0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1388; 11(42):43-66.
 
رابطه ارزش هاي سازماني با استرس شغلي، فرسودگي هيجاني و رفتارهاي انحرافي سازماني در كاركنان شركت سهامي ذوب ‌آهن
 
گل پرور محسن,نيري شيرين,مهداد علي
 
 
 

اين پژوهش با هدف بررسي رابطه ارزش هاي سازماني با استرس شغلي، فرسودگي هيجاني و رفتارهاي انحرافي سازماني به مرحله اجرا در آمد. جامعه آماري پژوهش كاركنان شركت سهامي ذوب آهن در پاييز 1388 بودند. از اين جامعه 385 نفر به شيوه نمونه‌ گيري طبقه‌ اي (از طريق فهرست اسامي) براي شركت در پژوهش انتخاب شدند. پژوهش از نوع پژوهش هاي همبستگي بود. براي جمع آوري داده‌ ها از پرسشنامه‌ هاي ارزش هاي سازماني با 40 سوال به صورت محقق ‌ساخته (و 5 خرده ‌مقياس به نام هاي ارزش هاي رشدي انساني و اخلاقي، ارزش هاي روابط انساني و مشاركت، ارزش هاي معطوف به كيفيت و مشتريان، ارزش هاي اجتماعي برون ‌سازماني و ارزش هاي حمايتي - اقتصادي)، پرسشنامه 15 سوالي استرس شغلي كاهن و همكاران (1964)، پرسشنامه 9 سوالي فرسودگي هيجاني و پرسشنامه 8 سوالي رفتارهاي انحرافي سازماني از بنت و رابينسون (2000) استفاده شد. روايي و پايايي پرسشنامه ‌هاي پژوهش بررسي و گزارش شده است. داده‌ هاي حاصل از پرسشنامه ‌هاي پژوهش از طريق ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون گام به گام مورد تحليل قرار گرفت. شواهد حاصل از تحليل رگرسيون گام ‌به ‌گام نشان داد كه براي استرس شغلي، ارزش هاي معطوف به كيفيت و مشتريان؛ براي رفتارهاي انحرافي سازماني، ارزش هاي معطوف به كيفيت و مشتريان و ارزش هاي معطوف به روابط انساني و مشاركت و براي فرسودگي هيجاني، ارزش هاي رشدي انساني و اخلاقي و ارزش هاي حمايتي - اقتصادي داراي توان پيش‌ بين معنادار (P<0.01 يا P<0.05) هستند.

 
كليد واژه: ارزش هاي سازماني، استرس شغلي، فرسودگي هيجاني و رفتارهاي انحرافي سازماني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1388; 11(42):67-88.
 
سبک دلبستگي در نوجوانان عادي و نوجوانان داراي کم تواني ذهني آموزش ‌پذير
 
آزاديكتا مهرناز*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد اسلام شهر
 
 

هدف از اين پژوهش، مقايسه سبک دلبستگي در نوجوانان عادي و کم ‌توان ذهني آموزش‌ پذير مي ‌باشد. جامعه آماري کليه دانش ‌آموزان عادي و کم ‌توان ذهني آموزش ‌پذير مدارس راهنمايي شهر تهران در سال 86-1385 است که 250 نفر از طريق نمونه‌ گيري چندمرحله ‌اي انتخاب شدند و شامل 132 دانش ‌آموز عادي (64 دختر و 68 پسر) و 118 دانش ‌آموز کم ‌توان ذهني (57 دختر و 61 پسر) است. ميانگين سن گروه عادي 14 سال با انحراف معيار 0.83 و گروه کم‌ توان ذهني 16.8 با انحراف معيار 0.58 است. ابزار تحقيق شامل پرسشنامه ‌هاي جمعيت ‌شناختي و آزمون دلبستگي کولينز و ريد است که ضريب اعتبار آن براي هر يک از سبک‌ هاي دلبستگي ايمن، اجتنابي و دوسوگرا به ترتيب 0.81، 0.78 و 0.85 مي ‌باشد. به‌ منظور تجزيه و تحليل اطلاعات از تحليل واريانس دو راهه استفاده شده است. نتايج نشان داد که در بين دانش ‌آموزان عادي (دختر - پسر) ميزان سبک دلبستگي ايمن بالاتر از دانش ‌آموزان کم ‌توان ذهني است (P<0.001). ميزان سبک دلبستگي اجتنابي و دوسوگرا در دانش ‌آموزان کم‌ توان ذهني (دختر - پسر) بيشتر از دانش ‌آموزان عادي است (P<0.001). همچنين يافته ‌هاي جانبي تحقيق نشان داد که صرف ‌نظر از عامل هوشي آزمودني ‌ها، در آزمودني ‌هايي که سبک دلبستگي آنها ايمن نيست، سبک دلبستگي اجتنابي در پسران و سبک دلبستگي دوسوگرا در دختران بيشتر است (P<0.001).

 
كليد واژه: دلبستگي ايمن، دلبستگي اجتنابي، دلبستگي دوسوگرا، کم ‌توان ذهني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1388; 11(42):89-102.
 
اثربخشي رويکرد تصويرسازي‌ ارتباطي بر رضايتمندي زناشويي
 
ويسي اسداله*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي تهران
 
 

اين پژوهش به ‌منظور بررسي اثربخشي آموزش رويكرد تصويرسازي ارتباطي بر افزايش رضايتمندي زناشويي انجام شده است. به اين منظور 29 زن از ميان 34 زن داوطلب متاهل انتخاب شده در دانشكده روان‌ شناسي، دانشگاه علامه طباطبايي به شيوه جايگزيني تصادفي ساده در دو گروه آزمايش و گروه گواه قرار گرفتند. آموزش فنون رويكرد تصويرسازي ارتباطي بر روي گروه آزمايش انجام شد، اما گروه گواه اين آموزش را دريافت نكرد. طرح پژوهشي مورد استفاده در اين تحقيق، طرح آزمايشي پيش ‌آزمون - پس‌ آزمون با گروه گواه بود. ميزان رضايت زناشويي آزمودني ‌ها به وسيله پرسشنامه 47 سوالي انريچ اندازه‌ گيري شد و براي تجزيه و تحليل داده‌ ها از آزمون تحليل واريانس يک ‌راهه استفاده شد. نتايج تجزيه و تحليل داده‌ ها حاكي از اثربخشي آموزش فنون تصويرسازي ارتباطي در افزايش رضايت زناشويي زنان بود. فرضيه‌ هاي اول، دوم و سوم تحقيق در مولفه ‌هاي آموزش فنون تصويرسازي ارتباطي بر رضايت زناشويي، ارتباط و حل تعارض با اطمينان مورد تاييد قرار گرفتند (P<0.05 اما فرضيه چهارم يعني مولفه رضايت جنسي در اين پژوهش تاييد نشد.

 
كليد واژه: رويكرد تصويرسازي ارتباطي، رضايتمندي زناشويي، ارتباط، حل تعارض، رابطه جنسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

6 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1388; 11(42):103-116.
 
اثربخشي آموزش شادماني به شيوه فوردايس بر افزايش شادماني بيماران مبتلا به ديابت شهرستان بهبهان
 
كامياب زهره*,حسين پور محمد,سوداني منصور
 
 
 

هدف از اين پژوهش تعيين اثربخشي آموزش شادماني بر افزايش شادماني بيماران مبتلا به ديابت است. لذا به اين منظور در قالب يک طرح نيمه‌ تجربي 40 آزمودني به روش تصادفي از بيماران مراجعه ‌کننده به مرکز مشاوره ديابت شهرستان بهبهان که در پرسشنامه شادماني آکسفورد نمره پايين ‌تري به ‌دست آوردند، انتخاب و به ‌صورت تصادفي در دو گروه 20 نفره آزمايش و گواه قرار گرفتند. سپس افراد گروه آزمايش به مدت 10 جلسه تحت آموزش شادماني به روش فوردايس قرار گرفتند. در مورد هر دو گروه پيش ‌آزمون و پس ‌آزمون به عمل آمد. پيش ‌آزمون و پس ‌آزمون اين پژوهش، پرسشنامه شادماني آکسفورد بود. براي تحليل آماري داده ها از تحليل کوواريانس و آزمونt  مستقل استفاده شده است. نتايج نشان داد که آموزش شادماني بر افزايش شادماني بيماران کمتر شادمان، موثر بوده است (P<0.01).

 
كليد واژه: بيماري ديابت، آموزش شادماني فوردايس، پرسشنامه شادماني آکسفورد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي زمستان 1388; 11(42):117-139.
 
رابطه خوردن ‌هاي آشفته با رفتارهاي وارسي بدن در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان
 
سروره عظيم زاده بهناز*,رضويه اصغر,محرري محمدرضا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ارسنجان
 
 

اختلال خوردن از اختلال هاي شايع در روانپزشكي است كه بر روي يک پيوستار قرار دارند و در ابتداي آن خوردن هاي سالم، در اواسط آن خوردن هاي آشفته و در انتهاي آن بي اشتهايي و پراشتهايي است. هدف پژوهش بررسي رابطه خوردن هاي آشفته و رفتارهاي وارسي بدن و نيز بررسي تفاوت مردان و زنان در رفتارهاي وارسي بدن و خوردن ‌هاي آشفته است. از آنجا که عوامل موثر بر اختلال خوردن، نقش مهمي در اجراي برنامه هاي پيشگيري بر عهده دارد، انجام اين پژوهش ضروري به نظر مي رسد. براي انجام پژوهش 140 نفر از دانشجويان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان، به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. ابزارها پرسشنامه وارسي بدن BCQ و پرسشنامه نگرش هاي خوردن EAT-26 بود. براي تجزيه و تحليل آماري اطلاعات از ضريب همبستگي، رگرسيون گام به گام و آزمون t مستقل در گروه ها استفاده شد. بر اساس نتايج به دست آمده در کل نمونه (P£0.0001) و نيز در زنان (P£0.001) خوردن هاي آشفته با رفتارهاي وارسي بدن بيشتر همراه بود. همچنين در کل نمونه (P£0.0001) و زنان (P£0.001) و در مردان (P£0.02)، افزايش در نشانه هاي رژيم لاغري با رفتارهاي وارسي بدن بيشتر مشاهده شد و به طور کلي در زنان نسبت به مردان رفتارهاي وارسي بدن بيشتر (P£0.002) و در مردان نسبت به زنان رفتارهاي پرخوري بيشتري (P£0.03) مشاهده شد.

 
كليد واژه: اختلال هاي خوردن، پرسشنامه وارسي بدن، خوردن هاي آشفته، پرسشنامه نگرش هاي خوردن، اعتبار و پايايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 11(41):1-16.
 
رابطه هوش هيجاني و سلامت رواني دانشجويان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامي واحد بهبهان
 
احياکننده منيژه*,شفيع آبادي عبداله,سوداني منصور
 
* باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بهبهان
 
 

هدف پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني و سلامت رواني دانشجويان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامي واحد بهبهان بود. پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است و جامعه آماري کليه دانشجويان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامي در سال تحصيلي 88-1387 (n=237) بودند. براي انجام پژوهش 120 نفر از دانشجويان دختر رشته مشاوره به شيوه تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارهاي اندازه ‌گيري شامل پرسشنامه هوش هيجاني سيبريا شرينگ و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) بود. داده‌ ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندمتغيره تجزيه و تحليل شد. نتايج نشان داد که بين هوش هيجاني و سلامت روان دانشجويان رابطه معناداري وجود دارد (P<0.0001). همچنين نتايج حاصل از رگرسيون به روش مرحله ‌اي نشان داد که همه مولفه ‌هاي هوش هيجاني بجز خودآگاهي و خودانگيزي، پيش ‌بيني ‌کننده سلامت روان هستند.

 
كليد واژه: هوش هيجاني، سلامت روان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 11(41):17-38.
 
اثربخشي آموزش گروهي مبتني بر نظريه اميد اسنايدر بر ميزان شادكامي سالمندان
 
قاسمي افشان,عابدي احمد,باغبان ايران
 
 
 

هدف اين پژوهش بررسي اثربخشي آموزش گروهي مبتني بر نظريه اميد اسنايدر بر ميزان شادي سالمندان است که به روش نيمه تجربي در سال 1388 در شهر اصفهان انجام شد. جامعه آماري سالمندان زن ساكن در آسايشگاه صادقيه (135 نفر) شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي ساده، 30 نفر به عنوان نمونه آماري در دو گروه 15 نفره آزمايش و گواه انتخاب شدند. شرايط گروه نمونه بدين صورت بود که اعضا از سلامت جسماني و رواني کافي برخوردار باشند و اينکه تمايل به شرکت در تحقيق داشته باشند. سپس مداخلات آموزش گروهي مبتني بر نظريه اميد اسنايدر بر روي گروه آزمايش اجرا شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه شادكامي آكسفورد بود و اعتبار اين ابزار با ارزش بازآزمايي 0.83 محاسبه گرديد. اطلاعات به ‌دست آمده با نرم ‌افزار SPSS در دو سطح توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در سطح توصيفي؛ توزيع فراواني، ميانگين، انحراف معيار محاسبه شد و در سطح آمار استنباطي از روش تحليل کوواريانس استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد با در نظر گرفتن نمرات پيش ‌آزمون به ‌عنوان متغير کمکي، مداخلات آموزش گروهي مبتني بر نظريه اميد اسنايدر به افزايش شادكامي سالمندان منجر شد (P<0.001).

 
كليد واژه: شادكامي، نظريه اميد اسنايدر، سالمندان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 11(41):61-82.
 
مقايسه کيفيت زندگي در زنان مطلقه و غيرمطلقه و رابطه آن با ويژگي هاي جمعيت ‌شناختي در شهر شيراز
 
حفاريان ليلا*,آقايي اصغر,كجباف محمدباقر,كامكار منوچهر
 
 
 

هدف از اين پژوهش، مقايسه کيفيت زندگي زنان مطلقه و غيرمطلقه در شهر شيراز و بررسي رابطه بين ويژگي هاي جمعيت ‌شناختي زنان مطلقه با کيفيت زندگي آنها بود. روش تحقيق از نوع علي - مقايسه اي است و جامعه آماري تحقيق را کليه زنان مطلقه مراجعه ‌کننده به دادگاه خانواده شهر شيراز که تا 24 ماه قبل از اجراي تحقيق، حکم قطعي طلاق آنها صادر گرديده بود و نيز کليه زنان غيرمطلقه ساکن شهر شيراز تشکيل دادند. بدين منظور 65 نفر به شيوه نمونه ‌گيري در دسترس از ميان زنان مطلقه و 63 نفر از ميان زنان غيرمطلقه که از نظر ملاک‌ هاي سن، تحصيلات و مکان زندگي با زنان مطلقه همتا شده بودند، انتخاب گرديدند. ابزار تحقيق شامل پرسشنامه 26 سوالي کيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني (a=0.68) و پرسشنامه جمعيت ‌شناختي محقق ‌ساخته بود. داده ‌هاي تحقيق با استفاده از تحليل آماري t و F و برنامه کامپيوتري SPSS 11.5 تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان داد که ميانگين نمرات کليه ابعاد کيفيت زندگي (سلامت فيزيکي، روان‌ شناختي، روابط اجتماعي و محيط زندگي) زنان مطلقه به ‌طور معناداري کمتر از زنان غيرمطلقه است (P<0.01). همچنين در تحليل داده‌ ها از بين متغيرهاي جمعيت ‌شناختي، متغير سن (در 2 بعد روان ‌شناختي (P<0.01) و روابط اجتماعي (P<0.05)) و تحصيلات رابطه معناداري با ابعاد کيفيت زندگي زنان مطلقه داشت، اما رابطه بين ساير متغيرهاي جمعيت‌ شناختي و کيفيت زندگي معنادار نبود (P>0.05).

 
كليد واژه: کيفيت زندگي، زنان مطلقه، زنان غيرمطلقه، ويژگي هاي جمعيت ‌شناختي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 11(41):39-60.
 
رابطه تيپ ‌هاي شخصيتي هوش و جنسيت با شرطي ‌سازي معنايي
 
نجارپوراستادي سعيد,ايرواني محمود
 
 
 

هدف اين پژوهش بررسي رابطه تيپ ‌هاي شخصيتي (درونگرا - برونگرا)، هوش و جنسيت با شرطي ‌سازي معنايي بوده است. روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي است. بدين منظور با روش نمونه ‌گيري تصادفي نظامدار از بين دانشجويان ترم ‌هاي اول و دوم رشته روان ‌شناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن تعداد 94 نفر به ‌عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. ابتدا از نمونه آماري، آزمون هاي شخصيت آيزنک و هوش ريون به عمل آمد و سپس 25 واژه از طريق دستگاه ضبط صوت به ‌صورت تصادفي و در چهار مرحله ارايه شد. آزمودني ‌ها هنگام شنيدن 9 واژه از فهرست کلمات، شوک برقي دريافت مي ‌كردند. بعد از شرطي ‌سازي آزمودني ‌ها به اين واژه ‌ها، 25 واژه ديگر به ‌صورت تصادفي ارايه شد كه در بين آنها، 9 واژه هم معنا با واژه ‌هاي شوک داده شده موجود بود. پاسخ برقي پوست آزمودني ‌ها به هنگام ارايه واژه‌ هاي هم معنا اندازه ‌گيري شد و در نهايت براي هر يک از آزمودني ‌ها يک نمره واحد به‌ عنوان شاخص شرطي ‌سازي به ‌دست آمد. تحليل داده ‌ها به ‌وسيله آزمون رگرسيون چندمتغيره نشان داد كه تنها بين متغير تيپ شخصيتي و شرطي ‌سازي معنايي، رابطه معناداري وجود دارد (P<0.01). تحليل واريانس دو طرفه براي هر يک از متغيرها نيز نشان داد كه تعامل هيچ يک از آنها در شرطي ‌سازي معنايي تاثير ندارد (P>0.05). همچنين بين دختران و پسران و نيز افراد باهوش و داراي هوش متوسط از نظر شرطي ‌سازي معنايي تفاوت وجود نداشت (P>0.05). اما بين دو گروه درونگرا و برونگرا از نظر شرطي ‌سازي معنايي، تفاوت معنادار بود (P<0.01). بنابراين مي ‌توان نتيجه گرفت که آزمودني‌ هاي درونگرا سريع ‌تر از آزمودني ‌هاي برونگرا شرطي مي‌ شوند و متغيرهاي هوش و جنسيت با شرطي ‌سازي معنايي رابطه ندارند.

 
كليد واژه: تيپ ‌هاي شخصيت، درونگرا، برونگرا، هوش، جنسيت، شرطي ‌سازي معنايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 11(41):83-102.
 
اثربخشي آموزش مهارت هاي ارتباطي بر كارايي خانواده در زوج هاي مراجعه‌ كننده به مركز بهزيستي شهر اهواز
 
غلام زاده مريم*,عطاري يوسف علي,شفيع آبادي عبداله
 
 
 

اين پژوهش، به بررسي اثربخشي آموزش مهارت هاي ارتباطي به شيوه گروهي بر کارايي خانواده زوج هاي مراجعه‌ کننده به مرکز مشاوره بهزيستي شهرستان اهواز در بهار سال 1387 مي ‌پردازد. جامعه اين پژوهش را کليه زوج هاي مراجعه‌ کننده به مرکز بهزيستي شهرستان اهواز تشکيل مي‌ دهند. نمونه اين پژوهش نيز به علت محدود بودن تعداد جامعه، همه زوج هاي (30 زوج) مراجعه ‌کننده به مرکز مشاوره بهزيستي شهر اهواز بود. در اين پژوهش از ابزار سنجش خانواده به ‌عنوان ابزار اندازه‌ گيري استفاده شده است. طرح پژوهش، طرح پيش ‌آزمون - پس ‌آزمون با گروه گواه است. پس از انتخاب تصادفي گروه هاي آزمايش و گواه، ابتدا بر روي هر دو گروه پيش ‌آزمون اجرا شد، سپس مداخله آزمايشي (آموزش مهارت هاي ارتباطي)، فقط بر روي گروه آزمايش و در 7 جلسه ارايه گرديد و پس از اتمام برنامه، پس ‌آزمون روي هر دو گروه اجرا شد. سپس داده ‌ها با استفاده از تحليل واريانس چندمتغيره مانوا مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد که: آموزش مهارت هاي ارتباطي موجب افزايش کارايي خانواده در مقوله‌ هاي حل مشکل، ارتباط، نقش ‌ها، همراهي عاطفي، آميزش عاطفي، کنترل رفتار و عملکرد کلي خانواده در گروه آزمايش شده است.

 
كليد واژه: مهارت ‌هاي ارتباطي، کارايي خانواده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 11(41):103-118.
 
رابطه مولفه ‏هاي جو سازماني با زمينه اجرايي فرهنگ نوآوري در کارکنان شرکت سيمان سپاهان اصفهان
 
خسرويان امين*,گل پرور محسن,آتش پور سيدحميد
 
* دانشگاه آزاد اسلامي خوراسگان، اصفهان
 
 

هدف از اين پژوهش بررسي رابطه بين فرهنگ نوآوري در حوزه اجرايي با جو سازماني در بين کارکنان شرکت سيمان سپاهان اصفهان بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است که به روش ميداني اجرا گرديد. جامعه آماري تحقيق را کليه کارکنان شرکت سيمان سپاهان در تابستان و پاييز 1388 تشکيل مي ‌دادند که از بين آنها به روش نمونه‌ گيري تصادفي نظامدار و بر اساس فرمول کوکران براي تعيين حجم نمونه، 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهاي گردآوري داده‌ ها شامل پرسشنامه زمينه اجرايي فرهنگ نوآوري با 17 سوال و پرسشنامه جو سازماني با 102 سوال (در 7 حيطه) همراه با پرسشنامه ويژگي هاي جمعيت ‌شناختي بود. براي تحليل داده ‏ها از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون گام به‌ گام استفاده شد. بر اساس نتايج تحقيق، بين کليه ابعاد جو سازماني با زمينه اجرايي فرهنگ نوآوري همبستگي مثبت و معنادار به ‌دست آمد (P<0.01). نتايج رگرسيون گام به ‌گام نشان داد که از بين ابعاد جو سازماني، اهداف، سلامتي و تعادل و نيروي کار در سه گام پيش ‌بيني ‌کننده زمينه اجرايي فرهنگ نوآوري هستند.

 
كليد واژه: فرهنگ نوآوري، زمينه اجرايي، جو سازماني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي پاييز 1388; 11(41):119-137.
 
كمال ‌گرايي و عزت ‌نفس در نخبگان علمي، ورزشي و افراد غيرنخبه در شهر تهران
 
ملكيان بهابادي محسن*,محسني ذنوزي هاشم,كشاورز محسن
 
 
 

هدف پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين کمال گرايي و عزت نفس در آزمودني هاي نخبه علمي، ورزشي و غيرنخبه بوده است. بدين منظور 200 آزمودني نخبه (100 نخبه علمي و 100 نخبه ورزشي) و 200 آزمودني غيرنخبه (100 آزمودني غيرنخبه منطبق با نخبگان علمي و 100 آزمودني غيرنخبه منطبق با نخبگان ورزشي) در شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفته ‌اند. اندازه ‌گيري اين متغيرها با پرسشنامه كمال‌ گرايي مثبت و منفي ‌تري - شورت و همكاران (1995) و عزت نفس نوجنت و توماس (1993) انجام شده است. روش پژوهش در اين تحقيق همبستگي و تحليل واريانس است. نتايج به ‌دست آمده نشان مي ‌دهد كه در دو گروه مورد بررسي، بين كمال ‌گرايي مثبت و عزت نفس رابطه مثبت و معنادار و بين كمال ‌گرايي منفي و عزت نفس رابطه منفي معناداري در سطح P<0.01 وجود دارد. همچنين يافته‌ ها نشان دهنده اين نكته است كه بين كمال ‌گرايي و عزت ‌نفس آزمودني ‌هاي نخبه و غيرنخبه تفاوت معناداري در سطح P<0.01 وجود دارد.

 
كليد واژه: كمال ‌گرايي مثبت، كمال ‌گرايي منفي، عزت ‌نفس، نخبه علمي و ورزشي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 11(40):1-12.
 
رابطه ابعاد عدالت سازماني با اعتماد به سازمان و سرپرست در کارکنان مجتمع فولاد مبارکه اصفهان
 
اشجع آرزو*,نوري ابوالقاسم,عريضي حميدرضا,سماواتيان حسين
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

 ژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه عدالت سازماني ادراک شده با اعتماد (اعتماد سازماني و اعتماد به سرپرست) کارکنان مجتمع فولاد مبارکه انجام شد. اين تحقيق توصيفي از نوع همبستگي بود. نمونه پژوهش را 290 نفر از كاركنان مجمتع فولاد مباركه اصفهان در سال 1387 تشکيل مي دادند، که به صورت تصادفي ساده انتخاب شدند. در اين پژوهش از چهار پرسشنامه عدالت رويه اي (نيهوف و مورمان، 1993) (a=0.86) عدالت توزيعي (كالكيت، 2001) (a=0.91)، اعتماد سازماني مورمان، (بلاكلي و نيهوف، 1998) (a=0.66) و اعتماد به سرپرست (هارتوگ و كوپمن، 2003) (a=0.87) استفاده شد، که روايي و پايايي آنها مورد تاييد قرار گرفت. براي تحليل داده ها روش رابطه اي (همبستگي و رگرسيون) به كار رفت. نتايج پژوهش نشان دهنده روابط مثبت و معنادار ميان ابعاد عدالت و ابعاد اعتماد بود (p<0.01). همچنين ابعاد عدالت قادر به پيش بيني ابعاد اعتماد بودند (p?0.01). پيشنهادهاي کاربردي براي راهنمايي مديران و مسوولان سازماني ارايه گرديد.

 
كليد واژه: عدالت رويه اي، عدالت توزيعي، اعتماد سازماني، اعتماد به سرپرست
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 11(40):13-25.
 
تاثير آموزش شيوه هاي تربيتي سيره عملي پيامبر اکرم (ص)، بر تفکر دينداري، اعتقادات و باورهاي مذهبي و سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اهواز
 
عسگري پرويز,خليقي سيگارودي عنايت,حيدري عليرضا,يوسفيان فرزانه,مرعشيان فاطمه
 
 
 

هدف پژوهش حاضر، بررسي تاثير آموزش شيوه هاي تربيتي سيره عملي پيامبر اكرم (ص) بر تفكر دينداري، اعتقادات و باورهاي مذهبي و سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اهواز درسال 87،1386 بود. آزمودني ها 80 نفر دانش آموز دختر بودند كه به صورت نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب و به صورت تصادفي به دوگروه 40 نفري آزمايش و كنترل تقسيم شدند. اين پژوهش از نوع تجربي بودكه در آن، از طرح پيش آزمون، پس آزمون با گروه كنترل استفاده شده است. ابزارهاي اندازه گيري پژوهش عبارت بودند از: آزمون تفكر دينداري آرين (1377)، پرسشنامه اعتقادات و باورهاي مذهبي آلپورت (1967) و آزمون Scl-25، جهت سنجش سلامت روان. ابتدا پيش آزمون براي هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمايشي به مدت 17 جلسه 50 دقيقه اي تحت آموزش شيوه هاي تربيتي عملي پيامبر اسلام (ص) قرار گرفتند. پس از اعمال متغير مستقل، مجددا از هر دوگروه پس آزمون بعمل آمد. نتايج تحليل واريانس چند متغيري (مانوا) نشان داد كه آموزش شيوه هاي تربيتي عملي پيامبر اكرم (ص) موجب افزايش تفكر دينداري، همچنين بهبود سلامت رواني عمومي گرديده (P<0.0001) ولي بين گروه کنترل و آزمايش از لحاظ اعتقادات و باورهاي مذهبي تفاوت معني داري مشاهده نشد.

 
كليد واژه: آموزش شيوه هاي تربيتي سيره عملي پيامبراکرم، تفکر دينداري، اعتقادات و باورهاي مذهبي و سلامت روان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : دانش و پژوهش در روان شناسي كاربردي تابستان 1388; 11(40):26-37.
 
رابطه هوش سازماني و مولفه هاي آن با رفتارهاي شهروندي سازماني کارکنان شرکت احيا گستران اسپادان
 
سلاسل ماهان*,كامكار منوچهر,گل پرور محسن
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان
 
 

رابطه هوش سازماني و مولفه هاي آن با رفتارهاي شهروندي سازماني کارکنان شرکت احيا گستران اسپادان اين پژوهش با هدف بررسي رابطه هوش سازماني با رفتارهاي شهروندي سازماني به مرحله اجرا در آمده است. اين تحقيق از تحقيقات نوع همبستگي بود. جامعه آماري تحقيق شامل کارکنان شرکت احيا گستران اسپادان بودند که تعداد آنها در حدود 800 نفر بود. از اين تعداد به عنوان نمونه 272 نفر با استفاده از نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه هاي هوش سازماني (آلبرخت 2003)، و رفتارهاي شهروندي سازماني(لي و آلن، 2002) بودند که هر دو داراي روايي و پايايي مناسب مي باشند. همچنين نتايج تحليل رگرسيون دو متغيره وگام به گام نشان دادند که بين هوش سازماني (به طور کلي) با رفتارهاي شهروندي رابطه معناداري وجود دارد (P=0.01) از بين مولفه هاي هوش سازماني، مولفه هاي سرنوشت مشترک و روحيه با رفتارهاي شهروندي سازماني رابطه مثبت و معنادار (P=0.01) و مولفه ميل به تغيير با رفتارهاي شهروندي سازماني رابطه اي منفي و معنادار (P=0.01) نشان دادند. مولفه هاي دانش کاربردي، فشار عملکرد، اتحاد و توافق و چشم انداز استراتژيک نيز رابطه معنا دار نشان ندادند (P=0.05).

 
كليد واژه: هوش سازماني، رفتارهاي شهروندي سازماني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 8 اردیبهشت 1391  9:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها