0

ظهور زندگی تازه

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

ظهور زندگی تازه

ظهور زندگی تازه

امام زمان

امام موسی بن جعفر(علیه السلام) دربارة سخن خداوند «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» فرمودند: «مراد این نیست كه خداوند زمین را به وسیلة باران زنده می‏كند؛ بلكه مردانی را برمی‏انگیزد كه عدالت را احیا می‌كنند، زمین با احیای عدالت زنده می‏شود. اقامة عدل در زمین از چهل روز باران نافع‌تر است».

«اعْلَمُوا أَنَّ الله یُحْییِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنَّا لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛(1)

بدانید که خداوند زمین را پس از مرگش زنده می کند. ما این آیات را برای شما آشکار می کنیم تا اندیشه کنید

این آیه با خطاب «اعْلَمُوا» هشداری عمومی همراه با این بشارت است که خداوند با نزول برکات خویش زمین‌های مرده و بی آب و علف را با حیات تازه‌ای سرسبزی و رونق جدیدی می‌بخشد. چنین مرگ و حیاتی را در هر زمستان و بهاری می‌توان مشاهده کرد. همان‌گونه در آیات دیگری نیز می توان آن را مشاهده کرد، مانند:

«وَ اللهِ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ؛(2)

و خدا از آسمان آبی نازل كرد كه با آن زمین را پس از مردنش زنده نمود، در آن نشانه‏ای برای گروهی است كه می‏شنوند

این آیه و امثال آن در حقیقت زیرمجموعه صفت محیی بودن خداوند است که نسبت به همه چیز ظهور می‌یابد. همان‌گونه که خود می‌فرماید:

«فَانْظُرْ إِلی‏ آثارِ رَحْمَتِ اللهِ كَیْفَ یُحْییِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذلِكَ لَمُحْیِ الْمَوْتی‏ ...؛(3)

پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمین را پس از مرگش زنده می‏كند. به یقین چنین خدایی زنده كننده مردگان است ...»

«مُحیی» بودن خداوند زمانی به طور کامل ظهور می‌یابد که حیات او ذاتی باشد. «اللهٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ»(4) زیرا تا موجودی زنده نباشد نمی‌تواند به دیگری حیاتی ببخشد. از سوی دیگر این حیات باید کامل و واقعی باشد؛ به گونه‌ای که افولی در او راه نیابد و جاودانه باشد تا همیشه و همه جا، اثرش آشکار گردد.

«وَ تَوَكَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذی لا یَمُوتُ؛(5) و بر آن زنده كه نمی‏میرد، توكّل كن

 

جلوه‌هایی دیگر از «محیی» بودن خداوند در قرآن

حیات‌بخشی خداوند منحصر به گیاهان و درختان نیست؛ بلکه او به همه مردگانِ عالمِ هستی بر اساس مقدار ظرفیّت وجودیشان روح و حیات عطا می‌کند. این حیات ممکن است حیات مادّی باشد،  ممکن است حیات معنوی باشد. در اینجا به نمونه‌هایی از این  حیات‌های مادّی و معنوی می‌پردازیم.

ما دوازده مهدی داریم. اوّل آنها امیرالمۆمنین، علیّ بن ابی‌طالب(علیه السلام) و آخر آنها، نُهمین فرزند من است. او امامی است كه قیام به حق می‏نماید، خداوند زمین را پس از آنكه مُرده باشد، به وسیله او زنده می‌كند و هم به وسیله او دین حق را بر همه ادیان غالب می‌گرداند، هر چند مشركان نخواهند ...

1. انسان‌ها را خلق کرده، آنگاه پس از مرگ دوباره زنده می‌کند.

«كَیْفَ تَكْفُرُونَ بِالله وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْیاكُمْ ثُمَّ یُمیتُكُمْ ثُمَّ یُحْییكُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُون؛(6)

چگونه به خداوند كفر می‏ورزید؛ درحالی كه شما مردگانی بودید كه خداوند شما را زنده كرد، سپس شما را می‏میراند، سپس شما را زنده می‏كند، آنگاه به سوی او باز می‏گردید

در جای دیگر می‌فرماید:

«...وَ هُوَ الَّذی أَحْیاكُمْ ثُمَّ یُمیتُكُمْ ثُمَّ یُحْییكُمْ ...؛(7)

... و او کسی است که شما را زنده می‌کند، سپس شما را می‌میراند، سپس شما را زنده می کند...»

جای دیگر نیز می فرماید:

«قُلِ اللهِ یُحْییكُمْ ثُمَّ یُمیتُكُمْ ثُمَّ یَجْمَعُكُمْ إِلی‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فیهِ ...؛(8)

بگو: خداست كه شما را زنده می‏كند، سپس می‏میراند، آنگاه به روز رستاخیز كه تردیدی در آن نیست، گرد می‏آورد...»

یکی از درس‌هایی که می‌توان از بهار گرفت، یادآوری قیامت و زنده شدن مردگان است. خداوند در این‌باره می‌فرماید:...

«أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ؛(9)

و با آن [آب‏] سرزمین مرده را زنده كردیم. خروج [از قبرها] نیز چنین است

2. اجرای احکام الهی حیات‌بخش است:

«وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛(10)

و ای خردمندان، برای شما در قصاص، زندگانی است، باشد كه به تقوا گرایید

عدل

اجرای کامل عدالت، امنیّت و آرامشی را در جامعه ایجاد می‌کند که انسان‌ها بتوانند عطر حیات را با تمام وجود استشمام کنند. بازگشت این سخن به همان تعبیری است که در بحث روایی بیان می‌کنیم که اقامه عدل در زمین از چهل روز باران نافع‌تر است.

3. دل‌های مۆمنان با پیوند به خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) حیات تازه‌ای می‌یابد.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُواللهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما یُحْییكُمْ...؛(11)

ای مۆمنان! هنگامی كه خدا و پیامبر شما را به چیزی كه حیات می‏بخشد بخوانند، اجابت كنید ...»

در جای دیگر نتیجه این حیات را بیان می‌كند که:

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُۆْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا یَعْمَلُونَ؛(12)

هر كس - از مرد یا زن - كار شایسته كند و مۆمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاكیزه‏ای، حیات می‌بخشیم و مسلّماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‏دهند، پاداش خواهیم داد

4. انسان جاهل به وسیله علم و حکمت حیات دوباره‌ای پیدا می‌کند.

«كَما أَرْسَلْنا فیكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ یَتْلُوا عَلَیْكُمْ آیاتِنا وَ یُزَكِّیكُمْ وَ یُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ یُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ؛(13)

همان‌طور كه رسولی در میانه شما فرستادم تا آیات ما را بر شما بخواند و تزكیه‏تان كند و كتاب و حكمتتان بیاموزد و به شما یاد دهد آنچه را كه هرگز خودتان نمی‏دانستید

محیطی که جهل و جهالت بر آن حاکم باشد، زندگی آنها با یک انسان مرده تفاوتی ندارد؛ امّا علم و حکمت از آثار همان حیاتی است که انسان را به رشد و کمال می‌رساند . از این رو قرآن كریم از حکمت به عنوان خیر کثیر یاد کرده است.

«یُۆْتِی الْحِكْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُۆْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً كَثیراً وَ ما یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ؛(14)

حكمت را به هر كس كه بخواهد، می‏بخشد و هر كه را حكمت داده شود؛ یقیناً خیر بسیاری داده شده است و جز خردمندان پند نگیرند

5. به کافران نور ایمان می‌بخشد:

«أَوَمَنْ كانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی‏ بِهِ فِی النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُیِّنَ لِلْكافِرینَ ما كانُوا یَعْمَلُونَ؛(15)

آیا كسی كه مرده بود و زنده‏اش كردیم و برایش نوری پدید آوردیم كه با آن در میان مردم راه برود، مانند كسی است كه گویا در تاریكی‏هاست و از آن بیرون آمدنی نیست؟ بدین‏سان برای كافران اعمالی كه انجام می‏دادند، جلوه یافته است

قساوت

6. خداوند به قلب‌هایی که بر اثر گناه قساوت یافته، با توبه و خشوع حیات تازه‌ای می‌بخشد. همچنان که قبل از همین آیه مورد بحث می‌فرماید:

«أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِللهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَكُونُوا كَالَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ؛(16)

آیا برای كسانی كه ایمان آورده‏اند، وقت آن نرسیده است كه دل‏هایشان به یاد خدا و آن حقیقتی كه نازل شده، نرم و خاشع گردد و مانند كسانی نباشند كه در گذشته كتابشان داده شد، پس زمان بر آنها طولانی شد و دل‏هایشان را قساوت گرفت و بسیاری از آنها فاسق بودند

پس از این آیه، آیه مورد بحث ماست که می‌تواند گویای این باشد که انسان با خشوع در برابر خداوند حیات دوباره‌ای پیدا می‌کند.

7. جامعه‌ای که در اثر ظلم، آثار حیات از او رخت بر بسته و در تاریکی غوطه‌ور است، با گسترش عدل به روشنی و حیات واقعی دست می‌یابد. رسیدن به چنین زمانی از وعده‌های خداوند در قرآن است و در مقاله‌های قبل به تفسیر آن پرداخته‌ایم. اینک روایاتی که در ذیل این آیه آمده است، بیان می‌شود:

روایت اوّل: سلام بن مستنیر از امام باقر(علیه السلام) درباره آیه «اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» سۆال كرد، ایشان فرمودند:

«منظور از مُردن زمین، كفر اهل آن است و كافر مرده است. خداوند به وسیله قائم زمین را زنده می‏كند، در آن عدالت برپا می‏كند. سپس زمین زنده می‏شود، اهل زمین نیز پس از مرگشان زنده می‌شوند.»(17)

روایت دوم: از امام حسین(علیه السلام) روایت شده كه فرمودند:

«ما دوازده مهدی داریم. اوّل آنها امیرالمۆمنین، علیّ بن ابی‌طالب(علیه السلام) و آخر آنها، نُهمین فرزند من است. او امامی است كه قیام به حق می‏نماید، خداوند زمین را پس از آنكه مُرده باشد، به وسیله او زنده می‌كند و هم به وسیله او دین حق را بر همه ادیان غالب می‌گرداند، هر چند مشركان نخواهند ...»(18)

می‏توان مرگ زمین را دوران ستم‌زدگی و جهل و كفر و نفاق بشر در سطح بین المللی دانست و هنگامه پر بركت ظهور و قیام نورانی آخرین امام معصوم(علیه السلام) را حیات معنوی و بهار حقیقی زمین نامید كه با آمدنش همه ستم‏ها و ظلمت‏ها از صفحه روزگار برچیده می‏شود و نَفَس مسیحایی او جهان خفته در كفر و شرك را بیدار و زمینِ لبریز از بیداد را از عدل و داد، سرشار می‏سازد

روایت سوم: محمّد حلبی از امام صادق(علیه السلام) درباره قول خداوند «اعْلَمُوا أَنَّ الله یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها؛ و بدانید كه خدا زمین را، زنده پس از مرگش می‌كند.» پرسید: فرمودند: «یعنی عدل پس از جور.»(19)

روایت چهارم:  امام موسی بن جعفر(علیه السلام) درباره سخن خداوند «یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» فرمودند: «مراد این نیست كه خداوند زمین را به وسیله باران زنده می‏كند؛ بلكه مردانی را برمی‏انگیزد كه عدالت را احیا می‌كنند، زمین با احیای عدالت زنده می‏شود. اقامه عدل در زمین از چهل روز باران نافع‌تر است».(20)

این روایات زندگی و بهار دیگری را ترسیم می‏كنند که به دست آخرین حجّت الهی تحقّق می‌یابد و به دست او زمینی که با ستم، خاک مرگ بر او ریخته‌اند، با حاکمیّت عدل و داد، حیات تازه‌ای در کالبد جامعه ایجاد می‌کند. به تعبیر آیت الله جوادی آملی:

می‏توان مرگ زمین را دوران ستم‌زدگی و جهل و كفر و نفاق بشر در سطح بین المللی دانست و هنگامه پر بركت ظهور و قیام نورانی آخرین امام معصوم(علیه السلام) را حیات معنوی و بهار حقیقی زمین نامید كه با آمدنش همه ستم‏ها و ظلمت‏ها از صفحه روزگار برچیده می‏شود و نَفَس مسیحایی او جهان خفته در كفر و شرك را بیدار و زمینِ لبریز از بیداد را از عدل و داد، سرشار می‏سازد.(21)

بنابراین، همان طور که آب زمینه‌ساز خلقت موجودات زنده می‌باشد «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَیْ‏ءٍ حَیٍّ؛(22) و هر چیز زنده‏ای را از آب پدید آوردیم، آیا [باز هم] ایمان نمی‏آورند.» حجّت‌های الهی در زمین نیز مظهر آب روانی هستند که حیات معنوی را برای جامعه به ارمغان می‌آورند. این حیات معنوی این‌گونه ظاهر می شود که:

با دم مسیحایی پیشوایان دینی، معنویت در سایه توحید و خداپرستی جایگزین شرک و گناه می‌شود.

با تعلیم کتاب و حکمت جهل و خرافات از جامعه زدوده می‌شود.

و بالأخره در سایه تلاش و مجاهدت‌هایی که در سایه رهبری حجّت‌های الهی در زمین صورت می‌گیرد، جهان پر از ستم از بین می‌رود و عدالت فراگیر می‌شود.

به امید آن روز ...

 

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره حدید (57)، آیه 17.

2. سوره نحل (16)، آیه 65.

3. سوره روم (30)، آیه 50.

4. سوره بقره (2)، آیه 255.

5. سوره فرقان (25)، آیه 58.

6. سوره بقره (2)، آیه 28.

7. سوره حج (22)، آیه 66.

8. سوره جاثیه (45)، آیه 26.

9. سوره ق (50)، آیه 11.

10. سوره بقره (2)، آیه 179.

11. سوره انفال (8)، آیه 24.

12. سوره نحل (16)، آیه 97.

13. سوره بقره (2)، آیه 151.

14. همان، آیه 269.

15. سوره انعام (6)، آیه 122.

16. سوره حدید (57)، آیه 16.

17. مجلسی، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج ‏24، ص 325.

18. همان، ج ‏51، ص 133.

19. همان، ج ‏72، ص 353.

20. وسائل ‏الشّیعه، ج، 28 ص، 12.

21. حیات حقیقی انسان در قرآن، ص 132.

22. سوره الأنبیاء (21)، آیه 30.

 

پنج شنبه 20 آذر 1393  9:03 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها