0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : روان شناسي باليني زمستان 1388; 1(4):43-57.
 
خودمديريتي ديابت: همبسته هاي اجتماعي، جمعيت شناختي و بيماري
 
رحيميان بوگر اسحاق*,بشارت محمدعلي,مهاجري تهراني محمدرضا,طالع پسند سياوش
 
* گروه روان‌ شناسي، دانشگاه سمنان، سمنان، ايران
 
 

 

 

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسي تفاوت خودمديريتي ديابت بر حسب جنسيت، وضعيت تاهل، سطح تحصيلات، وضعيت اشتغال، ميزان درآمد، وضعيت بيمه، شبکه زندگي بيمار، مدت ديابت، نوع درمان، شدت بيماري، مصرف سيگار و سن بود.
روش: در اين پژوهش طرح زمينه يابي مقطعي به کار رفت و روش اجرا فردي بود. تعداد 500 نفر (245 مرد و 255 زن) بيمار سرپايي مبتلا به ديابت نوع II در درمانگاههاي بيمارستان شريعتي تهران به شيوه نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. 259 نفر از آنان درمان دارويي و 241 نفر انسولين دريافت مي کردند. داده ها با استفاده از مقياس خود مراقبتي ديابت و پرسشنامه اطلاعات جمعيت شناختي جمع آوري و به کمک آزمونt ، تحليل واريانس و متعاقب آن آزمون تعقيبي شفه تحليل شدند.
يافته ها: خود مديريتي برحسب جنسيت، رفتار سيگار کشيدن، نوع درمان، وضعيت تاهل، وضعيت تحصيلات، وضعيت اشتغال، وضعيت بيمه، وضعيت شبکه زندگي، وضعيت درآمد و نيز بر حسب شدت بيماري به طور معناداري متفاوت بود. در مقايسه هاي زوجي چندگانه نيز اغلب تفاوت ها معنادار بود.
نتيجه گيري: رفتارهاي خودمديريتي ديابت بر حسب عوامل اجتماعي، عوامل جمعيت شناختي و ويژگي بيماري متفاوت است. اين نتيجه براي متخصصان باليني و درمانگاه هاي ديابت اهميت کاربردي دارد. مبتني بر اين پژوهش و انجام پژوهش نيازسنجي ضروري است برنامه هاي تقويت رفتارهاي خودمراقبتي و نيز برنامه هاي بهبود زير ساخت هاي رفتار خودمديريتي (بهبود وضع بيمه، اشتغال، درآمد،...) نه تنها به منظور کاهش آسيب هاي همراه ديابت، بلکه مهم تر به منظور ارتقا سلامت کلي جامعه در اولويت قرار بگيرند. 
 
كليد واژه: خودمديريتي ديابت، عوامل اجتماعي، عوامل جمعيت شناختي، خصوصيات بيماري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 
نقش اضطراب و افسردگي در تبيين اختلالات نارسايي توجه در کودکان دبستاني
 
محمدزاده علي*,نجفي محمود
 
* گروه روان شناسي، دانشگاه پيام نور آذربايجان شرقي، ايران
 
 

مقدمه: اختلال فزون کنشي/ نارسايي توجه با اضطراب و افسردگي در نمونه هاي بزرگسال و گروه هاي باليني رابطه نشان داده است. به نظر مي رسد تا اين تاريخ رابطه مولفه هاي عاطفي اضطراب و افسردگي با اختلال فزون کنشي/ نارسايي توجه در کودکان دبستاني بسيار اندک مورد بررسي قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه دو اختلال ذکر شده در کودکان دبستاني انجام گرفت.
روش: بدين منظور نمونه اي به حجم 1009 نفر (490 دختر و 519 پسر) به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي از نواحي چهارگانه مدارس ابتدايي شيراز، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند.
يافته ها: نتايج تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد که اضطراب- افسردگي در تبيين تغييرات انواع سه گانه فزون کنشي/ نارسايي توجه يعني نارسايي توجه، فزون کنشي - تکانشگري و ترکيبي سهم قابل ملاحظه اي دارد. اين يافته ها همسو با تحقيقات قبلي تفسير گرديد و نشان داد ساز وکار هاي مشترکي بين مولفه هاي عاطفي و فزون کنشي/ نارسايي توجه وجود دارد.
نتيجه گيري: نارسايي توجه نقش اساسي در اشتراکات دو متغير دارد و در اين راستا شايد بتوان نوعي آمادگي ژنتيکي عمومي براي شکل گيري اختلالات نارسايي توجه و اضطراب- افسردگي را متصور شد.

