0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مجله روانشناسي تابستان 1384; 9(2 (پیاپی 34)):139-150.
 
بررسي پيشرفت تحصيلي در گروه هاي جامعه سنجي
 
اميري شعله*
 
* دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه اصفهان
 
 

بررسي و تعيين ميزان پيشرفت تحصيلي در گروه هاي مختلف جامعه سنجي، و تفاوت هاي ممکن بين دو جنس و پايه هاي مختلف تحصيلي هدف پژوهش کنوني است. به اين منظور تعداد 24 کلاس در سه پايه سوم و پنجم ابتدايي و دوم راهنمايي به صورت تصادفي انتخاب شدند. تعداد کل دانش آموزان دختر و پسر 826 نفر بودند که در بررسي جامعه سنجي شرکت نمودند که پس از تحليل و بررسي ترجيح اجتماعي دانش آموزان، تعداد 288 نفر در چهار گروه جامعه سنجي «پذيرفته شده»، «متوسط»، «به خود رها شده» و «طرد شده» انتخاب شدند. پس از بررسي پيشرفت تحصيلي در گروه هاي جامعه سنجي، داده ها با استفاده از تحليل واريانس عاملي مورد تحليل قرار گرفت. نتايج بدست آمده مبين وجود تفاوت هاي معني دار (p<0.05) در پيشرفت تحصيلي در گروه هاي جامعه سنجي بود. بطوري که بيشترين پيشرفت تحصيلي در گروه «پذيرفته شده» و کمترين آن در گروه «طرد شده» مشاهده شد. يافته هاي بدست آمده تفاوت معني داري (p<0.05) بين نمرات پيشرفت تحصيلي دختران و پسران نشان مي دهد بطوري که نمرات دختران در پايه هاي مختلف بيشتر از پسران است. تغييرات تحولي مشاهده شده مبين کاهش ميزان پيشرفت تحصيلي با افزايش سن در همه پايه هاي تحصيلي است.

 
كليد واژه: جامعه سنجي، جنس، پيشرفت تحصيلي، پايه تحصيلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مجله روانشناسي تابستان 1384; 9(2 (پیاپی 34)):151-164.
 
بررسي سلامت رواني و موفقيت تحصيلي دانشجويان ممتاز دانشگاهها
 
فتحي آشتياني علي,كيواني جعفر,مهين زعيم بتول,سيدنا طاهره,صديق حقيقت فاطمه,ترقي جاه صديقه
 
 
 

اين مطالعه با هدف تعيين سطح سلامت رواني و موفقيت تحصيلي دانشجويان ممتاز دانشگاهها انجام شده است. دو گروه جامعه آماري اين تحقيق را تشکيل دادند.گروه اول کليه دانشجويان ممتازي که از طرح تحصيل همزمان استفاده کرده بودند، گروه دوم کليه دانشجويان ممتازي که به دلايل مختلف از اين طرح استفاده نکرده بودند. به منظور انتخاب نمونه، ابتدا از بين دانشگاههاي کشور، دانشگاههاي تهران، صنعتي اميرکبير، صنعتي شريف، علم و صنعت، شهيد بهشتي، علامه طباطبايي و فردوسي مشهد انتخاب شدند. سپس از گروه اول و دوم از هر کدام 115 دانشجو (که بعد از حذف موارد ناقص گروه اول به 102 و گروه دوم به 113 نفر رسيد) انتخاب گرديد. به منظور جمع آوري اطلاعات از فهرست علايم اختلالات رواني (SCL-90-R) و پرسشنامه مشخصات فردي- تحصيلي استفاده بعمل آمد. داده هاي بدست آمده با آزمون t مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج بدست آمده بيانگر آن است که از نظر سلامت رواني در کل نمونه، ميزان علايم و نشانه هاي مثبت در دانشجويان ممتاز بيش از نرم جامعه است.به علاوه علايم وسواسي-اجباري و حساسيت در روابط متقابل بين دانشجويان ممتازي که در دو رشته تحصيل مي کنند تفاوت معناداري با دانشجوياني دارد که در يک رشته تحصيل مي نمايند. همچنين ميانگين نمرات دانشجويان ممتازي که در دو رشته بطور همزمان تحصيل مي کنند در رشته اول به طور معناداري بيشتر از دانشجويان ممتازي است که در يک رشته تحصيل مي نمايند. از نظر «جنس» نتايج نشان داد ميانگين نمرات دانشجويان دختر دو رشته اي به طور معناداري بيشتر از دانشجويان دختر يک رشته اي است، ولي تفاوت معناداري بين ميانگين نمرات دانشجويان پسر دو رشته اي و يک رشته اي وجود نداشت، افزون بر آن، اين تحقيق نشان داد که در دانشجويان دو رشته اي، ميانگين نمرات در رشته اول به طور معناداري بيشتر از ميانگين نمرات در رشته دوم است.

 
كليد واژه: دانشجويان ممتاز، سلامت رواني، وضعيت تحصيلي، تحصيل همزمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : مجله روانشناسي تابستان 1384; 9(2 (پیاپی 34)):165-185.
 
بررسي كيفي عملكرد دبيرستان در ايجاد و پرورش مهارتهاي اجتماعي دانش آموزان
 
فاتحي زاده مريم السادات,نصراصفهاني احمدرضا,فتحي فاطمه
 
 
 

پژوهش حاضر عملکرد دوره متوسطه را در ايجاد و پرورش مهارتهاي اجتماعي دانش آموزان با روش کيفي مورد بررسي قرار داده است. ابتدا چک ليستي مشتمل بر 369 مهارت اجتماعي در 9 گروه اصلي تهيه و روايي محتوايي آن توسط متخصصين تاييد گرديد. سپس چهار نفر از کارشناسان پس از گذراندن دوره آموزشي و آشنايي با مهارتهاي اجتماعي و روش تحقيق کيفي، به مدت سه هفته به اجراي آزمايشي طرح پرداخته و در اين مدت کاملا با مدرسه و کادر آن آشنا شدند. سپس به مشاهده رفتارهاي چهار گروه شامل دبيران کليه دروس و کليه پايه ها، مشاوران، دبيران پرورشي و کادر دفتري (شامل مدير، معاونين آموزشي و پرورشي) مشغول شدند. مشاهده و ثبت فراواني مهارتهاي اجتماعي به صورت کمي و کيفي انجام گرفت. علاوه بر آن، شيوه تدريس دبيران، وجود يا عدم وجود فعاليتهاي گروهي در کلاس و مدرسه و چگونگي اجراي آن نيز به مدت چهار ماه مشاهده و ثبت گرديد. در اين مدت در مجموع، 72207 مهارت مشاهده و ثبت گرديد. درصد فراواني مهارتهاي اجتماعي مشاهده شده به ترتيب عبارت بودند از: مهارتهاي ارتباطي 55.46، جرات ورزي 22.61، مسووليت پذيري 6.57، خودگرداني 4.07، مقابله اي 3.62، پر کردن اوقات فراغت 2.58، درک ارزشهاي اجتماعي 1.84 و آشنايي با قوانين اجتماعي 0.44 درصد. نتيجه بدست آمده بيانگر آن است که اگر مدرسه بخواهد عملکرد واقعي و موثري در انتقال کليه مهارتهاي ضروري اجتماعي به دانش آموزان داشته باشد، بايد فرصتهاي عمدي، برنامه هاي مدون و طرحهاي قابل اجرا در اين زمينه داشته باشد و وضعيت موجود پاسخگوي تامين همه نيازهاي اجتماعي دانش آموزان نيست.

 
كليد واژه: رشد اجتماعي، مهارت اجتماعي، آموزش مهارتهاي اجتماعي، مدرسه، دانش آموز دوره متوسطه، پژوهش كيفي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مجله روانشناسي زمستان 1384; 9(4 (پياپي 36)):366-386.
 
نقش راهبردها و كارآمدي مقابله اي در تجربه درد ماموگرافي
 
اصغري مقدم محمدعلي,بيسادي زهرا,پرتوي شهين,حيدري شيما,رضايي محبوبه,ذكري مرضيه,عزيزي فاطمه,كمال آراني زهرا,نورعلي زهره
 
 
 

مقاله حاضر درد ماموگرافي و نقش راهبردها و ادراك كارآمدي مقابله در درد مذكور را مورد مطالعه قرار داده است. در اين مطالعه، 1199 زن با ميانگين سني 46.12 سال (Sd=8.47) شركت داشتند و بلافاصله پس از پايان ماموگرافي، با استفاده از «پرسشنامه موقعيتي راهبردهاي مقابله اي» فراواني و نيز ميزان كارآمدي راهبردهايي را كه براي مقابله با درد و ناراحتي ماموگرافي به كار بسته بودند، درجه بندي كردند. اين زنان همچنين شدت درد ناشي از ماموگرافي را با استفاده از دو ابزار «مقياس درجه بندي عددي» و «مقياس پيوسته بصري» و ميزان ناراحتي تجربه شده به هنگام ماموگرافي را با استفاده از ابزاري 6 درجه اي به نام «مقياس درجه بندي ناراحتي/ درد»، گزارش كردند. بر اساس يافته هاي اين مطالعه %92 از زنان در مقياس پيوسته بصري و %89 از آن ها در مقياس درجه بندي عددي، ماموگرافي را دردناك گزارش كردند. ميانگين شدت درد با استفاده از مقياس پيوسته بصري 36.85 (Sd=25.66) و با استفاده از مقياس درجه بندي عددي3.78  (Sd=2.66) گزارش شده است. اگر چه ميانگين درد گزارش شده با استفاده از اين دو مقياس در دامنه درد خفيف قرار مي گيرد اما حدود يك سوم زنان مورد مطالعه دردهايي را با شدت متوسط و بين 11 تا %12 از آنها دردهايي را كه در دامنه دردهاي شديد قرار مي گيرد گزارش كرده اند. در مقياس درجه بندي ناراحتي/ درد، %7.8 از زنان شركت كننده ماموگرافي را بسيار ناراحت كننده و %1.6 آن را دردناك و غيرقابل تحمل عنوان كردند. نتايج تحليل همبستگي نشان داد كه بين كارآمدي مقابله و شدت درد ماموگرافي رابطه اي وجود ندارد. اما نتايج رگرسيون چند متغيره كه با هدف بررسي رابطه بين راهبردهاي مقابله اي و شدت درد ماموگرافي انجام شد نشان داد در حالي كه به كارگيري دو راهبرد مقابله اي توجه برگرداني و ناديده انگاشتن  درد با درد خفيف تري به هنگام ماموگرافي همراه است، زناني كه به هنگام ماموگرافي از دو راهبرد مقابله اي «گفتگو با خود» و «فاجعه آفريني» بيشتر استفاده كرده اند درد شديدتري را در ماموگرافي تجربه كرده اند.

 
كليد واژه: ارزيابي درد، درد ماموگرافي، راهبردهاي مقابله اي، كارآمدي مقابله اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : مجله روانشناسي زمستان 1384; 9(4 (پياپي 36)):399-412.
 
تدوين ابزار سنجش راهبردهاي يادگيري و مطالعه و تعيين رابطه آن با پيشرفت تحصيلي
 
كرمي ابوالفضل,دلاور علي,بهرامي هادي,كريمي يوسف
 
 
 

پژوهش حاضر به منظور تدوين ابزار سنجش راهبردهاي يادگيري و مطالعه تعيين رابطه اين راهبردها با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان انجام شد. 600 نفر از دانش آموزان شاغل به تحصيل در سال سوم نظري دبيرستان هاي دولتي شهر تهران در سال تحصيلي 1380-81 به عنوان نمونه، با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. پرسشنامه اي 86 سوالي بر مبناي رويكرد خبر پردازي توسط پژوهشگر تهيه و ويژگي هاي روان سنجي آن )اعتبار باز آزمايي r=0.98 و آلفاي كرونباخ -?=0.98 روايي پرسشنامه با استفاده از روش هاي محتوا وابسته به ملاك (r=0.98) سازه )از طريق محاسبه همبستگي نمرات راهبردها و درس رياضي (r=0.21 و روايي عاملي مورد تاييد قرار گرفت. طبق نتايج اين پژوهش، دانش آموزان رشته هاي مختلف به طور يكسان از راهبردها استفاده مي كنند. دختران بيشتر از پسران از راهبردها سود مي جويند. بين عوامل تشكيل دهنده ابزار رابطه بالائي وجود دارد. دانش آموزان قوي بيشتر از دانش آموزان ضعيف از راهبردها استفاده مي كنند. نمرات هوش رابطه اي با استفاده از راهبردها جز در يك مورد (نظم دهي) ندارد. تمام عوامل تشكيل دهنده ابزار با پيشرفت تحصيلي همبستگي بالائي دارند. راهبرد دانش و مهار خود بيشترين توانايي (b=0.38) بيش بيني پيشرفت تحصيلي را دارد. با استفاده از نمرات راهبردهاي يادگيري و مطالعه مي توان معادله بيش بين براي پيشرفت تحصيلي تدوين كرد.

 
كليد واژه: راهبردهاي يادگيري و مطالعه، رويكرد خبر پردازي، حافظه، شناخت، فراشناخت، پيشرفت تحصيلي، سابقه راهبردهاي يادگيري و مطالعه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مجله روانشناسي زمستان 1384; 9(4 (پياپي 36)):429-439.
 
ويژگي هاي شخصيتي و سلامت روان بيماران متقاضي پيوند كليه
 
تولايي سيدعباس,مغاني لنكراني مريم,نادري زهره,نجفي مصطفي
 
 
 

مطالعه حاضر به هدف بررسي ويژگي هاي شخصيتي و سلامت روان بيماران داوطلب پيوند كليه انجام گرديد. 97 نفر از بيماران بستري در بيمارستان هاي بقيه اله الاعظم و لبافي نژاد كه در سال 1380 در نوبت عمل پيوند كليه بودند، با شيوه نمونه گيري تصادفي تحت بررسي قرار گرفتند. ابزارهاي جمع آوري داده ها شامل سياهه شخصيتي چند وجهي مينه سوتا، (MMPI) و پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ-28) و يك فهرست از اطلاعات جمعيت شناختي، سابقه طبي و روانپزشكي بيمار بود. با در نظر گرفتن معيارهاي روايي سياهه شخصيتي چند وجهي مينه سوتا، 80 نفر وارد تحقيق شدند. 43 نفر از بيماران (%53.7) داراي حداقل يك اختلال روان شناختي بودند. بر طبق نتايج سياهه شخصيتي چند وجهي مينه سوتا، افسردگي، فراوان ترين اختلال روان شناختي بيماران را تشكيل مي داد. بر حسب پرسشنامه سلامت عمومي، فراوان ترين علايم مربوط به اختلال در كاركرد اجتماعي بود. سهم نمره كلي پرسشنامه سلامت عمومي غير طبيعي در زنان بيشتر از مردان (p=0.077) و در افراد داراي سابقه مراجعه به روانپزشك بيشتر از افراد فاقد سابقه مراجعه به روانپزشك بود (p=0.007). بين نمره كلي غير طبيعي پرسشنامه سلامت عمومي و سن، وضعيت تاهل، ميزان تحصيلات، سابقه پيوند كليه و مصرف سيگار رابطه معني داري مشاهده نشد (p>0.05). با توجه به نتايج به دست آمده، توجه به خصوصيات روانشناختي و سلامت روان داوطلبين پيوند كليه- خصوصا «افسردگي» و «اختلال كاركرد اجتماعي»- ضروري به نظر مي رسد. نتايج اين تحقيق پيشنهاد مي كند كه بيماران زن، بيماران داراي سابقه مراجعه به روانپزشك، بيماران با سن بالاتر و بيماران داراي سطح تحصيلات پائين تر بايد بيش از ديگران از نظر سلامت روان مورد توجه قرار گيرند.

 
كليد واژه: پيوند كليه، ويژگي هاي شخصيتي، سلامت روان، افسردگي، اختلال كاركرد اجتماعي، پرسشنامه سلامت عمومي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مجله روانشناسي پاییز 1384; 9(3 (پیاپی 35) ویژه نامه روانشناسی و دین):228-247.
 
مقايسه سبك دلبستگي دانشجويان داراي جهت گيري مذهبي دروني و بيروني
 
خوانين زاده سريزدي مرجان,اژه اي جواد,مظاهري محمدعلي
 
 
 

هدف اين مطالعه تبيين تفاوت "سبک  دلبستگي بزرگسالان و ابعاد دلبستگي به خدا "در  389 نفر از دانشجويان داراي" جهت گيري مذهبي دروني و بيروني" بوده است. جهت برگزيدن افراد مذهبي براي گروه نمونه از مقياس جهت گيري مذهبي اسلامي (بهرامي، 1378) و براي تعيين نوع جهت گيري مذهبي آزمودنيها از مقياس جهت گيريهاي مذهبي دروني و بيروني (فگين ،1963 )استفاده شده است. همچنين آزمودنيها پرسشنامه هايي در خصوص سبک دلبستگي بزرگسالان (هزن و شيور، 1987) و دلبستگي به خدا را (کرک پاتريک و روت، 2002) تکميل کردند. داده هاي دريافتي بر اساس آزمون هاي t مستقل، ضريب همبستگي پيرسن و رگرسيون، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. تحليل نتايج نشان داد "دلبستگي ايمن " در دانشجوياني که داراي جهت گيري مذهبي دروني هستند بيش از دانشجويان داراي جهت گيري مذهبي بيروني است به نحوي که دلبستگي ايمن بطور مستقيم و معنادار قدرت پيش بيني جهت گيري مذهبي دروني را دارا مي باشد. سبک دلبستگي دوسوگرا درجهت گيري مذهبي بيروني بطور معناداري بيش از گروهي است که جهت گيري مذهبي دروني دارند. اما از لحاظ دلبستگي اجتنابگر بين دو گروه مورد مقايسه تفاوت معنا داري مشاهده نشد.
علاوه بر اين، افرادي که جهت گيري مذهبي دروني دارند در مقايسه با افراد داراي جهت گيري مذهبي بيروني در مقياس دلبستگي به خدا اجتناب و اضطراب کمتري (دلبستگي ايمن) را گزارش داده اند؛ بعد "اضطراب دلبستگي به خدا " بطور معکوس و معنادار پيش بيني کننده جهت گيري مذهبي دروني و بعد "اجتناب دلبستگي به خدا" بطور مستقيم و معنادار پيش بيني کننده جهت گيري مذهبي بيروني مي باشد.

 
كليد واژه: جهت گيري مذهبي دروني، جهت گيري مذهبي بيروني، دلبستگي ايمن، دلبستگي ناايمن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مجله روانشناسي پاییز 1384; 9(3 (پیاپی 35) ویژه نامه روانشناسی و دین):249-260.
 
نقش مقابله مذهبي و خوشبختي معنوي در تبيين سلامت روان
 
حسني واجاري كتايون,بهرامي احسان هادي
 
 
 

به منظور بررسي رابطه مقابله مذهبي و خوشبختي معنوي با سلامت روان نمونه اي با حجم 120 نفر از دانشجويان دانشگاه تهران که به صورت تصادفي نظام دار انتخاب شدند به مقياس مقابله مذهبي (پارگامنت، 2000) مقياس خوشبختي معنوي (اليسون، 1983) و پرسشنامه سلامت روان (گلدبرگ، 1978) پاسخ دادند. تحليل داده ها با استفاده از روش هاي آماري ضريب همبستگي، رگرسيون و آزمون F انجام شد. متغير پيش بين سبک مقابله مذهبي با دو سطح مثبت و منفي، خوشبختي معنوي و تحصيلات و متغير ملاک، سلامت روان (کل)، شکايات جسماني، اضطراب و بي خوابي، نارسا کنش وري اجتماعي و افسردگي بود. در الگوي تحليل رگرسيون رابطه بين مقابله مذهبي مثبت و منفي، خوشبختي معنوي و تحصيلات و متغيرهاي سلامت روان (کل)، شکايات جسماني، اضطراب و بيخوابي، نارسا کنش وري اجتماعي و افسردگي بررسي شد. نتايج نشان داد که بين سبک مقابله مذهبي منفي و سلامت روان همبستگي معنادار p<0.01) و r= 0.32 ( وجود دارد. ولي بين سبک مقابله مذهبي مثبت با سلامت روان رابطه معناداري مشاهده نشد. همچنين بين خوشبختي معنوي با سلامت روان همبستگي معنادار )در سطح P<0.01 وr = 0.49 ) وجود دارد.

 
كليد واژه: مقابله مذهبي مثبت و منفي، معنويت، بهزيستي، خوشبختي معنوي، سلامت رواني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مجله روانشناسي پاییز 1384; 9(3 (پیاپی 35) ویژه نامه روانشناسی و دین):261-278.
 
ساخت مقياس تجربه معنوي دانشجويان
 
غباري بناب باقر,غلامعلي لواساني مسعود,محمدي محمدرضا
 
 
 

پژوهشگران درصدد تهيه ابزاري معتبر جهت سنجش و اندازه گيري تجربيات معنوي، مذهبي و عرفاني جوانان بودند. اندازه گيري تجربيات معنوي، امکان بررسي ارتباط بين معنايابي، سلامت روان و تجربيات معنوي را در گروههاي مختلف بويژه جوانان فراهم مي سازد. با داشتن چنين مقياسي امکان بررسي اثرات مداخله هاي درماني براي افزايش و تسهيل تجربيات معنوي فراهم مي گردد. پژوهشگران پس از مطالعه آثار صاحب نظران در عرفان اسلامي و غربي از قبيل آثار جلال الدين رومي، محي الدين ابن عربي، رادلف اتو، و مطالعه آيات و احاديث و بررسي تفاسير عرفاني، و آثار روانشناساني مانند يونگ، جيمز، اريش فروم، و ويکتور فرانکل، به تهيه چارچوب نظري در مورد تجارب معنوي دست يافتند. پس از اين کوشش هاي اوليه، مصاحبه هاي ساختاري با دانشجويان و استفاده از پرسشنامه هاي موجود درباره معنويت براي تهيه نسخه اول پرسشنامه با 102 ماده، اقدام به عمل آمد. اين مقياس بر روي 331 نفر از دانشجويان دوره کارداني و کارشناسي (155 پسر و 176 دختر) اجرا گرديد. ابتدا براي تعيين اعتبار دروني و يا توان تميز سوال ها از دو روش ضريب همبستگي هر سوال با نمره کل مقوله و تقسيم افراد به دو گروه 27 درصد بالا و پايين و مقايسه آنها در پاسخدهي به هر سوال استفاده شد. بر اين اساس تعداد 27 سوال، نامناسب تشخيص داده شد و حذف گرديد. سپس تحليل عوامل بر روي 75 ماده مقياس اجرا شد. در تحليل عاملي اوليه، 19 عامل با ارزش ويژه بالاتر از 1 بدست آمد. اما بر اساس ارزش ويژه بالاتر از 2 ونمودار شيب دار، 6 عامل انتخاب شدند و تحليل عوامل بعدي با محدود شدن به اين 6 عامل، صورت گرفت. بر اساس محتواي ماده هاي مربوط، 6 عامل به اين صورت نام گذاري شدند: "احساس رضايت و معنايابي"، "تاثير ارتباط با خدا در زندگي"، "شکوفايي و فعاليت معنوي"، "تجارب متعالي عرفاني "، "تجارب سلبي"، و "فعاليت هاي اجتماعي مذهبي".

 
كليد واژه: مقياس سازي، تجربه معنوي، اعتقادات و باورها، ارتباط با خدا، قابليت اعتماد و اعتبار مقياس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

5 : مجله روانشناسي پاییز 1384; 9(3 (پیاپی 35) ویژه نامه روانشناسی و دین):292-309.
 
اثر روزه داري بر سلامت روان
 
صادقي منصوره السادات,مظاهري محمدعلي
 
 
 

پژوهش حاضر با هدف مطالعه "اثر روزه داري بر سلامت روان دانشجويان" طراحي و اجرا گرديد. 162 نفر دانشجو (102 دختر و 60 پسر) به عنوان نمونه در دسترس، انتخاب و يک تا دو هفته قبل از ماه مبارک رمضان، "پرسشنامه سلامت روان  (GHO)را به عنوان پيش آزمون و يک تا دو هفته پس از اتمام ماه رمضان، مجددا همان پرسشنامه را به عنوان پس آزمون تکميل نمودند. نمرات به دست آمده در پيش آزمون و پس آزمون کسر و نمره اي که ميزان و جهت تغييرات "سلامت روان" را در قبل و بعد از ماه رمضان نشان مي دهد به دست آمد .سپس اين نمرات توسط تجزيه و تحليل واريانس يکراهه مورد تحليل قرار گرفت. نتايج نشان مي دهند که روزه ماه رمضان در تمامي خرده مولفه ها و نمره کل "سلامت روان" موثر بوده است. بدين صورت که اين تفاوت معنادار در زير مقياس هاي "نشانه هاي بدني "، " اضطراب و بيخوابي "، "نارسا کنش وري اجتماعي "، افسردگي و نهايتا نمره کلي "پرسشنامه سلامت روان" براي گروههايي که در "ماه رمضان تمام روزه هاي خود را گرفته اند" و يا "به طور تفنني تعداد محدودي از روزها را روزه گرفته اند"، حاکي از بهبود وضعيت سلامت عمومي در بعد از ماه رمضان و براي گروههايي که "به دليل عذر شرعي يا پزشکي روزه نگرفته اند" و يا "اصلا روزه نگرفته اند" حاکي از کاهش سطح سلامت روان پس از ماه رمضان مي باشد.

 
كليد واژه: روزه داري، ماه رمضان، مناسك ديني، سلامت روان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مجله روانشناسي تابستان 1384; 9(2 (پیاپی 34)):114-138.
 
اثربخشي روان درمانگري پويشي كوتاه مدت و دارو درمانگري در بيماران افسرده
 
رحماني فاتح,دادستان پريرخ,عاطف وحيد محمدكاظم,اميدي اير
 
 
 

پژوهش حاضر، تلاشي در جهت بررسي الگوهاي علت شناختي جسماني، شناختي و روان پويشي و مقايسه تاثير شيوه هاي روان درمانگري پويشي کوتاه مدت و دارودرمانگري بر اختلال افسردگي مهاد است. براي اين منظور، از طرح شبه آزمايشي پيش آزمون و پس آزمون با دو گروه، استفاده شد. براي ارزيابي جنبه هاي جسماني، از آزمايش فرونشاني دگزامتازون و براي ارزيابي جنبه هاي شناختي و روان پويشي، از مقياس نارساکنشي بازخوردها و آزمون رورشاخ استفاده شده است. به اين ترتيب، شيوه هاي درمانگري به منزله متغيرهاي مستقل پژوهش، و نتايج آزمونهاي رورشاخ، مقياس نارساکنشي بازخوردها و آزمايش فرونشاني دگزامتازون، متغيرهاي وابسته بودند. از بين 50 بيمار افسرده، 34 بيمار افسرده مهاد با استفاده از مصاحبه تشخيصي مبتني بر DSM-IV و نتايج مقياس افسردگي بک، انتخاب و بطور تصادفي در دو گروه جاي داده شدند. گروهي از بيماران با روش روان درمانگري پويشي کوتاه مدت و گروه ديگر، با روش دارودرمانگري تحت درمان قرار گرفتند. براي تحليل داده ها، ابتدا نتايج پيش آزمون و پس آزمون هر گروه بطور جداگانه و سپس، نتايج گروهها با استفاده از آزمون t مقايسه شد مقايسه نتايج حاصل از دو روش درمانگري، نشان دهنده تاثير بيشتر روان درمانگري پويشي کوتاه مدت در بهبود نشانه ها و ترميم رواني-اجتماعي و اثربخشي يکسان هر دو روش درمانگري در نتايج آزمايش فرونشاني دگزامتازون و نارساکنش وري بازخوردها بود. همچنين، نتايج پژوهش، مبين تعامل جنبه هاي مختلف جسماني، شناختي و روان پويشي است، به گونه اي که مداخله در هر بخش، ساير بخش ها را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. از زاويه دستيابي به معيارهاي گزينش بيماران مناسب براي هر يک از روشهاي درمانگري، تنها يافته قابل توجه اين است که روان درمانگري پويشي کوتاه مدت نيز، مانند دارودرمانگري، گزينه درماني مناسب، براي بيماراني است که نتايج بالايي در آزمايش فرونشاني دگزامتازون دارند.

 
كليد واژه: روان درمانگري روان پويشي، دارودرمانگري، آزمون رورشاخ، آزمايش فرونشاني دگزامتازون، نارساكنشي بازخوردها، افسردگي مهاد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : مجله روانشناسي تابستان 1384; 9(2 (پیاپی 34)):186-198.
 
رابطه بين مهارتهاي كنار آمدن با رضايت شغلي كاركنان بنياد مستضعفان
 
اصغري هرندي محمدرضا,برجعلي احمد
 
 
 

«رضايت شغلي» بر اساس تعيين درجه سازش يافتگي و ويژگيهاي رواني- اجتماعي يک فرد با شرايط کار، ارزشيابي مي شود، لذا معياري براي تعيين «تنيدگي» است. از طرفي «مهارتهاي کنار آمدن»از جمله ويژگيهاي رفتاري هستند که اثرات تعديلي آن بر روي تنيدگي با تحقيقات متعدد بررسي شده است؛ لذا در پژوهش حاضر محقق در پي بررسي رابطه بين مهارتهاي کنار آمدن با رضايت شغلي کارکنان بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامي تهران بوده است. نمونه پژوهش شامل تعداد 102 نفر (68 نفر مرد و 34 نفر زن) از کارکنان بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامي تهران بود که به روش تصادفي انتخاب شدند. طرح تحقيق در اين پژوهش از نوع پس رويدادي است.و براي اندازه گيري مهارتهاي کنار آمدن و رضايت شغلي به ترتيب از «پرسشنامه رضايت شغلي مينه سوتا (M.S.Q)» و «پرسشنامه مهارتهاي کنار آمدن» استفاده شد. نتايج پژوهش، رابطه بين ميزان مهارتهاي کنار آمدن با رضايت شغلي و وجود تفاوت بين ميزان رضايت شغلي و مهارتهاي کنار آمدن کارمندان زن و مرد را تاييد کرد.

 
كليد واژه: مهارتهاي كنار آمدن، رضايت شغلي، بنياد مستضعفان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مجله روانشناسي تابستان 1384; 9(2 (پیاپی 34)):199-214.
 
بررسي رابطه بين جنس و نقش هاي جنسيتي با ترس از موفقيت در دانشجويان
 
عبدي بهشته,شهرآراي مهرناز,‏فراهاني محمدنقي
 
 
 

هدف تحقيق حاضر، بررسي رابطه بين جنس و نقش هاي جنسيتي با ترس از موفقيت در دانشجويان سال چهارم رشته هاي فني و مهندسي بود. به اين منظور، 450 دانشجوي سال چهارم رشته هاي فني و مهندسي دانشگاههاي شهر تهران (255 دختر و 225 پسر) که به روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي انتخاب شده بودند، سياهه نقش جنسي بم (1981) و پرسشنامه عيني ترس از موفقيت زاکرمن و آليسن (1976) را کامل کردند. نتايج تحليل داده ها که با استفاده از روش هاي تحليل واريانس دو طرفه و نيز مجذور کاي انجام شد، نشان دهنده معني دار نبودن تعامل بين جنس و نقش هاي جنسيتي در ترس از موفقيت بود. بررسي تفاوتهاي جنسي در ترس از موفقيت نيز تفاوت معني داري را نشان نداد. اما اثر اصلي نقش جنسيتي بر ترس از موفقيت معني دار بود. به اين معني که دانشجويان داراي نقش هاي دو جنسيتي و مردانه، ترس از موفقيت پائين تر و دانشجويان داراي نقش هاي جنسيتي زنانه و نامتمايز ترس از موفقيت بالاتري را نشان دادند. يافته ها نشان داد که بين جنس و نقش هاي جنسيتي رابطه معني داري وجود دارد و زنان و مردان، بيشتر در ريخت بندي جنسيتي مربوط به جنس زيستي خود قرار داشتند، اما تعداد قابل ملاحظه اي از افراد از هر دو جنس در نقش هاي دو جنسيتي و نامتمايز قرار داشتند.

 
كليد واژه: نقش هاي جنسيتي، جنس، ترس از موفقيت، رشته هاي فني و مهندسي
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مجله روانشناسي بهار 1384; 9(1 (پياپي 33)):3-21.
 
بررسي ارتباط سطح تحول من، دلبستگي به خدا، و جهت گيري مذهبي در دانشجويان
 
تقي ياره فاطمه,مظاهري علي,آزادفلاح پرويز
 
 
 پژوهش حاضر به منظور بررسي چگونگي ارتباط "تحول من" و سطح "تحول ديني" در قالب "دلبستگي به خدا" و جهت گيري مذهبي صورت گرفته است. 636 دانشجو با روش نمونه گيري خوشه اي در دسترس از ميان دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي انتخاب و آزمون تکميل جمله (SCT)، مقياس چند بعدي دلبستگي به خدا، مقياس دلبستگي به مادر و مقياس جهت گيري مذهبي (ROS) را تکميل کردند. نتايج پژوهش حاکي از رابطه منفي بين سطح تحول من و دلبستگي اجتنابي به خدا، ارتباط مثبت بين سطح تحول من و جهت گيري مذهبي دروني، و رابطه منفي بين جهت گيري مذهبي دروني و هر يک از ابعاد اضطرابي و اجتنابي دلبستگي به خدا بوده است. در مجموع، پژوهش حاضر نخستين تلاش در سطح جهاني در جهت بررسي و شناسايي حوزه هاي مطالعاتي زير محسوب مي گردد: 1. معرفي سازه تحول من به عنوان پيش نياز دستيابي به تحول ديني؛ 2. معرفي نياز دلبستگي به خدا و جهت گيري مذهبي دروني به عنوان پيش نياز دستيابي به تحول من؛ 3. شناسايي نياز دلبستگي متعالي و رفتار و باور ديني افراد در سطوح پيشرفته تحول من؛ 4. ارزيابي الگوي تطابقي فرضيه کرک پتريک و معرفي سازه تحول من به منظور ساماندهي به مطالب تحت پوشش آن؛ 5. ارزيابي و تأييد تجربي فرضيه آلپورت در مورد شخصيت هاي تحول يافته و فرضيه لووينگر مبني بر سرايت نفوذ تحول من به حوزه هاي مفهومي مجاور، در محدوده سازه هاي مورد مطالعه.
 
كليد واژه: تحول من، دلبستگي به خدا، دلبستگي به مادر، جهت گيري مذهبي.
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مجله روانشناسي بهار 1384; 9(1 (پياپي 33)):22-33.
 
مقايسه وضعيت رواني همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با همسران شاغل افراد عادي
 
اميري ماندانا,بردبار سعيده,كاتب زهرا
 
 
 پژوهش حاضر با هدف بررسي وضعيت رواني همسران شاغل جانبازان قطع نخاع در مقايسه با همسران شاغل افراد عادي صورت گرفته است. منظور از وضعيت رواني اضطراب، افسردگي، رفتارهاي پرخاشگرانه، ترسهاي مرضي، حساسيت در روابط متقابل، افکار پارانوئيدي، روان پريشي، شکايات جسماني و تمايلات وسواسي مي باشد. سؤالي که در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفته اين است که آيا بين همسران جانبازان قطع نخاع با زنان شاغل جامعه عادي از نظر هر يک از مولفه هاي فوق تفاوت معنادار وجود دارد؟ جامعه آماري اين پژوهش را همسران شاغل جانبازان قطع نخاع و همسران شاغل افراد عادي ساکن در شهر تهران در بر مي گيرد. که تعداد 45 نفر آزمودني از بين همسران شاغل جانبازان قطع نخاعي و به شيوه همتا کردن آزمودني ها، 45 نفر ديگر نيز از جامعه همسران شاغل افراد عادي به عنوان نمونه انتخاب گرديد. ابزار اندازه گيري در اين تحقيق فهرست SCL-90-R به علاوه يک فرم شامل اطلاعات فردي آزمودني ها بود. اطلاعات بدست آمده با شيوه آماري آزمون t مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج بدست آمده بيانگر تفاوت معنادار بين دو گروه آزمودني بود.
 
كليد واژه: جنگ، آسيب قطع نخاع، بهداشت رواني.
 
 

 نسخه قابل چا

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  11:04 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها