0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مجله روانشناسي تابستان 1385; 10(2 (پیاپی 38)):222-231.
 
بررسي تاثير موسيقي درمانگري فعال بر كاهش اختلالات رفتاري و عاطفي كودكان بي سرپرست و بد سرپرست
 
زاده محمدي علي,ملك خسروي غفار,صدرالسادات سيدجلال الدين,بيرشك بهروز
 
 
 

پژوهش حاضر «تاثير روش هاي موسيقي درمانگري فعال را بر اختلالات رفتاري كودكان بي سرپرست و بد سرپرست» دو مركز خدمات بهزيستي در شهر تهران بررسي نموده است. در اين مطالعه با در نظر گرفتن شرايط موجود و تعداد مورد نظر كودكان در چند مجتمع و همسان سازي گروه ها، دو مركز انتخاب شدند و براي هر كدام آنها «مقياس كانزز» معلمين توسط مربيان تكميل گرديد. سپس آن دسته از كودكاني كه بيشترين نمرات را در اين مقياس داشتند، به صورت تصادفي ساده به دو گروه 14 نفري آزمايش و كنترل تقسيم شدند. گروه آزمايش به صورت جداگانه در برنامه هاي موسيقي درمانگري در 10 جلسه 90 دقيقه اي شامل شنيدن آهنگ هاي كودكانه، خواندن آوازهاي كودكانه، نواختن في البداهه سازها، آموزش نواختن سازهاي فلوت ريكوردر، بلز و زيلوفون، سرودن ترانه هاي دلخواه، همخواني و همنوازي شركت كردند. بعد از پايان جلسات از طريق مقياس كانرز معلمين، ارزيابي مجدد از مشكلات رفتاري كودكان توسط همان مربيان به عمل آمد و نتايج مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه برنامه هاي موسيقي درمانگري بر كاهش اختلالات رفتاري كودكان در سطح معنا داري 0.05 موثر بوده و تاثيرات معنا داري بر خرده مقياس هاي «اضطراب»، «غير اجتماعي بودن» و «اختلال رفتاري» داشته است. اما در مورد رابطه بين ميزان تاثير موسيقي درمانگري با سن و سطح تحصيلات كودكان همبستگي معنا داري به دست نيامد. يافته هاي پژوهش با تعداد زيادي از پژوهش هاي قبلي همخواني دارد، هر چند كه با توجه به برخي محدوديت ها و رفع آنها در پژوهش هاي بعدي مي توان به نتايج قابل قبول تري دست يافت و از اين شيوه درمانگري و توانبخشي در موارد گسترده تري استفاده نمود.

 
كليد واژه: موسيقي درمانگري فعال، اختلالات رفتاري، كودكان بي سرپرست و بد سرپرست
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مجله روانشناسي تابستان 1385; 10(2 (پیاپی 38)):232-247.
 
بررسي ميزان رضايت مندي دانشجويان نخبه دانشگاه اصفهان از مولفه هاي آموزشي
 
بختيارنصرآبادي حسن علي,نوروزي رضاعلي
 
 
 

از مسايلي كه در دهه گذشته در حوزه گفتمان سياسي ايران مطرح بوده، پديده «فرار مغزها» است كه نه تنها در مورد كشور ما صدق مي كند بلكه گريبان گير اكثر كشورهاي در حال توسعه است و زيان هاي جبران ناپذيري را به دنبال داشته است. از طرف ديگر ميزان نارضايتي مغزها يا نخبگان دانشگاهي به طور مستقيم بر ميزان عملكرد آن ها تاثير دارد به طوري كه با توجه به كارآيي مورد انتظار از نخبگان دانشگاهي و نتايج مترتب بر به كارگيري آنان از حساسيت بسياري برخوردار است كه بايد به آن توجه شود. به دليل اهميت مساله پژوهشگران با هدف بررسي ميزان رضايت مندي نخبگان از مولفه هاي آموزشي به تحقيق پرداختند. روش تحقيق از نوع توصيفي با جامعه آماري 103 نفر از نخبگان دانشگاهي دانشگاه اصفهان بود كه از بين آنان به صورت نمونه گيري تصادفي ساده 48 نفر انتخاب شدند و با پرسشنامه محقق ساخته با ضريب اعتبار %85 و روايي مورد نظر كارشناسان داده ها جمع آوري گرديد. سپس داده ها با استفاده از آمارهاي توصيفي و آزمون استنباطي نظير آزمون تحليل واريانس يك طرفه و آزمون توكي ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيره مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه بين رضايت مندي دانشجويان و مولفه هاي چهارگانه «سازماني»، «فردي»، «محيطي» و «آموزشي»، رابطه وجود دارد. مقايسه مولفه ها نشان داد كه بالاترين رضايت مندي مربوط به مولفه «سازماني» و كم ترين آن ها از مولفه «فردي» بود. هم چنين بين جنس سابقه تحصيل و رشته، با رضايت مندي رابطه معنا دار مشاهده شد. نتايج نشان داد كه بين وضع موجود و مطلوب نيز فاصله وجود دارد كه اين فاصله در مورد مولفه ها متفاوت است.

 
كليد واژه: رضايت مندي، دانشجوي نخبه، آموزش دانشگاهي، عوامل سازماني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مجله روانشناسي بهار 1385; 10(1 (پياپي 37) ويژه نامه انگيزش و هيجان):3-21.
 
فعاليت دستگاه هاي مغزي/ رفتاري و مستعد بودن به شرم و گناه
 
عطري فرد مهديه,آزادفلاح پرويز,اژه اي جواد
 
 
 

مطالعه بنيادهاي زيستي پديده هاي رواني موضوعي است كه امروزه مورد توجه فزاينده اي قرار گرفته است. پژوهش حاضر نيز با هدف بررسي سازه هاي زيستي دو هيجان شرم و گناه و تمايز اين دو هيجان از منظر زيرساخت هاي زيستي شخصيت، به مطالعه رابطه فعاليت دستگاه هاي مغزي/ رفتاري با مستعد بودن به احساس شرم و گناه مي پردازد. بدين منظور 207 آزمودني دختر و پسر از بين دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه تربيت مدرس با روش نمونه برداري تصادفي طبقه اي، انتخاب شدند. آزمودني ها «پرسشنامه شخصيتي گري- ويلسن» و «مقياس بازداري/ روي آوري رفتاري كرور و وايت» و سومين فرم تجديد نظر شده «آزمون عاطفه خود آگاهي» را به منظور اندازه گيري فعاليت دستگاه هاي مغزي/ رفتاري و مستعد بودن به احساس شرم و گناه تكميل نمودند. داده هاي به دست آمده با استفاده از آزمون تحليل رگرسيون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و نتايج نشان داد كه دو مولفه «نظام بازداري رفتاري» و مولفه «جنگ» از «نظام جنگ/ گريز» و مولفه اجتناب فعال از «نظام فعال ساز رفتاري» (در پرسشنامه شخصيتي گري- ويلسن) و مولفه هاي كشاننده و جستجوي سرگرمي از «نظام روي آوري رفتاري» (در پرسشنامه بازداري/ روي آوري رفتاري كرور و وايت) نقش معناداري (p<0.05) در پيش بيني مستعد بودن به احساس شرم دارند. در مورد مستعد بودن به احساس گناه نيز تنها «نظام بازداري رفتاري» (در پرسشنامه بازداري/ روي آوري رفتاري كرور و وايت) به عنوان متغير پيش بين وارد معادله گرديد (درصد تبيين واريانس مستعد بودن به احساس گناه نسبت به احساس شرم توسط نظام بازداري رفتاري كمتر بود). ضمنا تجزيه و تحليل داده ها بيانگر ميانگين بالاتر دختران نسبت به پسران در مستعد بودن به احساس گناه است. در مجموع يافته ها نشان مي دهد كه در تبيين مستعد بودن به احساس شرم در مقايسه با احساس گناه، بنيادهاي زيستي نقش مهمتري را ايفا مي كنند.

 
كليد واژه: دستگاه هاي مغزي- رفتاري، احساس شرم، احساس گناه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مجله روانشناسي بهار 1385; 10(1 (پياپي 37) ويژه نامه انگيزش و هيجان):22-33.
 
بررسي رابطه باورهاي انگيزشي و استفاده از راهبردهاي يادگيري زبان انگليسي در بين دانشجويان
 
شيخ الاسلامي راضيه,خير محمد
 
 
 

در اين پژوهش ارتباط بين باورهاي انگيزشي (شامل جهت گيري، بي انگيزشي جهت گيري انگيزش بيروني و جهت گيري انگيزش دروني) و راهبردهاي يادگيري زبان انگليسي مورد بررسي قرار گرفته است. نمونه تحقيق شامل 199 دانشجوي دانشگاه شيراز بود كه در كلاس هاي انگليسي عمومي حضور داشتند. اين دانشجويان با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب گرديدند. براي اندازه گيري باورهاي انگيزشي از «مقياس جهت گيري هاي يادگيري زبان» (LLOS) و به منظور سنجش راهبردهاي يادگيري زبان انگليسي از نسخه 50 سوالي «سياهه راهبردهاي يادگيري زبان» (SILL) استفاده شد. اطلاعات جمع آوري شده به وسيله تحليل رگرسيون چند متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج حاصله نشان داد كه جهت گيري بي انگيزشي داراي ارتباط منفي و معنادار با نمرات راهبردهاي حافظه اي، شناختي و فرا شناختي مي باشد. جهت گيري انگيزش بيروني ارتباط معناداري را با هيچ كدام از راهبردهاي يادگيري زبان انگليسي نشان نداد و در مقابل بين جهت گيري انگيزش دروني و نمرات انواع راهبردهاي يادگيري زبان انگليسي ارتباط مثبت و معنادار وجود داشت.

 
كليد واژه: انگيزش بيروني، انگيزش دروني، راهبردهاي يادگيري زبان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : مجله روانشناسي بهار 1385; 10(1 (پياپي 37) ويژه نامه انگيزش و هيجان):52-65.
 
اثربخشي آموزش راهبردي برنامه ريزي عصبي- كلامي بر سلامت عمومي و انگيزش تحصيلي
 
احتشامي تبار اكرم,مرادي عليرضا,شهرآراي مهرناز
 
 
 

هدف اين پژوهش بررسي تاثير آموزش راهبردي برنامه ريزي عصبي- كلامي بر بهبود شاخص هاي سلامت عمومي و انگيزش تحصيلي دانش آموزان دختر دبيرستاني است. به همين جهت تعداد 32 دانش آموز دختر پايه سوم دبيرستان رشته علوم انساني به طور تصادفي انتخاب و در دو گروه 16 نفره (آزمايش و گواه) جايگزين شدند. پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ) )گلدبرگ، 1972) و مقياس انگيزش تحصيلي (AMS) ولرند و همكاران، در مرحله پيش آزمون و پس آزمون اول و دوم اجرا و متغيرهاي وابسته (سلامت عمومي و انگيزش تحصيلي) مورد اندازه گيري قرار گرفت. گروه آزمايش طي 18 جلسه 90 دقيقه اي، مداخلات مبتني بر برنامه ريزي عصبي- كلامي را به صورت گروهي دريافت نمود. مقايسه نتايج آزمون ها در مراحل پيش آزمون و پس آزمون ها نشانگر تاثير مداخلات در بهبود شاخص هاي سلامت عمومي و انگيزش تحصيلي گروه آموزش در مقايسه با گروه كنترل بود.

 
كليد واژه: برنامه ريزي عصبي- كلامي، انگيزش تحصيلي، سلامت عمومي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مجله روانشناسي بهار 1385; 10(1 (پياپي 37) ويژه نامه انگيزش و هيجان):84-105.
 
رابطه سبك هاي ابراز هيجان با سلامت عمومي در دانشجويان
 
رفيعي نيا پروين,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم,آزادفلاح پرويز
 
 
 

پژوهش هاي زيادي نقش برون ريزي و تخليه هيجاني را به عنوان يك شيوه مقابله با تجارب تنيدگي زا در سلامت رواني، جسماني و اجتماعي تاييد نموده اند. پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه بين ابرازگري هيجاني، مهار هيجاني و دو سوگرايي در ابرازگري هيجاني به عنوان سبك هاي ابراز هيجان در موقعيت هاي هيجاني معمولي و سلامت عمومي و بررسي تفاوت زنان و مردان در ابرازگري هيجاني طراحي شد. در اين پژوهش 203 دانشجو 90) زن و 113 مرد( با روش تصادفي چند مرحله اي از بين دانشجويان دانشگاه هاي شهر تهران انتخاب و به وسيله پرسشنامه هاي مربوط به سبك هاي ابراز هيجان (پرسشنامه ابرازگري هيجاني و پرسشنامه دوسوگرايي در ابرازگري هيجاني كينگ و امونز و پرسشنامه مهار هيجاني راجر و نجاريان و پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ ارزيابي شدند. اطلاعات به دست آمده از طريق روش هاي تحليل رگرسيون و آزمون t براي مقايسه دو گروه مستقل تجزيه و تحليل شد. نتايج نشان داد كه گرچه بين ابرازگري هيجاني و سلامت عمومي رابطه معناداري وجود ندارد، ولي رابطه ابراز هيجان منفي (مولفه ابرازگري هيجاني) با سلامت عمومي معكوس و معنادار است. مهار هيجاني به طور كلي با سلامت عمومي رابطه مستقيم و معنادار دارد ولي نشخوارگري (مولفه مهار هيجاني) بالاتر به طور معناداري با سلامت عمومي پايين تر همراه است. دوسوگرايي در ابرازگري هيجاني با سلامت عمومي رابطه معكوس و معنادار دارد و بيانگر آن است كه افرادي كه دو سوگرايي بالاتري در ابراز هيجان هايشان دارند، سلامت عمومي كمتري خواهند داشت. همچنين زنان بيشتر از مردان هيجان هايشان را بروز مي دهند. در مجموع يافته هاي پژوهش حاضر، بر نقش موثر سبك هاي ابراز هيجان در پيش بيني سلامت و بيماري و وجود تفاوت هاي جنسي در ابرازگري هيجاني تاكيد مي كند.

 
كليد واژه: روانشناسي سلامت، ابرازگري هيجاني، دو سوگرايي در ابرازگري هيجاني، مهار هيجاني، سلامت عمومي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : مجله روانشناسي بهار 1385; 10(1 (پياپي 37) ويژه نامه انگيزش و هيجان):106-122.
 
رابطه خود نظم دهي انگيزش با راهبردهاي يادگيري و پيشرفت تحصيلي در درس رياضي
 
سيف ديبا,لطيفيان مرتضي,بشاش لعيا
 
 
 

هدف از پژوهش حاضر، گسترش حيطه مطالعات خود نظم دهي از طريق بررسي رابطه خود نظم دهي انگيزش با راهبردهاي يادگيري و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ايراني در درس رياضي بود. آزمودني ها مشتمل بر 171 دانش آموز پايه اول دبيرستان 69) دختر و 102 پسر( با ميانگين سني 14 سال و 7 ماه بودند كه در 8 كلاس از مدارس دولتي شهرستان شيراز به تحصيل اشتغال داشتند. ابزار سنجش در اين تحقيق، «مقياس راهبردهاي خود نظم دهي انگيزشي» و «مقياس راهبردهاي يادگيري رياضي» بود، كه به منظور اجرا بين دانش آموزان ايراني تهيه، انطباق و اعتباريابي شد. تحليل عاملي مقياس راهبردهاي خود نظم دهي انگيزشي نشان داد كه اين مقياس شامل مولفه هاي ارتقا علاقه، صحبت دروني عملكرد، صحبت دروني تسلط، مهار محيط و خود پاداش دهي است و مقياس راهبردهاي يادگيري رياضي به مولفه هاي راهبردهاي نظارتي، راهبردهاي توصيفي- تلخيصي، راهبردهاي تلفيقي- تحليلي و كمك خواهي قابل تفكيك است. ضرائب آلفا كرونباخ براي مولفه هاي فوق از 0.58 تا 0.85 متغير بود. تحليل رگرسيوني نشان از آن داشت كه راهبردهاي يادگيري در درس رياضي به وسيله مكانيسم هاي خود نظم دهي انگيزشي پيش بيني مي گردد و دانش آموزان به منظور بر انگيختن فرآيندهاي شناختي و فراشناختي خود از راهبردهاي ارتقا علاقه، صحبت دروني تسلط و مهار محيط سود مي جويند، در حالي كه توجه به پيامدهاي بيروني عملكرد، بهره گيري از راهبردهاي شناختي را در يادگيري رياضي با مانع مواجه مي سازد. يافته قابل تامل ديگر آن بود كه پيشرفت تحصيلي در درس رياضي علاوه بر راهبردهاي نظارتي، به طور مثبت، تحت تاثير مكانيسم هاي خود نظم دهي انگيزشي بيروني است. اين يافته ها در پرتو نتايج تحقيقات پيشين تفسير شد و تلويحات تربيتي آن مورد بحث قرار گرفت.

