0

مامان من نميرم مدرسه!!!!!

 
mahdiye
mahdiye
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 189
محل سکونت : اصفهان

مامان من نميرم مدرسه!!!!!

صبحی مادری برای بیدار کردن پسرش رفت .

مادر: پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه است .

پسر: اما چرا مامان؟ من نمی خوام برم مدرسه .

مادر: دو دلیل به من بگو که نمی خوای بری مدرسه .

پسر: یک که همه بچه ها از من بدشون می یاد. دو همه معلم ها از من بدشون می یاد .

مادر: اُه خدای من! این که دلیل نمی شه. زود باش تو باید بری به مدرسه . پسر: مامان دو د لیل برام بیار که من باید برم مدرسه؟
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*

مادر: یک تو الآن پنجاه و دو سالته.. دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی
 
 

باران خواهد باريد ... باران خواهد باريد

و من زير باران خيس ميشوم

نياز دارم پاک شوم فراموش شوم

 

 
 

خيسم از خوشبختي 

چتري دهيد مرا!!!  

سه شنبه 17 شهریور 1388  11:11 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها