0

مر کز جهان

 
pasargad54
pasargad54
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 2135
محل سکونت : اصفهان

مر کز جهان

مر کز جهان کجاست؟

ف کر مي‌کني، بتوانيم به سمت خاصي از فضا اشاره کنيم و ادعا کنيم که اين جا مرکز جهان است؛ همان جايي که انفجار بزرگ اتفاق افتاد؟
همواره "مرکز جهان" موضوع مورد توجه بشر بوده است. طي سال‌ها، انسان، مانند کودکي که خود را کانون توجه همه مي‌داند، معتقد بود که زمين مرکز کيهان است. برخي از منجم‌هاي يونان باستان، جهان را متشکل از دو کره مي‌پنداشتند؛ يکي زمين و ديگري آسمان، با ستارهاي پولک دوزي شده.

در قرن 15 ميلادي يعني حدود 600 سال پيش نيکلاس کوپرنيک، منجم لهستاني، نظريه‌ي جديدي را در مورد شکل قرارگرفتن اجرام آسماني ارائه کرد که با وجود آن‌که هنوز با واقعيت فاصله داشت، ذهنيت بشر را تا حدودي نسبت به جهان اصلاح کرد. در نظريه‌ي کوپرنيک خورشيد در مرکز جهان قرار گرفته است و زمين و ديگر سيارات به دور آن مي‌چرخند. اما وي همچنان تصور مي‌کرد که صفحه‌اي کروي که ستارگان اين منظومه خورشيدي را در بر گرفته، همان منظره‌ي آسمان شب است.


تصوير کوپرنيک از جهان

امروزه پس از تأييد و رد نظريه‌هاي فراوان، مي‌دانيم که نه تنها ما در مرکز کيهان قرار نگرفته‌ايم، بلکه اصولا جهان ما فاقد مرکز است.
از نظر دانشمندان "بيگ بنگ" نام پديده‌اي است که به آغاز جهان انجاميد و اغلب به نوعي انفجار بزرگ تعبير مي‌شود. مشکل اين تصور آن است که انفجار، اغلب يک نقطه‌ي مرکزي دارد ؛مثل يک شمع، جرقه و يا يک بمب و در جهت خاصي منتشر مي‌شود، ولي در مورد "انفجار بزرگ" اين امر،صادق نيست. در واقع ما براي توضيح اين رويداد چاره‌ي ديگري نداريم و از شبيه‌ترين موارد قابل لمس براي کمک به فهم آن استفاده مي‌کنيم.
"انفجار بزرگ" نمي‌توانسته در نقطه‌ي خاصي از جهان رخ داده باشد، چرا که اصلا قبل از آن جهاني وجود نداشته. 
طبق تخمين دانشمندان از عمر جهان، اين انفجار حدود 14 ميليارد سال پيش به طور يکسان آغاز و منتشر شده است و "فضا" و "زمان" را با مفهومي که ما امروزه مي‌شناسيم ايجاد کرده. فضا از همان لحظه شروع شده و در حال گسترش و انبساط است. اين روند هنوز هم ادامه دارد.
حالا فرض کنيم که تلسکوپي بسيار قوي داريم و با آن بتوانيم تا هر جا که دوست داشته باشيم رصد کنيم. در آن صورت آيا قسمتي از جهان که در طرف راست ما قرار گرفته از ناحيه‌اي که در سمت چپ ماست، بزرگ‌تر است؟
خير، کيهان در تمامي جهات ما يکسان است. پس، آيا به نظر شما اين به معني آن نيست که ما در مرکز جهان قرار گرفته‌ايم؟
خير
براي درک بهتر، يک بادکنک باد شده را در نظر بگيريد که با خودکار، تعداد زيادي نقطه روي آن علامت گذاري شده. تصور کنيد که اين بادکنک دنياي شماست و شما يکي از آن نقطه‌ها هستيد. توجه کنيد که شما فقط مجاز به حرکت روي سطح بادکنک هستيد - نه در درون يا بيرون آن. حال از محلي که قرار گرفته‌ايد به دنياي بادکنکي خود نگاهي بيندازيد. متوجه مي‌شويد که تمامي جهات، يکسان به نظر مي‌رسد، ولي اين به آن معني نيست که شما در مرکز آن قرار گرفته‌ايد. در واقع دنياي دو بعدي شما، اصلا مرکزي ندارد.


به نقطه‌هاي روي بادکنک توجه کنيد که هنگام باد کردن آن همه از هم دور مي‌شوند.

حال تصور کنيد که بادکنک را هرچه بيشتر باد مي‌کنيم. مي‌بينيد که تمامي نقاط در حال فاصله گرفتن از شما هستند و به نظر مي‌رسد که همه چيز در حال دور شدن است، اما همچنان مي‌دانيد که شما مرکز اين انبساط نيستيد. اندکي مشکل به نظر مي‌رسد، ولي وضعيت جهان سه بعدي ما نيز بسيار مشابه همين است. فضا خميده است و اين موجب مي‌شود که رفتار آن شبيه پوسته‌ي بادکنک باشد.
انبساط بدون مرکز!
اين‌که جهان عظيم ما چگونه به وجود آمده و چه خواهد شد، اصولا مفهوم پيچيده‌اي است که گاهي خارج از حد تصور و درک بشر است. دنيا با يک انفجار آغاز شده و در حال گسترش است.
اين گسترش تا کي ادامه خواهد داشت؟
آيا امکان دارد که زماني متوقف شود و يا مثلا دوباره جمع شده به نقطه‌ي اوليه باز گردد؟
انفجار بزرگ چگونه رخ داد و علت آن چه بود و قبل از آن چه؟
چه‌گونه مي‌توان از زماني سخن گفت که اصلا در آن زماني وجود نداشته؟

یک شنبه 16 اسفند 1388  3:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها