0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):115-132.
 
اهميت عوامل فردي، ساختاري و ارتباطي حل تعارض از نظر كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي يزد
 
ابزري مهدي‌,نجفي مهديه
 
 
 

هدف از انجام اين پژوهش، بررسي اهميت عوامل فردي، ساختاري و ارتباطي حل تعارض از نظر كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد يزد بوده است . به منظور دستيابي به اين هدف از جامعه آماري كه كليه كاركنان اداري دانشگاه آزاد اسلامي واحد يزد بودند، به شيوه نمونه گيري تصادفي ساده 160 نفر انتخاب شدند. پرسشنامه هاي مورد استفاده در پژوهش يكي پرسشنامه ويژگيهاي جمعيت شناختي و ديگري پرسشنامه عوامل حل تعارض بوده است پرسشنامه عوامل حل تعارض بر مبناي پيشينه پژوهش 26 سوال داشت كه پژوهشگران ساخته بودند. روايي صوري و محتوايي پرسشنامه عوامل حل تعارض را كارشناسان و متخصصان بررسي و تأييد كردند. پايايي پرسشنامه نيز برحسب همساني دروني (آلفاي كرونباخ ) بررسي و در حد قابل قبولي بود. داده هاي به دست آمده با استفاده از آزمون t تك متغيره، t متغير مستقل و آلفا تحليل شد. يافته ها نشان داد كه گروه نمونه در حوزه عوامل فردي حل تعارض يعني در اعمال قدرت، از خودگذشتگي، عقب نشيني و مصالحه (P<0.05) نظري پايين تر از حد متوسط دارند، ولي نظر آنان در بررسي منطقي اختلاف بالاتر از حد متوسط (P<0.05 و 15.30 = t) بوده است . نظر گروه نمونه در حوزه عوامل ساختاري حل تعارض نيز در اعمال قدرت، از خودگذشتگي، عقب نشيني و مصالحه پايين تر از حد متوسط (يعني ميانگين ثابت 3 و P<0.05)، ولي نظر آنان در بررسي منطقي اختلاف (P<0.05 و 15.97 = t) بالاتر از حد متوسط بوده است . نظر گروه نمونه در حوزه عوامل ارتباطي حل تعارض در اعمال قدرت، از خودگذشتگي و عقب نشيني پايين تر از حد متوسط (يعني ميانگين 3 و P<0.05)، در بررسي منطقي اختلاف (P<0.05 و 14.39 = t) بالاتر از حد متوسط و در مصالحه (P<0.05 و 1.392 = t) در حد متوسط بوده است . مقايسه هاي صورت گرفته برحسب متغيرهاي جنسيت، تحصيلات، سابقه خدمت در عوامل فردي، ساختاري و ارتباطي حل تعارض در مواردي تفاوت معنادار نشان مي دهد.

 
كليد واژه: حل تعارض، عوامل ساختاري، عوامل فردي، عوامل ارتباطي، جنسيت، تحصيلات، سابقه خدمت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 8 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):133-153.
 
پيش بيني تعهد سازماني اعضاي هيات علمي بر اساس ادراك آنان از محيط کار
 
ميرهاشمي مالك,شريفي حسن پاشا,نفيسي غلامرضا,بهاري سيف اله
 
 
 هدف اساسي اين مطالعه، بررسي رابطه بين عوامل محيط کار و سطح تعهد سازماني اعضاي هيات علمي است. بر اساس فرضيه تحقيقات همبستگي و با اجراي پرسشنامه محقق ساخته محيط کار و پرسشنامه تعهد سازماني (ماودي، استيرز، پورتر، 1979) روي 214 عضو هيات علمي تمام وقت و نيمه وقت 5 واحد دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 8 که با روش تصادفي مرحله اي و طبقه اي انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوري شد. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه نشان مي دهد که بين مولفه هاي تعارض نقش، گرانباري نقش، ماهيت تکليف، پسخوراند، سبک نظارتي ملاحظه کار، سلسله مراتب اداري و رسمي بودن با تعهد سازماني رابطه وجود دارد و ضرايب به دست آمده نشان مي دهد که مي توان بر اساس متغيرهاي مرتبط با محيط معادله اي را براي پيش بيني تعهد سازماني ارايه کرد.
 
كليد واژه: محيط کار، ويژگيهاي شغل، سبک رهبري، تعهد سازماني، اعضاي هيات علمي، دانشگاه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):1-20.
 
ابعاد عشق ورزي بر اساس نظريه سه بعدي عشق در چهار گروه زوج هاي در مرحله نامزدي، عقد، ازدواج و داراي فرزند
 
فرحبخش كيومرث,شفيع آبادي عبداله
 
 
 

عشق يك فرآيند روان شناختي است كه در دهه هاي اخير مورد توجه روان شناسان واقع شده است، زيرا يكي از موضوعات مورد توجه در ازدواج است . كپهارت (1965) و اسپرچر (2002) در پژوهش خود دريافتند كه عشق يكي از مولفه هاي لازم براي ازدواج است . استرنبرگ (1986) از كساني است كه راجع به عشق نظريه پردازي كرده است. وي بر اساس يك پژوهش دريافت عشق يك حالت روان شناختي است كه داراي سه بعد صميميت ، شوريدگي و تصميم ـ تعهد است . زندگي زناشويي يك پديده در حال تحول است و در هر مرحله شرايط خاص دارد. پژوهشگران رضايت از زندگي زناشويي و شادماني را بررسي كرده و ميزان آن را در مراحل مختلف مقايسه كرده اند. اين پژوهش ها نشان داده اند كه رضايت، شادماني و سازگاري زناشويي در ابتداي ازدواج بالاست و در دوراني كه بچه ها به مدرسه مي روند كاهش و بعد از آن مجددا افزايش مي يابد، به اين ترتيب سير آن به شكل U است. در اين پژوهش ها سير تحول عشق ورزي بررسي نشده است. هدف اين پژوهش كه از نوع توصيفي است بررسي ميزان عشق و نحوه تركيب آن در زوجهايي است كه در مراحل مختلف زندگي زناشويي به سر مي برند. براي انجام اين پژوهش 500 زوج از پنج منطقه شهر اصفهان كه در چهار مرحله نامزدي، عقد، پس از ازدواج و فرزندپروري قرار داشتند و مايل به همكاري بودند به صورت دسترس انتخاب شدند و آزمون عشق ورزي به آنان داده شد. نتايج نشان داد كه بين ميزان عشق ورزي در مراحل مختلف زندگي زناشويي تفاوت معناداري وجود دارد. به علاوه بين جنسيت آزمودنيها و مراحل تحول زندگي زناشويي در عشق ورزي تعامل وجود دارد. همچنين مشاهده گرديد بين ميزان عشق ورزي زن و شوهر همبستگي معنا دار وجود دارد.

 
كليد واژه: عشق، عشق ورزي، ابعاد سه گانه عشق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):39-50.
 
تاثير آموزش شادماني به شيوه فوردايس بر كاهش افسردگي زنان بي سرپرست شهر اصفهان
 
فرزادفر منير,مولوي حسين,آتش پور سيدحميد
 
 
 

هدف از اين پژوهش تعيين تاثير آموزش شادماني فوردايس بر كاهش افسردگي زنان بي سرپرست شهر اصفهان بود. به اين منظور از ميان 9280 زن بي سرپرست تحت حمايت كميته امداد امام خميني مناطق پنجگانه، 30 زن بي سرپرست از طريق پيش آزمون افسردگي بك و تاييد پزشك متخصص به طور تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايش و گواه (هر گروه 15 نفر) جايگزين شدند. سپس افراد گروه آزمايش به مدت 7 جلسه (يك جلسه 90 دقيقه اي در هفته ) تحت آموزش شادماني فوردايس قرار گرفتند. چنين فرض گرديد كه آموزش شادماني ميانگين نمرات افسردگي گروه آموزش را در مقايسه با گروه گواه كاهش و ميانگين نمرات شادماني را افزايش مي دهد. نتايج تحليل كواريانس نشان داد كه آموزش شادماني، افسردگي زنان بي سرپرست را به طور معناداري كاهش (P=0.001) و ميزان شادماني آنها را به طور معناداري افزايش مي دهد (P=0.001).

 
كليد واژه: شادماني، افسردگي، زنان بي سرپرست
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):21-38.
 
اثربخشي آموزش مهارتهاي جنسي بر نگرش جنسي زوج هاي در شرف ازدواج
 
دهقاني اكرم,محمدخاني پروانه,يونسي سيدجلال
 
 
 

هدف از اجراي اين پژوهش بررسي تاثير اثربخشي آموزش مهارتهاي جنسي بر نگرش جنسي زنان و مردان در شرف ازدواج بود. در اين پژوهش تاثير تحصيلات و جنسيت بر نگرش جنسي بررسي شد. جامعه آماري اين پژوهش شامل دختران و پسران شهر اصفهان است كه قبل از ازدواج (به صورت اجباري) به مراكز آزمايش و مشاوره قبل از ازدواج وزارت بهداشت و درمان مراجعه كردند. دو گروه آزمايش و گواه از طريق نمونه گيري تصادفي خوشه اي انتخاب شدند. حجم هر گروه 45 زوج بود. گروه آزمايش آموزش مهارتهاي جنسي طرح ريزي شده و گروه گواه آموزش برنامه ريزي شده وزارت بهداشت را دريافت مي كردند. در مورد هر دو گروه قبل و بعد از كلاسهاي آموزشي پيش آزمون و پس آزمون انجام شد. ابزار پژوهش، نگرش سنج پژوهشگر ساخته با 29 «عبارت» بود كه نگرش افراد را در سه بعد عاطفي، شناختي و رفتاري نسبت به مسايل جنسي مي سنجيد. پايايي نگرش سنج از طريق بازآزمايي 96/0 محاسبه شد. داده هاي پژوهش به كمك روشهاي آمار توصيفي، تحليل واريانس و آزمون t تجزيه و تحليل شدند. نتايج آزمون خي دو نشان داد كه دو گروه از نظرسنجي تحصيلات و سن تفاوت معناداري نداشتند. نتايج تجزيه و تحليل آماري نشان داد كه آموزش مهارتهاي جنسي بر گروه آزمايش تاثير معناداري در مقايسه با آموزشهاي معمول مركز بهداشت در گروه گواه ايجاد كرده است. ميانگين گروه آزمايش در پس آزمون 44/88 و ميانگين گروه گواه 13/73 بود. سطح نگرش گروه آزمايش با اختلاف معناداري (در سطح 0001/0P<) بيش از گروه گواه بود. با بالا رفتن مقطع تحصيلي، نگرش شركت كنندگان با اختلاف معناداري افزايش مي يافت (P<0.001) و بيشترين ميزان آن در مقاطع دانشگاهي بود (98/43 نگرش خوب). نگرش جنسي مردان با زنان اختلاف قابل توجهي نداشت و در مقاطع تحصيلي يكسان (بالاي ديپلم، ديپلم و زيرديپلم) از نظر آماري تفاوتي مشهود نشد. با استناد به نتايج پژوهش حاضر، تاثير آموزش مهارهاي جنسي بر نگرش جنسي افراد مطرح است و جايگزين كردن آموزش مهارتهاي جنسي در برنامه هاي مراكز بهداشت و مشاوره قبل از ازدواج به منظور آگاهي زوج ها از مسايل جنسي و پيشگيري از مشكلات جنسي و زناشويي ، به مسوولان امر پيشنهاد مي گردد.

 
كليد واژه: نگرش جنسي، آموزش مهارتهاي جنسي، زوج ها، ازدواج
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):51-70.
 
ارتباط توكل به خدا و ساير رهيافتهاي مقابله اي با اضطراب در دانش آموزان دختر دوره متوسطه
 
سجاديان ايلناز,اكرمي ناهيد
 
 
 

هدف از اين پژوهش بررسي رابطه بين توكل به خدا و ساير رهيافتهاي مقابله اي با اضطراب است. جامعه آماري اين پژوهش را كليـه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان تشكيل مي دهند. در اين پژوهش كه از نوع پس رويدادي (همبستگي ـ علّي) است، 60 دانش آموز به روش تصادفي خوشه اي از بين نواحي 2 و 3 آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار سنجش، پرسشنامه رهيافت در پيشامدها و رخدادهاي زندگي غباري (1379) و پرسشنامه خودسنجي اضطراب اشپيلبرگر (1971) بود. داده هاي به دست آمده با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج آزمون همبستگي پيرسون نشان داد كه رابطه معناداري بين چند رهيافت مقابله اي به ويژه در بعد حالات با اضطراب وجود دارد، ولي رابطه معناداري بين رهيافت توكلي با اضطراب در سطح (P<0.01) مشاهده نگرديد. همچنين يافته هاي آزمون تحليل واريانس يكراهه نشان داد كه بين محورهاي اقدامي و محورهاي حالاتي در دانش آموزان در سطح (P<0.01) تفاوت معنادار آماري وجود دارد.

 
كليد واژه: توكل به خدا، رهيافتهاي مقابله اي، اضطراب، دانش آموزان دختر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):71-86.
 
تاثير يك برنامه پيشگيري از اعتياد بر عزت نفس، نگرش، گرايش و آگاهي نوجوانان در سوء مصرف مواد
 
رجايي عليرضا,بياضي محمدحسين
 
 
 

اين پژوهش تاثير يك برنامه پيشگيري از اعتياد را بر روي عزت نفس، نگرش، گرايش و آگاهي نوجوانان در سوء مصرف مواد مورد بررسي قرار داد. اين برنامه آموزشي شامل راههاي مقابله با تنش و افزايش ابراز وجود، همچنين شيوههاي مقاومت در برابر فشار همسالان، و ارايه اطلاعات صحيح در مورد مواد و سوء مصرف مواد ميگرديد. به همين منظور 140 نفر از دانش آموزان پسر دوره دبيرستان شهرستان تربت جام به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه آزمايش و گواه تقسيم شدند. ابتدا از هر دو گروه پيش آزمون به عمل آمد و سپس متغير مستقل (دوره آموزشي) اجرا گرديد و از آنها پس آزمون گرفته شد. داده هاي به دست آمده به دو شيوه مورد تجربه و تحليل قرارگرفت. اول با استفاده از آزمون t همبسته ميانگين هاي پيش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه به طور مجزا مقايسه گرديد. نتايج نشان داد كه دوره آموزشي باعث افزايش عزت نفس و آگاهي و كاهش گرايش در گروه آزمايش گرديد. اما در مورد گروه گواه چنين اثري ديده نشد. در روش دوم با استفاده از آزمون t مستقل ميانگين نمرات اختلاف پيش آزمون و پس آزمون دو گروه با هم مقايسه شدند. نتايج نشان داد كه اين دوره آموزشي فقط باعث كاهش ميزان گرايش گروه آزمايش به سوء مصرف مواد نسبت به گروه گواه شد، اما تفاوت معناداري در مورد عزتنفس، نگرش و آگاهي دو گروه به دست نيامد.

 
كليد واژه: پيشگيري از اعتياد، عزت نفس، نگرش، گرايش، آگاهي، نوجوانان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):87-104.
 
نقش داستان درماني به روش مشاوره گروهي بر رشد استدلال اخلاقي دختران نوجوان بزهكار كانون اصلاح و تربيت تهران
 
زندي پور طيبه,ژيان باقري معصومه
 
 
 

از آنجا كه نبود معيارهاي اخلاقي مناسب در زندگي كودكان و نوجوانان يكي از عوامل بسيار مهم در گرايش آنها به بزهكاري است، و چون انسان زاييده يادگيري است و يادگيري در محيط صورت مي گيرد و با توجه به نظريه شناختي رشدي كلبرگ و نظريه گفت و گو بر اساس داستانها و با عنايت بر اينكه خداوند در قرآن و ساير كتب آسماني رهنمودهاي خود را در قالب هنري قصه نازل كرده است، بر اين اساس، موضوع اين مقاله پژوهشي نقش داستان درماني بر رشد استدلال اخلاقي دختران نوجوان بزهكار كانون اصلاح و تربيت تهران است. هدف اين پژوهش، بررسي تاثيرات داستان درماني بر رشد استدلال اخلاقي دختران نوجوان بزهكار در گروه آزمايش است.
به طور كلي فرضيه هاي پژوهش، نشان مي دهد كه داستان درماني به شيوه مشاوره گروهي بر رشد استدلال اخلاقي دختران نوجوان بزهكار اثر مي گذارد.
روش اجراي اين پژوهش، روش آزمايشي و تحليل كيفي است. براي سنجش فرضيه هاي پژوهش حاضر، از آزمون رشد اخلاقي كلبرگ، داستان ناتمام محقق نوشته، جملات ناتمام محقق ساخته و نوشتن زندگينامه شخصي، در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه ميانگين نمره كل جملات ناتمام، داستان ناتمام و زندگينامه نويسي، نظام بندي مشاهدات و آزمون رشد اخلاقي كلبرگ در پس آزمون گروه آزمايش افزايش يافته است، در حالي كه تغيير محسوسي در گروه گواه رخ نداده است.
بدين ترتيب فرضيه هاي اين پژوهش تاييد مي شوند، يعني پس از داستان درماني رشد استدلال اخلاقي دختران نوجوان بزهكار افزايش مي يابد.

 
كليد واژه: داستان درماني، مشاوره گروهي، دختران نوجوان بزهكار، رشد استدلال اخلاقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

7 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):111-122.
 
اثربخشي آموزش كارآفريني بر افزايش فعاليت كاريابي زنان جوياي كار شهركرد
 
صالحي نجف آبادي رضوان,عابدي محمدرضا,ربيعي محمد
 
 
 

هدف اين مقاله بررسي تاثير آموزش كارآفريني بر افزايش فعاليت كاريابي زنان بيكار شهركرد بوده است. به اين منظور از بين زنان جوياي كار مراجعه كننده به هلال احمر شهركرد 26 نفر به شيوه تصادفي انتخاب و در دو گروه 13 نفري آزمايش و گواه جايگزين شدند. به گروه آزمايش آموزش كارآفريني داده شد و گروه گواه هيچ مداخله اي دريافت نكردند. نتايج تحليل واريانس حاكي از آن بود كه آموزش كارآفريني فعاليت كاريابي زنان جوياي كار شهركرد را افزايش داده است.

 
كليد واژه: كارآفريني، كاريابي، زنان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 

 8 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1385; 8(30):123-138.
 
تاثير آموزش سبك حل مساله به شيوه اسپيواك و شوره بر كاهش افسردگي دانش آموزان معلول جسمي ـ حركتي دوره راهنمايي شهر اصفهان در (85ـ1384)
 
نصري آذر,شريفي درآمدي پرويز,ميرمهدي سيدرضا
 
 
 

پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير آموزش سبك حل مساله به شيوه اسپيواك و شوره بر كاهش افسردگي دانش آموزان معلول جسمي ـ حركتي مقطع راهنمايي انجام شد. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان معلول جسمي ـ حركتي مقطع راهنمايي شهر اصفهان بوده است. در اين پژوهش با استفاده از آزمون افسردگي بك 22 نفر به عنوان دانش آموز افسرده شناخته و به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند 11 نفر به عنوان گروه آزمايش و 11 نفر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. طرح پژوهش، از نوع آزمايشي پيش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه است. پس از اجراي آموزش سبك حل مساله در مدت هفت جلسه به گروه آزمايش، مجددا بر روي هر دو گروه آزمون افسردگي بك اجرا گرديد و نتايج بررسي و مقايسه شدند. داده هاي به دست آمده با استفاده از روشهاي آماري t مستقل و آزمون تحليل كوواريانس نشان دهنده تفاوت معنادار بين ميانگين نمرات افسردگي در گروه آزمايش و گواه بوده است به عبارت ديگر تفاوتهاي فردي در واريانس نمرات دو گروه ناشي از آموزش بوده است (P<0.01). نتايج به دست آمده از فرضيه ديگر پژوهش مبني بر تفاوت تاثير آموزش سبك حل مساله بر كاهش افسردگي برحسب جنس معنادار نبوده، بنابراين تاثير آموزش بر كاهش افسردگي دختران و پسران يكسان بوده است (P<0.05).

 
كليد واژه: سبك حل مساله، افسردگي، معلول جسمي ـ حركتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

1 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1385; 8(29):1-30.
 
ساخت و اعتباريابي آزمون تشخيص آسيب هاي رواني سازماني
 
كامكار منوچهر,دلاور علي,احدي حسن,آزاد حسين
 
 
 

اين پژوهش با هدف ساخت و اعتباريابي آزمون تشخيص آسيب هاي رواني سازماني در سازمان هاي صنعتي ـ توليدي و خدماتي ـ اداري اصفهان در سال 1383-84 به مرحله اجرا در آمد. به منظور دستيابي به هدف پژوهش از بين کارکنان و کارگران سطح عملياتي سازمان هاي صنعتي ـ توليدي 730 نفر و از بين کارکنان و کارگران سازمان هاي خدماتي ـ اداري 885 نفر (در مجموع 1615 نفر) با استفاده از نمونه گيري خوشه اي انتخاب گرديدند. با استفاده از مصاحبه مقدماتي و استفاده از سازه هاي نظري موجود و استفاده از نظر صاحبنظران، پرسشنامه اي که شامل 148 سوال بود ساخته شد و در اجراي آزمايشي بر روي 80 نفر از کارکنان سازمان هاي صنعتي ـ توليدي و 80 نفر از کارکنان سازمان هاي خدماتي ـ اداري، پرسشنامه اي 56 سوالي از آن استخراج شد. ملاک انتخاب سوال ها داشتن همبستگي مثبت با کل آزمون و داشتن بار عاملي مثبت و بالاي 4/0 بود. پس از انتخاب سوال ها و اجراي آن بر روي کليه نمونه پژوهش (1615 نفر)، روايي سازه آزمون با استفاده از تحليل عوامل اکتشافي و با چرخش از نوع واريماکس مورد بررسي قرار گرفت. در تحليل عاملي شش عامل استخراج شد. اين شش عامل قادر بوده اند، در مجموع 668/66 درصد از واريانس کل را تبيين کنند. نتايج بازآزمايي نيز نشان داد ضرايب بازآزمايي عوامل ششگانه به ترتيب معادل 75/0، 58/0، 58/0، 73/0، 50/0 و 72/0 بوده که در سطح P<0.01 معنادار بوده اند. ضريب بازآزمايي کل آزمون نيز معادل 62/0 محاسبه شده است.

 
كليد واژه: آزمون تشخيص آسيب هاي رواني سازماني، سازمان نمايشي، سازمان افسرده، سازمان بدبين، سازمان روان پريش، سازمان مضطرب، سازمان وسواسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1385; 8(29):31-40.
 
پايايي و روايي مقياس افسردگي ـ شادكامي مك گريل و جوز‏ف
 
بياني علي اصغر*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد آزادشهر
 
 

هدف از اين مطالعه بررسي پايايي و روايي مقياس افسردگي ـ شادكامي (DHS) بود. 109 نفر از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد آزادشهر به طور تصادفي به عنوان نمونه انتخاب شدند. پايايي مقياس افسردگي ـ شادكامي با استفاده از روش آلفاي كرونباخ و بازآزمايي با فاصله زماني يك ماه مورد تحليل قرار گرفت و ضرايب همبستگي آن به ترتيب 93/0 و 79/0 به دست آمد. روايي مقياس افسردگي ـ شادكامي با استفاده از روش روايي سازه و اجراي پرسشنامه شادكامي آكسفورد (OHI) و پرسشنامه افسردگي بك (BDI) برآورد شد. بين مقياس افسردگي ـ شادكامي و پرسشنامه شادكامي آكسفورد ضريب همبستگي مثبت و معنادار (811/0) و بين مقياس افسردگي ـ شادكامي و پرسشنامه افسردگي بك ضريب همبستگي منفي معنادار (727/0-) به دست آمد. سطح معناداري در اين محاسبات P<0.0001 بوده است. به طور كلي نتايج نشان داد نسخه فارسي مقياس افسردگي ـ شادكامي از پايايي و روايي مناسب برخوردار است.

 
كليد واژه: پايايي، روايي، مقياس افسردگي ـ شادكامي، پرسشنامه شادكامي آكسفورد، پرسشنامه افسردگي بك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1385; 8(29):41-68.
 
پيش بيني تعهد سازماني و مولفه هاي آن بر اساس متغيرهاي هفده گانه فردي و سازماني
 
گل پرور محسن,عريضي ساماني سيدحميدرضا
 
 
 

اين پژوهش با هدف پيش بيني تعهد سازماني و مولفه هاي آن (تعهد همانندسازي شده، تعهد مبادله اي و تعهد پيوستگي) از طريق متغيرهاي مشاركت در تصميم گيري، خدمت به عموم، چشم انداز شغلي، اعتماد به سرپرست، رضايت از پرداخت، فرصت ترفيع، انگيزش دروني، كيفيت سرپرستي، ميل به ماندن، ترك خدمت، جايگزين هاي شغلي، رفتارهاي فرانقشي، اعتماد سازماني، دلبستگي شغلي، دلبستگي به كار، رضايت از سرپرست و رضايت از همكاران در يك سازمان دولتي اجرا شده است. به منظور دستيابي به اهداف پژوهش 319 زن و مرد به صورت تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده در پژوهش شامل مقياس تعهد سازماني بالفور و وكسلر (1996) و مقياس هاي هفده گانه براي سنجش متغيرهاي پيش بين بوده كه شواهد مربوط به روايي و پايايي آنها برحسب آلفاي كرونباخ بين 4/0 و 87/0 و برحسب بازآزمايي بين 67/0 تا 91/0 بوده است. به منظور تجزيه و تحليل آماري داده ها از تحليل رگرسيون گام به گام استفاده شده است. نتايج حاصل نشان داد كه طي شش گام؛ دلبستگي شغلي، مشاركت در تصميم گيري، رضايت از پرداخت، چشم انداز شغلي، فرصت ترفيع و ترك خدمت با ضريب همبستگي چندگانه 681/0 قادر به تبيين 45 درصد از واريانس تعهد همانندسازي شده هستند. براي تعهد مبادله اي طي شش گام به ترتيب كيفيت سرپرستي، چشم انداز شغلي، دلبستگي شغلي، رضايت از پرداخت، رضايت از همكاران و ميل به ماندن با ضريب همبستگي چندگانه 658/0 قادر به تبيين 43 درصد از واريانس تعهد مبادله اي بوده اند. براي تعهد پيوستگي طي شش گام كيفيت سرپرستي، فرصت ترفيع، مشاركت در تصميم گيري، رضايت از پرداخت، ميل به ماندن و رضايت از همكاران با ضريب همبستگي چندگانه 75/0 قادر به تبيين 55 درصد از واريانس تعهد پيوستگي بوده اند. براي تعهد سازماني كلي كيفيت سرپرستي، ميل به ماندن، فرصت ترفيع، رضايت از پرداخت، چشم انداز شغلي، رضايت از همكاران، مشاركت در تصميم گيري و دلبستگي شغلي با ضريب همبستگي چندگانه 819/0 قادر به تبيين 67 درصد از واريانس تعهد سازماني كلي بوده اند.

 
كليد واژه: تعهد همانندسازي شده، تعهد مبادله اي، تعهد پيوستگي، مشاركت در تصميم گيري، خدمت به عموم، چشم انداز شغلي، اعتماد به سرپرست، رضايت از پرداخت، فرصت ترفيع، انگيزش دروني، كيفيت سرپرستي، ميل به ماندن، ترك خدمت، جايگزين هاي شغلي، رفتارهاي فرانقشي، اعتماد سازماني، دلبستگي شغلي، دلبستگي به كار، رضايت از سرپرست، رضايت از همكاران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1385; 8(29):69-80.
 
مقايسه سه شيوه دارودرماني، شناخت درماني و رفتاردرماني در كاهش افسردگي نوجوانان
 
آقايي اصغر,رفيعيان اصفهاني مرضيه,نيك يار حميدرضا,مهدي زادگان ايران
 
 
 

اين پژوهش يك مطالعه شبه تجربي است كه به منظور مقايسه اثربخشي سه روش درمان دارويي، شناختي و رفتاري در كاهش افسردگي نوجوانان انجام گرفته است. جامعه پژوهش در اين تحقيق نوجوانان 13 تا 24 ساله افسرده اي بودند كه به دو مركز مشاوره در شهر اصفهان مراجعه كردند. نمونه اي به حجم 60 نفر از جامعه پژوهش انتخاب (نمونه در دسترس ) و به طور تصادفي در چهار گروه دارودرماني، شناخت درماني، رفتاردرماني و گواه قرار گرفتند. به علت ريزش، حجم نمونه 50 نفر شد. ابزار گردآوري داده ها در اين پژوهش ارزيابي روانپزشكي، پرسشنامه افسردگي بك و پرسشنامه جمعيت شناختي بود. پرسشنامه افسردگي بك در همه آزمودني ها به عنوان پيش آزمون پس آزمون اجرا گرديد. گروه دارودرماني، داروهاي ضدافسردگي SSRIs (فلئوكزتين، فلووكسامين و سرترالين) يا تركيب هاي دارويي مانند افزايش ليتيم با دوز موثر دريافت كردند و دو گروه شناخت درماني و رفتار درماني در 7 جلسه ساختار يافته 5/1 ساعته در هر هفته شركت كردند، ولي گروه گواه هيچ درماني را دريافت نكردند. براي تحليل توصيفي داده ها از رتبه هاي درصدي، ميانگين، انحراف معيار و جدولهاي توزيع فراواني و در سطح آمار استنباطي از تحليل كواريانس و آزمون LSD براي مقايسه هاي زوجي گروهها استفاده گرديد.
نتايج نشان داد كه بين ميانگين نمرات پس آزمون افسردگي چهار گروه دارودرماني، شناخت درماني، رفتاردرماني و گواه تفاوت معناداري وجود دارد. بين ميانگين نمرات پس آزمون افسردگي هر يك از گروهها با گروه گواه تفاوت معناداري وجود داشت. ميزان تاثير دارودرماني 17 درصد، شناخت درماني 52 درصد و رفتاردرماني 13 درصد بود و در نهايت يافته هاي پژوهش بيانگر تاثير دارودرماني، شناخت درماني و رفتاردرماني در كاهش افسردگي نوجوانان بوده است.

 
كليد واژه: دارودرماني، شناخت درماني، رفتاردرماني، افسردگي نوجوانان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:04 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1385; 8(29):81-102.
 
تاثير آموزش مهارتهاي كنترل كودك به مادران بر كاهش علايم اختلال نقص توجه / بيش فعالي كودكان و افسردگي مادران
 
ميرزاييان بهرام,احدي حسن,شريفي حسن پاشا,آزاد حسين
 
 
 

اختلال نقص توجه / بيش فعالي (ADHD) براي بسياري از دانش آموزان مشكلات زيادي ايجاد مي كند و بر عملكرد شناختي‏، اجتماعي، هيجاني و خانوادگي و سپس در بزرگسالي بر عملكرد شغلي و زناشويي آنان تاثير مي گذارد. از سوي ديگر، والدين كودكان مبتلا به اختلال نقص توجه / بيش فعالي، فشار رواني بيش از حدي را تجربه مي كنند و افسردگي، احساس محدوديت، ناكامي بالا، توانايي و اعتماد به نفس پايين و نيز اختلاف زناشويي در بين آنها مشاهده مي شود.
هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي آموزش رفتاري كنترل كودك به والدين بر كاهش نشانه هاي نقص توجه / بيش فعالي و بهبود عملكرد رفتاري كودكان و نيز كاهش ميزان گرايش به افسردگي مادران كودكان مبتلا به اين اختلال است. براي اين منظور 22 دانش آموز 6 تا 11 ساله مبتلا به نقص توجه / بيش فعالي كه به مراكز مشاوره و بهداشت رواني شهرستان ساري مراجعه كرده اند از طريق مصاحبه باليني و پرسشنامه
SNAP-IV به شيوه اي هدفمند براي پژوهش انتخاب شدند. سپس افراد نمونه از نظر متغيرهاي سن، جنسيت و تحصيلات با هم همتاسازي شده و بر حسب تصادف در گروه آزمايش و گواه قرار گرفتند. در جلسه هاي برنامه آموزشي مهارتهاي كنترل كودك در گروه آزمايش فقط مادران شركت كردند و به مدت 14 جلسه تحت آموزش مطابق برنامه باركلي (1981) و نيز فورهند و مك ماهون (1981) قرار گرفتند اما گروه گواه تا پايان پس آزمون هيچ آموزشي دريافت نكرد.

 
كليد واژه: آموزش مهارتهاي پايش كودك، اختلال نقص توجه / بيش فعالي، تغيير رفتار، مادران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:04 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها