خانه در انتظار تكراري
بر تن قاب عكس آويزان
چشم ها شور گشته از تأخير
مادرم هم هميشه چشم به در
تور ناز سپيد مي بينم
درد دندان گرفته شايد هم
مي چكد خاطرات بر چشمش
اشك ها برگه برگه مي ريزند
چشم در چشم مي شود با او
چشم مادر دوباره اشك آور
تو پلاكي نداري و كوچه
آسمان هر چه در توانش بود
باشد و چشمي كه ديد در يك شب
داستانت هزار و يك شب شد
دست ودل باز ! بوده اي گفتند
بعد مفقود مي كند اثرت
روضه ات توي بغض اقيانوس
اين عزاداري است و در اخبار
لاي تقويم زرد درويش
اشك هايي نشسته بر هر برگ
شيشه ها دل شكسته و بيمار
ميخ هاي خميده ديوار
لحظه ها مبهم اند ، بيمارند
قرص هايش هميشه در خوابند
بر سرش يا كه برف باريده
تا به حالا اگر نخنديده
جاي گرماي بودنت خالي
روي گل هاي پرپر قالي
و تو سربند سرخ مي بندي
مثل هر دفعه باز مي خندي
از تو نامي به گردنش آويخت
مثل هر سال پشت پايت ريخت
رو به آفاق جبهه آرودي
جبهه برگشت ، بر نمي گردي ؟
زير آواز تلخ خمپاره
پيكر دجله را به يكباره
و نهنگان هميشه پر دردند
مي نويسند خود كشي كردند
روزها كبود نشمرده
برگ سبزي به خاطرات مرده
منبع: كتاب "امواج ارغواني "
به كوشش : سيد ضياء الدين شفيعي
برگزيده آثار هفدهمين كنگره ي شعر دفاع مقدس
ناشر: بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس
