0

خاطرات > خانواده شهيد > شهید محمد سلطانی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خاطرات > خانواده شهيد > شهید محمد سلطانی

در زمان طاغوت محمد به عنوان فردی مذهبی و انقلابی در مدرسه شناخته می شد. خودش تعریف می کرد:
معلم ریاضی مان که فردی طاغوتی بود،  از من خوشش نمی آمد. چند بار مرا پای تخته برد و از من سوال کرد. یک بار بلد نبودم. مساله را حل کنم. معلم که منتظر چنیین فرصتی بود،  دستش را با لا برد و سیلی محکمی توی گوشم زد.
من هم برای این که بیشتر کتک نخورم،  خودم را به غش زدم و روی زمین ولو شدم. معلم دست و پایش را گم کرد. یکی از بچه ها را صدا زد که آب بیاورد. آب اثری نکرد و خودش هر کاری کرد که من به هوش بیایم،  موفق نشد. او که سخت ترسیده بود. از کلاس رفت بیرون تا ناظم را خبر کند. بچه ها دوید ند که ببینند چه شده است. من چشمکی به آنها زدم. بچه ها موضوع را فهمیدند و زد ند زیر خنده. از آن به بعد معلم ریاضی جرات نمی کرد مرا کتک بزند.
خواهر شهید
 

 
 
جمعه 26 آذر 1389  12:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها