زباندانان بین ایمان و اسلام تفاوت قائل میشوند؛ ایمان به معنای تصدیق
است كه جایگاه آن قلب است و اسلام معنایش تسلیم شدن است و از طریق زبان
صورت میپذیرد از این همسنجی نتیجه میگیرند كه هر مومنی مسلمان است و هر
مسلمانی مومن نیست؛ اما این تمایز و همسنجی تمام كاربردهای این دو واژه در
قرآن را در بر نمیگیرد. آیاتی در قرآن آمده است كه میفرمایند ایمان برای
برخی مردم كافی نیست بلكه باید اسلام آورد یعنی باید اقرار كرد كه باید به
خدا توكل كرد. از آن جمله این آیه: «و موسی گفت ای قوم من اگر به خدا
ایمان آوردهاید و اگر اهل تسلیمید بر او توكل كنید.( »یونس، ۸۴) و این
آیه: «ای بندگان من امروز بر شما بیمی نیست و غمگین نخواهید شد. همان
كسانی كه به آیات ما ایمان آورده و تسلیم بودند.( »الزخرف، ۶۹ ۶۸) لازمه
از بین رفتن ترس و حزن از ایمان آورندگان به حضرت عیسی در روز قیامت این
است كه در دنیا مسلمان باشند. اسلام در اینجا به عنوان شرط قرار داده شده
است، اما در معنای كلی در قرآن آمده است: «بگو به خدا و آنچه بر ما نازل
شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده و
آنچه به موسی و عیسی و ابنیای [دیگر] از جانب پروردگارشان داده شده
گرویدیم و میان هیچ یك از آنان فرق نمیگذاریم و ما او را فرمانبرداریم.(
»آلعمران، ۸۴) این گفتمان خطاب به رسالت حضرت محمد و اصحاب مومنش است و
به آنها دستور به ایمان آوردن به پیامبران و فرستادهشدگان پیشین میدهد و
این كه اسلام آورند یعنی سر تعظیم به درگاه خدا فرود آورند. آیه بعدی
تاكید میكند: «و هر كس جز اسلام، دینی ]دیگر[ جوید هرگز از وی پذیرفته
نشود و وی در آخرت از زیانكاران است.( »آلعمران، ۸۵) این آیه مقرر
میدارد اسلام به معنای گسترده آن كه شامل دین حضرت ابراهیم تنها دین
پذیرفته شده نزد خداست كه قرآن در جای دیگر درباره آن میگوید: «آیین
پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود كه قبلا شما را مسلمان نامید.(
»الحج، ۷۸) اما اختلافاتی كه بین فرزندان ابراهیم در امور دین رخ داد ناشی
از خود آنهاست نه خداوند. (ر.ك: آلعمران، ۲۰ ۱۹)
از این آیات آشكار میشود كه اسلام در قرآن محدوده گستردهای را شامل
میشود و ادیانی كه از دین حنیف یا دین ابراهیم به وجود آمدهاند را در بر
میگیرد كه آن ادیان عبارتند از یهودی، نصرانی و اسلام به اضافه ادیان
دیگر مانند صابئی (البقره، ۶۲ و المائده، ۶۹) البته بین مفسران اختلافنظر
وجود دارد كه آیا صائبه و مجوس شایستگی وابستگی به دین ابراهیم را دارند
پارهای میگویند آنها شبه كتابی دارند كه بازمانده دین ابراهیم است و... .
اما دائره مفهوم اسلام در آیات دیگری تنگ میشود و به معنای بر سر زبان
آوردن وابستگی به اسلام و اجابت دعوت حضرت محمد(ص) بدون ایمان آوردن قلبی
است و این حالت بعضی اعراب در زمان پیامبر بود. خداوند میفرماید: [«برخی
از] بادیهنشینان گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاوردهاید لیكن بگویید
اسلام آوردیم و هنوز در دلهای شما ایمان داخل نشده است.( »الحجرات، ۱۴)
در این آیه مشاهده میكنیم تعریف جدیدی از رابطه بین ایمان واسلام برحسب
اقتضای احوال ارائه شده است. این آیه و آیه پس از آن درباره توصیف حالت
پارهای از اعراب (بادیه نشین) نازل شد و مفسران درباره آنها میگویند
آنها اسلام آوردند و به مدینه آمدند و از رسول خدا خواستند آنها را همانند
مهاجران به شمار آورد و تمام امتیازات دنیوی و اخروی را نصیبشان گرداند.
این آیات در پاسخ به درخواست آنها نازل شد و میگوید اسلام آوردن بر سر
زبان به تنهایی كفایت نمیكند بلكه باید به رسالت اسلام ایمان آورند
ولازمه چنین كاری اطاعت از خدا و پیامبرش است. اگر با پاكی نیت به این كار
دستیازند شایستگی كسب همه آن امتیازات را خواهند داشت و در همین چارچوب
قرآن ویژگیهایی كه باعث میشوند مسلمان از سطح ایمان به آنچه اعراب
خواستار آن بودند ارتقا پیدا كند را بر میشمارد خداوند میفرماید: «در
حقیقت مومنان كسانیاند كه به خدا و پیامبر او گرویده و [دیگر] شك
نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كردهاند. اینانند كه راستگر
دارند.( »الحجرات، ۱۵)
از آنچه گفتیم آشكار میشود رابطه اسلام و ایمان یكسویه نیست. درست نیست
كه هر مسلمانی مومن است و هر مومنی مسلمان نیست، بلكه وضعیت و حالت شخص
است كه معین میكند رابطه این دو مفهوم چگونه باشد. تفاوت دیگری شبیه
تفاوت اسلام و ایمان وجود دارد. این كه میتوان وصف افزایش یا كاهش را
شامل حال یكی از آن دو دانست. در قرآن آیاتی وجود دارند كه درباره افزایش
ایمان در نقطه مقابل افزایش كفر سخن میرانند، اما به امكان موصوف شدن
اسلام به این ویژگیها هیچ اشارهای نشده است. (ر.ك: مدثر، ۳۱)
اما معنای افزایش ایمان چیست و بر چه كسی صدق میكند؟
در آیه قبل از آیه ذكر شده به این موضوع اشاره شده كه تعداد محافظهای
جهنم ۱۹ فرشته هستند و آیهای كه ذكر كردیم مشخص میكند منظور خود این عدد
نیست، بلكه هدف افزایش آگاهی و شناخت ایمان آوردگان به جهان آخرت از طریق
اطلاع دادن به آنها به این كه در جهنم نگهبانان بسیارند و عدد ۱۹ نزد مومن
كنایه از كثرت است، اما كینه توزان نسبت به اسلام و حاسدان نسبت به
مسلمانان و همچنین كفار و مشركان واكنش نشان میدهند و عقلهایشان متحیر
میماند و میپرسند كه منظور خدا از ذكر عدد چه بود؟ افزایش ایمان در
اینجا به معنی كسب شناخت بیشتر به موضوعی از موضوعات ایمان كه به جهان غیب
برمیگردد است.
قرآن بر این موضوع تاكید میكند كه افزایش ایمان به معنایی كه آوردیم باعث
میشود مرتبه مومنان از نظر ثواب و پاداش افزایش یابد. (ر.ك: الانفال، ۴
-۲)
همانگونه كه ایمان با افزایش معرفت و شناخت به موضوعات و مصادیق ایمان
محكم میشود با كاهش درجه تصدیق و پایین آمدن آن به سطح شك و تردید ضعیف
میشود و حالتی از حیرت و سرگردانی و تشویش روحش را فرا میگیرد كه مجازا
آن را بیماری قلبی مینامند و كاهش و كمبود همراهش میآید و مبتلایان به
این بیماری در قرآن منافقین نامیده شدهاند.