آیا سیاهچاله ها منفجر می شوند؟
سیاهچالههای آغازین که هاوکینگ آنها را
Primordial Black Holes
مینامد، از رُمبش ستارگان پدید نمیآیند. آنها بقایای جهان نخستیناند. ما اگر میتوانستیم، ماده را به اندازه کافی بفشریم ممکن بود یکی از آنها را درست کنیم ولی توانایی آن را نداریم. اما در جهان بسیار نسختین، فشار آنقدر زیاد بوده که امکان آن وجود داشته است. بعضی از مواقع تنها مقدار کمی ماده فشرده شده است. در هر حال، اکنون یک سیاهچاله بدوی، نسبت به زمان آغاز پیدایش آن بسیار کوچکتر است، زیرا در طول زمان طولانی مقداری از جرم خود را از دست داده است.
تابش هاوکینگ، برای سیاهچالههای بدوی پیامدهای حاد و بنیادی دارد. به تدریج که جرم کمتر و سیاهچاله کوچکتر میشود، دما و آهنگ گسیل ذرات در افق رویداد زیادتر میشود. سیاهچاله خیلی سریعتر، جرم از دست میدهد. هر قدر جرم کاهش مییابد، دما زیادتر میشود- یک دور تسلسل! هیچکس نمیداند که عاقبت آن چیست؟ هاوکینگ حدس میزند که سیاهچاله کوچک، در یک حرکت واپسین و انفجار گونه عظیم، ذرات گسیل داشته و ناپدید میشود. قدرت این شبهانفجار، معادل میلیونها بمب هیدروژنی است. آیا یک سیاهچاله بزرگ هیچگاه منفجر خواهد شد؟ قبل از اینکه به این مرحله برسیم، جهان مدتها پیش به پایان رسیده است.
فکر اینکه یک سیاهچاله میتواند کوچکتر شده و در نهایت منفجر شود، چنان در جهت مخالف نظریات کسانی بود که در 1973 در زمینه سیاهچاله تحقیق میکردند، که هاوکینگ در باره کشف خود، سخت دچار تردید شد. هفتهها او این فکر را پنهان نگه داشت و محاسبات آن را در فکر خود مرور کرد. اگر برای او باور کردن این واقعیت سخت بود، پیشگویی عکسالعملی که دنیای دانش میتوانست در این زمینه داشته باشد، ترسناک به نظر میآید. هیچ دانشمندی، از چشمانداز مسخره شدن خوشش نمیآید. از طرف دیگر، هاوکینگ میدانست که اگر اندیشه او درست باشد، انقلابی در علم اختر فیزیک به راه خواهد انداخت.
هاوکینگ ابتدا این فکر را با همکاران نزدیکش مطرح کرد. پذیرش آن متفاوت بود. یک فیزیکدان کمبریج، نزد دنیس سیاما که هاوکینگ رساله دکترای خود را زیر نظر او انجام داده بود، رفت و با حالت شگفتزده به او گفت،« شنیدید؟ استیون همه چیز را تغییر داد.» سیاما، با پشتیبانی از هاوکینگ نیروی تازهای به او بخشید و توصیه کرد که هرچه زودتر، اکتشافات خود رامنتشر کند.
در اوایل 1974، هاوکینگ پذیرفت که کشف عجیب و غریب خود را به صورت مقالهای، در آزمایشگاه رترفورد- آپلتون در جنوب آکسفورد ارائه دهد. هنگامی که به آنجا سفر میکرد، هنوز واهمه داشت و برای اینکه اداعای او زیاد گستاخانه نباشد، یک علامت سؤال در جلوی عنوان مقاله «آیاسیاهچاله منفجر میشود؟» قرار داد. این کنفرانس کوتاه که با نشان دادن اسلایدهایی از معادلات همراه بود با سکوت محترمانه ولی ناراحت کننده و چند پرسش روبهرو شد. استدلالهای هاوکینگ، برای خیلی از شنوندگان که در زمینههای دیگر تخصص داشتند، مشکل و نامفهوم بود. اما برای همه آشکار بود که او چیزی را پیشنهاد میکند که با نظریه پذیرفته شده، کاملاً در تضاد است. آنهایی که حرفهای او را فهمیدند، در برابر دیدگاههای غیر منتظره قرار گرفتند و آمادگی بحث و مجادله با او را نداشتند. چراغها بهطور ناگهانی خاموش شد. گرداننده کنفرانس، یکی از استادان برجسته دانشگاه لندن، بلند شد و اعلام کرد: « استیون، معذرت میخواهم ولی این حرفها مهمل محض است».
هاوکینگ، این « مهملات» را ماه بعد در مجله علمی معتبر انگلستان نیچر منشر کرد و ظرف چند روز همه فیزیکدانان جهان در باره آن به بحث پرداختند. تعدادی از آنها، این نظریه را مهمترین کشف فیزیک نظری در سالهای اخیر دانستند. سیاما، این مقاله را « یکی از زیباترین مقالهها در تاریخ فیزیک» نامید. دیدگاهها روشنتر شد. هاوکینگ از واکنشهای ذرات مجازی برای تشریح چیزی که از نظریه نسبیت برمیخواست، یعنی سیاهچالهها، استفاده کرده بود. او، گامی در راستای پیوند نظریههای نسبیت و مکانیک کوانتومی برمیداشت .
شنبه 28 فروردین 1389 12:59 AM
تشکرات از این پست