0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : روان شناسي كاربردي تابستان 1390; 5(2 (پياپي 18)):84-96.
 
اثربخشي اميددرماني بر افزايش ميزان رضايت زناشويي و تغيير سبك دلبستگي ناايمن در دانشجويان متاهل دانشگاه
 
خوشخرام نجمه*,گلزاري محمود
 
 
 

هدف: اين پژوهش با هدف تعيين ميزان اثربخشي اميد درماني بر افزايش رضايت زناشويي دانشجويان متاهل داراي سبك دلبستگي ناايمن انجام پذيرفت.
روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماري شامل دانشجويان متاهل دانشگاه علامه طباطبايي در سال تحصيلي 88-87 به تعداد 480 نفر بود. براي شناسايي افراد داراي سبك دلبستگي ناايمن، آزمودني ها پرسشنامه تجارب شخصي در روابط صميمانه والر، فرالي و برنان (2000) را تكميل كردند. پس از مرحله غربالگري 52 نفر از آزمودني ها سبک دلبستگيشان ناايمن بود. از اين ميان 16 نفر تمايل به همکاري با پژوهشگران داشتند که اين افراد در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند. هر دو گروه به پرسشنامه هاي رضايت زناشويي انريچ سليماني نژاد (1373) و اميد اسنايدر (1991) پاسخ دادند. در گروه آزمايشي، اميددرماني در 6 جلسه يك ساعته به صورت گروهي اجرا شد اما در گروه گواه مداخله اي صورت نگرفت. سپس پس آزمون اجرا شد.
يافته ها: نتايج نشان داد آموزش رويكرد اميددرماني در گروه آزمايشي به طور معناداري موجب افزايش اميد و رضايت زناشويي در دانشجويان متاهل داراي سبك دلبستگي ناايمن در مقايسه با گروه گواه شده، اما منجر به تغيير سبك دلبستگي افراد از ناايمن به ايمن نشده است.
نتيجه گيري: در حوزه درمان و در زمينه کار با افرادي که نارضايتي زناشويي دارند، اميددرماني با توجه به ماهيت آن بسيار کارا و نويدبخش به نظر مي رسد.

 
كليد واژه: اميددرماني، تاب آوري، رضايت زناشويي، سبك دلبستگي، ناايمن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي كاربردي بهار 1390; 5(1 (پياپي 17)):41-56.
 
الگوي ارتباط عدم تناسب فرد - شغل با فرسودگي هيجاني و تمايل به ترک خدمت: شواهدي براي الگوي استرس – نامتعادلي - جبران
 
گل پرور محسن*,حسين زاده خيراله
 
* دانشگاه آزاد اسلامي خوراسگان
 
 

هدف: هدف اين پژوهش تعيين الگوي ارتباط عدم تناسب فرد شغل با فرسودگي هيجاني و تمايل به ترک خدمت به عنوان شواهدي براي الگوي استرس – نامتعادلي - جبران بود.
روش: روش پژوهش همبستگي (تحليل ماتريس کو واريانس) و جامعه آماري 800 نفر کارکنان مرد دو شيفت کاري شرکت لاستيک دنا در پاييز 1388 بودند که از بين آن ها 300 نفر به شيوه سهل الوصول انتخاب شدند و به پرسشنامه هاي تمايل به ترک خدمت تک ليب و همکاران (2005)، عدم تناسب فرد - شغل و فرسودگي هيجانيمولکي و همکاران (2006) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون، الگوسازي معادله ساختاري و تحليل ميانجي تحليل شد.
يافته ها: نتايج نشان داد رابطه عدم تناسب فرد - شغل با فرسودگي هيجاني و تمايل به خدمت مثبت و معنادار است. الگوي ساختاري پژوهش نيز مشتمل بر پيوند مستقيم ميان عدم تناسب فرد - شغل با فرسودگي هيجاني و تمايل به ترک خدمت و پيوند مستقيم فرسودگي هيجاني با تمايل به ترک خدمت بود. تحليل ميانجي، در رابطه با عدم تناسب فرد - شغل با تمايل به ترک خدمت از نقش ميانجيگر پاره اي فرسودگي هيجاني حمايت نمود.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج اين پژوهش در مورد تاييد نسبي الگوي استرس – نامتعادلي - جبران، لازم است براي پيشگيري از فرسودگي هيجاني و ترک خدمت، تناسب فرد - شغل محور برنامه ريزي ها قرار گيرد.

 
كليد واژه: استرس، تمايل به ترک خدمت، عدم تناسب فرد، شغل، فرسودگي هيجاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : روان شناسي كاربردي بهار 1390; 5(1 (پياپي 17)):69-84.
 
مقايسه طرح واره هاي ناسازگار اوليه و رفتارهاي مقابله اي اجتناب در مردان وابسته به مواد شبه افيوني و افراد بهنجار
 
زرگر محمد*,كاكاوند عليرضا,جلالي محمدرضا,صلواتي مژگان
 
 
 

هدف: هدف پژوهش حاضر تعيين و مقايسه طرح واره هاي ناسازگار اوليه و رفتارهاي مقابله اي اجتناب در مردان وابسته به مواد شبه افيوني و افراد بهنجار بود.
روش: روش پژوهش علي
مقايسه اي (پس رويدادي) و جامعه آماري 187 نفر از مراجعان سه کلينيک ترک اعتياد بود که وابستگي به مواد شبه افيوني داشتند. از ميان اين افراد، 56 بيمار به صورت تصادفي انتخاب و طرح واره هاي ناسازگار اوليه و رفتارهاي مقابله اي اجتناب شان با 56 نفر از افرادي که وابستگي به مواد نداشتند مقايسه شد. ابزار پژوهش پرسشنامه کوتاه طرح واره يانگ نسخه سوم، 2005 و پرسشنامه اجتناب يانگ - راي، 1994بود.
يافته ها: نتايج نشان داد که تفاوت طرح واره هاي ناسازگار اوليه در افراد وابسته به مواد و افراد بهنجار معني دار است و سبک هاي اجتنابي در افراد وابسته به مواد به طور معني داري بيشتر از افراد بهنجار است.
نتيجه گيري: طرحواره
هاي ناسازگار اوليه مي تواند عامل زمينه ساز و آسيب زاي گرايش به سوء مصرف مواد باشد. از سوي ديگر چون افراد وابسته به مواد بيش از افراد بهنجار از رفتارهاي مقابله اي اجتناب استفاده مي کنند که رويه هايي ناسازگار براي رويارويي با مشکلاتند، مداخله در اين رفتارها ضروري به نظر مي رسد تا از اين طريق بتوان مانع تقويت طرح واره هاي ناسازگار اوليه شد و به فرد نيز براي تغيير آن ها کمک کرد.

 
كليد واژه: رفتارهاي مقابله اي اجتناب، طرح واره هاي ناسازگار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : روان شناسي كاربردي بهار 1390; 5(1 (پياپي 17)):85-100.
 
کيفيت دلبستگي و مشکلات رفتاري - هيجاني در نوجوانان: بررسي نقش پدران
 
پاکدامن شهلا,سيدموسوي پريسا سادات*,قنبري سعيد
 
 
 

هدف: هدف پژوهش تعيين نقش کيفيت دلبستگي به پدر در پيش بيني مشکلات رفتاري و هيجاني نوجوانان بود.
روش: روش پژوهش همبستگي و جامعه آماري کليه دانش آموزان دختر و پسر مقاطع سوم راهنمايي و اول دبيرستان شهر تهران به تعداد 123718 نفر بود. به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي از 5 منطقه آموزشي در سطح تهران 320 نوجوان دختر و پسر (170 دختر و 150 پسر) انتخاب شدند و پرسشنامه هاي خودگزارش دهي نوجوان آخنباخ و رسکولا (2001) و سياهه دلبستگي به والدين و همسالان آرمسدن و گرينبرگ (1987) را تکميل کردند.
يافته ها: يافته ها نشان داد دلبستگي به پدر و همه مولفه هاي آن در دختران بيش از پسران با نشانگان بروني سازي و دروني سازي رابطه دارد. در دختران مهم ترين عامل پيش بيني کننده منفي نشانگان دروني سازي شده، دلبستگي به پدر و بيگانگي از پدر مهم ترين عامل پيش بيني کننده مثبت نشانگان بروني سازي شده بود. در پسران بيگانگي از پدر هم در پيش بيني نشانگان بروني سازي شده و هم نشانگان دروني سازي شده بيشترين سهم را داشت.
نتيجه گيري: با توجه به اين که دلبستگي به پدر نقش معناداري در پيش بيني مشکلات روان شناختي نوجوانان پسر و دختر دارد و ماهيت اين رابطه در دو جنس متفاوت است، لازم است برنامه هايي آموزش پدران در اين زمينه طرح ريزي شود.

 
كليد واژه: پدر، کيفيت دلبستگي، مشکلات رفتاري، هيجاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : روان شناسي كاربردي بهار 1390; 5(1 (پياپي 17)):57-68.
 
مقايسه جهت ترسيم اشکال متحرک توسط کودکان پيش دبستاني و دبستاني با توجه به دست برتري آن ها
 
علي بخشي سيده زهرا*,علي پور احمد,رضايي كارگر فلور
 
* دانشگاه پيام نور تهران
 
 

هدف: هدف پژوهش تعيين و مقايسه جهت ترسيم اشکال متحرک در کودکان پيش دبستاني و دبستاني با توجه به دست برتري آن ها بود.
روش: روش پژوهش علي مقايسه اي و جامعه آماري 459294 نفر دانش آموز دختر و پسر پيش دبستاني و دبستاني مشغول به تحصيل شهر تهران در سال تحصيلي 88-1387 بود. از ميان آن ها به روش نمونه گيري تصادفي چندمرحله اي 160 کودک (83 دختر و 77 پسر) با ميانگين سني
7.96 انتخاب شد. ابزارهاي پژوهش آزمون دست برتري چاپمن (1987) و مقياس جهت گيري ترسيم اشکال متحرک (محقق ساخته بر مبناي مقياس اشکال اسندگراس و واندروارت، 1980) بود.
يافته ها: نتايج نشان داد که جهت ترسيم اشکال متحرک در کودکان راست دست و چپ دست و نيز در کودکان پيش دبستاني با دبستاني تفاوت دارد، اما تحت تاثير دست برتري نيست.
نتيجه گيري: اين نتايج مويد تاثير جهت نگارش فارسي بر ترسيم اشکال متحرک است و مي تواند کاربردهاي مهمي در آموزش نقاشي و طراحي کودکان چپ دست و راست دست ايراني داشته باشد.

 
كليد واژه: اشکال متحرک، پيش دبستاني، جهت، دبستاني، دست برتري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : روان شناسي كاربردي زمستان 1389; 4(4 (پياپي 16)):7-24.
 
الگوي ميانجي احساس تنهايي هيجاني و اجتماعي، بهزيستي معنوي، فاصله اجتماعي و افسردگي دانشجويان دختر
 
واحدي شهرام*,فتح آبادي جليل,اكبري سونيا
 
* دانشگاه تبريز
 
 

هدف: هدف پژوهش حاضر تعيين اثرات ميانجيگري احساس تنهايي هيجاني در رابطه بين تنهايي اجتماعي، بهزيستي معنوي، فاصله اجتماعي و افسردگي دانشجويان بود.
روش: روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس 251 دانشجوي دختر از بين دانشجويان دانشگاه تبريز انتخاب شدند و به مقياس هاي احساس تنهايي اجتماعي راسل (1996)، احساس تنهايي هيجاني وودورث (1986)، بهزيستي معنوي پالوتزين و اليسون (1982)، افسردگي زونگ (1967) و فاصله اجتماعي المر (2000) پاسخ دادند. به منظور آزمون الگوي اثرات مستقيم و غيرمستقيم در الگوي پيشنهادي، از روش آماري الگويابي معادلات ساختاري استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد الگو از برازش کلي برخوردار است، متغيرهاي فاصله اجتماعي، بهزيستي معنوي، احساس تنهايي هيجاني و اجتماعي به طور معناداري مي توانند افسردگي جوانان را پيش بيني کنند. اين يافته ها با نقش احساس تنهايي هيجاني در افسردگي بر اساس الگوي نظري پيشنهادي همسو است.
نتيجه گيري: هر چه قدر فاصله اجتماعي و احساس تنهايي افراد بيشتر باشد، ميزان نشانه هاي افسردگي در آن ها بالاتر است. ارتباط زياد با خدا و هدف در زندگي با افسردگي پايين همراه است. نتايج اين پژوهش، ضرورت بازشناسي نقش فاصله اجتماعي، بهزيستي معنوي، احساس تنهايي هيجاني و اجتماعي را در پيش بيني افسردگي دانشجويان مورد تاکيد قرار مي دهد
.

 
كليد واژه: افسردگي، بهزيستي معنوي، تنهايي اجتماعي، تنهايي هيجاني، فاصله اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : روان شناسي كاربردي زمستان 1389; 4(4 (پياپي 16)):25-41.
 
اثربخشي رفتار درمانگري ديالکتيکي همراه با دارو درمانگري در مقايسه با دارو درمانگري در کاهش افکار خودکشي بيماران دچار افسردگي اساسي اقدام کننده به خودکشي
 
كربلايي محمد ميگوني احمد*,احدي حسن,شريفي حسن پاشا,جزايري سيدمجتبي
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران
 
 

هدف: هدف پژوهش تعيين ميزان اثربخشي رفتار درمانگري ديالکتيکي همراه با دارو درمانگري در مقايسه با دارو درمانگري در کاهش ميزان گرايش به خودکشي در بيماران دچار افسردگي اساسي بود.
روش: روش شبه آزمايشي، با دو گروه آزمايش (رفتار درمانگري ديالکتيکي و دارو درمانگري) و گروه گواه (دارودرمانگري) و جامعه آماري بيماران مراجعه کننده به بيمارستان هاي لقمان الدوله، آزادي و مرکز خدمات روان شناختي مهرتابان بود که افسردگي اساسي همايند با افکار خودکشي داشتند. با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي در هر گروه تعداد 12 نفر 7 زن و 5 مرد انتخاب شد. ابزارهاي پژوهش مصاحبه تشخيصي ساختار يافته، بر اساس راهنماي تشخيصي و آماري اختلال هاي رواني 2000، آزمون افسردگي 2005 و خودکشي بک 1997 بود. دارودرمانگري و رفتاردرمانگري ديالکتيکي به صورت فردي و گروهي به مدت 7 ماه (هر هفته دو جلسه مجموعا 28 جلسه انفرادي و 28 جلسه گروهي) انجام گرفت.
يافته ها: يافته نشان داد رفتاردرمانگري ديالکتيکي همراه با دارودرمانگري در کاهش ميزان گرايش به خودکشي مؤثرتر از دارودرمانگري به تنهايي است.
نتيجه گيري: در حوزه درمان و زمينه کار با افراد افسرده و افرادي که در حالت بحران به سر مي برند و گرايش به خود شي دارند، رفتار درماني ديالکتيکي با توجه به ماهيت آن، بسيار کارا و نويد بخش به نظر مي رسد
.

 
كليد واژه: افسردگي اساسي، افکار خودکشي، دارو درمانگري، رفتاردرمانگري ديالکتيکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : روان شناسي كاربردي زمستان 1389; 4(4 (پياپي 16)):56-71.
 
مقايسه سطح شادكامي و سلامت جسمي و رواني دانشجويان دختر و پسر متاهل و مجرد دانشگاه
 
دانش عصمت*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد كرج
 
 

هدف: هدف پژوهش تعيين نقش تاهل و تجرد بر سطح شادكامي و سلامت جسمي و رواني دانشجويان دختر و پسر دانشگاه بود.
روش: روش پژوهش از نوع علي-مقايسه اي و ابزار پژوهش پرسشنامه هاي شادكامي آكسفورد 1989، سلامت عمومي گلدبرگ و هيلر (1979) و پرسشنامه محقق ساخته براي کسب اطلاعات شخصي بود. جامعه آماري 8600 دانشجوي دختر و پسر متاهل و مجرد ورودي 1384 به بعد دانشكده هاي مجتمع اميرالمومنين دانشگاه آزاد واحد كرج بود که به روش نمونه گيري در دسترس طبق جدول كرجسي-مورگان (1970) 400 نفر -200 دختر و پسر متاهل و 200 دختر و پسر مجرد- انتخاب شد. از تعداد 200 نفر در هر گروه 100 نفر در محدوده سني 25 تا 29 و 100 نفر در محدوده سني 30 تا 35 قرار داشت.
يافته ها: يافته ها نشان داد سطح شادكامي و سطح کلي سلامت جسمي و رواني دانشجويان متاهل بيشتر از دانشجويان مجرد است. نشانه هاي بدني، علايم اضطراب و اختلال در خواب، ميزان افسردگي و اختلال در کارکرد اجتماعي در دانشجويان متاهل کمتر از دانشجويان مجرد است. تفاوت سطح شادكامي و سطح كلي سلامت جسمي و رواني و مولفه هاي آن بر اساس جنس و سن در دانشجويان مجرد معنادار نيست.
نتيجه گيري: از آنجا كه ازدواج نقش موثري در سطح سلامت عمومي و شادكامي جوانان دارد، لازم است تمهيداتي از سوي سياستگذاران براي تسهيل در امر ازدواج افراد جامعه صورت پذيرد
.

 
كليد واژه: دانشجويان پسر و دختر، سلامت جسمي و رواني، شادكامي، متاهل، مجرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : روان شناسي كاربردي بهار 1390; 5(1 (پياپي 17)):101-116.
 
ناهماهنگي شناختي و تغيير نگرش: نقش معيارهاي مختلف در تعامل با عزت نفس
 
منصوري سپهر روح اله*,باقريان فاطمه,حيدري محمود
 
 
 

هدف: هدف اين پژوهش آزمون الگوي ناهماهنگي شناختي معيارهاي خود (استون و کوپر، 2001) بود که به منظور تبيين تناقضات موجود بين ديدگاه هاي مختلف درباره نقش «خود» در فرايندهاي ناهماهنگي شناختي را انجام شد.
روش: روش پژوهش شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون - پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماري کليه دانشجويان کارشناسي رشته روان شناسي دانشگاه شهيدبهشتي در سال 1388 به تعداد 250 نفر بود. 150 نفر از آن ها به روش نمونه گيري هدفمند انتخاب و با توجه به نمرات عزت نفس که به وسيله آزمون عزت نفس روزنبرگ ( 1965) سنجيده شد به دو گروه داراي عزت نفس بالا و پايين تقسيم گرديدند و سپس با توجه به فرضيه هاي پژوهش در 4 گروه آزمايشي و 1 گروه گواه گمارده شدند. اين افراد با استفاده از پارادايم موافقت القاشده دچار ناهماهنگي شدند. سپس با توجه به پيش بيني هاي الگوي ناهماهنگي شناختي معيارهاي خود، طي مداخله اي کوتاه چند خوداسنادي خنثي و مثبت براي آزمودني ها قابل دستيابي شد در پايان ميزان کاهش ناهماهنگي آن ها اندازه گيري شد.
يافته ها: نتايج نشان داد در گروه هايي که خوداسنادي هاي خنثي برايشان قابل دستيابي شده بود، عزت نفس هيچ نقشي در کاهش ناهماهنگي نداشت. اما در بقيه گروه ها عزت نفس آزمودني ها بر ميزان کاهش ناهماهنگي آن ها اثرگذار بود.
نتيجه گيري: اين نتايج از پيش بيني هاي الگوي ناهماهنگي شناختي معيارهاي خود پشتيباني مي کند، يعني اين الگو مي تواند تناقض هاي بين ديدگاه هاي جديد درباره ناهماهنگي را تبيين کند. بدين ترتيب که در موقعيت هاي ناهماهنگي زا مي توان با توجه به سطح عزت نفس افراد، تکاليف دربردارنده معيارهاي شخصي يا هنجاري را ارايه کرد و زمينه کاهش ناهماهنگي و حل تعارض هاي ناشي از آن را فراهم کرد.

 
كليد واژه: تغيير نگرش، عزت نفس، ناهماهنگي شناختي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : روان شناسي كاربردي زمستان 1389; 4(4 (پياپي 16)):72-84.
 
رابطه بين ابعاد کمال گرايي دانشجويان و روابط مثبت آن ها با ديگران
 
قنبري سعيد*,جواهري كامل عابدين,سيدموسوي پريسا سادات,ملحي الناز
 
 
 

هدف: هدف پژوهش تعيين نقش ابعاد سازش يافته و سازش نايافته کمال گرايي در پيش بيني کيفيت روابط بين فردي در دانشجويان بود.
روش: طرح پژوهش از نوع همبستگي بود و 381 دانشجو به روش نمونه گيري در دسترس از دانشگاه شهيد بهشتي انتخاب شدند و مقياس هاي کمال گرايي چند بعدي فراست، مارتن، لاهارت و روزنبليت (1990) و روابط مثبت با ديگران ريف (1989) را تکميل نمودند.
يافته ها: يافته ها نشان داد به طور کلي کمال گرايي با روابط مثبت رابطه معناداري دارد، با اين وجود ابعاد سازش يافته آن همچون تمايل به نظم و سازماندهي و معيارهاي فردي داراي رابطه مثبت و ابعاد سازش نايافته آن همچون ترديد در مورد کارها، نگراني در مورد اشتباهات و انتقادگري والدين داراي رابطه منفي با روابط مثبت بين فردي است.
نتيجه گيري: به طور کلي نمي توان کمال گرايي را به عنوان يک عامل منفي در پيش بيني روابط مثبت با ديگران قلمداد کرد و بايد در روابط بين فردي به ابعاد سازش يافته و سازش نايافته آن به طور همزمان توجه نمود
.

 
كليد واژه: دانشجويان، روابط مثبت، کمال گرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : روان شناسي كاربردي زمستان 1389; 4(4 (پياپي 16)):85-100.
 
تاثير آموزش ايمن سازي در مقابل استرس بر سلامت عمومي بيماران ديابتي
 
اميري محمد*,آقايي اصغر,عابدي احمد
 
 
 

هدف: هدف پژوهش، تعيين اثربخشي آموزش ايمن سازي در مقابل استرس بر سلامت عمومي بيماران ديابتي بود.
روش: روش پژوهش آزمايشي و جامعه آماري شامل 2630 نفر بيماران ديابتي مرکز ديابت اصفهان بود که از ميان آن ها 16 زن و 14 مرد به طور تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند و پرسشنامه سلامت عمومي 28 سوالي را قبل و بعد از مداخله تکميل کردند. در هر گروه 8 زن و 7 مرد وجود داشت. گروه آزمايش، آموزش گروهي ايمن سازي در مقابل استرس را طي 6 جلسه 90 دقيقه اي با ميانگين فاصله زماني جلسات 6 روز دريافت کرد و گروه گواه اين آموزش را دريافت نکرد.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که آموزش مزبور به طور معناداري ميانگين نمرات کل سلامت عمومي گروه آزمايش را نسبت به گروه گواه افزايش داده است.
نتيجه گيري: آموزش ايمن سازي در مقابل استرس را مي توان به عنوان يک روش مداخله اي مفيد، براي بهبود سلامت عمومي بيماران ديابتي به کار برد
.

 
كليد واژه: ايمن سازي در مقابل استرس، ديابت، سلامت عمومي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : روان شناسي كاربردي زمستان 1389; 4(4 (پياپي 16)):101-116.
 
رابطه ميان سخت رويي روان شناختي، رضايت از زندگي و اميد با عملكرد تحصيلي دانش آموزان دختر پيش دانشگاهي
 
حميد نجمه*
 
* دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

هدف: هدف پژوهش تعيين رابطه ميان سخت رويي روان شناختي، رضايت از زندگي و اميد با عملکرد تحصيلي بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگي چندگانه است. 364 نفر دانش آموز دختر پيش دانشگاهي شهر اهواز با روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند و به پرسشنامه ديدگاه هاي شخصي کوباسا (1979)، مقياس رضايت از زندگي دينر (1985) و مقياس اميد بزرگسالان اسنايدر (2000) پاسخ دادند. داده ها با آزمون همبستگي پيرسون و رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد.
يافته ها: نتايج آشکار ساخت که ميان سخت رويي روان شناختي (تعهد، کنترل و مبارزه طلبي)، رضايت از زندگي و اميد با مولفه هاي اميد (کارگزار و گذرگاه) ارتباط مثبت معنا داري وجود دارد. علاوه بر اين، ميان سخت رويي روان شناختي و رضايت از زندگي و ميان اميد و رضايت از زندگي ارتباط مثبت و معني دار است. مولفه هاي کارگزار اميد، تعهد، کنترل و گذرگاه به ترتيب بيشترين سهم را در پيش بيني رضايت از زندگي و نيز رضايت از زندگي و سخت رويي روان شناختي سهم بيشتري در پيش بيني و تبيين عملکرد تحصيلي داشتند.
نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش، ضرورت توجه متوليان نظام آموزشي کشور را در جهت تدوين برنامه هايي براي به کارگيري جنبه هاي روان شناختي به منظور افزايش سخت رويي، رضايت از زندگي، اميد و تاثير اين عوامل در ارتقاي عملکرد تحصيلي دانش آموزان مورد تاکيد قرار مي دهد
.

 
كليد واژه: اميد، رضايت از زندگي، سخت رويي روان شناختي، عملکرد تحصيلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي كاربردي زمستان 1389; 4(4 (پياپي 16)):42-55.
 
اعتبار و پايايي پرسشنامه خود توصيفي بدني دختران نوجوان
 
عبدالملكي زهرا*,صالح صدق پور بهرام,بهرام عباس,عبدالملكي فاطمه
 
 
 

هدف: هدف کلي پژوهش تعيين اعتبار و پايايي پرسشنامه خود توصيفي بدني در دختران نوجوان بود.
روش: روش پژوهش از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل کليه دانش آموزان دختر 8 تا 18 ساله شهر تهران بود که از ميان آن ها 627 نفر به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي تصادفي از سه زير جامعه ابتدايي، راهنمايي و متوسطه انتخاب شدند و پرسشنامه خود توصيفي بدني مارش و همكاران (1994) را تکميل کردند. براي آزمون ساختار عاملي پرسشنامه از روش هاي تحليل عامل اکتشافي و تحليل عامل تاييدي استفاده و پايايي پرسشنامه با روش آلفاي کرانباخ محاسبه شد.
يافته ها: نتايج تحليل عامل اکتشافي هشت عامل خودپنداره بدني شامل لياقت ورزشي، چربي بدني، ظاهر بدني، انعطاف پذيري، سلامتي، فعاليت بدني، هماهنگي و عزت نفس را براي دختران نوجوان به دست داد که از لحاظ ماهيت شامل عامل ظاهربدني و توانايي بدني است و نتايج تحليل عامل تاييدي عوامل هشتگانه را تاييد کرد. نتايج بررسي اعتبار سازه عاملي نشان داد کل خرده مقياس هاي هشتگانه شناخته شده پرسشنامه خود توصيفي بدني،
%44.60 واريانس را به خود اختصاص داده اند. همچنين پايايي پرسشنامه 0.87 بود.
نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاضر اعتبار و پايايي پرسشنامه خود توصيفي بدني را براي تشخيص خود پنداره بدني در ميان دختران نوجوان تاييد مي کند.

 
كليد واژه: اعتبار، پايايي، پرسشنامه خود توصيفي بدني، دختران نوجوان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : روان شناسي كاربردي پاييز 1389; 4(3 (پياپي 15)):7-23.
 
نقش تعديل کننده عاطفه مثبت و منفي در پيوند ميان بي عدالتي سازماني و رفتارهاي مخرب کارکنان
 
گل پرور محسن*,كرمي مهرانگيز
 
* دانشگاه آزاد اسلامي خوراسگان
 
 

هدف: هدف پژوهش تعيين نقش تعديل کننده عاطفه مثبت و منفي در رابطه ميان بي عدالتي سازماني و رفتارهاي مخرب بود.
روش: روش پژوهش همبستگي و جامعه آماري کارکنان دو شرکت توليدي شهرکرد در تابستان 1389 بود که از طريق نمونه گيري تصادفي ساده 148 نفر انتخاب و سه پرسشنامه بي عدالتي، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفي و پرسشنامه رفتارهاي مخرب در مورد آن ها اجرا و داده ها از طريق تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد.
يافته ها: يافته ها نشان داد عاطفه منفي رابطه بي عدالتي تعاملي را با خروج (ترک سازمان) تعديل مي کند. بدين معني که وقتي عاطفه منفي پايين است، بي عدالتي تعاملي ادارک شده با خروج (ترک سازمان) داراي رابطه مثبت معنادار است. اما در عرصه غفلت و اعتراض پرخاشگرانه، عاطفه مثبت و منفي رابطه بي عدالتي توزيعي را با اين بعد از رفتارهاي مخرب تعديل مي کند. بدين معني که در عاطفه مثبت و منفي پايين، بي عدالتي توزيعي ادراک شده، با غفلت و اعتراض پرخاشگرانه داراي رابطه مثبت و معنادار است.
نتيجه گيري: لازم است براي جلوگيري از تمايل کارکنان به رفتارهاي مخرب و ترک سازمان از طريق راهبردهاي منطقي سطح بي عدالتي توزيعي و تعاملي در سازمان ها کاهش يابد
.

 
كليد واژه: بي عدالتي سازماني، رفتارهاي مخرب، عاطفه مثبت، عاطفه منفي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : روان شناسي كاربردي پاييز 1389; 4(3 (پياپي 15)):24-40.
 
ساختار عاملي مقياس رويکردهاي يادگيري در دانش آموزان ايراني
 
صداقت مريم*,عابدين عليرضا,حسن آبادي حميدرضا,حجازي الهه
 
* جهاد دانشگاهي
 
 

هدف: اين پژوهش با هدف تعيين ساختار عاملي مقياس رويکردهاي يادگيري براي دانش آموزان ايراني انجام شد.
روش: روش پژوهش همبستگي بود. جامعه آماري دانش آموزان پايه سوم دبيرستان هاي دولتي روزانه شهر تهران و شرکت کنندگان متشکل از 1371 نفر بودند که با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي انتخاب شدند و به مقياس 32 سوالي رويکردهاي يادگيري پاسخ دادند. داده ها از طريق تحليل عاملي اکتشافي و تاييدي تحليل شد.
يافته ها: تحليل عاملي اکتشافي يک مدل اندازه گيري چهارعاملي را نشان داد که در تحليل عاملي تاييدي نيز تاييد شد. اين عوامل عبارتند از اهداف يادگيري، اهداف عملکردي، اهداف آينده و ادراک از توانايي.
نتيجه گيري: قرار گرفتن گويه هاي ارزش دروني و اهداف يادگيري در يک عامل (يادگيري) و ارزش بيروني و اهداف ابزاري نيز در يک عامل (آينده) و در کنار اهداف عملکردي و ادراک از توانايي، از ظهور يک الگوي 4 عاملي جديد خبر مي دهد و بر لزوم توجه پژوهشگران به فرهنگ وابسته بودن اهداف پيشرفت و ابزار سنجش آن و همچنين رواسازي ابزارهاي مناسب فرهنگ که در جوامع ديگر براي سنجش اهداف ساخته شده اند تاکيد مي کند.

 
كليد واژه: دانش آموزان، رويکردهاي يادگيري، ساختار عاملي، مقياس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  8:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها