فساد فوتبال را زیر فرش مدیریتی تان پنهان نکنید
- لیگ به پایان رسید. فولاد با سرمربیگری حسین فرکی قهرمان شد. همه ایران از «فوتبال پاک» در هفته آخر تقدیر کردند اما احتمالا هیچکس به اتفاقات فصل توجه نکرد. فراموشی، عادت ایرانی هاست. چرا کسی نپرسید «دو کارمند» سازمان لیگ به چه علتی اخراج شدند؟! «آنها» به چه تیم هایی «خدمت» کردند و «مشاور» کدام تیم ها بودند؟ چگونه ماجرای «غش کردن» یک داور ماست مالی شد؟ ماجرای بازیکنانی که از بازی محروم بودند و کارت بازی شان صادر نمی شد به کجا رسید؟ پرونده برخی مربیان چه شد؟ بازیکنانی که حق امضای قرارداد نداشتند چه کسانی بودند و سرنوشت شان چه شد؟ هیچکس نمی داند. هیچکس نباید بفهمد. هیچکس نباید اطلاع پیدا کند. جالب اینجاست برخی مسئولان فدراسیون با افتخار از این حربه دفاع می کنند. برخی دیگر هم راحت ترین راه را انتخاب کرده اند:«در فوتبال فساد نیست. آنها که از فساد می گویند خودشان فاسد هستند» عجب!
۲- میانگین سنی بازیکنان لیگ ایران بالای ۳۰ سال است! میانگین درآمد بازیکنان ایرانی ۳۰۰میلیون در یک فصل است! تنها ۵درصد بازیکنان لیگ ایران، زیر ۱۹ سال بودند! از همه جالب تر، ۸۰درصد گردش مالی لیگ از پول دولتی بود! چقدر این فوتبال بی در و پیکر است. گویی هیچ برنامه ریزی ای وجود ندارد. هر سال ۷% بازیکنان در لیگ ریزش دارند و ۷% جای آنها را می گیرند. در بهترین حالت ۱۳ سال طول می کشد که نسلی تغییر کند. اما نکته ظریفی در لیگ ایران وجود دارد که ربط مستقیمی به فساد دارد. در لیگ فوتبال ایران تنها ۵۰درصد بازیکنان، بازی می کنند و ۴۳درصد اصلا بازی نمی کنند! در بین این ۴۳درصد به بازیکنانی می رسید که در ۷سال در لیگ برتر حضور دارند و کمترین بازی ها را انجام می دهند و تابحال ۵ تیم عوض کرده اند! تعجب هم دارد. مسئولان فدراسیون فوتبال، زباله ها را زیر فرش پنهان می کنند، غافل از اینکه نمی توان همه زباله ها را اینگونه پنهان کرد.
۳- حالا دیگر همه چیز را می توان دید. مدیرعامل بارسلونا تغییر می کند اما دلایلش به وضوح گفته می شود و به صورت علنی می گویند او قوانین را دور زده است. مدیرعامل بایرن مونیخ با آن همه افتخار و خدمت، برکنار می شود. علتش خیلی زود افشا می شود. او فرار مالیاتی داشته است و اصلا هم مهم نیست چه جایگاهی دارد. «شفافیت» بهترین راه حل است. وقتی شفاف سازی نشود، رسانه شایعه مطرح می کند و کسی هم جرات تایید ندارد. وقتی شایعات قوت پیدا می کند، چون واقعیت مشخص نیست، نمی توان «اعتمادسازی» کرد. بنابراین شفاف سازی و صراحت بیان و گفتن واقعیت ها، کمبود فوتبال ایران است.
۴- کمی «تند» است ولی باید نوشت. انگار تمام راه ها را برای «فوتبال ایران» بسته اند. فوتبال ایران محدود شده است. برای همین شاهد افرادی هستیم که می تازند و هیچکس با آنها برخوردی نمی کند. فوتبالی که هیچگاه به سمت خصوصی سازی نخواهد رفت. فوتبالی که حق پخش، «حقش» نیست. فوتبالی که بلیت فروشی ندارد. فوتبالی که درآمدزایی ندارد. فوتبالی که باشگاه ندارد. استادیوم اختصاصی ندارد. بیلان مالی ندارد. ساختار ندارد. فوتبال ایران را باید همانند بارانی بدانید که از آسمان می آید، وقتی هیچ کانالی برای هدایت این «نعمت» طراحی نکردید، همان باران تبدیل به سیل و ویرانی می شود. ولی اگر از قبل طرحی باشد، خود به خود وارد مجرای اصلی می شود و تبدیل به عامل آبادانی خواهد شد. همین فکر نکردن ها و برنامه نداشتن ها، فوتبال ایران را به «بنگاه معاملات ملکی» تبدیل کرده است. بنگاهی که مدیرعامل به جای پول، به بازیکنش آپارتمان می فروشد و وقتی بازیکن به پول محتاج است، همان آپارتمانی که خودش ساخته را با یکصد میلیون زیر قیمت دوباره می خرد تا به بازیکنش پول نقد بدهد! بله، اصلا فسادی وجود ندارد آقای مدیر!