💒💒💒 زندگی زیباست 💒💒💒
با سلام خدمت دوستای گلم
تصمیم گرفتم از امروز هر متن و جمله اموزنده و زیبایی که به زندگی امید میبخشه و هم چنین جملات مثبت که باعث مثبت اندیشی میشود رو اینجا جمع اوری کنم
پاسخ به:♥♥♥زندگی زیباست♥♥♥
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
خوشبختي، نامه اي نيست كه يكروز، نامه رساني، زنگ در خانه ات را بزند و آن را به دستهاي منتظر تو بسپارد. خوشبختي ، ساختن عروسك كوچكي ست از يك تكه خمير نرم شكل پذير… به همين سادگي، به خدا به همين سادگي؛ اما يادت باشد كه جنس آن خمير بايد از عشق و ايمان باشد نه از هيچ چيز ديگر… خوشبختي را در چنان هاله يي از رمز و راز، لوازم و شرايط، اصول و قوانين پيچيده ي ادراك ناپذير فرو نبريم كه خود نيز در شناختنش شويم… خوشبختي، همين عطر محو و مختصر تفاهم است كه در سراي تو پيچيده است…
همیشه پلی برای برگشت بگذارید ! شاید جلوتر ، راه فرار پیدا نکردی…!
هیچوقت امید کسی رو ازش نگیرین شاید تنها سرمایه اون باشه ...
زندگی کوتاه نیست مشکل اینجاست که ما زندگی را دیر شروع میکنیم دردهایت را دورت نچین که دیوار شوند، زیر پایت بچین که پله شوند … هیچوقت نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروزت فردا هم هست … ما اولین دفعه هست که تجربه بندگی داریم ولی او قرنهاست که خداست … فرداهایت قشنگ
لبخند بزن بدون انتظار هيچ پاسخي از دنيا و بدان که همين دنيا روزي آن قدر شرمنده مي شود که به جاي پاسخ به لبخندهايت با تمام سازهايت مي رقصد باور کن!
فامیل دور به اقای مجری: آقای مجری بهت یه نصیحت برادرانه می کنم اگه زندگیت ته کشید بشین با ته دیگش حال کن! هی نشین بگو به آخرش رسیدم!!!!
خدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمی شود … تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد… با پای شکسته هم میتوان به سراغش رفت… تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر برمی دارد… تنها کسی است که وقتی همه رفتند می ماند… وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید… وقتی همه تنهایت گذاشتند محرم می شود… و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن… لبخند خدا را برای زندگیتان آرزو دارم
مهم نیست … چقدر شب تاریک است … خورشید دوباره طلوع خواهد کرد ، مهم نیست … چقدر اندوهت عمیق است ، قلبت دوباره لبخند خواهد زد …
می خواهم زندگی ام را تصفیه کنم تا هر چه می ماند خوبی های من و تو باشد می خواهم از نو ببیینم تا هر چه می بینم زیبایی باشد می خواهم فرش های خاک گرفته زندگی را بتکانم تا رنگ ها و طرح های اصیلش نمایان گردد می خواهم سختی ها را درز بگیرم تا هر چه آسان گرفتن است رو بیفتد می خواهم دلها یمان را بسابم تا مثل قدیم ها نرم نرم شود می خواهم در قلب هایمان توری بگذارم تا هیچ وقت دوده نگیرد می خواهم پنجره نگاه مان را باز کنم تا بهار دوستی مان پشت در نماند
تنت قدمگاه آغاز بودنم شد … آغوشت بهشت من است “مادر” قند خون مادر بالاست، دلش اما همیشه ( شور ) می زند برای ما . . . اشک های مادر، مروارید شده است، در صدف چشمانش دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید! حرف ها دارد چشمان مادر؛ گویی زیرنویس فارسی دارد! دستانش را نوازش می کنم؛ داستانی دارد دستانش . . . دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت… ببخش مرا مادر
در فرصتی دوباره دلت را مرور کن از غم به هر بهانه ای عبور کن گیرم تمام راه تو مسدود شد بگرد یک اسمان تازه و یک جاده جور کن .