 
كليد واژه: خودنظم دهي انگيزشي، راهبردهاي يادگيري، پيشرفت رياضي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : مجله روانشناسي زمستان 1384; 9(4 (پياپي 36)):334-350.
 
هنجاريابي پرسشنامه خلق و احساس
 
نشاط دوست حميدطاهر,نوري نرگس السادات,مولوي حسين,كلانتري مهرداد,مهرابي حسين علي
 
 
 

هدف از انجام پژوهش حاضر تعيين ويژگي هاي روان سنجي «پرسشنامه خلق و احساس» بود. نمونه پژوهش شامل 1645 دانش آموز از مدارس راهنمايي، دبيرستان ها و مراكز پيش دانشگاهي نواحي پنجگانه شهر اصفهان بود كه بر اساس نمونه گيري خوشه اي به طور تصادفي انتخاب شدند. همچنين 30 نفر از دانش آموزان مراجعه كننده به مركز مشاوره اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان كه در ارزيابي روانپزشكي تشخيص اختلال افسردگي اساسي دريافت داشته بودند، در اين پژوهش شركت داده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خلق و احساس، پرسشنامه مشخصات فردي و مصاحبه تشخيصي بود. بررسي اعتبار پرسشنامه خلق و احساس آلفاي كرونباخ 0.93 را نشان داد. بررسي روائي اين پرسشنامه بر اساس روش روائي هم زمان با پرسشنامه افسردگي بك نيز همبستگي 0.71 را نشان داد (p<0.05) به منظور تعيين نمره برش، ضريب روائي تشخيص، حساسيت و ويژگي آزمون از روش تحليل تمايزات استفاده گرديد. اين تحليل كه بر اساس نمرات دانش آموزان عادي و دانش آموزان افسرده انجام گرفت، ضريب روائي تشخيصي 0.79 و نمره برش 33.25 را نشان داد. ويژگي اين آزمون و حساسيت آن نيز به ترتيب برابر 0.86 و 0.90 محاسبه شد. نمره برش به دست آمده برابر با رتبه درصدي 84 بود. نتايج اين پژوهش حاكي از آن است كه پرسشنامه خلق و احساس به عنوان يك ابزار تشخيصي پايا و استاندارد قابليت استفاده در موقعيت هاي پژوهشي و باليني را در تشخيص اختلال افسردگي كودكان و نوجوانان دارا مي باشد.

 
كليد واژه: افسردگي، نوجوانان، پرسشنامه خلق و احساس (MFQ)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : مجله روانشناسي زمستان 1384; 9(4 (پياپي 36)):351-365.
 
تحليل عاملي تاييدي مقياس عاطفه مثبت و منفي
 
بخشي پوررودسري عباس*,دژكام محمود
 
* دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه تبريز
 
 

تحليل هاي عاملي كه روي ابزارهاي خود سنجي خلق انجام گرفته است به دو بعد مسلط در زمينه ساختار عاطفي دست يافته اند كه عاطفه مثبت و عاطفه منفي خوانده مي شود. اين دو بعد عاطفي با طبقات وسيعي از متغيرهاي روانشناختي مرتبط اند. عاطفه منفي با تنيدگي تجربه شده مقابله ضعيف، شكايات مرتبط با سلامت و تجربه رويدادهاي ناخوشايند همبسته است. اين بعد، عامل زمينه ساز و مشترك «اضطراب» و «افسردگي» است. عاطفه مثبت با رضايت اجتماعي، شور و اشتياق، شادكامي و هشياري مرتبط است و كاهش آن عامل زمينه ساز و اختصاصي اختلال افسردگي است. براي سنجش اين دو بعد عاطفي رايج ترين ابزار، «مقياس هاي عاطفه مثبت و عاطفه منفي» (PANAS) است. در پژوهش حاضر با استفاده از تحليل عاملي تاييدي (CFA) و الگويابي معادله ساختاري (SEM) صحت عاملي، روايي سازه و اعتبار اين ابزار روي 255 نفر دانشجوي مبتلا به اختلالات اضطرابي و افسردگي دانشگاه تهران مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان مي دهد كه الگوي دو عاملي، برازنده ترين الگو است (p<0.01). از لحاظ روايي نيز با كمك اين ابزار به خوبي مي توان بيماران مضطرب و افسرده را از هم جدا كرد (p<0.05) و اعتبار اين دو خرده مقياس برابر با 0.87 است.

 
كليد واژه: عاطفه مثبت، عاطفه منفي، اضطراب، افسردگي، تحليل عاملي تاييدي، الگويابي معادله ساختاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

4 : مجله روانشناسي زمستان 1384; 9(4 (پياپي 36)):387-398.
 
تاثير شيوه آموزش به خود دستور دادن بر عملكرد حل مساله رياضي و ميزان توجه دانش آموزان دختر تكانشي
 
بختياري اسفندقه فروغ,مولوي حسين,ملك پور مختار
 
 
 

هدف اين پژوهش بررسي تاثير شيوه آموزش به خود دستور دادن (خود آموزي) بر عملكرد حل مساله رياضي و ميزان توجه، عملكرد در آزمون هاي رمز گرداني و كسلر و همتايابي اشكال آشنا (MFFT) دانش آموزان تكانشي شهر جيرفت، بود. آزمودني ها، شامل 24 دانش آموز دختر پايه اول راهنمايي با سبك شناختي تكانشي بودند كه از طريق اجراي آزمون همتا يابي اشكال آشنا و به روش نمونه گيري چند مرحله اي انتخاب و به طور تصادفي به 3 گروه 8 نفري )آزمايش، گواه 1 و گواه 2) منصوب شدند. ابزارهاي جمع آوري اطلاعات عبارت بودند از: آزمون هاي همتايابي اشكال آشنا، خرده آزمون رمزگرداني، آزمون معلم ساخته حل مساله رياضي، آزمون هوشي كتل و پرسشنامه محقق ساخته ويژگي هاي جمعيت شناختي. گروه آزمايشي طي 6 جلسه 2 ساعتي، گام هاي حل مساله رياضي را از طريق شيوه به خود دستور دادن دريافت نمود. گروه گواه 1 تحت آموزش سنتي قرار گرفت. در گروه گواه 2 مداخله اي اعمال نشد. نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشانگر تاثير شيوه آموزشي بر عملكرد حل مساله رياضي گروه آزمايشي بود (p=0.001).

 
كليد واژه: شيوه آموزش به خود دستور دادن، حل مساله رياضي، راهبردهاي شناختي- فرا شناختي، ميزان توجه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 : مجله روانشناسي زمستان 1384; 9(4 (پياپي 36)):413-428.
 
بررسي سوگيري توجه نسبت به محرك هاي مربوط به مواد در افراد وابسته به مواد افيوني، مبتلا به عود، ترك كرده و به هنجار
 
رحمانيان مهديه,ميرجعفري سيداحمد,حسني جعفر
 
 
 

بر اساس نظريه هاي اخير اعتياد، سوگيري توجه نسبت به محرك هاي مربوط به مواد، نقش مهمي را در شروع مصرف مواد و عود بازي مي كند. هدف تحقيق حاضر، بررسي سوگيري توجه نسبت به كلمات مربوط به مواد در افراد وابسته به مواد افيوني، مبتلا به عود، ترك كرده و به هنجار بود. بدين منظور، 30 فرد وابسته به مواد افيوني، 30 فرد مبتلا به عود، 30 فرد ترك كرده و 30 نفر از افراد به هنجار با دامنه سني 18 تا 60 سال انتخاب گرديدند. هر چهار گروه بر اساس متغيرهاي سن، سطح تحصيلات و نوع ماده مصرفي همتاسازي شده و توسط آزمايه پروب دات مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج بر اساس تحليل واريانس عاملي با تدابير مكرر و آزمون T وابسته مورد تحليل قرار گرفت. نتايج حاكي از آن بود كه افراد وابسته به مواد افيوني و افراد مبتلا به عود در مقايسه با افراد ترك كرده و افراد به هنجار در حالت ارائه كلمات به مدت 500 هزارم ثانيه، زمان واكنش كمتري نسبت به كلمات مربوط به مواد نشان دادند كه نشان دهنده سوگيري توجه در اين افراد مي باشد. با توجه اين، بين زمان واكنش افراد وابسته به مواد افيوني و افراد مبتلا به عود در مقايسه با افراد ترك كرده و افراد به هنجار در حالت ارائه كلمات به مدت 20 هزارم ثانيه، تفاوت معنا داري وجود نداشت كه نشان دهنده عدم سوگيري پيش توجه در اين افراد مي باشد.

 
كليد واژه: وابستگي به مواد، سوگيري توجه، سوگيري پيش توجه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : مجله روانشناسي بهار 1385; 10(1 (پياپي 37) ويژه نامه انگيزش و هيجان):34-51.
 
تاثير موقعيت هاي موفقيت و شكست بر تغييرات شاخص هاي فيزيولوژيك فعاليت نظام هاي مغزي/ رفتاري
 
پورمحمدرضاي تجريشي معصومه,دلاور علي,برجعلي احمد,جمهري فرهاد
 
 
 

به منظور بررسي نقش تعديل كننده نظام هاي مغزي/ رفتاري در ارتباط بين موقعيت هاي تنيدگي زا و تغييرات فيزيولوژيكي، 211 نفر از دانشجويان دختر مقطع كارشناسي ارشد بر اساس «پرسشنامه شخصيتي گري- ويلسن» مورد ارزيابي قرار گرفتند. سپس 60 نفر از آزمودني ها بر اساس نمره هاي بالاي توزيع (در ابعاد نظام فعال ساز رفتاري و نظام بازداري- رفتاري) در دو گروه )هر گروه 30 نفر( جايگزين شدند. نيمي از آزمودني هاي داراي «نظام فعال ساز رفتاري قوي» در موقعيت «موفقيت» و نيمي ديگر در موقعيت «شكست» قرار گرفتند. در مورد گروه داراي «نظام بازداري رفتاري قوي» نيز اين كاربندي آزمايشي اعمال شد. ميزان «ضربان قلب» و «پاسخ هدايت پوست» آزمودني ها در مرحله قبل و بعد از كاربندي آزمايشي اندازه گيري و ثبت شد. نتايج بيانگر آن بود كه ميزان تغييرات ضربان قلب و پاسخ هدايت پوست افراد داراي نظام بازداري رفتاري قوي در موقعيت شكست بيشتر از افراد داراي نظام فعال ساز رفتاري قوي است. همچنين، در افراد داراي نظام فعال ساز رفتاري قوي، موقعيت موفقيت بيشتر از موقعيت شكست باعث افزايش ميزان تغييرات ضربان قلب و پاسخ هدايت پوست شد. در مجموع، يافته هاي برگرفته از اين پژوهش، ضمن افزايش دانش بنيادي پژوهشگران در قلمرو و ارتباط تنيدگي- بيماري، از لحاظ كاربردي نيز زمينه را براي فهم تفات هاي فردي در زمينه حساسيت ساخت هاي مختلف عصبي و آسيب پذيري متفاوت افراد فراهم مي آورد.

 
كليد واژه: نظام فعال ساز رفتاري، نظام بازداري رفتاري، تغييرات فيزيولوژيك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : مجله روانشناسي بهار 1385; 10(1 (پياپي 37) ويژه نامه انگيزش و هيجان):66-83.
 
بررسي ارتباط هوش هيجاني با بروز و مهار خشم در دانشجويان
 
رمضاني ولي اله,عبدالهي محمدحسين
 
 
 

پژوهش حاضر به بررسي مقايسه اي ارتباط هوش هيجاني و بروز و مهار خشم در بين دانشجويان مي پردازد. نمونه مورد بررسي شامل 100 دانشجوي پسر بودند كه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب و با توجه به اهداف تحقيق مورد آزمون قرار گرفتند. براي جمع آوري داده هاي مربوط به حالت خشم، رگه خشم و ميزان بروز و مهار خشم از «سياهه بروز حالت رگه خشم اشپيلبرگر، شماره 2» (STAXI-2)، براي بررسي هوش هيجاني از «مقياس رگه فراخلقي» (TMMS) كه آن را براساس يك فرآيند پردازش اطلاعات در سه مولفه توجه هيجاني (درونشد)، تمايز هيجاني (پردازش) و بازسازي خلقي (برونشد) مي سنجد، استفاده گرديد. در اين پژوهش از شاخص هاي آماري ضريب همبستگي پيرسن، ضريب تعيين و تحليل رگرسيون چند متغيري جهت تحليل داده ها استفاده شده است. نتايج به دست آمده از داده ها با توجه به فرضيات تحقيق عبارتند از: به طور كلي هوش هيجاني با حالت خشم، رگه خشم و بروز دروني و بيروني خشم رابطه منفي، و در مقابل با مهار دروني و بيروني خشم رابطه مثبت دارد. بررسي دقيق تر نتايج همين طور نشان داد در ميان مولفه هاي هوش هيجاني، توجه هيجاني، بيشترين ارتباط را با حالت خشم، خشم كلامي و فيزيكي و احساس خشمگينانه دارد، و مولفه تمايز هيجاني بيشترين ارتباط را با مهار دروني و بيروني، بروز دروني و بيروني خشم، رگه خشم و خلق و خوي خشمگينانه دارد.

 
كليد واژه: هوش، هيجان، هوش هيجاني، حالت خشم، رگه خشم، بروز خشم، مهار خشم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : مجله روانشناسي پاییز 1384; 9(3 (پیاپی 35) ویژه نامه روانشناسی و دین):279-292.
 
بررسي تغييرات جريان خون ناحيه اي مغز، هنگام دستيابي به تجربه مذهبي با استفاده از روش مقطع نگاري با فوتون گاما (SPECT)
 
حاتمي جواد,كرمي نوري رضا,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم,نوروزيان مريم,سيف الهي اصل شهرام
 
 
 

در اين پژوهش با استفاده از روش مقطع نگاري با فوتون گاما، تغييرات جريان خون ناحيه اي مغز به عنوان شاخصي از ميزان فعاليت مغز در يک گروه 5 نفري، از آزمودني هاي مذهبي مسلمان ايراني، هنگام دستيابي به تجربه مذهبي، بررسي، و با يک گروه گواه مقايسه شد .بررسي نتايج اين پژوهش نشان داد هنگام دستيابي به تجربه مذهبي، تفاوت ميان فعاليت نواحي بادامه و حدقه هاي پيشاني، در دو گروه آزمايشي و گواه معني دار مي باشد. اما تفاوت مشاهده شده در نواحي پشتي جانبي جلوي پيشاني، آهيانه بالايي و شکنج سينگوليت، معنادار نبوده است. همچنين يافته هاي اين پژوهش نشان داد هنگام تجربه مذهبي سوبرتري نيم کره اي به جز در ناحيه بادامه در ساير نواحي به طور معنادار تغيير نمي کند.

 
كليد واژه: عصب – روانشناسي، تجربه ديني، تصوير سازي مغز، مقطع نگاري با فوتون گاما
 
 

 نسخه قابل چا

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : مجله روانشناسي پاییز 1384; 9(3 (پیاپی 35) ویژه نامه روانشناسی و دین):310-320.
 
رابطه جهت گيري مذهبي و سازگاري روانشناختي در دانشجويان
 
خداپناهي محمدكريم,خاكساربلداجي محمدعلي
 
 
 

هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه بين جهت گيري مذهبي و سازگاري دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي در سال تحصيلي 82-81 مي باشد. از اين جامعه آماري، تعداد 400 نفر به صورت تصادفي خوشه اي انتخاب گرديد. طرح اين پژوهش از نوع توصيفي پس رويدادي مي باشد. جهت سنجش جهت گيري مذهبي از "پرسشنامه جهت گيري مذهبي آلپورت" و براي سنجش سازگاري از "سياهه سازگاري بل" استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي و آزمون فرضيه ها از آزمون t مستقل و ضريب همبستگي پيرسن استفاده گرديد. نتايج بدست آمده نشان مي دهد که بين جهت گيري مذهبي و سازگاري رابطه معنادار است. با اينکه در سازگاري هيجاني و تندرستي بين دختران و پسران تفاوت وجود دارد ولي در سازگاري اجتماعي تفاوت بر اساس جنس معني دار نيست. همچنين در مورد مقايسه سازگاري در افراد با جهت گيري مذهبي دروني و بيروني نتايج بيانگر آنست که افراد با جهت گيري دروني از نظر سازگاري کلي، اجتماعي، هيجاني و تندرستي نسبت به افراد با جهت گيري مذهبي بيروني وضعيت مناسب تري دارند.

 
كليد واژه: جهت گيري مذهبي دروني و بيروني، سازگاري اجتماعي، دانشجويان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391  10:59 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها