0

مقالات روانشناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) تابستان 1388; 4(14):89-105.
 
بررسي نوروزگرايي، برونگرايي، تکانش ورزي، و هيجان خواهي در معتادان داراي رفتارهاي پرخطر در مقايسه با معتادان داراي رفتارهاي کم خطر و افراد سالم
 
محمودعليلو مجيد,زينالي شيرين,اشرفيان پروانه,صمدي راد بهرام
 
 
 

هدف از پژوهش حاضر، بررسي متغيرهاي نوروزگرايي، برون گرايي، تکانش ورزي و هيجان - خواهي در معتادان و رابطه آن با رفتارهاي پرخطر بود. براي اين منظور، دو گروه از معتادان داراي رفتارهاي پر خطر و کم خطر از مراکز درماني شهر تبريز انتخاب، و با استفاده از پرسشنامه هاي شخصيتي ايزنگ و هيجان خواهي زاکرمن مورد بررسي قرار گرفتند. انتخاب نمونه به صورت در دسترس بود. همچنين يک گروه کنترل از افراد سالم (بدون اعتياد) از طريق همتاسازي با گروه هاي معتاد انتخاب شد. نتايج به دست آمده نشان داد که بين گروه معتاد و افراد سالم از نظر ميزان نوروزگرايي، تکانش ورزي و هيجان خواهي تفاوت معني - داري وجود دارد. اما بين گروه هاي سوء مصرف کننده مواد و افراد سالم از نظر ميزان برونگرايي تفاوتي ديده نشد. يافته جالب اين پژوهش اين بود که گروه سوء مصرف کننده داراي رفتارهاي پرخطر نمرات بيشتري را در متغيرهاي نوروزگرايي، تکانش - ورزي و هيجان خواهي در مقايسه با گروه سوء مصرف کننده داراي رفتار کم خطر به دست آوردند. تلويحات عملي و نظري يافته ها در قسمت بحث مورد بررسي قرار گرفته اند.

 
كليد واژه: اعتياد، رون گرايي، هيجان خواهي، نوروزگرايي، تکانش ورزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) تابستان 1388; 4(14):49-62.
 
بررسي رابطه بين جهت گيري مذهبي و سازگاري زناشويي
 
حسيني نسب سيدداوود,هاشمي نصرت آباد تورج,فتوحي بناب سكينه*
 
 
 

در راستاي بررسي رابطه بين جهت گيري مذهبي و سازگاري زناشويي تعداد 120 زوج (240 نفر) از ميان زوجين ناسازگار مراجعه کننده به دادگاه خانواده يا مراکز و کلينيک هاي مشاوره شهر تبريز انتخاب شدند و مقياس هاي جهت گيري مذهبي آلپورت و سازگاري زناشويي دو عضوي اسپانير را پاسخ دادند. داده هاي بدست آمده با استفاده از روش تحليل رگرسيون گام به گام مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. تحليل نتايج نشان داد که جهت گيري مذهبي دروني، پيش بيني کننده معني داري براي متغير سازگاري زناشويي مي باشد. با توجه به نتايج به دست آمده، امکان بهره برداري عملي از يافته هاي اين پژوهش در عرصه هاي مداخلات خانوادگي وجود دارد.

 
كليد واژه: جهت گيري مذهبي، سازگاري زناشويي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):1-14.
 
رابطه ابعاد شخصيت و جهت گيري مذهبي
 
بهرامي احسان هادي,پورنقاش تهراني سيدسعيد
 
 
 

به منظور بررسي روابط بين جهت گيري مذهبي و شخصيت بر اساس نظريه آيزنک، 80 آزمودني که 40 نفر آنان زن و 40 نفر ديگر مرد بودند، به صورت تصادفي انتخاب شدند. آزمودني ها به پرسشنامه شخصيت آيزنک پاسخ دادند. هم چنين به منظور ارزيابي جهت گيري مذهبي، مقياس جهت گيري مذهبي بهرامي احسان، اجرا شد. اين مقياس چهار بعد جهت گيري مذهبي، سازمان نايافتگي مذهبي، بيش ارزنده سازي و کامجويي را ارزيابي مي کند.
نتايج اين پژوهش نشان داد که بين زنان و مردان در زير مقياس هاي نوروزگرايي، روان پريش خويي و سازمان نايافتگي مذهبي، تفاوت وجود دارد. هم چنين بين روان پريش خويي، نوروزگرايي و جهت گيري مذهبي روابط معکوسي به دست آمد. هم چنين نتايج اين پژوهش نشان داد که متغيرهاي جمعيت شناختي در کنار متغيرهاي نوروزگرايي و روان پريش خويي قادر به پيش بيني جهت گيري مذهبي نيستند. تحليل رگرسيون نشان داد که روان پريش خويي و نوروزگرايي با جهت گيري مذهبي رابطه منفي داشته و متغيرهاي جمعيت شناختي سهمي در اين ميان ندارند.

 
كليد واژه: شخصيت، جهت گيري مذهبي، روان پريش خويي، نوروزگرايي، سازمان نايافتگي مذهبي، بيش ارزنده سازي مذهبي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) پاييز 1388; 4(15):65-84.
 
مقايسه بيماران مبتلا به اختلال اسكيزوفرني پارانوئيد، اسكيزوفرني غيرپارانوئيد و افراد سالم در حافظه يادآوري و بازشناسي
 
چلبيانلو غلام رضا,گودرزي محمدعلي
 
 
 

هدف از اين پژوهش مقايسه عملكرد افراد مبتلا به اختلال اسكيزوفرني پارانوئيد با افراد مبتلا به اختلال اسكيزوفرني غيرپارانوئيد و افراد سالم در حافظه يادآوري و بازشناسي مي باشد. به همين منظور، تعداد 14 نفر بيمار اسكيزوفرن پارانوئيد، 14 نفر بيمار اسكيزوفرن غيرپارانوئيد و 14 نفر از افراد سالم به صورت نمونه گيري در دسترس از بين مردان انتخاب شده و تكليف كامپيوتري مربوط به حافظه يادآوري و بازشناسي بر روي آنها اجرا شد. نتايج با استفاده از روش آماري علامت يابي و تحليل واريانس با اندازه گيري مکرر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
تحليل هاي آماري گوياي تفاوت معني دار بين افراد سالم و بيماران اسكيزوفرنيك (پارانوئيد و غيرپارانوئيد) در يادآوري كلي آنها بود. در بين سه گروه، بيماران اسكيزوفرن پارانوئيدي در مقايسه با بيماران اسكيزوفرن غير پارانوئيدي، لغات داراي بار تهديدكننده بيشتري را نسبت به لغات خنثي به خاطر آوردند. همچنين بين بيماران و افراد سالم از نظر حساسيت نسبت به بازشناسي، تفاوت معني داري به دست آمد؛ اما سه گروه از نظر سوگيري پاسخ در بازشناسي، تفاوت معني داري با همديگر نداشتند. هر چند، نمره بالاي سوگيري پاسخ بيماران اسكيزوفرن پارانوئيدي نشان داد كه اين افراد به صورت محافظه كارانه اي عمل نموده اند.

 
كليد واژه: اسكيزوفرني پارانوئيد، سوگيري حافظه، حافظه يادآوري، حافظه بازشناسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 8 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):161-190.
 
بررسي تفاوت دختر و پسر در متغيرهاي مرتبط به عملكرد رياضي (خودپنداره رياضي، انگيزش يادگيري رياضي و عملکرد قبلي رياضي) و نقش آن بر پيشرفت رياضي
 
كيامنش عليرضا,پوراصغر نصيبه
 
 
 

تحقيق حاضر به بررسي تفاوت جنسيتي در متغيرهاي خودپنداره رياضي، انگيزش يادگيري رياضي، پيشرفت رياضي و عملكرد قبلي رياضي در بين دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبيرستان مي پردازد. بدين منظور نمونه اي تصادفي مركب از 300 نفر از دانش آموزان دختر و پسر از دانش آموزان دختر و پسر از دانش آموزان منطقه 6 تهران در سال تحصيلي 83-82 انتخاب شد و اطلاعات لازم از طريق اجراي مقياس خودپنداره رياضي و انگيزش يادگيري رياضي و براي سنجش پيشرفت رياضي و عملكرد قبلي رياضي نمرات دانش آموزان استفاده شد. در بررسي اختلافات جنسيتي در اختلاف مدل ها در نحوه عملكرد دو جنس در متغيرهاي مرتبط به يادگيري رياضي از طريق بررسـي ضرايب مسير بين دو مدل اين نتيجه به دست آمد كه در مدل دختران برخلاف مدل كلي (هر دو جنس) و مدل پسران عملكرد قبلي رياضي بيشترين اثر مستقيم را بر پيشرفت رياضي دارد و در مدل پسران همانند مدل كلي، خودپنداره رياضي بيشترين تاثير را بر پيشرفت رياضي دارد.

 
كليد واژه: جنسيت - خودپنداره رياضي، انگيزش يادگيري رياضي، عملكرد قبلي رياضي، پيشرفت رياضي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 9 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):191-212.
 
مقايسه اثربخشي خود تنظيمي رفتار توجهي، خودتنظيمي رفتار انگيزشي و خودتعليمي کلامي بر نشانه هاي اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه
 
مرادي عليرضا,هاشمي نصرت آباد تورج,فرزاد ولي اله,بيرامي منصور,كرامتي هادي
 
 
 

پژوهش حاضر به بررسي اثربخشي آموزش خودتنظيمي رفتارهاي توجهي، خودتنظيمي رفتارهاي انگيزشي و خودتعليمي کلامي بر نشانه هاي نقص توجه و بيش فعالي مي پردازد. دانش آموزان پسر پايه سوم ابتدايي مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه شهر تبريز به عنوان جامعه مورد پژوهش انتخاب گرديد. با بهره گيري از روش غربالگري، مصاحبه تشخيصي و پرسشنامه علايم مرضي کودکان (CSI-4) تعداد 40 دانش آموز مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص، به عنوان نمونه انتخاب شدند و در گروه هاي چهارگانه (خودتنظيمي رفتارهاي توجهي، خودتنظيمي رفتارهاي انگيزشي و خودتعليمي کلامي و کنترل) جايگزين شدند. براي تحليل نتايج، از روش تحليل واريانس براي اندازه گيري هاي مکرر استفاده شد. نتايج تحليل هاي به عمل آمده نشان دادند: الف) آموزش راهبردي خودتنظيمي رفتارهاي توجهي اثرات معنادار بر کاهش نشانه هاي نقص توجه دانش آموزان مبتلا به اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه دارد. ب) آموزش راهبردهاي خودتنظيمي رفتارهاي انگيزشي و خودتعليمي کلامي، اثرات معنادار بر کاهش نشانه هاي بيش فعالي دانش آموزان مبتلا به اختلال بيش فعالي دارند.

 
كليد واژه: خودتنظيمي رفتارهاي توجهي، خودتنظيمي رفتارهاي انگيزشي، خودتعليمي کلامي، نقص توجه، بيش فعالي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 7 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) پاييز 1388; 4(15):133-151.
 
ويژگي هاي روانسنجي پرسشنامه ارزيابي دانشجويان از تدريس اثربخش
 
طالع پسند سياوش,بيگدلي ايمان اله,جوكار مهران
 
 
 

هدف پژوهش حاضر بررسي ويژگي هاي روانسنجي پرسشنامه ارزيابي دانشجويان از تدريس اثربخش بود. در كل 600 دانشجوي دانشگاه سمنان (294 پسر و 306 دختر) در اين مطالعه شركت نموده و پرسشنامه ارزيابي دانشجويان از تدريس اثربخش را تکميل نمودند. تحليل اعتبار، همبستگي سوال - نمره كل و تحليل عاملي اكتشافي اجرا شد. تحليل عاملي اكتشافي ساختار عاملي ابزار را براي اساتيد کارآمد شامل عامل هاي يادگيري، علاقه مندي استاد، سازماندهي مطالب، تعامل گروهي، رابطه استاد دانشجو، جامعيت مطلب و تکاليف نشان داد. اما براي اساتيد ناکارآمد ساختار عاملي تا اندازه اي متفاوت بود. هماهنگي دروني پرسشنامه ارزيابي دانشجويان از تدريس اثربخش بالا بود (آلفاي كرنباخ براي اساتيد کارآمد و ناکارآمد به ترتيب 0.93 و 0.95 بود). تمامي گويه ها توانايي تميز اساتيد کارآمد از ناکارآمد را داشتند. تلويحات كاربردي يافته ها مورد بحث قرار گرفت.

 
كليد واژه: ارزيابي، دانشجويان، تدريس اثربخش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 1 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) پاييز 1387; 3(11):1-17.
 
تاثير خودآموزي کلامي بر بهبود علايم مرضي کودکان مبتلا به اختلال سلوک
 
هاشمي نصرت آباد تورج,محمودعليلو مجيد,اقبالي علي
 
 
 

هدف اين تحقيق بررسي تاثير آموزش خودآموزي کلامي بر علايم مرضي کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتي دسترسي به اين مساله که آيا آموزش خودآموزي کلامي مي تواند در بهبود علايم مرضي کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثير مثبتي داشته باشد يا خير، هدفي بود که پژوهش به قصد دستيابي به آنها انجام پذيرفت. روش اين پژوهش از نوع طرح نيمه تجربي (نيمه آزمايشي) بود که در آن نمونه اي شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبريز انتخاب و پس از جايگزيني تصادفي در دو گروه آزمايشي و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآيند طرح، گروه آزمايشي در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزي کلامي قرار گرفت و گروه کنترل هيچ مداخله اي دريافت نکرد. نتايج حاصل از روش تحليل کوواريانس يک طرفه، نشان داد که گروه آزمايشي در پايان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهي در علايم مرضي اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت ديگر کاربرد و آموزش خودآموزي کلامي موجب بهبود معني دار نشانه هاي مرضي دانش آموزان داراي اختلال سلوک شده بود.

 
كليد واژه: علايم مرضي اختلال سلوک، خودآموزي کلامي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 9 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) پاييز 1388; 4(15):176-202.
 
تاثير آموزش نوروفيدبک بر کاهش نشانه هاي اختلال اضطراب فراگير و كيفيت زندگي بيماران
 
نايينيان محمدرضا,باباپور جليل,شعيري محمدرضا,رستمي رضا
 
 
 

هدف اساسي پژوهش كنوني بررسي تاثير آموزش نوروفيدبک بر کاهش نشانه هاي اختلال اضطراب فراگير و سطح كيفيت زندگي بيماران بوده است. بدين منظور 16 نفر از مراجعه كنندگان به يكي از كلينيك هاي روان پزشكي شهر تهران كه بر اساس مصاحبه روان پزشك و ملاك هاي تشخيصي متن تجديدنظر شده راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني - ويرايش چهارم) (DSM-IV-TR) انجمن روان پزشکي آمريکا، 2000)، تشخيص اختلال اضطراب فراگير دريافت كرده و فاقد ابتلا به اختلالات ديگر روان شناختي بودند (8 نفر در گروه آموزش نوروفيدبك و 8 نفر در گروه كنترل) مورد مطالعه قرار گرفتند. بيماران هر دو گروه در مرحله پيش آزمون و پس آزمون از طريق مقياس 7 سوالي اضطراب فراگير (GAD-7) و پرسشنامه كيفيت زندگي (PWI-A) مورد سنجش قرار گرفتند. به گروه دريافت كننده آموزش نوروفيدبك (گروه درمان) طبق پروتكل درماني پانزده جلسه 30 دقيقه اي آموزش نوروفيدبك افزايش موج آلفا داده شد و گروه كنترل هي چگونه مداخله اي دريافت نكرد. ثبت و آموزش فعاليت موج آلفا در ناحيه O1 يا  O2انجام گرفت و بيماران براي افزايش دامنه آلفاي بالاتر از آستانه تعيين شده، فيدبک صوتي دريافت مي کردند. براي تحليل داده ها از روش توصيفي، آزمون هاي ويلكاكسون و يومن ويتني استفاده گرديد. يافته هاي پژوهش بيانگر آن است كه آموزش نوروفيدبك به مبتلايان اختلال اضطراب فراگير، باعث افزايش موج آلفاي EEG و کاهش نشانه هاي اختلال اضطراب فراگير در گروه درمان گرديد، اما چنين تغييري در گروه كنترل مشاهده نشد. نتايج به دست آمده همچنين نشان داد كه به دنبال افزايش موج آلفا در گروه درمان، شاخص كيفيت زندگي آنان در مقايسه با گروه كنترل افزايش معنادار پيدا نكرد.

 
كليد واژه: اختلال اضطراب فراگير، نوروفيدبک، كيفيت زندگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:27 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) تابستان 1388; 4(14):107-122.
 
بررسي رابطه خود اثرمندي و طرد همسالان در نوجوانان
 
طهماسيان كارينه,غلامرضايي مريم
 
 
 

هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه ميان چهار بعد خوداثرمندي (خوداثرمندي اجتماعي، تحصيلي، هيجاني و جسماني) با طرد همسالان در نوجوانان است. جامعه آماري پژوهش تمام دانش آموزان مقطع متوسطه و پيش دانشگاهي شهر تهران در سال تحصيلي 84-1383 است. نمونه پژوهش حاضر 385 نفر (208 دختر و 177 پسر، با ميانگين سني 16.5 و انحراف استاندارد 1.14) مي باشد که با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شد و مورد بررسي قرار گرفت. در اين پژوهش از پرسشنامه خوداثرمندي کودکان و نوجوانان، پرسشنامه خوداثرمندي جسماني و پرسشنامه طرد همسالان استفاده شده است. داده هاي به دست آمده با استفاده از رگرسيون گام به گام تحليل گرديد. نتايج نشان داد که خوداثـرمندي اجتـماعي و جسماني با طرد همسالان رابطـه غيرمستقيم و معنادار دارد، در حالي که در خوداثرمندي تحصيلي و هيجاني اين رابطه ديده نشد. به علاوه در اوايل نوجواني، خوداثرمندي هيجاني نيز پيش بيني کننده طرد همسالان است. به علاوه، يافته ها با در نظر گرفتن جنس نيز جداگانه بررسي گرديد و نتايج و تلويحات آن مورد بحث قرار گرفت.

 
كليد واژه: خوداثرمندي، طرد همسالان، نوجوانان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 2 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):15-36.
 
تاثير آموزش برنامه فرزندپروري مثبت بر كاهش اختلالات بروني سازي شده در کودکان هفت تا 10 ساله
 
جلالي محسن,پوراحمدي الناز,باباپورخيرالدين جليل,شعيري محمدرضا
 
 
 

پژوهش حاضر جهت بررسي تاثير آموزش مديريت والدين بر اساس برنامه فرزندپروري مثبت(3P)  بر کاهش اختلالات بروني سازي شده دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله شهرستان نهاوند، انجام شده است. اين مطالعه از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان هاي پسرانه شهرستان نهاوند مي باشند. نمونه گيري به روش خوشه اي انجام شد و مادران 28 نفر از کودکاني که نمره مشکلات بروني سازي شده آنها در فهرست رفتاري کودک (CBCL) بالاتر از نقطه برش (T=64) بود، انتخاب شده و به دو گروه آزمايش (n=14) و کنترل (n=14) تقسيم شدند. سپس برنامه فرزندپروري مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشي 120 دقيقه اي براي آزمودني هاي گروه آزمايش اجرا شد. سپس مجددا فهرست رفتاري کودک توسط مادران هر دو گروه تکميل شد. در نهايت داده هاي به دست آمده با استفاده از روش U من ويتني مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. تحليل داده ها نشان داد که گروه آزمايشي در مقايسه با گروه کنترل، پس از پايان جلسات آموزش برنامه فرزندپروري مثبت، کاهش معناداري در نمرات زير مقياس هاي رفتار پرخاشگرانه (P<0.05)، رفتارهاي قانون شکنانه (P<0.01) و نيز نمره کلي مشکلات بروني سازي شده(P<0.01)  پيدا کرده است. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که آموزش برنامه فرزندپروري مثبت سبب کاهش اختلالات بروني سازي شده در کودکان مبتلا مي شود.

 
كليد واژه: برنامه فرزندپروري مثبت، اختلالات بروني سازي شده، کودک، CBCL ،TRF
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 3 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):37-71.
 
تاثير ارزيابي مجدد و فرونشاني تجارب هيجاني منفي بر ناقرينگي EEG پيشاني مغز بر اساس ابعاد نورزگرايي و برون گردي
 
حسني جعفر,آزادفلاح پرويز,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم,عشايري حسن
 
 
 

هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير ارزيابي مجدد و فرونشاني تجارب هيجاني منفي بر فعاليت ناحيه اي قطعه پيشاني مغز با نگاه به ابعاد برون گردي و نورزگرايي مي باشد. بدين منظور، بر اساس نمرات انتهايي توزيع ابعاد برون گردي و نورزگرايي نسخه تجديدنظر شده پرسشنامه شخصيتي آيسنك و ملاك هاي ورود، چهار گروه 20 نفري (شامل برون گرد، درون گرد، نورزگرا و پايدار هيجاني) از جامعه دانشجويان پسر انتخاب شدند. تمام آزمودني ها راست برتر متجانس (در دست، پا و چشم) بودند. براي ارزيابي فعاليت نواحي پيشاني مغز در خلال ارزيابي مجدد و فرونشاني تجارب هيجاني منفي، آزمودني ها قطعه فيلم هاي برانگيزاننده هيجان هاي منفي را مشاهده نمودند. در حالت ارزيابي مجدد، از آن ها خواسته شد در حين تماشاي فيلم، درباره فيلم به گونه اي غيرهيجاني فكر كنند و در حالت فرونشاني، به شيوه اي رفتار كنند كه اگر شخصي آن ها را نگاه كند، به اين نكته پي نبرد كه چه چيزي را احساس مي كنند. در طي اين مراحل،  EEGاز نواحي مختلف قطعه پيشاني مغز ثبت شد. نتايج نشان داد كه فرونشاني تجارب هيجاني منفي منجر به افزايش فعال سازي قطعه پيشاني راست مغز مي گردد، اين افزايش در افراد درون گرد و نورزگرا بيشتر از افراد برون گرد و پايدار هيجاني مي باشد. همچنين نتايج نشان داد كه ارزيابي مجدد تجارب هيجاني منفي موجب فعال سازي نقاط متفاوت قطعه پيشاني مغز بر اساس ابعاد شخصيتي مي شود. در مجموع، يافته ها دلالت بر اين دارند كه ابعاد نورزگرايي و برون گردي نقش تعديل گري در مكانيسم هاي فعاليت مغزي راهبردهاي ارزيابي مجدد و فرونشاني نظم جويي هيجان دارند و اين راهبردها تاثير متفاوتي بر فعاليت ناحيه اي قطعه پيشاني مغز دارند. با توجه به نتايج پژوهش، مي توان گفت كه راهبردهاي متفاوت نظم جويي هيجان بر اساس ابعاد شخصيتي متفاوت و فعاليت مغزي متعاقب آن، چشم اندازهاي جديدي را در زمينه هاي آسيب شناسي، پيشگيري، درمان و ساير زمينه هاي پژوهشي به ميان مي آورد.

 
كليد واژه: نظم جويي هيجان، ارزيابي مجدد، فرونشاني، ناقرينگي EEG پيشاني، برون گردي، نورزگرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 4 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):73-101.
 
هوش و دلبستگي: تحليلي بر خود تنظيم گري عاطفي / رفتاري کودکان تيزهوش، عقب مانده ذهني و عادي
 
خانجاني زينب*
 
* گروه روانشناسي، دانشگاه تبريز
 
 

مطالعه حاضر به بررسي نقش هوش بر خودنظم بخشي عاطفي و رفتاري کودکان مي پردازد. براي اين منظور رابطه هوش با ايمني دلبستگي، سبک هاي دلبستگي (ايمن، دوسوگرا، اجتنابي، آشفته، سرگشته) و مشکلات رفتاري کودکان عقب مانده ذهني خفيف (70-IQ=50)، تيزهوش (140-IQ=125) و عادي (110-IQ=95) بررسي گرديد. هم چنين رابطه بين نوع و سبک هاي دلبستگي با مشکلات رفتاري در سه گروه فوق الذکر کودکان بررسي گرديد. آزمودني هاي اين پژوهش شامل 91 کودک عقب مانده ذهني خفيف، تيز هوش و عادي شش و هفت ساله (از هر دو جنس) شهر تبريز بودند. ابزارهاي اين پژوهش شامل آزمون هاي اضطراب جدايي، مقياس مشکلات رفتاري آخن باخ، آزمون هوشي ريون پيشرونده و پرسشنامه محقق ساخته جمعيت شناختي بود. براي تحليل آماري از تحليل واريانس يک متغيري و آزمون LSD، آزمونو آزمون خي دو استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد که کودکان عقب مانده ذهني فقط در زيرمقياس خود اتکائي آزمون اضطراب جدايي از دو گروه ديگر پايين تر بوده و تفاوت معني داري با آنها دارند. يافته مهم ديگر آشکار ساخت که کودکان عقب مانده ذهني بيش از کودکان عادي و تيزهوش در معرض خطر ناايمني دلبستگي قرار دارند. بين توزيع پراکندگي کودکان عقب مانده ذهني در چهار سبک دلبستگي در مقايسه با توزيع پراکندگي کودکان عادي تفاوت معني دار بود. در حالي که اين تفاوت در بين کودکان عادي و تيزهوش مشاهده نشد. هم چنين يافته ديگر نشان داد که کودکان عقب مانده ذهني بيش از کودکان عادي و تيزهوش در معرض خطر مشکلات رفتاري هستند. بالاترين ميزان مشکلات رفتاري در دو سبک اجتنابي و دوسوگرا و در دو گروه عادي و تيزهوش مشاهده شد. در حالي که بين سبک هاي چهارگانه دلبستگي کودکان عقب مانده از لحاظ مشکلات رفتاري تفاوت معني دار وجود نداشت.

 
كليد واژه: هوش، خود تنظيم گري عاطفي / رفتاري، کودکان تيزهوش، عقب مانده ذهني، سبک هاي دلبستگي، مشکلات رفتاري
 
 
 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 5 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):103-115.
 
بررسي تاثير تقليد حرکتي غيرگفتاري بر طول گفته کودکان 3 تا 9 ساله مبتلا به اوتيسم
 
رفيعي سيدمجيد,بيرامي منصور,عشايري حسن,هاشمي نصرت آباد تورج,احمدي پريچهر
 
 
 

زمينه و هدف: هدف از اين پژوهش، بررسي رابطه تقليد حرکتي غيرگفتاري با طول گفته کودکان اوتيستيک و تاثير تمرينات تقليد حرکتي غيرگفتاري بر افزايش طول گفته، در اين کودکان است.
روش بررسي: در مرحله نخست اين مطالعه، که به روش مقايسه اي صورت پذيرفت 22 کودک اوتيستيک و 30 کودک سالم شرکت داشتند و مطالعه بر روي نمونه هاي در دسترس انجام شد. در اين مرحله، طول گفته دو گروه، مورد سنجش و مقايسه قرار گرفت. در مرحله دوم که مطالعه به صورت تجربي و مداخله اي صورت پذيرفت، کودکان اوتيستيک به طور تصادفي به دو گروه آزمايشي و کنترل تقسيم شدند. سپس کودکان گروه آزمايشي، به مدت 60 روز، روزانه يک ساعت تحت تمرين تقليد غيرگفتاري قرار گرفتند. قبل و بعد از مداخله، طول گفته در دو گروه با استفاده از آزمون توصيف تصاوير سنجيده شد. در تحليل داده ها از آزمون تي مستقل، رگرسيون و تحليل کوواريانس بهره گرفته شد.
يافته ها: تفاوت معنا داري در طول گفته کودکان سالم و اوتيستيک ديده شد .(P<0.01) همچنين يافته ها حاکي است بين طول گفته و توانايي تقليد کلامي در کودکان اوتيستيک مورد مطالعه، همبستگي مثبت وجود دارد (r=0.884) به علاوه، داده ها حاکي از وجود تفاوت معنادار بين طول گفته دو گروه آزمايشي و کنترل پس از انجام مداخله مي باشد(p<0.01) .
نتيجه گيري: در کودکان اوتيستيک بين طول گفته و تقليد حرکتي غيرگفتاري همبستگي مثبت و قوي وجود دارد و انجام تمرينات تقليد حرکتي غيرگفتاري، به افزايش طول گفته در اين کودکان منجر مي گردد.

 
كليد واژه: اوتيسم، تقليد، طول گفته، گفتار، نورون هاي آينه اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات روانشناسی

 6 : پژوهش هاي نوين روانشناختي (روانشناسي دانشگاه تبريز) بهار 1388; 4(13):117-137.
 
مقايسه اثربخشي طراحي آموزشي ملهم از سه نظريه رفتارگرايي، شناخت گرايي، و ساخت گرايي در تغيير نگرش هاي اجتماعي
 
قاضي طباطبايي سيدمحمود,حاتمي جواد,فردانش هاشم,مجدانيان آذر,اسلامي زهرا
 
 
 

پژوهش حاضر، با توجه به اهميت و تاثير رويکردهاي رفتارگرايي، شناخت گرايي و ساخت گرايي در حوزه فعاليت هاي آموزشي و با هدف مقايسه تاثير هر يک از رويکردهاي مذکور بر شکل گيري و تغيير نگرش دانش آموزان شکل گرفته است. روش پژوهش، طرح آزمايشي دو گروهي با پيش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماري پژوهش، تمام دانش آموزان پايه سوم راهنمايي شهر تهران در سال تحصيلي 84-1383 بود. براي نمونه گيري از جامعه هدف از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي استفاده شد و در نهايت، 12 کلاس (گروه) به صورت تصادفي انتخاب شدند که کلاس هاي مورد آزمون مجموعا شامل 306 نفر دانش آموز بودند. به منظور دستيابي به هدف پژوهش، يکي از درس هاي تعليمات اجتماعي سال سوم راهنمايي بر اساس سه رويکرد رفتارگرايي، شناخت گرايي و ساخت گرايي به صورت برنامه هاي آموزشي کامپيوتري طراحي و اجرا شده است. جمع آوري داده ها از طريق پرسشنامه هاي نگرش سنج انجام يافته و با استفاده از آزمون آماري تحليل واريانس يک طرفه و آزمون تبعي LSD مورد تحليل قرار گرفته و در سطح معني داري 0.05 نتايج زير حاصل شده است: 1- تاثير طراحي آموزشي مبتني بر رويکرد ساخت گرايي بر شکل گيري و تغيير نگرش دانش آموزان بيشتر از تاثير طراحي آموزشي مبتني بر رويکرد شناخت گرايي است (P£0.001). 2- تاثير طراحي آموزشي مبتني بر رويکرد ساخت گرايي بر شکل گيري و تغيير نگرش دانش آموزان بيشتر از تاثير طراحي آموزشي مبتني بر رويکرد رفتار گرايي است (P£0.001). 3- تفاوت معني داري در شکل گيري و تغيير نگرش دانش آموزاني که بر اساس رويکرد رفتارگرايي آموزش ديده اند با دانش آموزاني که بر اساس رويکرد شناخت گرايي آموزش ديده اند، وجود ندارد (P£0.05).

 
كليد واژه: طراحي آموزشي، رويكردهاي روانشناسي، تغيير نگرش، نگرش هاي اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391  5:28 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها