ماسك – ستاره – پرستو
سوسنبر يا بابونه چه فرق مي كند
دست تصادف
واقعيت را در گيج گاه زمين شعله مي كشد
و دستمال سفيد زني
شب تا صبح
سرفه هاي دو پنجره ي گود گرفته را در خود مچاله مي كند
هابيل ها در خيابان راه مي رودند
شكنجه مي شوند
و وقتي دام درصف هاي نان و نفت عقب افتاد
كسي
با خوشه هاي سمي شش هايشان عكس يادگاري نمي گيرد
هابيل ها در خيابان پير مي شوند
چروك مي خورند
و نام هايي آشنا در سر كوچه هاي بن بست
از رنگ و رو مي افتد
سوسنبر يا بابونه
هيچ فرق نمي كند
قابيلها استخوان مي تركانند
وماسك هاي سبز حباب هاي اكسيژن را
در سلول هاي تب كرده تزريق مي كند
مثل خيابان هاي دم عيد
كه آدم هاي بلاتكليف را در مغاره هاي رنگي مي پراكند
هابيلها از قطاري كه مي رود
پياده مي شوند
و دستمال صورتي زن ها
كه خس خس هاي ناهمگوني را شبانه درخود مي گريست
از كوچه هاي تاريك
در هوا پروانه هاي خون مي شوند
سوسنبر يا بابونه
چه فرق مي كند
سنگ روي سنگ بند نمي شود
و گلهاي خردل گلوگاه پنجره هاي بسته را
وحشيانه مي مكد
عقربه هاي كبود رنگ باز مي كنند
صبح مي شود
و هابيل ها در خيابان تشييع مي شوند
سوسنبر يا ....
اين بار
تنها
تاجي از گلايول
منبع: كتاب "امواج ارغواني "
به كوشش : سيد ضياء الدين شفيعي
برگزيده آثار هفدهمين كنگره ي شعر دفاع مقدس
ناشر: بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس