0

نقش زن در ارتقاي معنوي جامعه

 
mosaferkuchulu
mosaferkuchulu
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : تهران

نقش زن در ارتقاي معنوي جامعه

نقش زن در ارتقاي معنوي جامعه

مقدمه:

تاريخ معاصر ايران همواره آكنده از عطر آشناي حضور زنان ايراني در تمامي عرصه‌هاي حيات سياسي و اجتماعي بوده است و اين حضور در مقاطعي بسيار جدي و در دوره‌هاي ديگر، رو به ضعف نهاده است؛ اما در مجموعه‌ي تحولات جامعه‌ي ايراني، اين نقش و حضور سيال و فعال، انكارناپذير است. به رغم اين‌كه در طول تاريخ، به دلايل مختلف و به واسطه‌ي فرهنگ غلط حاكم بر جوامع و نيز وجود نگرش‌هاي متفاوت نسبت به زن و استثمار او، همواره حضور زن در جامعه دچار فراز و نشيب‌هايي بوده و به او اجازه داده نشده تا قابليت‌هاي ذاتي خود را به نمايش بگذارد؛ ولي با اين همه هرجا كه حضور پيدا كرده است، توانسته است نقش اصلي و تأثيرگذار خود را به خوبي ايفا نمايد. زن، ركن اصلي جامعه است و بدون حضور او، امور جامعه، رو به انحطاط و نابودي خواهد گذاشت. خداوند متعال، توانايي‌ها و قابليت‌هاي در وجود او قرار داده است كه بدون بهره‌گيري از آن‌ها، بقاي زندگي و بشري غيرممكن خواهد بود. هرچند خداوند در خلقت انسان‌ها ـ چه زن و چه مرد ـ تفاوت و تبعيضي قايل نشده و هر دو را مكمل يكديگر قرار داده است ولي متأسفانه با اشاعه‌ي فرهنگ غلط و برداشت نادرست از آن، هنوز هم خيلي‌ها اين حقيقت را باور ندارند و زن را در مرتبه‌‌‌اي پايين‌تر از مرد قرار مي‌دهند؛ در حالي‌كه همان‌طور كه اشاره شد، هيچ تمايزي در خلقت اين دو نيست ولي ركن اصلي «زن» است.

بدون ترديد در سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران؛ نسبت بذل توجه به زنان و مسايل آنان ضمن گفتارها، نوشتارها، مطالعات انجام شده، تحقيقات به عمل آمده و عملكردهاي سياسي، اجتماعي و حقوقي در تحقق حقوق و ارتقاي مقام و منزلت زنان، با هيچ دوره‌ي ديگري از تاريخ اين سرزمين قابل مقايسه نيست. بي‌شك، چنين رويكردي در كشور ما ناشي از ارائه‌ي نمونه‌هاي عيني فعالي سياسي ـ اجتماعي زن مسلمان به عنوان الگو، نظير فعاليت‌ها و خطابه‌هاي حضرت فاطمه زهرا (س) و نيز شهادت ايشان؛ كه در واقع نتيجه‌ي حضور و فعاليت ايشان در صحنه‌ي سياسي ـ اجتماعي زمانشان بوده و نيز وجود اسوه‌ي جاوداني هم‌چون حضرت زينب كبري (س) در واقعه‌ي كربلا.

نقش زن در جامعه از ديدگاه اسلام

تاريخ گواه اين مدعاست كه همواره زن از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بوده است. اما شخصيت به ظاهر خرد شده‌ي زن عرب جاهليت، كه با عقايد خرافي اعراب زنده به گور مي‌شد؛ با تجلي نور آيين پاك پيامبر عظيم‌الشأن اسلام به امتيازاتي دست يافت. پس از بانگ عدالت‌گستر اسلام محمدي (ص) ، زن از حقوقي برابر با مردان برخوردار گرديد.

بنابراين زن وظيفه‌شناس و پرهيزكار با مرد متقي و درستكار از نظر اسلام فرقي ندارد، تصوير اسلام عزيز نيز چنين است كه: زن عضو كامل و مستقل جامعه‌اي است كه از نظر كمالات مشترك انساني فرقي بين زن و مرد قايل نشده و ملام سعادت را تنها علم و تقوي و فضيلت دانسته است.

طبق قوانين انسان‌دوستانه‌ي اسلام، زن در جامعه‌ي اسلامي مي‌تواند مالك بشود، در اموال خود تصرف كند، از خويشاوندان خود ارث ببرد، تحصيل علم كند و حتي به طريق مشروع كسب و تجارت نمايد و از نظر معاشرت و شركت در امور اجتماعي تا حدودي كه با عفت و پاك‌دامني منافات نداشته باشد آزاد است. بنا به اين اصل از اصول اسلام، زن از حقوقي برخوردار مي‌شود كه در مقابل آن قانون «حق زن در اجتماع و حقوق اجتماع بر زن» مطرح مي‌گردد. و حق برابري و توازن زن و مرد زماني تحقق مي‌يابد كه هريك از آنان از حقوق مسلم خود تجاوز و تخطّي ننمايند.

سير حركت پيشوايان و ائمه‌ي معصوم (ع) و نقش مشترك آن‌ها در روش‌هاي رسالتي خود، روند واحدي داشته است. نگاه عميق و نافذ هر زن و مرد مسلمان ايراني بر رسالت بنيادي و ارزشمند انبياء و امامان معصوم (ع) ، شيوه‌ها و تدابير ارزنده و مؤثري را در راهبري نسل جوان جامعه و حتي كشورهاي مسلمان جهان ارائه خواهد داد. زن مسلمان ايراني آن زمان به جايگاه مكتبي خود دست مي‌يابد كه الگوي ارجمندي همانند زهراي كوثر (س) و قهرمان عاشورا زينب كبري (س) را برگزيند؛ شيرزنان صدر اسلام كه در پرده‌ي عفاف و پاك‌دامني و در عين صلابت و استواري در برابر زور و ستم حكام ظالم آن روزگار نستوه و مقاوم ايستادند. خطبه‌ي غرّآ و دندان‌شكن حضرت فاطمه (س) بر سر حق مالكيت مسلّم زمين‌هاي فدك و برخورد جدي و قاطع حضرت زينب (س) پس از واقعه‌ي كربلا، جايگاه دفاع تبليغي ـ سياسي اسلام را بيش از پيش به زنان جامعه متذكر مي‌شود.

نقش اساسي زن در خانواده

در دو سه دهه‌ي قبل از انقلاب به خاطر ورود فرهنگ‌هاي اروپايي، بنيان خانواده متزلزل شده بود؛ يعني حقيقتاً خانواده، آن اصالت و ارزش و عظمتي را كه در اسلام و فرهنگ سنتي ما دارد، ديگر نداشت. وقتي خانواده هست، همسر و مادر عضو اصلي است. زن در اين مجموعه، جاي بسيار اساسي و رفيعي دارد. به همين خاطر،‌ وقتي اصل خانواده ـ يعني زن ـ زير سؤال و متزلزل است، در آن‌جا هيچ چيزي در جاي خود قرار ندارد.

پيشگامي زنان در حركت‌هاي معنوي انسان

در زمينه‌ي مسايل معنوي، زنان جرو پيشگامان حركت معنوي انسان به سوي پيشرفت‌ها هستند. در قرآن وقتي مي‌خواهد براي انسان‌هاي مؤمن مثال بزند، مي‌فرمايد:

«و ضرب الله مثلاً للذين آمنوا امرأه فرعون» از يك زن مثال مي‌زند. آن‌جايي كه بحث ايمان و اسلام و صبر و صدق و مجاهدت در راه به دست آوردن ارزش‌هاي انساني و اسلامي و معنوي است، مي‌فرمايد:

«ان المسلمين و المسلمات و المؤمنين و المؤمنات و القانتين و القانتات و الصادقين و الصادقات و الصابرين و الصابرات» در اين آيه ده عنوان براي ارزش‌هاي معنوي ذكر مي‌شود؛ اسلام، ايمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع، و ديگر چيزها. زن و مرد در اين ميدان دوش به دوش حركت مي‌كنند و پيش مي‌روند؛ هر دو را ذكر مي‌كند. اين بتِ مردگرايي كه در جاهليت، هميشه به وسيله‌ي مردان و حتي به وسيله‌ي زنان پرستيده مي‌شد، اسلام در اين آيات بت را مي‌شكند.

نقش زن در عرصه‌ي سياسي ـ اجتماعي:

نقش معنوي زن در عرصه‌هاي بحران‌آميز سياسي و اجتماعي بسيار چشمگير و تعيين‌كننده است، چه ايفاي نقش به طور مستقيم، منظور باشد و چه غير مستقيم كه نقش و آثار تربيتي او تا حدود زيادي در ايفاي نقش همسري و مادري و نتايج و پيامدهاي اعمال وي و رابطينش منعكس مي‌گردد، كه اين نقش و حضور مي‌تواند سازنده و مثبت باشد و در جهت تعالي جامعه و ارتقاي كمال افراد آن باشد، نظير نقش حضرت فاطمه زهرا (س) در قضيه‌ي خلافت مولي علي و يا نقش احياگر و افشاگرانه‌ي حضرت زينب (س) در واقعه‌ي كربلا. هم‌چنين نقش مادران و زنان گمنامي كه فرزندان آن‌ها منشأ خير و بركت در جامعه شده‌اند؛ نظير بسياري از علما و دانشمنداني كه هريك به نوعي به جامعه‌ي خويش خدمت كرده‌اند؛ مثل امام خميني (ره) ، علامه طباطبايي (ره) ، ابن‌سينا، اديسون و .... اما از سوي ديگر، ممكن است زن با نقش منفي‌اي كه بازي مي‌كند، منشأ بسياري از تحولات ناخوشايند نيز باشد، چنان‌چه جامعه را در سيري قهقرايي به سوي فساد و تباهي نيز بكشاند؛ نظير مهدعليا مادر ناصرالدين شاه كه با تحريكات سوء خود توانست يكي از بزرگ‌ترين خادمان و مصلحان جامعه ـ اميركبير ـ را از صحنه‌ي اجتماع بيرون رانده و چه بسا زناني كه باعث جنگ‌افروزي‌هاي وحشتناك در صحنه‌هاي بين‌المللي شده‌اند، يا بسياري از بحران‌ها و مفاسد اجتماعي را رهبري كرده‌اند.

نقش زن در انقلاب اسلامي:

اگر زن حضوري همراه با تهذيب نفش داشته باشد، به دليل قابليت‌هاي ذاتي‌اش مي‌تواند منشأ بسياري از خيرات و بركات باشد؛ امام خميني (ره) ، در اين رابطه مي‌فرمايند:

«زن مبدأ همه‌ي خيرات است.» (1)

زنان ايراني در صحنه‌ي انقلاب حضور گسترده و مؤثري داشتند. آنان پيشاپيش مردان و در صف مقدم آنان (حتي برخي همراه با كودكان نوزادشان) با ابراز خشم و تنفر نسبت به وضعيت نامساعد حاكم بر جامعه‌ي خويش، در تظاهرات شركت مي‌كردند اما تهديد خطرات جاني ناشي از اين حضور، هرگز آن‌ها را از صحنه خارج نكرد. امام خميني (ره) در اين زمينه مي‌فرمايد:

«سلام بر شما بانوان محترم، رحمت خداوند بر شما شيردلاني كه به همت والاي شما، اسلام از قيد اسارت بيگانه بيرون آمد. شما بانوان شجاع، دوشادوش مردان پيروزي را براي اسلام بيمه كرديد و شما با بچه‌هاي كوچك خودتان در خيابان‌ها آمديد و از اسلام پشتيباني كرديد.» (2)

حضور زنان، باعث تقويت روحيه‌ي مردان و تشويق و تحرك بيشتر آن‌ها در تغيير سرنوشتشان بود. زنان همواره با حضور خود در صحنه تصميم مردان را در تغيير و اصلاح، قطعي و حتمي ساخته‌اند. لذا هرجا كه مشاركت كرده‌اند، حتماً ثمربخش بوده‌اند.

وجود و حضور زنان در حل بحران‌هاي اجتماعي، باعث افزايش روحيه‌ي مردان شده و به آن‌ها دلگرمي و اميد مي‌بخشد و اين احساس در آن‌ها تقويت مي‌شود كه بدون پشتيبان و ياور نيستند و براي تلاش‌ها و جان‌فشاني‌هاي آن‌ها، مادران و زنانشان ارزش قائلند. حضور زنان، ضرورت حل بحران را براي آن‌ها قطعي‌تر مي‌كند و به واسطه‌ي اين حضور، روحيه‌ي آن‌ها تقويت شده، عملكرد بهتري ارائه خواهند داد.

«ما همه در نهضت سهيم هستيم و شما خانم‌ها سهم بزرگ داريد، يعني آمدن شما خانم‌ها به خيابان‌ها و ميدان‌هاي مبارزه، موجب اين شد كه مردها هم قوت پيدا بكنند، تقويت بشوند، روحيه‌ي آن‌ها هم با آمدن شما تقويت بشود.» (3)

نقش زن در بحران‌هاي اجتماعي:

زنان به خاطر نقش محوري كه در پيروزي انقلاب اسلامي ايران ايفا كردند، تأثير و نقش خود را در بحران‌ها يا منافع و مصالح جامعه به اثبات رساندند. لذا اگر جامعه نيز امكانات و شرايط رشد و تحصيل و تكامل زنان را فراهم آورد و زمينه‌هاي حضور بيشتر وي را فراهم كند و او را در نقش‌هاي كليدي و حساس جامعه وارد كند، گمان نمي‌رود كه ديگر انگيزه‌ي فساد و پوچي و مصرف‌گرايي در وجود او راه داشته باشد و به ديگران هم اجازه‌ي استفاده‌ي ابزاري از خود را بدهد و در نتيجه خود به خود فساد از جامعه رخت خواهد بست.

اگر در جامعه، يك نوع بحران، مثل بحران فساد اجتماعي، مصرف‌گرايي، بي‌هدفي، سردرگمي و ... وجود دارد و زنان نيز در تجديد و اشاعه‌ي آن نقش دارند، به اين دليل نيست كه برخي‌ها فكر مي‌كنند شيطان‌صفتي در زنان باعث بروز اين مسايل مي‌شود؛ بلكه ديگران براي زنان اين نسخه را تجويز كرده‌اند و شرايط و مقدمات آن را براي او فراهم كرده‌اند. وقتي زن ميدان واقعي براي عرضه‌ي هنرها و قابليت‌ها، تفكرات و عواطف خود پيدا نكند و او را در سرنوشت واقعي جامعه شريك نكنند؛ در نتيجه در اين ميادين كاذب حضور پيدا مي‌كند و سعي مي‌كند تا به نوعي فعاليت نمايد و در واقع، در مسير انحرافي فعاليت قرار مي‌گيرد و به نوعي ديگر سرنوشت جامعه را رقم مي‌زند.

«زن مبدأ همه‌ي سعادت‌ها بايد باشد و مع‌الوصف، زن را به صورت يك لعبت در آوردند!» (4)

پس نتيجه مي‌گيريم كه زن و جامعه هر بر يكديگر اثرگذارند و و تأثيرگذاري متقابل بر هم دارند. پس حال كه زنان ما در اكثر مواقع در برابر مشكلات تحمل و پايداري نشان مي‌دهند، حال كه نقش تربيتي زن، به‌خصوص مادر و مربي در جامعه اين‌قدر اهميت دارد و البته اگر به او ميدان داده شود، مي‌تواند در بسياري از موارد، از بروز بحران‌هاي اجتماعي نظير فساد و مواد مخدر و ... جلوگيري كند و يا در بسياري از مواقع، مي‌تواند بحرانِ به وجود آمده را به فرصت تبديل نمايد.

نقش زن در اصلاح جامعه:

دفاع ديروز و تهاجم امروز، دو شروع مجزا ندارند. تفكيك اين دو نيز درست نيست. ديروز از ديرباز شروع مي‌شود حتي از زمان حضرت ابراهيم (ع) ، با شروع جنگ تحميلي نمود بيشتري مي‌يابد و در شبيخون و تهاجم فرهنگي، به اوج مي‌رسد. دشمن، در همان ابتدا به فكر نابودي تفكر الهي بود. با شروع انقلاب اسلامي، دشمن نياز بيشتري به ضربه زدن داشت. لذا جنگ شروع شد. پس از مدتي دشمن فهميد اسلحه كاري از پيش نمي‌برد. به دنبال صلح رفت. دشمن دنبال لحظه‌اي بود كه اسلحه‌ي سبك را رها كند و اسلحه‌ي سنگين‌تري را به كار اندازد. در اين‌جا بود كه تهاجم و شبيخون، آشكار گرديد. لذا اكنون جنگ با شدت بيشتري ادامه دارد و كيست كه خاكريزها و سنگرها را نبيند.

ولي سؤال مهم و اساسي اين است كه در اين ميان، زن چه نقشي دارد؟ رسالت زن چيست و چه بوده و چه بايد باشد؟

امروز زن در فساد و اصلاح كل تاريخ بشريت نقش عظيمي دارد. سازندگان و ويرانگران تاريخ، بدون بهره‌گيري مناسب از وجود زن هيچ توفيقي نخواهند داشت. ويرانگران از امكانات كمّي و كيفي فوق‌العاده‌اي برخوردارند و پيروزي بزرگي نيز كسب كرده‌اند. با امكانات خود به مسخ انسان پرداخته‌اند و موفق شده‌اند كه بُعد حيواني انسان را بارزتر از هر زمان ديگري به نمايش بگذارند!

اما كدام گروه از زنان، فاطمه (س) را الگوي خود قرار داده‌اند؟ در اوايل انقلاب، رهروان اين وادي بيشتر بودند يا در زمان حال؟ درست در همين‌جاست كه بسياري به اشتباه افتاده‌اند و هستند بسياري از كساني‌كه ناآگاهانه در سنگر دشمن قرار گرفته‌اند. اينان تصور مي‌كنند زن امروز از رسالت اسلامي و انساني خود، فاصله گرفته است. اين گروه با قضاوت‌هاي غلط و نادرست تصور مي‌نمايند دلسوزان واقعي انقلاب هستند و با مقايسه‌ي وضعيت زنان در اوايل انقلاب و زمان حاضر نتيجه مي‌گيرند كه زنان رسالت خود را به دست فراموشي سپرده‌اند و از فراموشي ارزش‌ها و گرايش آنان به ماديات مي‌نالند.

جنگ تحميلي عراق عليه ايران توطئه‌ي مشتركي بود براي شكست انقلاب از سوي همه‌ي كساني‌كه از سرعت حيرت‌آور پيروزي انقلاب اسلامي امكان هرگونه اقدام و چاره‌اي از ايشان سلب شده بود و ضمناً فرصت تازه‌اي براي حضور بيشتر و گسترده‌تر زنان در صحنه‌ي اجتماع بود. (5)

در اين برهه از زمان كه دشمنان اسلام و ايران اسلامي، از جنگ تحميلي، تحريم اقتصادي، سعي در انزواي سياسي ايران در صحنه‌هاي بين‌المللي و ترفندهاي گوناگون براي تضعيف انقلاب اسلامي نتيجه‌اي نگرفته و نتوانستند از پيشرفت انقلاب و رشد روحيه‌ي ديني و انقلابي جلوگيري به عمل آورند، با شيوه‌هاي ديگر، با تهاجمي گسترده‌تر عليه كيان فرهنگي و اعتقاد ملت مسلمان ما برخاسته‌اند. در اين ميان بخش عظيمي از اين تهاجم متوجه زنان مسلمان است كه ركن اساسي جامعه از حيث تربيت و امنيت اخلاقي مي‌باشند.

زن مسلمان ايراني هم‌چنان‌كه در صحنه‌هاي انقلاب و دفاع مقدس حافظ ارزش‌ها و اصالت ديني خود بوده و سرمشق و اسوه‌ي ديگر زنان قرار گرفته است در اين تهاجم هم بايد با انجام رسالت خود به نحو احسن، حقانيت، شكست‌ناپذيري و حضور مداوم خود را در صحنه‌هاي اجتماعي به اثبات برساند. به يقين رسالتي كه امروز زن مسلمان بر دوش دارد، بسي عظيم‌تر و سرنوشت‌سازتر از مراحلي است ك در زمان انقلاب و دفاع مقدس طي نموده است، چه اين‌كه بر خلاف مراحل پيشين، در اين مرحله هم چهره‌ي دشمن مخفي است و هم گستره‌ي اين تهاجم بسيار وسيع‌تر از مراحل قبلي است. اين‌جاست كه «زن مسلمان بايد شرايط و وضعيت جامعه‌ي خويش را تحليل كند، درستي‌ها و كژي‌ها و آسيب‌ها را دريابد، چرايي‌ها و چگونگي‌هاي وضع موجود را و بايسته‌ها و نبايسته‌ها را با معيارها و الگوهاي تحليل و نقد برگرفته از آن پايگاه شناختي و اعتقادي و روحي و رفتاري و نيز از ديدگاه انديشه و بينش اجتماعي برگرفته از آموزه‌ها و تعاليم دين، برآورده و داوري كند. (6)

نتيجه‌گيري:

اصل مهم و اساسى كه در مشاركت زنان درصحنه‏هاى گوناگون جامعه بايد به آن توجه شود اين است كه پذيرش هرگونه مسؤوليتى از سوى آنان نبايد به وظيفه‌ي اصلى آن‌ها كه تربيت نسل جديد جامعه و گرم نگهداشتن كانون خانواده است كم‏ترين لطمه و آسيبى وارد سازد.

وظيفه‌ي اصلى زنان و بانوان هر جامعه تربيت و پرورش نسل جديد آن جامعه و گرم نگهداشتن كانون خانواده است؛ از اين‌رو اشتغال به هر كارى كه زنان را از انجام اين وظيفه‌ي خطير بازدارد، آنان را از رسالت اصلى خود بازداشته است و علاوه بر آن‌كه زيان‏هاى غير قابل جبرانى بر جامعه وارد مى‏سازد، زنان را نيز از شخصيت و هويت واقعى خود تهى نموده، به آن‌ها شخصيت كاذب و دروغين مى‏بخشد؛ چراكه كمال و شخصيت هر انسان در آن است كه توانايى‏ها و استعدادهاى خود را به خوبى بشناسد و آن‌ها را به فعليت برساند. بنابراين يك اصل مهم و اساسى كه در مشاركت زنان در صحنه‏هاى گوناگون جامعه بايد به آن توجه شود اين است كه پذيرش هرگونه مسؤوليتى از سوى آنان نبايد به وظيفه‌ي اصلى آن‌ها كه تربيت نسل جديد جامعه و گرم نگهداشتن كانون خانواده است كم‏ترين لطمه و آسيبى وارد سازد.

نكته‌ي ديگرى كه در مشاركت زنان در صحنه‏هاى گوناگون اجتماعى و سياسى بايد مورد توجه قرار گيرد، حفظ حدود شرعى و حريم عفت، حيا و پاك‌دامنى و دور نگهداشتن ميدان كار و مسؤوليت از هرگونه تمتع و بهره‏گيرى‏هاى جنسى است. كشانده شدن مسايل جنسى به صحنه‌ي جامعه، علاوه بر آن‌كه بنيان و اساس خانواده را متزلزل مى‏كند بيشترين و بزرگ‏ترين ضربه را به شخصيت و هويت زنان وارد مى‏سازد و شخصيت آنان را در حدّ ابزار و وسيله‏اى براى كاميابى و كامجويى مردان هوسران و يا وسيله‏اى در جهت منافع مادى دنياپرستان و مطامع سياسى سياستمداران تنزل مى‏دهد.

بنابراين مشاركت زنان و بانوان در صحنه‏هاى گوناگون اجتماعى و سياسى بايد با رعايت كامل و دقيق اين دو اصل مهم و اساسى صورت پذيرد. تاريخ اسلام زنان مؤمن و فداكار بسيارى را سراغ دارد، كه علاوه بر انجام مسؤوليت و رسالت خود در خانواده و رعايت كامل شؤون عفت و پاكدامنى با حضور فعال خود در صحنه‏هاى حساس سياسى و اجتماعى مسير تاريخ را تغيير داده‏اند و بدين‌وسيله نام خود را در زمره‌ي مردان و زنان تاريخ‌ساز به ثبت رسانده‏اند.

بدون شك زينب كبري (س) يكى از زنانى است كه به عنوان الگو و اسوه براى همه‌ي زنان و مردان آزاده، آزادي‌خواه و ظلم‌ستيز در همه‌ي زمان‏ها مطرح است.

 

پي‌نوشت‌ها:

1- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سيماي زن در كلام امام خميني(ره)، تهران،‌سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارم، ص 17، 1370.

2- پيشين، ص 95.

3- پيشين، ص 97.

4- سيماي زن، پيشين، ص 97.

5- نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي، روزنامه‌ي اطلاعات، شماره‌ي 19547، مورخ 21/11/1370، ص 9.

6- زن در دو عرصه‌ي سلوك انساني و مديريت اجتماعي، احمد آكوچكيان، ماهنامه‌ي پيام زن، شماره‌ي 22، ص 16.


 

 

فهرست منابع:

1.     زن و مشاركت سياسي ـ اجتماعي، مركز امور مشاركت زنان رياست جمهوري، انتشارات برگ زيتون، 1380.

2.     مجموعه مقالات و سخنراني‌هاي اولين سمينار زن و دفاع مقدس، 1374.

3.     تحليلي بر سرگذشت تاريخي زن، شهين ايرواني، انتشارات دريا، 1384.

4.     زن در آينه‌ي جلال و جمال، آيت‌الله جوادي آملي، انتشارات دارالهدي، 1378.

5.     زن ريحانه‌ي آفرينش، دفتر نشر آثار مقام معظم رهبري، انتشارات دارالهدي، 1381.

6.     روزنامه‌ي اطلاعات، شماره‌ي 19547، مورخ 21/11/1370.

سيماي زن در كلام امام خميني (ره) ، تهران، ‌سازمان چاپ و انتشارات، 1370.

دوشنبه 16 شهریور 1388  11:23 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها