ایجاد جهان، ایجاد زمان و مکان و قوانین جهان نیز بود
اولین قانونی که پس از مرحلة ایجاد به فعلیت و فعالیت میافتد
قانون «خلق: پدید آمدن چیزها از یکدیگر» میباشد
آن موجود کوچک اولیه کروی شکل بوده و به تدریج بزرگ میشد. و همگام با بزرگ شدن در درونش نیز تحولات و تغییراتی رخ میداد.
آیا پیدایش و رشد و تکامل یک انار را مشاهده کردهاید؟ اول ذرّة کوچکی در وسط گل است که پس از ریختن گلبرگها به صورت کرهای به بزرگی یک نخود دیده میشود به تدریج از درخت تغذیه کرده و بزرگ میشود تا به شکل کرهای که در درونش دهها کره دیگر به نام دانههای انار هستند، در میآید. و همین گونه است سیر رشد انجیر، که خودش یک کره است در درون آن صدها کرة ریز وجود دارد که فواصل آنها پر از شیره است.
دانة کوچک اولیه جهان تنها در دو مورد با انار تفاوت داشت:
الف: انار از گل و درخت پدید میآید. در حالی که دانة اولیة جهان از چیزی پدید نیامده، بلکه ایجاد شده است.
ب: انار از درخت تغذیه نموده و بزرگ میشود اما دانة اولیة جهان از خارج از پیکر خود تغذیه نمیکرد، بلکه ایجاد و انشائی که به وسیلة آن به وجودآمده بود، همچنان در درون او به ودیعه گذاشته شده و مدام از مرکزش ایجاد شده و آن را تغذیه و بزرگ میکرد. امروزه نیز همان جوشش ایجادی و انشائی در مرکز جهان ادامه دارد.
همچنان که بیان گردید، شما تا ده سطر از این کتاب را بخوانید میلیونها کیلومتر بر حجم جهان افزوده شده است. کهکشانها چنان به سرعت ازمرکز فاصله میگیرند که گویی تکههای یک انفجار به اطراف پخش میشود.
آیا بدون افزایش مواد و انرژیهای درون جهان، چنین گسترش و افزایش حجمی با این سرعت امکان دارد؟ ما سخنی نداریم و پاسخ این سئوال به عهدة علوم فضایی و کیهانی است. لیکن مسلم و طبیعی است که اگر مواد و انرژیهای جهان در قبال این افزایش حجم، ثابت باقی بماند، جهان در عرض مدت کمی پوک و تو خالی میگردد.
قانون گسترش جهان صرفاً یک گسترش بیمحتوا نیست. پوکی و پوچی نیز با حکمت سازگار نیست. البته به همان میزانی که به حجم و محتوای جهان افزوده میشود، سیر هماهنگ به سوی تکامل کیفی نیز وجود دارد. مادة اولیة و همچنین مواد و انرژی که ایجاد میشوند، بلافاصله راه کمال را در پیش گرفته و به راه میافتند. اساساً برنامة خلقت، که همان برنامة تکامل است پس از لحظة ایجاد به راه میافتد.
از جمله احادیثی که بر «تداوم ایجاد» دلالت دارد، حدیث شمارة 107، ص167، بحار، میباشد. که در ضمن آن از علی (علیه السّلام) آمده است: لاتنقضی عجائبه لانه کل یوم هو فی شأن من احداث بدیع لم یکن: عجایبی که خداوند پدید میآورد پایانی ندارد، زیرا او هر زمانی در مقام پدید آوردن چیزی است که قبلاً وجود نداشت.
هنگامی که دانة ریز انار از گل در میآید «قرص» و «توپر» بوده، شکاف و فضایی در درون آن نیست. سپس چاکهایی در داخل آن حادث شده و به تدریج تودههایی از دانهها در درون آن بوجود میآیند.
دانة اولیة جهان نیز دقیقاً به همین صورت چاکهایی در درونش بوجود آمده
امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ (در همان خطبه) پس از بیان مرحلة ایجاد میفرماید: ثم انشأَ سبحانه فتق الاجواء، و شقّ الارجاء: سپس شروع کرد خداوند به چاک دادن جوّها، و شکافتن گوشهها.
در آغاز این کتاب بحث گردید که ایجاد جهان، ایجاد زمان و مکان و قوانین جهان نیز بود. اولین قانونی که پس از مرحلة ایجاد به فعلیت و فعالیت میافتد، قانون «خلق: پدید آمدن چیزها از یکدیگر» میباشد. و دومین قانون، قانون «فتق: چاک خوردن درون جهان اولیه» است. و بر اساس این دو قانون، کرات زیادی و کهکشانها و منظومههایی در درون جهان اولیه که خود یک کره بود به وجود آمدند. درست شبیه انار.
