0

حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*


نقل قول tahmores

سلام دوستان حاج آقا یه مطلب جالب گفتن اول خرافات ها رو جمع آوری کنیم و بعد در موردش حرف بزنیم

آقا سید از دوستان بخواهین هر خرافه ای که در شهر خانواده  فامیل دارن مطرح کنن

اجی من یه چیزی میدونم و اون اینکه اگه کسی به این خرافات اعتقاد داشته باشه حتما براش اتفاق میفته

راستش یه بار من چون خیلی بچه های کوچیک رو دوست دارم بچه 7-8 ماهه  یه بنده خدایی رو زمیین خوابیده بود من همیشه عادت دارم کف پاهای بچه رو میارم بالا و میبوسم چون بچه ها خوششون میاد .از قضا همین کار رو داشتم برای یکی از بچه ها میکردم که یهو مادر بچه گفت پاشو نبوسی؟گفتم چرا؟گفت اخه مادرم میگه اگه کف پای بچه رو ببوسی راه نمیره بچه.شاید باورتون نشه ولی الان همون بچه 6 سالشه و متاسفانه نمیتونه راه بره.الان که دارم اینو مینویسم تمام بدنم مور مور میشه البته خدا رو شکر که من نبوسیده بودم ولی میخوام بگم چون به ااین حرکت اعتقاد و حساسیت داشتن واقعا همون هم شد

 

 

 


از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

شنبه 24 خرداد 1393  4:19 PM
تشکرات از این پست
sayyed13737373 tahmores moradi92
tahmores
tahmores
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 11998
محل سکونت : همین گوشه کنار

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

 

دوستان یه خرافه  بگم که خیلی ها دیدن اما از کنارش به راحتی رد میشن

مردم وقتی خونه یا ماشین میخرن یا بچه دار میشن گوسفند قربانی میکنن تا اینحا مطلب اگه به نیت صدقه و رفع بلا باشه خوبه اما نکته جالب اینجاست که خون گوسفند رو به پلاک ماشین میزنن یا به پله خونشون یا پیشونیه بچه ؟ چه معنی میده این کار خون از نجاسات در دین ما و چرا باید یه شی پاک رو‌با خون نجس کنیم ؟

 

شنبه 24 خرداد 1393  4:20 PM
تشکرات از این پست
sayyed13737373 nazaninfatemeh moradi92
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

نظر آیت الله خامنه ای درباره خرافات شب اول ربیع / وظیفه آقایان علما چیست؟

چند سالی است که در پایان ماه صفر مراسمی در برخی شهرها باب شده که در ظاهر مانند بسیاری از خرافات دیگر عملی نیکو وانمود می شود، اما هنگامی که در آن اندیشیده می شود نتیجه به آنجا می رسد که با خرافه و بدعتی دیگر مواجه هستیم.

این بدعت از آنجا آغاز می شود که در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه، در هفت مسجد را می کوبند و با این کار پایان دو ماه عزاداری و آغاز ماه شادمانی حضرت زهرا(س) را اعلام می کنند و به این وسیله می خواهند از دستان حضرت زهرا (س) عیدی دریافت کنند و حاجات خود را برآورند.

در رابطه با شب اول ماه ربیع الاول در سال ۱۳۸۰ استفتایی از آیت الله خامنه ای صورت گرفته است. به دلیل گسترش این خرافه برآن شدیم تا دوباره این استفتاء رو منتشر کنیم.

متن استفتای انجام شده این چنین است:

چند سالى است که در شب اول ماه ربیع الاول حرکتى در بعضى مساجد باب شده است بدین ترتیب که از حدود نیمه شب تا اذان صبح افرادى با در دست داشتن شمع پشت در مساجد مراجعه و با کوبیدن به در مساجد و خواندن اذکارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مى‏نمایند، البته این عمل را تا هفت مسجد ادامه می دهند،

۱- آیا چنین عملی مستند روایی دارد؟

۲- آیا چنین عملی (که در حال گسترش می باشد) می تواند به عنوان یک حرکت شایسته مورد تأسی دیگران قرار گیرد؟

۳- در صورتی که عمل فوق از جمله خرافات و یا خدای نکرده نوعی بدعت باشد وظیفه ما (ائمه جماعات و متدینین) در این خصوص چیست؟

نظر آیت الله خامنه ای:

بسمه تعالی.

عمل فوق الاشاره مستند روایی ندارد و شیوه قابل تأیید نیست. اگر چه اصل اذکار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیده است، لیکن اشکال در شیوه عمل به نحو یاد شده است.

آقایان علماء اعلام – دامت افاضاتهم – و مومنین – ایدهم الله تعالی – با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایی که چه بسا ممکن است منتهی به وهن مذهب گردد، جلوگیری نمایند. والسلام/ سید علی خامنه ای.

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 24 خرداد 1393  4:22 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh sayyed13737373 tahmores
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*


نقل قول nazaninfatemeh

نقل قول tahmores

سلام دوستان حاج آقا یه مطلب جالب گفتن اول خرافات ها رو جمع آوری کنیم و بعد در موردش حرف بزنیم

آقا سید از دوستان بخواهین هر خرافه ای که در شهر خانواده  فامیل دارن مطرح کنن

اجی من یه چیزی میدونم و اون اینکه اگه کسی به این خرافات اعتقاد داشته باشه حتما براش اتفاق میفته

راستش یه بار من چون خیلی بچه های کوچیک رو دوست دارم بچه 7-8 ماهه  یه بنده خدایی رو زمیین خوابیده بود من همیشه عادت دارم کف پاهای بچه رو میارم بالا و میبوسم چون بچه ها خوششون میاد .از قضا همین کار رو داشتم برای یکی از بچه ها میکردم که یهو مادر بچه گفت پاشو نبوسی؟گفتم چرا؟گفت اخه مادرم میگه اگه کف پای بچه رو ببوسی راه نمیره بچه.شاید باورتون نشه ولی الان همون بچه 6 سالشه و متاسفانه نمیتونه راه بره.الان که دارم اینو مینویسم تمام بدنم مور مور میشه البته خدا رو شکر که من نبوسیده بودم ولی میخوام بگم چون به ااین حرکت اعتقاد و حساسیت داشتن واقعا همون هم شد

 

آبجی این یک اتفاق بیشتر نبوده.

من عاشق اینم که لپ و دستا و پاهای بپه رو ببوسم.

بعضی مواقع اونقدر لپ بچه هارو می بوسم که لپشون قرمز میشه.

 

 


*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

شنبه 24 خرداد 1393  4:24 PM
تشکرات از این پست
tahmores nazaninfatemeh
tahmores
tahmores
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 11998
محل سکونت : همین گوشه کنار

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*


نقل قول nazaninfatemeh

نقل قول tahmores

سلام دوستان حاج آقا یه مطلب جالب گفتن اول خرافات ها رو جمع آوری کنیم و بعد در موردش حرف بزنیم

آقا سید از دوستان بخواهین هر خرافه ای که در شهر خانواده  فامیل دارن مطرح کنن

اجی من یه چیزی میدونم و اون اینکه اگه کسی به این خرافات اعتقاد داشته باشه حتما براش اتفاق میفته

راستش یه بار من چون خیلی بچه های کوچیک رو دوست دارم بچه 7-8 ماهه  یه بنده خدایی رو زمیین خوابیده بود من همیشه عادت دارم کف پاهای بچه رو میارم بالا و میبوسم چون بچه ها خوششون میاد .از قضا همین کار رو داشتم برای یکی از بچه ها میکردم که یهو مادر بچه گفت پاشو نبوسی؟گفتم چرا؟گفت اخه مادرم میگه اگه کف پای بچه رو ببوسی راه نمیره بچه.شاید باورتون نشه ولی الان همون بچه 6 سالشه و متاسفانه نمیتونه راه بره.الان که دارم اینو مینویسم تمام بدنم مور مور میشه البته خدا رو شکر که من نبوسیده بودم ولی میخوام بگم چون به ااین حرکت اعتقاد و حساسیت داشتن واقعا همون هم شد

 

 

 

 

آجی نازنین مردم ما تلقین میکنن به خودشون مثل همون قضیه عطسه میگن عطسه که میکنین صبر کنین و‌گرنه اتفاق بدی میفته و بر اثر تلقین براشون یه اتفاقی میفته

آجی منم یه بار داشتم کف پای مامانمو‌بوس میکردم یه دفعه یکی گفت نکن نکن عمرش کم میشه من داشتم از تعجب شاخ درمیآوردم بهش گفتم بهشت کف پای مامانمه این حرفا چیه من از خدا طول عمره مادرمو‌میخوام

 

 


 

شنبه 24 خرداد 1393  4:25 PM
تشکرات از این پست
sayyed13737373 nazaninfatemeh
tahmores
tahmores
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 11998
محل سکونت : همین گوشه کنار

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

 

سلام به کاربر مرادی خوش اومدید

ممنون از مطلب خوبتون این موضوع یکی از بدعت هایی که در دین ما گذاشته شده

اگر در مورد خرافه دردین مطلبی دارید که در شهر شما زیاده بفرمایید

 

 

شنبه 24 خرداد 1393  4:28 PM
تشکرات از این پست
sayyed13737373 nazaninfatemeh
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

خرافه در وادی تعریف ادیبان فرهنگ نویس:

 

درباره واژه ((خرافه )) معانی زیر را آورده اند:

  آنچه از میوه چیده شود.

  سخن خوش که از آن خنده آید.

  افسانه , حدیث دروغ , کلام باطل و افسانه ای که اصل ندارد.

  عقیده باطل و بی اساس . ((خـرافـات )) جـمـع ((خـرافـه )) اسـت و آن نـیـز به ترهات , داستانهای شب , مـوهـومـات ,سـخـنـان بـیـهـوده و پـریـشـان که خوشایند باشند, معنی شده است. وجـه تـسـمیه اباطیل و اساطیر به ((خرافه )) به طوری که از روایات برمی آید از آنجاست که در صدر اسلام , مرد پری زاده ای (جن زده ) به نام ((خرافه ))   از قبیله غـدره  مـشـاهدات خود از پریان را برای دیگران بازگو می کرد. از آنجا که باور کـردن چنین گفته هایی مشکل و غیرطبیعی می نمود, مردم سخنان او را دروغ مـی پـنـداشـتـنـد ومـی گـفـتـند: ((هذا حدیث خرافة و هی حدیث مستملح کذب )) این سخن ((خرافه )) است , هرچند که دروغ نمکین است . در روایـتـی آمـده اسـت کـه : روزی در حضور پیامبر خدا(ص ) از حدیث خرافه سـخـن بـه میان آمد. حضرت فرمود: ((رحم اللّه خرافة انه کان رجلا صالحا…)) و سپس گرفتاری او به دست جنیان را توضیح داد. و در روایـت دیـگـری از عـایـشـه   همسر حضرت رسول (ص )   نقل شده است کـه :روزی پـیـامبر خدا(ص ) داستانی را برای زنانش تعریف می کرد. یکی از آنها گـفـت :گـویـا ایـن ((حـدیث خرافه )) است . حضرت فرمود: آیا هیچ می دانید خرافه کیست ؟ خـرافـه مـردی از قـوم ((غدره )) بود که مدتی به اسارت جنیان درآمد و پس از آزادی ومـراجعت , آنچه از کارهای عجیب و غریب آنان دیده بود بازگو می کرد, این بود که مردم چنین داستانهایی را ((حدیث خرافه )) نامیدند. 

بـه طـور کـلی آنچه از نوشته ادیبان و لغت شناسان برمی آید این است که : اساسا ظهورواژه خرافه در مفهوم صرف , گفتارهای افسانه ای محدود و مصطلح بوده اسـت . اماگذشت زمان توانسته مفهوم آن را توسعه بخشد و علاوه بر اطلاق آن به اباطیل واکاذیب اساطیری , به عقاید باطل و عملکردهای جاهلانه و بی اساس , وموهوم پرستی نیز تسری یابد. تا آنجا که امروزه در اصطلاح عامه , رواج آن بیشتر دراطلاق مفهوم اخیر است . بـنـابـرایـن , ((هـر عـقیده و عملی که متکی به دلایل علمی و یا مستند به نص آسـمـانـی ویـا آزمـایـش عـمـلـی صـحـیـح نـبـاشد خرافی و پوچ و بی ارزش است .)) به بیانی دیگر: اعتقاداتی که متکی به علم نیست , یعنی انسان یقین به آن ندارد و یـایـقـیـن بـه دخـالـت داشـتـن آن در خیر و شر خود ندارد, اعتقادات خرافی محسوب می شود. 

منبع: سایت خط امام

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 24 خرداد 1393  4:30 PM
تشکرات از این پست
sayyed13737373 nazaninfatemeh
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

من یادمه چند سال پیش از روی داداشم پریدم تا برم یه چیزی بردارم بعدش دوستش گفت نکنی دیگه این کارو عمرش کم میشه دیگه این از اون حرفا بوداsmiley

پریدن از روی آتیش تو چهار شنبه سوری

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

شنبه 24 خرداد 1393  4:31 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

یا این که میگن وقتی گربه سیاه از جلوت رد شد بد شانسی میاری(همه تو لوک خوشانس ددیدنش که به بچه ها هم داره تلقین میشه)

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

شنبه 24 خرداد 1393  4:34 PM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

زمینه های ظهور خرافات

شـنـاسـایـی مـبـنـای عمومی خرافات شایان دقت است . زیرا خرافه پذیری یکی ازمعضلات اجتماعی است که از گذشته های بسیار دور, دامنگیر بشریت بوده و هـرقـوم و مـلتی با نوعی از خرافات دست و پنجه نرم کرده است . حتی در عصر حـاضـرکـه بـه دوران شـکـوفـایـی علم و صنعت , و سیر تکاملی انسان از وادی سـخـت افـزاری بـه سـوی نرم افزاری شهرت یافته , و انسان داعیه شکستن اسرار درونی هسته های فیزیکی و نفوذ در کرات دیگر آسمانی را دارد, هنوز هم ابر تیره خرافات در شرق وغرب عالم سایه انداخته است . در ایـن مـیـان هـرچـنـد غـرب بـا اسـتـخـدام بـیشتری عوامل و دستگاههای تبلیغاتی جهان , قصد تبرئه خود از وجود خرافات را دارد و سالها نسبت به ظهور و نمود آن در مشرق زمین کوشیده و همچنان می کوشد, ولی واقعیتهای موجود برخلاف آن حکم می کند, و آنچه می نماید این است که بدون مبالغه اگر خرافات از نـوع غـربـی واروپـایـی را بیش از نوع شرقی آن ندانیم , باید اعتراف کنیم که اروپـایـیـان در پیروی ازخرافات دست کمی از شرقیها ندارند. با این تفاوت که با گـسـتـرش افـکـار اسلامی ونمود واقعیتهای فرهنگ دینی , با چنین خرافاتی مبارزه شده و از آن روزبه روز کاسته می شود, در حالی که رکود و جمود حاکم بر فـرهـنـگ مـادی غـربـی   کـه فـاقـد قدرت واصالت معنوی نیز هست   روند فـزونـی بـخـش خـرافـات را مـؤثر گردیده و آنان را درکجراهه ها و پرتگاههای انـحـطـاط اخـلاق آنـچنان گرفتار نموده است که متداول ترین خرافات آنان از قـبیل : نحوست عدد ۱۳, نحوست گذشت از زیر نردبان , خوردن نان و شراب در عـیـد مخصوص به نیت حلول مسیح در آنها, اعتقاد به نعل اسب به عنوان طلسم سـعـادت , گـسترش اعتقاد و اقبال به جادوگران و فالگیران و… را در مقابل آن انحطاط معنوی باید به هیچ انگاشت . پـرداخـتـن بـه ایـن مـوضـوع و شـمارش گونه های فراوان خرافات غربیان از حـوصـلـه بـحث ما خارج است . و به آنچه که در ظهور و بروز خرافات مدخلیت داردمی پردازیم . مرحوم علامه طباطبایی در این باره می نویسد: ((انسان عقاید و آرایش از فطرت سرچشمه می گیرد   فطرتی که او را وادار به بـحث و کنجکاوی درباره علل موجودات می کند و از نظر عمل نیز طبیعت او را بـه تـکـامل واقعی و حقیقی دعوت می نماید   لذا در هیچ قسمت حاضر نیست , پـیـروی ازعـقاید خرافی که متکی به جهالت و نادانی است بکند, ولی عواطف و احـسـاسـات بـاطـنـی   مخصوصا ترس و امید   که تحت تاثیر خیالات تحریک مـی شـود, درپاره ای از موارد وادار به قبول عقاید خرافی می کند… برای دیگران نـیـز نقل می کند وهمان احساسات و تصورات را در او به وجود می آورد و کم کم این عقیده خرافی وبی اساس در میان مردم منتشر می گردد. و گـاه مـی شـود کـه به دنبال این تصورات , حس دفاع انسان تحریک می شود و قـوه خـیـالیه او را وادار به انجام اعمالی خرافی برای دفع شر این موجود موهوم مـی کـنـد وچـه بـسـا بـه دیـگران هم تعلیم داده و به صورت یک سنت خرافی رایج می گردد. بـنـابـراین , با اطمینان می توان پذیرفت که یکی از خصایص تاریخی منفی دین , این بوده که احساسات و تصورات و اعتقادات و تعبدات مذهبی مردمان , همواره درمـعـرض جـهـالـت , خـرافـات , قـالـبـی شدن و تعجب آلود شدن و انحطاط بـوده اسـت, کـه در طـول زمـانـهـا بـه شـکـلهای ((بت پرستی , ارباب انواع ,شخصیت پرستی , تقلید از سنتهای آبا و اجدادی )), حب و بغضهای افـراطی ,پیروی از هوا و هوسها و انواع جعلیات و بدعتها به تناسب زمان و مکان , ظهور وبروز داشته است . در بـاب عـلـل خـرافـه پـذیـری حـس مـذهـبـی , مـکـاتب و فلاسفه غرب نیز دیـدگـاهـهایی دارند و در این مورد به بحث و بررسی نشسته اند. هگل , کنت و فـیـلسوفان تجربی همچون کانت , راسل , ویتگنستاین , کارناب و آمیر هرکدام از دیـدگـاهـی و از بـعـدی بـه مـوضـوع پـرداخـتـه اند. اما از آنجایی که مبانی و دیدگاههای آنان در آیینه فلسفه متکامل اسلامی و از دیدگاه عقلانی, خالی از ایراد و انتقاد منطقی نیست و ازطرفی وارد شدن به آرا و نظریات مزبور مستلزم نقادی و رفع ابهامات خواهد بود.

منبع: سایت خط امام

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 24 خرداد 1393  4:35 PM
تشکرات از این پست
sayyed13737373 nazaninfatemeh
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

بعضیا نعل اسب آویزون میکنن به خونه و مغازشون

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

شنبه 24 خرداد 1393  4:37 PM
تشکرات از این پست
tahmores nazaninfatemeh moradi92
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

من دیدم طرفای ما بعضی افراد پیر میگن که سنجاق و یا یه چیز آهنی موقع رفتن به بیرون به لباستون بزنید(نمیدونم برای چی)

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

شنبه 24 خرداد 1393  4:39 PM
تشکرات از این پست
tahmores nazaninfatemeh
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

 

چگونه باید خرافه زدایی کرد؟

مـرحـوم عـلامـه طباطبایی بر این باور است که : ((دانشمندان و خواص مردم , پـیـوسـتـه بـرای مـحو آثار این خرافات که در ارواح عامه مردم جای گرفته به لـطایف الحیل به فعالیت پرداختند تا مردم آگاه و بیدار گردند, ولی این دردی اسـت کـه طـبـیـب را خـسته کرده است , زیرا انسان از طرفی در آرای نظری و مـعـلـومـات حـقیقی و خالی از تقلیدنیست و از طرف دیگر دارای احساسات و عواطف نفسانی است . متاسفم که به اطلاع خوانندگان برسانم که دانشمندان تا بـه امروز در معالجه این درد, پیروزی وموفقیت نیافته اند… (اما) راهی که قرآن مجید در این قسمت پیموده است این است که :

۱   در مـرحـله آرای نظری به انسان دستور می دهد که از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنند. هیچ فردی حق ندارد بدون علم یک کلمه سخن بگوید.

۲   در قـسـمـتـهـای عملی امر می کند که افراد در جستجوی عملی باشند که مـوردپسند خدا باشد و نزد او باقی باشد. اگر عمل مطابق خواسته دل هم باشد سـعـادت دنـیا و آخرت (هردو) در آن است . و اگر حرمان از خواهش دل در کار است اجرعظیمی در نزد خدا دارد که : و ما عنداللّه خیر و ابقی )) 

خرافه ستیزی عملی در صدر اسلام

بـه طـوری کـه گـفـتـیـم , خـرافـه پـذیـری از بیماریهای مزمن , واگیردار و صـعـب الـعـلاج اجـتـماعات بشری است که نیاز به درمان و پیشگیری از نفوذ و گسترش آن دارد.به لحاظ اینکه معمولا همگان را مبارزه لفظی مفید نمی افتد, شـواهد تاریخی نشان می دهد که پیشوایان اسلامی و گاهی به تبع آنان خلفا نیز به مبارزه عملی با خرافات برخاسته اند که ذیلا به نمونه های اشاره می شود:

۱   ((جـامـعـه عـرب پـسـرخـوانده را مانند پسر واقعی فرض می کردند. پیامبر مامورگردید که این روش غلطی را به وسیله ازدواج با ((زینب )) که سابقا همسر پـسـرخـوانده او (زید) بود, از بین ببرد و این شیوه ناستوده را با عملی که اثر آن بیش از گفتن وجعل قانون است , از میان مردم عرب بردارد, و این ازدواج علتی جـز ایـن نـداشـته است . از آنجا که کمتر کسی جرئت داشت که این برنامه را در دنیای آن روز   که ازدواج با پسرخوانده قبح مصنوعی غریبی داشت   اجرا کند, خداوند پیامبر رارسما برای این کار دعوت فرمود, چنانکه می فرماید, ) هـنـگـامـی کـه زیـد, زیـنـب را طلاق داد, او را به ازدواج تو درآوردیم تا برای مـؤمـنـان دربـاره هـمـسران پسرخوانده خود, زمانی که آنها را طلاق می دهند محدودیتی نباشد.))

۲    روزی که ابراهیم درگذشت , آفتاب گرفت . گروهی بی خبر از نوامیس و قـوانـین طبیعی جهان , تصور کردند که آفتاب برای مرگ ابراهیم گرفته است . بـه طـور مـسلم چنین اندیشه باطل , اگرچه افسانه و موهوم بود, ولی در ظاهر بـه نـفع پیامبر تمام می شد و اگر پیامبر یک رهبر عادی و مادی بود جا داشت بر این اندیشه , صحه وامضا بگذارد و از این راه عظمت و بزرگی خود را ثابت نماید. ولـی او بـرخـلاف چنین تصوری برفراز منبر رفت و مردم را از حقیقت امر آگاه ساخت و فرمود: هان ای مردم بدانید: ((ان الـشـمس و القمر آیتان من آیات اللّه , یجریان بامره , مطیعان له لا ینکسفان لموت احد و لا لحیاته   آفتاب و ماه از نشانه های قدرت خدا هستند. آنها بر طبق سـنـن طـبـیـعـی و قـوانـینی که خدا بر آنها مقرر داشته است در مسیر خاصی می گردند, هرگزبرای مرگ کسی و یا تولد کسی نمی گیرند…)) 

۳   هـنـگـامـی کـه امـیرالمؤمنین علی (ع ), عازم جنگ با خوارج بود, منجمی بـه نـام سـافـربـن عـفیف الازدی (برادر اشعث بن قیس ) به آن حضرت گـفـت : ((لاتـحـاربـهـم الـیـوم فـان الـقـمـر فـی الـعـقـرب , فقال قمرنا ام قمرهم ؟)) امـروز بـرای جـنـگ اقـدام نـکـنـید, زیرا که قمر در عقرب است , (حضرت در یک پاسخی متقن و اعجازآمیز) فرمود: آیا قمر ما در عقرب است یا قمر آنها؟ یعنی باچنان فرضی , شکست متوجه ما خواهد بود یا متوجه دشمن , و یا هردو سـپـس حـضـرت , بـرای ایـنکه این سخن به تضعیف روحیه اصحاب و سربازان اسلام نینجامد و از آنان کاملا رفع ابهام نماید, رو به سوی منجم کرد و پرسید: ((آیـا مـی دانـی کـه در شـکـم این حیوان چیست ؟ نر است یا ماده ؟ گفت اگر حساب کنم می دانم . فرمود: هرکه این سخن تو را باور کند, قرآن را دروغ شمرده اسـت کـه مـی فرماید: به راستی نزد خداست علم به ساعت , و او باران فرو بارد و بـداند که دررحم چیست . کسی نمی داند که فردا چه پیش آید و نمی داند که در کـدام سرزمینی می میرد… ای منجم کـه مـا را بـازمـی داری حـرکـت مـی کـنـیم. سپس دستور داد که ای به نام خدا, قدم رو و در همان صحنه سفارش کرد که : ((ایـهـا الـنـاس , ایـاکم و تعلم النجوم , الا ما یهتدی به فی بر او بحر, فانها تدعوا الی الکهانة …))  ای مـردم سـتـارگـان )برحذر باشید, جز آن مقدار که در دریاها و خشکیها شما را هدایت کند, چه اینکه نجوم به سوی کهانت دعوت کند…  پـس زمـانـی کـه آن حـضرت , پیروزمندانه از جنگ فراغت یافت , خدا را حمد و سـپـاس کرد و فرمود: ((اگر در ساعتی که منجم به ما پیشنهاد می کرد حرکت مـی کـردیـم ,اشـخاص نادان می گفتند: در زمانی که منجم گفته بود حرکت کردند, و در نتیجه به پیروزی رسیدند.)) 

۴   شـبـی رسـول خـدا(ص ) بـا جـمـعی از اصحاب در نقطه ای نشسته بودند, ناگاه ستاره ای دنباله دار درخشیدن گرفت و پس از طی فاصله ای خاموش شد. حـضـرت رو بـه حاضران کردند و پرسیدند: در گذشته (ایام جاهلیت ) راجع به چنین حادثه ای چه عقیده ای داشتید؟ پاسخ دادند: این حادثه جوی را نشان تولد مـولودی عظیم ویا مرگ شخصیتی عظیم می دانستیم اینک دانسته باشید,این حادثه فلکی نه به موت کسی مرتبط است و نه به حیات کسی . 

۵   در مـقـدمه کتاب ((الاصنام کلبی )) آمده است : بیعة الرضوان (که در واقعه ((صـلـح حـدیبیه )) حضرت رسول از اصحاب , بیعت خواست و بیعت نمودند, و آیـه ای درایـن بـاب نـازل شـده ) در زیـر ((شـجـره )) و درختی واقع شده بود. مـسلمانان به یادگار آن بیعت , که به ((بیعة الرضوان )) موسوم شده , و نزول آیه در زیـر آن شـجـره , آن درخت رابا یک نوع احترام می نگریستند. خلیفه ثانی در روزگـار خـلافـت خـود, دسـتور داد تاآن درخت را از بیخ برکنند تا نکند طبع خرافه ساز بشر این درخت را به مرور زمان به سرحد ((الوهیت )) برساند.

۶   حـضـرت امیرالمؤمنین علی (ع ) در مسیر صفین , گذرش از شهر ((انبار)) افـتـاد.مردم آن شهر به استقبال شتافتند. با مشاهده آن حضرت از اسبهای خود پیاده شده و در رکاب ایشان به هلهله و پایکوبی پرداختند… حضرت فرمود: ((مـا اردتـم بـهـذا الذی صنعتم ؟)) چرا چنین می کنید؟ منظور شما از این کار چـیـسـت ؟گـفـتـند: عادت ما بر این است و ما اینگونه بزرگان خود را احترام می گذاریم . فـرمـود: ((اما هذا الذی زعمتم انه فیکم خلق تعظمون به الامراء. فواللّه ما ینفع ذلک الامراء و انکم لتشفون انفسکم و ابدانکم , فلا تعودوا له امـا آنـچـه را بـه عـنوان بزرگداشت از فرمانروایان پنداشته اید, به خدا سوگند بـرای امـیـران , ایـن کار شما سودی ندارد, جز اینکه موجب زحمت شما و اذیت بدنهای شما خواهد شد. پس دیگر تکرار نکنید. بـه طـور کـلی آنچه از تاریخ برمی آید این است که دنیای جاهلیت قبل از اسلام , مـدتـی را در یک دوران فترت دینی و خلا رسالت به سر برده است . خلا به وجود آمده راصدها و هزاران افکار و اعمال خرافی تسخیر نموده است که ما نمونه های بسیاری را در کتب مربوطه می توانیم مطالعه کنیم . خـوشبختانه ظهور دین مبین اسلام و روشنگریهای آن توانست به اکثر خرافات درگذشته خط بطلان بکشد, آنها را راهی موزه های تاریخی اجتماعی بشر نماید و علم و تعقل و تدبر توحیدی را جایگزین مقولات اساطیری گرداند. اما با اینهمه جوامع بشری هیچگاه نتوانسته از خرافات گذشته کاملا خود را پاکسازی کند و ازاندیشه های خرافی ساز و خرافه پرداز در امان بماند. شـایـد عـمـده عـلـت پـیـروزی سـریـع اسـلام بـر آن هـمـه خرافات جاهلی و عـقـیـم سـازی مـغزهای خرافه پرداز, این بود که اعتقادات موجود آن روز جلوه مـذهـبـی بـه خودنگرفته بود و اگر گرفته بود تنها در تبعیت از آداب و رسوم پـیشینیان خلاصه می شد,و پایه و دلیل محکمی بر اعتقاد خود نداشتند, هرچند کـه اکـثریت آنها, مدتها بدان متوسل می شدند و به راحتی حاضر به اعراض از آن نبودند. ((و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل اللّه قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه آبائنا…)) مـهـمـتـریـن بـدعـت و خـرافات و خطرناک ترین خرافات , در تاریخ ادیان آنجا شـکـل گـرفته که عنصر خرافات با عنصر شریعت آمیخته شده و معجون جدید اعتقادی , بارنگ و بوی مذهبی از آن تولد یافته است . پیشوایان اسلامی در مورد چـنین اعتقادات و اعمال ناشی از آن , اصطلاحا واژه ((بدعت )) را برگزیده اند و در بـیـان عـلـمـای اسلامی گاهی از آن به عنوان ((تشریع )) در معنی مترادف بدعت , استفاده شده است . امام خمینی (ره ) می نویسند: ((تـشریع , یعنی وارد کردن به دین چیزی را که از دین نیست . این مساوی است بابدعت .)) و بـنا به دیدگاهی , ((بدعت )) امری است مافوق ((تشریع )). در حقیقت , تفاوت بـیـن بـدعـت و تشریع در این است که در صدق بدعت , دعوت مردم به عمل به بدعت ,وجود دارد, اما در تشریع , چنین شرطی وجود ندارد. پیشوایان دین مبین اسلام , به لحاظ احساس بیشترین خطر از جانب بدعتگزاران ودیـن تـراشان در عالم اسلام , پی درپی مسلمانان را مخاطب قرار داده و همواره نسبت به خطرات و عواقب وخیم آن هشدار داده اند. پیامبر گرامی اسلام فرموده اند: ((کل بدعة ضلالة و کل ضلالة سبیلها الی النار.)) هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی مسیرش به سوی آتش است. علی (ع ) فرمود: ((انما الناس رجلان , متبع شرعة و مبتدع بدعة )) بـه راسـتـی کـه مـردم دو گـروهـنـد: یـکـی پـیـرو راه شـرعـی و یـکـی پدیده آرنده بدعتی . رسول خدا(ص ) فرمودند: ((من اعرض عن صاحب بدعة بغضا له , ملا اللّه قلبه امنا و ایمانا))  آن کـه از بـدعت گذاری , خشمگینانه روی برگرداند, خداوند به قلب او ایمان واطمینان می بخشد. همچنین فرمود: ((من ارعب صاحب بدعة ملا اللّه قلبه امنا و ایمانا))  هـرکـس بـدعتگذاران را (در اثر قیام و مبارزه با آن ) بترساند, خداوند قلب او را باآرامش و ایمان پر می کند. و در حـدیـث دیـگـر, از بـاب اتـمام حجت بر تمام عالمان و دانایان امتش , ابلاغ فـرمـودکـه : در زمـان ظهور بدعتها و اعتقادات خرافی ساکت نباشند و با بیان عـلمی نسبت به تخطئه آن قیام نمایند و اگر کسی چنین نکرد, لعنت خدا بر او باد ((اذا ظـهـرت الـبـدع فـی امـتـی , فـلـیظهر العالم علمه , فمن لم یفعل فعلیه لعنة اللّه )) 

 

منبع: سایت خط امام

کاش میشد زمان چند سال، به عقب برگرده!!

اون وقت، حتماً یه راه دیگه رو میرفتم و الان اینجای زندگی نبودم!!

 

شنبه 24 خرداد 1393  4:43 PM
تشکرات از این پست
tahmores
tahmores
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 11998
محل سکونت : همین گوشه کنار

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*


نقل قول sayyed13737373

من دیدم طرفای ما بعضی افراد پیر میگن که سنجاق و یا یه چیز آهنی موقع رفتن به بیرون به لباستون بزنید(نمیدونم برای چی)


آقا سید من میدونم برا چی میگن اجنه سراغتون نیان cheeky

شنبه 24 خرداد 1393  4:44 PM
تشکرات از این پست
sayyed13737373 nazaninfatemeh
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:حلقه های انس و پژوهش هفتگی*با امتیاز ویژه صلوات*

همه ی شما شاهد پارچه ی سبز بستن به دست بودید.

دیدین وقتی یکی ماشین میخره و یا عروس میاره و یا خونه تازه میخره جلوی در تخم مرغ میشکونه  با پایه خودش.

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

شنبه 24 خرداد 1393  4:44 PM
تشکرات از این پست
tahmores nazaninfatemeh moradi92
دسترسی سریع به انجمن ها