شعر پيروزي
روزي كه راه آسمان را باز كردند
گلبانگ هجرت را طنين انداز كردند
مرغان بي پرواي جان با همّت خون
تا مُنتهاي عاشقي پرواز كردند
گل هاي زينت بخش دين در خون غنودند
درهاي بُستان شهادت را گشودند
آن سبز سرداران قوم سربداران
شعر ظفر را با رديف خون سرودند
شب زنده داران هيبت شب را شكستند
بهد علايق را زپاي جان گسستند
در راه حفظ و اعتلاي مكتب عشق
با قدسيان روي سر پر خون نشستند
در چشمه سار خون وضو كردند ياران
بر قبله گاه عشق، رو كردند ياران
تير نماز آخرين خويشتن را
در كاسه ي چشم عدو كردند ياران
كالاي جان را بي بها تقديم كردند
پيوند خود را با خدا تحكيم كردند
بر صفحه ي تاريخ خون، شيران ايران
جغرافياي عشق را ترسيم كردند
آن جا كه دادف از آتش بيداد، مي سوخت
شمع عدالت درمسير باد مي سوخت
صبر و قرار بي قراران سبكبال
چون شعله اي در دامن فرياد مي سوخت
وقتي به تير خصم جسمي پاره مي شد
يا سنگري تخريب با خمپاره مي شد
آن لحظه خاك جبهه بوي عشق مي داد
گويي كه درد، از دردمندي چاره مي شد
آن جا سراي دل، هواي ديگري داشت
آهنتگ جان دادن نواي ديگري داشت
نجواي جانسوز كميل شب نشينان
در نيمه هاي شب صفاي ديگري داشت
دلدادگان درخون خراميدند و رفتند
سرچشمه ي انوار را ديدند و رفتند
آن نَفس هاي مُطمَئِنه ، ارجعي را
با شعر پيروزي ، سراييدند و رفتند
منبع: كتاب "امواج ارغواني "
به كوشش : سيد ضياء الدين شفيعي
برگزيده آثار هفدهمين كنگره ي شعر دفاع مقدس
ناشر: بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس