خاطرات > رزمندگان > عراقيها شگفت زده شدند!
يكي از خاطرات مشتركي كه همه رزمندگان در عمليات والفجر 8 دارند، بارش شديد باران است. بارش باران باعث شده بود كه غواصهاي ما راحتتر بتوانند خود را به آن طرف اروند برسانند.
علاوه بر بارش عجيب و به موقع باران كه براي همه رزمندگان و حتي فرماندهان يك امداد خداوندي تلقي شد. عرض اروند و خروشان بودنش نيز نيروهاي بعثي را خاطر جمع كرده بود كه هيچ وقت ايرانيها از اين نقطه عمليات نخواهند كرد. به همين خاطر نيروهاي ما توانستند خط را بشكنند و بعثيها را غافلگير كنند. بچهها سريع خط را پاك سازي كردند و عراقيها به ميان نخلستانها گريختند. نيروهاي ما در همان ساعت اوليه بعد از پاكسازي منطقه راههاي فرار دشمن را بستند. و به اين ترتيب مركز فرماندهي عراقيها در تصرف نيروهاي ما درآمد. يك خاطرهي خوبي كه از آن عمليات در ذهنم مانده، برخورد بچهها با اسراي عراقي بود. بچهها با اسراي عراقي به گونهاي برخورد كردند كه حتي خود عراقيها را متعجب كرد. وقتي بچهها آب و غذاي خود را در اختيار آنها قرار ميدادند آنها با شرمندگي غذا را از دستشان ميگرفتند و با همان حالت ميخوردند!
راوي: سيد علي عليپور ـ ساري
|
تشکرات از این پست