فرامرز رفیعپور (زادهٔ ۱۳۲۰ در تهران)، نویسنده و جامعهشناس ایرانی است.[۱] او استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است.[۲][۱] وی از برجستهترین جامعهشناسان ایران میباشد و از او با عنوان پروفسور یاد میشود.[۱] وی در سال ۱۳۸۹ به عنوان چهره ماندگار جامعهشناسی برگزیده شد. [۱]
وی دارای دکترای علوم اجتماعی از دانشگاه هوهنهایم اشتوتگارت، فوق دکترای روش تدریس از دانشگاه کاسل ایالت ویتثنهاوزن، و درجه پروفسوری در جامعهشناسی توسعه روستایی از دانشگاه هوهنهایم است.[۱]
محتویات
-
۱ زندگینامه
-
۲ سوابق علمی
-
۳ دیدگاهها و نظریات
-
۴ آثار علمی
-
۴.۱ کتابها
-
۴.۲ مقالات علمی
-
۵ منابع
زندگینامه
در سال ۱۳۲۰ در تهران زاده شد.[۱]
تحصیلات
در سال ۱۳۳۹ دیپلم دبیرستان را در تهران گرفت.[۱] در سال ۱۳۴۵ مدرک کارشناسی در رشتهٔ کشاورزی و در سال ۱۳۴۷ کارشناسی ارشد در رشتهٔ «اقتصاد اجتماعی کشاورزی» را از دانشگاه هوهنهایم آلمان دریافت کرد.[۳] دکترای علوم اجتماعی را در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه هوهنهایم اشتوتگارت و دکترای روش تدریس را در سال ۱۳۵۳ از دانشگاه کاسل ویتثنهاوزن گرفت.[۳] در سال ۱۳۶۶ توانست درجهٔ شایستگی (درجه علمی) (رساله پروفسوری) در «جامعهشناسی توسعه روستایی» را از دانشگاه هوهنهایم اشتوتگارت بگیرد.[۳]
سوابق علمی
پس از دریافت درجهٔ پروفسوری از دانشگاه هوهنهایم اشتوتگارت در سال ۱۳۶۶، تا سال ۱۳۸۳ در این دانشگاه تدریس کرد و هم زمان در دانشگاه شهید بهشتی نیز با سمت استادی مشغول تدریس شد.[۱][۳] در سال ۱۳۶۷ (۸۹ ـ ۱۹۸۸) استاد مدعو دانشگاه ویسکانسین - مدیسون آمریکا بود.[۲]
[۳]
در سال ۱۳۷۱ استاد نمونه دانشگاه شهید بهشتی و در سال ۱۳۷۵ به عنوان استاد نمونه مؤسسات آموزش عالی ایران انتخاب شد.[۳] در سال ۱۳۷۹ عضو کمیسیون علوم انسانی شورای پژوهشهای کشور، در ۱۳۸۲ عضو هیأت ممیزه دانشگاه شهید بهشتی، و در ۱۳۸۴ به عضویت شورای دانشگاه شهید بهشتی در آمد.[۳]
از ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی بود و در ۱۳۸۶ به سرپرستی کمیته علوم اجتماعی شورایعالی برنامهریزی در آمد.[۳] وی عضو پیوستهٔ فرهنگستان علوم ایران، عضو شورای پژوهشی فرهنگستان علوم ایران، عضو شورای پژوهشی فرهنگستان علوم پزشکی ایران، عضو هیأت ممیزه مرکزی علوم انسانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، عضو هیات امناء پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودهاست.[۳]
وی از سال ۲۰۰۵ برای بار دیگر، به استادی دانشگاه هوهنهایم در اشتوتگارت آلمان در آمد.[۳] هماکنون در گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی نیز با سمت استادی مشغول تدریس است.[۳]
دیدگاهها و نظریات
دو کتاب «توسعه و تضاد» و «آناتومی جامعه» وی در جامعهٔ دانشگاهی علوم اجتماعی ایران مورد توجه قرار گرفتند.[۱]
در کتاب «توسعه و تضاد» به تحلیل یکی از مشکلات پیچیده وقت ایران یعنی شناخت موانع رشد علمی در کشور و نیز ارائه طریقهایی برای برون رفت از آن میپردازد.[۱] این کتاب که حاصل ۱۲ سال تحقیق و زحمت مداوم وی بیان شدهاست در جایگاه نقاد سیاستهای توسعه در ایران، آن را موجب به هم زدن تعادل اجتماعی، افزایش نابرابری، تغییر ارزشها و پیدایش انواع مسائل و معضلات اجتماعی میداند. به عقیده وی این نابرابری باعث تغییر سریع ارزشهای معنوی به سوی ارزشهای مادی و بسط سودجویی و فردگرایی شده و نهایتاً رضایت اجتماعی و وحدت ملی را مورد تهدید جدی قرار دادهاست. او در این کتابها درباره مکانیزم تغییر هنجارها، از دو مقطع (مقطع «انقلاب و دوران جنگ» و دیگری «بعد از پایان جنگ و دوران توسعه») که در آنها هنجارها و ارزشهای اجتماعی دگرگون شدند، سخن راندهاست.[۱]
وی درباره مکانیزم این تحول و تغییر هنجارها و ارزشهای اجتماعی به یک طیف پنجگانه اشاره کرده که در این فرایند ایفای نقش میکنند: نوآورها، زودپذیرها، اکثریت زودپذیر، اکثریت دیرپذیر و در نهایت دیرپذیرها. او سپس به نوآورها و اکثریت زود پذیر و زودپذیرها اشاره کرده و یادآور میشود: «افراد ردههای بالای اجتماع چیزهایی را که برایشان امتیاز و مزیت است، تبلیغ میکنند و به آنها بها میدهند و زودپذیرها، برای آن که از این قافله عقب نمانند، آن را میپذیرند» و این جریان ادامه مییابد تا آن نمودارقوسی هر جا به ماکزیمم رسید، هنجارها و ارزشهای اجتماعی متناسب با آن پیدا میشود.[۱]
کتاب «آناتومی جامعه» مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی میباشد. وی در این کتاب کوشیدهاست مفاهیم و قانونمندیهای جامعهشناسی را مطرح سازد، با این تفاوت که در این نوع نابرابری جدید، اکثر گروهها با کاهش درآمد روبرو هستند و قشر متوسط در حال تقلیل است. این قالب نابرابری جدید، تغییر سریع ارزشهای معنوی به سوی ارزشهای مادی، سودجویی و فردگرایی را در جامعه گسترش داد و ملاحظات اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و نظم اجتماعی و نهایتاً رضایت اجتماعی و وحدت ملی را مورد تهدید جدی قرار داد.[۱]
«کندوکاوها و پنداشتهها»، مقدمهای بر روشهای شناخت جامعه و تحقیقات اجتماعی است و وی در این کتاب «روشهای قابل اطمینان» دستیابی به شناخت به عنوان عنصر اساسی «دانش» را مطرح میسازد که میبایست در مورد جامعهشناسی پیاده شود.[۱]
«جامعه روستایی و نیازهای آن» پژوهشی بود که فرامرز رفیع پور در ۳۲ روستای استان یزد انجام داد، روشهای ساخته و پرداخته این پژوهش مورد استقبال محافل علمی آلمان نیز قرار گرفت و این کتاب از مهمترین کتابهای پژوهشی است که در دوره معاصر در عرصه جامعهشناسی روستایی نوشته شد.[۱]
آثار علمی
کتابها
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۰ (۱۳۶۴). جامعه روستایی و نیازهای آن: پژوهشی در ۳۲ روستای برگزیده استان یزد. تهران: شرکت سهامی انتشار. چاپ سوم.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۲. سنجش گرایش روستائیان نسبت به جهاد سازندگی و عوامل مؤثر بر آن: پژوهشی در سـه استان: اصفهان، فارس و خراسان. تهران: مرکز تحقیقات روستایی، وزارت جهاد سازندگی.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۵. جامعه، احساس و موسیقی: کوششی در جهت آغاز یک بررسی جامعهشناختی از اثرات سازنده و مخرب موسیقی در ایران. تهران: شرکت سهامی انتشار.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۵. وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی: پژوهشی درباره تأثیر فیلمهای سینمایی، سریالها تلویزیونی، ویدئو، روزنامه و تبلیغات. چاپ اول، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ دوم، ۱۳۷۸. تهران: نشرفر.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۶. توسعه و تضاد: کوششی در جهت تحلیل علل پیدایش انقلاب اسلامی و مسایل اجتماعـی ایران. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. چاپ چهارم، ۱۳۷۹، تهران: شرکت سهامی انتشار.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۸. آناتومی جامعه: مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی. چاپ دوم، ۱۳۸۰. تهران: شرکت سهامـی انتشار.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۸. آنومی یا آشفتگیهای اجتماعی: پژوهشی درباره پناسیل آنومی. تهران: شرکـت سروش.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۸. کارایی بیمارستانها: مقایسهای در سه بیمارستان دولتـی، خصوصی و آموزشی. تهران: بشیر.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۰ (۱۳۶۰). کندوکاوها و پنداشتهها: مقدمهای بر روشهای شناخت جامعه و تحقیقات اجتماعی. تهران: شرکت سهامی انتشار. چاپ یازدهم.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۱. موانع رشد علمی در ایران. تهران: شرکت سهامی انتشار.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۲. تکنیکهای خاص در علوم اجتماعی. تهران: شرکت سهامی انتشار.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۳. علوم انسانی در ایران نگاهی از بیرون و درون. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۶. سرطان اجتماعی فساد. تهران: شرکت سهامی انتشار. برگزیده جشنواره فارابی به عنوان کتاب سال ۱۳۸۶.
-
Rafipoor, Faramarz. ۱۹۷۴: Das “ Extension and Development Corps “ im Iran. Eine empirische Untersuchung zur Feststellung effizienzrelevanter Faktoren und Beziehungen. Saarbruecken: SSIP،۱۹۷۴.
-
Rafipoor, Faramarz. ۱۹۸۹ Beduerfnisse und Beduerfnisdynamik in der Entwicklungsplanung: Eine empirische Analyse zur Erarbeitung praxisrelevanter Ermittlungsmethoden in der Provinz Yasd/Iran. Frankfurt a.M: Campus, ۱۹۸۹.
مقالات علمی
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۶۹. «روش مشاهده در علوم اجتماعی»، پژوهشنامه علوم انسانی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. شماره ۵، ص ۱۴۵ ـ ۱۲۰.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۰. «تحلیل محتوا ـ روش تحقیق در وسایل ارتباط جمعـی»، پژوهشنامه علوم انسانی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. شماره ۶، ص ۱۳۵ ـ ۶۴.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۷۸. «تغییر ارزشها در آیینه سینما و مطبوعات». نامه پژوهشی. سال ۴ شماره ۱۴ و ۱۵، ص ۳۰ ـ ۵.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۳. «جهانی شدن، سرمایهگذاری خارجی و نابرابری درآمد»، نامه فرهنگستان علوم فصلنامه علمی و فرهنگی. شماره ۲۴ و ۲۵.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۳. «عناصر زیربنایی جامعه ایران: نظام ایلی، دولت ستیزی و ساختار فئودال»، پژوهشنامه علوم انسانی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. شماره ۴۱ و ۴۲.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۴. «در تضاد دین و علم»، فرهنگستان علوم ایران (به مناسبت بزرگداشت استاد دکتر مهدی بهادری نژاد).
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۵. «آفریقای جنوبی در گذر زمان»، پژوهشنامه علوم انسانی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. شماره ۵۲.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۶. «جامعه آفریقای جنوبی: هماهنگی یا تضاد»، پژوهشنامه علوم انسانی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. شماره ۵۳.
-
رفیعپور، فرامرز. ۱۳۸۶. «دولت و ملت در آفریقای جنوبی: حکومت سیاهان و رفتار سیاسی سفید و سیاه»، مجله علوم انسانی دانشکده ادبیات. تهران: دانشگاه تربیت معلم، شماره ۵۸، ویژهنامه علوم اجتماعی (شماره ۴).
-
Rafipoor, Faramarz. ۱۹۸۸: Die Grenzen und Moglichkeiten der Methoden empirischer Sozialforschung in den Laendern der Dritten Welt. Versuch einer allgemeinen Orientierung und ihre Konkretisierung auf der Basis der Erfahrungen im Iran. In: Social Strategies: Forschungsberichte Vol. ۲، No.۳، ۱ – ۴۰.
-
Rafipoor, Faramarz ۱۹۹۲: “Der beduerfnisorientierte Ansatz in der Beratung: Theoretische Konzepte und Praktische Anwendungs – moeglichkeiten“ Pp. ۲۲۷- ۲۳۶. In: Volker Hoffmann (ed.): Beratung als Lebenshilfe: Humane Konzepte fuer eine laendliche Entwicklung. Weikersheim: Margraf ۱۹۹۲.