مادر شهيد
هر روز با صداي قدم هايت
صبح از رواق خانه پديدار است
مادر نماز نافله اش را هم
قبل از طلوع خوانده و بيدار است
هر روزكار مادرمان اين است
آبي ميان كوچه و جارويي
انگار مادر از تو خبر دارد
هر صبح مثل اينكه تو با اويي
مادر اطاق خواب تو را هر روز
آذين به شمع و آينه مي بندد
مي گويد اين اطاق عروس توست
اين هم گلاب و سفره و...مي خندد
باور نمي كند كه شهيدي تو
او فكر مي كند كه تو مي آيي
اي كاش استخوان تو بر مي گشت
تابوتي از تو محض تماشايي
منبع: كتاب "امواج ارغواني "
به كوشش : سيد ضياء الدين شفيعي
برگزيده آثار هفدهمين كنگره ي شعر دفاع مقدس
ناشر: بنياد حفظ آثار و ارزش هاي دفاع مقدس