0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دست آوردهاي روانشناختي (علوم تربيتي و روان شناسي) بهار و تابستان 1388; 4(1):51-66.
 
بررسي اثربخشي آموزش راه حل - محور به شيوه گروهي بر سازگاري زناشويي زوجين
 
عطاري يوسف علي,محمدي كبري,مهرابي زاده هنرمند مهناز
 
 
 

در اين پژوهش اثربخشي آموزش راه حل - محور به شيوه گروهي بر افزايش سازگاري زناشويي زوجين مراجعه کننده به شوراي حل اختلاف شهر اهواز، مورد بررسي قرار گرفت. جامعه آماري کليه زوجين مراجعه کننده به شوراي حل اختلاف در سال 1386 مي باشد. نمونه شامل 30 زوج بود که به روش نمونه گيري تصادفي از ميان 43 زوج داوطلب دريافت خدمات مشاوره اي انتخاب شده و در دو گروه آزمايشي و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش مقياس سازگاري زناشويي اسپانير مي باشد. طرح پژوهش از نوع طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است که پس از انتخاب تصادفي گروه هاي آزمايشي و گواه، مداخله آزمايشي (آموزش راه حل - محور) بر روي گروه آزمايشي به مدت هفت جلسه نود دقيقه اي و يک بار در هفته اجرا گرديد و پس از اتمام برنامه آموزشي از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. نتايج حاصل از تحليل داده ها نشان داد که روش آموزش راه حل - محور باعث افزايش سازگاري زناشويي زوجين گروه آزمايشي در مقايسه با گروه گواه شده است.

 
كليد واژه: مشاوره راه حل - محور، سازگاري زناشويي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  12:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : دست آوردهاي روانشناختي (علوم تربيتي و روان شناسي) بهار و تابستان 1388; 4(1):67-86.
 
تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر بهبود مهارت هاي اجتماعي و مشکلات رفتاري دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال رفتار مقابله اي و بي اعتنايي
 
پوراحمدي الناز*,جلالي محسن,باباپورخيرالدين جليل,پاك دامن شهلا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بندرگز
 
 

پژوهش حاضر جهت بررسي تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر بهبود مهارت هاي اجتماعي و مشکلات رفتاري دانش آموزان پسر هشت تا ده ساله مبتلا به اختلال رفتار مقابله اي و بي اعتنايي (ODD) شهرستان نهاوند انجام شده است. اين مطالعه از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. 35 دانش آموز که بر اساس فهرست رفتاري کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF) مبتلا به ODD تشخيص داده شده بودند، انتخاب شد و سپس توسط فرم معلم مقياس درجه بندي مهارت هاي اجتماعي گرشام و اليوت (1990)SSRS) ) مورد ارزيابي قرار گرفتند. در نهايت 30 نفر از دانش آموزان مذکور که نمره مهارت هاي اجتماعي آن ها در مقياس SSRS پايين بوده و وجود مشکلات رفتاري آن ها در بخش مشکلات رفتاري SSRS نيز تاييد شد، انتخاب شده و به شکل تصادفي به دو گروه آزمايش (n=15) و گواه (n=15) تقسيم شدند. سپس آموزش مهارت هاي زندگي به مدت 2.5 ماه در 10 جلسه آموزشي 120 دقيقه اي براي آزمودني هاي گروه آزمايش اجرا شد. در پايان دوره آموزش، همه آزمودني ها دوباره به کمک مقياس درجه بندي مهارت هاي اجتماعي گرشام و اليوت ارزيابي شدند. تحليل داده ها نشان داد که گروه آزمايشي در مقايسه با گروه گواه، پس از پايان جلسات آموزش مهارت هاي زندگي، بر اساس ارزيابي معلم، افزايش معني داري در خرده مقياس هاي همکاري (p<0.001)، ابراز وجود (p<0.05)، مهار خود (p<0.001) و نمره کلي مهارت هاي اجتماعي (p<0.001) و کاهش معني دار در نمره مشکلات رفتاري (p<0.01) پيدا کرده است.

 
كليد واژه: آموزش مهارت هاي زندگي، مهارت هاي اجتماعي، مشکلات رفتاري، اختلال رفتار مقابله اي و بي اعتنايي، دانش آموز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  12:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : دست آوردهاي روانشناختي (علوم تربيتي و روان شناسي) بهار و تابستان 1388; 4(1):107-124.
 
مقايسه هيجان خواهي، عزت نفس، جو عاطفي خانواده و وضعيت اجتماعي - اقتصادي در نوجوانان پسر بزهکار و عادي
 
شكركن حسين,نيسي عبدالكاظم,سپه وند اسفنديار
 
 
 

پژوهش حاضر با هدف مقايسه هيجان خواهي، عزت نفس، جو عاطفي خانواده و وضعيت اجتماعي - اقتصادي در نوجوانان پسر بزهکار و عادي شهر اهواز انجام شده است. جامعه آماري اين تحقيق کليه نوجوانان پسر بزهکار مستقر در کانون اصلاح و تربيت بود که از اين جامعه نمونه اي به تعداد 92 نفر به صورت تصادفي ساده انتخاب گرديد. به علاوه، تعداد 94 نفر نوجوان غير بزهکار براي مقايسه با نوجوانان بزهکار از نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز به صورت تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند. براي سنجش متغيرهاي تحقيق از آزمون هاي هيجان خواهي، عزت نفس، جو عاطفي خانواده و وضعيت اجتماعي – اقتصادي با روايي و پايايي قابل قبول استفاده شد. به منظور مقايسه دو گروه نمونه در متغيرهاي مذکور از تحليل واريانس چند متغيري (MANOVA) استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد که بين دو گروه از لحاظ هيجان خواهي، عزت نفس، جو عاطفي خانواده و وضعيت اجتماعي - اقتصادي تفاوت معني داري وجود دارد. هم چنين، نتايج نشان داد که دو گروه از لحاظ پنج خرده مقياس از هشت خرده مقياس جو عاطفي (تاييد کردن، تشويق، محبت، امنيت و اعتماد) تفاوت معني دار دارند.

 
كليد واژه: هيجان خواهي، عزت نفس، جو عاطفي خانواده، وضعيت اجتماعي – اقتصادي، بزهکاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  12:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : دست آوردهاي روانشناختي (علوم تربيتي و روان شناسي) بهار و تابستان 1388; 4(1):87-106.
 
تاثير مرگ آگاهي بر نيرومندي باور، اجتناب و افسردگي مبتلايان به اختلال وسواس – اجبار
 
علي اكبري دهكردي مهناز,دلير مجتبي
 
 
 

هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثير روش درماني مواجهه با ياد مرگ (مرگ آگاهي) بر نيرومندي باور، اجتناب و افسردگيِ مبتلايان به اختلال وسواس - اجبار بود. بدين منظور 40 آزمودني مبتلا به اين اختلال با روش نمونه گيري تصادفي ساده از جامعه اي در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمايشي و گواه قرار داده شدند. تمامي آزمودني ها در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون، مقياس وسواس – اجبار ييل براون را تکميل نمودند. تحليل داده ها با روش تجزيه و تحليل واريانس چند متغيري (MANOVA) در سطح معني داري p<0.05 نشان داد که مرگ آگاهي در کاهش نيرومندي باور، اجتناب و افسردگي افراد وسواسي تاثير مثبت دارد. با توجه به نتايج پژوهش حاضر مي توان استفاده از روش مرگ آگاهي را به عنوان درمان انتخابي براي اختلال وسواس - اجبار به همه روان درمان گران توصيه کرد.

 
كليد واژه: اختلال وسواس - اجبار، مرگ آگاهي، مواجهه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  12:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : دست آوردهاي روانشناختي (علوم تربيتي و روان شناسي) بهار و تابستان 1388; 4(1):125-154.
 
مقايسه دانشجويان پسر داراي سبک هاي يادگيري متفاوت از لحاظ ويژگي هاي شخصيتي، انگيزه پيشرفت و عملکرد تحصيلي
 
محمدزاده ملايي رجب علي,شهني ييلاق منيجه,مهرابي زاده هنرمند مهناز
 
 
 

هدف از پژوهش حاضر مقايسه دانشجويان پسر دانشگاه شهيد چمران اهواز داراي سبک هاي يادگيري متفاوت از لحاظ ويژگي هاي شخصيتي، انگيزه پيشرفت و عملکرد تحصيلي مي باشد. روش پژوهش به کار رفته در اين پژوهش از نوع علي پس از وقوع مي باشد. نمونه تحقيق شامل 300 نفر از دانشجويان پسر ورودي سال تحصيلي 1382-1381 بودند. براي انتخاب نمونه از روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي استفاده شد. براي سنجش متغيرهاي مورد نظر از پرسش نامه هاي سبک هاي يادگيري (LSI)، آزمون شخصيتي نئو (NEO) و پرسش نامه انگيزه پيشرفت هرمانز (AMQ) استفاده شد. در اين پژوهش معدل دانشجويان به عنوان ملاک عملکرد تحصيلي در نظر گرفته شد. نتايج تحليل واريانس چند متغيري نشان داد که، بين دانشجويان داراي سبک هاي يادگيري مختلف از لحاظ ويژگي هاي شخصيتي، انگيزه پيشرفت و عملکرد تحصيلي در سطح 0.05 تفاوت معني دار وجود دارد. هم چنين، بين دانشجويان داراي سبک هاي يادگيري متفاوت از لحاظ ويژگي هاي شخصيتي برون گرايي، باز بودن به تجربه، توافق و وجداني بودن تفاوت معني دار وجود دارد، ولي بين دانشجويان داراي سبک هاي يادگيري متفاوت از لحاظ ويژگي شخصيتي روان نژندخويي تفاوت معني دار مشاهده نشد. هم چنين، نتايج اين پژوهش نشان داد که دانشجويان داراي سبک يادگيري انطباق يابنده بيش تر داراي ويژگي شخصيتي برون گرايي و وجداني بودن، دانشجويان داراي سبک يادگيري واگرا بيش تر داراي ويژگي شخصيتي باز بودن به تجربه، دانشجويان داراي سبک يادگيري جذب کننده بيش تر داراي ويژگي شخصيتي توافق و وجداني بودن مي باشند. بالاخره، دانشجويان داراي سبک يادگيري هم گرا از انگيزه پيشرفت و عملکرد تحصيلي بالاتري برخوردار بودند.

 
كليد واژه: سبک هاي يادگيري، ويژگي هاي شخصيتي (پنج عامل بزرگ شخصيتي)، انگيزه پيشرفت، عملکرد تحصيلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  12:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

1 : روان شناسي باليني بهار 1389; 2(1 (پياپي 5)):1-8.
 
کارايي باليني پرسشنامه افسردگي کودکان در تشخيص اختلال افسردگي کودکان و نوجوانان
 
محمدي كورش*,برجعلي احمد,اسكندري حسين,دلاور علي
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسي کارايي باليني پرسشنامه افسردگي کودکان CDI در تشخيص اختلال افسردگي کودکان و نوجوانان انجام شد.
روش: در يک طرح توصيفي 38 مراجع پسر که با تشخيص اختلال افسردگي طبق ملاک هاي
DSM-IV-TR در مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر بندرعباس پذيرفته شده بودند همراه با 208 دانش آموز پسر که به صورت تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شده بودند، پرسشنامه افسردگي کودکان را تکميل کردند. جهت تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي، رگرسيون لجستيک و تحليل ROC استفاده شد
يافته ها: نتايج تحليل رگرسيون لجستيک نشان داد که نمره کل
CDI، قابليت پيش بيني اختلال افسردگي را دارا مي باشد، نتايج تحليل ROC نشان داد که بهترين نقطه برش براي نمونه هاي ايراني نمره 22 مي باشد که داراي حساسيت 0.92 و ويژگي 0.91 مي باشد.
نتيجه گيري: نتايج، از کارايي باليني پرسشنامه افسردگي کودکان به عنوان يک ابزار غربالگري حمايت مي کند.

 
كليد واژه: پرسشنامه افسردگي کودکان، نقطه برش، حساسيت، ويژگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : روان شناسي باليني بهار 1389; 2(1 (پياپي 5)):9-16.
 
مقايسه ويژگي هاي شخصيتي افراد مبتلا به نشانگان روده تحريک پذير (IBS) و افراد غير مبتلا
 
بشارت محمدعلي*,زرپور صديقه,بهرامي احسان هادي,رستمي رضا,ميردامادي محمدجواد
 
* گروه روان شناسي دانشگاه تهران
 
 

مقدمه: متغيرهاي روان شناختي نقشي تعيين کننده در پديدآيي و تداوم بيماري هاي جسماني دارند. نشانگان روده تحريک پذير(IBS) ، به عنوان يکي از شايع ترين اختلال هاي معدي روده اي، چه رابطه اي با متغير هاي روان شناختي دارد؟ هدف اصلي اين پژوهش، در امتداد بررسي و شناسايي دقيق تر اين رابطه، مقايسه ويژگي هاي شخصيتي افراد مبتلا به نشانگان روده تحريک پذير و افراد غير مبتلا بود.
روش: ويژگي هاي شخصيتي مورد بررسي در اين پژوهش، به عنوان متغيرهاي روان شناختي، شامل نوروزگرايي، برون گرايي، تجربه پذيري، همسازي، وظيفه شناسي و تاب آوري بودند. به اين منظور يك گروه آزمودني بيمار به تعداد 60 نفر (26 مرد و 34 زن) و يك گروه آزمودني غير بيمار به تعداد 104 نفر (38 مرد و66 زن) در اين پژوهش شركت كردند. مقياس شخصيتي NEO-FFI و مقياس تاب آوري كانر- ديويدسون (CD-RTSC) در مورد شرکت کننده ها اجرا شد. براي تحليل داده هاي پژوهش، از شاخص ها و روش هاي آماري شامل ميانگين، انحراف استاندارد و تحليل واريانس چند متغيره استفاده شد.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد كه افراد مبتلا به IBS در مقايسه با افراد غير مبتلا داراي نوروزگرايي بيشتر و برون گرايي و وظيفه  شناسي كمتري هستند. در مقياس هاي تجربه پذيري و همسازي و متغير تاب آوري بين دو گروه تفاوت معنا داري مشاهده نشد.
نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي اين پژوهش مي توان نتيجه گرفت که متغيرهاي شخصيتي مي توانند ابتلا به نشانگان روده تحريک پذير را تا حدودي پيش بيني کنند.

 
كليد واژه: نشانگان روده تحريك پذير، شخصيت، مدل پنج عاملي، تاب آوري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي باليني بهار 1389; 2(1 (پياپي 5)):17-26.
 
مقايسه پردازش حسي و معنايي اطلاعات در بيماران مبتلا به اسکيزوفرني، افسردگي اساسي و افراد بهنجار
 
قمري گيوي حسين*,بشرپور سجاد
 
* گروه روان شناسي دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقايسه پردازش حسي و معنايي اطلاعات در 3 گروه بيماران مبتلا به اسکيزوفرنيا، افسردگي اساسي و گروه افراد بهنجار انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر، علي مقايسه اي بود. جامعه آماري اين پژوهش را کليه افراد مبتلا به اختلال اسکيزوفرني و اختلال افسردگي بستري در بيمارستان هاي شهرستان اردبيل تشکيل داد.  تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال اسکيزوفرني و تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگي به روش نمونه گيري تصادفي ساده به عنوان گروه هاي مورد مطالعه و تعداد 30 نفر نيز به همين روش از بين جامعه افراد بهنجار به عنوان گروه مقايسه انتخاب شدند. در نهايت 4 نفر از گروه اسکيزوفرني و 2 نفر از گروه افسرده از شرکت در مطالعه خودداري کردند يعني در کل 54 نفر در اين پژوهش شرکت کردند. پس از تشخيص روان پزشک، هر سه گروه با استفاده از پرسشامه هاي نيمرخ حسي بزرگسال و آزمون افتراق معنايي آزگود ارزيابي شدند و براي تحليل داده ها از آزمون تجزيه و تحليل واريانس يک طرفه و آزمون تعقيبي شفه استفاده شد.
يافته ها: نتايج حاصل نشان داد که در مولفه هاي ثبت پايين و حساسيت حسي و اجتناب از احساس، بين سه گروه تفاوت وجود معني وجود دارد ولي در مولفه جستجوي احساس تفاوت آماري معني داري بين سه گروه وجود نداشت. در ارتباط با پردازش معنايي نيز، در مولفه هاي ارزيابي، توانايي و فعاليت در سطح بين سه گروه تفاوت وجود داشت ولي در مولفه خطر تفاوت آماري معني داري بين سه گروه وجود نداشت.
نتيجه گيري: در مقايسه با گروه سالم افراد مبتلا به اسکيزوفرني و افسردگي اساسي اطلاعات حسي را کمتر ثبت نموده و حساسيت بيشتري به آنها نشان داده و سعي مي کنند از اطلاعات حسي اجتناب کنند. همچنين اين افراد اطلاعات را به طور منفي ارزيابي نموده و آنها را با قدرت و فعاليت بيشتري پردازش مي کنند.

 
كليد واژه: پردازش حسي، پردازش معنايي، اسکيزوفرني، افسردگي اساسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : روان شناسي باليني بهار 1389; 2(1 (پياپي 5)):35-40.
 
مقايسه کارکرد اجرايي سازمان بندي مجدد انديشه در زيرمجموعه هاي اختلال فزون کنشي، نارسايي توجه بر اساس مدل بارکلي
 
هاشمي نصرت آباد تورج,محمودعليلو مجيد,غلام رستمي حسين علي,نعمتي سوگلي تپه فاطمه*
 
* دانشگاه تبريز
 
 

مقدمه: هدف از اين پژوهش، مقايسه کارکرد اجرايي سازمان بندي مجدد انديشه در زيرمجموعه هاي اختلال فزون کنشي، نارسايي توجه بر اساس مدل بارکلي مي باشد.
روش: در اين پژوهش که از نوع علي- مقايسه اي است، 50 دانش آموز پايه سوم و چهارم ابتدايي مبتلا به اختلال فزون کنشي، نارسايي توجه (25 دانش آموز مبتلا به فزون کنشي و 25 دانش آموز مبتلا به نارسايي توجه) با استفاده از پرسشنامه علايم مرضي کودکان (CSI-4) و مصاحبه تشخيصي باليني، انتخاب شده و با بهره گيري از آزمون بندر گشتالت، آزمون زمان واکنش و آزمون شکل گيري مفهوم ويگوتسکي، مورد ارزيابي قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحليل واريانس چند متغيره (مانوا) تحليل گرديد.
يافته ها: نتايج نشان داد که دانش آموزان مبتلا به نارسايي توجه، نسبت به دانش آموزان مبتلا به فزون کنشي، عملکرد بهتري در بازداري رفتاري داشتند ولي در سازمان بندي مجدد انديشه، تفاوت معني داري بين دو گروه وجود نداشت
.
نتيجه گيري: به طور کلي، يافته هاي اين پژوهش، نظريه بارکلي را در خصوص نقص کودکان مبتلا به فزون کنشي در بازداري رفتاري مورد تاييد قرار داده و در مورد نقص سازمان بندي مجدد انديشه، رد کرد
.

 
كليد واژه: اختلال فزون کنشي، نارسايي توجه، بازداري رفتاري، کارکردهاي اجرايي، سازمان بندي مجدد انديشه، مدل بارکلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : روان شناسي باليني بهار 1389; 2(1 (پياپي 5)):41-50.
 
اختلالات دروني سازي نقش اضطراب و افسردگي مادران در سلامت رواني دختران نوجوان
 
خانجاني زينب,هداوندخاني فاطمه*,حججي سيدنويد
 
* دانشگاه تبريز
 
 

مقدمه: مطالعات نشان داده اند اضطراب و افسردگي مادران در ابتلاي فرزندان به اختلالات دروني سازي نقش دارند. هدف از اين مطالعه بررسي رابطه افسردگي و اضطراب مادر با اختلالات دروني سازي در دختران نوجوان مي باشد.
روش: در اين مطالعه که از نوع مطالعات توصيفي، تحليلي است، 108 دانش آموز دختر عادي، در دامنه سني 11 تا 16 سال با ميانگين و انحراف استاندارد
13.26 (0.92) از تبريز شرکت کردند. مادران به مقياس علايم مرضي کودکان (CSI-4) و مقياس DASS-42 پاسخ دادند. به منظور تحليل داده ها از آزمون t مستقل، تحليل رگرسيون خطي چندگانه و مدل  يابي معادلات ساختاري استفاده شد.
يافته ها: اضطراب و افسردگي مادر پيش بيني کننده قوي اختلالات دروني سازي در دختران نوجوان بود. عامل اضطرابِ مادر (b=0.377) در مقايسه با افسردگي مادر (b=0.243) سهم بيشتري در پيش بيني اختلالات دروني سازي دختران نوجوان داشت. مدل  يابي معادلات ساختاري نشان داد که بين افسردگي مادر با اختلالات دروني سازي دختران نوجوان (R=0.49)، همچنين بين اضطراب مادر و اختلالات دروني سازي دختران نوجوان (R=0.53) رابطه علّي معنادار وجود دارد.
نتيجه گيري: افسردگي و اضطراب مادر مي تواند علت ابتلاي دختران نوجوان به اختلالات دروني سازي باشد. نتايج اين پژوهش در پيشگيري و درمان اختلالات دروني سازي دختران نوجوان کاربرد دارد.

 
كليد واژه: اختلالات دروني سازي، اضطراب و افسردگي مادر، دختران نوجوان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : روان شناسي باليني بهار 1389; 2(1 (پياپي 5)):51-58.
 
عملكرد افراد مبتلا به چاقي در كاركردهاي اجرايي (بازداري)
 
خداپناه مژده*,مرادي عليرضا,وثوق سيمين,خداپناه مژگان
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف بررسي عملكرد افراد چاق و بيماران چاق درمان شده در كاركردهاي اجرايي انجام شد.
روش: در اين مطالعه سه گروه، شامل گروه چاق (30 نفر با BMI مساوي يا بزرگتر(30kg.m2 ، گروه درمان شده (30 نفر كه از طريق رژيم غذايي وزن خود را كاهش داده اند)، 30 نفر افراد عادي (بدون داشتن سابقه چاقي و يا هر گونه مشكلات روان پزشكي)، شركت كردند. همه شركت كنندگان، زن بوده و از سطح شهر تهران انتخاب شدند. سه گروه از نظر سن و ميزان تحصيلات همتا شدند. ابزار پژوهش شامل سياهه افسردگي بك، سياهه اضطراب حالت، صفت اسپيلبرگر، آزمون دسته بندي كارت هاي ويسكانسين و تكليف استروپ بود.
يافته ها: نتايج نشان داد كه در آزمون دسته بندي كارت هاي ويسكانسين، گروه چاق و گروه درمان شده در مقايسه با گروه بهنجار، داراي عملكرد ضعيف تري بودند. در تكليف استروپ نيز، گروه چاق و درمان شده نسبت به گروه بهنجار، ضعيف تر عمل كردند
.
نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش با يافته هاي قبلي همخواني دارد و نشان مي دهد افراد مبتلا به چاقي، از مشكلات شناختي آشكاري رنج مي برند
.

 
كليد واژه: چاقي، كاركردهاي اجرايي، افسردگي و اضطراب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 

 1 : روان شناسي باليني زمستان 1388; 1(4):1-9.
 
اثربخشي مديريت شناختي رفتاري استرس بر بهزيستي ذهني زنان نابارور
 
چوب فروش زاده آزاده*,كلانتري مهرداد,مولوي حسين
 
* دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: ناباروري يک رويداد منفي بسيار مهم زندگي است که تاثيرات مخربي روي بهزيستي ذهني زنان و مردان نابارور مي گذارد. هدف اين پژوهش بررسي تاثير مديريت استرس به شيوه شناختي رفتاري بر ميزان بهزيستي ذهني زنان نابارور مراجعه کننده به کلينيک هاي زنان و نازايي شهر يزد بود.
روش: پژوهش حاضر يک مطالعه نيمه تجربي با پيش آزمون و پس آزمون در دو گروه کنترل و پيگيري است. جامعه آماري آن زنان ناباروري بودند که در تابستان 1388به کلينيک هاي زنان و نازايي شهر يزد مراجعه کرده بودند. 24 زن نابارور با بهره گيري از روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. گروه درمان به مدت 10 جلسه هفتگي تحت مداخله مديريت استرس به شيوه شناختي رفتاري قرار گرفتند. گرد آوري داده ها به کمک پرسشنامه سلامت ذهن و پرسشنامه ويژگي هاي جمعيت شناختي انجام شد.
يافته ها: يافته ها نشان داد که ميانگين نمرات بهزيستي ذهني در گروه آزمايش افزايش معني داري هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پيگيري داشته است.
نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاکي از اثربخشي درمان مديريت استرس به شيوه شناختي رفتاري در بهبود بهزيستي ذهني زنان نابارور مي باشد. با توجه به کاهش بهزيستي ذهني در زنان نابارور و موثر بودن مداخله رواني بايد توجه جدي به درمان هاي روان شناختي در اين گروه بيماران شود. 

 
كليد واژه: مديريت استرس به شيوه شناختي رفتاري، بهزيستي ذهني، ناباروري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : روان شناسي باليني زمستان 1388; 1(4):11-19.
 
بررسي اثربخشي درمان گروهي شناختي- رفتاري مديريت درد بر افسردگي زنان مبتلا به کمردرد مزمن
 
وكيلي نجمه*,نشاط دوست حميدطاهر,عسگري كريم,رضايي فاطمه,نجفي محمدرضا
 
* دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: مطالعات متعددي حاکي از شيوع اختلالات روانپزشکي در بين مبتلايان به انواع دردهاي مزمن و از جمله در بين مبتلايان به کمردرد مزمن است. هدف از اين مطالعه بررسي تاثير درمان شناختي- رفتاري مديريت درد بر افسردگي بيماران زن مبتلا به کمردرد مزمن است.
روش: اين پژوهش مطالعه اي تجربي با پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري با گروه کنترل است که از مراکز درماني شهر يزد انتخاب شده اند. نمونه شامل 24 بيمار، با تشخيص کمردرد مزمن بود که به شيوه تصادفي ساده انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از زيرمقياس افسردگي پرسشنامه SCl-90-R استفاده شد که در پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري توسط افراد هر دو گروه تکميل گرديد. درمان شناختي- رفتاري مديريت در طي هشت جلسه بر روي گروه آزمايش انجام گرفت.
يافته ها: نتايج اين مطالعه نشان داد که ميانگين نمرات افسردگي در گروه آزمايش به طور معناداري نسبت به گروه کنترل کاهش يافته است.
نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاضر نشان مي دهد که درمان شناختي رفتاري مديريت درد در کاهش افسردگي بيماران مبتلا به کمردرد مزمن موثر است. 

 
كليد واژه: کمردرد مزمن، درمان شناختي- رفتاري مديريت درد، افسردگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : روان شناسي باليني زمستان 1388; 1(4):21-30.
 
مقايسه گروه درماني مبتني بر هوشياري فراگير توام با آموزش مهارت هاي مطالعه در کاهش اضطراب امتحان و اضطراب صفت
 
عطايي نخعي آسيه*,قنبري هاشم آبادي بهرام علي,مدرس غروي مرتضي
 
* دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران
 
 

مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسي تاثير گروه درماني مبتني بر هوشياري فراگير با آموزش مهارتهاي مطالعه در کاهش اضطراب امتحان و اضطراب صفت در دانشجويان اجرا گرديد.
روش: 20 نفر دانشجوي مبتلا به اضطراب امتحان در يک پژوهش آزمايشي به روش نمونه گيري در دسترس از ميان جامعه پژوهش (دانشجويان مبتلا به اضطراب امتحان که به کلينيک روان شناسي باليني دانشگاه فردوسي مشهد مراجعه کرده بودند) انتخاب شدند و به طور تصادفي در گروه آزمايشي و گروه کنترل گماشته شدند (10 نفر براي هر گروه). پرسشنامه اضطراب امتحان و سياهه حالت ـ اضطراب صفت اشپيل برگر به عنوان پيش آزمون در مورد دو گروه اجرا شد. پس از اجراي 5 جلسه درمان (5 هفته و هرهفته 1 جلسه 2 ساعتي) در هر گروه، به منظور سنجش ميزان متغيرهاي وابسته (اضطراب امتحان و اضطراب صفت) پرسشنامه اضطراب امتحان و سياهه حالت ـ اضطراب صفت اشپيل برگر مجددا به عنوان پس آزمون اجرا گرديد.
يافته ها: نتايج تحليل کواريانس نشان داد که گروه درماني مبتني بر هوشياري فراگير در گروه آزمايشي در مقايسه با گروه درماني مبتني بر آموزش مهارت هاي مطالعه در گروه کنترل باعث کاهش معنادار اضطراب امتحان و اضطراب صفت در دانشجويان شده است.
نتيجه گيري: با توجه به نتايج به دست آمده، گروه درماني مبتني بر هوشياري فراگير تاثير معناداري در کاهش اضطراب امتحان و اضطراب صفت دانشجويان دارد.

 
كليد واژه: گروه درماني مبتني بر هوشياري فراگير، آموزش مهارتهاي مطالعه، اضطراب امتحان، اضطراب صفت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : روان شناسي باليني زمستان 1388; 1(4):31-42.
 
مقايسه فعاليت نظام هاي مغزي/ رفتاري در بيماران مبتلا به پرفشاري خون داراي سابقه مصرف دارو و بدون سابقه مصرف دارو و افراد بهنجار
 
علي پور احمد*,بهرام خاني محمود,بهرام خاني محمود
 
* گروه روان ‌شناسي، دانشگاه پيام نور، تهران، ايران
 
 

مقدمه: اين پژوهش به منظور مقايسه ميزان فعاليت نظام هاي مغزي/ رفتاري در سه گروه افراد مبتلا به پرفشاري خون با و بدون مصرف دارو و افراد بهنجار انجام شده است.
روش: از بيماران و ملاقات کنندگان از بيماران در بيمارستان بوعلي سيناي قزوين 163 نفر که شامل 56 نفر گروه پرفشارخون (29 زن و 27 مرد) که سابقه مصرف داروي فشار خون داشتند، 51 نفر پرفشار بدون سابقه مصرف دارو (28زن و 23 مرد) و 56 نفر گروه بهنجار (26 زن و 30 مرد) با استفاده از نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. پس از اندازه گيري فشارخون هر فرد، پرسشنامه شخصيتي نظام هاي مغزي/ رفتاري تکميل شد.
يافته ها: نتايج تحليل واريانس يک راهه نشان داد که بين گروه هاي مورد مطالعه در نظام هاي بازداري رفتاري و ستيز/ گريز و مولفه هاي اجتناب فعل پذير، رفتار روي آورد، اجتناب فعال و ستيز تفاوت معناداري وجود دارد. در نظام فعال ساز رفتاري و مؤلفه هاي خاموشي و گريز تفاوت معنادار نبود. پيگيري نتايج با آزمون توکي نشان داد که بين دو گرو پرفشار در هيچ يک از نظام ها و مولفه ها تفاوت معناداري وجود ندارد. گروه پرفشار با مصرف دارو در مولفه هاي اجتناب فعل پذير، ستيز، نظام بازداري رفتاري و نظام ستيز/ گريز نسبت به گروه بهنجار نمره بيشتري داشتند و در مولفه اجتناب فعال حالت عکس بين اين دو گروه وجود داشت. همچنين گروه پرفشار بدون مصرف دارو در مولفه هاي رفتار روي آورد، ستيز و نظام ستيز- گريز نسبت به گروه بهنجار نمره بيشتري داشتند اما در مولفه اجتناب فعال حالت عکس بين اين دو گروه وجود داشت.
نتيجه گيري: افراد مبتلا به فشارخون در نظام بازداري و ستيز/ گريز فعاليت بيشتر و در سيستم فعال ساز رفتاري فعاليت کمتري دارند. بر اين اساس با توجه نظريه گري افراد مبتلا به فشارخون بالا از نظر شخصيتي گرايش بيشتري به عواطف منفي دارند.

 
كليد واژه: نظام‌هاي مغزي/ رفتاري، فشار خون بالا، شخصيت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:22 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها