مقالات روانشناسی

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

6 : مجله روانشناسي پاييز 1383; 8(3 (پياپي 31)):294-312.

رابطه پيشرفت تحصيلي با فعاليت هاي بعد از مدرسه

امين زاده انوشه,سرمد زهره

پژوهش حاضر، رابطه "پيشرفت تحصيلي" با سه فعاليت عمده بعد از مدرسه: "تکليف مدرسه"، "فعاليت هاي فوق برنامه" و "مشاده تلويزيون" را بررسي کرده است. متغيرهاي "هوش" "انگيزش پيشرفت" "تعداد فرزندان خانواده" و "نوع مدرسه" (دولتي و غير انتفاعي) به عنوان متغيرهاي کنترل و متغيرهاي "جنس" دانش آموز و "سطح تحصيلات مادر" به عنوان متغيرهاي تعديل کننده در اين رابطه مورد بررسي قرار گرفته اند. نمونه شامل 121 دانش آموز دختر و پسر سال دوم دبيرستان رشته رياضي- فيزيک است. براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته تکليف مدرسه و فعاليت هاي فوق برنامه، "پرسشنامه انگيزش پيشرفت هرمانس" و "آزمون هوش ريون" استفاده شده است. نمرات رياضي در پايان دو ترم به عنوان متغير ملاک مورد استفاده قرار گرفته اند. نتايج پژوهش حاکي از آن است که متغير "هوش" نقش کنترل کنندگي و "سطح تحصيلات مادر" نقش تعديل کنندگي را در اين رابطه دارند. با کنترل متغير هوش هيچ يک از فعاليتهاي بعد از مدرسه رابطه معني داري با پيشرفت تحصيلي نداشته اند و با حذف اين متغير، مقدار تکليف انجام شده با پيشرفت تحصيلي رابطه معني داري را نشان داده است. فعاليت هاي فوق برنامه خارج از مدرسه از طريق رابطه انحنايي تغييرات پيشرفت تحصيلي را تبيين کرده اند. به طور کلي افزايش مقدار تکليف انجام شده و فعاليت هاي فوق برنامه خارج از مدرسه موجب ارتقاء سطح پيشرفت تحصيلي شده است.

كليد واژه: تكليف مدرسه، فعاليت هاي فوق برنامه، مشاهده تلويزيون، پيشرفت تحصيلي

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:07 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

1 : مجله روانشناسي تابستان 1383; 8(2 (پياپي 30)):114-127.

بررسي ساخت خانواده دختران فراري و اثربخشي خانواده درماني و درمانگري حمايتي در تغيير آن

حميدي فريده,افروز غلامعلي,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم,كيامنش عليرضا

پژوهش حاضر در مرحله اول به بررسي ساخت خانواده دختران فراري و نيز چگونگي عملکرد آنها در سه سازه "نقش هاي خانوادگي"، "حل مشکل" و "ابراز عواطف" مي پردازد. بدين منظور 50 نفر از دختران فراري در مجتمع قضايي ارشاد، مداخله در بحران بهزيستي، خانه ريحانه، کانون اصلاح و تربيت و آموزش و پرورش منطقه يک شهر تهران انتخاب شدند. در مرحله دوم جهت کاربرد مداخلات درماني (خانواده درماني سيستمي و روان درمانگري حمايتي) پانزده نفر از آنان که بر اساس نمره کل مقياس سنجش خانواده مک مستر که داراي هنجار ايراني است، داراي ساخت خانوادگي ناکار آمد بودند، به همراه خانواده هاي خود در ده جلسه درماني شرکت کردند. نتايج براساس آزمون هاي آماري Z براي مقايسه نسبت ها و مقايسه ميانگين هاي همبسته (پيش آزمون، پس آزمون ها) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها نشان مي دهد که: ساخت خانواده دختران فراري ناکار آمد است. دختران فراري و خانواده هايشان در سازه هاي "نقش هاي خانوادگي"، "حل مشکل"، "ابراز عواطف" عملکردي پائين تر از هنجار جامعه دارند. کاربرد خانواده درماني سيستمي به همراه درمانگري حمايتي منجر به بهبود ساخت خانواده دختران فراري و عملکرد آنان مي گردد.

كليد واژه: ساخت خانواده، دختران فراري، خانواده درماني، درمانگري حمايتي

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:09 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

3 : مجله روانشناسي تابستان 1383; 8(2 (پياپي 30)):144-157.

تاثير دانش فراشناختي و آموزش روش خودپرسشگري هدايت شده بر عملكرد حل مسئله كودكان: يك رويكرد فرايند گرا

صالحي جواد,سيف علي اكبر,دلاور علي,كريمي يوسف

به منظور بررسي تاثير ميزان دانش فراشناختي، نحوه کلامي کردن تفکر، و نيز اثر تعاملي اين دو بر عملکرد حل مسئله کودکان، با استفاده از يک طرح عاملي 4×2 (نحوه کلامي کردن تفکر داراي 4 سطح × ميزان دانش فراشناختي داراي 2 سطح) 64 دانش آموز پايه دوم راهنمايي از دو سطح دانش فراشناختي زياد و کم به هنگام حل مسايل هندسه ملزم به انجام 3 نوع کلامي کردن تفکر (خودپرسشگري هدايت شده، خودپرسشگري هدايت نشده، و خودگويي) شدند، که نتايج در مقايسه با يک گروه کنترل (بدون بيان کلامي افکار) مورد تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از اجراي اين آزمايش سه يافته اساسي را آشکار ساخت: 1) صرفنظر از نحوه کلامي کردن تفکر، کودکان داراي دانش فراشناختي زياد در حل مسئله بهتر از کودکان داراي دانش فراشناختي کم عمل کردند؛ 2) کودکاني که ملزم به انجام خودپرسشگري هدايت شده بودند در حل مسئله بهتر از آزمودنيهاي ملزم به خودگويي صرف و گروه کنترل عمل کردند؛ و 3) معلوم شد که تاثير مثبت کلامي کردن فکر بر عملکرد حل مسئله بستگي به ميزان دانش فراشناختي فرد دارد؛ يعني، کودکان داراي دانش فرا شناختي زياد، در مقايسه با کودکان داراي دانش فراشناختي کم، به هنگام حل مسئله مي توانند بهره بيشتري از به کلام در آوردن افکار خود ببرند. يافته اخير مؤيد اين فرضيه است که بيان کلامي فکر في نفسه تاثيري بر عملکرد حل مسئله ندارد، بلکه از طريق متمرکز نمودن توجه فرد بر روند پردازش مسئله و در نتيجه راه اندازي فرايندهاي فراشناختي است که باعث ارتقاء عملکرد مي گردد.

كليد واژه: فراشناخت، خودپرسشگري هدايت شده، حل مسئله.

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:09 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

4 : مجله روانشناسي تابستان 1383; 8(2 (پياپي 30)):158-172.

بررسي رابطه كيفيت دلبستگي و هوش هيجاني در دانش آموزان تيزهوش و عادي

حكيم جوادي منصور*,اژه اي جواد

* دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران

تحقيق حاضر به بررسي رابطه کيفيت دلبستگي و هوش هيجاني در دانش آموزان تيزهوش و عادي مي پردازد. در اين بررسي 245 آزمودني پسر و 255 آزمودني دختر پس از تعيين ميزان بهره هوشي به وسيله آزمون "و- ام- ت- اي" (اژه اي، 1980) به پرسشنامه کيفيت دلبستگي (گرين برگ، 1995) و سياهه هوش هيجاني (بار- اُن، 1997) پاسخ دادند. نتايج تحليل رگرسيون در دو گروه نشان مي دهد که بين کيفيت دلبستگي و هوش هيجاني رابطه معناداري وجود دارد. ترتيب ورود متغيرها به معادله رگرسيون گام به گام در مورد گروه تيزهوش (بيگانگي از همسالان- اعتماد به مادر- بيگانگي از پدر- ارتباط با همسالان- سن) و در مورد گروه عادي (اعتماد به پدر، بيگانگي از مادر- اعتماد به همسالان- سن مادر) است. تحليل واريانس (ANOVA) مويد معناداري اثر جنس در هوش هيجاني بود. تحليل واريانس چند عاملي (MANOVA) نشان از معناداري اثر گروه بر جنس در زير مقياسهاي مقابله، حرمت خودپايدار، روابط بين فردي، خودآگاهي هيجاني و خودشکوفايي داشت. همينطور نتايج نشان از دلبستگي بيشتر تيزهوشان به همسالان و دلبستگي بيشتر گروه عادي به خانواده داشت. افزون بر اين، دختران داراي هوش هيجاني بيشتري از پسران بودند و کيفيت دلبستگي پيش بيني کننده خوبي براي ميزان هوش هيجاني بود.

كليد واژه: كيفيت دلبستگي، هوش هيجاني، دانش آموز، تيزهوش، عادي.

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:10 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

5 : مجله روانشناسي تابستان 1383; 8(2 (پياپي 30)):173-182.

بررسي ميزان سلامت رواني و تنيدگي در معتادان، قاچاقچيان مواد مخدر و افراد عادي

سهرابي نادره*

* دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شيراز

هدف از پژوهش حاضر بررسي مقايسه اي ميزان سلامت رواني در سه گروه معتادان، قاچاقچيان مواد مخدر و افراد عادي مي باشد. در هر کدام از گروهها 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب گرديد. ابزار پژوهش شامل فهرست( SCL-90-R (1980 و "مقياس افسردگي، اضطراب و تنيدگي" (DASS) (1995) بود. نتايج اين پژوهش نشان داد که معتادان نسبت به دو گروه ديگر از کمترين ميزان سلامت رواني برخوردارند. به علاوه نتايج نشان داد که گروه معتاد بيشترين تنيدگي را تحمل مي کنند. در کل نتايج اين پژوهش، نشان دهنده آن است که معتادان در بدترين شرايط رواني به سر مي برند و نيازمند بيشترين کمک و حمايت مي باشند.

كليد واژه: سلامت رواني، تنيدگي، معتادان، قاچاقچيان مواد مخدر، شيراز

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:10 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

6 : مجله روانشناسي تابستان 1383; 8(2 (پياپي 30)):183-204.

مطالعه لغوي عوامل شخصيت در زبان فارسي

‏فراهاني محمدنقي,فرزاد ولي اله,فتوحي محمود

"رويکرد لغوي براي طبقه بندي صفات شخصيت" در دامنه وسيعي در زبانهاي ديگر انجام شده است. نتيجه اين پژوهشها مدارک تکرار پذيري ساختار پنج عاملي را فراهم آورده است. پژوهشگران با توجه به نتايج مطالعات انجام شده بر آن شدند که اين مهم را در زبان فارسي بررسي کنند. براي تحقيق اين هدف، از بررسي چهار فرهنگ فارسي و چهل کتاب داستان از نويسندگان معروف و صاحب سبک حدود 12000 صفت گردآوري شد. پس از حذف داده هاي تکراري، مترادف، متضاد و ... سرانجام يک فهرست 74 واژه اي از صفات، در زبان فارسي فراهم آمد. براي هر يک از واژه ها يک عبارت به صورت اول شخص مفرد نوشته و پرسشنامه اي تنظيم شد. 360 نفر از دانشجويان دانشگاه هاي تهران به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه روي آنان اجرا گرديد. داده ها با روش تحليل مؤلفه هاي اصلي و چرخش وريمکس عاملي شد. نتيجه اين تحليل استخراج پنج عامل با بار عاملي 0.4 و بيشتر روي متغير بود. عامل ها با عنايت به محتواي ماده هاي آنها به ترتيب: "وجدان" (وظيفه شناسي) "گشودگي"، "روان رنجور خويي"، "درونگرايي" و "دينداري" نامگذاري شدند.

كليد واژه: عوامل شخصيت، رويكرد لغوي، زبان فارسي، طبقه بندي

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:10 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

1 : مجله روانشناسي بهار 1383; 8(1 (پياپي 29)):3-21.

اثر بخشي روش درماني آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي و حساسيت زدايي منظم در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان

ابوالقاسمي عباس,مهرابي زاده هنرمند مهناز,نجاريان بهمن,شكركن حسين

در اين پژوهش، اثر بخشي دو روش آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي حسايسيت زدايي منظم در درمان اضطراب امتحان دانش آموزان دوم دبيرستان شهر اهواز مورد بررسي قرار گرفت. نمونه اين پژوهش شامل 180 نفر از دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان بود كه بعد از مصاحبه باليني به طور تصادفي به گروههاي آزمايشي و كنترل گمارده شدند. در اين پژوهش شش گروه وجود داشت (هر گروه 30 نفر): دو گروه آموزش ايمن سازي در مقاابل تنيدگي (پسر و دختر)، دو گروه حساسيت زداديي منظم (پسر و دختر) و دو گروه كنترل (پسر و دختر). دو روش درماني آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي و حساسيت زداديي منظم به عنوان روش هاي مداخله بكار برده شد. سياهه اضطراب امتحان و مصاحبه روانشناختي به عنوان ابزارهاي تحقيق مورد استفاده قرار گرفتند. نتايج تحليل واريانس با اندازه هاي مكرر بر روي تفاضل نمره هاي پيش آزمون - پس آزمون و پيش آزمون - پيگيري نشان داد كه بين گروههاي آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي، حساسيت زدايي و گواه در اضطراب امتحان تفاوت معني داري وجود دارد. نتايج آزمون چند مقايسه اي توكي نيز نشان داد كه اضطراب امتحان در گروه هاي آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي و حساسيت زدايي منظم در مقايسه با گروه كنترل به طور معني داري كاهش يافت. نتايج حاصل از بررسي مقايسه اي روشهاي درماني نشان داد كه روش درماني آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي در كاهش مؤلفه نگراني اضطراب امتحان در مقايسه با روش حساسيت زدايي منظم، مؤثرتر و كارآمدتر است.

كليد واژه: اضطراب امتحان، آموزش ايمن سازي در مقابل تنيدگي، حساسيت زدايي منظم

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:10 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

2 : مجله روانشناسي بهار 1383; 8(1 (پياپي 29)):22-36.

رابطه سبك هاي يادگيري وابسته/ نابسته به زمينه و پيشرفت در يادگيري زبان انگليسي

الهي طاهره,آزادفلاح پرويز,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم

اين پژوهش در راستاي نظريه ويتكين و براساس الگوي وول فولك كه سبكهاي يادگيري را توجيه كننده بسياري از تفاوتهاي فردي در كلاس درس مي داند به بررسي ارتباط سبكهاي يادگيري وابسته / نابسته به زمينه و پيرفت در يادگيري زبان انگليسي مي پردازد. سبكهاي يادگيري روشهاي انفرادي مورد استفاده يادگيرنده براي پردازش اطلاعات و يادگيري مفاهيم تازه هستند. يادگيرندگان وابسته به زمينه، كلي گرا هستند و يادگيرندگان نابسته به زمينه، تحليلي عمل مي كنند. بر اين اساس 127 دانش آموز دختر و پسر پايه هاي دوم و سوم راهنمايي به صورت تصادفي چند مرحله اي از ميان دانش آموزان اين پايه ها در شهرستان خدابنده انتخاب و به آزمون گروهي اشكال نهفته (GEFT) پاسخ دادند. نمرات آنها در ترم اول سال تحصيلي 81 - 1380 در قرائت و گرامر زبان انگليسي به صورت جداگانه از ليست نمرات كلاسها استخراج شد و ميانگين اين دو نمره نيز به عنوان نمره كل محاسبه شد. تحليل نمرات با استفاده از تحليل رگر سيون نشان مي دهد كه سبكهاي يادگيري به ترتيب 20.9،21.9،22.6 درصد واريانس متغيرهاي وابسته (نمرات قرائت زبان انگليسي، نكات گرامري زبان انگليسي و نمره كل زبان انگليسي) را تبيين مي كند. همچنين از طريق آزمون t گروههاي مستقل تفاوت معناداري بين دختران و پسران درنمرات آزمون GEFT به دست نيامد. بنابر اين نمي توان گفت كه دختران نسبت به پسران از لحاظ سبكهاي يادگيري، وابسته تر به زمينه، نابسته به زمينه، هستند.

كليد واژه: سبك يادگيري ، وابسته به زمينه، نابسته به زمينه، زبان دوم ، انگليسي.

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:10 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

5 : مجله روانشناسي بهار 1383; 8(1 (پياپي 29)):70-85.

بررسي تاثير آموزش مهارتهاي حرفه اي بر ميزان رفتار سازشي و حرمت خود دانش آموزان كم توان ذهني

عسگري عباس علي,اژه اي جواد,آزادفلاح پرويز

پژوهش حاضر به منظور مقايسه تأثير آموزش مهارتهاي حرفه اي بر ميزان رفتار سازشي و حرمت خود نوجوانان عقب مانده ذهني شهر مشهد انجام گرفته است. فرض اساسي اين پژوهش آن است كه آموزش مهارتهاي حرفه اي سبب تعديل رفتار سازشي و افزايش حرمت خود، در افراد كم توان ذهني مي شود. خصيصه هاي مورد پژوهش عبارت از رفتار سازشي و حرمت خود است. نمونه مورد پژوهش 30 نفر بودند كه به روش تصادفي از بين حرفه آموزان كم توان ذهني انتخاب گرديدند. ابزار گردآوري اطلاعات تحقيق حاضر عارت بودند از: الف) مقياس رفتار سازشي انجمن امريكايي عقب ماندگي ذهني، براي تعيين ميزان رفتار سازشي و انطباقي در افراد كم توان ذهني و ب) سياهه حرمت خود كوپر - اسميت، براي ارزيابي ميزان حرمت خود كه هر دو توسط مشاور مركز و والدين و خود آزمودنيها پاسخ داده شدند. در اين پژوهش از طرح شبه تجربي پيش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمايشي براي آزمون فرضيه ها استفاده مي گردد. نتايج به دست آمده نشان داد كه: 1. آموزش مهارتهاي حرفه اي، رفتار سازشي نوجوانان كم توان ذهني آموزش پذير را بهبود مي بخشد(0.01>p) .آموزش مهارتهاي حرفه‌اي، حرمت خود نوجوانان كم توان ذهني آموزش پذير را افزايش مي دهد (0.01>p).ميزان تأثير آموزش مهارتهاي حرفه اي مختلف بر رفتار سازشي و حرمت خود كم توانان ذهني، يكسان است. نتايج بدست آمده پژوهش حاضر، تأثير آموزش مهارتهاي حرفه اي را در جهت كاهش رفتارهاي سازش نايافته و افزايش رفتارهاي سازشي مثبت و نيز حرمت خود افراد داراي كم تواني ذهني، نشان مي دهد. نتايج تحقيق در ارتباط با يافته هاي قبلي و نظريه هاي مربوط به بحث گذاشته شده است.

كليد واژه: مهارتهاي حرفه اي؛ عقب ماندگي ذهني؛ رفتار سازشي؛ حرمت خود.

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:10 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

6 : مجله روانشناسي بهار 1383; 8(1 (پياپي 29)):86-97.

تاثير ابعاد ادراك خود بر روابط اجتماعي با همسالان در نوجوانان مراكز آموزشي استعدادهاي درخشان و مدارس عادي

سيف ديبا,بشاش لعيا,لطيفيان مرتضي

هدف از تحقيق حاضر بررسي تأثير ابعاد چند گانه ادراك خود بر روابط اجتماعي نوجوانان سر آمد و عادي در محيط مدرسه بود. گروه نمونه از 190 دانش آموز كلاس سوم راهنمائي (88 دختر و 102 پسر) از دو مركز آموزشي استعدادهاي درخشان (83 نفر) و دو مدرسه دولتي همتا (107 نفر) انتخاب شدند. ادراك خود به وسيله مقياس نيمرخ ادراك خود براي نوجوانان و مقياس ادراك شايستگي هارتر تهيه شد. تحليل نتايج نشان داد كه مقياس مزبور در پنج بعد شايستگي تحصيلي، شايستگي اجتماعي، خود ارزشمندي كلي، شايستگي ورزشي و اداره رفتار، ادراك خود را مورد سنجش قرار مي دهد. به منظور سنجش روابط اجتماعي با همسالان در محيط مدرسه از "پرسشنامه احساس تنهائي" استفاده به عمل آمد. نتايج نشان داد كه ارتباط اجتماعي با همسالان در دو گروه نوجوانان سرآمد و عادي از وضعيت متفاوتي تبعيت نمي كند. دختران نسبت به پسران روابط اجتماعي بيشتري با همسالان خود برقرار مي سازند. همچنين نوجواناني كه از ادراك شايستگي اجتماعي بالاتر و خود ارزشمندي قويتري برخوردارند، روابط بيشتري با همسالان خود ايجاد مي كنند. نهايتاً نتايج نشان داد كه قدرت پيش بيني كنندگي شايستگي اجتماعي براي روابط اجتماعي با همسالان بيش از ساير متغيرها مي باشد.

كليد واژه: ادراك خود، ارتباط اجتماعي، دانش آموز، استعداد درخشان.

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:10 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

3 : مجله روانشناسي بهار 1383; 8(1 (پياپي 29)):37-51.

بررسي رابطه سبك شناختي استقلال - وابستگي ميداني با خلاقيت

آگاهي اصفهاني بيتا,نشاط دوست حميدطاهر,نائلي حسين

مطالعه سبك هاي شناختي، از دهه هاي اخير مورد توجه بسياري از روانشناسان قرار گرفته است. از آنجا كه نوه سبك شناختي بر چگونگي پردازش اطلاعات تاثير مي گذارد، مطالعه و شناخت انواع سبك هاي شناختي در حوزه تعليم و تربيت حائز اهميت است. استقلال - وابستگي ميداني يكي از ابعاد سبك شناختي است كه بر فرايندهاي شناختي و در نتيجه خلاقيت فرد تأثير مي گذارد. مطالعه حاضر به بررسي رابطه سبك شناختي استفلال - وابستگي ميداني و خلاقيت در دانش آموزان دوره راهنمايي شهر اصفهان مي پردازد. نمونه مورد پژوهش شامل 100 دانش آموز (51 دخترو 49 پسر) مي باشد كه بطور تصادفي با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي از ميان دانش آموزان دوره راهنمايي شهر اصفهان در سال تحصيلي 81-80 انتخاب شدند و با توجه به هدف و فرضيات ارائه شده مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون مجموعه اشكال پنهان شده (ويتكين، 1971)، آزمون خلاقيت تصويري تورنس (1974) و پرسشنامه ويژگي هاي جمعيت شناختي محقق ساخته بود. بررسي نتتايج حاصل از ضريب همبستگي پيرسن نشان داد كه بين نمرات سبك شناختي استقلال - وابستگي ميداني و ميزان خلاقيت دانش آموزان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد (0.001>p). نتايج بدست آمده از ضريب همبستگي چند متغيري (رگرسيون) حاكي از اين بود كه بين نمرات سبك شناختي استقلال - وابستگي ميداني در دانش آموزان و خرده مقياس هاي بسط و ابتكار همبستگي مثبت و معناداري وجود دارد (0.05>p). نتايج تحليل واريانس چند متغيري (مانوا) نشان داد كه نمره دختران در خرده مقياس بسط از آزمون خلاقيت بطور معناداري بيشتر از پسران مي باشد. و بررسي (0.001>p) نتايج تحليل كواريانس حاكي از اين بود كه بين ميانگين نمرات دانش آموزان دختر و پسر در پرسشنامه سبك شناختي و همچنين آزمون خلاقيت تفاوت معناداري وجود ندارد.

كليد واژه: سبك شناختي، وابستگي ميداني، خلاقيت ذهني، دانش آموز

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:11 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

4 : مجله روانشناسي بهار 1383; 8(1 (پياپي 29)):52-69.

رضامندي زناشويي، ابراز هيجان والدين و مشكلات عاطفي - رفتاري كودكان

احدي بتول,حجازي الهه,به پژوه احمد

پژوهش حاضر رابطه رضامندي زناشويي، ابراز هيجان والدين به كودك و مشكلات عاطفي - رفتاري كودكان را مورد بررسي قرار داده است. بدين منظور 209 دانش آموز دختر و پسر پايه هاي دوم و چهارم دبستان در دو منطقه آموزشي شهر تهران و والدين آنان مورد بررسي قرار گرفتند. داده ها از طريق سه پرسشنامه (پرسشنامه رضامندي زناشويي. پرسشنامه ابراز هيجاني والدين به كودك و پرسشنامه رفتار كودك) به دست آمد. نتايج نشان مي دهند كه وقتي رضامندي زناشويي بين زوجين پائين باشد، مشكلات عاطفي ـ رفتاري در كودكان افزايش مي يابد. همچنين نتايج پژوهش بيانگر آن است كه ابراز هيجاني والدين به كودك نمي تواند همبستگي معنادار بين رضامندي زناشويي و مشكلات عاطفي - رفتاري كودكان را تبيين نمايد. زيرا رضامندي زناشويي و ابراز هيجاني والدين، هر دو مستقل از يكديگر با مشكلات عاطفي - رفتاري كودكان رابطه دارند.

كليد واژه: رضامندي زناشويي، ابراز هيجان والدين، مشكلات عاطفي - رفتاري كودكان

نسخه قابل چاپ

دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 11:11 PM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

1 : مجله روانشناسي زمستان 1382; 7(4 (پياپي 28)):330-341.

بررسي اثر آهنگ زيارت كعبه در سلامت عمومي حجاج

خداپناهي محمدكريم,حيدري محمود

پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر آهنگ زيارت كعبه در سلامت عمومي حجاج طراحي و اجرا گرديد. از 200 نفر حجاج يكي از كاروانهاي حج تمتع سال 1380، 100 نفر شامل 58 نفر مرد و 42 نفر زن به عنوان نمونه در دسترس، انتخاب و يك هفته قبل از عزيمت به مدينه منوره، پرسشنامه سلامت عمومي به عنوان پيش آزمون و پس از اتمام مناسك حج و يك روز قبل از عزيمت به كشور، مجددا همان پرسشنامه به عنوان پس آزمون جهت سنجش سلامت روان آنان اجرا گرديد. داده هاي جمع‌آوري شده بوسيله آزمون t وابسته و t تك نمونه اي مورد تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان مي دهند كه نمره كل سلامت عمومي آزمودنيها در پس آزمون نسبت به پيش آزمون به طور معناداري بيشتر شده است. اين تفاوت معنادار در خرده مؤلفه‌هاي "نشانه هاي بدني" و " اضطراب و بيخوابي" نيز مشاهده مي گردد. از ديگر يافته هاي پژوهش حاضر اينست كه عامل جنس و سطح تحصيلات در نتايج به دست آمده موثر نبوده اند.

كليد واژه: آهنگ زيارت كعبه، سلامت عمومي، حجاج

نسخه قابل چاپ

سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 11:00 AM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

2 : مجله روانشناسي زمستان 1382; 7(4 (پياپي 28)):342-357.

بررسي اعتبار و روايي مقياس اضطراب آشكار كودكان

تقوي سيدمحمدرضا,علي شاهي محمدجواد

هدف از پژوهش حاضر، بررسي اعتبار و روائي مقياس تجديد نظر شده اضطراب آشكار كودكان (RCMAS) بود. براي اين منظور در يك بررسي 196 نفر دانش آموز در مطالعه اعتبار مشاركت نمودند. اعتبار مقياس اضطراب آشكار كودكان از دو طريق آزمون- آزمون مجدد و دو نيمه كردن، بررسي گرديد كه به ترتيب ضرايب اعتبار 67/0 و 66/0 بدست آمد. براي مطالعه روائي مقياس حاضر، 45 نفر كودك و نوجوان كه از اختلاف اضطراب رنج مي بردند، به همراه 45 نفر كودك و نوجوان بهنجار كه به لحاظ سن و جنس يكسان سازي شده بودند، شركت نمودند. روائي مقياس اضطراب آشكار كودكان از دو طريق روائي تفكيكي و همبستگي گويه هاي مقياس با نمره كل مقياس محاسبه گرديد. آزمون t مستقل، جهت بررسي روائي تفكيك بين دو گروه بيماران اضطرابي و افراد بهنجار نشان داد كه مقياس اضطراب آشكار كودكان، قادر است بين دو گروه تفكيك قائل شود (P<0.001). همچنين نتيجه مطالعه حاضر نشان داد كه تمام گويه هاي مقياس با نمره كل مقياس همبستگي رضايت بخش را دارا مي باشند. بررسيهاي جزئي تر نشان داد كه علاوه بر آن كه نمره كل مقياس قادر است بيماران اضطرابي را از افراد بهنجار متمايز سازد. خرده مقياس هاي آن و اكثر گويه هاي اين مقياس نيز، قادر به تفكيك بيماران اضطرابي از افراد بهنجار هستند. بنابراين براساس مطالعه حاضر، مقياس اضطراب آشكار كودكان واجد شرايط لازم براي استفاده در ارزيابي هاي باليني و پژوهشهاي روانشناختي مي باشد.

كليد واژه: مقياس تجديد نظر شده اضطراب آشكار كودكان، كودكان و نوجوانان مضطرب، اعتبار، روائي

نسخه قابل چاپ

سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 11:00 AM

mehdi0014

کاربر طلایی1

تاریخ عضویت : مرداد 1389

تعداد پست ها : 287351

محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

3 : مجله روانشناسي زمستان 1382; 7(4 (پياپي 28)):358-371.

بررسي تاثير مقدار غلظت گلوكز خون بر ميزان دقت

ابراهيميان عباس,مهرابي زاده هنرمند مهناز,شريعتي عبدالعلي,قرباني راهب

در شرايط طبيعي، تقريباً تمام انرژي لازم توسط سلولهاي مغز، به وسيله گلوكز تامين مي شود و يكي از عواملي كه امكان دارد تحت تاثير مقدار گلوكز در دسترس مغز قرار گيرد، فعاليتهاي ناشي از دقت و توجه مغز است. در يك فرد طبيعي، غلظت گلوكز خون در طي 24 ساعت يكسان نيست، به طوري كه اين غلظت در ساعت 4 تا 5 صبح به كمترين ميزان خود مي رسد و اين زمان، ساعت اوج كار براي پرسنل پرستاري شبكار مي باشد و كاهش قند خود در اين ساعت مي تواند تا حد زيادي دقت كه لازمه كار حساس پرستاري است را تحت تاثير قرار دهد. در اين پژوهش، كه يك مطالعه تجربي است تاثير مقدار غلظت گلوكز خون بر ميزان دقت و توجه پرسنل پرستاري شبكار سنجيده شده است. بدين منظور 60 نفر از پرسنل پرستاري بيمارستانهاي شهر دامغان به دو گروه 30 نفري آزمايشي و كنترل تقسيم شدند. ابتدا غلظت گلوكز خون آنها اندازه گيري شد، سپس با استفاده از آزمون بوناردل، دقت همه افراد سنجيده شد، بعد به گروه آزمايش، گلوكز خوراكي (75/1 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن) و به گروه كنترل دارونما (ساخارين) داده شد. پس از يك ساعت مجدداً دقت همه افراد با استفاده از آزمون هانري پيرن، اندازه گيري گرديد و اين روند در سه نوبت انجام شد و نتايج حاصل با استفاده از آزمون آماري t مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتيجه نهايي اين بود كه افزايش غلظت گلوكز خون باعث افزايش ميزان دقت در پرسنل پرستاري شبكار مي شود (P=<0.001).

كليد واژه: غلظت گلوكز، دقت، شبكار

نسخه قابل چاپ

سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 11:00 AM