توضیح ضروری: در خطبة مذکور به دنبال جملاتی که در بالا آمد میفرماید: «و سکائک الهواء، فأَجری فیها ماءً...» به نظر میرسد فاصلة زیادی میان این دو جمله هست.
و حضرتش تا پاپان جملة «و شق الارجاء» در مقام تبیین جهان اولیه و تکوّن کرات درون آن است. و با آغاز جملة بعدی به «اولین تحول» که در صفحههای بعدی بحث خواهد شد، میپردازد که میان این دو مرحله میلیاردها سال فاصله وجود دارد. و دنبالة خطبه نیز گواه این «عبور» است. میتوان گفت دلیل این عبور همان است که فرمودهاند «بعضی مطالب برای مردم آخر الزمان که در علوم تعمّق میکنند، میماند». مردم حاضر در مسجد کوفة آن روز، تاب تحمل شرح و بیان ماجرای جهان از اول پیدایش تا امروز را نداشتند. و شاید سقطی در متن خطبه رخ داده است. و ظاهراً عدم توجه به این «عبور» یا «سقط» مانع از آن شده است که مفسرین نهج البلاغه در تفسیر این خطبه به اندازهی خطبههای دیگر، موفق شوند.
در هر حال ادعای رخ دادن عبور یا افتادگی به این خاطر نیست که روند خطبه با این کتاب ناسازگار بوده و لذا در مقام تأویل برآمدهایم. بلکه این ادّعا بر اساس «جمع بین الآیات و الاخبار» است، که در آینده آنها را ملاحظه خواهید فرمود و به دلیل حساسیت موضوع و مباحث این کتاب، از پرداختن به آنها در اینجا خودداری شده و این مهم به جای دیگر در فصول آینده موکول میشود.
سپس تودههایی از کرات پیدایش یافتند. که باید آنها را کهکشانهای اولیه در آن جهان اولیه نامید. البته نسبت انار و آن جهان را فراموش نفرمائید: وقتی در درون جهان اولیه کهکشانها بوجود آمدند که جهان خیلی بزرگ شده بود.
همان طور که انار یک پوسته و یک محتوا دارد، جهان اولیه نیز یک پوسته داشت که به آن «سماء» یا آسمان گفته میشد:
بله، امروز سخن از هفت آسمان است اما جهان اولیه بیش از یک آسمان نداشت. بدیهی است پس از مطالعه عبارت بالا سئوال مهمی در ذهن ایجاد میشود، اما به دلیل حساسیت زیاد موضوع، باید گام به گام پیش رفت و بدون دفن سئوال در ذهن، آن را نگاه داشته و ببینیم به طور کامل و واضح و مستدل روشن میشود یا نه؟
یعنی اگر برای دریافت پاسخ این گونه سئوالها، لطفی و منّتی بر نویسنده شامل شود و انتظار آینده تحمل گردد (که سخت مورد نیاز نویسنده میباشد) منّت پذیر خواهد بود. و اساساً انگیزة تدوین این کتاب همین موضوعات است.
و یک محتوا داشت که «ارض» یا زمین نامیده میشد. یعنی به مجموع کرات و فواصل میان آنها در درون آن، به طور یکجا کلمة «ارض» گفته میشد:
در نظر عمومی و همگانی چنین تلقی شده است که لفظ «ارض» در قرآن به معنای کرة زمین میباشد. در صورتی که با تدبر در آیات کریم و احادیث اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ روشن میشود که این لفظ چندین معنی دارد که فقط یکی از آنها کرة زمین است. و با صرف نظر از جهان اولیه، امروزه نیز یکی از معانی «ارض» عبارتست از همة کرات (کهکشانها و منظومهها) و فواصل آنها که فضا نامیده میشود.
میدانیم که در جهان خلاء وجود ندارد. میتوانید جهان را به هندوانهای تشبیه کنید که درون آن پر است اما قسمتهایی از آن را تخمه و قسمتهای دیگر را گوشته مینامند. شما میتوانید کرات را به تخمه و فضای بین کرات را به گوشه هندوانه تشبیه کنید. زیرا همه جای فضا انباشته از انرژی است. و بد نیست که تعریف ماده و انرژی را دوباره از این دیدگاه تکرار کنیم:
ماده = انرژی فشرده.
انرژی = ماده بسیط.
جهان را میتوان به یک انجیر نیز که خود یک کره است، تشبیه نمود. در درون انجیر صدها کرة ریز هست و فاصله میان این کرات ریز پر از شیره است.
متن بالا در صدد آماده سازی ذهن خواننده برای درک این معنای بخصوص لفظ «ارض» در آیات و اخبار است که در آینده به طور مشروح بحث خواهد شد.
منبع: کتاب تبیین جهان و انسان
نوشته آیت الله مرتضی رضوی