0

معرفی اردبیل

 
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

مشاهیر

جعفر ابراهیمی 
 وي در سال 1330 در روستاي حور اردبيل چشم به جهان گشود و تا ده سالگي در همان جا به سر برد سپس به تهران سفر كرد و در همان جا ساكن شد و تحصيلات خود را تا مقطع ديپلم در رشته رياضي ادامه داد. او مدت ده سال نويسنده برنامه‌هاي راديويي بوده و مسئوليتهاي مختلفي را نيز برعهده داشته است. از جمله: مسئول شوراي شعر كانون پرورش فكري (از سال 1360 تا هنگام بازنشستگي در سال 1380)، سردبير جنگ ادبي آيش، شش دوره دبير جشنواره مطبوعات، دو دوره دبير جشنواره كتاب كانون پرورش فكري و چند دوره داوري كتاب سال و با موسسة كيهان، صدا و سيما، حوزه‌ هنري و انتشارات اميركبير نيز همكاري دارد و حدود 100 كتاب براي گروه‌هاي سني مختلف به رشتة تحرير درآورده است. محمدرضا بایرامی : وی در سال 1344در اردبیل متولد شد.او مدیر دفتر ادبیات کودک و نوجوان می باشد. سابقه فعالیتهای فرهنگی او شامل : داستان نویس و برنده جوایز متعددی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، حوزه هنری ، جشنواره ادب و پایداری ، جشنواره روستا، بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس ،كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان ، سمینار بررسی رمان ایران و جهان ، انجمن نویسندگان كودك و نوجوان و كتاب سال مسجد جوادالائمه ، برنده جایزه جهانی كبرای آبی و خرس طلایی از كشور سوئیس و ... است.


ابن بزار اردبيلي 
 مؤلف كتاب معروف صفوه الصفا است كه به قول دانشمندان معاصر ، يگانه مرجع مورخان در باب شيخ صفي الدين و پدران اوست نام او درويش توكلي و پدرش اسماعيل بن محمد اردبيلي است. در قرن هشتم هجري مي زيسته و از مريدان شيخ صدرالدين موسي فرزند و جانشين شيخ صفي الدين بوده است. كتاب خود را به تشويق مرشد به نام اسس المواهب السنيه في مناقب الصفويه است. تاريخ تحرير اين كتاب 759 ه.ق يعني 24 سال بعد از فوت شيخ صفي الدين بوده است. كتاب ديگري به نام مكشف القلوب نيز بدو نسبت داده شده است.ابوالفرج ابن عبدالرحمن اردبيلي :درقرن ششم هجري مي زيسته وحوالي سال 550 درگذشته است گويا درطب بويژه خواص گياهان اطلاعات وسيعي داشته و ابوحامد اندلسي در سفر خود به اردبيل كه از كوه سبلان نيز ديدن كرده ، با وي ملاقات نموده است. نوشته اند كه در اين ديدار نوع گياهان سبلان نيز موضوع گفتگو بين آنها قرار گرفته است.حاج ميرزا ابوالفضل فضلي : از علماي معروف نيمه اول قرن چهاردهم است در اردبيل به دنيا آمده و پس از تحصيلات مقدمات به نجف اشرف رفته است سالها در آنجا درس خوانده و از برجسته ترين شاگردان مرحوم آخوند ملا كاظم خراساني شده است. او در نجف معروفيت خاصي داشت و رساله عمليه نوشت و مقلدان زيادي درآنجا و خطه اردبيل پيدا كرد. فضلي در سال 1342 خورشيدي بجوار رحمت حق شتافت و بعدها جنازه اش به نجف اشرف منتقل گرديد و در سومين حجره دست چپ از در ورودي بزرگ صحن مطهر حضرت علي بخاك سپرده شد.شيخ ابوسعيد اردبيلي : از عرفاي قرن سوم هجري و از مريدان جنيد بغدادي است. عارف والامقامي بوده و شيخ صفي الدين در اوان جواني در مزار او عبادت مي كرد قبر او هم اكنون در اردبيل و در اول كوچه معصوم شاه باقي و به پير معروف است حمامي هم كه از قديم الايام در مجاورت اين مكان دايراست به اسم حمام پير بوده است.الهي اردبيلي :وي درسال 870 هجري در اردبيل ديده به جهان گشود پس از تحصيل مقدمات ، بامساعدت سلطان حيدرصفوي به شيراز و خراسان سفر كرد مدتي نيز در هرات به نديمي امير علي شيرنوائي و شاهزاده غريب ميرزا ولد سلطان ميرزا گذراند و پس از درگذشت اين شاهزاده به آذربايجان مراجعت كرد او پس از بازگشت به اردبيل در حظيره شيخ صفي الدين قدس سره بتدريس وتعليم علوم مختلف پرداخت و سرانجام در سال 940 هجري ، كه بيش از هفتاد سال داشت در اين شهر بدرود ودر آنجا دفن گرديد. الهي دانشمند والامقامي بوده كه بيش از سي جلد كتاب و رسائل و تعليقات و حواشي بزبانهاي فارسي وعربي و تركي نوشته و اول كسي در تاريخ ايران است كه درمذهب تشيع بزبان فارسي كتاب شرعيات برشته تحرير درآورده است.مولانا مقدس اردبيلي :ملا احمد بن محمد معروف به مقدس اردبيلي از اعاظم علماي اسلام در مذهب تشيع است. اودر قرن دهم هجري زندگي مي كرد و در ورع و تقوي و فقه و كلام وحيد عهد خود بشمار مي آمد . مولانا مقدس تاليفات زيادي ازجمله اثبات الوجود و مناسك الحج و آيات الاحكام دارد كه به زبده البيان موسوم است در باب زهد و تقوي و معنويت وي سخنان زيادي گفته اند. او از اهالي قريه نيار ، دو كيلومتري شرق اردبيل است. مقدس شاگردان بزرگي تربيت نمود كه بعدها درحوزه علميه جانشين وي گشتند . بعدازفوت مقدس رياست حوزه علميه نجف به ملا عبدالله شوشتري استاد شيخ بهاء الدين تفويض گرديد . مقدس در سال 993 هجري ، بدرود زندگي گفت . جنازه او را در نجف اشرف در جوار تربت مقدس حضرت علي بن ابيطالب در حجره اي كه در ايوان مطهر واقع است ، بخاك سپردند . بيضاي اردبيلي : مرحوم ميرزا صادق متخلص به بيضا از شعراي معاصر اردبيل است اوشغل تجارت داشته و در عين حال طبع شعر قوي و مطالعات زيادي داشته است اشعارش غالبا به زبان تركي و در مدايح و مراثي اولياي دين وخاندان امامت شيعيان است درگفته هايش ذوق عرفاني به چشم مي خورد مجموعه اشعار وي تدوين نگرديده و به گفته يكي از نوادگانش خود بيضا در ايام بيماري مشرف به موتش سروده هايش را كه با مركب نوشته بوده است در ظرف آبي ريخته و شسته است با اينحال جسته گريخته از اشعار او در يادداشتهاي ديگران باقي مانده است.


تزريقي اردبيلي 
 تزريق صنعتي از صنايع بديع شعر به حساب ميآيد اين امر درزمان صفويه پيدا شده ورايج گرديده است و به قراري كه نوشته اند تزريقي اردبيلي پيشواي اين سبك بوده است تزريقي از اردبيل برخاسته وبعدها به "شماخي"در آذربايجان كنوني شوروي رفته ودر آنجا زندگي مي كرده وشغل دلالي داشته است اوشعرهاي بي مزه مي گفته است كه از گفته هاي وي يك بيت در"تحفه سام ميرزا"و 24 بيت در "خلاصه الاشعار تقي كاشاني" نقل شده است بعد از تزريقي كسان ديگري نيز در اين سبك شعر گفته اند وسام ميرزا در نوشته هاي خو د"سيماي مشهدي " را از آن جمله ذكر كرده است . ثاني صفوي : مؤلف كتاب "سخنوران آذربايجان " آن عده ازسلاطين و شاهزادگان و بزرگان صفوي را ،كه ذوق ادبي داشته و اشعاري سروده اند ، در عداد ادباي اردبيل نوشته است وشاه عباس دوم از جمله آنها مي باشد او پسر شاه صفي است و شهرت ادبيش "ثاني" بوده است. او به سال 1042 هجري در قزوين تولد يافته و بعد از سي وشش بهار در خسروآباد مغان در گذشته و در جوار حضرت معصومه در قم دفن شده است اودر زمان سلطنتش به عمران وآبادي توجه خاصي داشته و در بقعه شيخ صفي الدين هم بناهائي كرده است كه تالار بزرگ چيني خانه از جمله آنهاست. ثاني علاوه بر طبع شعر در امر حساب و محاسبات نيز ورود كامل داشته و در حاشيه احكام و ارقامي كه براي ملاحظه يا تصويب وي داده مي شده نظريات و ايرادات دقيقي مي نوشته است.


سيد حسين اردبيلي  
 در سال 1297 قمري در قريه گازر از قراء دامنه سبلان به دنيا آمد تحصيلات اوليه خود را در اردبيل گذرانيد و در محضر اساتيد بزرگ منجمله آخوند "ميرزا محمد علي ميرآخوراوغلي" كسب دانش نمود آنگاه از طريق قفقاز عازم مشهد شد او در مشهد به مراحل عالي ادب ومعارف اسلامي دست يافت و درضمن با توجه به وضع سياسي روز در نشر افكار آزاديخواهي كوشش نمود ابتدا با نشر شبنامه در اين راه قدم برداشت و مدتي بعد روزنامه خراسان را پي ريزي كرده از سال 1327 قمري به انتشار آن اقدام نمود اين روزنامه جوانان مستعد و پرشور خراسان مثل شادروان محمد تقي ملك الشعراي بهار را به دورخود جمع كرد. خراسانيها در دوره دوم مجلس شوراي ملي سيد حسن را به نمايندگي خود درآن مجلس انتخاب كردند اقامت او در تهران و حشر و نشرش با رجال و آزاديخواهان وي را در رديف مهره هاي مهم سياسي كشور قرار داد و بالاخره وي در بيستم رمضان 1336 دار فاني را وداع گفت.


شيخ حبيب ارديموسي 
 از فقهاي بزرگ نيمه اول قرن چهاردهم هجري است از قريه ايرديموسي ، درجوار قريه سرعين برخاسته و بر اثر تلاش وپشتكار ، از بزرگان فضلاء حوزه علميه نجف گشته است در حوزه درسي آخوند خراساني از برگزيده ترين دانشجويان به شمار مي آمده و مراتب فضل وكمالات وي مورد مدح وستايش معاصرينش بوده است خود رساله عمليه داشته و مقلدين زيادي در عراق پيداكرده است تا آخر عمرش درنجف مانده و در آنجا درگذشته است تاريخ ولادت و وفاتش معلوم نيست ولي دوره شهرت و معروفيتش در ثلث دوم قرن چهاردهم هجري بوده است. به زعم برخي از علما كتاب معروف "حاشيه بر مكاسب شيخ انصاري" كه منتسب به مرحوم آسيد كاظم طباطبا ئي است تاليف شادروان آشيخ حبيب مي باشد و او اين كتاب را با مرحوم طباطبائي تاليف كرده است ولي بعداً كتاب به نام خود طباطبائي معروف گشته است.

 

جمال الدين يوسف بن ابراهيم اردبيلي
جمال الدين يوسف بن امام عزالدين ابراهيم اردبيلي هم از دانشمندان اين ولايت است كه در مذهب شافعي از فضلاي والامقام به شمار مي آيد. اودرقرن هشتم هجري زندگي مي نمود وكتاب معروفي به نام "الانوارلاعمال الابرار" درفقه شافعي تصنيف كرده كه مورد علاقه علماي بعد از وي بوده است دانشمندان بزرگ بر اين كتاب تعليقات زيادي نوشته اند و نوشته جلال الدين دواني ،كه از فضلاي معروف اسلامي است معروفتر از تعليقات ديگر مي باشد جمال الدين در سال 799 هجري دعوت حق را لبيك گفته وكتاب الانوار او در سنوات اخير به چاپ رسيده است .


حکيم الهي اردبيلي 
 عبد المناف بن صفر علي حكيم الهي از دانشمندان بزرگ اردبيل است گرچه اوخود را با عنوان "ملا" معرفي مي كند ولي در كسوت ملائي كه در عصر ما عبا و عمامه مظهر آن است ، نبوده و مثل تجار و اعيان شهر لباس مي پوشيده است در علوم قديمه ، به ويژه حكمت اطلاعات وسيعي داشته و در مباحث مختلف تصنيفهائي ازخود به جاي گذاشته است كه برخي از آنها مثل "مقامات ابن صفار حكيم الهي اردبيلي" و"كشف المعارف" بچاپ رسيده است مقامات ابن صفار به طرز مثنوي است و در سال 1323 هجري قمري در چاپخانه احمدي اردبيل به چاپ رسيده ولي كتاب "كشف المعارف" در ماه صفر 1324 هجري قمري چاپ شده است.حاج ميرصالح مجتهد اردبيلي : حاج ميرصالح بن عبدالرحيم موسوي اردبيلي ازقريه كلخوران برخاسته و در نجف اشرف تحصيلات علمي خود را درمحضر آسيدحسين كوه كمري به پايان رسانيده است او از كياست و فراست فراوان بهره مند بوده و بزعم بعضي از ارباب نظر استعداد آن را داشته است كه بزعامت عالم تشيع برسد ولي به قصد اقامت درموطنش نجف را ترك و با تدريس و افاضه در حوزه علميه اردبيل شهرت وسيعي به دست آورده است از آثار و تقريرات استاد در دو جلد و نيز حاشيه بر رسائل شيخ مرتضي انصاري است. وي در چهاردهم صفر سال 1319 قمري در اردبيل بدرود زندگي گفته و دركنارمسجدي كه به نام او معروف است دفن گشته است فرزندان حاج ميرصالح به نام خانوادگي انواري شناخته مي شوند. صدرالدين موسي : فرزند ارشد شيخ صفي الدين و جانشين وي در ارشاد خلايق بوده است درسال 704 هجري ،كه چهار سال از رحلت جدش "شيخ زاهد گيلاني" مي گذشت در روز عيد فطر پا به عرصه هستي گذاشت و31 سال درخدمت پدر بزيست و 59 سال بعد از وي نيز صاحب خرقه و سجاده وي گرديد به سال 794 دراردبيل درگذشت و دركنار قبر پدرش به خاك سپرده شد اولين بناي بقعه اصلي شيخ صفي الدين كه گنبد الله الله است به دستور وي ساخته شد زاهدي عالم و عابدي فاضل بود علوم ديني و تفسير قرآن تدريس مي كرد او سالك مجاهد بود و مكاشفت داشت صفات ظاهري اوحكايت ازسيرت روحاني وي مي كرد مردي داراي فراست وصاحب كرامت بود و در امر شريعت و طريقت استقامت مي نمود و از بس كه علو همت و جوانمردي داشت و اطعام فقراء و مساكين مي كرد به خليل عجم لقب يافته بود.محمد بن حمزه ننه کراني : از دانشمندان متاخر است كه از قريه ننه كران سه فرسخي شمال غربي اردبيل برخاسته و در نجف اشرف از محضر درس مرحومين ممقاني و شربياني استفاده كرده است صاحب الذريعه نوشته است كه سيد مير محمد بن حمزه الموسوي ننه کراني كتابي دارد كه از سه مجموعه تشكيل يافته است مجموعه اول در 378 صفحه درسه موضوع : دربعضي نوادر و قصص و حكايات عبرت آميز ، در توحيد و امامت ، در فضائل اهل بيت وتاريخ آنها. مجموعه دوم: درنصايح ومواعظ وفضائل. مجموعه سوم در انساب بعضي سادات كه نسبت به مجموعه اول كوچكتر و در يك صفحه است وي در سال 1364 قمري درگذشته است. صدرالممالک اردبيلي : ميرزا نصرالله صدرالممالك متخلص به نصرت اردبيلي از دانشمندان قرن 13 هجري است از فصاحت و طلاقت لسان بهره كافي داشت و در زمره عرفاي عهد خود به شمار مي آمد صحبت اغلب علماي عصر و رهروان طريقت را دريافته و در تصوف از حسن عليشاه تلقين و ارشاد كسب كرده است تحصيلات خود را در اردبيل گذرانيده و مدتي نيز در اصفهان به تكميل آن پرداخته است صدرالممالك اشعار خوبي مي سروده ونصرت تخلص مي نموده است ديواني به همين نام دارد.


خطايي 
 تخلص شعري شاه اسماعيل است او در عين حال كه اهل جنگ و مبارزه بود درشعر و شاعري نيز استعداد قابل توجهي داشت و از شعراي قرن دهم هجري به شمار مي آمد اودر 25 ماه رجب 892 هجري قمري از عالمشاه دختر اوزون حسن آق قويونلو در اردبيل به دنيا آمد و سالهاي اول عمر را ، پس از شهادت پدرش در شيروان ، به اسارت در قلعه استخر فارس گذرانيد درسال 905 هجري هنگاميكه سيزده سال داشت به اردبيل آمد و ازآنجا با هفت هزار نفر از مريدان به قصد خونخواهي پدرش به شيروان حمله نمود و فرخ يسار را در محلي به نام جاني شكست داد و به سوي نخجوان پيش راند و الوند ميرزا را مغلوب ساخته عازم تبريز گرديد او به سال 906 هجري اعلام سلطنت كرد و به نام شاه اسماعيل بر تخت نشست و تا سال 930 كه بدرود زندگي گفت دائما درحال جنگ و ارد وكشي گذرانيد با اينحال هرگاه كه فرصتي يافت اشعاري سرود و ديواني كه معروف به ديوان خطائي است از خود به جاي گذاشت مصنفات ديگري به نام "مناقب الاسرار" و"بهجت الاحرار" نيز بدو منسوب است .


آقا سيد احمد مرتضوي 
 پدرش آقا سيد مرتضي از سادات خلخال بود احمد بسال 1280 در نجف بدنيا آمد در اوان جواني به همراه پدر به خلخال رفت وآنگاه كه پدرش اردبيل را جهت سكونت خويش برگزيد او نيز در معيت وي بدين شهر آمد و به ادامه تحصيل پرداخت در 28 سالگي در حاليكه بهره كافي از علوم عقلي و نقلي داشت به نجف اشرف رفت و ساليان دراز از محضر اساتيد بهره جست او با نيل به درجات عالي علمي زمان ، و اجتهاد در مسائل فقهي به اردبيل بازگشت و مرجع خاص وعام گرديد او در مسجدي كه بنام او اكنون هم در اردبيل باقي است تبليغ اسلام و تبين احكام نمود و مجالس وعظ او بمنزله كلاس درسي براي همه طبقات بشمار مي آمد.


شيخ صفي الدين اردبيلي 
 ابوالفتح اسحق بن امين الدين جبرئيل درسال 650 هجري دركلخوران ،كه قريه اي است درسه كيلومتري شمال اردبيل ديده به جهان گشود پدرش از ثروتمندان وكريمان بود و مشرب عرفاني داشت صفي الدين تنها شش سال از نعمت وجود پدر بهره مند بود و اين دوره ، با همه كوتاهي ، درتكوين شخصيت وي اثر بسيارنمود زيرا به عقيده علماي تربيت سنين از سه تا شش سالگي بهترين دوره فراگيري انسان مي باشد وي صرفنظر از جنبه عرفاني ، وي از دانشمندان بزرگ به شمار مي آمد و قرآن تفسير مي كرد و در علم قرآن اطلاعات وسيعي داشت درعين حال اديب وسخنور بود و به زبان آذري و فارسي شعر مي سرود. هر كس كه جوي مهر علي دردل اوست هر چند گنه كند خدا مي بخشد.

 

سامي اردبيلي 
 سام ميرزا فرزند شاه اسماعيل اول روز سه شنبه 21 رمضان شعبان 923 متولد شد درايام جواني عليه سلطنت برادرش شاه طهماسب اول ، عصيان كرد و به هندوستان رفت بعدها از اين كار پشيمان شد نامه اي به برادر نوشت و مورد عفو قرار گرفت درسال 976 باز عصيان كرد و دستگير گرديده در قلعه قهقهه زنداني گشت و با خانواده اش درآنجا زندگي مي نمود در سال 974 روزي درآن قلعه با دو تن ازفرزندان القاص ميرزا نشسته مشغول صحبت بود ناگاه زلزله شديدي اتفاق افتاد و سقف ريخت. سام ميرزا مرد ادبيي بود و شعر نيز مي سرود اودرسال 967 ديواني به عنوان تحفه سامي جمع كرده است و نوشته اند كه حاوي احوال 6664 نفر از شعراي معاصر مي باشد.


خواجه علي سياهپوش 
 سلطانعلي بن صدرالدين موسي مشهور به خواجه علي سياهپوش فرزند وجانشين شيخ صدرالدين و نوه شيخ صفي الدين بود و از سال 794 هجري كه پدرش درگذشت تا زمان وفاتش كه در 18 رجب 830 هجري در بيت المقدس اتفاق افتاد ، صاحب خرقه سجاده بود و به ارشاد خلايق اشتغال داشت قبر وي در بيت المقدس به سيد عجم معروفيت داشته است. خواجه علي عارفي فاضل وعالم بوده واشعار نيكوئي مي سرود و ديوان اشعارش از مبداء تا مقطع درميان طالبان مشهور بود.


مرجعيت مقدس اردبيلي 993(هجري قمري)
 احمدبن محمد اردبيلي مشهور به مقدس اردبيلي از فقها و مراجع بزرگ شيعيان در اواخر قرن دهم هجري قمري است. ايشان در شهر اردبيل متولد شد و از مفاخر آذربايجان است او براي تحصيلات عالي فقه به نجف اشرف مهاجرت و از محضر شاگردان شهيد ثاني در نجف استفاده كرد و به مقام مرجعيت شيعه رسيد. او بعد از شهادت شهيد ثاني در سال 966 هجري قمري به مدت 27 سال مرجع شيعيان جهان در عصر غيبت مقارن با حكومت صفويه بود. او به قدري در احتياطات فقهي مراقب بود و آنچنان با قداست تمام به فرامين الهي حتي احتياطات آنها اهتمام داشت كه به مقدس اردبيلي شهرت يافت و اين صفت علي‌الاطلاق بر اين مرجع شيعي انصراف يافت. حكايت‌هاي بي‌شماري از كرامت‌هاي ايشان حتي در تشرف به محضر امام زمان (عج) نقل شده است.


آیت الله موسوی اردبیلی 
 آیت الله موسوی اردبیلی یکی دیگر ازمشاهیر استان اردبیل است که از مراجع تقلید حوزه علمیه قم نیز می باشند .

 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:19 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

غدا های سنتی

 از غذاهاي محلي اين استان مي توان به آش شير،آش دوغ ، كوفته ، قيماق (سر شير) ترشي قرمه ، سبزي قورمه ، مسما،چخرتما،آب پياز، آ ش اوماج ، آش يارما ، خورش قاتق ، تاس كباب، حلوا زرد،تر حلوا ، حلواي زنجبل ، قيساوا،و قيقاناق(شيره شكر غليظ  جوشيده ،زغفران و تخم مرغ ) اشاره كرد.
قسمتي از شيريني ها و غذاهاي اين استان به سوغات اين شهرستان شهرت دارد كه از "آنها مي توان به سر شير ،كره ،آبنبات ، شيريني هاي محلي و تخمه آفتابگردان ، گردو ،عسل خالص سبلان ، (برگرفته از عصاره بر شهد گلهاي رنگارنگ و عطر آگين ) اشاره كرد . حلواي سياه استان نيز به صورت معجوني از جوانه گندم و كره طبيعي از ديگر سوغات نشاط بخش و مقوي است .
 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:20 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

بازی سنتی

گيزلين پاچ
معادل فارسي اين کلمه "قايم موشک بازي" است و ترتيب بازي نيز تقريبا به همانگونه مي باشد . در اين بازي دسته اي از کودکان يک نفر را از بين خود وادار به بستن چشم يا روي کردن بديوار مي نمودند. آنگاه خود بي سر و صدا و به نحوي که او در نيابد از کنار وي دور شده هر يک در جائي پنهان مي گشتند دقايق بعد آنکه چشمش بسته بود با صداي بلند داد مي زد "گيزلين پاچ و گلديم قاچ" و بلافاصله در پي جستجوي آنها به اينطرف و آنطرف مي رفت و در يک مدت متعارف اگر موفق يافته يکي از آنها را پيدا مي کرد برنده مي شد و الا بچه ها از مخفي گاه خود در آمده به محل اوليه باز مي گشتند .


گيرجنه بازي
گيرجنه به معني فرفره در زبان فارسي امروزي است و مراد از آن جسمي است که بدور خود مي چرخد . اين کلمه در اردبيل و در معني خاص به تکه چوبي گفته مي شد که خراطها آنرا به شکل استوانه و به قطر تقريبي سه تا چهار سانتي متر و ارتفاع هفت تا هشت سانتيمتر مي تراشيدند و يک قاعده آنرا بشکل مخروط در مي آوردند . وسيله بازي غير از گيرجنه "قمچي" بود و آن عبارت از ترکه اي از چوب بود بطول تقريباً نيم متر که بر يک سر آن نواري از پارچه و قماش يا نخ کنفي و غيره مي بستند و طول اين نوار به درازاي چوب قمچي انتخاب مي کردند . گيرجنه را بر روي نوک تيز آن با دست و در روي زمين صاف مي چرخانيدند و سپس برآن مي زدند و بدين طريق آنرا به چرخش وا مي داشتند و چه بسا که ساعتها خود را با آن سر گرم مي ساختند .


چلينگ آغاج
نام فارسي آن "الک دولک" است ولي طرز بازي آن دو در اردبيل و تهران با هم فرق داشت . وسيله اين بازي دو تکه چوب دستي يکي بطول تقريبي 75 و ديگري 20 سانتيمتر بود که اولي را "آغاج" بمعني چوب و دومي را "چلينگ" مي گفتند . اين بازي در اردبيل دو مرحله داشت "توخماغي" و "ياني" در قسمت اول بازي که نوبت بازي با او بود آغاج را از يک سر در کف دست طوري مي گرفت که دو سه سانتي متر آن در بالاي دست و بقيه در زير دست او رو به پائين قرار گيرد آنگاه چيلينگ را بر روي آن دست و پشت بر آمدگي چوب مي گذاشتند و سپس آنرا به هوا مي انداختند و با پائين چوب محکم مي زد .


تکسن جوت
با خوراکيهائي مثل نخود چي و کشمش صورت مي گرفت و يکي از بازيکن ها از آنها را در مشت بسته خود گرفته از ديگري مي پرسيد "تک سن جوت" يعني تعدادي که در دست اوست طاق مي باشد يا جفت ؟ اگر جواب طرف با آنچه که در مشت او بود مطابق در مي آمد برنده مي شد و آن مقدار نخود چي يا کشمش را که در دست وي بود از او مي گرفت . اما اگر جواب او با آن مطابق در نمي آمد بازنده مي شد و به همان تعداد از آن خوردني به وي مي داد .
 

گلين و بيگچه
مهمترين بازي آنها عروسک بازي بود که بنام "گلين" مي ناميدند . گلين در زبان ترکي بنام "عروس" است و در عمل به مجسمه هاي بخصوصي گفته مي شد که به شکل عروس مي ساختند . در قديم خود دخترها آنها را مي ساختند و گاهي هنر قابل تحسيني در اين باب از خويش نشان مي دادند و عروسکهاي مي دوختند که در حد خود از بهترين آنهائي مي شدند که انسان مي تواند با دست و با مواد اوليه بسازد . مواد لازم براي ساختن ساده ترين آنها سر شاخه هاي نازک چوب و يپبه و چيتهاي رنگارنگ بودند دو تکه چوب را بشکل صليب و به اندازه اي که مي خواستند با نخ به هم مي بستند . آنگاه در قسمت بالاي آن با پنبه و گاهي با گذاشتن دگمه صورتي بشکل دايره ترتيب مي دادند و براي زيبائي روي آن پس از نقاشي پرده خارجي قلوه گوسفند را که پرده شفاف و حاکي ماوراء بود و بنام "بوئرگ" خوانده مي شد مي کشيدند.

بش داش
نحوه بازي چنين بود که يکي از آنها که نوبت بازي با او بود پنج سنگ مزبور را در کف دست گذاشته همه را با هم رو به بالا در هوا مي انداخت و بلافاصله پشت همان دست گذاشته همه را با هم رو به بالا در هوا مي انداختند و بلافاصله پشت همان دست را براي گرفتن آنها در مسير سقوط آنها قرار مي داد . اگر سنگها ولو يکي از آنها در پشت دست قرار مي گرفت همانها را بهمان شکل باز در هوا مي انداخت و اين بار با کف دست آنها را مي گرفت در حرکت سوم و چهارم و پنجم هم سنگها را در زمين مي ريختند و يکي از آنها را برداشته به هوا مي انداختند و تا گرفتن آن سنگهاي روي زمين را ابتدا دو تا دو تا بعد سه تا و يکي و بالاخره هر چهار تا را يکجا از زمين برداشته با همين دست که سنگها در آن بود سنگي را که از هوا پائين مي آمد مي گرفتند اگر موفق باين کارها نمي شدند خودشان مي مردند و بازي را تحويل طرف مي دادند . در مرحله ششم نوبت تعويض سنگها بود بدين معني که سنگها را همچنان در زير زمين مي ريختند و يکي را برداشته به همان شکل به هوا مي انداختند و تا گرفتن آن يکي از سنگها را برمي داشتند . در نوبت دوم که سنگها را به هوا مي انداختند آنرا که از زمين برداشته بودند با يکي از سنگها که در زمين بود عوض مي نمودند و بدين طريق پس از آنکه يک يک آنها را تعويض مي کرد مرحله هفتم بازي آغاز مي گرديد . در اين مرحله هم سنگها را به زمين ريخته يکي را برمي داشتند . آنگاه دو انگشت بزرگ و ابهام را بصورت دروازه اي در مقابل آنها مي گذاشتند و در فاصله ايکه سنگ برداشته شده را که به هوا انداخته بودند ، بگيرند . سنگهاي روي زمين را يک يک با دست ديگر زده از آن دروازه مي گذرانيدند . در مرحله هشتم سنگها را در کف دست گذاشته يکي را به هوا انداختند و تا گرفتن آن سنگهاي ديگر را يکجا روي زمين مي گذاشتند و با ر ديگر آن سنگ را که گرفته بودند به هوا انداخته تا پايین آمدن آن چهار سنگ ديگر را يکجا از زمين برداشته و سنگ به هوا انداخته شده را نيز مي گرفتند . اگر اين مراحل بپايان مي رسيد آن يکي برنده مي شد و هر گاه در وسط بازي با اصطلاح خودشان مي مرد بار ديگر که نوبت به او مي رسيد از همانجا که مانده بود بازي را تعقيب مي نمود .

دوشنبه 17 آذر 1393  7:20 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

پوشاک سنتی

 در برخي از مناطق اين استان چون منطقه مغان و ارسباران ، درميان عشاير كوچ نشين و ميان روستاييان استفاده از لباس هاي محلي توسط مردان و زنان عموميت دارد . لباس هاي محلي ايل شاهسون و ارسباران يكي از مهمت ترين جاذبه هاي فرهنگي به شمار مي آيند. مردان ايل پوشاك اختصاصي ندارند . پوشاك آنها كت وشلوار و كلاه ( معروف به كپي يا كلاه ترك دار و نظير كلاه مردان گيلان ) مي باشد .
پيراهن زنان ايل شاهسون از رنگ هاي متنوع و شاد تشكيل شده  و بلند است .
تنبان شليته اي است كه زنان مي پوشند و شبيه تنبان هاي بانوان گيلان ، بختياري و قشقايي است . جليقه  زنان شاهسون را پارچه هاي دوخته شده بدون آستين تشكيل مي دهد .

 

 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:21 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

موسیقی سنتی

موسيقي محلي استان اردبيل در قالب موسيقي اصيل آذربايجان به عنوان يكي از انواع موسيقي غني شرقي ، برگرفته از حقايق تاريخي و فرهنگي اين خطه است . موسيقي محلي اردبيل در دو گروه موسيقي رديفي يا مقام وموسيقي عاشيقي تقسيم مي شود. در اردبيل نوازندگان زن را سازاندا و نوازندگان مرد را عاشق مطرب مي نامند .
از ابزار موسيقي اين استان مي توان به قاوال كه همان دايره آذربايجاني است . بالابان (سازي بادي كه چون براي نواختن بن دو لب قرار مي گيرند ( به فارسي بالبان و به آذري بالابان ) تار (از سازهاي ذهي است كه با زخمه نواخته مي شود ) دهل ( همان ناقاراي آذري‌) دف كيميانجا (كمانچه ) و ... اشاره كرد.

دوشنبه 17 آذر 1393  7:21 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

مناسبت ها

خواستگاري رسمي و عقد خواني
پس از آنكه دختري مورد پسند قرار مي گرفت اقدام به خواستگاري رسمي مي شد . علامت قبول ازدواج از طرف خانواده دختر چاي شيرين بود و در اين روز از اقرباي دختر هم عده اي بدين مجلس كه به "شيرني ايچدي" معروف بود ، دعوت مي شدند . در اين مجلس ميزان مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد مشخص مي شد نامزدي رسمي وقتي صورت مي گرفت كه مراسم مخصوصي به نام "شال اوزوك" انجام يابد اوزوك لفظ تركي و به معني انگشتري است و شال به همان معنائي است كه در زبان فارسي نيز مصطلح است.


عقدخواني
بين نامزدي و عقد خواني مدت زيادي طول نمي كشيد و از كسان طرفين براي مجلس عقد دعوت مي شد و اين دعوت غالباً از مردان مسن و ميانسال به عمل مي آمد . عقد خواني در خانه دختر به عمل مي آمد ولي مخارج آنرا خانواده پسر بر عهده داشت . وقتي كه صيغه عقد جاري مي شد مجلس در سكوت عميق و روحاني خاصي فرو مي رفت و همه به جملات خوانندگان صيغه توجه مي كردند . عروس در اتاق ديگري كه او را بر روي ظرف مسيني مي نشاندند و در وسط پارچه اي كه در بالاي سر او گرفته بودند . دو تكه قند را به هم مي سائيدند چون صيغه به پايان مي رسيد همه مباركباد مي گفتند . آنگاه با چاي و شيريني از حضار پذيرائي مي كردند .


پارچه كسدي
قبل از بردن عروس به خانه بخت جشن ديگري گرفته مي شد كه مختص زنها بود . مراد از اين جشن آن بود كه كسان طرفين دور هم بنشينند و لباسهاي عروس را بريده و بدوزند . ولي در طول زمان اين كار صورت تشريفاتي به خود گرفته مبدل به يك جشن رسمي براي نشان دادن لباسها و زينت آلات عروس به ديگران شده بود . در آن مجلس ، كه در خانه عروس برگزار مي شد . سازنده ها يعني خوانندگان و نوازندگان زن دعوت مي شدند و با پذيرائي هاي گرم جشن مي گرفتند و در ضمن آن لباسها و زينت آلاتي را كه خانواده داماد براي عروس آورده بودند به مهمانان نشان مي دادند . فرداي آن روز كساني از نزديكان داماد به اتفاق خياط به خانه عروس مي آمدند و قسمتي از پارچه ها را بريده براي روز عروسي لباس مي دوختند .


حنا گجه سي
حناگجه ، شبي بود كه فرداي آن عروس را به خانه داماد مي بردند . اين جشن هم در خانه عروس و هم درخانه داماد گرفته مي شد . حنا گجه خانه عروس مخصوص دختران و زنان جوان بود اينان ، از هر دو خانواده ، از بعد از ظهر آنروز به خانه عروس دعوت مي شدند و با او به حمام مي رفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مي گرفتند و چون به دستهاي عروس حنا مي بستند از اين رو آنرا حنا گجه يعني شب حنا بندان مي گفتند . جشن خانه داماد هم با شركت پسران جوان برگزار مي شد و دوستان و همسالان وي در آنجا گرد آمده با او به حمام مي رفتند .


شب عروسي
بردن عروس به خانه داماد غالباً بعد از غروب صورت مي گيرد . در زمانهاي قديم بعضي از خانواده ها عروس را با اسب بخانه داماد مي بردند ولي بعد ها درشگه جانشين اسب شد و امروزه از ماشين استفاده مي كنند . بعد از ظهر روزي كه غروب آن عروس به خانه داماد مي رفت جهزيه او را به اضافه لباسها و تحفه هائي كه از روز نامزدي به بعد براي او آورده بودند ، به خانه داماد مي بردند . عروس را مشاطه آرايش مي داد و هنگام رفتن او به خانه داماد چادري به سرش مي انداختند و زنهاي مسني از خانواده او وي را همراهي مي كردند. يكنفر" ينگه" هم همراه آنها مي شد تا آداب و مراسم به حجله رفتن عروس را به وي بياموزد و در برابر كينه توزي احتمالي از او مراقبت كند . موقع رفتن عروس پدر وي ، و در صورت نبودن او برادربزرگ يا عموي او ، دم در خانه دعاي خير مي داد و خوشبختي او را آرزو مي كرد . در خانه داماد معمولاً شام تهيه مي شد و از مردان و زناني از بستگان طرفين دعوت به عمل مي آيد . رسم براين بود كه داماد سه تا سيب به پشت عروس بزند و به سر او نقل و نبات بريزد و پول نثار كند . در مدخل راهروي ساختمان مجموعه يا طشت مسين مي گذاشتند تا عروس از روي آن بگذرد و مثل مس در آن خانه محكم بماند .


ترك پلو
فرداي شب عروسي براي ناهار عروس غالبا مادرش "قويماق" مي فرستاد و براي شام او نيز از خانه پدرش ترك پلو مي آوردند . ترك غذاي مخصوصي است و آن پلويي است كه با زعفران و شكر و روغن مثل كته پخته مي شد . پلو را نيز گاهي با دو يا سه خورش مي پختند و همه آنها را با ديگ و ظرفهائي كه در آنها پخته بودند ، مي فرستادند. فرستادن ترك پلو هم داراي تشريفاتي بود و در خانه عروس براي شركت در اين مراسم از جمعي از نزديكان دعوت مي شد . هم چنين كسان داماد از اقرباي نزديك خود براي صرف اين غذا دعوت مي كردند .


اوز آشدي
عروس از ساعت ورود روي خود را از ديگران ، يعني مردان و زنان خانواده شوهر ، مي پوشانيد و روز اول براي آنكه نزد مادر شوهر يا خواهران وكسان داماد چادر از سر او بردارند هريك از آنها چيزي به وي هديه مي دادند . اين هديه بسته به تمكن مالي خانوادگي فرق داشت و در خانواده هاي متمكن سكه طلا بود و آنرا "اوز آشدي" مي گفتد يعني رونما .


بنده تخت
چون انتظار ورود مهمان براي خانواده داماد درمدت يك هفته و ده روز اول كار مشكلي بود لذا بعدها روز سوم عروسي را با اصطلاح عوامانه بنده تخت كه تحريف شده عبارت "بانو به تخت" است بدين كار اختصاص دادند و بعد از ظهر آنروز را به طور رسمي براي پذيرائي از مهمانان مشخص ساختند .


اياغ آشدي
پس از پايان اين قبيل مراسم ، عروس و داماد به قصد بازديد به خانه هاي منسوبان و دوستان خود مي رفتند. بعد از اين بازديدها تشريفات اياغ آشدي آغاز مي شد و آن عبارت از مهماني هائي بود كه خويشان و دوستان عروس و داماد ، متناسب با درجه نزديكي كه با آنها داشتند ، به افتخار آنان ترتيب مي دادند و از خانواده هاي طرفين نيز دعوت مي نمودند .

دوشنبه 17 آذر 1393  7:22 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

گاه شماری

تقویم ایرانیان در گذر تاریخ

مطالعه تاریخ ایران باستان و تحقیقات اخیر در این زمینه نشان میدهد که انواع تقویم رسمی و محلی از روزگاران پیشین در ایران کهن معمول بوده است که از میان آنها سه تقویم زیر دارای اهمیت بیشتری بوده است :
1- فرس قدیم  هخامنشی 

2- اوستایی قدیم

3- مجوس و مغان

 

تقویم هخامنشی :
تقویم رایج در اوایل حکومت شاهنشاهی هخامنشیان به نام فرس قدیم یا فرس هخامنشی معروف بوده است . متون کتیبه های باقی مانده از داریوش بزرگ در کوه بیستون در کرمانشاهان و سایر فرمانهای شاهان هخامنشی ما را از تقویم رسمی امپراتوری سترگ ایران زمین و چگونگی اصول زمان سنجی در آن روزگاران آگاه میسازد . متون این کتیبه ها و محتوای فرمانها بیانگر این حقیقت اند که ایرانیان قدیم سال را به دوازده ماه تقسیم میکردند و فصول را می شناختند . ماه های هخامنشی و معنای برخی از آنها عبارت است از :

ادوکن ئیش : هنگام کندن جوی , برابر با فروردین

ثور واهر : بهار پر غرور , برابر با اردیبهشت

تائی گرچی : سیر چیدن , برابر با خورداد

گرم پد : پای گرم , برابر با تیر

درن باجی : جاودانگی , برابر با امرداد

کاریاشیا : برابر با شهریور
 
بایگا دئیس : ماه پرستش خدا , برابر با مهر ماه

ورگزن : برابر با آبان ماه

اثری یادی : ماه پرستش آتش : برابر با آذر ماه

آنامک : ماه خدای بی نام , برابر با دی

سامیا : برابر با بهمن ماه

ویخن : برابر با اسفند ماه


در اخبار است که داریوش بزرگ دو نفر از منجمان نامدار کلدانی با به نام "نبوریمنو" , "کیدینوس" را جهت اصلاح این تقویم به ایران دعوت کرد و ایشان با آشنایی به دانش نجوم یک سال شمسی را برابر با 365 روز و 6 ساعت و 15 دقیقه و 41 ثانیه معین نمود . به احتمال قوی سال و ماه ایرانیان را با اصول سال و ماه بابلی تنظیم کردند . این تقویم که قدیمیترین نمونه زمان سنجی در ایران است , تا زمانی که تقویم اوستایی در ایران رواج یابد تقویم رسمی کشور بوده است . خصوصیات آن به شرح زیر است:
1- آغاز سال : در تقویم فرس قدیم آغاز سال با آغاز پاییز مقارن و اولین ماه سال "باکیادئیس" با برگزاری جشن "باگایادی" توام بود . همچنین از قرار معلوم جشن مهرگان بعد از برقراری تقویم زرتشتی به جای جشن باگایادی برگزار می شده است .
2- مبدا و سرآغاز : در خصوص اینکه سرآغاز تقویم فرس قدیم از چه زمانی و متکی بر چه واقعه ای بوده است , اطلاع دقیقی در دست نیست . ولی بر اساس قرائن میتوان گفت : چون آغاز سلطنت هر پادشاهی , مبدا تاریخی آن زمان محسوب میشده و در دولت بابل نیز چنین میکردند پس مادها و پارسها که چیزهای زیادی را از بابل و آشور اخذ و اقتباس کرده بودند , به احتمال زیاد این امر نیز از آنان گرفته شده است . همچنان که متون گلی پارسه ( تخت جمشید ) این احتمال را مقرون به حقیقت ساخته است
3- شمارش ایام : در تقویم فرس قدیم , مانند عصر حاضر , روزهای هر ماه را با شمارش اعداد مشخص میکردند و هر ماه دارای 30 روز بوده است . نمونه آن را در کتیبه بیستون میخوانیم :

چهارده روز از ماه ویخن گذشته بود که ...

نه روز از ماه گرم پد گذشته بود که ...
4- فصل : در تقویم فرس قدیم , سال به چهار فصل سه ماهه تقسیم می شد و به کاربردن کلماتی همچون وهار به جای بهار و وهامین به جای تابستان و پاتیژ به جای پاییز که در زبان پهلوی معمول بوده مبین همین امر است . این واژه های باستانی امروزه در زبان کردی به راحتی قابل مشاهده است . کردهای ایرانی نژاد هنوز این واژه ها را حفظ کرده اند و به بهار امروزی همان وه هار میگویند یا به تابستان پارسی امروزی همان واژه پهلوی ایران باستان یعنی هاوین را به کار می برند.


تقویم دینی مزدیسنا :

بعد از پادشاهی داریوش بزرگ تقویم مزدیسنا در ایران رواج یافت و ماههای زرتشتی جانشین ماهای فرس هخامنشی گردید . این تقویم در تاریخ ایران به تقویم دینی مزدیسنا یعنی تقویم زرتشتی و یا تقویم اوستایی که بعدها تقویم یزدگردی شد مشهور است . این تقویم کاملا مذهبی است و بر اساس خواسته های دینی زرتشتیان و بر اساس انجام مراسم و فرایض دینی آنان بنا شد . به طوریکه هر یک از روزها و ماههای سال به فرشته یا فرشتگانی اختصاص دارد و انجام فرایض دینی را در زمانهای خاص توصیه مینماید . برخی از خصویات این تقویم از این قرار است :

شبانه روز در تقویم مزدیسنا :

در اوستا شبانه روز به پنج وقت یا گاه تقیسم شده : وانگاه، ربیتونیگاه، ازیرنیگاه، اویسروتریمگاه و اشهینگاه. واژه هاتر یا هاسر در فرهنگ اوستا و پهلوی به جای ساعت به کار گرفته می شود و یک هاسر برابر است با یک ساعت و 12 دقیقه امروزی. روزهای 30 گانه در این تقویم که هر یک به نام فرشته یا ایزدی نامگذاری شده است به شرح زیر می باشد :
هرمزد یا اهورازمزدا

بهمن یا وهومنه

اردیبهشت یا آش وهشت

شهریور یا خشتروئیریه

سفندارمذ یا سپنت آرمئیتی

خرداد یا هوروتات

امرداد یا امرتات

دی به آذر یا دئوش

آذر یا آتر

آبان
حورشید یا هورخشئت

ماه یا ماونگه

تیر یا تشتری

گوش یا گئوش

دی به مهر یا دئوش

مهر یا میتر

سروش یا سرئوش

رشن یا رشئو

فروردین یا فره وشی

بهرام یا ورترئن

رام یا رامن

باد یا وات

دی به دین یا دئوش

دین یا دئنا

ارد ( ارت ) یا اشی ونگوهی

ارشتاد ( اشتاد ) یا ارشتات

آسمان یا اسمن

زامیاد یا زم

ماراسپند ( مهر اسپند ) یا منثر سپنت

ائیران

در خرده اوستا در گفتاری تحت عنوان سیروزه میخوانیم , نگهبانی از 30 روزهای ماه به یکی از فرشتگان سپرده شد و به همان فرشته نامزد گردیده است و ایزدان معروف مزدیسنا , همان که روزهای ماه را به نامهای آنان خوانده اند و خود ایزدان بزرگ از همکاری مهین فرشتگان که آنان را امشاسپندان گویند , شمرده شده اند و بقیه همکاران و مددکاران آنها می باشند:
امشاسپندان = ایزدان همکار

هرمزد = دی به آذر، دی به مهر، دی به دین

بهمن = ایزد ماه، ایزد گوش، ایزد رام

اردیبهشت = ایزد آذر، ایزد سروش، ایزد بهرام

شهریور = ایزد خور، ایزد مهر، ایزد آسمان، ایزد ائیران

سفندارمذ = ایزد آبان، ایزد دین، ایزد ارت، ایزد ماراسپند

خرداد = ایزد تشتر ( تیر )، ایزد فروردین، ایزد باد

امرداد = ایزد رشن، ایزد اشتاد، ایزد زامیاد

 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:23 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

دریاچه

 

 شورابيل 
 اين درياچه قبلاً بسيار شور بوده است ولي امروزه با افزوده شدن آب شيرين از شوري آن کاسته شده ، بطوريکه نوعي ماهي در آن پرورش داده مي شود . اين درياچه داراي امکانات تفريحي ، ورزشي و فرهنگي بسياري از جمله قايق راني ، پيست دو و ميداني ، دوچرخه سواري ، باغ وحش ، هتلهاي مجهز و زيبا، مجموعه شهر بازي براي بچه ها ، رستوران در وسط درياچه و ... است . اين درياچه در 48 کيلومتري جنوب شرقي اردبيل بطرف خلخال در يکي از دره هاي کوهستان با غيروو در ارتفاع 2500 متري از سطح دريا با مساحتي بالغ بر 210 هکتار و عمق متوسط پنج متر يکي از زيباترين و ديدني ترين درياچه هاي ايران مي باشد . در حال حاضر نوعي ماهي قزل آلاي رنگين کمان که از زمره بهترين نوع ماهيان دنيا مي باشد در آن پرورش داده مي شود که هر ساله تعداد زيادي از مردم جهت ماهيگيري و کوهنوردي و استفاده از مناظر بديع و بي نظير منطقه و هواي خنک و مطبوع آن به درياچه روي مي آورند .
 

 

 

 

درياچه نئور 
 اين درياچه در فاصله 42 کيلومتري جنوب شرقي اردبيل در ارتفاع 2480 متري از سطح دريا قرار دارد. راه اصلي دسترسي درياچه جاده روستائي آسفالته به طول 13 کيلومتر مي باشد که از کيلومتر 29 جاده بين شهري اردبيل – خلخال در محل قريه بودالالو بطرف شرق منشعب مي شود . اين درياچه با متوسط 257 هکتار مساحت بزرگترين درياچه آب شيرين استان مي باشد . در حال حاضر نوعي ماهي قزل آلاي رنگين کمان که از زمره بهترين نوع ماهيان دنيا مي باشد . در آن پرورش داده مي شود که هر ساله تعداد زيادي از مردم جهت ماهيگيري و کوهنوردي و استفاده از مناظر بديع و بي نظير منطقه و هواي خنک و مطبوع آن به درياچه روي مي آورند. گونه هاي جانوري آن شامل: خرس قهوه اي – گرگ – روباه – خوک – مار – مارمولک – قورباغه – اردک – خوتکا – آنقوت – کبک – چکاوک – چنگر – بلدرچين – عقاب طلايي – زاغ و انواع پرندگان گنجشک سان مي باشد.
 

 

 

چشمه بولاغلار
 بولاغلار در شمال شهر نير و به فاصله حدود 400-300 متري خارج از محدوده آن شهر و ار تفا ع متوسط منطقه حدود 1610متر از سطح دريا سيما ي طبيعي آن كوهستاني و مشجر  واز فضاي سبز دلنشين و چشم انداز بديعي برخوردار است.رودخانه آغلاغان يكي از مهمترين زيستگاه هاي طبيعي ماهي قزل آلاي خال قرمز مي باشد.
چشمه ازناو
ازناو يا ازنو منطقه اي كوهستاني است كه در جنوب شهر خلخال واقع شده است.بلندترين نقطه اين محدوده قله ازنو مي باشد كه در 2350 متر از سطح دريا ارتفاع دارد واز دامنه ضلع غربي اين قله و از ارتفاع حدود 1900متري چشمه آبي گوارا و خنك با دبي بسيار بالا خارج مي شود كه به چشمه از ناو شهرت دارد به سبب وجود 5غار طبيعي بزرگ و كوچك در سازه هاي آهكي،شرايط زيستگاهي بسيار مناسب براي كبك و كل و بز وحشي وجود يك پرورش ماهي قزل آلاي رنگين كمان،موقعيت كوهستاني،پوشش گياهي مرتعي و درختچه اي و راه ارتباطي مناسب اين منطقه از قابليت هاي توسعه مناسبي برخوردار است.
چشمه مير عديل
چشمه مير عديل يا مير عادل از جمله چشمه هاي پرآب و گوارا و با مناظر و چشم انداز هاي بديع شهرستان خلخال است كه در شمال شرقي روستاي اندبيل قرار دارد.چشمه مير عديل در ارتفاع حدود 2000متري ضلع غربي رشته باغرو مي باشد.

چشمه شاه بلاغي
شاه بلاغي يكي از روستاهاي شهرستان نير است كه در فاصله 7 كيلومتري شرق شهر نير و25 كيلومتري جنوب غربي اردبيل در مسير جاده اردبيل-تبريز واقع شده است ناحيه وسيعي از جنوب غربي روستا كه در مسير جاده بين شهري فوق قرار دارد.مجتمعي از چشمه هاي كو چك و بزرگ با آب خنك و گوارا فراگرفته و اراضي را با چمن زارهاي طبيعي همراه با درختان بيد كهنسال در حواشي به وجود آورده است.
چشمه هاي معروف استان اردبيل

لنگان بولاغي، شاه بولاغي، آقبلاغ، داشطي بولاغ، قاشقا بولاغ، دلي آلي بولاغي، اطاقلي بولاغ، گوزه بولاغ، قارا بولاغ، ترشو، چشمه قوتور سويي چايي(گوگردي سرد)، داغ بولاغ، تكله بولاغي، آلا بولاغ، قانلي بولاغ، جيني بولاغ، آجي بولاغ، قيرخ بولاخ، گورگور بولاغ، سسلي بولاغ، بوكموش بولاغ، حاج زال بولاغ، كلخوران فولادلو، قوتور بولاغي، باتمان بولاغي، عيسي باتمان بولاغي، نيره گر، شيران چشمه، شاه بولاغي، بولاغلار، گوئر چين، آيرانلي بولاغ، داشبلاغ، آقبلاغ كرد، پير آغاج بولاغي، از نو بولاغ، مير عديل، خرناب، آقبلاغ

 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:38 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

کوه

 كوه کوهستان ارسبالان(قراداغ)
اين کوهستان از سوي غرب به دره رودخانه «خال پيلرچاي»، از جنوب به دره رودخانه اهرچاي و قره سو ، از شرق به مرز ايران و جمهوري آذربايجان و از شمال به رودخانه ارس محدود است . کوهستان ارس را مي توان دنباله رشته کوه هاي قفقاز به شمار آورد که دره ارس آن ها را از هم جدا مي کند. اين کوهستان که 9500 کيلومتر مربع وسعت دارد، از کوه هاي به نسبت بلند تشکيل يافته است که بلندترين قله آن ، کوه "سورجر تپه" به ارتفاع 2946 متر است .
 

رشته سبلان – جلفا 
 اين رشته ، از کوهپايه هاي غرب آغاز مي شود و رو به غرب تا شمال تبريز ادامه مي يابد و از آن جا به سوي شمال غربي منحرف مي شود و سرانجام به دره آغ چاي مي انجامد . رشته کوه سبلان – جلفا بيش از 260 کيلومتر درازا دارد و عرض آن در باريک ترين محل (جنوب اهر) به 31 کيلومتر و در پهن ترين محل به حداکثر 70 کيلومتر (شمال سراب) مي رسد . مساحت آن نيز 12900 کيلومتر مربع است . اين رشته کوه ، از شرق به غرب به ترتيب از کوه هاي مهم تشکيل مي شود که بلندترين آن ها قله سبلان به ارتفاع 4811 متر است که در 41 کيلومتري غرب اردبيل است . سبلان در غرب شهر اردبيل، 4811 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. ارتفاع نسبي آن نسبت به دره قره سو در حدود 3400 متر است . رشته کوه آتشفشاني خاموش سبلان از دره قره سو در شمال غرب اردبيل آغاز مي شود و در جهت شرقي – غربي به طول 60 کيلومتر و عرض تقريبي 48 کيلومتر تا کوه قوشاداغ درجنوب اهر امتداد مي يابد . سبلان پس از دماوند معروف ترين کوه آتشفشاني خاموش ايران است که بر اثر فعاليت هاي آتشفشاني ، مخروط قله آن شکل گرفته است و در دهانه مخروطي آتشفشان ، درياچه اي بسيار زيبا به وجود آمده است که در طول سال پوشيده از برف و يخ است . بلندترين قله سبلان «سلطان ساوالان» نام دارد و دومين قله آن را «حرم داغي» مي گويند که نوکي تيز و غيرقابل صعود دارد . قله سوم که ارتفاع آن نسبت به سلطان ساوالان کم تر است، کوه «جنوار داغي» نام دارد. يکي از ويژگي هاي بارز منطقه سبلان، وجود ده ها چشمه معدني آب گرم است که در اطراف اين کوهستان از سرعين گرفته تا «قوتورسو» پراکنده اند. اين آب ها، بيشتر در سرعين متمرکزاند. سبلان از ديدگاه زيست محيطي، منطقه اي پربار است. وجود زيستگاه هاي حيات وحش، درياچه ها، برکه هاي آب به عنوان زيستگاه پرندگان و گياهان متنوع، مراتع گسترده، رودخانه هاي پرآب، چشمه هاي زلال و گوارا، آب و هواي مطبوع همه و همه حکايت از باروري منطقه با اکولوژي بي مانند دارد . زيستگاه هاي وحوش در ارتفاعات پايين شمال و شمال شرقي سبلان است که تا جاده مشگين شهر به اردبيل را در بر مي گيرد و گذار اصلي مهاجرت و ييلاق – قشلاق قوچ و ميش ارمني محسوب مي شود و داراي وضعيت زيستگاهي مناسب است

رشته کوه باغرو (تالش)
 باغرو طولاني ترين رشته کوه در استان اردبيل مي باشد. اين رشته امتداد سلسله جبال البرز است که از خراسان تا قفقاز کشيده شده است. رشته کوه باغرو در موازات کناره درياي خزر سرتاسر شرق استان را فرا گرفته و خط الرأس آن حوزه خزري را از استان اردبيل جدا ميکند. اين رشته کوه از منتهي اليه شرقي کوههاي صلوات (برزند) آغاز و در سرتاسر حدود شرقي استان با افزايش تدريجي ارتفاع به طرف جنوب کشيده شده است و در خارج حدود استان، سرانجام به رشته کوه البرز مي پيوندد. رشته کوه باغرو در قسمتهاي مختلف خود به نامهاي پشته سارا ، تالش ، پلنگا نيز ناميده مي شود . رشته پلنگا در حوالي درياچه نئور از رشته اصلي منشعب و در سراسر شهرستان خلخال کشيده شده است . بلندترين نقطه اين شاخه فرعي قله 3322 متري آق داغ و کوههاي پلنگا (2886 متر)، سهدي (2715 متر) و ازنو (2412 متر)، از ديگر قلل آن مي باشند .
صلوات داغي
از شمالي ترين نقطه استان ادامه رشته کوه قره داغ (سياه کوه) که از استان آذربايجان شرقي به سمت شرق کشيده شده است،گذشته و به دره رودخانه قره سو و دره رود ختم مي شود. شاخه اي از اين رشته کوه در آنسوي دره رود که به کوههاي خروسلو و شاخه اي ديگر به کوههاي برزند (صلوات داغ) مي پيوندد .
 

 قله سرجرتپه - قله سلطان ساوالان - حرم داغی - جنوارداغی - گوی داغ - کسری داغ - آغان داغ - قزل گل داغی

 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:39 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

رودخانه

 در ايران برطبق تعريف مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي وزارت صنايع آب معدني به آبهائي گفته مي شود که داراي املاح معدني، عناصر جزئي يا ديگر ترکيبات باشد و مستقيماً از چشمه يا نقاط حفر شده از طبقات زيرزميني بدست آمده و داراي خواص بهداشتي و درماني باشد و سرانجام مورد تائيد و بررسي متخصصان ذيصلاح قرار گرفته باشد . چشمه هاي معدني يا آبهاي معدني معمولاً به آبهايي گفته مي شود که از تشکيلات زمين ساخت خارج و داراي اثرات بيولوژيک و خواص درماني بوده و توسط مجامع علمي و پزشکي تأييد شده باشند . استان اردبيل بويژه منطقه توده آتشفشاني سبلان از نظر تعداد فراواني چشمه هاي معدني در سطح کشور بي نظير و معروف مي باشد .

رودخانه ارس
ارس مهمترين و پرآب ترين رودخانه شمالي ايران در منطقه آذربايجان است که از غرب جلفا تا اصلاندوز مغان (استان اردبيل) در طول نوار مرزي ايران و جمهوري آذربايجان جريان دارد . ارس که در زبان آذربايجاني "آراز" گفته مي شود پس از طي مسافتي سرانجام به درياي خزر مي ريزد . دو سد بزرگ يکي در محل قزل قشلاق ماکو و ديگري سد انحرافي ميل مغان در غرب اصلاندوز و سد خدآفرين در ناحيه خمارلو که روي اين رودخانه ساخته شده است . در بستر رودخانه ارس 805 جزيره کوچک و بزرگ خالي از سکنه وجود دارد که به زبان محلي به آن "شام" مي گويند .

رودخانه بالخلي 
 بالخلي از جمله رودخانه هاي دائمي استان مي باشد که از گردنه بالخلي "جنوب غربي شهر نير" حد فاصل دو رشته بزقوش و سبلان سرچشمه مي گيرد ، سرشاخه هاي مهمي نظير برجلو چاي ، سقزچي چاي ، آغلاغان ، جوراب چاي ، درويش چاي ، لاطران چاي و... در مسير به اين رودخانه پيوسته و آنرا پرآب مي سازند . اين رودخانه از وسط شهر اردبيل مي گذرد و سرانجام در شمال اردبيل به رودخانه قره سو تخليه مي شود.

رودخانه قره سو 
 رودخانه قره سو از رشته کوههاي تالش (باغرو) در شرق اردبيل سرچشمه مي گيرد و در مسير خود ضمن عبور از دشت اردبيل آبهاي جاري اين قسمت از جمله بالخلي چاي را جمع آوري مي نمايد . اين رودخانه دامنه هاي شمالي توده سبلان را دور زده و در شمال غرب شهر مشکين شهر در محل کوجنق آب رودخانه اهر چاي را نيز دريافت کرده و سپس با يک انحراف قائم به سمت شمال جريان مي يابد و نام درود (دره رود) مي گيرد و سرانجام در محل اصلاندوز به رودخانه مرزي ارس تخليه مي شود  .

رودخانه خياو 
 خيوچاي يا خياوچاي از سرشاخه هاي مهم رودخانه قره سو در شهرستان مشکين شهر است. اين رودخانه از ارتفاعات هزار ميخ ، آيي قاري ، دلي آلي ، جنوار داغي سرچشمه مي گيرد و سرتاسر دره موئيل را طي نموده و به قره سو مي ريزد . اين رودخانه مهم ترين زيستگاه ماهي قزل آلاي خال قرمز در استان اردبيل مي باشد.
 
رودخانه هروآباد 
 هروچاي در شهرستانهاي خلخال و کوثر که جنوبي ترين شهرستانهاي استان اردبيل محسوب مي شوند ، جريان دارد . اين ناحيه وسيع توسط چندين روخانه بزرگ و کوچک زهکشي شده و تمامي آبهاي سطحي آن از طريق قزل اوزن و سفيدرود به درياي خزر مي ريزد . هروچاي از ارتفاعات جنوب شهر خلخال سرچشمه گرفته و بسوي شمال مي رود . آرپا چاي تقریباً در همان امتداد ولي در جهت مخالف از شمال به جنوب جاري است .
 

 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:40 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

جنگل و مناطق حفاظت شده

مساحت جنگل ها وبيشه زار هاي طبيعي استان اردبيل بالغ بر 6/61968 هكتار برآورد مي گردد كه در سه ناحيه رويشي خزري ( هيركاني ) – ارسباراني و ايران- توراني واقع شده است . گونه هاي غالب جنگل هاي استان اردبيل را فندق ، ارس ، بلوط ، زبان گنجشك ، افرا تشكيل مي دهند . سرانه جنگل در استان اردبيل حدود 04/0 هكتار ( 400 متر مربع ) مي باشد . براي رسيدن به سطح سرانه جنگل در كشور استان اردبيل به بيش از 200 هزار هكتار جنگل كاري نياز دارد . در حال حاضر براي دو ناحيه رويشي ( خزري و ارسباراني ) جنگل هاي استان اردبيل طرح مطالعاتي تهيه شده است . 
ناحيه ي رويشي هيركاني در اردبيل ، مناطق فندقلو را شامل مي شود كه سطحي در حدود 6/5723 هكتار را در بر مي گيرد . اين ناحيه داراي تيپ هاي مختلف الف ) تيپ خالص فندق ب) تيپ راش- ممرز ستان ج) تيپ بلوط – ممرزستان د) تيپ فندق – ممرزستان مي باشد كه گونه هاي همراه آن عباتند از : ازگيل ، زالزالك ، شير خشت ، هفت كول ، سياه اربه ، ال اسبي جنگل هاي اين منطقه داراي تاج پوشش متفاوت در مناطق مختلف مي باشد كه حدود متوسط تاج پوشش 60-50 درصد مي باشد .
ناحيه ايران توراني در استان اردبيل مناطق جنگلي شهرستان هاي كوثر و خلخال را شامل  مي شود كه در دو منطقه ي ارسستان و پهن برگان واقع شده است . در منطقه ارسستان گونه غالب ارس بوده كه گونه هاي همراه عبارتند از : بنه ، بادام وحشي ، كيكم ، آلوچه وحشي ، تنگرس ، زالزالك و ...   در منطقه پهن برگان در بخش اندبيل خلخال گونه غالب بلوط به همراه گونه هاي : افرا، زبان گنجشك ، وليك و ... مي باشد .
مساحت اين جنگل ها در حدود 15/43029  هكتار مي باشد . ناحيه رويشي ارسباران شامل مناطقي در شهرستان هاي مشگين شهر ، پارس آباد و مغان و گرمي ميباشد . گونه ي غالب دراين مناطق گونه بلوط بوده كه همراه با گونه هاي زبان گنجشك افرا ، فندق ، وليك ، آلوچه و زالزالك به وفور يافت ميشود مساحت اين جنگل ها در شهرستان مشگين شهر 25/5212 هكتار ، در شهرستان گرمي هكتار4/722 ودر پارس آباد مغان 5/455 هكتار و در شهرستان بيله سوار 2/502 هكتار برآورد مي گردد  . اين جنگل ها به صورت پراكنده در اين مناطق قرار دارند كه خود دليل بر نابودي اين جنگل ها مي باشد . از جمله عوامل ديگر تخريب اين جنگل ها وجود دام در داخل جنگل ، استفاده بي رويه مردم از درختان ، تخريب اراضي جنگلي به منظور ايجاد اراضي زراعي و ... مي باشد .
 

آمار وضعيت جنگلها و بيشه زار هاي طبيعي استان اردبيل به تفكيك شهرستان ها

 نام شهرستان

مساحت (هکتار)

انواع گونه های مهم

مشگین شهر

25/5212

بلوط و فندق

پارس آباد

5/455

گز،بید،سنجد

گرمی

4/722

بلوط،ون،افرا

بیله سوار

2/502

ارس،گز،بید،سنجد

خلخال

15/43029

ارس،بنه،بادامکوهی

 

زيستگاه آقابابا 
 در 83 کيلومتري شمال شرق مشگين شهر ، در کوههاي آقابابا واقع شده است . این زیستگاه 70 کيلومتر مربع وسعت و 1200 متر از سطح دريا ارتفاع دارد . اين منطقه محل زيست وحوشي مانند کل و بز ، گرگ ، خرگوش ، خوک و کبک است .
 

زيستگاه ارباب کندي اين زيستگاه در 42 کيلومتري شمال شرق مشگين شهر و 55 کيلومتري شمال غرب اردبيل واقع شده است. زيستگاه ارباب کندي 70 کيلومتر مربع وسعت دارد و در ارتفاع 1500 متري از سطح دريا قرار گرفته است . کل و بز ، خوک ، گرگ ، روباه ، خرگوش ، کبک و مرغابي از جمله وحوشي هستند که اين منطقه را مأمن زيست خود ساخته اند .

زيستگاههاي آزاد 
 دو جاق ، قزل یره ، ملا احمد ، اوچی دره سی ، قره باغلار ، کناره های رود ارس ، ازناو ، فیروزآباد مشگول ، پارس اباد و پیرآغاجی ، شیروان دره ، دره موئل ، پرزند ، منطقه مرزی موران ، اولاغان و یوزداغ از جمله زیستگاه های آزاد استان اردبیل است .

زيستگاه حاجيلو 
 اين زيستگاه در 22 کيلومتري شمال مشگين شهر در کوههاي حاجيلو واقع شده است. زيستگاه حاجيلو داراي 70 کيلومتر مربع وسعت و ارتفاعي حدود 1900 متر از سطح دريا است و حيواناتي مانند کل و بز ، خوک ، گرگ ، خرگوش ، روباه و کبک اين منطقه را به عنوان محل زيست خود برگزيده اند .
زيستگاه حسن دره سي : اين زيستگاه در حدود 60 کيلومتر مربع وسعت دارد و در کوههاي زيوه در ارتفاع 1700 متري از سطح دريا واقع شده است. موقعيت مکاني اين زيستگاه ، 80 کيلومتري شمال شرق مشگين شهر است و حيواناتي مانند کل و بز ، خوک ، خرگوش ، گرگ ، روباه و کبک در آن زندگي مي کنند.
زيستگاه هوشنگ ميداني و قره گؤل : اين ميدان ، منطقه اي مسطح است که در دامنه شمال غربي سبلان به ارتفاع 2725 متر واقع شده است . تالاب قره گؤل نيز به قطر تخميني 300 متر در قسمت شمال غربي دامنه هاي هرم و جنوب شرقي زيستگاه هوشنگ ميداني ، در ارتفاع 2820 متري از سطح دريا واقع شده است . حيوانات و پرندگان وحشي در هوشنگ ميداني و تالاب قره گؤل متنوع اند علاوه بر کبک معمولي و کبک دري که شمارش آنها ناممکن است ، اين منطقه زيستگاه قوچ و ميش ارمني است .

زيستگاه خروسلو 
 در 95 کيلومتري شمال شرق مشگين شهر کوههاي خروسلو واقع شده است و محل زيست انواع وحوش مانند آهو ، کل و بز ، گرگ ، روباه ، خرگوش ، باقرقره و هوبره است .

رودخانه آغلاغان 
 آن بخش از رودخانه بالخلي که در اين محدوده واقع است و کمتر در معرض آلودگيهاي زيست محيطي قرار دارند از زيستگاههاي مهم ماهي قزل آلاي خال قرمز و ديگر ماهيان رودخانه اي محسوب مي شوند .

زيستگاه سروان دره سي 
 زيستگاه سروان دره سي به فاصله 25 کيلومتري جنوب شرقي مشگين شهر قرار گرفته است و در حدود 105 کيلومتر مربع است . در اين زيستگاه که200 متر از سطح دريا ارتفاع دارد ، کل و بز ، خرس قهوه اي ، قوچ و ميش ، گرگ ، خرگوش ، روباه ، کبک و کبک دري زندگي مي کنند .

زيستگاه ها شيروان دره سي 
 "شيروان دره سي" زيستگاهي است که در 20 کيلومتري جنوب شرق مشگين شهر قرار دارد . ارتفاع سطح آن 2200 متر و مساحت آن را 75 کيلومتر مربع برآورد کرده اند . زيستگاه "شيروان دره سي" ، محل زندگي دايمي وحوش مانند کل و بز ، خوک ، روباه ، گرگ ، قوچ و ميش ارمني ، خرگوش ، کبک ، کبک دري ، قمري ، فاخته و شماري از پرندگان مهاجر است .

زيستگاه تنبق 
 اين زيستگاه در شمال غرب مشگين شهر واقع شده است و 18 کيلومتر با آن فاصله دارد . در حدود 70 کيلومتر مربع مساحت دارد و محل زيست کل و بز ، خوک ، خرگوش ، گرگ و کبک است . اين منطقه در ارتفاع 1800 متري از سطح دريا قرار گرفته است .

زيستگاه موويل 
 اين زيستگاه درند موويل در جنوب مشگين شهر و در غرب کوههاي هرم سبلان واقع است. ارتفاع اين منطقه از سطح دريا 3200 متر است و استراحتگاه قوچ و ميشهاي منطقه است . در اين زيستگاه ، قوچ و ميش ارمني ، کل و بز از نوع سفيد طوقدار ، کبک دري ، خرس قهوه اي و خاکستري ، گرگ ، خوک ، خرگوش ، انواع پرندگان شکاري و لاشخور زندگي مي کنند .

زيستگاههاي خشکي 
 زيستگاههاي خشکي يا خاکي يا زميني در جهان حدود 80 درصد انواع رستني ها و جانوران را در خود جاي مي دهند و از آنها حمايت مي کنند . موجودات جاندار در اين زيستگاهها به نهايت درجه تنوع و تکامل رسيده اند .

نئور 
 زیستگاه نئور با وسعتی حدود هزار هکتار در 30 کیلومتری شهرستان اردبیل قرار دارد .
 

دوشنبه 17 آذر 1393  7:41 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

آبشار

آبشار گورگور خياوچاي

اين آبشار در مسير رودخانه خياو (خيوچاي) بوده و بلندي آبشار حدود 10-12 متر مي باشد و از نظر حجم جريان قابل توجه مي باشد . حوضچه اي دايره اي شكل درمحل ريزش آب ايجاد شده است. آبشار گورگور به علت منظره جالب طبيعي و وجود ماهي قزل آلاي قرمز در رودخانه و حوضچه و برخورداري از موهبت آبگرم معدني ملك سوئي و چشم اندازي از كوهستان سبلان (ارتفاعات دلي آلي، آيتار، هرم و كسري) جذاب و ديدني است.

آبشار سردابه

اين آبشار در نزديكي آبگرم معدني سردابه (24 كيلومتري غرب اردبيل) در دامنة شرقي كوه سبلان واقع است. ارتفاع آن حدود 20-15 متر و حجم جريان آن نسبتاً كم و محدود به خروجي چند چشمه بالادست مي باشد. شايان ذكر است حجم جريان اين آبشار در مواقع بارش و پيوستن جريانهاي سطحي حوزه آبخيز افزايش مي يابد. اين آبشار از محلهاي ديدني مجتمع آبگرم سردابه كه از نقاط گردشگري اردبيل است، مي باشد.

آبشار گورگور آلوارس
چشمه گورگور از جمله چشمه هاي مشهور منطقه سبلان مي باشد. اين چشمه در دره آلوارس يا قزل گوللر که يکي از عريض ترين و باصفاترين دره هاي سبلان است ، در ارتفاع 2420 متري از سطح دريا واقع شده است . آبدهي اين چشمه بسيار بالا بوده و آب از خلل و فرج ديواره صخره اي مشرف به دره با فشار بيرون مي آيد.

آبشار آقبلاغ

اين آبشار در خلخال و در كوه آق داغ (سفيدكوه) قرار دارد. وجود گونه هاي متنوع گياهي، درختي و علفي در پيرامون اين آبشار زيبائي آن را دوچندان مي نمايد. نزديكترين راه ارتباطي به آقبلاغ از طريق يك راه پياده رو از روستاي لرد بخش شاهرود خلخال ميسر است. در دامنه اين رشته کوه چشمه سارهاي فراواني وجود دارد که تأمين کننده آب جريانهاي چون ميانرودان ، گلبند رود ، رودخانه زال و... مي باشد . مهمترين چشمه اين ناحيه که آبدهي قابل توجهي دارد، چشمه آق بلاغ است . اين چشمه در دامنه شرقي قله مرکزي آق داغ قرار دارد . اين چشمه بلافاصله پس از خروج ، آبشار بسيار زيبا و با دورنماي جالب و ديدني و سفيدرنگ تشکيل مي دهد.

دوشنبه 17 آذر 1393  7:42 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

چشمه

چشمه گوز سوئي (آب چشم)

اين چشمه در کنار قهوه خانه ممتاز واقع شده است . دماي آب 21 درجه سانتي گراد و تقريباً اسيدي است. هدايت الکتريکي آن براي 20 درجه حرارت 900 است. مزه آب گس و بي بو است . از آب آن براي درمان بيماريهاي چشم استفاده مي کنند. اين چشمه در شهر سرعين و در ارتفاع 1940 متري از سطح دريا، بر روي کف دره واقع شده است . آبدهي آن 140 ليتر در ثانيه و يکي از پرآب ترين چشمه هاي اين ناحيه است . آب آن به صورت دائمي و جوشان در جريان است . دهانه آن پراکنده و دماي آب در حوض 46 درجه سانتيگراد است . خاصيت درماني : آب آن بعلت داشتن ترکيب کلروبيکربناته سديک و کلسيک براي درمان بيماريهاي عمومي، بيماريهاي سيتم حرکتي (دردهاي مزمت روماتيسمي) و بيماريهاي زنان ، خنازير و بيماريهاي قلبي و نيز تقويت عمومي بدن استفاده مي شود .
چشمه گل علی 
 دو چشمه آب معدنی به فاصله 50 متر از کف حوض کوچکی به اندازه 4×5 متر به عمق یک متر از چندین شکاف با گاز فراوان خارج می شود و به سوی پایین دره جریان می یابند .
چشمه اسد 
 این چشمه در حدود 100 متری چشمه اول گل علی واقع شده و آب آن بسیار زلال است . حرارت این آب 20 درجه می باشد .
چشمه سردابه
  این چشمه در یک کیلومتری شمال دهکده وکیل آباد در دره ای گسترده قرار دارد و فاصله آن تا اردبیل تقریباً 24 کیلومتر است . آب چشمه دارای بوی بد اما زلال است. اهالی منطقه آب تنی در این چشمه را برای درمان بیماری های جلدی و پادرد می دانند .
چشمه های بوشلی
 این چشمه ها به فاصله 5/4 کیلومتری جاده اردبیل به سراب در 45 کیلومتری غرب اردبیل واقع شده است . از این چشمه برای استحمام استفاده می شود و حرارت آن 49 درجه است و آب آن صاف و زلال و مزه اش نمکی و گزنده است . اهالی محل برای درمان رماتیسم و درد مفاصل و رفع خستگی از آن استفاده می کنند.
چشمه های قوتورسو 
 در60 کیلومتری جاده اردبیل- مشکین شهر و در 25 کیلومتری مشکین شهر روستائی وجود دارد که به لاهرود معروف است . در 24 کیلومتری این آبادی،چشمه قورتور واقع شده است . اهالی محل از شستن لباس در آب این چشمه خودداری می کنند و می گویند این کار باعث سوراخ شدن پوشاک آنها می شود .
چشمه خلخال 
 چشمه آب گرم خلخال در 22 کیلومتری شمال غربی هروآباد به فاصله 96 کیلومتری میانه از زمین خارج می شود . آب گرم خلخال از دسته آب های بی کربناته سدیک گرم و گاز دار است که در درمان بیماری های مفصلی ، رماتیسم مؤثر است .
چشمه قینرجه
این چشمه در جنوب غربی مشکین شهر و به فاصله تقریبی 22 کیلومتری آن واقع شده است. آب این چشمه از دسته آب های کلره سدیک گازدار خیلی گرم است و برای درمان لنفاتیسم ، راشیتیسم، بیماری های زنانه و برخی از رماتیسم های مزمن استفاده می شود و همچنین به سبب دارا بودن گاز، در زمینه بیماری های تنفسی کاربرد دارد .
چشمه ایلاوند ، گاومیش گلی ( پر آب ترین چشمه آب گرم سرعین است(
چشمه در حیاط قهوه خانه همت واقع شده و مقدار آب آن خیلی کم است ، قهوه خانه همت ، قهوه خانه ممتاز و ایلاوند از دیگر چشمه های آبگرم استان اردبیل به شمار می رود .

چشمه های بیله دره 
 چشمه های آب معدنی سرد بیله دره در سه کیلومتری شمال سرعین در دره ای واقع شده که از نقاط مختلف زمین خارج می شود . آب این چشمه شبیه به آب چشمه کاشا- اویان فرانسه است که خواص درمانی آن بر روی قسمت های مختلف بدن به قرار درمان بیماری های کلیه ، دستگاه تغذیه ای و کبد ، بافت ها ، مجاری ادرار و ... است .
چشمه ويلا دره گازدار (ويلادرق)
اين چشمه در روستاي ويلادرق و در ارتفاع 1800 متري از سطح دريا واقع شده است . دبي آن 18 ليتر در ثانيه و بصورت دائمي و سرريز در جريان است . دماي آن 18 درجه سانتيگراد و مزه اي کمي ترش و ظاهري شفاف و بي بو مي باشد . کاتيون و آنيونهاي موجود در آن بي کربنات و کلسيم است . هدايت الکتريکي آن براي 25 درجه حرارت 600 است . PH آن 2/5 و ترکيب آن بيکربنات کلسيم است . از آب اين چشمه براي مداواي سنگ کليه و تقويت اعصاب و درمان عوارض دستگاه گوارش استفاده مي شود .

آب پهن
از کف حوضی به اندازه 5/5× 20/5 متر خارج می شود و درجه حرارتش 5/37 درجه است.
آب یل سویی 
 این آب از آب حوضی به طول 7/4 و عرض 5/3 متر بیرون می آید و از مجرایی در ضلع غربی حوض به خارج جریان می یابد . حرارت آب در حوض 41 درجه است .
آب معدني ارجستان
روستاي ارجستان در 21 کيلومتري غرب اردبيل واقع است . در مرکز روستا و نيز در حومه آن چند چشمه آب معدني سرد و گاز دار وجود دارد . از اين آب معدني به دو صورت آبمعدني بسته بندي شده در قالب بطريهاي يک و نيم ليتري توسط کارخانه آب معدني مس کو و همچنين بصرت چشمه اي دائمي که روي مظهر آب حوضچه اي سيماني سرپوشيده ساخته شده که آب ان بعد از پرشدن حوضچه بوسيله لوله اي در قسمت شرقي به بيرون سرازير شده و مورد استفاده اهالي و گردشگران قرار مي گيرد. آب معدني داراي آب سرد بي بو با مزه گس گازدار بوده، که بصورت نوشيدني طبيعي و مفيد از آن استفاده مي کنند . دماي آب در حدود 10 الي 15 درجه سانتي گراد و آنيونهاي آن کلرور، بيکربنات ،... و کاتيونهاي مهم آن کلسيم ، منيزيم و پتاسيم مي باشد . داراي گاز کربنيک بوده و داراي منشاء آب معدني نيمه عميق مي باشد .

دوشنبه 17 آذر 1393  7:43 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

آبگرم

مجتمع آبدرماني سبلان
مجتمع آبدرماني سبلان و بزرگترين آبدرماني خاورميانه، با امکانات استخرهاي متعدد و بزرگ سرپوشيده حوضچه هاي آب گرم تحت فشار (جکوزي)، سوناي خشک و بخار، دوشها و وان هاي انفرادي متعدد، رستوران، خدمات پزشکي و درماني مجزا براي آقايان و بانوان، پارکينگ اختصاصي و ساير امکانات مورد نياز منطبق بر آخرين استانداردهاي جهاني آبدرماني هاي دنيا (داخل شهر) است. 

 مجتمع آبدرماني بش باجيلار
 با استخر سرپوشيده بزرگ شامل سوناي خشک و بخار ، آبگرم تحت فشار (جکوزي) دوشهاي انفرادي ، خدمات پزشکي و درماني و پارکينگ در داخل شهر است . آبگرم معدني گاوميش گلي (پر آب ترين و بزرگترين آب معدني ايران) و آب گرمهاي معدني قره سو ، ساري سو ، اعصاب سوئي ، پهنلو ، قهوه سوئي ، ژنرال ، يئل سوئي ، گوز سوئي در داخل شهر.
 

آبگرم بش باجيلار (پنج خواهران)

  چشمه آبگرم بش باجيلار در شهر سرعين واقع شده است. دبي 5 چشمه رويهم رفته 13 ليتر در ثانيه و بصورت دائمي، نشتي و جوشان در جريان است. دماي آب در داخل استخر در حدود 35 درجه و ظاهري کدر، کمي ترش مزه و کمي بودار است . خاصيت درماني : براي درمان بيماريهاي عمومي و تسکين دردهاي عصبي و مفصلي استفاده مي شود.

آبگرم ژنرال (جنرال)
 آبگرم ژنرال در شمال شهر سرعين واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دريا 2000 متر است . مانند ساير چشمه هاي اين شهر، اين چشمه نيز در کف دره قرار گرفته است . دبي آب 6 ليتر در ثانيه و دماي آن در حوض 43 درجه سانتي گراد و مزه آب کمي ترش و بيرنگ مي باشد . به علت داشتن عناصر فوق بيشتر براي تسکين دردهاي عضلاني و رفع روماتيسم استفاده مي شود.

آبگرم پهنلو 
 اين آبگرم در شمالي ترين نقطه شهر سرعين واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دريا به 1950 متر مي رسد . آبدهي چشمه در حدود 8/1 ليتر در ثانيه و به صورت دائمي و جوشان در جريان مي باشد. دماي آن در حوض 37 درجه سانتي گراد و هدايت الکتريکي آن براي 25 درجه حرارت 1360 و حالت نيمه اسيدي را دارد . خاصيت درماني: از آن در جهت درمان بيماريهاي عمومي و تسکين اعصاب و دردهاي مفصلي استفاده مي شود.

آبگرم قره سو (اعصاب سوئي)

اين چشمه در شهر سرعين و در جنب آبگرم ساري سو واقع شده است. ارتفاع چشمه از سطح دريا 1950 متر و چشمه در کف دره قرار دارد. دبي آن در حدود 5 ليتر در ثانيه و داراي جرياني دائمي و متغير با فصول و نيز بصورت جوشان در سطح زمين پديد آمده است . PH آب در حدود 2/6 و هدايت الکتريکي آن براي 20 درجه حرارت 1300 است. نوع آب آن از نوع کلروبيکربناته سديک است. يکي از آبهاي مورد استفاده براي تسکين دردهاي روماتيسمي و نيز آرامش دهنده اعصاب و روان مي باشد.
أبگرم ساري سو 
 اين آبگرم در شهر سرعين واقع شده است. دبي آن در حدود 5 ليتر در ثانيه و جريان آب بصورت دائمي و متغير در فصول مختلف است. دماي آب در حوضچه اول 47 دره سانتي گراد و بودار و رنگ آن کمي مايل به سبز پسته اي است و مزه آب هم کمي ترش مي باشد . خاصيت درماني : براي دردهاي روماتيسمي ، مفصلي و بطور کلي براي تسکين دردهاي عضلاني اثرات سودمندي دارد .
آبگرم حمام شفا 
 حمام شفا در شهر سرعين واقع شده است. آب اين حمام از چشمه اي با آبدهي 5 ليتر در ثانيه تأمين مي گردد . دماي آب در حدود 40 درجه سانتي گراد و ظاهر آن کمي کدر، ترش مزه و بيرنگ و بي بوست . هدايت الکتريکي آن براي 25 درجه حرارت 1300 و PH آن 5/6 است . آب اين چشمه در رديف آبهاي معدني کلروبيکربنات سديک قرار دارد . خاصيت درماني : از آن براي درمان مفاصل، تسکين بيماريهاي عصبي و امراض جلدي استفاده مي شود

آبگرم قهوه خانه ممتاز دو (قهوه خانه يعقوب)
اين آبگرم نيز در داخل حياط قهوه خانه ممتاز دو واقع شده است . آبدهي اين چشمه چهار ليتر در ثانيه و جريان آن بصورت دائمي و متغير مي باشد. دماي آب در مظهر 47 درجه سانتي گراد است. ظاهر آب کمي تيره و مزه آن کمي ترش است. هدايت الکتريکي آن براي 20 درجه حرارت 1350 است. PH آن در حدود شش و آنيونهاي مهم آن کلرور، بيکربنات، کربنات و کاتيونهاي مهم آن منيزيم، سديم و پتاسيم مي باشد . براي درمان بيماريهاي سيستم حرکتي (درد دست و پا) و بيماريهاي عصبي استفاده مي شود .

آبگرم گاوميش گولي 
 اين چشمه در شهر سرعين و در ارتفاع 1940 متري از سطح دريا، بر روي کف دره واقع شده است. آبدهي آن 140 ليتر در ثانيه و يکي از پرآبترين چشمه هاي اين ناحيه است . آب آن به صورت دائمي و جوشان در جريان است . دهانه آن پراکنده و دماي آب در حوض 46 درجه سانتي گراد است . آب اين چشمه ترش مزه، بيرنگ و کمي بودار است (که بوي هيدروژن سولفوره به مشام مي رسد) در اطراف مظهر چشمه و حوضچه ها کمي رسوبات زرد رنگ اکسيد آهن ديده مي شود . آنيونهاي آن کربنات ، بيکربنات ، کلروره ، سولفات و کاتيونهاي آن کلسيم ، منيزيم ، سديم و پتاسيم مي باشد . هدايت الکتريکي براي 25 درجه حرارت 1300 و PH آن 58/6 ، باقيمانده مواد خشک شده از تبخير آب آن 678 ميليگرم در ليتر بوده و آب آن در رديف آبهاي کلروره، بيکربنات سديک و کلسيک گرم مي باشد . آب آن بعلت داشتن ترکيب کلروبيکربناته سديک و کلسيک براي درمان بيماريهاي عمومي، بيماريهاي سيتم حرکتي (دردهاي مزمت روماتيسمي) و بيماريهاي زنان ، خنازير و بيماريهاي قلبي و نيز تقويت عمومي بدن استفاده مي شود .

دوشنبه 17 آذر 1393  7:43 PM
تشکرات از این پست
mahdi522
mahdi522
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 3148
محل سکونت : زادگاه خمینی کبیر

کاروانسرا

کاروانسراي عباسي نقدي کندي 
 اين کاروانسرا در 200 متري حاشيه شمالي جاده آسفالته اردبيل – مشکين شهر و به فاصله 35 کيلومتري اردبيل در کنار رودخانه نقدي و مشرف به دره نقدي کندي کم عمق و سرسبز و پردرخت آن قرار گرفته است . کاروانسراي عباسي نقدي کندي از لحاظ سبک و پلان به نقشه کوهستاني مشابهت دارد. ابعاد آن 29 × 30 متر و از مصالح لاشه سنگ و ملاتهاي آهکي بنا گرديده است . در ازاره بنا از سنگهاي رتوش شده نوع خاراي خاکستري بهره برده شده است . ورودي بنا در قسمت غرب واقع شده که پس از وارد شدن از اين قسمت با دو اطاق در جناحين راهرو روبرو مي شويم . پس از آن وارد تالار مي شويم که در اضلاح شمالي و جنوبي آن چهار حجره تعبيه شده است. دسترسي به پشت اين غرفه ها و حجره ها از قسمت شرقي است .اين بنا از ابنيه باقيمانده عصر صفويان است . در 100 متري شرق کاروانسرا يک تپه طبيعي قبرستان کوچکي قرار دارد که احتمالاً مربوط به دوره اي است که کاروانسرا داير بوده است . با توجه به موقعيت خاص آن و واقع شدن در مسير جاده آسفالته اردبيل – مشکين شهر مي توان از آن به عنوان کافه سنتي استفاده نمود . البته اين کار نياز به مرمت و واگذاري آن به بخش خصوصي دارد . از خصوصيات مهم بنا مي توان به پلان نوع کوهستاني آن اشاره کرد . مراحل مستندسازي و ثبت آن در فهرست آثار تاريخي و ملي در حال پيگيري است . ضمناً کاروانسرا در ملک شخصي بنام حاج سلطان علي جعفري اهل و ساکن روستاي نقدي کندي واقع شده است .

کاروانسراي سربازوطن (قانلي بلاغ)
کاروانسراي سربازوطن در روستايی به همين نام ، از دهستان ارشق شمالي در فاصله حدود 800 متري نوار مرزي ايران و جمهوري آذربايجان و با فاصله 20 کيلومتري شمال مرکز بخش (رضي) واقع شده است . فاصله آن از مرکز شهرستان مشکين شهر 95 کيلومتر است . کاروانسراي قانلي بلاغ به سبک و شيوه چهار ايواني فرم متداول دوره اسلامي صفويه بنا گرديده است . نماي خارجي کاروانسرا شامل يک دروازه ورودي در ضلع شرقي به عرض چهار متر و ارتفاع 5/3 متر و سه اطاق در جناحين آن مي باشد . نماي خارجي کاروانسرا فاقد طاقنما و تزئينات کاشيکاري است . تنها عناصر تزئيني در نماي خارجي ديوار ضلع شمالي دروازه اصلي تزئيناتي به شکل لوزي است که با آجرهاي سوخته اين تزئينات صورت گرفته است . حيات مرکزي کاروانسرا به ابعاد 5/27 × 5/27 در اطراف آن حجره هايي به تعداد 21 عدد در طرفين ايوان ها تعبيه گرديده که راه ورود به اين حجره ها هم از طريق درهاي تعبيه شده در عرض ايوانهاست . اندازه کوچکترين اطاق 4 × 3 متر و بزرگترين آن 3× 10 متر است . قسمت غربي کاروانسرا به کلي تخريب و فقط پي و داغ پي در بعضي قسمتها باقي مانده است . مصالح اين بخش و قسمتهاي تخريب شده توسط اهالي روستا در طول زمان جهت ساخت وساز شخصي مورد استفاده قرار گرفته است . مصالح کاروانسرا آجر 5× 21 × 21 و ملاتهاي آهکي است . اين کاروانسرا فاقد ازاره سنگي است . فرم طاق ايوانها به سبک جناقي و سقف حجره ها داراي گنبدهاي کوتاه مي باشد . در ضلع جنوبي کاروانسرا اطاقي بزرگتر از اطاقهاي ديگر احداث شده که احتمالاً جهت نياز يا اصطبل استفاده مي شده است . همچنين داخل اطاقها محلهايي به عنوان رف و محل بخاري تعبيه گرديده است . ايوانهاي چهارگانه آن از خارج به شکل پنج ضلعي و حالت برج پنج ضلعي به خود گرفته است . اين اثر معماري با توجه به پلان و مصالح بکار گرفته در آن متعلق به عصر باشکوه صفويه است . از خصوصيات بارز بنا کاربرد آجر سوخته در تزئين آن و سبک چهار ايواني آن است که تنها کاروانسراي نوع چهار ايواني باقي مانده از عصر صفويان در استان اردبيل مي باشد . فعلاً از اين بنا با توجه به تخريب بخش هايي از آن استفاده خاصي بعمل نمي آيد ولي در صورت مرمت و تعمير مي توان از آن به عنوان مرکز آموزش جهت روستائيان يا بازارچه مرزي بهره برد . در حال حاضر تحت مراقبت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است و کليه امور ثبتي آن در دست اقدام مي باشد . با توجه به اينکه اين بنا تنها کاروانسرا و بناي چهار ايواني در استان اردبيل است مطالعات آسيب شناسي ، تهيه طرح ، ساماندهي ، مرمت ، حفظ و نگهداري و استحکام بخشي از آن جهت مطالعات باستانشناسي حائز اهميت مي باشد . همچنين با توجه به اينکه اين اثر باستاني قسمتي از تاريخ گذشته و خاطره دفاع مخلصانه از خاک ميهن اسلامي را در بر دارد ، در خصوص ثبت آن در فهرست آثار ملي اهتمام ويژه بعمل آيد .

کاروانسرای شورگل 
 اين کاروانسرا در جنوب شرقي روستاي شورگل از دهستان شورگل، دشت بيله سوار واقع شده است . کاروانسرای شورگل در محوطه اي به ابعاد 200×150 متر در روي تپه اي به ارتفاع سه متر از زمين هاي اطراف قرار گرفته است . ابعاد اين کاروانسرا 29×20 متر مي باشد . ورودي بنا در ضلع جنوبي است که پس از اين وروردي راهروئي به طول شش متر تعبيه شده که از طريق اين راهرو وارد حياط مرکزي به ابعاد 9×18 متر مي شويم . در اين کاروانسرای سفالهائي از دوران اسلامي و نيز دوران تاريخي (اشکاني) جمع آوري گرديد که بر اساس آنها انتساب آن به دوران بين قرن پنجم تا اواخر قرن هشتم ه.ق قطعي است .

دوشنبه 17 آذر 1393  7:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها