمايش انجام شد؛ در گروه گواه هيچ مداخله اي صورت نگرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه سازگاري زناشويي(RDAS) بود. براي تحليل داده ها از تحليل کوواريانس استفاده شد. يافته ها: غني سازي روابط بر بهبود نمره کل کيفيت زناشويي زوجين (P<0.05) و ابعاد آن شامل توافق زناشويي (P<0.01)، رضايت زناشويي (P<0.01) و انسجام زناشويي (P<0.01) موثر بوده است. طبق نتايج پيگيري پس از يک ماه، بين گروه آزمايش و گواه در ميزان کيفيت روابط زناشويي و ابعاد آن تفاوت وجود دشت (P<0.001) و اثر غني سازي بعد از يک ماه باقي مانده بود. نتيجه گيري: مهارت هاي غني سازي روابط، کيفيت روابط زناشويي را افزايش مي دهد.
مقدمه: اين پژوهش به منظور مقايسه راهبردهاي مقابله اي با سبک هاي شخصيتي در دانشجويان افسرده و غيرافسرده ساکن در خوابگاه انجام شد. روش: 215 دانشجوي دختر ساکن در خوابگاه هاي علوم پزشکي ايران به شيوه نمونه گيري خوشه اي تصادفي انتخاب شدند. پرسش نامه هاي راهبردهاي مقابله اي بيلينگز و موس، سب کهاي شخصيتي نئو و مقياس افسردگي بک در آنها به اجرا درآمد. داده ها با استفاده از تحليل واريانس و رگرسيون خطي تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: دانشجويان افسرده در مقايسه با دانشجويان غيرافسرده از راهبرد حل مساله، ارزيابي شناختي و مهار جسماني بيشتري استفاده کردند؛ از طرفي، دانشجويان افسرده در مقايسه با غيرافسرده از نظر ويژگي هاي شخصيتي با هم تفاوت معني دار نشان دادند. نتيجه گيري: بين راهبردهاي مقابله و ويژگي هاي شخصيتي روان نژندي، برونگرايي و بازبودن به تجربه ها با افسردگي رابطه وجود دارد.
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي درمان شناختي - رفتاري با آموزش مهارت حل مساله در کاهش علايم اضطراب امتحان دختران مقطع دبيرستان انجام شد. روش: اين پژوهش از نوع آزمايشي با طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه کليه دانش آموزان دختر پايه اول تا سوم مقطع دبيرستان شهرستان فريدونکنار در استان مازندران بودند. 30 دانش آموز داراي اضطراب امتحان پس از اجراي آزمون تشخيصي (پرسش نامه اضطراب امتحانTAI ) به شيوه نمونه گيري خوشه اي به طور تصادفي انتخاب و به صورت تصادفي تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل به طور برابر (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودني هاي گروه آزمايش به مدت 10 جلسه، تحت درمان شناختي - رفتاري با آموزش مهارت حل مساله قرار گرفتند، گروه کنترل هيچ مداخله اي دريافت نکردند. داده هاي به دست آمده با استفاده از روش آماري کوواريانس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: علايم اضطراب امتحان در آزمودني هاي گروه آزمايش در مقايسه با گروه کنترل به طور معناداري کاهش يافت (p<0.001). نتيجه گيري: روش هاي درمان شناختي - رفتاري با آموزش مهارت حل مساله راهبردهايي کارآمد و سودمند در کاهش اضطراب امتحان و بهبود کارکرد تحصيلي دانش آموزان دبيرستاني هستند.
مقدمه: اين مطالعه هدف بررسي رابطه اختلال تنيدگي پس آسيبي و شيوه هاي مقابله اي با نشانه هاي جسماني و روان شناختي تنيدگي مزمن انجام شد. روش: 452 جانباز با شدت آسيب 25 تا 70 درصد (مطابق استاندارد سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران که در پرونده افراد ثبت شده بود) به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نظام دار (بر اساس شدت آسيب) از ميان جامعه جانبازان شهر قم انتخاب شدند. ابزار مطالعه پرسش نامه شيوه هاي مقابله اي شيير و کارور (شکل کوتاه)، مقياس نشانه هاي پس آسيبي و چک ليست نشانه هاي تنيدگي مزمن بودند. يافته ها: اختلال تنيدگي پس آسيبي، شيوه هاي نارسا و هيجان مدار مقابله و سکونت در منطقه 1 شهر قم، با نشانه هاي تنيدگي مزمن رابطه داشتند و آن را پيش بيني کردند. نتيجه گيري: مقابله درمانگري و درمان دارويي همزمان مي توانند به جانبازان براي دست يابي به سلامت رواني و جسماني کمک کنند.
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور ارزيابي ارتباط آزمون شخصيتي NEO-PI-R با پرسشنامه SCL-90-R ارزيابي کارآمدي اين آزمون در بررسي شاخص هاي مربوط به بهداشت رواني که به عنوان علايم اوليه اختلالات شايع روان پزشکي قلمداد مي شوند، انجام شد. روش: 500 دانشجوي دختر و پسر دانشگاه هاي تبريز و شيراز در سال تحصيلي ??-???? به روش تصادفي ساده انتخاب شدند. آزمون هاي NEO-PI-R و SCL-90-R بر روي نمونه ها به اجرا درآمد. از روش تحليل رگرسيون، ضريب همبستگي پيرسون و آزمون T مستقل براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شد. يافته ها: عامل روان نژندي (N) با بالاترين توان، تمامي شاخص هاي مربوط به SCL-90-R را پيش بيني نمود. در مجموع، عوامل اصلي شخصيت بهترين و بالاترين پيش بيني ها را به ترتيب در مورد شاخص هاي جسماني کردن، وسواس جبري و هراس داشتند. نتيجه گيري: مي توان از مقياس ها و عوامل اصلي پرسش نامه نئو به عنوان شاخصي در ارزيابي بهداشت رواني و حتي بررسي علايم بارز مربوط به اختلالات محور I روان پزشکي استفاده کرد.
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه بين سبک هاي دلبستگي و نگراني هاي مربوط به وزن در دختران نوجوان انجام شد. روش: اين مطالعه توصيفي - همبستگي روي نمونه 322 نفري از دانش آموزان رياضي، علوم تجربي و علوم انساني مقاطع اول، دوم و سوم دبيرستان هاي شيراز که با روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند، انجام گرفت. پس از يک بررسي مقدماتي و تعيين قابليت اعتماد و اعتبار ابزارها، اجراي اصلي به ترتيب با استفاده از پرسش نامه ويژگي هاي فردي آزمودني، دلبستگي بزرگسالان هازان و شيور؛ نسخه جديد (1993)، پرسش نامه نگراني هاي مربوط به وزن کيلن، پرسش نامه افسردگي بک و نيز اندازه گيري قد و وزن براي به دست آوردن شاخص توده بدني صورت گرفت. براي تحليل داده هاي پژوهش از تحليل واريانس و آزمون تعقيبي شفه استفاده شده است. يافته ها: دختران داراي سبک دلبستگي ناايمن (اجتنابي و اضطرابي / دوسوگرا) در مقايسه با دختران داراي سبک دلبستگي ايمن، نگراني مربوط به وزن بيشتري داشتند. بين ميانگين نمرات نگراني مربوط به وزن افراد داراي سبک دلبستگي اضطرابي / دوسوگرا و اجتنابي تفاوت معني دار وجود نداشت. تعامل سبک دلبستگي و شاخص توده بدني ميزان نگراني به وزن اثر معني داري نداشت. نتيجه گيري: شناخت سبک هاي دلبستگي مي تواند به عنوان متغير معمي براي پيش بيني نگراني مربوط به وزن و از سويي آسيب پذيري نسبت به اختلالات تغذيه نقش مهمي ايفا کند
مقدمه: با توجه به پذيرش حجاب به عنوان يک از احکام مهم و اساسي براي بانوان در دين مبين اسلام و نقش آن در استقلال فکري، سياسي و اجتماعي جامعه، اين تحقيق با هدف مقايسه ديدگاه جوانان و ميانسالان درباره حجاب برتر 84 صورت گرفت. روش: اين مطالعه از نوع مطالعات زمينه يابي مقطعي است. 823 نفر از جوانان و ميانسالان مراجعه کننده به مراکز درماني يکي از دانشگاه هاي علوم پزشکي تهران در سال ???? جامعه آماري مطالعه را تشکيل دادند. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه محقق ساخته بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ?? و روش هاي آماري فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار و آزمون مجذور کاي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها: تفاوت معني دار (p<0.01) بين ديدگاه جوانان و ميانسالان نسبت به ضرورت رعايت حجاب توسط بانوان، ميزان آشنايي با شرايط پوشش صحيح اسلامي، بهترين نوع پوشش براي بانوان جامعه، ايجاد محدوديت در فعاليت هاي زنان در صورت استفاده از چادر وجود داشت. نتيجه گيري: توجه بيشتر به فرهنگ اصيل اسلامي و سرمايه گذاري در فعاليت هاي فرهنگي و هويت واقعي بخشيدن به شخصيت زن مسلمان در جهت شناخت و پذيرش ارزش هاي اسلامي و انتقال صحيح آن به نسل آينده لازم و ضروري است.
مقدمه: هدف اين پژوهش بررسي اثربخشي مداخله شناختي - رفتاري بر پاسخ هاي مقابله اي و راهبردهاي تنظيم شناختي هيجانات در زنان بود. روش: اين پژوهش يک مطالعه نيمه تجربي همراه پيش آزمون - پس آزمون و پيگيري است. از ميان کارمندان زن داوطلب دانشگاه الزهرا (س)، 58 نفر به طور تصادفي در دو گروه آزمايشي و ليست انتظار قرار گرفتند (n=29). 12 جلسه سه ساعته آموزش درمان شناختي - رفتاري به شيوه گروهي براي هر دو گروه در زمان هاي متفاوت به اجرا درآمد. از پرسش نامه پاسخ هاي مقابله اي و پرسش نامه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجانات براي جمع آوري داده ها استفاده شد. داده ها با آزمون هاي Tمستقل، تحليل کوواريانس و اندازه گيري مکرر تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: تحليل يافته ها مبتني بر آزمون هاي t مستقل، تحليل کوواريانس و اندازه گيري مکرر نشان داد که مداخله اين پژوهش موجب تفاوت معناداري در مقياس هاي پاسخ مقابله اي و راهبردهاي تنظيم شناختي هيجانات نشان داده است. نتيجه گيري: اجراي مداخله شناختي - رفتاري موجب افزايش استفاده از پاسخ هاي مقابله اي مساله مدار، راهبردهاي شناختي متمرکز بر برنامه ريزي، بازنگري و ارزيابي مجدد به صورت مثبت در تنظيم هيجانات و نيز کاهش استفاده از پاسخ هاي مقابله اي هيجان مدار و راهبردهاي شناختي خودسرزنشگري، نشخوار ذهني، فاجعه آميز کردن در تنظيم شناختي هيجانات مي شود.
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه سلامت عمومي و هوش هيجاني مديران زن و مرد مدارس راهنمايي شهر تهران و ارتباط آن با رضايت شغلي معلمان آن مدارس انجام شد. روش: 61 مدير مرد و 52 مدير زن از مدارس راهنمايي نواحي 19 گانه شهر تهران و 339 معلم زيرنظر همان مديران به صورت تصادفي انتخاب شدند. پرسش نامه هاي سلامت عمومي گلدبرگ، هوش هيجاني شرينک و رضايت شغلي قاسمي مورد استفاده قرار گرفتند. براي تجزيه و تحليل داده ها از آزمون هاي ضريب همبستگي پيرسون، تحليل رگرسيون، t مستقل و تحليل واريانس دو عاملي استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داد که: رابطه مثبتي بين سلامت عمومي و هوش هيجاني و رابطه منفي بين سن و سلامت عمومي در مديران مدارس وجود دارد. هوش هيجاني مديران زن بالاتر از مديران مرد است. در مدارسي که هوش هيجاني مديران آنها بالا است، نسبت به مدارسي که هوش هيجاني مديران آنها پايين تر است، رضايت شغلي معلمان بالاتر است و جنسيت و هوش هيجاني مديران، اثر تعاملي بر سلامت عمومي آنها دارند. نتيجه گيري: سلامت عمومي با هوش هيجاني رابطه مثبت داشته و مديراني که از هوش هيجاني بالاتري برخوردارند، هم از سلامت عمومي بالاتري برخوردارند و هم در تعامل و ارتباط با معلمان، مي توانند روابط بين فردي سالمتر و موفق تري برقرار نمايند.
مقدمه: تشخيص باليني زود هنگام اختلالات شناختي سالمندان مي تواند موجب مداخله به موقع شود. هدف از اين مطالعه بررسي کارکردهاي شناختي - اجرايي سالمندان ايراني با استفاده از آزمون هاي باليني بود. روش: اين مطالعه به صورت مقايسه با نمونه گيري تصادفي طبقه بندي شده در سال 1386 در ??? سالمند استان قم انجام شد. ابزار مورد استفاده آزمون معاينه مختصر وضعيت شناختي و آزمون هاي ارزيابي عملکردهاي شناختي - اجرايي قطعه پيشاني مغز (آزمون رديابي، آزمون فراخناي اعداد و آزمون رواني کلامي) بود. آزمون هاي آماري تحليل واريانس و تي مستقل براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شد. يافته ها: معاينه مختصر وضعيت شناختي از سن، جنس و تحصيلات تاثير مي پذيرفت (P<0.01) . کارايي ساير آزمون هاي مورد استفاده در دو جنس تفاوت نداشت (P>0.05). حافظه کاري، رواني کلامي - معنايي در سنين کمتر و تحصيلات بالاتر کارايي بالاتري داشتند (P<0.01). سرعت رواني - حرکتي (آزمون رديابي - بخش نخست) ارتباط معني داري با تحصيلات داشت (P<0.01). وليکن انعطاف پذيري شناختي (آزمون رديابي - بخش دوم) چنين ارتباطي را نشان نداد (P>0.05). نتيجه گيري: کارايي حافظه کاري با افزايش سن، کاهش مي يابد و در کليه ارزيابي هاي مربوط به کارکردهاي شناختي بايد نقش تحصيلات را در نظر گرفت. تحصيلات يک عامل محافظتي در برابر زوال شناختي ناشي از سالمندي است.
مقدمه: در طول تاريخ همواره نوعي تعامل بين تغييرات نگرشي خانواده، جامعه و خرده نظام هاي مربوط به آن وجود داشته است. نگرش نسل هاي مختلف به مقوله هاي مهم مربوط به خانواده، ملاکي براي بررسي تغييرات و تفاوت نسلي در نظر گرفته مي شود. بر اين اساس مطالعه حاضر با هدف مقايسه نظام ارزشي دو نسل انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر توصيفي از نوع پس رويدادي است. نمونه مطالعه 200 نفر شامل 50 پدر، 50 مادر، 50 دختر و 50 پسر پايه سوم متوسطه مي بودند. ابزار مورد پرسش نامه نظام ارزشي بود. داده هاي به دست آمده با استفاده از آزمون t مورد تجربه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: نتايج به دست آمده از مقايسه ترجيح نظام ارزشي والدين و فرزندان بيانگر تفاوت معني دار (p<0.05) بين والدين و فرزندان از نظر ارزش فردي بود. نتايج به دست آمده از مقايسه شدت جهت گيري ارزشي والدين و فرزندان بيانگر تفاوت معني دار (p<0.05) بين والدين و فرزندان از نظر ارزش خانوادگي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، هنري و ديني بود. نتيجه گيري: عدم وجود تفاوت معني دار از نظر اغلب مقوله هاي نظام ارزشي بين والدين و فرزندان بيانگر همساني نظام ارزشي بين دو نسل است. همچنين، بالاتر بودن شدت جهت گيري ارزشي والدين نسبت به فرزندان بيانگر ريشه دارتر بودن نظام ارزش ها در آنها و پايبندتر بودن والدين به ارزش ها است.