 
كليد واژه: اختلال فزون کنشي/ نارسايي توجه، اضطراب، افسردگي، کودکان دبستاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : روان شناسي باليني زمستان 1388; 1(4):67-75.
 
خصوصيات روانسنجي نسخه فارسي پرسشنامه نگراني ايالت پنسيلوانيا در دانشجويان
 
دهشيري غلام رضا*,گلزاري محمود,برجعلي احمد,سهرابي فرامرز
 
* دانشگاه علامه طباطبايي، تهران، ايران
 
 

مقدمه: يکي از پرکاربردترين ابزارهاي اندازه گيري نگراني، پرسشنامه نگراني ايالت پنسيلوانيا (PSWQ) است. پژوهش حاضر با هدف بررسي خصوصيات روانسنجي نسخه فارسي پرسشنامه نگراني ايالت پنسيلوانيا در بين دانشجويان انجام شد.
روش: نمونه پژوهش شامل 424 دانشجو (248 دختر و 176 پسر) بود که با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش پرسشنامه نگراني ايالت پنسيلوانيا، خرده مقياس اضطراب صفت پرسشنامه اضطراب صفت ـ حالت و پرسشنامه افسردگي بک بود.
يافته ها: نتايج تحليل عاملي تاييدي نشان داد که مدل دو عاملي پرسشنامه (عامل نگراني عمومي و فقدان نگراني) نسبت به مدل تک عاملي داراي برازش بهتري است. ضرايب همساني دروني و بازآزمايي (با فاصله زماني 1 ماه) پرسشنامه درحد بالايي بود. همچنين همبستگي معني دار نمرات پرسشنامه با نمرات اضطراب صفت و افسردگي بيانگر روايي پرسشنامه بود. از ديگر يافته هاي پژوهش اين بود که نمرات نگراني دختران به طور معني داري بيشتر از نمرات پسران بود.
نتيجه گيري: يافته هاي پژوهش بيانگر اين است که نسخه فارسي پرسشنامه نگراني ايالت پنسيلوانيا در اندازه گيري نگراني دانشجويان، از خصوصيات روانسنجي قابل قبولي برخوردار است.

 
كليد واژه: نگراني، پرسشنامه نگراني ايالت، پنسيلوانيا، ساختار عاملي، اعتبار، روايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : روان شناسي باليني پاييز 1388; 1(3):1-12.
 
مقايسه ارزيابي ها و نگرش ها نسبت به بيماري در بيماران مبتلا به اسکيزوفرنيا، اختلال اسکيزوافکتيو و افسردگي اساسي
 
يوسفي رحيم*,قربان علي پور مسعود
 
* دانشگاه شهيد بهشتي، تهران، ايران
 
 

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسي و مقايسه ارزيابي ها و نگرش هاي بيماران داراي تشيخص هاي اسکيزوفرنيا، اسکيزوافکتيو و افسردگي اساسي بدون علايم روا ن پريشي نسبت به بيماري شان بود.
روش: هفتاد و هفت بيمار داراي تشخيص هاي اسکيزوفرنيا، اسکيزوافکتيو و افسردگي اساسي بدون علايم روان پريشي تحت مصاحبه تشخيصي قرار گرفته و به وسيله پرسشنامه خود – ارزيابي بيماري مورد سنجش قرار گرفتند.
يافته ها: در بين بيماران فوق، گروه بيماران مبتلا به اسکيزوفرنيا و اسکيزوافکتيو در مقايسه با بيماران داراي تشخيص افسردگي اساسي بدون علايم روان پريشي، داراي سطوح بالاتر انکار بيماري و پيامدهاي آن و انکار نياز به درمان و نيز داراي سطح پايين تر نگراني بودند.
نتيجه گيري: بيماران اسکيزوفرنيا و اسکيزوافکتيو در مقايسه با بيماران افسردگي اساسي نقايص خودآگاهي بيشتر و بينش پايين تري دارند. جمعيت افسرده بدون علايم روان پريشي از بينش نسبتا بالايي در مقايسه با دو گروه ديگر برخوردار بودند.

 
كليد واژه: نگرش، بينش، اسکيزوفرنيا، اسکيزوافکتيو، افسردگي اساسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : روان شناسي باليني پاييز 1388; 1(3):21-34.
 
تاثير آموزش شناختي ارتقا اميد بر توانمندي هاي شخصيتي مراجعين افسرده خو
 
نامداري كوروش*,مولوي حسين,ملك پور مختار,كلانتري مهرداد
 
* گروه روانشناسي، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: هدف اين پژوهش بررسي تاثير آموزش شناختي ارتقا اميد بر نيمرخ و ميزان توانمنديهاي شخصيتي افراد مبتلا به افسرده خويي بود.
روش: آزمودنيهاي پژوهش 40 نفر از مراجعين مبتلا به اختلال افسرده خويي بودند، که پس از انتخاب، به طريق واگذاري تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل قرار گرفتند. ابتدا آزمون ارزشهاي فعال در عمل
(VIA-IS) به عنوان پيش آزمون در هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمايش، 6 جلسه آموزش شناختي ارتقا اميد دريافت نمود. گروه کنترل هيچ آموزشي دريافت نکرد. در پايان آزمون ارزشهاي فعال در عمل مجددا به عنوان يک پس آزمون اجرا گرديد.
يافته ها: اين پژوهش نشان داد که اثر آموزش شناختي ارتقا اميد در توانمنديهاي شخصيتي گروه آموزش گيرنده به شکل معني داري بالاتر از گروه کنترل بود.
نتيجه گيري: نتايج نشان مي دهد که آموزش شناختي ارتقا اميد مداخله ي موثري براي ايجاد بهبود در توانمنديهاي مربوط به فضايل خرد، شجاعت، انسانيت، عدالت، خويشتن داري و تعالي مراجعين مي باشد.

 
كليد واژه: آموزش شناختي ارتقا اميد، توانمنديهاي شخصيتي، پرسشنامه ارزشهاي فعال در عمل، مراجعين افسرده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي باليني پاييز 1388; 1(3):13-20.
 
نقش اجتناب رفتاري در پيش بيني نشانه هاي افسردگي در افراد با نشانه هاي غالب هراس اجتماعي
 
احدي بتول*,ميكاييلي نيلوفر,عبدالمحمدي عبدالرضا
 
* گروه روانشناسي، دانشگاه محقق اردبيلي، اردبيل، ايران
 
 

مقدمه: هدف اصلي پژوهش حاضر، تبيين نشانه هاي افسردگي بر حسب اجتناب رفتاري در افراد با نشانه هاي غالب هراس اجتماعي بود.
روش: از ميان دانشجوياني که بر اساس نتايج سياهه هراس اجتماعي، با نشانه هاي غالب هراس اجتماعي شناسايي شده بودند، 123 دانشجو به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. سپس از آنها خواسته شد که به سياهه افسردگي بک، سياهه هراس اجتماعي و مقياس اضطراب اجتماعي لايبوويتز پاسخ دهند. در اين پژوهش براي تحليل آماري داده ها از روش ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده شده است.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که بين اجتناب رفتاري و نشانه هاي افسردگي رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنين بر اساس يافته هاي اين پژوهش اجتناب رفتاري مي تواند تغييرات مربوط به نشانه هاي افسردگي را پيش بيني کند.
نتيجه گيري: نتايج حاکي از آن بود که اجتناب رفتاري نقش مهمي در تبيين نشانه هاي افسردگي در افراد با نشانه هاي غالب هراس اجتماعي دارد. اين يافته مي تواند براي درمان هراس اجتماعي دستاورد مهمي به شمار آيد.

 
كليد واژه: اجتناب رفتاري، نشانه هاي افسردگي، هراس اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : روان شناسي باليني پاييز 1388; 1(3):35-51.
 
رابطه باورهاي فراشناختي و راهبردهاي کنترل فکر با علايم وسواسي در جمعيت غيرباليني
 
محمدخاني شهرام*,فرجاد مريم
 
* گروه روانشناسي، دانشگاه تربيت معلم، تهران، ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه باورهاي فراشناختي و راهبردهاي کنترل فکر با علايم وسواسي در جمعيت غيرباليني انجام شده است.
روش: شرکت کنند گان پژوهش شامل 200 نفر از دانشجويان دانشگاه تربيت معلم بودند که به صورت تصادفي انتخاب شدند. داده هاي پژوهش با استفاده از پرسشنامه باورهاي فراشناختي، پرسشنامه کنترل فکر و پرسشنامه وسواسي - اجباري مادزلي گردآوري و از طريق روش همبستگي و تحليل رگرسيون گام به گام مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که بين باورهاي فراشناختي و علايم وسواسي رابطه مثبت معناداري وجود دارد. خرده مقياس هاي باورهاي مثبت درباره نگراني، کنترل ناپذيري و خطر و خودآگاهي شناختي قوي ترين پيش بيني کننده هاي علايم وسواس در جمعيت غيرباليني مي باشند. همچنين بين نمره کلي راهبردهاي کنترل فکر و علايم وسواسي نيز رابطه مثبت معناداري به دست آمد. از ميان خرده مقياس هاي کنترل فکر راهبرد هاي تنبيه و نگراني بيشترين رابطه مثبت را با علايم وسواس نشان دادند.
نتيجه گيري: يافته هاي حاضر با حمايت از مدل فراشناختي وسواس نشان مي دهند که باورهاي فراشناختي و راهبردهاي کنترل فکر نقش مهمي در علايم وسواسي دارند. تغيير باورهاي فراشناختي ناکارآمد و جايگزين کردن راهبردهاي مقابله اي سازگارانه به جاي راهبردهاي ناسازگارانه مي تواند به کنترل علايم وسواسي کمک کند.

 
كليد واژه: باورهاي فراشناختي، راهبردهاي کنترل فکر، وسواس فکري و عملي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : روان شناسي باليني پاييز 1388; 1(3):63-76.
 
اثربخشي مداخله ترکيبي درمان دلبستگي و آموزش فرزندپروري در مادران دلبسته ناايمن بر نشانه هاي کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشي / نارسايي توجه
 
پشت مشهدي مرجان*,محمدخاني پروانه,پورشهباز عباس,خوشابي كتايون
 
* دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، تهران، ايران
 
 

مقدمه: اين مطالعه به بررسي اثربخشي درمان ترکيبي بر علايم فزون کنشي کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشي / نارسايي توجه که مادران آنها سبک دلبستگي ناايمن داشتند پرداخت.
روش: براي انجام مطالعه از بين مراجعه کنندگان به مرکز آموزشي درماني رفيده شش مادر که فرزند مبتلا به اختلال فزون کنشي / نارسايي توجه داشتند، سبک دلبستگي آنها ناايمن بود و نمره افسردگي آنها در پرسشنامه افسردگي بک کمتر از 21 بود انتخاب و با ترتيب تصادفي و به صورت پله اي وارد مطالعه شدند. اندازه گيري با استفاده از پرسشنامه افسردگي بک، مقياس تجارب مربوط به روابط نزديک و چک ليست علايم فزون کنشي انجام شد. هر يک از مادران 10 جلسه مداخله دلبستگي و 6 جلسه آموزش فرزندپروري دريافت کردند
.
يافته ها: ميزان کاهش علايم فزون کنشي کودکان گزارش شده توسط آزمودنيها در کل مطالعه از حدود 4% تا 26% بود
.
نتيجه گيري: مداخله انجام شده در کاهش علايم فزون کنشي کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشي / نارسايي توجه در مادران دلبسته ناايمن موثر بود ولي ميزان کاهش علايم در آزمودنيهاي مختلف، متفاوت بود.

 
كليد واژه: اختلال فزون کنشي / نارسايي توجه، دلبستگي، آموزش فرزندپروري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 8 : روان شناسي باليني پاييز 1388; 1(3):77-87.
 
اثربخشي آموزش مهارت هاي مقابله اي مبتني بر مدل مارلات در پيشگيري از عود و افزايش تاب آوري در افراد وابسته به مواد
 
جعفري عيسي*,اسكندري حسين,سهرابي فرامرز,دلاور علي
 
* دانشگاه علامه طباطبايي، تهران، ايران
 
 

مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي آموزش مهارت هاي مقابله اي مبتني بر مدل مارلات در پيشگيري از عود و افزايش تاب آوري در افراد وابسته به مواد انجام شده است.
روش: در يک طرح شبه آزمايشي 27 مراجع با تشخيص اختلال سوء مصرف مواد افيوني که دوره سم زدايي را با موفقيت به پايان رسانده بودند، با روش نمونه گيري در دسترس در دو گروه آزمايشي (13 نفر) و گروه گواه (14 نفر) تقسيم شدند. گروه آزمايشي به مدت 12 جلسه گروهي تحت آموزش مهارت هاي مقابله اي قرار گرفتند و گروه گواه در طول اين مدت هيچ درماني دريافت نکردند. آزمودني هاي مورد پژوهش توسط مقياس تاب آوري کونور ديويدسون
(CD-RIS) و آزمايش مورفين پيش از شروع درمان، پايان درمان و پس از اتمام مرحله پيگيري 4 ماهه، مورد ارزيابي قرار گرفتند. جهت تحليل داده ها از آزمون خي دو و آزمون تجزيه و تحليل کواريانس استفاده شد.
يافته ها: نتايج آزمون خي دو نشان دادکه تفاوت معني داري بين فراواني عود در دو گروه وجود دارد. همچنين نتايج آزمون تجزيه و تحليل کواريانس نشان دادکه بين دو گروه در افزايش تاب آوري در مرحله پس آزمون و پيگيري تفاوت معني دار است.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که آموزش مهارت هاي مقابله اي در پيشگيري از عود و افزايش تاب آوري در افراد وابسته به مواد موثر است.

 
كليد واژه: آموزش مهارت هاي مقابله اي، مدل مارلات، پيشگيري از عود، تاب آوري، وابستگي به مواد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : روان شناسي باليني پاييز 1388; 1(3):53-62.
 
مقايسه عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افراد بهنجار در حافظه شرح حال معنايي
 
عبدي احمد*,مرادي عليرضا,اکرميان فهيمه
 
* دانشگاه تربيت معلم، تهران، ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر به بررسي رابطه بين توانايي بازيابي خاطرات شرح حال معنايي اختصاصي از حافظه و نشانه هاي استرس پس از سانحه پرداخته است.
روش: نمونه هاي اين مطالعه شامل يک گروه از مبتلايان به
PTSD ناشي از جنگ، به عنوان گروه آزمايشي و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) بود. گروه ها در متغيرهاي سن و هوش همتا شدند. آزمودني ها پس از تکميل مقياس تجديد نظر شده تاثير رويداد (IES-R)، سياهه افسردگي بک (BDI)، سياهه اضطراب بک (BAI)، و مقياس هوش تجديد نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکميل مصاحبه حافظه شرح حال (AMI) پرداختند.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به
PTSD در مقايسه با گروه هاي کنترل جزييات معنايي اختصاصي کمتري را به ياد مي آوردند. همچنين کاهش اختصاصي بودن خاطرات با استرس پس از سانحه بيشتر و نواقص حافظه وسيعتري همراه مي باشد. نتايج نشان داد که ميزان اين نواقص با نشانه هاي خاص PTSD رابطه مستقيمي دارد.
نتيجه گيري: داده هاي اين مطالعه برحسب دستيابي توافقي به مواد شرح حال اختصاصي در افراد مبتلا که منعکس کننده يک فرآيند تنظيم اثر مي باشد، بحث شده اند.

 
كليد واژه: اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، حافظه شرح حال معنايي، شناخت، هيجان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : روان شناسي باليني تابستان 1388; 1(2):1-9.
 
بررسي اثربخشي درمان شناختي - رفتاري مديريت استرس بر اضطراب و افسردگي زنان مبتلا به آلوپسي آرئاتا
 
دهقاني فهيمه*,نشاط دوست حميدطاهر,مولوي حسين,نيل فروش زاده محمدعلي
 
* دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: شيوع اختلالات رواني در بيماران مبتلا به بيماريهاي پوستي در تحقيقات متعددي تاييد شده است. آلوپسي آرئاتا نوعي ريزش موي مزمن است. هدف از انجام اين پژوهش بررسي اثربخشي درمان شناختي - رفتاري مديريت استرس بر اضطراب و افسردگي بيماران زن مبتلا به آلوپسي آرئاتا بود.
روش: اين پژوهش مطالعه اي تجربي با پيش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود كه در مرکز تحقيقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 24 بيمار مبتلا به آلوپسي آرئاتا با تشخيص پزشك متخصص بود. ابزار جمع آوري داده ها زيرمقياس هاي اضطراب و افسردگي آزمون
SCL-90-R بود كه قبل و بعد از مداخله توسط افراد تكميل گرديد. درمان شناختي - رفتاري مديريت استرس طي هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روي گروه آزمايش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحليل كوواريانس مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفتند.
يافته ها: نتايج اين پژوهش نشان داد كه ميانگين نمرات اضطراب و افسردگي درگروه آزمايش به طور معناداري نسبت به گروه گواه كاهش پيداكرده است
.
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي پژوهش، درمان شناختي - رفتاري مديريت استرس در کاهش اضطراب و افسردگي مبتلايان به آلوپسي آرئاتا موثر است
.

 
كليد واژه: آلوپسي آرئاتا، درمان شناختي - رفتاري مديريت استرس، اضطراب، افسردگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 : روان شناسي باليني تابستان 1388; 1(2):11-28.
 
بررسي اثربخشي تلفيق گروه درماني شناختي - رفتاري و آموزش مهارتهاي اجتماعي بر ترس از ارزشيابي منفي و اجتناب اجتماعي
 
وكيليان سارا*,قنبري هاشم آبادي بهرام علي
 
* دانشگاه فردوسي، مشهد، ايران
 
 

مقدمه: افراد داراي هراس اجتماعي علاوه بر تحريفهاي شناختي و اجتنابهاي اجتماعي، در به کارگيري مهارتهاي اجتماعي مناسب موقعيت نيز دچار کاستي و ضعف مي باشند. به همين منظور اين پژوهش با هدف بررسي تاثير تلفيقي گروه درماني شناختي - رفتاري و آموزش مهارتهاي اجتماعي بر اجتناب اجتماعي و ترس از ارزشيابي منفي دانشجويان، انجام پذيرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمايشي (طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتصاب تصادفي) مي باشد. آزمودنيها پس از انجام مصاحبه باليني ساخت يافته بر اساس
DSM-IV و اجراي آزمون اضطراب اجتماعي با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس (13 نفر براي هر گروه)، انتخاب شده و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش (مداخله تلفيق گروه درماني شناختي - رفتاري و آموزش مهارتهاي اجتماعي) و گروه کنترل (گروه درماني شناختي - رفتاري) گماشته شدند. بعد از اتمام دوره 12جلسه اي (سه ماه و هر جلسه دو ساعت) درمان در گروهها، مجددا آزمون اضطراب اجتماعي به عنوان پس آزمون، در هر دو گروه اجرا شد.
يافته ها: نتايج تحليلهاي آماري آزمون
t نشان داد که، تلفيق گروه درماني شناختي - رفتاري و آموزش مهارتهاي اجتماعي در مقايسه با گروه درماني شناختي - رفتاري، باعث کاهش معني دار اجتناب اجتماعي و ترس از ارزشيابي منفي در دانشجويان مي گردد.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج به دست آمده پيشنهاد مي شود مولفه آموزش مهارتهاي اجتماعي به درمانهاي رايج افزوده گردد
.

 
كليد واژه: گروه درماني شناختي - رفتاري، آموزش مهارتهاي اجتماعي، اجتناب اجتماعي، ترس از ارزشيابي منفي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : روان شناسي باليني تابستان 1388; 1(2):37-50.
 
مقايسه بازداري پاسخ و کنترل تداخل در کودکان مبتلا به اختلال نارسايي توجه / فزون کنشي و كودكان بهنجار
 
مشهدي علي*,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم,آزادفلاح پرويز,سلطاني فر عاطفه
 
* گروه روانشناسي، دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران
 
 

مقدمه: بازداري پاسخ و كنترل تداخل هسته اصلي بسياري از نظريه هاي تبييني اختلال ADHD مي باشند. هدف پژوهش بررسي بازداري و كنترل تداخل در کودکان مبتلا به اين اختلال و زيرريخت هاي آن در مقايسه با کودکان بهنجار بود.
روش: 45 کودک مبتلا به اختلال
ADHD و 15 كودك بهنجار سنين 7 تا 12 سال شهر مشهد از طريق شيوه هاي نمونه گيري در دسترس انتخاب و آزمون هاي SNAP، CBCL، TRF،CSI-4  و نيز مصاحبه باليني جهت شناسايي و جايدهي كودكان مبتلا به اين اختلال در زيرريخت ها (زيرريخت غلبه با نارسايي توجه، زيرريخت غلبه با فزون كنشي / تكانشگري و زيرريخت تركيبي) مورد استفاده واقع شد. آزمون رنگ واژه استروپ به منظور اندازه گيري بازداري و تداخل به کاربرده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحليل واريانس چند متغيري (MANOVA)، تحليل واريانس تك متغيري (ANOVA) و آزمون توكي تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد كه عملكرد كودكان مبتلا به اختلال
ADHD در مولفه زمان واكنش در محرك هاي همخوان و ناهمخوان به طور معناداري در مقايسه با كودكان بهنجار متفاوت مي باشد. در مورد كنترل تداخل نتايج پژوهش نشانگر آن است كه عليرغم وجود تفاوت بين كودكان مبتلا به ADHD و كودكان بهنجار، اما اين تفاوت از نظر آماري معنادار نمي باشد. همچنين در مولفه هاي آزمون استروپ نيز عليرغم وجود تفاوت بين عملكرد كودكان مبتلا به زيرريخت هاي اين اختلال، اما اين تفاوت از لحاظ آماري معنادار نبود.
نتيجه گيري: عملكرد كودكان مبتلا به اين اختلال در مقايسه با كودكان بهنجار در تكليف استروپ ضعيف تر بود
.

 
كليد واژه: اختلال نارسايي توجه / فزون کنشي، کنش هاي اجرايي، بازداري، كنترل تداخل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي باليني تابستان 1388; 1(2):29-36.
 
تاثير خودآموزي کلامي بر بهبود سازگاري اجتماعي کودکان مبتلا به اختلال سلوک
 
هاشمي نصرت آباد تورج*,اقبالي علي,محمودعليلو مجيد
 
* گروه روانشناسي دانشگاه تبريز، تبريز، ايران
 
 

مقدمه: اين تحقيق به بررسي تاثير آموزش خودآموزي کلامي بر علايم مرضي و سازگاري اجتماعي کودکان مبتلا به اختلال سلوک مي پردازد. به عبارتي دسترسي به اين مساله که آيا آموزش خودآموزي کلامي مي تواند در بهبود علايم مرضي و سازگاري اجتماعي کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثير مثبتي داشته باشد يا خير، هدفي بود كه پژوهش به قصد دستيابي به آنها انجام پذيرفت.
روش: اين پژوهش از نوع طرح تجربي (آزمايشي) بود که در آن نمونه اي شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبريز انتخاب و پس از جايگزيني تصادفي در دو گروه آزمايشي و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرايند طرح، گروه آزمايشي در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزي کلامي قرار گرفت و گروه کنترل هيچ مداخله اي دريافت نکرد
.
يافته ها: نتايج تحليل هاي به عمل آمده نشان داد که کاربرد و آموزش خود آموزي کلامي در کودکان مبتلا به اختلال سلوک موجب بهبود سازگاري اجتماعي و روابط بين فردي آنها مي گردد. اين يافته ها حايز تلويحات نظري و عملي در زمينه هاي باليني بوده و به طور تفضيلي در اين مقاله مورد بررسي قرار گرفته است
.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که كاربرد و آموزش خود آموزي كلامي موجب بهبود سازگاري اجتماعي و روابط بين فردي دانش آموزان داراي اختلال سلوك مي شود
.

 
كليد واژه: اختلال سلوک، خودآموزي کلامي، سازگاري اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : روان شناسي باليني تابستان 1388; 1(2):51-59.
 
بررسي مقايسه اي اختلال هاي عاطفي - رفتاري و عملکرد تحصيلي کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادي
 
پوراحمدي الناز*,جلالي محسن,عابدين عليرضا,روشن چسلي رسول
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بندرگز، ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسي اختلال هاي عاطفي - رفتاري و عملکرد تحصيلي کودکان 7 تا 11 ساله محروم از پدر و عادي شهر تهران طراحي و اجرا شد.
روش: روش پژوهش حاضر پس رويدادي بوده و جامعه آماري آن را کليه دانش آموزان پسر و دختر 7 تا 11 ساله مقطع ابتدايي شهر تهران تشکيل مي دهند. جمع آوري نمونه، در دو مرحله انجام گرفت و در نهايت 240 دانش آمور شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) که پدرشان فوت كرده و مادر به تنهايي سرپرستي آنها را برعهده داشت و 120 نفر از همکلاسي هاي آنها (60 دختر و 60 پسر) که با هر دو والدشان زندگي مي کردند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسشنامه فهرست رفتاري کودک
(CBCL) بر روي مادران گروه نمونه(N=240)  اجرا شد. همچنين معدل پايان سال کودکان به عنوان ملاک عملکرد تحصيلي آنها در نظر گرفته شد. در نهايت داده هاي به دست آمده با استفاده از شاخصهاي توصيفي و نيز آزمون t براي مقايسه ميانگين گروه هاي مستقل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: تحليل داده ها نشان داد که بين کودکان محروم از پدر و عادي در نمره کلي اختلال هاي عاطفي - رفتاري، نمره کلي اختلال هاي بروني سازي شده و اختلال هاي دروني سازي شده، به نفع کودکان محروم از پدر، تفاوت معني داري وجود دارد. همچنين بين دو گروه در زير مقياس هاي مشکلات عاطفي، اضطرابي، بدني و نافرماني مقابله اي، تفاوت معناداري به دست آمد، اما در زير مقياس هاي مشکلات نارسايي توجه / فزون کنشي و مشکلات رفتار هنجاري تفاوت معني داري وجود نداشت. همچنين نتايج نشان داد که عملکرد تحصيلي کودکان محروم از پدر پايين تر از کودکان عادي است. تحليل نتايج دو جنس در گروه محروم از پدر نيز نشان داد که بين دخترها و پسرهاي محروم از پدر در زير مقياس هاي مشکلات اضطرابي، و نافرماني مقابله اي، تفاوت معناداري وجود دارد. اما در ساير متغيرهاي مورد بررسي بين دو جنس تفاوت معناداري يافت نشد
.
نتيجه گيري: نتايج نشان مي دهند که کودکان محروم از پدر بيش از کودکان عادي مستعد انواع اختلال هاي عاطفي - رفتاري (از جمله مشکلات اضطرابي، افسردگي، مشکلات بدني، اختلال نافرماني مقابله اي) و ضعف در عملکرد تحصيلي هستند
.

 
كليد واژه: اختلال هاي عاطفي- رفتاري، عملکرد تحصيلي، محروم از پدر، کودکان
 
 
 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها