فکر میکنی، بتوانیم به سمت خاصی از فضا اشاره کنیم و ادعا کنیم که این جا مرکز جهان است؛ همان جایی که انفجار بزرگ اتفاق افتاد؟
همواره "مرکز جهان" موضوع مورد توجه بشر بوده است. طی سالها، انسان، مانند کودکی که خود را کانون توجه همه میداند، معتقد بود که زمین مرکز کیهان است. برخی از منجمهای یونان باستان، جهان را متشکل از دو کره میپنداشتند؛ یکی زمین و دیگری آسمان، با ستارهای پولک دوزی شده.
در قرن ۱۵ میلادی یعنی حدود ۶۰۰ سال پیش نیکلاس کوپرنیک، منجم لهستانی، نظریهی جدیدی را در مورد شکل قرارگرفتن اجرام آسمانی ارائه کرد که با وجود آنکه هنوز با واقعیت فاصله داشت، ذهنیت بشر را تا حدودی نسبت به جهان اصلاح کرد. در نظریهی کوپرنیک خورشید در مرکز جهان قرار گرفته است و زمین و دیگر سیارات به دور آن میچرخند. اما وی همچنان تصور میکرد که صفحهای کروی که ستارگان این منظومه خورشیدی را در بر گرفته، همان منظرهی آسمان شب است.
امروزه پس از تأیید و رد نظریههای فراوان، میدانیم که نه تنها ما در مرکز کیهان قرار نگرفتهایم، بلکه اصولا جهان ما فاقد مرکز است.
از نظر دانشمندان "بیگ بنگ" نام پدیدهای است که به آغاز جهان انجامید و اغلب به نوعی انفجار بزرگ تعبیر میشود. مشکل این تصور آن است که انفجار، اغلب یک نقطهی مرکزی دارد ؛مثل یک شمع، جرقه و یا یک بمب و در جهت خاصی منتشر میشود، ولی در مورد "انفجار بزرگ" این امر،صادق نیست. در واقع ما برای توضیح این رویداد چارهی دیگری نداریم و از شبیهترین موارد قابل لمس برای کمک به فهم آن استفاده میکنیم.
"انفجار بزرگ" نمیتوانسته در نقطهی خاصی از جهان رخ داده باشد، چرا که اصلا قبل از آن جهانی وجود نداشته.
طبق تخمین دانشمندان از عمر جهان، این انفجار حدود ۱۴ میلیارد سال پیش به طور یکسان آغاز و منتشر شده است و "فضا" و "زمان" را با مفهومی که ما امروزه میشناسیم ایجاد کرده. فضا از همان لحظه شروع شده و در حال گسترش و انبساط است. این روند هنوز هم ادامه دارد.
حالا فرض کنیم که تلسکوپی بسیار قوی داریم و با آن بتوانیم تا هر جا که دوست داشته باشیم رصد کنیم. در آن صورت آیا قسمتی از جهان که در طرف راست ما قرار گرفته از ناحیهای که در سمت چپ ماست، بزرگتر است؟
خیر، کیهان در تمامی جهات ما یکسان است. پس، آیا به نظر شما این به معنی آن نیست که ما در مرکز جهان قرار گرفتهایم؟خیر برای درک بهتر، یک بادکنک باد شده را در نظر بگیرید که با خودکار، تعداد زیادی نقطه روی آن علامت گذاری شده. تصور کنید که این بادکنک دنیای شماست و شما یکی از آن نقطهها هستید. توجه کنید که شما فقط مجاز به حرکت روی سطح بادکنک هستید - نه در درون یا بیرون آن. حال از محلی که قرار گرفتهاید به دنیای بادکنکی خود نگاهی بیندازید. متوجه میشوید که تمامی جهات، یکسان به نظر میرسد، ولی این به آن معنی نیست که شما در مرکز آن قرار گرفتهاید. در واقع دنیای دو بعدی شما، اصلا مرکزی ندارد.
حال تصور کنید که بادکنک را هرچه بیشتر باد میکنیم. میبینید که تمامی نقاط در حال فاصله گرفتن از شما هستند و به نظر میرسد که همه چیز در حال دور شدن است، اما همچنان میدانید که شما مرکز این انبساط نیستید. اندکی مشکل به نظر میرسد، ولی وضعیت جهان سه بعدی ما نیز بسیار مشابه همین است. فضا خمیده است و این موجب میشود که رفتار آن شبیه پوستهی بادکنک باشد.
● انبساط بدون مرکز!
اینکه جهان عظیم ما چگونه به وجود آمده و چه خواهد شد، اصولا مفهوم پیچیدهای است که گاهی خارج از حد تصور و درک بشر است. دنیا با یک انفجار آغاز شده و در حال گسترش است.
این گسترش تا کی ادامه خواهد داشت؟
آیا امکان دارد که زمانی متوقف شود و یا مثلا دوباره جمع شده به نقطهی اولیه باز گردد؟
انفجار بزرگ چگونه رخ داد و علت آن چه بود و قبل از آن چه؟چهگونه میتوان از زمانی سخن گفت که اصلا در آن زمانی وجود نداشته؟
از شما دوستانِ عزیزم در راسخون استدعا دارم ، این اشعار رو بخونید و پخش کنید ، ان شاءالله در ثوابش شریک باشید
روزهٔ کودکانه . نماز کودکانه . قرآنِ کودکانه
وبلاگ مجموعه اشعار بنده حقیر :
http://delsoroodeha.rasekhoonblog.com