0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1386; 9(33):131-148.
 
رابطه کيفيت زندگي والدين با عملکرد مدرسه اي دانش آموزان مقطع ابتدايي شهر اصفهان 1386 ـ 1385
 
رضايي فاطمه,احدي حسن,شريفي حسن پاشا,كريمي يوسف
 
 
 

هدف از اين پژوهش، بررسي رابطه کيفيت زندگي والدين با عملکرد مدرسه اي دانش آموزان مقطع ابتدايي شهر اصفهان است. روش پژوهش از نوع همبستگي است. براي اجراي اين طرح ابتدا جامعه دانش آموزان مدارس دولتي شهر اصفهان مشخص و با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي تعداد 494 دانش آموز و به همين تعداد والدين آنان انتخاب شدند. سپس پرسشنامه کيفيت زندگي والدين را والدين دانش آموزان و پرسشنامه عملکرد مدرسه اي دانش آموزان را معلمان آنها پاسخ دادند.
روش تجزيه و تحليل آماري داده ها تحليل رگرسيون يک متغيري و رگرسيون چندمتغيري با روش قدم به قدم بود. يافته هاي پژوهش نشان داد که کيفيت زندگي والدين با عملکرد مدرسه دانش آموزان رابطه معنادار دارد و از بين مجموعه متغيرهاي کيفيت زندگي سه متغير تحصيلات والدين، رويدادهاي نامطلوب زندگي والدين و تعداد فرزندان خانواده به ترتيب از مهمترين متغيرهاي پيش بيني کننده عملکرد مدرسه اي هستند. نتايج نشان مي دهد که مي توان با در نظر گرفتن کيفيت زندگي والدين و مولفه هاي آن، عملکرد مدرسه اي و مولفه هايش را پيش بيني کرد.

 
كليد واژه: کيفيت زندگي والدين، عملکرد مدرسه اي دانش آموزان، ويژگي شناختي، ويژگي عاطفي، ويژگي اجتماعي، ويژگي رواني ـ حرکتي، ويژگي کلامي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):1-16.
 
تاثير آموزش گروهي شناختي ـ رفتاري بر استرس بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس
 
علي محمدي نرگس*,آقايي اصغر,گل پرور محسن,اعتمادي فر مسعود
 
 
 

هدف اصلي اين پژوهش تعيين تاثير آموزش گروهي به شيوه شناختي ـ رفتاري بر استرس بيماران مبتلا به مولتيپل اسکلروزيس (MS) و هدف فرعي آن تعيين نقش تعديل كنندگي ويژگيهاي جمعيت شناختي بر ميزان استرس آزمودني ها بود. از بين جامعه آماري که کليه بيماران مولتيپل اسکلروزيس عضو انجمن ام. اس اصفهان بودند، 60 نفر به طور تصادفي انتخاب شدند و از بين آنان 30 نفر که بالاترين نمره استرس را داشتند به طور تصادفي به دو گروه 15 نفره تقسيم شدند .گروه آزمايش، تحت آموزش گروهي به شيوه شناختي ـ رفتاري در 9 جلسه هفتگي قرار گرفتند و گروه كنترل هيچ مداخله اي دريافت نکردند .ابزار پژوهش دو پرسشنامه نشانه هاي فشار رواني کوپر (1983) و پرسشنامه محقق ساخته عوامل تنش زاي شايع در بيماران ام.اس بود که هر دو پرسشنامه در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون براي جمع آوري داده ها در مورد هر دو گروه آزمودني اجرا گرديد. نتايج تحليل کوواريانس در پرسشنامه کوپر نشان داد که آموزش گروهي شناختي ـ رفتاري موجب کاهش معنادار در ميزان استرس گروه آزمايش نسبت به گروه گواه شده است  (P<0.05) .اما نتايج تحليل کوواريانس پرسشنامه عوامل استرس زاي شايع بيماران ام. اس در کاهش شدت عوامل تنش زاي دو گروه تفاوت معناداري را نشان نداد. همچنين نتايج نشان داد که ويژگيهاي جمعيت شناختي در هر دو آزمون بر تعديل نمرات استرس آزمودني ها تاثير معناداري نداشته است.

 
كليد واژه: استرس، بيماري مولتيپل اسکلروزيس (MS)،آموزش گروهي، درمان شناختي ـ رفتاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):17-36.
 
اثربخشي آموزش پيشگيري از روابط آسيب زا بر نگرش دانش آموزان پسر مدارس متوسطه
 
شيخ داراني هما*,كجباف محمدباقر,عابدي محمدرضا
 
 
 

پژوهش حاضر به منظور بررسي تاثير آموزش پيشگيري از روابط آسيب زا بر نگرش دانش آموزان مدارس متوسطه شاهين شهر نسبت به روابط دختر و پسر، انجام شد. روش تحقيق نيمه تجربي از نوع دو گروهي همراه پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري يکماهه بود. جامعه آماري را دانش آموزان دبيرستانهاي پسرانه منطقه شاهين شهر در سال تحصيلي 86 ـ 85 تشکيل دادند. نمونه گيري به شيوه تصادفي خوشه اي بر مبناي کلاس، در دو گروه آزمايش و گواه از سه مدرسه، انجام گرفت. آزمودنيهاي گروه آزمايش طي يک دوره شش جلسه اي 90 دقيقه اي، مداخلات آموزشي را دريافت کرده و گروه گواه هيچ مداخله اي را دريافت نکردند. سپس به وسيله پرسشنامه محقق ساخته «نگرش نسبت به روابط دختر و پسر» که شامل41 سوال بود، مورد آزمون قرار گرفتند. اين پرسشنامه به بررسي نگرش دانش آموزان پسر نسبت به روابط دختر و پسر پرداخته و داده ها با توجه به فرضيه هاي تحقيق از طريق تحليل واريانس چند متغيره بررسي شد و اين نتيجه حاصل شد که در مرحله پس آزمون و پيگيري، آموزشها در نگرش دانش آموزان پسر، در حيطه آسيبهاي اجتماعي، آسيب به زندگي مشترک آينده و ايجاد مشکلات تحصيلي موثر بوده و نگرش آنها را نسبت به اينکه روابط منجر به آسيب در موارد ذکر شده مي شود، تغيير داده است (P<0.05). همچنين در مرحله پس آزمون، نتايج، تغيير نگرش در زمينه آسيب به روابط با خانواده و ايجاد مشکلات عاطفي ـ رواني را نشان داد، ولي اين تغيير در مرحله پيگيري معنادار نبود (P<0.05).

 
كليد واژه: نگرش نسبت به روابط دختر و پسر، پيشگيري از روابط آسيب زا، آسيبهاي اجتماعي، آسيبهاي رواني ـ عاطفي، مشکلات تحصيلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):37-60.
 
ساخت و اعتباريابي مقياسي براي سنجش تيپ شخصيتي D و رابطه آن با بيماري كرونري قلب
 
احمدپورمباركه عليرضا*,احدي حسن,مظاهري محمدمهدي,نفيسي غلامرضا
 
* دانشگاه پيام نور مباركه
 
 

هدف اين پژوهش، ساخت مقياسي براي سنجش تيپ شخصيتي D و رابطه آن با بيماري كرونري قلب است. جامعه آماري پژوهش كليه دانشجويان و كارمندان دانشگاههاي آزاد اسلامي و كارمندان شاغل در صنايع استان اصفهان و بيماران كرونري قلب مراجعه كننده به مطب هاي تخصصي قلب بودند. نمونه پژوهش 870 فرد بهنجار و 174 بيمار قلبي بودند كه به شيوه تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند. براي بررسي روايي سازه پرسشنامه مقدماتي از روش آماري تحليل عوامل و براي آزمون فرضيه پژوهش از آزمون يو ـ من ـ ويتني استفاده شد. همچنين براي بررسي روايي، همزمان فرم مقدماتي مقياس D ، از پرسشنامه هاي تيپ شخصيتي D دنولت، سلامت رواني كلي (GHQ)، و زيرمقياس افكار منفي تعامل اجتماعي گلاس استفاده شد. ضرايب همبستگي، از اجراي همزمان با پرسشنامه هاي گفته شده به ترتيب برابر با 95/0، 55/0 و 52/0، (P<0.001) به دست آمد. براي بررسي پايايي مقياس ساخته شده از روشهاي آلفاي كرونباخ، بازآزمايي و دو نيمه سازي استفاده شد. ضرايب به دست آمده با اين روشها به ترتيب برابر با 85/0، 92/0 و 74/0، (P<0.001) بود. نتايج تحليل عاملي با روش مولفه هاي اصلي و چرخش از نوع واريماكس 5 عامل به دست آمد كه به ترتيب به نامهاي: افسردگي، اضطراب، خشم و زودرنجي به عنوان زيرمقياس هيجان هاي منفي و عامل هاي محدوديت اجتماعي و بازداري كلامي به عنوان زيرمقياس بازداري اجتماعي نامگذاري شدند. مقادير كل ارزش ويژه مقياس 22 سوالي برابر با 06/14، KMO (نشان دهنده كفايت نمونه گيري) برابر با 85/0 و آزمون كرويت بارتلت برابر با 59/1381، (P<0.001) به دست آمد. نتايج مربوط به بررسي رابطه تيپ شخصيتي D و بيماري كرونري قلب نشان داد كه يوـ من ـ ويتني برابر با 85/5=z ، (P<0.001) به دست آمد. بنابراين تفاوت بين نمرات افراد بهنجار و بيماران قلبي معنادار بود.

 
كليد واژه: تيپ شخصيتي D، سلامت رواني كلي، تيپ شخصيتي A، بيماري كرونري قلب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):61-90.
 
مقايسه عملكرد كودكان داراي اختلالات يادگيري كلامي و غيركلامي در مقياس تجديدنظر شده هوشي وكسلر، آزمون ديداري حركتي بندرگشتالت و مقياس رياضيات ايران كي مت
 
شهيم سيما*,هارون رشيدي همايون
 
* دانشكده علوم تربيتي و روان ‌شناسي، دانشگاه شيراز
 
 

هدف اين پژوهش بررسي و مقايسه عملكرد كودكان داراي اختلالات يادگيري غيركلامي و كودكان داراي اختلالات يادگيري كلامي در زيرآزمونهاي مقياس تجديد نظر شده هوشي وكسلر كودكان، آزمون ديداري ـ حركتي بندرگشتالت و مقياس رياضيات ايران كي مت بود. پس از ارزيابيهاي متعدد بر اساس تفاوت معنادار بين هوشبهر كلامي و عملي و نمرات مقياس درجه بندي دانش آموزان: تشخيص اوليه كودكان داراي اختلالات يادگيري (مايكل باست، 1971) دو گروه داراي اختلالات يادگيري كلامي و غيركلامي از ميان مراجعه كنندگان به مراكز اختلالات يادگيري سازمان كودكان استثنايي شهر شيراز شناسايي شدند. اطلاعات لازم به منظور انجام اين پژوهش با استفاده از مقياس تجديد نظر شده هوشي وكسلر كودكان، آزمون ديداري ـ حركتي بندرگشتالت و مقياس رياضيات ايران كي مت از 52 آزمودني دختر و پسر 6 تا 11 ساله داراي اختلالات يادگيري غيركلامي (23 نفر) و داراي اختلالات يادگيري كلامي (29 نفر) جمع آوري گرديد. براي تجزيه و تحليل داده ها از روشهاي آمار توصيفي و آزمون T مستقل با روش تصحيح بونفرني استفاده شد. نتايج نشان داد كه:
1ـ ميانگين نمرات گروه داراي اختلالات يادگيري غيركلامي در خرده آزمونهاي اطلاعات، شباهت ها، حساب و واژه ها از ميانگين نمرات گروه داراي اختلالات يادگيري كلامي به طور معنادار بالاتر است. و در خرده آزمون حساب برخلاف ساير زيرآزمونها ميانگين نمرات گروه داراي اختلالات يادگيري غيركلامي از ميانگين نمرات گروه اختلالات يادگيري كلامي پايين تر است.
2ـ تفاوت معناداري در تمام خرده آزمونهاي عملي مقياس تجديد نظرشده هوشي وكسلر بجز تطبيق علايم در دو گروه داراي اختلالات يادگيري غيركلامي و داراي اختلالات يادگيري كلامي وجود دارد. ميانگين نمرات گروه داراي اختلالات يادگيري غيركلامي از ميانگين نمرات گروه داراي اختلالات يادگيري كلامي به طور معناداري كمتر است.
3ـ ميانگين گروه داراي اختلالات يادگيري غيركلامي در آزمون ديداري ـ حركتي بندرگشتالت به طور معنادار پايين تر از ميانگين گروه داراي اختلالات يادگيري كلامي است.
4ـ ميانگين گروه داراي اختلالات يادگيري غيركلامي در تمام بخشهاي مقياس رياضيات ايران كي مت به طور معنادار پايين تر از ميانگين گروه داراي اختلالات يادگيري كلامي است.
با استفاده از نتايج فوق تشخيص اختلالات يادگيري كلامي و غيركلامي با استفاده از نيمرخ نمرات در زيرآزمونهاي مقياس تجديد نظرشده هوشي وكسلركودكان، آزمون ديداري ـ حركتي بندر گشتالت و مقياس رياضيات ايران كي مت امكان پذير بوده و استفاده از هر سه مقياس توصيه مي شود.

 
كليد واژه: اختلالات يادگيري كلامي و غيركلامي، مقياس تجديد نظرشده هوشي وكسلر، آزمون ديداري ـ حركتي بندر گشتالت و مقياس رياضيات ايران كي مت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):90-120.
 
مقايسه عوامل موثر در اثربخشي تبليغات تجاري از ديد مردم و متخصصان تبليغات
 
صمصام شريعت سيدمحمدرضا*,آتش پور سيدحميد,كامكار منوچهر
 
 
 

هدف از انجام اين پژوهش تعيين و مقايسه عوامل موثر در اثربخشي تبليغات تجاري از ديد مردم و متخصصان تبليغات بوده است. در اين پژوهش توصيفي از نوع پيمايشي به منظور دستيابي به اهداف پژوهش از پرسشنامه بررسي عوامل موثر در اثربخشي تبليغات استفاده گرديد. پرسشنامه هاي پژوهش را كه اعتبار آن به روش آلفاي کرونباخ ( 868/a=0) محاسبه گرديد، 534 نفر از (حدود 018/0 درصد) مردم شهراصفهان) و تعداد 64 نفرمتخصص تبليغات در سال 1385 تكميل كرده بودند. داده هاي حاصل با استفاده ازآمار توصيفي و استنباطي (t مستقل دوگروهي) تحليل گرديد و اين نتايج حاصل شد: شبكه هاي تلويزيوني و ساختار انيميشن كارتوني، بسته بندي جذاب، رنگهاي مرتبط با محصول و نوآوري، توجه به احساس امنيت و نشانه هاي تداعي كننده، اطلاع رساني از كيفيت، پيشينه و قيمت، گويش ها و اصطلاحات متداول، تنوع در محتواي پيام ها، در رسانه تلويزيون؛ پخش در ساعت 18 الي23 و قبل از شروع برنامه ها (در رسانه تصويري) عوامل موثر در اثربخشي تبليغات تجاري از ديد مردم بودند. در مقايسه عوامل موثر از ديدگاه مردم و متخصصان تبليغات، متخصصان استفاده از بيل بورد و رنگهاي مرتبط (P<0.05)، انيميشن كارتوني، اطلاع رساني از جوايز و گواهينامه و پخش به صورت زيرنويس (P<0.01) را در تبليغات موثرتر از ديدگاه مردم در اين زمينه ها دانسته و در مقابل مردم؛ استفاده از تصاوير زنان و كودكان، توجه به امنيت، اطلاع رساني از قيمت، مزايا و پيشينه، گويش ها و اصطلاحات متداول، ضرب المثل ها و شعار تبليغاتي مطلوب (P<0.01) را موثرتر از ديدگاه متخصصان در اين موارد مي دانند.

 
كليد واژه: تبليغات تجاري، عوامل موثر در اثربخشي، متخصصان تبليغات، مردم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  11:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):121-144.
 
رابطه اضافه وزن با اعتماد به نفس، افسردگي، سبك زندگي و خودپنداره بدني در زنان خود معرف به مراكز كاهش وزن
 
گل پرور محسن*,كامكار منوچهر,ريسمانچيان بيتا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان
 
 

اين پژوهش با هدف بررسي رابطه اضافه وزن در زنان خود معرف به مراكز كاهش وزن با اعتماد به نفس، افسردگي، سبك زندگي و خود بدني (خود پنداره بدني) در شهر اصفهان به مرحله اجرا در آمده است. در راستاي دستيابي به هدف پژوهش از سه مركز (مطب هاي خصوصي پزشكان تغذيه و كنترل اضافه وزن) در بهار 1385 تعداد100 نفر از زنان خود معرف براي كاهش و يا كنترل وزن به صورت تصادفي ساده براي پاسخگويي به مقياسهاي پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه هاي مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه اعتماد به نفس كوپراسميت، پرسشنامه خود بدني تام كش، پرسشنامه افسردگي بك و پرسشنامه سبك زندگي بوده است. ميزان اضافه وزن بر حسب تفاوت وزن فعلي از وزن ايده آل اندازه گيري شده است. پايايي پرسشنامه هاي پژوهش بر حسب آلفاي كرونباخ براي پرسشنامه اعتماد به نفس 69/0، براي پرسشنامه افسردگي 83/0، براي پرسشنامه سبك زندگي 78/0 و براي پرسشنامه خود بدني 75/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون همزمان و گام به گام مورد تحليل قرار گرفت. نتايج به دست آمده نشان داد که اضافه وزن صرفا با افسردگي (P<0.01 و 294/0=r)، وزن ذهني (P<0.01 و 645/0=r) و ارزشيابي قيافه (P<0.01 و 335/0=r) داراي رابطه معناداري است. در تحليل رگرسيون همزمان، وزن ذهني و جهت گيري تناسب اندام (دو زير مقياس خود بدني) داراي توان پيش بيني معنادار (P<0.05) براي اضافه وزن بودند. اما در تحليل رگرسيون گام به گام به ترتيب وزن ذهني، جهت گيري تناسب اندام و ارزشيابي قيافه داراي توان پيش بيني معنادار (P<0.05) براي اضافه وزن بودند.

 
كليد واژه: اضافه وزن، زنان خودمعرف به مراکز کاهش وزن، افسردگي، اعتماد به نفس، سبك زندگي، خودبدني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):145-166.
 
رابطه علي استرس چالش، استرس مانع پيشرفت، فرسودگي و انگيزش يادگيري با عملكرد تحصيلي در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي اهواز
 
حافظي فريبا*,احدي حسن,عنايتي ميرصلاح الدين,نجاريان بهمن
 
* دانشگاه آزاد اسلامي اهواز
 
 

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين استرس چالش، استرس مانع پيشرفت، فرسودگي و انگيزش يادگيري با عملكرد تحصيلي بود. جامعه آماري كليه دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي اهواز در سال تحصيلي 86 ـ 85 بود. نمونه پژوهش 300 دانشجو بود كه به طور تصادفي ساده انتخاب شدند. در تحقيق حاضر از پرسشنامه استرس ليپين، ليپين و جكسون، فرسودگي مزلچ، پرسشنامه جهت گيري انگيزشي و معدل كل نمرات دانشجويان استفاده شد. پس از جمع آوري داده ها، از روش هاي آماري ميانگين، انحراف معيار و تحليل مسير به منظور تحليل داده ها استفاده شد. تحقيق حاضر شامل يك فرضيه اصلي و 8 فرضيه فرعي است. فرضيه اصلي رابطه علّي ميان استرس چالش، استرس مانع پيشرفت، فرسودگي و انگيزش يادگيري با عملكرد تحصيلي است كه تاييد شد. همچنين مسيرهاي مستقيم از استرس چالش به فرسودگي و انگيزش يادگيري، از استرس مانع پيشرفت به فرسودگي و انگيزش يادگيري، معنادار بودند. همچنين مسيرهاي غيرمستقيم از استرس چالش به عملكرد تحصيلي از طريق فرسودگي و انگيزش يادگيري و از استرس مانع پيشرفت به عملكرد تحصيلي از طريق فرسودگي و انگيزش يادگيري معنادار بود.

 
كليد واژه: استرس چالش، استرس مانع پيشرفت، فرسودگي، انگيزش يادگيري، عملكرد تحصيلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 8 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1386; 9(32):167-186.
 
مقايسه ويژگيهاي شخصيتي دانشجويان داراي والد همجنس و بدون والد همجنس دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز
 
حيدرئي عليرضا*,پاشا غلام رضا,برنا محمدرضا,كاظمي احسان
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز
 
 

هدف از اين پژوهش مقايسه خصوصيات شخصيتي (روان نژندي، برونگرايي، باز بودن، توافق و با وجدان بودن) دانشجويان دختر بدون مادر با دانشجويان داراي مادر و مقايسه خصوصيات شخصيتي دانشجويان پسر بدون پدر با دانشجويان داراي پدر بود. حجم نمونه در اين پژوهش 400 دانشجوي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز بود كه به شيوه نمونه گيري طبقه اي انتخاب گرديدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش، فرم كوتاه پرسشنامه شخصيت IPIP-NEO بود. براي تجزيه و تحليل داده ها از روش آماري تحليل واريانس چندمتغيره، با سطح معناداري (P<0.05) استفاده شد. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه بين دانشجويان دختر بدون و داراي مادر و همچنين بين دانشجويان پسر بدون و داراي پدر، حداقل از لحاظ يكي از ويژگيهاي شخصيتي (روان نژندي، برونگرايي، باز بودن، توافق و با وجدان بودن) تفاوت معناداري وجود دارد و ميزان توافق دختران بدون مادر بيش از دختران داراي مادر بود. همچنين مشخص شد كه ويژگيهاي توافق و با وجدان بودن در پسران بدون پدر بيش از پسران داراي پدر بود.

 
كليد واژه: ويژگيهاي شخصيتي، دانشجويان بدون و داراي والد همجنس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):17-38.
 
تاثير روشهاي درماني پياده روي و دويدن بر نشانگان پيش از قاعدگي دانش آموزان دختر دبيرستانهاي شهر اهواز
 
عبادي غلام حسين,نيك بخت مسعود
 
 
 هدف از اين پژوهش مقايسه تاثير 8 هفته پياده روي و دويدن بر علايم نشانگان پيش از قاعدگي (PMS) دختران غيرورزشكار دبيرستانهاي شهر اهواز بود. به همين منظور پس از اجراي آزمون سرند با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي 75 نفر از دانش آموزان داوطلب دختر غيرورزشكار از دبيرستانهاي شهر اهواز انتخاب گرديد. آزمودني ها با روش تصادفي در سه گروه 25 نفري قرار گرفتند. پس از انجام مرحله پيش آزمون و تكميل پرسشنامه PMS و استخراج نتايج اوليه، گروه تمرين دويدن به مدت 8 هفته، هفته اي 3 جلسه 45 دقيقه اي با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بيشينه به تمرين دويدن پرداختند. گروه تمرين پياده روي نيز به مدت 2 ماه، هفته اي 5 جلسه 30 دقيقه اي در روز با شدت هاي مختلف معمولي و تند و كند فعاليت خود را انجام دادند. گروه گواه در مدت 8 هفته پژوهش، هيچ گونه فعاليت ورزشي نداشت. پس از اجراي مطالعه آزمايشي، آزمودني هاي سه گروه پرسشنامه PMS را در دو مرحله (يك ماه پس از تمرين و دو ماه پس از تمرين) تكميل كردند. تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار 5/SPSS11 انجام گرفت. يافته ها نشان دادند كه تمرين دويدن تاثير مثبت و معناداري بر كاهش علايم جسمي PMS (0.001 P<) داشت، همچنين تمرين پياده روي نيز تاثير معناداري بر كاهش علايم جسمي PMS (0.001 P<) و علايم رواني (0.002 P<) داشته است. نتيجه ديگر پژوهش اين بود كه بين تاثير تمرين پياده روي و انجام تمرين دويدن بر علايم جسمي (0.001 P<) تفاوت معناداري وجود داشت به طوري كه تمرين دويدن موثرتر از پياده روي بود.
 
كليد واژه: پياده روي، تمرين هوازي، نشانگان پيش از قاعدگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):1-16.
 
اثربخشي روش تصورات ذهني هدايت شده فردي بر ميزان اضطراب و اميد به زندگي زنان مبتلا به سرطان سينه
 
فكري كاترين,شفيع آبادي عبداله,ثنايي ذاكر باقر,حريرچي ايرج
 
 
 

اين پژوهش به اثربخشي روش تصورات ذهني هدايت شده فردي بر ميزان اضطراب و اميد به زندگي زنان مبتلا به سرطان سينه بخش راديوتراپي انستيتو كانسر بيمارستان امام خميني تهران مي پردازد. براي انجام پژوهش ابتدا 36 نفر از بيماران داوطلب انتخاب و به صورت تصادفي در 3 گروه (يك گواه و دو آزمايش) جايگزين شدند. در اين مرحله افرادي كه بر اساس اطلاعات جمعيت شناختي با ديگران اختلاف داشتند حذف گرديده و حجم نمونه به 30 نفر رسيد. سپس ميزان اضطراب و اميد به زندگي بيماران يك بار قبل و يك بار بعد از اجراي روش تصورات ذهني هدايت شده (تلقين آگاهانه مثبت و مستقيم درباره مبارزه با بيماري و به دست آوردن سلامتي) با شاخص اميد هرث و پرسشنامه اضطراب اسپيل برگر ارزيابي شد. با اين تفاوت كه در اين فاصله، مداخله اي در گروه گواه صورت نگرفت، در حالي كه يكي از گروههاي آزمايش، 7 جلسه و گروه ديگر، 15 جلسه آموزش ديدند. در نهايت براي تجزيه و تحليل داده ها از محاسبه ميانگين، انحراف معيار،تحليل واريانس يكطرفه و آزمون تعقيبي شفه استفاده شد. نتايج نشان داد كه روش تصورات ذهني هدايت شده دركاهش اضطراب موقعيتي و اضطراب كل و همچنين افزايش اميد به زندگي زنان مبتلا به سرطان سينه موثر است (0.05 < 0.001 = P). به علاوه مشخص شد كه سطح اميد به زندگي افرادي كه 15 جلسه از روش تصويرسازي ذهني استفاده كردند، بيش از كساني است كه 7 جلسه از اين كلاسها بهره گرفتند (0.05 < 0.014 = P). ولي از نظر سطح اضطراب موقعيتي (0.05 > 0.187 = P) و اضطراب كل (>0.05 0.076 = P) تفاوتي بين اين دو گروه وجود ندارد.

 
كليد واژه: اضطراب، اميد به زندگي، روش تصورات ذهني هدايت شده، سرطان سينه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):39-68.
 
رابطه باورهاي دنياي عادلانه براي ديگران و خود با سلامت عمومي، رضايت از زندگي، عاطفه مثبت و منفي و افكار خودكار
 
گل پرور محسن,كامكار منوچهر,جوادي سارا
 
 
 

هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين باورهاي دنياي عادلانه با سلامت عمومي، رضايت از زندگي، عاطفه مثبت و منفي و افكار خودكار بود. به منظور دستيابي به اين هدف، از جامعه آماري (زنان و مردان ساكن شهر اصفهان) 300 نفر به عنوان گروه نمونه با استفاده از روش نمونه گيري چند مرحله اي براي پاسخگويي به ابزارهاي پژوهش انتخاب شدند. از پنج پرسشنامه سلامت عمومي (با چهار زيرمقياس)، رضايت از زندگي، عاطفه مثبت و منفي، افکار خودکار و پرسشنامه باورهاي دنياي عادلانه براي ديگران و خود به منظور دستيابي به داده هاي مورد استفاده در پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون همزمان و گام به گام مورد تحليل قرار گرفت. يافته ها نشان داد كه بين زيرمقياس هاي سلامت عمومي (GHQ) با باورهاي دنياي عادلانه براي خود و ديگران رابطه منفي و معنادار (P<0.01)وجود دارد. رابطه بين باورهاي دنياي عادلانه براي خود و ديگران با رضايت از زندگي منفي و معنادار (P<0.01) بود. رابطه بين عاطفه مثبت و باورهاي دنياي عادلانه براي خود منفي و معنادار (P<0.01) و رابطه بين عاطفه منفي و باورهاي دنياي عادلانه براي خود و ديگران مثبت و معنادار(P<0.01) بود. افكار خودكار نيز با باورهاي دنياي عادلانه براي خود و ديگران داراي رابطه مثبت و معنادار (P<0.01) بود. نتايج تحليل رگرسيون همزمان نشان داد كه از كل متغيرهاي پژوهش، فقط رضايت از زندگي قادر به پيش بيني باورهاي دنياي عادلانه براي خود و ديگران است. همچنين نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نشان داد كه باورهاي دنياي عادلانه براي ديگران و خود، رضايت از زندگي و افسردگي توان پيش بيني معنادار داشتند.

 
كليد واژه: باورهاي دنياي عادلانه، سلامت عمومي، جسماني سازي، اضطراب، نارسايي در عملکرد اجتماعي، افسردگي، رضايت از زندگي، عاطفه مثبت، عاطفه منفي، افكار خودكار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:00 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):69-82.
 
رابطه بين جو عاطفي خانواده و خلاقيت دانش آموزان كلاس چهارم و پنجم دبستان شهر اصفهان
 
ميرلوحي فخري سادات,مولوي حسين,آتش پور سيدحميد
 
 
 اين تحقيق با هدف بررسي رابطه جو عاطفي خانواده و خلاقيت دانش آموزان (دختر و پسر) چهارم و پنجم دبستان شهر اصفهان در سال تحصيلي 85-1384 انجام گرديد. روش مورد استفاده همبستگي بود، لذا براي انتخاب گروههاي نمونه، به طريق تصادفي ساده، 90 دانش آموز دختر و 90 دانش آموز پسر انتخاب شدند. براي سنجش خلاقيت دانش آموزان از آزمون تداعي لغات محقق ساخته (ميرلوحي، مولوي) و براي سنجش عملكرد خانواده از آزمون مقياس عملكرد خانواده استفاده شد. روايي و پايايي آزمون مقياس عملكرد خانواده قبلا به دست آمده بود (0.83=a). همچنين پايايي آزمون تداعي لغات در اين پژوهش محاسبه گرديد (0.79=a) و پاسخ ها بر اساس نظريات تارنس نمره گذاري شد (روايي محتوايي). پرسشنامه جمعيت شناختي نيز شامل معدل، شغل والدين، تعداد فرزندان، ترتيب تولد و نوع و فضاي منزل بود. مقياس عملكرد خانواده 7 زيرمقياس داشت: ارتباط، نقش ها، حل مساله، پاسخ دهي عاطفي، مشاركت عاطفي، عملكرد كلي و نظارت بر رفتار.
نتايج نشان داد كه بين خلاقيت دانش آموزان با پاسخدهي عاطفي و مشاركت عاطفي رابطه معناداري وجود دارد (p<0.05). بين خلاقيت و ساير زيرمقياس هاي جو عاطفي خانواده رابطه معناداري وجود نداشت. همچنين خلاقيت در دختران به طور معناداري بيشتر از خلاقيت در پسران بود (p<0.05). از متغيرهاي جمعيت شناختي، متغير معدل با خلاقيت رابطه معناداري داشت (p<0.01). بين ساير متغيرهاي فضاي منزل، نوع منزل، شغل پدر و مادر، تعداد اعضاي خانواده، ترتيب تولد با خلاقيت رابطه معناداري مشاهده نگرديد.
 
كليد واژه: جو عاطفي خانواده، خلاقيت، عملكرد خانواده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:01 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):83-100.
 
رابطه بين متغيرهاي جمعيت شناختي و سلامت رواني معلولان جسمي شهر اصفهان
 
مرادي اعظم,كلانتري مهرداد,معتمدي مرضيه سادات
 
 
 هدف اين پژوهش تعيين سهم هر يك از عوامل وضعيت اشتغال، وضعيت تاهل، سطح تحصيلات، شدت معلوليت و جنس در پيش بيني سلامت رواني معلولان جسمي شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش 100 نفر از اعضاي جامعه معلولان شهر اصفهان بود كه به طور تصادفي انتخاب شدند. براي اندازه گيري سلامت رواني آزمودنيها از فرم 28 سوالي پرسشنامه سلامت عمومي (GHQ) استفاده شد. نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نشان داد كه وضعيت اشتغال ميزان سلامت رواني معلولان جسمي را به طور معناداري پيش بيني مي كند (0.006=P) و افزودن متغير وضعيت تاهل به متغير وضعيت اشتغال قدرت پيش بيني سلامت رواني آنها را به طور معناداري افزايش مي دهد (0.003=P)؛ اما اضافه كردن هر يك از متغيرهاي سطح تحصيلات، شدت معلوليت و جنس به متغيرهاي وضعيت اشتغال و وضعيت تاهل نمي تواند قدرت پيش بيني سلامت رواني معلولان جسمي را به طور معناداري افزايش دهد.
 
كليد واژه: معلولان جسمي، سلامت رواني، ويژگيهاي جمعيت شناختي، وضعيت اشتغال، وضعيت تاهل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:01 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي بهار 1386; 9(31):101-114.
 
رابطه سرسختي روان شناختي و انگيزه پيشرفت با فرسودگي شغلي کارکنان منطقه 6 دانشگاه آزاد اسلامي
 
حسين پور محمد,عنايتي ميرصلاح الدين,کريمي آيت اله,بهنيا غلام رضا,نصيري ماريا
 
 
 

هدف اين پژوهش بررسي رابطه سرسختي روان شناختي و انگيزه پيشرفت با فرسودگي شغلي کارکنان منطقه 6 (واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي مستقر در استان خوزستان) دانشگاه آزاد اسلامي بود. بدين منظور از بين کليه کارکنان غير عضو هيات علمي شاغل در واحدهاي دانشگاهي منطقه به شيوه تصادفي طبقه اي 211 نفر (126 مرد و 85 زن) از تمامي قسمتها انتخاب شدند. ابزار اندازه گيري عبارت اند از: آزمون سرسختي روانشناختي اهواز (A-H-Q)، پرسشنامه توصيف خودگيزلي، مقياس فرسودگي شغلي مزلچ.
اعتبار و پايايي آزمونها محاسبه گرديد که در سطوح معنادار بودند. داده ها با استفاده از روشهاي آماري ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چندگانه و تحليل واريانس چندمتغيره (مانوا) تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان داد که بين سرسختي روان شناختي و انگيزه پيشرفت با فرسودگي شغلي در سطح (
0.05>P)، رابطه منفي وجود دارد. در اين ميان تفاوت معناداري بين آزمودنيها از نظر جنسيت، سن، تاهل، سابقه خدمت، رسته خدمتي و واحد دانشگاهي مشاهده نگرديد.

 
كليد واژه: سرسختي روان شناختي، انگيزه پيشرفت، فرسودگي شغلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
شنبه 9 اردیبهشت 1391  12:01 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها