0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 3(3 (پياپي 11)):74-84.
 
تاثير الگوي آموزشي تحليل، طراحي، توليد، اجرا و ارزيابي بر پيشرفت تحصيلي درس رياضي
 
رستگارپور حسن*,بيرانوند فريده,كاووسيان جواد
 
* دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 

هدف: پژوهش تعيين تاثير به کارگيري الگوي طراحي آموزشي «اي دي دي آي ايي» بر پيشرفت تحصيلي درس رياضي دانش آموزان دختر سال دوم راهنمايي بود.
روش: پژوهش آزمايشي و جامعه آماري شامل کليه دانش آموزان دختر دوره راهنمايي شهر کرج بود که به صورت تصادفي از دو مدرسه به عنوان نمونه انتخاب و به صورت جايگزيني تصادفي 29 نفر در گروه آزمايش و 30 نفر در گروه گواه جايگزين شدند. ابتدا پيش آزمون پيشرفت رياضي در مورد دو گروه آزمايش و گواه انجام شد. بعد محتواي درسي گروه آزمايش که مبحث اعداد گويا بود. بر اساس الگوي طراحي آموزشي اي دي دي آي اي طراحي و در هشت جلسه به آنها آموزش داده شد. گروه گواه همان محتوا را با شيوه معمول آموزش ديدند. بعد از اتمام تدريس آزمون پيشرفت تحصيلي نهايي در مورد هر دو گروه انجام شد.
يافته ها: نشان داد گروه آزمايش در آزمون نهايي عملکرد بهتري نسبت به گروه گواه دارند.
نتيجه گيري: استفاده از الگوي آموزشي «اي دي دي آي ايي» به پيشرفت تحصيلي دانش آموزان در درس رياضي منتهي مي شود.

 
كليد واژه: الگوي آموزشي، اي دي دي آي ايي، پيشرفت تحصيلي، رياضي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 3(3 (پياپي 11)):85-99.
 
رابطه بين سبک هاي دلبستگي با نوع هويت در زندانيان 15-30 ساله
 
باقري خديجه*,بهرامي هادي,جلالي محمدرضا
 
 
 

هدف: اين پژوهش تعيين رابطه بين سبک هاي دلبستگي با پايگاه هاي هويت در زندانيان بود.
روش: پژوهش از نوع همبستگي است. 50 زنداني زن و 50 زنداني مرد 15-30 ساله با نمونه گيري مقطعي و در دسترس در زندان و کانون اصلاح و تربيت شهر قزوين انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش پرسشنامه سنخ هاي هويت بنيون و آدامز 1989 و مقياس دلبستگي بزرگسالان 1987 بود.
يافته ها: نشان داد رابطه بين سبک هاي دلبستگي و نوع هويت معنادار است. زندانيان داراي سبک دلبستگي ايمن به ترتيب داراي پايگاه هاي هويت موفق و در حال تعليق بودند، در صورتي که زندانيان با سبک دلبستگي ناايمن (اجتنابي و مضطرب – دوسو گرا) بيشتر داراي پايگاه هاي هويت آشفته و زودرس بودند. در عين حال زندانيان زن بيشترين ميزان دلبستگي را به مادر و زندانيان مرد بيشترين ميزان دلبستگي را به همسالان داشتند. در بين زندانيان داراي سبک دلبستگي به مادر بيشترين درصد در پايگاه هويت زودرس، در بين زندانيان داراي سبک دلبستگي به پدر بيشترين درصد در پايگاه هويت آشفته و در بين زندانيان داراي سبک دلبستگي به همسالان بيشترين درصد در پايگاه هويت آشفته مشاهده گرديد.
نتيجه گيري: تفاوت هاي جنسي، پيوندهاي عاطفي و بازخوردهاي مادر، پدر و همسالان در سبک هاي دلبستگي و پايگاه هويت نقش مهمي ايفا مي کند. بنابراين لازم است براي پيشگيري از بزهکاري آموزش هاي لازم قبل از ازدواج درباره شيوه هاي فرزندي و رابطه آن با سبک هاي دلبستگي، پايگاه هويت و رفتارهاي سازگارانه و بزهکارانه ارايه شود.

 
كليد واژه: سبک هاي دلبستگي، زندانيان، هويت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 3(2 (پياپي 10)):7-24.
 
نقش ازدواج در سلامت عمومي زوج هاي جوان: مطالعه اي طولي
 
صادقي منصوره السادات*,پوراعتماد حميدرضا,مظاهري محمدعلي
 
* دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

هدف: پژوهش حاضر تعيين روند تغيير سلامت عمومي در زوجين است.
روش: پژوهش از نوع توصيفي – مقايسه است که براي انجام آن 230 زوج از دانشجويان دانشگاه هاي تهران با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شد. از اين تعداد 213 زوج در سال اول مطالعه، 116 زوج در سال دوم، 46 زوج در سال سوم، 95 زوج در سال چهارم، 56 زوج در سال پنجم و در نهايت 27 زوج که حدود 4 سال از عقد آنان گذشته بود به پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ، 1979 پاسخ دادند. داده ها با آزمون تحليل واريانس اندازه گيري مکرر، رگرسيون و
t وابسته تحليل شد.
يافته ها: نشان داد به جز زير مقياس نشانه هاي بدني، تفاوت ميانگين زير مقياس ها و نمره کل پرسشنامه سلامت عمومي در بين سال هاي مختلف مطالعه، تفاوت معناداري ندارد. معتبرترين پيش بيني کننده نمره کل سلامت عمومي در سال پنجم مطالعه و ازدواج کردن زوجين است. وضعيت سلامت عمومي در بين زوج هاي دانشجوي مختلف در هر سال مطالعه تفاوت داشت و وضعيت سلامت عمومي زنان در مقايسه با شوهران خود نامطلوب تر بود
.
نتيجه گيري: در تبيين نتايج حاضر مي توان به تغيير در روابط و مسووليت هاي زوجين، و تنش حاصل از چگونگي کسب مهارت هاي ارتباطي و نحوه حل تعارض ها در سال هاي نخستين ازدواج اشاره نمود. همچنين در زنان اين تنش مي تواند با پذيرش نقش هاي خانوادگي يا کاري در اوايل ازدواج افزايش يافته و تاثير نامطلوبي بر سلامت رواني آنها داشته باشد
.

 
كليد واژه: ازدواج، زوج هاي جوان، سلامت عمومي، مطالعه طولي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 3(2 (پياپي 10)):48-65.
 
رابطه بين متعلقات مهم، نظام ارزشي و نگرش هاي خريد کردن دانشجويان دانشگاه اصفهان
 
كاظمي مليحه السادات*,نوري ابوالقاسم,عريضي حميدرضا
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

هدف: پژوهش تعيين رابطه نظام ارزشي مصرف کنندگان بر نگرش هاي آنها حين فرايند تصميم گيري، و بر متعلقات به عنوان فرايندهاي پس از خريد کردن بود.
روش: پژوهش همبستگي و نمونه گيري به صورت خوشه اي بود. براي انجام پژوهش 213 نفر از ميان دانشجويان دانشگاه اصفهان انتخاب شدند و به زمينه يابي ارزش هاي شوارتز (2004)، نگرش سنج خريد کردن (1385) و يک پرسش باز پاسخ درباره متعلقات مهم افراد، با استفاده از مقولات کدگذاري ريچينز (1994) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحليل همبستگي متعارف – که نوعي تحليل آماري چند متغيري است که روابط چند متغير را با چند متغير ديگر مورد سنجش قرار مي دهد – تحليل شد
.
يافته ها: نشان داد ارزش هاي سطح فردي با نگرش هاي افراد و انواع متعلقات مهم افراد رابطه دارند و آنها را پيش بيني مي کنند. همچنين نگرش هاي خريد کردن با انواع متعلقات رابطه دارد
.
نتيجه گيري: به طور کلي نه تنها کارکردهاي روان شناختي کل گستره ارزش – نگرش – رفتار را در بر مي گيرد، بلکه اين کارکردها با نظام ارزشي پيچيده تري نيز در ارتباط است
.

 
كليد واژه: خريد کردن، متعلقات، نظام ارزشي، نگرش ها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 3(3 (پياپي 11)):48-59.
 
مقايسه شيوه هاي مقابله اي دانش آموزان داراي هوش هيجاني بالا و پايين در طبقات مختلف اجتماعي – اقتصادي
 
نادي آذر*,خداپناهي محمدكريم,صالح صدق پور بهرام
 
 
 

هدف: پژوهش حاضر تعيين و مقايسه شيوه هاي مقابله در دانش آموزان داراي هوش هيجاني بالا و پايين در طبقات اجتماعي اقتصادي بالا و پايين بود.
روش: پژوهش پس رويدادي و نمونه شامل 356 نفر از دانش آموزان سال سوم دبيرستان شهر تهران است که به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند و به پرسشنامه شيوه هاي مقابله راجر و نجاريان (1385)، پرسشنامه مشخصات فردي و پرسشنامه هوش هيجاني برادبري و گريوز (2004 به نقل از گنجي، 1384) پاسخ دادند. با استفاده از تحليل واريانس يکراهه، همبستگي پيرسون، آزمون تعقيبي توکي و تحليل واريانس بلوکي و آزمون
t داده ها تحليل شد.
يافته ها: نشان داد استفاده از شيوه هاي مقابله عقلاني و انفصالي در دانش آموزان داراي هوش هيجاني بالا بيشتر از دانش آموزان داراي هوش هيجاني پايين است. ميزان استفاده از شيوه مقابله اجتنابي در دانش آموزان داراي هوش هيجاني بالا و پايين تفاوتي نداشت. ميزان استفاده از شيوه مقابله هيجاني در دانش آموزان داراي هوش هيجاني پايين بيشتر بود. هوش هيجاني در دانش آموزان طبقه بالاي اجتماعي اقتصادي بيشتر از طبقه پايين اجتماعي اقتصادي و استفاده از شيوه مقابله عقلاني در دو طبقه اجتماعي اقتصادي بالا و پايين تفاوتي نداشت. استفاده از شيوه مقابله انفصالي در طبقه بالا و استفاده از شيوه مقابله اجتنابي و هيجاني در طبقه پايين بيشتر بود. طبقه اجتماعي اقتصادي بر رابطه بين هوش هيجاني و شيوه هاي مقابله اثر نداشت.
نتيجه گيري: در مجموع مي توان نتيجه گرفت عوامل برون فردي نظير وضعيت اجتماعي اقتصادي و عوامل درون فردي نظير هوش هيجاني، بر شيوه هاي مقابله فرد اثر گذارند و اين متغيرها با يکديگر و با پايگه اجتماعي اقتصادي ارتباط تنگاتنگ دارند.

 
كليد واژه: هوش هيجاني، شيوه مقابله، طبقه اجتماعي – اقتصادي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 3(2 (پياپي 10)):25-47.
 
مقايسه قضاوت اخلاقي و رشد اجتماعي دانش آموزان دبستان هاي غير انتفاعي تحت تعليم آموزش قرآن به شيوه حفظ با معاني با غير انتفاعي عادي
 
زادشير فرزانه*,استكي مهناز,امامي پور سوزان
 
 
 

هدف: پژوهش تعيين سطوح و مقايسه قضاوت اخلاقي و رشد اجتماعي دانش آموزان دبستان هاي غير انتفاعي تحت تعليم آموزش قرآن (به شيوه حفظ با معاني) و دانش آموزان عادي منطقه چهار شهر تهران بود.
روش: پژوهش پس رويدادي از نوع علي – مقايسه اي بود. جامعه آماري پژوهش کليه دانش آموزان دختر و پسر 10 و 11 ساله در حال تحصيل در کلاس چهارم و پنجم در سال 87 - 1386 و نمونه گيري به صورت تصادفي چند مرحله اي و تعداد نمونه در هر گروه 60 دانش آموز بود. آزمودني ها به پرسشنامه هاي قضاوت اخلاقي (1998) و رشد اجتماعي واينلند (1965) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون هاي
t، تحليل واريانس دو و چند راهه مورد تحليل قرار گرفت.
يافته ها: نشان داد ميزان رشد اجتماعي و قضاوت اخلاقي دانش آموزان حافظ قرآن بالاتر از دانش آموزان عادي است. همچنين تفاوت بين خرده مقياس هاي رشد اجتماعي دانش آموزان دختر و پسر معني دار، و نيز رابطه بين رشد اجتماعي و قضاوت اخلاقي معني دار و مثبت است
.
نتيجه گيري: اين پژوهش، مبين نقش موثر شيوه هاي جديد آموزش و پرورش قرآن محور در افزايش رشد اجتماعي و قضاوت اخلاقي دانش آموزان، نسبت به روش هاي متداول و سنتي آموزش و پرورش است
.

 
كليد واژه: حفظ معاني، دبستان، رشد اجتماعي، غير انتفاعي، قرآن، قضاوت اخلاقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

4 : روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 3(2 (پياپي 10)):66-81.
 
رابطه پايگاه هاي هويت و مسند مهارگذاري با جنس، پايه و رشته تحصيلي دانش آموزان مقطع متوسطه
 
مظفري نظير,فتح آبادي جليل*,باقريان فاطمه
 
* دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

هدف: اين پژوهش تعيين رابطه پايگاه هاي هويت و مسند مهارگذاري با جنس، پايه و رشته تحصيلي دانش آموزان مقطع متوسطه است.
روش: پژوهش علي – مقايسه اي است. 179 آزمودني پسر و 167 آزمودني دختر به «مقياس مسند مهارگذاري راتر» (به نقل از دشتي، 1996) و «آزمون عيني هويت من» آدامز و بنيون (به نقل از رحيمي نژاد، 1989) پاسخ دادند. براي تحليل داده ها از تحليل واريانس يکراهه، آزمون تعقيبي شفه، آزمون
t و مجذور کاي استفاده شد.
يافته ها: نشان داد که از نظر دستيابي پايگاه هاي هويت تفاوت بين دانش آموزان دختر و پسر معنادار نيست. به علاوه، ميزان اکتساب پايگاه هويت موفق در دانش آموزان سال سوم در مقايسه با پايه هاي اول و دوم بيشتر است. مسند مهارگذاري با جنس و رشته تحصيلي رابطه دارد، به اين صورت که دانش آموزان دختر و دانش آموزان رشته علوم انساني بيشتر داراي مسند مهارگذاري بيروني و دانش آموزان پسر و دانش آموزان رشته رياضي بيشتر داراي مسند مهارگذاري دروني بودند. در ضمن مشخص شد که پايگاه هاي هويت و مسند مهارگذاري نيز با يکديگر رابطه دارند، يعني آزمودني هاي داراي هويت موفق، واجد مسند مهارگذاري دروني بودند
.
نتيجه گيري: اکتساب هويت يک فرايند تحولي است. بدين معني که با افزايش سن و تجارب فردي، ميزان دستيابي به پايگاه هويت موفق افزايش مي يابد. در عوض مسند مهارگذاري افراد بيشتر متاثر از شرايط و تجارب بيروني (مانند تحصيل در يک رشته خاص) است
.

 
كليد واژه: پايگاه هاي هويت، پايه تحصيلي، جنس، دانش آموزان دبيرستاني، رشته تحصيلي، مسند مهارگذاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 
مقايسه کيفيت رابطه والد – فرزند در دانش آموزان دختر دبيرستاني داراي بحران هويت و فاقد بحران هويت
 
پرهيزگار آذردخت,محمودنيا عليرضا,محمدي شهناز*
 
* دانشگاه تربيت معلم
 
 

هدف: پژوهش حاضر تعيين و مقايسه رابطه والد – فرزند دانش آموزان دختر دبيرستاني داراي بحران هويت و فاقد بحران هويت است.
روش: پژوهش توصيفي – مقايسه اي و جامعه مورد پژوهش، کليه دانش آموزان دبيرستان هاي دخترانه شهرستان کازرون که در سال تحصيلي 84 - 83 مشغول به تحصيل بودند که با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي، ابتدا شهرستان کازرون به 5 قسمت تقسيم و بعد از هر بخش يک مدرسه به صورت تصادفي و به اين شيوه 450 نفر انتخاب شد و پرسشنامه آزمون هويت شخصي توسط احمدي (1378) و آزمون روابط والد – فرزند توسط مارک اي فاين، بي مورلند و سوبل (1983) توسط آنها تکميل شد
.
يافته ها: نشان داد از بين اين نمونه ها، بر اساس نتايج پرسشنامه آزمون هويت شخصي دانش آموزان داراي بحران هويت آشکار شدند که تعداد آنها 60 نفر بود و 60 دانش آموز فاقد بحران هويت که از لحاظ سن و وضعيت اقتصادي – اجتماعي با آنان همتا شدند به عنوان نمونه آماري برگزيده شدند. نتايج پژوهش تفاوت بين دو گروه دانش آموزان را از لحاظ بحران هويت نشان داد
.
نتيجه گيري: دانش آموزان داراي بحران هويت نسبت به دانش آموزان فاقد بحران هويت به طور کلي رابطه ضعيف تري با والدين خود دارند
.

 
كليد واژه: بحران، دانش آموزان، رابطه، فرزند – والد، هويت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 3(2 (پياپي 10)):110-123.
 
رابطه اضطراب و افسردگي با ميزان معنويت در دانشجويان دانشگاه تهران
 
غباري بناب باقر*,متولي پور عباس,حكيمي راد الهام,حبيبي عسگرآبادي مجتبي
 
* دانشگاه تهران
 
 

هدف: پژوهش حاضر تبيين رابطه بين ابعاد مختلف معنويت با اضطراب و افسردگي در دانشجويان دانشگاه تهران و همچنين تعيين توان پيش بيني ابعاد مختلف معنويت در ميزان افسردگي و اضطراب دانشجويان است.
روش: پژوهش پس رويدادي (علي-مقايسه اي) است. 304 نفر از دانشجويان (124 پسر و 180 دختر) دانشگاه تهران به صورت طبقه اي سهمي انتخاب شدند و به فهرست بازبيني نشانگان رفتاري (دراگوتيس و همکاران، 1983) و مقياس تجربيات معنوي (غباري بناب و همکاران، 1384) پاسخ دادند
.
يافته ها: نشان داد بين ميزان اضطراب و ابعاد معنويت (معنايابي در زندگي و ارتباط با خدا) همبستگي منفي و بين افسردگي و اضطراب و تجربيات سلبي دانشجويان در معنويت همبستگي مثبت است. همچنين بين ميزان افسردگي، معنايابي در زندگي، ارتباط با خدا و شکوفايي معنوي در دانشجويان همبستگي منفي بود. از لحاظ جنس، اضطراب و افسردگي در دختران بيشتر از پسران بود
.
نتيجه گيري: با توجه به اين يافته ها مي توان گفت رابطه بين اضطراب و افسردگي که دو جنبه مهم از سلامت روان هستند با معنويت و جنبه هاي مختلف آن معکوس است. از اين يافته ها مي توان در حيطه طراحي براي ارتقاي سلامت روان در محيط هاي دانشجويي بهره برد
.

 
كليد واژه: اضطراب، افسردگي، معنويت، دانشجو
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 
پايايي سنجي، اعتباريابي و هنجاريابي پرسشنامه فردگرايي اقتصادي فلدمن در اصفهان
 
رحيمي فاطمه*,عريضي حميدرضا,ملك پور مختار
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

هدف: پژوهش تعيين اعتبار، پايايي و هنجاريابي پرسشنامه فردگرايي اقتصادي فلدمن (1981) بود.
روش: پژوهش از نوع تحليل عاملي است. به منظور تعيين اعتبار 375 نفر، به منظور تعيين پايايي دو نمونه 40 و 50 نفري و به منظور هنجاريابي 1000 نفر از مردم شهر اصفهان با روش نمونه گيري تصادفي دو مرحله اي انتخاب شدند. اعتبار سازه با استفاده از تحليل عاملي سنجش شد
.
يافته ها: نشان داد پرسشنامه فردگرايي اقتصادي در ايران داراي سه عامل انطباق سازماني براي فرصت برابر، فشارهاي دروني جامعه براي نگهداري فقر و اخلاق کاري است. ضريب پايايي همساني دروني (آلفاي کرونباخ) براي هر يک از عوامل اين پرسشنامه به ترتيب: 0.382، 0.648، 0.573 و کل پرسشنامه 0.729 بود و پايايي بازآزمايي به ترتيب 0.732، 0.676 و 0.584 و کل پرسشنامه تبديل شد
.
نتيجه گيري: پرسشنامه فردگرايي اقتصادي داراي پايايي و اعتبار سازه است. در موقعيت هايي که افراد قدرت انتخاب با توجه به مسايل اقتصادي شان را دارند، مثل انتخابات، پرسشنامه مي تواند گرايش هاي اقتصادي فردي يا اجتماعي مردم را ارزيابي کند و بر اساس آن، سياست هايي جهت جذب آرا اعمال شود
.

 
كليد واژه: اعتباريابي، اقتصادي، پايايي سنجي، فردگرايي، هنجاريابي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : روان شناسي كاربردي بهار 1388; 3(1 (پياپي 9)):7-27.
 
مقايسه هوش هيجاني، سلامت رواني و جسماني مشاغل مختلف
 
بزازيان سعيده,بشارت محمدعلي
 
 
 

هدف: پژوهش حاضر تعيين رابطه بين شغل، جنس، سلامت رواني و جسماني با هوش هيجاني مشاغل مختلف است.
روش: پژوهش پس رويدادي است و در آن 150 نفر از مديران ارشد سازمان ها، روسا، معاونين و اساتيد دانشگاه، دبيران، کارمندان، کارگران و کشاورزان استان زنجان با روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت رواني (
MHI، 1983)، فهرست سلامت جسمي (PHC، 2004)، مقياس هوش هيجاني (EIS، 1998) و فرم اطلاعات جمعيت شناختي را تکميل کردند. داده ها با استفاده از روش هاي ضريب همبستگي و تحليل واريانس يک و چند متغيري و رسم نمودار تحليل شد.
يافته ها: نشان داد که رابطه شغل با دو زير مقياس سلامت رواني يعني بهزيستي و درماندگي رواني، سلامت جسمي عيني و ذهني و هوش هيجاني معنادار است. اثر اصلي جنس بر هيجاني معنادار و بر سلامت جسمي عيني معنادار نبود.
نتيجه گيري: شغل بر سلامت جسمي و رواني و هوش هيجاني اثرگذار است. اين يافته مي تواند راه گشاي سياستگذاري مناسب در زمينه آسيب شناسي مشکلات صاحبان مشاغل و ارايه برنامه هاي پيشگيرانه و برنامه هاي مرتبط با ارتقا بهره وري در سازمان ها باشد.

 
كليد واژه: جسماني، سلامت رواني، مشاغل، هوش هيجاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : روان شناسي كاربردي بهار 1388; 3(1 (پياپي 9)):28-45.
 
نقش نرم افزار آموزشي رياضي دنياي تاتي در پيشرفت رياضي دانش آموزان کم توان ذهني پايه اول مجتمع دخترانه شهيد صياد شيرازي تهران
 
عارفي محبوبه,دانش عصمت,صفي ياري زهرا
 
 
 

هدف: اين پژوهش تعيين تاثير نرم افزارهاي آموزشي «دنياي تاتي» در پيشرفت رياضي دانش آموزان کم توان ذهني بود.
روش: پژوهش شبه آزمايشي با اجراي پيش آزمون و پس آزمون، و جامعه آماري 63 دانش آموز پايه اول مجتمع آموزشي دخترانه شهيد صياد شيرازي شهر تهران بود که به دليل کنترل نسبي بعضي از متغيرها با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس به 55 نفر تقليل يافت. از 6 کلاس پايه اول مجتمع مذکور سه کلاس به عنوان گروه گواه و سه کلاس به عنوان گروه آزمايشي در نظر گرفته شد. براي سه گروه آزمايشي، نرم افزار رياضي مذکور به مدت 4 ماه، هفته اي دو جلسه و هر جلسه چهل و پنج دقيقه به کار گرفته شد و براي سه گروه گواه اين متغير اعمال نگرديد و مفاهيم رياضي با همان روش سنتي به آنها ارايه شد.
يافته ها: نشان داد نمرات رياضيات پس آزمون هر سه گروه آزمايشي، از دانش آموزان هر سه گروه گواه بيشتر است.
نتيجه گيري: استفاده از نرم افزارها و فناوري روز مي تواند در يادگيري بهتر کودکان کم توان ذهني اثربخشي لازم را داشته باشد.

 
كليد واژه: پايه اول، پيشرفت تحصيلي، رياضي، کم توان ذهني، نرم افزار دنياي تاتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي كاربردي بهار 1388; 3(1 (پياپي 9)):46-57.
 
ارتباط باورهاي غير منطقي مادران با مشکلات رفتاري دختران دبيرستاني آن ها
 
سليمي سيدحسين,رمضاني آسيه,خوانكي زهره,اميري ماندانا
 
 
 

هدف: پژوهش تعيين ارتباط باورهاي غيرمنطقي مادران با مشکلات رفتاري دختران آنها بود.
روش: پژوهش مقطعي و علي مقايسه اي و جامعه آماري 420 دختر دبيرستاني داراي مشکل رفتاري و مادران آنها در شهر مشهد بود. از ميان آنها بر اساس جدول کرجسي و مورگان
(1976) 200 دانش آموز و نيز 200 دانش آموز ديگر که فاقد مشکل رفتاري بودند به روش تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب و آزمون ارزيابي باورهاي غيرمنطقي (1370) و آزمون راتر فرم ب (1975) در مورد آنها اجرا شد.
يافته ها: نشان داد که بين باورهاي غيرمنطقي مادران دانش آموزان داراي مشکلات رفتاري و فاقد مشکلات رفتاري تفاوت معنادار است. همچنين مادران دانش آموزان فاقد مشکلات رفتاري در شرايط مساوي از نظر ميزان تحصيلات و سن نسبت به مادران دانش آموزان داراي مشکلات رفتاري، باورهاي غيرمنطقي بيشتري داشتند. به علاوه ارتباط بين سطح تحصيلات مادران و باورهاي غيرمنطقي آنها معنادار بود.
نتيجه گيري: باورهاي غيرمنطقي، تحصيلات و سن کم مادران از عوامل موثر در بروز مشکلات رفتاري فرزندانشان است.

 
كليد واژه: باورهاي غيرمنطقي، دبيرستان، دختران، مشکلات رفتاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : روان شناسي كاربردي بهار 1388; 3(1 (پياپي 9)):69-83.
 
همنوايي: همبسته هاي آن با پنج عامل بزرگ شخصيت، جنس و وضعيت تاهل
 
شمسايي محمدمهدي,كريمي يوسف,جديدي محسن,نيك خواه حميدرضا
 
 
 

هدف: پژوهش تعيين ميزان همنوايي و رابطه آن با پنج عامل بزرگ شخصيتي، جنس و تاهل دانشجويان است.
روش: پژوهش از نوع علي-مقايسه اي و همبستگي است. جامعه آماري دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد بندر گز و نمونه آماري شامل 39 دانشجو بود که با روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون پنج عامل بزرگ شخصيت فرم کوتاه کاستا و مکري
1989، پرسشنامه همنوايي ال-72 (1381) و دو موقعيت عملي طراحي شده به منظور سنجش همنوايي استفاده شد. داده ها با محاسبه ميانگين، انحراف استاندارد، ضريب همبستگي پيرسون و اسپيرمن، آزمون t دو گروه مستقل و تحليل واريانس عاملي بين موردي تحليل شد.
يافته ها: نشان داد نيمرخ شخصيتي افراد همنوا و ناهمنوا تفاوت ندارد. همچنين رابطه ميزان همنوايي با مقياس هاي آزمون شخصيت و نيز جنس دانشجويان معنادارنبود. ميانگين نمره پرسشنامه همنوايي در افراد همنوا بيش از افراد ناهمنوا در دو موقعيت عملي و همنوايي افراد مجرد به طور معناداري بيش از افراد متاهل بود.
نتيجه گيري: تبيين هنجاري (تاثير شرايط و وضعيت فرد در موقعيت همنوايي) نسبت به تبيين علي (تاثير ويژگي هاي شخصيتي) در تعيين ميزان همنوايي کفايت بيشتري دارد.

 
كليد واژه: پنج عامل بزرگ، تاهل، جنس، شخصيت، همنوايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : روان شناسي كاربردي بهار 1388; 3(1 (پياپي 9)):58-68.
 
رابطه مقابله هاي مذهبي و سلامت روان در بيماران مبتلا به تصلب چندگانه بافت (MS)
 
شعاع كاظمي مهرانگيز*
 
* دانشگاه الزهرا (س)
 
 

هدف: پژوهش حاضر تعيين رابطه مقابله هاي مذهبي خصوصا در بعد شناختي توکل به خداوند، دعا، انجام خيرات و اعتقاد به مرگ و معاد در زنان و مردان مبتلا به بيماري تصلب چندگانه بافت ها با سلامت روان بود.
روش: پژوهش از نوع توصيفي-تحليلي و همبستگي بود. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از بيماران
25-40 ساله مبتلا به تصلب چندگانه بافت ها بودند که از انجمن بيماران ام اس تهران انتخاب شدند، و به پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ و هيلير، 1979 با 28 سوال و پرسشنامه محقق ساخته با 11 سوال و داراي مولفه هاي شناختي، اجتنابي و رفتاري بود پاسخ دادند. روايي محتوايي پرسشنامه اخير از سوي صاحبنظران در حوزه روانپزشکي و مذهبي تاييد و اعتبار آن نيز با استفاده از روش آزمون-آزمون مجدد پس از دو هفته 0.80 بود. جهت تحليل داده ها از آزمون آماري t و همبستگي پيرسون استفاده شد.
يافته ها: حاکي از معنادار نبودن تفاوت ارتباط نحوه استفاده از مقابله هاي مذهبي در دو جنس بود ولي ارتباط بين باورهاي مذهبي بالا و سلامت روان معنادار بود.
نتيجه گيري: اگر افراد هنگام بيماري و استفاده از دارو درماني از اعتقادات مذهبي عملي نيز برخوردار باشند مي توانند با بيماري مقابله کنند و از سلامت عمومي بيشتري برخوردار شوند و حتي با پديده مرگ نيز به راحتي برخورد نمايند.

 
كليد واژه: بيماران، تصلب چندگانه بافت ها، سلامت روان، مقابله مذهبي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  9:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها