مهمترین و چشم گیرترین عارضه برجیس لکه بزرگ سرخ رنگی (great red spot) است که موجودیت آن لااقل به سه قرن پیش باز می گردد. مشاهدات تلسکوپی نشان می دهد که لکه مزبور گاهگاه ناپدید شده و دوباره در سطح مشتری جلوه گر می شود.
لکه سرخ بزرگ نخستین بار در سال 1664 بوسیله رابرت هوک عضو انجمن سلطنتی ستاره شناسان انگلیسی کشف گردید و موجودیت آن در سال 1665 توسط جیوانی کاسینی ستاره شناس ایتالیائی مجدداً تائید شد.
هنریک ساموئل شواب ستاره شناس آلمانی در سال 1831 حرکات لکه مزبور را زیر نظر قرارداد و ویلیام روترداوس کشیش انگلیسی در سال 1857 شکل آن را نقاشی کرد و آلفرد مایر عضو دانشگاه پنسیلوانیا نیز در سال 1870 شکل دقیق تری از آن رسم نمود.
لکه مزبور تا سال 1882 همچنان به جای خویش باقی بود و در آن سال ناگهان ناپدید شد و ستاره شناسان را سخت به اندیشه واداشت. غیبت لکه مزبور تا سال 1891 همچنان ادامه یافت و در آن سال دوباره در سطح مشتری ظاهر گردید و از آن به بعد غیر از غیبت های کوتاه سال های 1928 تا 1929 و 1938 و 1977 تقریباً همواره در سطح کره مزبور جلوه گر بوده است. تصور کلی بر آن است که لکه سرخ بزرگ در پی فعالیت گونه ای آتشفشان در سطح مشتری پدید آمده و سرخی آن در ارتباط با دمای آن است فرضیه دیگر بر این پندار استوار است که، آبگونه سازنده برجیس در حین چرخش محوری به مانعی برخورد کرده و ستونی از آن سر برافراشته و سر ستون آن به سان لکه سرخی جلوه گر شده است.
خاصیت مغناطیسی برجیس (magnetic properties)
نخستین نشانه دال بر وجود میدان مغناطیسی در مشتری از طریق دریافت یک سری امواج رادیوئی غیر منتظره در دهه 1950 بدست آمد. دریافت علائم مزبور کارشناسان را بر آن داشت تا بررسی خاصیت مغناطیسی مشتری را نیز جزو برنامه های تحقیقاتی فضا ناوهای پایونیر و ویجر قراردهند.
دانشمندن وجود میدان مغناطیس میهن خاکی ما را به توده مرکزی زمین وابسته دانسته و بر این گمانند که توده مزبور همراه با چرخش زمین همانند یک دیناموی خود القاء یعنی ماشینی که نیروی مکانیکی را به (نیروی مغناطیسی یا الکتریکی تبدیل می کند، عمل می نماید. مواد گداخته یا مایع پیرامون توده مرکزی نقش هادی الکتریسیته را بر عهده داشته و نیروی محرکه آن از چرخش زمین حاصل می گردد. اما در مورد برجیس وضع کلاً دگرگون است و کاملاً روشن است که مکانیسم میدان مغناطیس سیاره مزبور به ساختار درونی سیاره بستگی تام دارد. سیارات غول آسای منظومه خورشیدی چون برجیس و کیوان که هر دو دارای میدان مغناطیس نیرومندی هستند، عمدتاً از عناصر سبکی چون ئیدروژن و هلیوم بشرح ساختار زیر ترکیب یافته اند.
در ژرفای حدود 1000 کیلومتر از سطح مرئی آنها، بخشی بنام منطقه انتقال وجود دارد که در آنجا گازها به میاع ئیدروژن تبدیل می شوند. دمای این منطقه حدود 2000 کلوین و فشار آن 5600 برابر فشار جو زمین است. در ژرفای بین 1000 تا 3000 کیلومتری، دما رو به فزونی می رود و به 5500 کلوین افزایش می یابد و فشار نیز به 000/90 اتمسفر بالغ می گردد و ئیدروژن را بشدت متراکم و فشرده می سازد.
در ژرفای 000/25 کیلومتر دما به 000/11 کلوین می رسد و فشار به 3 میلیون اتمسفر بالغ می گردد، در چنین شرایطی ئیدروژن بشدت تغییر حالت می دهد و به رسانای بسیار مناسبی برای جریان الکتریسیته مبدل می گردد. این حالت را اصطلاحاً ئیدروژن فلزی مایع (liquid metallic hydrogen) می نامند از آن به بعد دما و فشار همچنان رو به افزایش می روند تا جائی که دمای توده مرکزی به 30 هزار کلوین و فشار به صد میلیون اتمسفر می رسد و هسته سنگینی را که جرم آن 10 تا 20 برابر جرم زمین است، در مرکز سیاره پدید می آورد که عمدتاً از آهن و مواد سیلیکانه ترکیب یافته است.
وجود ئیدروژن فلزی مایع در درون سیاره می تواند موجبات پیدایش میدان مغناطیس را در سیاره برجیس فراهم آورد، و از سوی دیگر چرخش سریع سیاره را که مدت آن حدود 10 ساعت است، می توان مهمترین عالم برای به حرکت در آوردن مایع مزبور و در نتیجه تولید جریان الکتریسیته ( به همان نحوی که در دیناموی خود القای زمین گفته شد ) بشمار آورد. نیروی میدان مغناطیس مشتری که در رأس ابرهای آن اندازه گیری شده معادل 2/4 گاوس است و به همین لحاظ قدرت میدان آن ده برابر نیرومندتر از میدان مغناطیس زمین است که مقدار آن 35/0 گاوس می باشد.
محور قطبهای مغناطیس برجیس نسبت به محور چرخش آن 8/10 درجه انحراف دارد که حدود یک درجه از انحراف محور مغناطیس زمین کمتر است. وضعیت قطبهای مغناطیس مشتری عکس وضعیت قطبهای مغناطیس زمین است و قطب نماهای فرضی را به سوی جنوب منحرف می سازد. بات توجه به این نکته که قطبهای مغناطیس زمین بطور متوسط هر سال یک بار جابجا می شوند، لذا صدق چنین وضعیتی در برجیس نیز نامحتمل نخواهد بود.